۲۲ آذر، ۱۳۹۲

زنان شما کشتزار شمایند! / منصور حکمت



رزا: در مورد تیتر پروکاتیو این پست پایین انتقاد شد.

با توجه به اینکه برخی از دوستان متن اصلی رساله ی رفیق صدر حزب (منصور حکمت) را نخوانده اند آن را در زیر قرار میدهم. همزمان سوالاتی برایم کماکان مطرح است که آن را نیز در زیر قرار میدهم.
در رابطه با اینکه همخوابگی مقدس است (در متن زیر از صدر حزب منصور حکمت) کلن سوال دار شدم.
 آیا ایشان قبل از جفتگیری سوسیالیستی غسل هم میکرده؟
 لطفا رفقای زن حزب پاسخ احتمالی را در کامنت دونی بلاگ بگذارند.
 و آیا همخوابگی همجنسگرایان هم از نظر حزب کمونیست حکمتیست مقدس است یا نچ؟
 
سوال دوم: منصور حکمت مرحوم گفته اند که: به هر حال موضع من بعنوان یک کمونیست این است من منزجرم از سقط جنین، مخالفم. و در جامعه خودم ممنوعش میکنم.

رزا:: سقط جنین در جامعه ی سوسیالیستی ایشان ممنوع است. سوال: آیا سقط جنین ممنوع میشود، اگر حزب کمونیست در ائتلاف با سلطنت طلبان قدرت سیاسی را در ایران غصب کند، یا منظوراز "در جامهه ی خودم ممنوعش میکنم" حکومت مطلق حزب میباشد؟ 

رزا: ایشان (حکمت) پروسه ی تولید کودک را مانند کشت و کار می بیند. منصور حکمت:" درست مثل درختی که میکارید. من نمیتوانم با یک دیدگاه بگویم آقا! روی مزرعه یارو لگد نکنید رد شوید! مگر نميبینید آنجا گندم کاشتند؟!"
رزا: سوالی که مطرح است اینکه آیا مرحوم صدر حزب، جایگاه قرار گرفتن در زیر را در همخوابگی می شناختند یا فقط پوزیسیون قرار گرفتن و شخم زدن در رو را بلد بودند؟ رفقای زن لطفا جواب دهند!

منصور حکمت: "ولی من نميبینم طبقه کارگر، در هیچ جای دنیا، با آزادی و نقض سقط جنین تفاوت فاحشی در زندگيش، بمثابه یک طبقه، صورت گرفته باشد یا اصلاً کسی از مشقتی بیرون آمده باشد"
رزا: آیا منصور حکمت دسترسی به نظرات خانم ها را نداشتند و فقط  گزارشات آقایون طبقه ی کارگر بدستشان می رسیده و یا بخش کامنتهای بانوان حزبی برای ایشان فیلتر شده؟ سازمان فتا و چکای حزب کمونیست و بخش امنیت اینترنتی لطفا پاسخ دهند.  

منصور حکمت: بالأخره همخوابگی یک فعالیت اجتماعی بین زن و مرد است، که میتوانند بکنند و یا اراده‌شان نیست و نميکنند و هیچ بچه‌ای شکل نميگیرد. ولی آن موجودی که شد یک سلول، دیگر از وجود فعالیت اجتماعی تو، اراده تو و غیره، مگر اراده تو مبنی بر کشتن او، مستقل است. (نگويیم کشتن)، از هستی ساقط کردنش. او هستی دارد و مستقل است و خودش میتواند از محیط اتافش زندگی کند.
رزا: آیا تولید این سلول (کودک!) بدون فعالیت اجتماعی زوجین یعنی قرار دادن پزشکی نطفه در رحم زن (زن همجنسگرا، ولی خواهان مادر شدن) از نظر شرعی و حزبی حلال است یا حلالیت آن فقط در عمل "کردن" مرد و "کرده شدن" زن است؟  آیا  کشت و کار روی رحم زن در فقط رختخواب ها مجاز می باشد؟ رفقای مرد کمیته مرکزی لطفن پاسخ دهند.

منصور حکمت: بنابراین من طرفدار خرگوش نیستم. من طرفدار این هستم که آدم جلوی خودش را بگیرد. ولی وقتی جلوی خودش را نگرفت، به هر دلیلی، و انسانی شکل گرفت، این احترام را به خودش و به انسان بعدی بگذارد، و در نتیجه این سطح توقع از انسان و اهمیت انسان را در جامعه خودش بوجود بیاورد، که دیگر نرود آن را از هستی ساقط بکند. یا جلوی خودت را بگیر، یا مسئولیت اعمالت را بعهده بگیر! تو نگیر. جامعه کاری میکند که افراد بطور عادی از رشد جمعیت جلوگیری بکنند. و در آن مواردی که به هر حال یک تعدادی میخواهند و یک تعدادی نمیخواهند، در قبال عواقب کار مسئولند. جامعه مسئول است، فرد هم مسئول است دیگر. نمیشود یک کاری کرد و تقاص آن را نداد و تاوانی برایش نپرداخت...
رزا: تقاص این لذت جنسی شخم زدن و متاسفانه پارگی کاندوم چینی را چه کسی میدهد و تاوان آنرا چه کسی می پردازد؟

 1)کشتزار؟
 2)کشاورز؟
 3)جمهوری دمکراتیک چین؟
 4) دستگاه شخم؟ 

جواب را لطفا رفقایی که دسترسی به حل المسائل آلت اله را دارند در کامنت ها قرار دهند.

حکمت: اگر خانم ایکس که هیچ فشاری رویش نیست و یک روز صبح اراده کرده این کار را بکند، حالا مجبورش میکنم که این کار را نکند، نگهبان میگذارم که خودش بلایی سر بچه در نیاورد. یعنی چه این کار؟ مگر هر کسی هر اراده‌ای کرد، میگویند بیايید بروید بکنید؟! باید ببینند جامعه چقدر این را مجاز میداند.
رزا: آیا بند هشتم در بخش دوم برنامه ی "یک دنیای بهتر" که از ایجاد باریگاد نگهبانان کُس زنان صحبت میکند، در کنگره حزب کمونیست اکثریت مطلق آورد و یا فقط نظر رفقای مرد منظور می باشد؟ 
رفقای زن لطفا پاسخ دهند.

رزا: در مورد مقدس بودن حاملگی و سپردن کودکان به دولت در بخش پایانی رساله ی منصور حکمت بحث شد.
آیا زنان فمینیسم نیز حاملگی مقدس دارند؟ آیا دولت سوسیالیستی حاضر به شستن کون گهی حتی تخم و ترکه ی تزار است؟
ویا اینکه  کودکان خاندان تزار مانند انقلاب کبیر اکتبر (سال1917 ) همراه با پدران و مادرانشان، پدربزرگ و مادربزرگ، عمه و خاله، عمو و دایی ها اعدام "انقلابی" می شوند.
لطفا با مراجعه به حل المسائل مارکسیستی در مورد مقدس بودن، حلال، مکروه و یا نجس بودن این کودکان جواب شفاف دهید.

سوال آخر سوال کلی از اعضای رسمی حزب کمونیست میباشد: آیا جق زدن در حکومت سوسیالیستی مجاز است؟ 
نظر حزب در مورد سکس اورال و یا آنال چیست؟ 
آیا این ها هم از نظر حزب یک فعالیت اجتماعی میباشد؟ 
جایی که در رساله  ی رفیق مرحوم، اما کبیر نوشته شده: بالأخره همخوابگی یک فعالیت اجتماعی بین زن و مرد است، که میتوانند بکنند و یا اراده‌شان نیست و نميکنند و هیچ بچه‌ای شکل نميگیرد.
با تشکر
رزا  

مرتبط:
برای خواندن کل رساله روی تیتر آن کلیک کنیم.

من معتقدم یک کمونیست نمیتواند طرفدار سقط جنین باشد، به همان دلیل که نميتواند طرفدار قتل پیرمردان و پیرزنانی باشد که فقط نیاز میگیرند. به همان خاطر که نمیتواند طرفدار "بروید و خودتان را بکشید" باشد. چون بنظر من بچه‌ای که کشته میشود، جنینی که از بین برده میشود، امتداد آدمی است که جلوی کارخانه کشته میشود. هر دو با یک منطق دارند کشته میشوند. هر دوی آنها میآیند و نیازی را مطرح میکنند که جامعه طبقاتی موجود نمیخواهد به آنها بدهد، و بنابراین هر دوی آنها را میتواند از بین ببرد. این یک نیاز فی‌الحال است و آن یک یک نیاز آتی است.

بنظر من، این پذیرش موضع سقط جنین، تسلیم کمونیسم به منافع خُرد فمینیستی است. سقط جنین همیشه موضع چپ نبوده، یک موقعی موضع بورژوازی بوده، موضع راست بود برای کنترل جمعیت کارگری. الآن موضع چپ است. بخاطر چی؟ بخاطر اینکه تکنولوژی این کار آنقدر پیشرفت کرده، که کسی متوجه واقعه‌ای که دارد میافتد، نمیشود. بنظر میآید کلینیکهای خیلی خوبی که در سالن انتظارش موزارت پخش میکنند، در آن اتاق بغل دستی، دارند بدترین توهین و اهانت و شنائت را در حق انسان بطور کلی اعمال میکنند. ولی خوب در اتاقش تمیز است، نوبت گرفته‌اند، رایگان است، طرف استاد ماهری است و هیچکسی بعدش از عفونتهای ناشی از این پروسه نميمیرد. به این خاطر آمده در مواضع ما. من فکر میکنم جامعه‌ای که با انسان و پتانسیل انسان بودن این کار را میکند، این جامعه جامعه سالمی نیست. و اگر قرار بود من این را بپذیرم که جامعه مریضی نیست، خیلی چیزهای دیگر را هم میتوانستم راحت بپذیرم و اینجا نباشم.

به هر حال موضع من بعنوان یک کمونیست این است من منزجرم از سقط جنین، مخالفم. و در جامعه خودم ممنوعش میکنم. ولی چنان شرایطی بوجود میآورم که نه فقط تولد یک بچه، مشقت و فقر و غیره، برای کسی نداشته باشد، بلکه عین سعادت باشد و عین آن چیزی باشد که بشر در زندگيش میخواهد، یعنی خلاقیت. این دیگر اوج خلاقیت بشر است که میتواند یکی مثل خودش بتواند بوجود بیاورد. همین باشد و به همین معنی برداشت شود و آنقدر پدیده دوست داشتنی باشد که جامعه از تولد یک بچه خوشحال میشود.

وی بانک اسپرم، اسپرم زیاد است، ممکن است ببینید صنایع معیّنی باشند، هیچی باشند. یک مقدار کروموزوم با ظرفیتهای معیّنی، پروتئين‌هایی هستند. چیز خاصی نیستند. ولی آن سلولی که شد دو تا و بعد شد چهار تا، دیگر از همان لحظه یک چیز معیّن و یک کس معیّن است. کسی است که پروسه‌اش را طی نکرده. درست مثل درختی که میکارید. من نمیتوانم با یک دیدگاه بگویم آقا! روی مزرعه یارو لگد نکنید رد شوید! مگر نميبینید آنجا گندم کاشتند؟! بعد با همان دید بگویم لگد کنید و رد شوید، اینجا انسان کاشتم، مهم نیست! نمیتوانیم این را بگويیم. این یک بحث است. که آن انسان کجا خود او میشود؟ بنظرم این تعریف خود است.
من میگویم بشر باید محترم باشد. اگر بشر محترم باشد، من اینطور میگویم بنظرم آنوقت نفس همخوابگی محترم میشود. بنظر من محترم باید باشد و طبقات حاکم این را تنزلش دادند. بخاطر اینکه خود همخوابگی میتواند شروع یک بشر باشد، برای اینکه یک کار بشری است. بنظر من جلوگیری از نمودار شدن ذات بشر، مادیت پیدا کردن ذات بشر در اشکال متنوع، که من به این ذات و به اصالتش و به پاکيش اعتقاد و ایمان دارم، این جنایت است. یک موقعی جنایت خواهد شد. جلوگیری از خلاقیت بچه‌ای که میتواند حساب یاد بگیرد ولی هیچوقت یادش نمیدهند، بنظرم جنایت است. کسی را هم نکشتند، خونی هم از دماغ کسی بیرون نیامده. جلوگیری از کسی که ظرفیتهای خلاقه خودش را نشان بدهد، جنایت است. یک موقعی جامعه چنان شنیع به این برخورد میکند، و میگوید آخر این چکاری است که نمیگذاری ایکس و وای نقاشيش را بکند؟
یک نکته دیگر که من گفتم این است که موضع من سقط جنین نیست. برای اینکه تا همین قبل از این بحث، عوامل اجتماعی همه چیزها را بررسی میکنم، میخواهم عوامل اجتماعی آن را از بین ببرم و حاضر نیستم به راه حل فردی تمکین کنم. هنوز هیچ آماری ندارم که بطور واقعی (من این را گفتم) کسی بیاید بگوید این آمار را نشانت میدهم در انگلستان که سقط جنین آزاد بوده، بطور واقعی مشقات و محرومیتهای طبقه کارگر اینقدر تخفیف پیدا کرد و در ایتالیا که آزاد نبوده، نکرده است. اصلاً چنین مدارک و شواهدی وجود ندارد. طبقه متوسط دارد، ميفهمم. طبقه متوسط بورژوازی واقعاً از قانونیت سقط جنین استفاده فعال کرده، از همان ایتالیا بلند شده رفته انگلستان، سقط خودش را کرده و برگشته. ولی من نميبینم طبقه کارگر، در هیچ جای دنیا، با آزادی و نقض سقط جنین تفاوت فاحشی در زندگيش، بمثابه یک طبقه، صورت گرفته باشد یا اصلاً کسی از مشقتی بیرون آمده باشد.

من به همان دلیل که جلوی خودکشی را ميگیرم، کاری ندارم که طرف انتخابش چه است و چه دستوری راجع به خودش میدهد و ... است، به همان دلیل یک پله آنطرف‌تر، حق زن، راجع به اینکه ظاهراً دارد در مورد بدن خودش تصمیم ميگیرد، من میگویم اولاً اگر بدن خودش هم بود من این حق را بخودش نمیدادم. به اضافه اینکه، این دیگر آنقدر بدن خودش نیست. شما بعنوان محیط رشد یک پدیده‌ای، مطرح هستید. اینجا با یک جامعه طرف هستید، آن موجود یکی از سلولهای ما است که پیش شما است. مالکیت خصوصی را در این مورد ابداً برسمیت نميشناسیم. میخواهم بگویم که مسأله در این سطح است.

بالأخره همخوابگی یک فعالیت اجتماعی بین زن و مرد است، که میتوانند بکنند و یا اراده‌شان نیست و نميکنند و هیچ بچه‌ای شکل نميگیرد. ولی آن موجودی که شد یک سلول، دیگر از وجود فعالیت اجتماعی تو، اراده تو و غیره، مگر اراده تو مبنی بر کشتن او، مستقل است. (نگويیم کشتن)، از هستی ساقط کردنش. او هستی دارد و مستقل است و خودش میتواند از محیط اتافش زندگی کند.

خودش نه! طبیعت دارد کار خودش را ادامه میدهد. آن یک پدیده دیگر است، غیر از اسپرم و اوول است. پدیده‌ای است که روی پای خودش ایستاده و بر اساس مکانیسم خودش حرکت میکند. از محیط اطراف خودش استفاده میکند، بعد میشود یک آدم معیّن. این دنباله سابقه یک آدم معیّن است. شما او را از یک جايی، از هستی ساقطش بکنید، خوب فرق دارد با این که هزار و یک اسپرم و اوول هم میآید و هدر میرود و هیچ بچه‌ای هم بوجود نمیآورد.
بنابراین من طرفدار خرگوش نیستم. من طرفدار این هستم که آدم جلوی خودش را بگیرد. ولی وقتی جلوی خودش را نگرفت، به هر دلیلی، و انسانی شکل گرفت، این احترام را به خودش و به انسان بعدی بگذارد، و در نتیجه این سطح توقع از انسان و اهمیت انسان را در جامعه خودش بوجود بیاورد، که دیگر نرود آن را از هستی ساقط بکند. یا جلوی خودت را بگیر، یا مسئولیت اعمالت را بعهده بگیر! تو نگیر. جامعه کاری میکند که افراد بطور عادی از رشد جمعیت جلوگیری بکنند. و در آن مواردی که به هر حال یک تعدادی میخواهند و یک تعدادی نمیخواهند، در قبال عواقب کار مسئولند. جامعه مسئول است، فرد هم مسئول است دیگر. نمیشود یک کاری کرد و تقاص آن را نداد و تاوانی برایش نپرداخت، و بعد این را گفت که اراده من به این تعلق گرفته که این نباشد. من میگویم بله جلوی اراده خیلیها را ميگیریم، وقتی خلاف انسان است. ولی این بحث دوباره بر میگردد در زمین اول، اگر خلاف انسان هست یا نه؟ اگر خلاف انسان باشد جلوی اراده‌اش را ميشکنم، نه وجود فیزیکی او را. موجودیت او را زیر سئوال میبرم. میگویم نه! شما نُه ماه از طرف جامعه، این را تحمل بفرمايید. میگويی نه، برادرم ناموس پرست و فلان و فيسار است؟ پس دیگر با من از اراده‌اش حرف نزنید. اگر ما داریم راجع به آدمهای مجبور حرف ميزنیم، پس علت مجبوریت آنها را باید بشکنیم.
من به زنهای غیر مجبور که دهشاهی سمپاتی ندارم. من دارم راجع به سمپاتی با زنان مجبور در این جامعه حرف میزنم، میخواهم راه حل اجتماعی بدهم به زنهایی که جامعه ناگزیرشان کرده این کار را بکنند. اگر خانم ایکس که هیچ فشاری رویش نیست و یک روز صبح اراده کرده این کار را بکند، حالا مجبورش میکنم که این کار را نکند، نگهبان میگذارم که خودش بلایی سر بچه در نیاورد. یعنی چه این کار؟ مگر هر کسی هر اراده‌ای کرد، میگویند بیايید بروید بکنید؟! باید ببینند جامعه چقدر این را مجاز میداند. در بحث من جامعه‌ این را مجاز نمیداند که به هیچ دلیلی، فقط به میل شخصی یک نفر، جلوی تکامل یک جنین بوجود آمده را بگیرد. در هر سن بالأخره یک جنین است.

من میگویم این سطح بالایی از تمدن است، اگر این کار را بکنید. خوانايی دارد با بقیه پرنسیبهای ما. نکردنش با پرنسیبهای ما خوانايی ندارد. بنابراین طرفدار جلوگیری از حاملگی هستم، بطور وسیع و کاملاً رایگان و هر شکلی که ممکن است. و بعد وقتی حاملگی بوجود آمد، احترام گذاشتن به این حاملگی، مقدس دانستن این حاملگی، عزیز کردن این حاملگی، به عهده گرفتن مسئولیت عواقب این حاملگی و تضمین کردن این که مادر و فرزند تاج سر جامعه باشند، این حرف من است.
ما نه آن طرفش را گفتیم، که تبلیغ میکنیم، ترویج میکنیم که نکنید. بدهید به جامعه! مسئولیت آن را بگذارید روی جامعه و برای آن از جامعه حق بخواهید. به دولت بگويید هر بچه‌ای که به دنیا بیاید، قبل از هر چیز فرزند دولت و فرزند جامعه است. در نتیجه باید از هر تعرضی مصون باشد و از همه حقوق و امکانات برخوردار باشد. این را بگويیم و بخواهند. بخواهیم علیه فقر مبارزه شود، بخواهیم علیه اخلاقیات عقب مانده مبارزه شود، بخواهیم ناموس پرستی در جامعه محکوم شود و به خشونت پاسخ داده شود. اینها را بخواهیم، بکنیم، بگويیم که میخواهیم و داریم میکنیم، به زن هم بگويیم که راهش این است. همه اینها را هم بگويیم که معضلات اینها است. بعد هم بگويیم با این حال اگر کسی تاب آن را نداشت و نمیتوانست، و مجبور بود و میرفت یک جايی و این کار را میکرد، دولت باید تسهیلات آن را فراهم کند، که این کار بشیوه درستی انجام شود. و باید کاری کرد که هر چه کمتر، یک فاصله‌ای در عمر بشر اینطوری باشد، که بشر آگاهانه خلاف منفعت خودش عمل بکند. بیا برویم دیگر برایش یک حدی بگذاریم.
....

هیچ نظری موجود نیست: