۰۳ خرداد، ۱۳۹۰

من از زنان رو بنده ای و ماسک دار مذهبی در اروپا میترسم شما چطور؟


رزا: به ما ربطی ندارد چند ذوب شده در نظام اسلامی فاطمه کماندوی رژیم طالبان و هواداران اسلام افراطی را بدلیل نقاب و روبنده در فرانسه دستگیر و جریمه کردند. استفاده از برقع، ماسک و روبنده مذهبی ممنوع
اینها که در اروپا فاطمه کماندوی طالبانند و با ماسک و روبنده سفیران ارتجاع و نقش جاسوس در محلات را دارند باید ماسک ها را بردارند تا ما چهره آنها را بشناسیم.  این همان خواست پایه ای جنبش است که پلیس هم باید صورتش را در راهپیمایی ها در اروپا نشان دهد.
 ما حق داریم چهره سرکوبگر را ببینیم



دو زن روبنده ای در فرانسه بازداشت شدند
يکی از دستگير شدگان در مقابل کليسای نوتردام، «کنزا دريدا» از آوينيون در جنوب فرانسه است که به يکی از چهره های مخالفت با قانون منع پوشش روبنده در فرانسه تبديل شده است.
خانم دريدا پيش از سوار شدن به قطار به سمت پاريس به خبرنگاران گفته بود: «اين قانون در تضاد با حقوق اروپايی است و از اين رو بايد از اين حقوق دفاع کرد چرا که اصولا آزادی، با آزادی اديان می آيد و از آن جدانشدنی است.»
قانون منع پوشش نقاب و برقع اجرا می شود. از فردا 11 آوريل پليس فرانسه قدرت قانونی دارد تا زنان و دخترانی را که در مجامع عمومی با برقع و نقاب ظاهر می شوند را بازداشت و مجازات کند.
پلیس فرانسه زنان روبنده پوش را بازداشت کرد ویدیوbbc
رزا: اگرچه ناقص سازی جنسی زنان (ختنه)، حجاب اجباری، عروس کردن دختربچگان و بسیاری دیگر توسط دین و مذهب اجبار میشود. اما ماسک زدن جدا من دراوردی این فاطمه کماندوهای سیاسی است. بسیاری از مسلمانان هم خود اینگونه ماسک و نقاب را در 4چوب دین نمیدانند. من با ممنوعیت حجاب و یا حجاب اجباری و کلا زورگویی و قانونگذاری بروی پوشش زنان مخالفم. اما آیا زنان فمنیست مجبورند وکیل مدافع 2000 زن نقابدار فرانسه شوند؟ این مسئله وقتی بودارتر میشود که از ایران صدای همبستگی بگوش برسد. فمنیست ها هم مانند بقیه فعالین جنبش مجبورند اولویت بگذارند. اولویت زنان در ایران لغو حجاب اجباری است. در آلمان ایجاد امنیت برای زنان و دختران محجبه از دست نژادپرستان و افراطی های ضد خارجی. این وسط اما قانونی در فرانسه و بلژیک تصویب شد که برقه و ماسک گذاری را ممنوع کرد. قانونی که کمابیش حمایت بخش زیادی از زنان را در اروپا نداشته باشد اما با سکوت زنان و فعالین روبرو شد. مسلما قانون روسری کندن از سر زنان این حمایت را نخواهد داشت و ندارد. بخش بزرگی از فعالین زن و آنتی فاشیست و ... در برابر اجبار به بی حجابی و قانونش (علیه قانون احتمالی) موضع خواهند داشت. این بحث اما باز است و من هم نظر کنونی ام را در زیر این مقاله آوردم.

مانکن های ايراني، برقع‌‌پوشان اسلامی / نوشين احمدی خراسانی
برای خواندن مقاله روی تیتر آن کلیک کنیم

کامنت من2:به ما ربطی ندارد چند ذوب شده در نظام اسلامی فاطمه کماندوی رژیم طالبان و هواداران اسلام افراطی را بدلیل نقاب و روبنده در فرانسه دستگیر و جریمه کردند. استفاده از برقع، ماسک و روبنده مذهبی ممنوع

حجاب اجباری زن کرد، ترک و... را با حجاب تبلیغاتی این فاطمه کماندوها قاطی کردن و حمایت از آنها رضالت میخواهد. بخصوص وقتی زن فمنیست ایرانی که جلوی چشمش هر روز دستگیری همجنسانش را بدلیل بد حجابی توسط این خواهران زینب میبینه. فمنیست ما در حمایت از این مبلغان زن اندیشه طالبان و اسلام افراطی نیست. فمنیست ما در حمایت از زنانی است که بدلیل پدرسالاری مجبورند عمری را با روسری و حجاب بگذرانند. ما از خواهرانمان در آلمان علیه حمله نژادپرستانه فاشیست اینجا حمایت میکنیم وقتی بدلیل داشتن روسری زیر ضرب هستند. اما دلیلی برای حمایت از فاشو مذهبی ماسکدار طالبان نمیبینیم. آنها که خود برای ما زنان( هنوز به قدرت نرسیده در اروپا) خط و نشان میکشند و نقش جاسوسی برای پدران و برادران را برای کنترل دختران جوان در محلات بازی میکنند و در همین اروپا در سرکوب دختران جوان خانواده های مذهبی دست دارند.
آنها که مجبورند حجاب داشته باشند و روبنده در ایران مانند زنان بز فروش جنوب که لینک در زیر مقاله این خانم آمد، آنها مجبورند، اغلب هم در مصاحبه شان میگویند زن دوم و یا سومند و با نقاب اجازه دارند در بازار بز بفروشند. -زنان بزفروش ميناب
اینها که در اروپا فاطمه کماندوی طالبانند و با ماسک و روبنده سفیران ارتجاع و نقش جاسوس در محلات را دارند باید ماسک ها را بردارند تا ما چهره آنها را بشناسیم.  این همان خواست پایه ای جنبش است که پلیس هم باید صورتش را در راهپیمایی ها در اروپا نشان دهد. ما حق داریم چهره سرکوبگر را ببینیم

کامنت من1: هدف فمنیست حمایت از همدستان پدرسالار نیست، افراطیون برقه دار اگرهم نتوانند ما را در پیشگاه مردانشان قربانی کنند، دخترکانشان را قربانی میکنند. حساب مادران به اجبار محجبه را از این افراطیون دین زده جدا کنیم.
بخشی از کمونیکاسیون انسان از طریق میمیک و زبان بدن میباشد. بطور غریزی کودکان از اشخاص نقابدار میترسند. البته این نقاب گاهی بدلیل نا امن بودن محیط است. مثل زنان هزاره در افغانستان یا بچه های آنتی فاشیست در حین سخنرانی برای شناسایی نشدن و در گروه دیگر ماموران اعدام و شکنجه، پلیس به اصطلاح ضد شورش برای ایجاد وحشت و... بقولی هر کس بدلیلی نقاب دارد اغلب بدلیل ایجاد وحشت یا داشتن وحشت بدلیل شناسایی و سرکوب...
زنان بز فروش جنوب با دادن رشوه به جامعه مردسالار نقاب میزنند و دختر جوان برای رفتن به دانشگاه با پوشیدن بدن و صورت به خانواده مردسالار رشوه میدهد... در این موارد باید علت ها از بین برود تا زنان مجبور نشوند برای آزادی تحصیل و کسب خود را بپوشانند و یا حتما بعنوان هتل داری و گارسونی مینی ژوپ بپوشند. ما در جهت از بین بردن اجبارها بخصوص در زندگی زنان و ایجاد امنیت برای اکتیویست ها و فعالین سیاسی حرکت میکنیم. اما موردی بود که ما با توافق جمعی تصمیم به مداخله گرفتیم. زنی از پاکستان که با نقاب مشغول دوره کاراموزی 1 ساله در آلمان بود. رفتارش متوقع و با سواستفاده از قانون اینجا. سنتا حجاب عربستان سعودی را انتخاب کرده بود مدینه فاضله اش هم همانجا بود. خوب ما هم با فشار به پرفسور خواستار این شدیم که یا نقابش را بردارد و یا برگردد همان پاکستان و با خرپولی که دارد برود در دانشگاه همان شیخ نشینها. که نهایتا ماسکش را برداشت. در جای دیگر در برلین دکانهایی که زن بی حجاب راه نمیدهند. اینجاها نیز باید بسته شوند. ومشخصا این 2000 نفری که سالها از آزادی پوشش برای مقاصد سیاسی استفاده کردند و یک چشمی ظاهر میشدند نوکشان چیده شد و دو زاریشان افتاد که این قوانین ازلی و ابدی نیستند. اقدام این زنان بواقع استفاده از پوشش برای مقاصد سیاسی بود و با توافق جمعی ممنوع شد. اما در کنار آن بسیاری از مردم بومی اروپا ضرورت های زنان برای حجاب را در زنان ترک، کرد و ... زنان مهاجر میفهمند و مشخصا در بسیاری موارد از آنها حمایت میکنند و در تلاشند که اجبارهای مردسالارانه را در زندگی آنها تا آنجا که میشود با روشنگری تخفیف دهند. گفتگو با خانواده حمایت از مادران و دختران و پشتیبانی از آنها. روشنگری در مدرسه که به آنها توهین نشود و شرایط زیستی و فرهنگی آنها درک شود. اما کلا داشتن پوشش اختیاری در جهان کنونی نسبی است. بسیار وقتها دوست داریم در یک ساحل شنی لخت زیر آفتاب بخوابیم. قراردادهای نانوشته ما را منع میکند بدلیل احترام به انسانهایی که دوست ندارند در محیط عمومی کسی لخت شود و برای اینکار سواحلی به لختی ها اختصاص داده شده. حال عده ای با استفاده از قوانین دولتی داشتن پول و قدرت و موقعیت برتر اجتماعی و خارج از این قانون نانوشته جامعه ماسک زده و دیگری را در دکانشان راه نداده و بین زنان با پوشش مختلف گزینش میکنند. طبیعتا جامعه هم واکنش نشان داد. فهم مسیله سخت نیست.اینجا هم ایران نیست تابلو بزنید که ورود بد حجاب ممنوع!
فمنیستها هم اینجا همواره در جهت آزادی انتخاب بخصوص برای زنان مبارزه کردند. همینکه زنان مسلمان محجبه در آلمان کشوری با زمینه راسیست را دارند تحمل میکنند از روشنگری و حمایت زنان فمنیست است. زنانی که گاها در راهپیمایی ها به حمایت زن مسلمان خود حجاب گذاشته و سخنرانی کردند. اما مسلما ما اجازه نخواهیم داد با گذاشتن به عمد نقاب و استفاده از بدن زن، زنان سیاسی - مذهبی از این ابزار برای مقاصد سیاسیشان استفاده کنند. قانون ممنوعیت برقه اگرچه از بالا تصویب شد اما با فشار جامعه انجام شد. قانون علیه حجاب اگر تصویب شود اما از این حمایت برخوردار نیست.
تصور اینکه در امارات دکانی باشد که فقط به بیحجاب جنس بفروشد وجود ندارد. اما در اروپا مرتجعینی اینچنینی هستند. به هر حال ما بهتر است بعنوان فمنیست در جهت ایجاد محیط هایی اقدام کنیم که دختران مسلمان در اروپا اگر حجاب را نخواستند بتوانند آنجور که میخواهند بپوشند. حمایت از گتو سازی مسلمانان راه جدایی زنان را از این گروههای فناتیک میبندد. این نقاب بازی ها گتو و زندان را در محیطی میسازد که بخش بزرگی به آزادی پوشش معتقدند. دختران جوان خارجی اغلب فقط در مدرسه آزاد نفس میکشند. همان دم در به اجبار پدر، برادر و..مجبورند در نقش عفیفه فرو بروند. حمایت فمنیستی حمایت از خانواده مردسالار و هموار کردن راه زور و اجبار پدران و برادران نیست. ما اگر دختری نتواند بدلیل فشار خانواده به دانشگاه مدرسه و کار برود در جهت حمایت از دختر در این محیط ها روشنگری میکنیم تا او اگرچه با حجاب زورکی اما شانس برابر در جهت استقلال مالی پیدا کند. اما ما را چه اگر زنان خود فروش به زر و قدرت و صیقه و عقدی محمد و مسیح و کنیسا و...بدلیل منافع و موقعیت برتر در هیرارشی و سلسله مراتب مردسالارانه ابزار مردسالاری در جهت تبلیغ اندیشه ارتجاعی و ضد زن هستند. رضالت میخواهد تن فروش ماسک دار ارتجاع را با زن فقیر چادری یا هزاره ای برقع پوش قاطی کرد. اولی در تجاوز مردسالارانه همدست است و دومی از ترس تجاوز زیر کیلو پارچه مخفی. رضالت قاطی کردن این دو تنها از کسانی بر می آید که همیشه استدلالی برای حمایت از قدرت در آستین دارند.
اغلب ما فعالین حقوق زنانیم.
برای وکالت و کمک حقوقی و سیاسی از زنانی که خود بنده و برده خدا و مرد و سرمایه و قدرت هستند افراد دیگری تخصص دیدند. انجمن حمایت از زنان همدست مردسالاری
و البته زنی که از پاکستان آمده و قانون خودمان را جلویمان میگذارد که نقاب ممنوع نیست و از نظر حقوقی به شما مربوط نیست و پوشش مذهبی من این است و آزادانه هم گذاشتم و حتی خانواده ام در پاکستان مخالفند. این خواهر زینب و فاطمه کماندو باید با توافق جمعی و فرای قانون دولتی در آلمان به همان قعر تاریخ فرستاده میشد.

آغوش زنان اما برای زنانی که مجبورند بدلیل فقر، خانواده و جامعه مردسالارانه عمری را به اجبار در پوشش اجباری- روسری، بیکینی و یا لخت روی تخت تن فروشی بگذرانند باز است.
خوب است صدای بی صدایان باشیم. قدرت ازلی نیست! فرانسه ميزبان حدود چهار تا شش ميليون مسلمان است که حدود ۲۰۰۰ تن از اين جمعيت مسلمان، روبنده يا پوشيه بر چهره می زنند. قانون ياد شده می گويد اگر زنی روبنده بر چهره داشته باشد، نيروهای پليس در مرحله اول تذکر می دهند و در صورت مقاومت، تهديد به جريمه مالی خواهند کرد. اگر زنی به کرات مورد تذکر قرار گيرد، به پرداخت ۱۵۰ يورو، حدود ۲۱۶ دلار و شرکت دوباره در برخی کلاس های درسی محکوم می شود.  قوانين به مراتب سنگين تری عليه کسانی که زنان را «مجبور به پوشيدن روبنده» کنند تصويب شده که هدف آن، فشار بر مردانی است که به زور اين گونه پوشش را به زنان ديکته می کنند.

هیچ نظری موجود نیست: