۲۶ اردیبهشت، ۱۳۹۱

شاهین نجفی، فتوا، حمایت؟ هواداری؟ هوا کردن!

رزا: گویا بعد از آخوند گلپایگانی، مکارم  شیرازی هم از قم حکم ارتداد صادر کرده!
فتوای صافی گلپایگانی دو هفته قبل از ترانه "نقی" شاهین نجفی صادر شده، اما مکارم شیرازی رو مستقیم ازش پرسیدند. در زیر و اینجا
http://makarem.ir/websites/farsi/news/?nid=1135

مسلما همه ما مخالف مرگ یا مجبور کردن شاهین نجفی به گه خوردن برای "بیانش" هستیم و همینکه خوشبختانه داخل نیست و خارج از ایرانه جای خوشحالی است. عملا در مورد حفظ جانش ماها کاری نمیتونیم براش بکنیم و در حمایت پلیس آلمان قرار داره.
اینجا میمونه افشای رژیم و علیه این سنت "فتوا" روشنگری کرد که از زمان خمینی با فتوا علیه سلمان رشدی استارتش زده شد. برخی اعلام کردند فتوا علیه نجفی "مرگ" نیست و "نهی از منکر" است، که باز هم در روند علیه فتوا بودن، فرقی نمیکنه.

خود نجفی هم میگه متنش انتقاد بوده و قصد توهین نداشته.  باز هم فرقی نمیکنه قصد داشته یا نداشته، مسلمان ه یا نیست و غیره. حتی اگر علنی بیاد مثل محسن نامجو  گه خوری کنه، هم باز فرقی نمیکنه. مهم اینه که برای "بیانش" کسی نباید نه مجازات بشه و نه تحت فشار از طرف قدرت، حال هر آتوریته ای هم میخواد باشه (فرد یا سیستم) قرار بگیره.
اما حمایت از نوشته هاش، مرامش و پیامش؟ هواداری از نظراتش! و هوا کردنش بعنوان فمنیست!
 بی خدا! لاییک! پیشوای آزادی! و...
نه! اینجاش من نیستم. من هیچگونه سمپاتی با ترانه های سکسیستی ش ندارم که هیچ، از شنیدن برخی حتی استفراغم میگیره. قبلا هم اینجا نوشتم و نظر دیگرانی را هم که انتقاد کردند رسانه ای کردم.
به نظرم میشه بدون سیخ کردن پرچم بی خدایی، لاییسیته و... بدون حمایت از نظرات خفنش راجع به زن و بقیه چرندیاتش از وجودش و بقاش بعنوان انسان و علیه این سنت "فتوا" که محدود به جغرافیای ایران هم نیست اقدام کرد. از آنجایی که رژیم هم چه مستقیم و چه غیر مستقیم از این قتل ها حمایت کرده، عملا مجبوریم با خود رژیم درگیر بشیم...
در زیر اطلاعات بیشتر و فیلمی را هم که دوست عزیزی در کامنتها فرستاده از دست ندیم که آخر خنده ست...

در اين برنامه تلويزيوني که از “آزاد تي وي” پخش شد آقايان سعيد صالحي نيا از حزب کمونيست کارگري و امير حسين موحدي روزنامه نگار و فعال حقوق بشر و حسن اجلالي مدافع حاکميت جمهوري اسلامي به بررسي فتواي آيت الله صافي گلپايگاني و مکارم شيرازي مبني بر قتل شاهين نجفي پرداختند که در اواسط برنامه امير حسين موحدي در اعتراض به حضور حسن اجلالي مدافع حاکميت جمهوري اسلامي ،جلسه را ترک کردند.

متن استفتاء در سایت makarem.ir:
http://makarem.ir/websites/farsi/news/?nid=1135
به گزارش خبرگزاری های ایرانی آیت الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید شیعه ساکن قم درباره توهین کنندگان به امامان شیعه گفته است که "هرگونه اهانت به مقام شامخ امامان معصوم و توهین آشکار به آنها اگر از سوی فرد مسلمان صورت گیرد، موجب ارتداد است."
ج: هر گونه اهانت به مقام شامخ امامان معصوم (علیهم السلام) و توهین به آن بزرگواران در صورتی که توهین کننده مسلمان باشد موجب ارتداد است و اگر مسلمان نباشد در حکم ساب النبی (ص) است و این گونه افراد در اسلام مجازات بسیار سنگینی دارند. خداوند مسلمین و مخصوصاً پیروان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) را از شر دشمنان مصون و محفوظ دارد.  
ناصر مکارم شیرازی

ارتباط تلفنی با شاهین نجفی!
شاهین نجفی در واکنش به بازتاب‌های ترانه‌اش اعلام کرد که قصد توهین به امامان شیعه را نداشته و فقط اسم ائمه را دستمایه کاری هنری-اجتماعی قرار داده است.
او گفت که این فتوای آیت‌الله صافی گلپایگانی شامل او نمی‌شود و «عده‌ای در ایران از فتوای این مرجع به قصد اهداف سیاسی و تحریک احساسات مذهبی مردم سوءاستفاده کرده‌اند».
بشنوید: برای روشن شدن انگیزه و هدف شاهین نجفی از خواندن این ترانه انتقادی دویچه وله گفت‌وگویی با وی داشته است.   متن استفتاء یا پرسش شرعی، به این شرح است: «مدتی است عده‌ای اجیرشده که عمدتا از ضد انقلاب خارج از کشور می‌باشند، در فضای اینترنت، سایت‌ها و وبلاگ‌های خود به راحتی به امام مظلوم شیعیان حضرت امام هادی اهانت و جسارت می‌کنند (طراحی، جوک، کاریکاتور، فحاشی، دروغ بستن و ...) حکم این افراد چیست؟»
آیت‌الله صافی گلپایگانی در پاسخ به این پرسش، فتوی داده است: «چنانچه اهانت و جسارت به حضرت نموده باشند مرتدند. والله اعلم».
محافل و عناصر تندرو، ترانه‌ی انتقادی شاهین نجفی خواننده‌ی رپ ساکن آلمان را مصداق "ارتداد" خوانده‌اند. شاهین نجفی در گفت‌وگو با دویچه وله از انگیزه‌ و هدفش از خواندن این ترانه می‌گوید.
سایت‌های گوناگون فتوایی از آیت‌الله صافی گلپایگانی را منتشر کرده‌اند، که برای "جسارت‌کنندگان به امام نقی" حکم "ارتداد" صادر کرده است. این استفتاء نخست در سایت مرجع بانفوذ منتشر شد.
http://www.dw.de/dw/article/0,,15939424,00.html
هرچند ترانه‌ی شاهین نجفی، حدود دو هفته پس از فتوای آیت‌الله صافی منتشر شده است، اما گروهی از "افسران جنگ نرم" و فعالان حزب‌اللهی با استناد به فتوای مزبور، خواستار قتل شاهین نجفی شده‌اند و گفته می‌شود که تدارک برای کشتن او را شروع کرده‌اند.
برای خواندن مصاحبه شاهین نجفی اینجا را کلیک کنیم.

 
برای روشن شدن انگیزه و هدف شاهین نجفی از خواندن این ترانه انتقادی دویچه وله گفت‌وگویی با وی داشته است.
دویچه‌وله: آقای نجفی، از وقتی که به آلمان آمده‌اید، تا به‌حال چند آلبوم منتشرکرده‌اید. اگر نگاهی اجمالی و کوتاه بیاندازیم، به چه موضوعاتی در این آلبوم‌ها پرداخته‌اید؟ و این‌که این موضوعات یا به عبارتی مشغله‌های ذهنی شما در چه مسیری تغییر کرده‌اند؟
شاهین نجفی: موضوعاتی که ما به آن می‌پرداختیم، مسائل روز ایران، یعنی مسائل اجتماعی، مسائل سیاسی، فقر، اعتیاد، زن‌ستیزی، اشاره به حقوق زنان و در نهایت حقوق انسانی هر انسان و… بوده. در واقع، آن‌چه در ایران دارد اتفاق می‌افتد. الان هم به همین ترتیب است. البته در آلبوم "هیچ هیچ هیچ" مقداری قضیه‌ شاعرانه شد وسعی کردیم بار شعری قضیه و تغزلی بودن آن بیشتر بشود، ولی همان نگاه، حالامقداری پنهان‌تر وجود داشته است.
بحث دیگری هم که بوده، کسانی که کارهای مرا گوش می‌کنند، می‌دانند که من یک آدم ضددین نیستم، ولی نظرات خودم را نسبت به مذهب دارم و بدون این‌که قرار باشد به اعتقاد کسی توهین بشود، نظر خودم را می‌گویم. این اظهار نظر ممکن است گاهی آمیخته با نوعی ازخشم باشد، یا ممکن است نوعی از غم و ملانکولیک بودن در آن باشد و خیلی اوقات هم با طنز همراه باشد. اما به هیچ عنوان ربطی به توهین و بی‌احترامی ندارد.
مسئله همین‌جاست. من به پاسخ خود شما برمی‌گردم. مضمون ترانه‌های شما همیشه انتقادی و سیاسی- اجتماعی بوده، اما آیا برای موضوعاتی که به آن می‌پردازید، خط قرمزی هم قائل هستید؟ پرداختن به مضامین مشخصی برای شما تابو هست؟
خط قرمز برای من چیزهایی است کهاتفاقاً ممکن است در جامعه‌ی ایرانی رعایت نشود. مثلاً این‌که شما از زن بهعنوان یک ابزار جنسی در کارتان استفاده کنید، یا ترویج مواد مخدر، یاقوم‌ستیزی و این‌که نژادی را به عنوان نژاد برتر معرفی کنید و یا بخواهیدبه آن افتخار کنید یا بحث توهین مشخص و فحاشی به ادیان و این‌که بخواهیدآنها را جریحه‌دار کنید
پس در عرصه‌ی باورهای مذهبی و دینی هم موضوعاتی وجود دارند که فکر می‌کنید نباید آن‌ها را سوژه قرار داد.

شاهین نجفی
این‌ها بیشتر برای من مصلحت هستند. یعنی من فکر می‌کنم کاربرد ندارد و شماهیچ‌وقت با توهین و فحاشی نمی‌توانید، حتی اگر هدف‌تان روشن‌گری باشد، بهآن‌ چیزی که می‌خواهید برسید. من خودم به کار تزریقی معتقد هستم، ولی گاهاًممکن است یک تزریق دردی هم داشته باشد. مثلاً این‌که شما یک تست پنسلین بگیرید، تفاوت دارد با این‌که بخواهید پنسیلین را به باسن بیمار تزریق کنید. دومی درد کوچولویی دارد، ولی رفع می‌شود و زیاد جای نگرانی نیست.
آخرین کار شما که واکنش‌های تندی را در پی داشته، ترانه‌ی "نقی" است. شما تا به حال در ترانه‌های‌تان بیشتر به معضلات می‌پرداختید و از فضای موجود انتقادمی‌کردید. اما این‌بار صحبت از شخصیتی مشخص است که محور اصلی ترانه است. به نظر می‌آید کمپین فیس‌بوکی "یادآوری امام نقی به شیعیان" برای شما بستری بود برای پراختن به یک‌سری از مسائل روز که ظاهراً ذهن شما را مشغول می‌کرده. یا این‌که خود این شخص و معضل مذهب هم برایتان هدف بوده؟
نهدر ابتدای امر! واقعیت این است که این فقط دست‌آویزی شد که من به یکمسئله‌ی دیگر بپردازم. در واقع، در این کار، من به همان اندازه به اجتماعخودمان هم نقد داشته‌ام، اما به آن قسمت‌ها کم‌توجهی شده و عده‌ای فقط دقتکرده‌اند به اسم یک امام. در صورتی‌که اصلاً این‌طور نیست و تنها کسی که دراین‌جا وجود ندارد خود شخص "امام نقی" است. این کار ادامه‌ی یک کار سریالیهم بوده. چون پیش از آن، انگار همان شخص با امام دوازدهم که منتظر ظهورشبود و انتظار داشت بیاید جامعه را درست کند، صحبت می‌کرده و این‌بار بهخواسته‌اش نرسیده و آمده مسئله‌ی "امام نقی" را دست‌مایه قرار داده است. ولی این اسم زیاد تأثیر خاصی ندارد. یعنی فقط یک بهانه بود.
با این حساب، اگر چنین کمپینی وجود نمی‌داشت، شما به شکل دیگری به این موضوعات می‌پرداختید؟
یقیناًیقیناً. فقط چون این مسئله‌ به نوعی به روز بود، من از آن استفاده کردم درجهت بیان اتفاقاتی که مثلاً در سال گذشته افتاده و خیلی هم اتفاقات کمدی‌ای بودند.
سایت‌های مختلف فتوایی از آیت‌الله صافی گلپایگانی را منتشر کرده‌اند که در آن، برای "جسارت کنندگان به امام نقی" حکم ارتداد صادر شده است. خبرگزاری فارس مدعی شده که این فتوا متوجه شماست. با توجه به شیوه و سبک کارتان و هم‌چنین با توجه به سابقه‌ی برخوردهای تاکنونی حکومت ایران با "هتک حرمت" و "توهین به مقدسات"، یا این‌که سایت‌تان هم قبلاً برای مدتی هک شده بود، پیامدهای خواندن چنین ترانه‌ای،باید از قبل برایتان به شکلی روشن می‌بود. این‌طور نیست؟
من فکر می‌کردم که ممکن است از جهت سیاسی پیامدهایی داشته باشد، ولی فکرنمی‌کردم تا این اندازه این‌ها را زخمی کند. این‌که خواسته‌اند مردم را تحت تأثیر قرار بدهند و از باورهای مردم در این جهت استفاده کرده‌اند که انگارمن خواسته‌ام به این باورها توهین کنم، سوءاستفاده‌ای است که این‌ها دارندمی‌کنند، وگرنه من در رابطه با همین حکم هم مشکوک هستم و فکر نمی‌کنم آقای صافی گلپایگانی مشخصاً این حکم را در مورد من صادر کرده باشند. فکرنمی‌کنم واقعاً!
تحریک‌آمیز بودن یکی از عناصر بارز کارهای شماست. ارزیابی خودتان چطور است؟ فکر می‌کنید این تابوشکنی‌ها تا چه اندازه تأثیرگذار هستند؟
در مورد تأثیرگذاری آن شاید من نباید صحبت کنم. من فقط دارم می‌شنوم. بخشی از آن را دارم آگاهانه انجام می‌دهم،ولی به غیر از این چیزی در شخصیت واقعی من هم نیست. یعنی من همان کاری راکه در شعرم دارم انجام می‌دهم، در زندگی واقعی‌ خودم هم دارم انجام می‌دهم. یعنی همان هستم، چیزی نیست که بخواهم بیشتر از آن را انجام بدهم، همانشرارتی که در زندگی شخصی‌ام دارم، همان را توی کارم هم می‌آورم.
برگردیم به مسئله‌ی فتوا و وضعیت خودتان؛ برای جلوگیری و مقابله با خطرات احتمالی، تا به حال چه اقداماتی کرده‌اید؟
منن می‌توانم همه چیز را توضیح بدهم، ولی مطمئناً تدابیری در نظر گرفته‌ایم. به هرحال ما در کشوری هستیم که از این جهت‌ها خیلی سیستماتیک است. ولی فقط لازم است بگویم که هیچ جای نگرانی نیست. بعضی از عزیزان داخل کشور دوستداشتند که این فضای رعب و وحشت را ایجاد کنند، ولی همه چیز طبق روال عادی خودش و آرام دارد پیش می‌رود و ما هم مثل قبل به کار خودمان ادامه می‌دهیم.
پلیس آلمان هم در جریان این مسائل قرار دارد
ما به کسانی که باید می‌گفتیم و آن‌ها باید در جریان قرار می‌گرفتند، گفتیم.

۲ نظر:

Rerza گفت...

این هم از احمد شاملو به که بی مناسبت نیست:

در زمان سلطان محمود می‌کشتند که شیعه است،
زمان شاه سلیمان می‌کشتند که سنی است،
زمان ناصرالدین شاه می‌کشتند که بابی است،
زمان محمد علی شاه می‌کشتند که مشروطه طلب است،
... زمان رضا خان می‌کشتند که مخالف سلطنت مشروطه است،
زمان پسرش می‌کشتند که خراب‌کار است ،
امروز توی دهن‌اش می‌زنند که منافق است و فردا وارونه بر خرش می‌نشانند و شمع‌آجین‌اش می‌کنند که لا مذهب است.
اگر اسم و اتهامش را در نظر نگیریم چیزی عوض نمی شود :
در آلمان هیتلری می کشتند که یهودی است،
حالا در اسرائیل می‌کشند که طرف‌دار فلسطینی‌ها است،
عرب‌ها می‌کشند که جاسوس صهیونیست‌ها است،
صهیونیست‌ها می‌کشند که فاشیست است،
فاشیست‌ها می‌کشند که کمونیست است‌،
کمونیست‌ها می‌کشند که آنارشیست است،
روس ها می‌کشند که پدر سوخته از چین حمایت می‌کند.
چینی‌ها می‌کشند که حرام‌زاده سنگ روسیه را به سینه می‌زند،
و می‌کشند و می‌کشند و می‌کشند....
و چه قصاب خانه‌یی است این دنیای بشریت ....

Rosa گفت...

Living Utopia - Anarchism in Spain

Original title: Vivir la Utopía.
Language: Spanish with English subtitles.
Length: 95 minutes.
Release date: 1997

Living Utopia is a unique documentary that blends the historical account of the origins and development of the Spanish anarchist movement, and the revolution of 1936 — illustrating an anarchist society in action.

Workers opened communal cafes where people could eat for free. Communities set up food committees to arrange food supply with the countryside — market commerce and money was replaced in many areas by distribution according to need. Free schools, universities and health programs were set up and administrated by the workers themselves. Rural areas were collectivised. This experience, in which about 8 million people participated, showed that anarchist organisation of society could indeed work in practice. It truly was a Living Utopia.

This documentary-film by Juan Gamero consists of 30 interviews with those involved, and is both an informative and inspiring piece of research. The testimonies of the anarchist militants are very moving and show the constructive work of the social revolution in Spain, as well as the amazing educational and cultural events which lead up to 1936. Interviews are combined with visual materials such as manifestos, photographs, excerpts from film documentaries, portraits and other relevant graphical elements.
:-)
La Libertat

http://vimeo.com/17879997