۱۱ فروردین، ۱۳۹۳

فیلم کامل «لوئیزه میشل» کمونارد فیمینیست/ آنارشیست

فیلم 1.25 ساعت و به زبان فرانسه در لینک زیر


 کارگر برده است.
برده ی تمام بردگان، همسر (زن) کارگر است.
لوییزه میشل

نه تنها می بایست کاخ ها و قصر ها در آتش بسوزند، بلکه خانواده ی طاعون زده را نیز!
(منظور نابودی مناسبات و ساختار خانواده میباشد) لوییزه میشل

لوییزه میشل فعالانه در مبارزات کمون پاریس 1871 شرکت کرد و پس از دستگیری از فرانسه تبعید اجباری شد. او بعنوان آنارشیست بعد از عفو به فرانسه بازگشت و به مبارزه برای رهایی از هر گونه ستم و استثمار ادامه داد. او همراه با فیمینیستها مبارزه برای رهایی خود و زنان را تا آخرین لحظات حیاتش ادامه داد. سالهای زیادی از عمرش در زندان سپری شد و در زمان خاکسپاری اش در سال 1905 بیش از صد هزار نفر جسد بی جانش را بدرقه ی خاکسپاری کردند.

 تیزر فیلم بالا در زیر

Louise Michel la rebelle

دانلود کتاب زیر به زبان انگلیسی
Louise_Michel.pdf
Louise Michel was the incendiary leader of the 1871 Paris Commune, when the city's population rose up to establish a short-lived workers' government. An anarchist and an irrepressible rebel, "The Red Virgin" spent much of her life on the run, in jail, or in danger of being locked away in mental asylums. This is Michel's defiant story, with commentaries by Emma Goldman, Bertolt Brecht, Sheila Rowbotham, Howard Zinn, Victor Hugo, and Karl Marx.
5.2 MB
 

۰۸ فروردین، ۱۳۹۳

دانلود قصه های من و بابام



 قصه‌های من و بابام مجموعه قصه‌های مصور نوشته نویسنده آلمانی اریش اُ زر است. این نویسنده که نام مستعار هنری خود را پلاوئن گذاشته‌است در سال ۱۹۰۳ در شهر پلاوئن به دنیا آمد و در ۱۹۴۴ در برلین درگذشت. این کتاب در ایران توسط آقای ایرج جهانشاهی ترجمه و توسط انتشارات فاطمی در سه جلد به چاپ رسیده‌است. کتاب قصه‌های من و بابام در سال ۱۳۷۷ به چاپ سیزدهم رسید. تعداد صفحات سه جلد کتاب حدود ۳۱۰ صفحه‌است.
ریش ازر، در ۱۸ مارس ۱۹۰۳، در آدورف در منتطفه فوگتلند آلمان بدنیا آمد. وی ۶ ساله بود که به همراه خانواده‌اش در سال ۱۹۰۹ به «پلاؤن» نقل مکان نمودند. در سن ۱۷ سالگی علی‌رغم مخالفت‌های خانواده، به لایپزیگ رفت و از سال ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۶ در «آکادمی هنرهای گرافیکی و صنعت چاپ» تحصیل کرد. تلاش برای امرار معاش، وی را به سوی طراحی بروشورهای تبلیغی و پلاکارت، سوق داد. وی در سال ۱۹۲۹ با «ماریگارد»، همکلاسی سابقش ازدواج کرد، یکسال بعد صاحب پسری به اسم «کریستیان» شدند.
با قدرت گرفتن هیتلر در سال ۱۹۳۳، شرایط دشواری برای ازر و همکارانش ایجاد شد. کاریکاتورهای سیاسی اش که در مخالفت با نازیسم بود منجر به ممنوع شدن آثار وی در سال ۱۹۳۴ گردید. چند سال بعد انتشاراتی «اول اشتاین» وابسته به مجله برلین با انشار کتاب قصه‌های من و بابام توانست برای ازر، به عنوان نقاشی غیرسیاسی، اجازه کار بگیرد، مشروط بر اینکه وی از اسم واقعی خود استفاده نکند. به این ترتیب، ازر، نام مستعار «ای، او، پلاؤن» که به معنای «اریش ازر از پلاؤن» بود را برگزید. در نهایت اِ‌ریش اُزر در دورانی حکومت دیکتاتوری و استبداد هیتلر به علت کاریکاتورهای سیاسی اش، در سال ۱۹۴۰ به زندان افتاد. او که می‌دانست او را پس از محاکمه خواهند کشت، در۵ آوریل ۱۹۴۴ در زندان خودکشی کرد.
یکی از تأثیرگذارترین داستان هایی که خوندم (یا تماشا کردم). با کمک شش تا تصویر کوچک، حرف بسیار بزرگی رو می رسونه:

قصه های من و بابام - جلد 1
6.35 MB
 قصه های من و بابام - جلد 2
http://filesave.me/file/36261/Vater-Und-Sohn-Farsi-Book-2002-5bwww-pastou-blogsky-com-5d-pdf.html
 قصه های من و بابام - جلد 3

از فوکو / 8 فایل صوتی به زبان آلمانی برای دانلود در لینک زیر

foucault.rar (27.39 MB)

کتاب جامعه ی مصرفی به فارسی/ دانلود

JameyeMasrafi.PDF (4.89 MB)

 کتاب یک روز از زندگی  ایوان دنیسویچ  به فارسی
یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ (به انگلیسی One Day in the Life of Ivan

رزا: از همه ی دوستان برای معرفی و فرستادن فایل ها ممنون. بزودی بقیه را هم برای دانلود در سرور قرار میدهم.

۰۷ فروردین، ۱۳۹۳

مقاله ای در مورد کشتن مرزبان (جمشید دانایی فر) توسط جیش‌العدل


هژیر پلاسچی: خبر معمولن دیر به دست ما می‌رسد

اول: گروهبان جمشید دانایی‌فر به تازگی کشته نشده است. او خیلی وقت پیش کشته شده بود. او را اصلن به عنوان گوشت دم توپ به مرز فرستاده بودند با احتساب احتمال بالای کشته شدن، درست مثل زیان احتمالی محاسبه شده در فروش سالانه‌ی فروشگاه‌های زنجیره‌یی. جمشید دانایی‌فر از همان زمانی که دفترچه‌ی خدمت سربازی‌اش را گرفت، در تقسیمات کشوری سهمیه‌ی مرز شد تا کشته شود. حکومت ایران حاضر نیست برای حراست از مرزهای «ملی»اش حتا کادرهای وابسته به دستگاه‌های امنیتی و نظامی را به مرزبانی بگمارد. باید فرزندان رنج و کار، فرزندان محروم‌ترین و بی‌چیزترین و فراموش‌شده‌ترین تهی‌دستان را که نه پول دارند و نه پارتی و آشنای گردن‌کلفت به آنجا بفرستد. جمشید دانایی‌فر از همان زمانی که فقیر به دنیا آمد، فقیر بزرگ شد و فقیر زندگی کرد، کشته شده بود.
دوم: جمشید دانایی‌فر امروز و از مقطع به گروگان گرفته شدن فقیر نشده بود. آنهایی که از خانه‌های شمال شهر و با «تبلت»های آخرین مدل برای فقر و محرومیت جمشید دانایی‌فر و سربازان همراهش دل می‌سوزانند و آخی، به همان اندازه بی همه چیزند که خبرگزاری ایسنا با انتشار عکس خانواده‌ی رامین حضرتی بوده است. جمشید دانایی‌فر یکی از همان خیل عظیم فراموش‌شده‌گان و به حاشیه رانده‌شده‌گان بوده است. آنها که هیچ چهره‌یی ندارند، هیچ صدایی ندارند. قهرمانان فیس‌بوک‌نشین حتا عکس او را بعد از این همه خبر و لایک و شیر و وای وای نمی‌شناسند و چنبن است که در مسابقه‌ی جانگدازترین شعر برای سرباز وطن و بهترین کلیپ و بهترین طرح یکی دیگر را علامت می‌گذارند و خودشان و غصه‌هایشان و سوگواری‌شان را به هجو می‌کشند. آنهایی که در این پست سوگوارند و در پست بعدی و قبلی که به فاصله‌ی چند دقیقه روی دیوار خودشان فرستاده‌اند برای می می جون و سی سی جون بوس و بغل فرستاده‌اند و دوباره زیر پست سوگواری: «آه! بغض گلویم را گرفته» و ای زهرمار
سوم: جمشید دانایی‌فر «شهید» نیست. نام او البته در فهرست بنیاد شهید ثبت خواهد شد اما او به تمامی «قربانی» است و قربانی نمی‌تواند شهید باشد. هیچ چیزی مبتذل‌تر از کلیپ ساختن با سرودهای حماسی و انقلابی و چپاندن شعر شاملو و کسرایی در مناسک سوگواری برای قربانی وجود ندارد.
چهارم: «جیش‌العدل» یک سازمان ارتجاعی است، این را نه تنها بر پایه‌ی بنیادگرایی آنها می‌توان گفت بلکه همین رفتار آنها با سرباز وظیفه‌ی اسیر، ماهیت ارتجاعی این سازمان را برملا می‌کند. تفاوت عملکرد یک سازمان ارتجاعی و یک سازمان مترقی را می‌توان با بررسی رفتار کومله با اسرایی که در جریان نبرد با جمهوری اسلامی بازداشت می‌شدند، نشان داد. کومله اغلب سربازان وظیفه را بعد از محاکمه آزاد می‌کرد. هستند نمونه‌هایی از سربازان وظیفه‌ی به اسارت گرفته شده که بعد از آزادی در اردوگاه‌های کومله ماندند. جیش‌العدل اما این تفکیک‌ها را به رسمیت نمی شناسد. برای او سرباز وظیفه هم دشمن است. با این وجود باید این سوال را پرسید و یادآوری کرد که اگر همین پنج سرباز ماموریت پیدا می‌کردند برای تجسس به یکی از روستاهای بلوچستان بروند، با مردم آن روستا چه می‌کردند؟
پنجم: ما چیزی در مورد بلوچ و بلوچستان نمی‌دانیم اما اینقدر می دانیم چه در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی و چه پس از قدرت گرفتن جمهوری اسلامی هر جنبش مترقی و پیشرویی در بلوچستان به شدت سرکوب شده است. ما حتا این را می‌دانیم که روحانیون معتدل اهل سنت بلوچستان هم بارها احضار و بازجویی و شکنجه شده‌اند، حتا فعالان قانون‌گرایی مانند یعقوب مهرنهاد اعدام شده‌اند، ما می‌دانیم در جایی مانند بلوچستان بازداشت و بازجویی یعنی چه. ما این وضعیت استثنایی همواره موجود در بلوچستان را لااقل شنیده‌ییم. و مردم بلوچستان بارها تلاش کرده‌اند با رای دادن به اصلاح‌طلبان حکومتی وضعیت خودشان را بهتر کنند. فراموش نکنیم که در انتخابات سال 1384 تنها استانی که مصطفا معین در آن بالاترین رای را از آن خود کرد، استان سیستان و بلوچستان بود. با این همه آنها هرگز دیده نشده‌اند. نه تنها حکومت مرکزی و نیروهای کنترل و سرکوب آن، بلوچ‌ها را حذف کرده‌اند، بلکه اصلاح‌طلبان حکومتی، تشکل‌ها و «نخبه‌گان» مرکزنشین و مرکزگرا و تمامی نشریات و احزاب و سازمان‌ها هم آنها را حذف کرده‌اند. در جغرافیای سیاسی آنها بلوچ‌ها وجود نداشته‌اند و عمل جیش‌العدل افراطی‌ترین کنش برای دست یافتن به رفرمیستی‌ترین اهداف است: ما را ببینید!
ششم: حتا اگر جیش‌العدل به تمامی یک سازمان مزدور باشد که با هزینه‌ی کجا و کجا تغذیه شود هم باز این واقعیت را نفی نمی‌کند که جیش‌العدل، جندالله و سازمان‌های مشابه آن تنها کاری که کرده‌اند این است که از میان بربریت‌های موجود یکی از آنها را انتخاب کرده‌اند، و مگر «فعالان مدنی» و «فعالان حقوق بشر» نیز در همین مدت کوتاه با برگزیدن جمهوری اسلامی در برابر جیش‌العدل همین نکردند؟ آنها که چند سال قبل دهان و گلو و کجا را پاره می‌کردند که بله! سرکوب نکنید و آزاد کنید و زندانی نکنید و فلان حالا راه افتاده‌اند و از سپاه قدس و وزارت اطلاعات و ارتش و سپاه پاسداران قاطعیت می‌خواهند. درست اینجاست که دست خون‌آلود اصلی نه تنها پنهان می‌شود بلکه صدای حقیقت را تصاحب می‌کند، دست خون‌آلودی که غیر از بربریت چیزی برای انتخاب کردن در منطقه باقی نگذاشته است.
هفتم: ما در همین مدت هم هرگز با بلوچستان حرفی نزدیم. فعالیت قهرمانانه‌ی «فرزندان میهن» در باز کردن صفحه های متعدد تنفر از جیش‌العدل و هشتگ و لایک و شیر و امضا خلاصه شد اما هیچ صورتی به سمت بلوچستان برنگشت. در همین صفحه‌های من متنفرم و تف به فلان و تروریست برو گمشو/ برو سگ بابام شو هم غیر از گنده‌گوزی‌های راه دور که بله اگر بکشید ما فلانتان می‌کنیم و زرشک، نه تنها «قهرمانان اینترنتی» تلاش کردند با فحاشی به جیش‌العدل آنها را به آزاد کردن گروگان‌ها وادار کنند، بلکه با فحاشی به اهل سنت و بلوچ‌ها و حواله دادن اعضای جنسی خودشان به عمر و ابوبکر و «خوار و مادر» آنها باب گفت و گو را گشودند. هیچ کسی از میان دلاوران نامه‌پراکنی و متفکران آنلاین یک بار هم به جای خطاب حاکمیت، حتا مردم بلوچ را به نام خودش خطاب نکرد و این همان خشونت پنهانی است که به سمت منشا اصلی خود باز گشته است.
منبع: فیسبوک هژیر پلاسچی

مطالب مرتبط:
موسی دانایی فرˈ برادر کوچکتر مرزبان جمشید دانایی فر گفت: جمشید دانایی فر متولد ۱٣۶۶ محمد آباد سیستان و دارای مدرک دیپلم است که از سه سال پیش در مرزبانی مشغول به خدمت شده بود.وی افزود: جمشید دوسال پیش ازدواج کرده و نخستین فرزندش ۱۰ روزه است و پدر و فرزند، نتوانستند یکدیگر را ببینند.

ویدیو و سوالات از مصطفی رحمانی؛ مدیر مسئول وبسایت انگلیسی خبرگزاری هرانا
چهار سوآل و دلیل منطقی از بی عملگی جمهوری اسلامی برای آزادی سربازانمرزبان + ویدیو مستند تبادل ۴۸ گروگان. چرا جمهوری اسلامی برای آزادی ۴۸ گروگان ( زائر یا کارمند بازنشسته سپاه )در سوریه، رژیم بشار اسد را مجبور کرد تا به خواسته ارتش آزاد سوریه – که از قضا آنها را هم مثل جیش العدل، تروریست می نامد- تن بدهد و ۲۱۳۰ زندانی انقلابی سوری – که آنها را هم به نوعی تروریست و یا مرتبط به تروریست ها می داند – را آزاد کند. اما برای آزادی سربازان مرزبان در برابر آزادی ۲۵۰ زندانی بلوچ در زندان های داخل کشور خودش کاری نمی کند؟ چرا چندی پیش، چند تن از مقامات بلند پایه لشکری و کشوری ِجمهوری اسلامی خبر دروغ ِ آزادی ِ این مرزبانان را تأیید کردند؟ چرا دولت پاکستان ادعای رژیم ایران مبنی بر مذاکره با مقامات پاکستان در مورد مرزبانان را تکذیب کرد؟ چرا جمهوری اسلامی وانمود می کند که برای آزادی مرزبانان در تلاش است اما از آن طرف، با اعدام علی ناروئی از زندانیان سیاسی بلوچ و بستگان نزدیک مقام ارشد جیش العدل، آنها را به اعدام یکی از مرزبان ها تحریک کرد؟
ویدیومستند ترکی تبادل اسرای سپاه پاسداران در سوریه

کریم دحیمی فعال حقوق بشر: روز سه شنبه ١٨-٣-٢٠١٤ در حین مراجعه خانواده ها جهت ملاقات به زندان دزفول ، مسوولین زندان دزفول به خانواده چبیشاط و موسوی گفتند که سید خالد موسوی و علی چبیشاط توسط اطلاعات اهواز منتقل شدند. خانواده های این دو تا کنون از سرنوشت فرزندان خود اطلاعی ندارند و دلیل انتقال آنها را نمی دانند.در ضمن شخص سوم این پرونده سلمان چایانی هم کنون در زندان دزفول بسر می برد.
سید خالد (یاسین) موسوی ٣۵ ساله ، علی چبیشاط ۴٨ ساله و سلمان چایانی ٣۲ ساله ،سه زندانی اهل شهر شوش هستند که در تاریخ ١١/١١/٢٠١٢ توسط اداره اطلاعات شوش دستگیر شده و پس از ماهها تحت شکنجه شدید جسمی و روانی در بازداشتگاه اطلاعات اهواز مجبور به اعترافات اجباری شده اند. شعبه دو دادگاه انقلاب اهواز به ریاست "قاضی سید محمد باقر موسوی "حکم اعدام برای علی چبیشاط و سید خالد موسوی و ۲۵ سال حبس برای سلمان چایانی صادر کرد.اتهام این فعالان محاربه با خدا و أقدام علیه کشور بود. زندانیان بعد از صدور حکم از شهر اهواز به زندان شهر دزفول منتقل شدند و تایید احکام آنان از دیوان عالی کشور هنوز صادر نشده است

۰۶ فروردین، ۱۳۹۳

عزاداری آذر ماجدی برای آلتهای تجاوزگر! / رزا


رزا: داشتم مقاله ی فتوای "حرام بودن اعتراض برهنه" ی خانم ماجدی را میخواندم. به پاراگراف پایین که رسیدم، تگری زدم از اینهمه پاچه خوری.

آذر ماجدی
ما فمن را بعنوان یک سازمان التقاطی، هیاهو چی و "رادیکال فمینیست" نقد کردیم. این سازمان یک روز علیه اسلام سیاسی برهنه می شود، یک روز از موضع ناسیونالیسم اوکراینی علیه روسیه، روز دیگر در اعتراض برهنه در واتیکان به مردانه بودن پاپ اعتراض می کند و خواهان انتخاب پاپ زن می شود. یکی از لگوهای شنیع و مشمئز کننده این سازمان تصویر یک زن جوان برهنه است که در یک دست یک داس بدست دارد که از آن خون می چکد و در دست دیگر یک آلت جنسی بریده شده و خون چکان مرد! همین لگو کافیست که هر فرد و سازمان آزادیخواه و برابری طلب را به نقد جدی این جریان بکشاند و صف خود را از این سازمان متمایز کند. تداعی شدن با چنین سازمانی نه تنها پیشرو نیست، بلکه بمعنای قرار گرفتن در کنار یک جریان ضد مرد و باین اعتبار ارتجاعی است

رزا: گروه فیمن با همین پلاکاردش بیشتر از همه، مردم را متوجه توریست سکس کرد.  این مارکسی ها راستش من را یاد خود مارکس می اندازند. رهبرشان متجاوز به خدمتکار، هوادارانش هم دل پر رحمی به تجاوزگر دارند. از نظر جامعه ی زنان فرقی نمیکند طرفدار آل محمدباشی و به دختر بچه ها تجاوز کنی،

زنهای پاچه خور همه جا هست. برخی از فاطی فیمینیستهای حکومتی هم سر قانونی شدن ازدواج با فرزند خوانده، افتادند دنبال لابی گری در مجلس اسلامی. قبلش هم همین بود سر صیغه و اینکه اصلن صیغه اسلامی است یا نه. قبل ترش هم  سر سن ازدواج قانونی، آن هم با رو انداختن به نماینده های مجلس که خودشون چند زنه هستند و یا اغلب با دختر بچه های نابالغ ازدواج کردند.
اینکه زنی آلت بریده ی توریست سکس را پوستر میکنه برای ایجاد توجه بقیه به بالا رفتن آمار مردان توریست با هدف سکس با زنان و کودکان کشورهای فقیر " شنیع و و مشمئز کننده" هست، آنجور که آذر ماجدی نوشته، یا آن آلت متجاوز شنیع و مشمئز کننده؟
به نظر من حمایت از کیر های متجاوز از همه بیشتر شنیع و مشمئز کننده هستند...
تازه نوشته: یک جریان ضد مرد این پوستر را درست کرده.
رزا: باید پرسید که مگر مرد فقط کیر است؟
در مورد عمل "شنیع و مشمئز کننده" ی زنان شرکت کننده در اعتراض لخت 8 مارس امسال جلوی موزه ی لوور پاریس هم گویا این عمل در مقاله ی ماجدی ضد "سنت 8 مارس" قلمداد شده.

اما اگر لخت شدن جلوی موزه ی لوور در روز جهانی زن، ضد 8 مارس است (آنطور که خانم ها "کمونیست" اعلام میکنند)، باید به آنها اعلام کرد که اگر این روز "کپی رایت" ی هم داشته باشه (که نداره) این کپی رایت فقط دست زن های کارگر نساجی نیویورک هست که سال 1857 است، که اعتصاب کردند و سرکوب شدند. و بعدن سمبلیک این روز، روز جهانی زن اعلام شد.
راستش گروه فیمن هر ایرادی هم که داشته باشه، یک مویشان می ارزد به پاچه خورها، لابی گر ها و دستمال کشان سیستم مردسالار.
سیستم مردسالار/ سرمایه داری بخشی از زنان را سرگرم مبارزه ی تسخیر قدرت کرده.
همانطور که پلیس رنگین پوست خشن ترین سرکوبها را اعمال میکنه تا در سیستم امنیتی خودش را تثبیت کنه، همانطور که تواب از خود بازجو، بازجو تره، همانطور هم زنان ذوب شده در مردسالاری از خود مردسالاران بیشتر حافظ منافع متجاوزین به جسم و جان زنان و کودکان هستند.
خوشبختانه مردان زیادی با شبکه های زنان در افشای پدوفیلی، توریسم سکس، فحشای کودکان و قاچاق زنان همکاری میکنند. پوستر فیمن در این راستا برایشان اصلن مشمئز کننده نیست. چون آلت بریده شده آنان نمایش داده نشده و چون آنان مرد بودن را در آلت شان تجسم نمی کنند. چون آنان هم مخالف صدمه دیدن کودکانند و...
شنیع بودن این پوستر هم در واقع سفسطه های آبجی "کمونیستها" است که این پوستر را بدون توضیح متن آن، بر سر علم عزاداری شان گرفته اند و زیر آن آلتها ی تجاوزگر "یا حسین" کشته شد براه انداخته اند....
به هر حال ما در جامعه ای زندگی میکنیم که ریحانه جباری ها را به دار می کشند.
 وقتی زنان  در برابر تجاوز از خود دفاع میکند، سرکوب می شوند.
هیاهوی آذر ماجدی علیه پوستر فیمن که نفی پدوفیلی و علیه توریست سکس است، تنها یک جوک بی مزه است.
اینهمه خودشیرینی تنها در مجالس مردسالاران خریدار دارد.
اگر مردان حزبی این را توهین به مردانگی شان اعلام می کنند و زنان حزبی نیز در دفاع از مردانگی رفقایشان هیاهو براه انداخته اند، اما پدران دخترکان و پسرکان نیز این را حمایت از کودکانشان ارزیابی کرده و "ضد مرد" نمیدانند. چرا که مردانگی نیز به داشتن "کیر متجاوز" نمی باشد.

مرتبط: برای خواندن کل مطلب در منبع روی تیتر آن کلیک کنیم

اینجا هم نظر خوانندگان را به کامنت دونی بلاگ جلب میکنم.
 روی کلمه ی اینجا کلیک کنیم بحث کامنت دونی بلاگ باز میشه!
 Rosa:  کسی میداند حرف اصلی آقای صالحی نیا چیست؟ 
برایش الان نوشتم: آقای صالحی نیا وظیفه ی خانم مجد را در جلسات مناظره تان را اینگونه نوشتید:  "همانطور که سیمین (خانم مجد) توضیح داد ایشان در تربیبون مناظره مدیریت می کند. مدیر مناظره باید بی طرفی را نشان دهد. موضع نگیرد. سوال را از همه به یکسان بکند. ایشان در اون پروژه کارش اینست و من ازش بسیار ممنون هستم."
رزا: من هم پیشنهاد میکنم که این بار شما (آقای صالحی نیا) مدیریت مناظره کنید، من و خانم مجد و خانمهای دیگر مناظره کنیم:)


ازدواج  درمیان سیاست‌مداران
اگر روش و سیره سیاستمداران و افراد برجسته در هر کشور را الگویی برای نسل‌های بعدی و جوان‌ترهای آن کشور بدانیم، باید به این نکته اعتراف کرد که در کشور ما هیچ یک از سیاست‌مداران معاصر، خاصه بعد از پیروزی انقلاب الگوی مناسبی در زمینه ازدواج برای جوانان نمی‌توانند باشند
حسن روحانی رییس جمهوری کنونی زمانی که همسرش صاحبه عربی چهارده ساله بوده با وی ازدواج کرده. آن هم در زمانی که سن قانونی ازدواج پیش از پیروزی انقلاب اسلامی هجده سال تعیین شده بود.اکبر هاشمی رفسنجانی نیز با همسرش عفت مرعشی در سن سیزده سالگی ازدواج کرده است.سید علی خامنه‌ای نیز در زمانی که همسرش خانم خجسته شانزده ساله بوده با وی ازدواج کرده است.خدیجه ثقفی همسر روح‌الله خمینی نیز در سن شانزده سالگی تن به ازدواج داده است.
عکسهای این پست از اعتراض عریان علیه کنفرانس اسلامی در برلین/ آلمان است.
عکس اول نیز پوستر فیمن در اعتراض به توریست سکس میباشد.
غیر مرتبط:
ترجمه ی کتاب
"مجازات اعدام– منشأ، تاریخ، قربانیان"
اثر کارل برونو لدر است. مشخصات اصل آلمانی کتاب چنین است:
Karl Bruno Leder: Todesstrafe  - Ursprung, Geschichte, Opfer, München 1987
لینک ترجمه ی 3 بخش از کتاب در زیر

«برگشتم از پلیس‌های سرزمین خودمان کتک بخورم»
رزا: از خود تیتر بوی شونیسم میاد، طرف فکر کرده وارد بهشت شده! و حالا با یک کتک کاری و فحش ناموسی رجعت! یه جورایی اینها فکر کردند، اینور آب براشون حلوا نذر کرده اند. در حالی که هر کجا انسان برای رهایی خود در حال مبارزه است. کسی هم با فرش قرمز قرار نیست به استقبال بیاد. زندگی خود یعنی مبارزه...

۰۳ فروردین، ۱۳۹۳

فیلم جنگ خیابانی مردم با پلیس مادرید/ اسپانیا


به گزارش خبرگزاری آلمان، ۶۷ تن از نیروهای پلیس و دست‌کم ۳۳ نفر از معترضان در این درگیری‌ها مجروح شده‌اند. گفته می‌شود پلیس به سوی مردم گلوله‌های پلاستیکی شلیک کرده است.

فیلم هایی که رسانه های دولتی سانسور کردند.
سنگ باران ماشین پلیس
Clashes at 22M Madrid: Protesters Trash A Police Van

فرار مفتضحانه ی پلیس و یورش مردم
Disturbios Manifestación 22M Madrid

ده دقیقه کامل جنگ خیابانی نفس گیر- شورش مردم
Disturbios en las Marchas de la dignidad 22M. 22 de marzo 2014

ده دقیقه کامل – جنگ خیابانی
22M: Madrid Protests on March 22, 2014
حمله ی پلیس به نوجوانان
Police Beat Young Teenage Girls At Madrid Spain #25s Protest
گزارش تصویری از رسانه های وابسته (تلویزیون روسیه)
Más de 100 heridos y 29 detenidos en la Marcha de la Dignidad en Madrid
گزارش تصویری از رسانه های وابسته (تلویزیون روسیه)
دستگیری مردم توسط پلیس
Spain: Police and protesters face-off during Madrid austerity protests
گزارش تلویزیون الجزیره
Spain protests EU-imposed austerity


تظاهرات هزاران نفری مردم مادرید علیه سیاست‌های ریاضت اقتصادی اتحادیه اروپا دست‌کم ۱۰۰ مجروح در میان معترضان و نیروهای پلیس برجا گذاشت. پلیس ۲۴ نفر را بازداشت کرده است.
به گزارش دویچه وله، تظاهرات که ابتدا مسالمت‌آمیز آغاز شد، دست‌کم ۱۰۰ مجروح برجا گذاشت. به گزارش خبرگزاری آلمان، ۶۷ تن از نیروهای پلیس و دست‌کم ۳۳ نفر از معترضان در این درگیری‌ها مجروح شده‌اند. گفته می‌شود پلیس به سوی مردم گلوله‌های پلاستیکی شلیک کرده است.
یک سخنگوی پلیس به خبرگزاری آلمان گفت که ۲۴ نفر که به نظر می‌رسد در شروع و دامن زدن به خشونت نقش داشتند، بازداشت شده‌اند.
اعتراض به سیاست‌های ریاضت ملی روز چهارشنبه ۱۴ اکتبر زندگی عمومی را در کشورهای جنوب اروپا فلج کرد. در اسپانیا و ایتالیا اعتصاب‌ها به درگیری‌میان پلیس و مردم انجامید و تعداد زیادی زخمی یا بازداشت شدند.
این تظاهرات در اعتراض به سیاست‌های ریاضت اقتصادی دولت محافظه‌کار اسپانیا در هماهنگی با خواسته‌های اتحادیه اروپا برگزار شد. این سیاست‌ها شرایط اقتصادی زندگی شمار بسیاری از مردم اسپانیا را با دشواری‌های بیشتر مواجه کرده است.

تظاهرات‌کنندگان پلاکاردهایی در دست داشتند که بانکدارها را متهم می‌کرد این وضعیت بغرنج اقتصادی را سبب شده‌اند. معترضان خواستار آن بودند که بانکداران باید هزینه‌ی این مشکلات اقتصادی را پرداخت کنند.
برخی دیگر شعار "نان، شغل، خانه برای هر اسپانیایی" سر داده و علیه فساد اقتصادی بانکدارها و مقامات دولتی شعار می‌دادند.
خبرگزاری فرانسه می‌گوید قیمت اجاره‌ی خانه در شهرهای بزرگ اسپانیا در مقایسه با چهارسال پیش سه برابر شده است.
اتحادیه‌های دانشجویی اسپانیا، اتحادیه‌های کارگری و برخی گروه‌های سیاسی چپ مردم را به این تظاهرات بزرگ فراخوانده بودند. آن‌ها از مردم دعوت کردند برای حفظ "شان انسانی" خود به این تظاهرات بپیوندند.

۰۲ فروردین، ۱۳۹۳

اولین اعلامیه ی جبهه ی آزادی بخش زمین/ ایران

در بهار طبیعت جای درختان خالی
 
سالیان درازی است که طبیعت و گیاهان به خاطر سودهای مالی مورد بدرفتاری قرار می‌گیرند در آذر و دی گذشته دو درخت در این مکان قطع شده‌اند و ما به این طریق خشم خود را نسبت به این عمل نشان می‌دهیم
اگر شما برای کسب پول ، طبیعت را تخریب می‌کنید ما هم چاره‌ای نداریم جز اینکه برای حفاظت از سیاره زمین با دلیل اصلی مسئله‌ مقابله و مبارزه کنیم.
ما با بهره کشی مخالفیم و با استثمارگران هرگز سازش نمی‌کنیم
ماهی سیاه کوچولوی خشمگین!

در آذر و دی ۱۳۹۲ دو درخت کهنسال را در سبزوار قطع کردند که تصاویر آن رو در اینجا می بینید. متاسفانه خبر وقتی به دست ما رسید که درختان قطع شده بودند و ما نمی توانستیم کاری بکنیم . ما خشمگین شدیم و هنوز هم خشمگین هستیم و برای نشان دادن خشممان و حفاظت از طبیعت در اولین روز بهار /نوروز دست به اقدام زدیم و شعار نویسی کردیم ما قصد داشتیم که آتش سوزی هم راه بیاندازیم ولی موفق نشدیم همچنین ایده ی چاپ اعلامیه هم با شکست مواجه شد.
 با همه ی این ها احتمالا ما اولین کسانی خواهیم بود که در ایران با عنوانجبهه ی آزادی بخش زمین و آنارشیسم  وارد فاز واکنشی و خرابکارانه می شویم. 
البته فعلن مشکلات تکنیکی زیادی داریم...
عکس ها و فیلم نتیجه ی اقدام ما (پیشاپیش از کیفیت بد فیلم و عکس ها متاسفم)

ویدئو کلیپ سرود  سر اومد زمستون
آغاز بهار، جشن طبیعت و انسان، خجسته باد.

"¡No pasarán!"

کسی از ما عبور نخواهد کرد...

 بهار توده ها نزدیکتر از همیشه...

 

۲۹ اسفند، ۱۳۹۲

بهاران خجسته باد! + خورش آلو با مرغ/ مرجان ساتراپی


مادران پارک لاله ایران
سال 92 را در حالی به پایان می رسانیم که همه تحلیل گران از نظر اقتصادی سال آینده را سخت ترین سال در طول 35 سال اخیر برای طبقات محروم جامعه پیش بینی کرده اند و از هم اکنون هشدار داده اند و هر سال می گوییم دریغ از پارسال، در حالی که می دانیم سال 92 نیز سال بسیار سختی برای مردم محروم کشورمان بود.
در سال 92 شاهد طرح ها و لوایح و تصمیماتی بودیم که زندگی خصوصی زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه را به شدت تحت تاثیر قرار داد و به مخاطره انداخت. طرح ها و لوایحی از قبیل ازدواج سرپرست با فرزند خوانده و طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده که در این طرح وظیفه زن با تاکید بر فرزندپروری در همسری و مادری خلاصه می شود و زنان مجرد را از اشتغال کنار می زند و آنان را به خانه نشینی سوق می دهد. در عین حال بودجه ی کنترل جمعیت تبدیل به باروری شد و لوازم پیشگیری از بارداری نایاب شد. در کنار این ها بخشنامه ها و مصوبات بسیاری بر ضد زنان تصویب شد که همه این مصوبات به زنانه شدن فقر انجامید و زندگی زنان و به تبع آن فرزندان آن­ ها را در  تنگنای بیشتر قرار داد و می دهد
سال 92 را باید سال افزایش اعدام ها (بیش از 650 اعدام اعلام شده که بیش از 60 نفر در ملاء عام اغدام شدند.) ....

خورش آلو با مرغ (۲۰۱۱) - کارگردان = مرجان ساتراپی
Chicken with Plums (Poulet aux prunes) (2011) - Vincent Paronnaud, Marjane Satrapi
 فیلم کامل در لینک زیر: فیلم به زبان فرانسوی

داستان عشق «ناصر علی خان» و تارش که در فیلم به ویولن تبدیل شده است با «ایران» خانم در دوران ویژه ای از تاریخ ایران است.«ناصر‌علی‌خان» موسیقیدان بوده و علاقه زیادی به «خورش آلو با مرغ» داشته است، او سرانجام به بیماری افسردگی دچار شده و خودکشی می‌کند.
درباره فیلم : فیلم خورش آلو با مرغ در آن گلشیفته فراهانی نقش «ایران» را بازی می کند و از همکاری هنرمندان اروپایی نظیر ایزابلا روسلینی (دختر اینگرید برگمن، هنرپیشه معروف سوئدی و روبرتو روسلینی، پدر نئورئالیسم ایتالیا) و کیارا ماسترویانی (دختر مارچلو ماسترویانی و کاترین دو نوو)، ماریا د مدایروش، هنرپیشه پرتغالی و ماتیو آمارلیک فرانسوی برخوردار است. خورش آلو با مرغ در بخش رقابتی شصت و هفتمین جشنواره فیلم ونیز نیز حضور داشت.
داستان این فیلم از نگاه منتقدان به فیلم فرانسوی آمِلی شباهت دارد.
 گلشیفته فراهانی در "خورش آلو با مرغ "
خورش آلو با مرغ فیلمی در ژانر درام و کمدی به کارگردانی مرجان ساتراپی و ونسان پارونو،
ساخته مشترک فرانسه، آلمان و بلژیک در سال ۲۰۱۱ و بر اساس کتابی به همین نام است.
خلاصه داستان: وقتی ویولن محبوب ناصر علی خان که یکی از بزرگترین موسیقیدانان عصر خود است، می شکند او تمام علاقه خود به ادامه زندگی را از دست می دهد و هیچ ساز دیگری را برای جایگزینی آن با ارزش نمی داند. او تصمیم می گیرد که به تختخواب برود و انتظار مرگ را بکشد.

۲۸ اسفند، ۱۳۹۲

زردی من از تو، سرخی تو از من! + فیلم 4 شنبه سوری 1393


رقص و شادی دختر و پسرهای ایرانی‌ در خیابان‌های تهران.چهارشنبه سوری ۹۳

آتیش بزن

انجام پرشکوه جشنی ممنوع به نام چهار شنبه سوری ، یک نافرمانی مدنی عمومی ست . شبی که ، همچون سالیان قبل ، جدالی قدیمی و سی و پنج ساله مابین روشنائی و تاریکی در خواهد گرفت.
در جدال امسال مردم ایران با حکومت سیاه اسلامی ، بی شک باز این مردمان ایرانندکه پیر و جوان و هلهله کنان و شاد زی بار دیگر در مصاف نابرابر خود با منادیان جهل و سیاهی پیروز میدان خواهند بود.
این جشن ممنوع بر شما مبارک باد !

تقارن چهارشنبه سوری با » ایام فاطمیه ِ» حکومت ِ آخوندها ، سردارها ، سرهنگ ها و » حقوق دان » های قلابی ، همچون گذشته نمی تواند خللی در عزم مردمان ایران برای شادزیستن ایجاد کند!

آژانس ايران خبر 92/12/27: «يك شاهد صحنه در تهران در مورد مشاهداتش از جشن چهارشنبه سوري گفت، در خيابان جمهوري در اطراف ساختمان آلومينيوم، مردم از پير و جوان بيرون آمده اند و در حال برگزاري جشن چهارشنبه سوري هستند. صداي بمب و نارنجك در اين محل به گوش مي رسد.
آژانس ايران خبر 92/12/27: «يك شاهد صحنه، گزارشي كوتاه از چهارشنبه سوري در تهران به اين شرح ارائه داد: در حال حاضر در خيابان ها مردم در حال برگزاري مراسم چهارشنبه سوري هستند. خانواده ها بيرون آمده اند. آنها آتش روشن كرده اند.

چهارشنبه سورى در تهران
http://youtu.be/C9MaUp0JL2w

 چهارشنبه ‌سوری is a fire jumping festival, celebrated in Iran.
Wednesday Light - Street Fireworks Party Before New Year
Loosely translated as Wednesday Light, from the word sur which means light in Persian,[2] or more plausibly, consider sur to be a variant of sorkh (red) and take it to refer either to the fire itself or to the ruddiness (sorkhi), meaning good health or ripeness, supposedly obtained by jumping over it,[2] is an ancient Iranian festival dating back to at least 1700 BCE of the early Zoroastrian era.[3] Also called the Festival of Fire, it is a prelude to Nowruz, which marks the arrival of spring. The words Chahar Shanbeh mean Wednesday and Suri means red. Bonfires are lit to "keep the sun alive" until early morning.[4] The celebration usually starts in the evening, with people making bonfires in the streets and jumping over them singing "zardi-ye man az toh, sorkhi-ye toh az man". The literal translation is, my yellow is yours, your red is mine. This is a purification rite.[5] Loosely translated, this means you want the fire to take your pallor, sickness, and problems and in turn give you redness, warmth, and energy. There are Zoroastrian religious significance attached to Chahārshanbeh Suri and it serves as a cultural festival for Iranian peoples: Persian Jews, Persian Muslims, Assyrians native to Iran, Persian Armenians, Kurds, and Persian Zoroastrians

۲۷ اسفند، ۱۳۹۲

بجای خودسوزی، لخت بشویم؟! / رزا



 رزا: در مورد اعتراض عریان راستش بسیاری از مردان به مخالفت بر آمدند. اما کمتر زنی بطور رسمی مخالفت کرد و تاکنون هیچکدام از سازمانهای زنان در اینمورد مخالفتی را اعلام نکرده اند.

قبل از خواندن دنباله ی مطلب کلیپ "مناظره" ی1 ساعته ی زیر را با هم ببینیم! 
ویدئوکلیپ مناظره ای از دکتر صالحی نیا و به گردانندگی همسر ایشان خانم سیمین مجد
سعيد صالحى نيا : برنامه شماره دوازدهم از مناظره سیاسی :"اعتراض عریان" مخالف یا موافق؟
با شرکت شمی صلواتی، سعید صالحی نیا و مادح نظری
شمی صلواتی موافق (حزب کمونیست کارگری) سعید صالحی نیا و مادح نظری مخالف


عکس از لوران دوبرول \ خبرگزاری رویترز/ فعالان گروه فمن با برهنه کردن سینه خود، به دیدار علی العریض، نخست وزیر تونس از کمیسیون اروپا در بروکسل اعتراض کردند. 

رزا: در سیستم سرمایه داری/ مردسالار بارها زنان از استفاده ی ابزاری از جسم شان برای تبلیغات (فروش ماشین سواری گرفته تا کوکاکولا) اعتراض کرده اند. اوج آن در خرابکاری و نابود کردن پوسترهای برهنه و نیمه برهنه ی زنان در روی درودیوار شهرها و زیرزمین های مترو و اتوبوسها و غیره است. در این اعتراض رادیکال زنان و خرابکاری فعال، مردان بندرت شرکت کرده اند. مردان همواره یا از این استفاده ی ابزاری از جسم و بدن ما در تبلیغات اغوا شده و یا این همه را با سکوت از زیر سبیلشان رد کرده اند.
اکنون اما جوامع با زنانی روبرو شده اند که از بدنشان بعنوان دیوار اعتراضی برای بیان خواسته هایشان و نه فروش کالا های بنجل سیستم استفاده میکنند. زنان در کلیسا ها بروی صحنه رفته و روی پستانهای عریانشان مینویسند: من خدا هستم!

در مورد جدید روز زن، امسال مریم نمازی (کمونیست کارگری) پرچم ایران را وارونه به تن کرده و کلمه ی الله وسط پرچم را بریده و بجای کلمه ی "خدا"  کُس اش را به نمایش میگذارد!

بدن زن همواره ابزار سو استفاده ی سیستم و مردسالارانش بوده است. اکنون زنان این ابزار را به میل خود و برای بیان مطالبات شان استفاده می کنند و این درست بروی نقطه ی ارگاسم مردسالاری میخ تابوتش را می کوبد.
این بدن های عریان شده نه قانون سرمایه داری را رعایت کرده و نه در جهت ارگاسم مردسالاری به نمایش گذاشته شده اند.
(لخت شدن برای فروش کالا و یا خود کالا شدن، تبلیغات پورنو، قانونی است، لخت شدن اعتراضی اما غیر قانونی است.)
سیستم بدرستی بروی این پستانها چنگ میکشد، دستگیر میکند، به بند میکشد. عمر این نمایش تنها چند دقیقه است. اما عکسهای ثبت شده تاثیرش را روی نسلهایی از جامعه باقی میگذارد.
بسیاری نمیتوانند با این عکسها جغ زده و به ارگاسم برسند. 

آنها که دستشان از هرگونه وسایل کمکی کوتاه است، با دیدن کُس بز هم به اوج رسیده و بعنوان پورنو لایک میزنند. (توضیح: جغ زدن بد نیست. اما با بدن ما جغ زدن، ممنوع)
روی سخن این نوشته با آنان نیست!

روی سخن این نوشته با آنانی است که ورق ها سیاه کرده اند که رژیم اسلامی و سیستم سرمایه داری با در حجاب کردن و یا لخت کردن زنان از بدن های مونث استفاده ی ابزاری میکند.
حال زنان برای جلب توجه به سرطان پستان، پستانهای بریده را به نمایش میگذارند.  همچنین زنان از بدنشان بجای پوستر و شعار،  در جهت ابراز و شنیده شدن مطالبات شان استفاده می کنند. کلیسا ها را با بدن های لخت اشغال کرده و جلوی نماز خانه های ( مسلمان، یهود...) اعتراض لخت براه انداخته اند.
برای حتی چند ثانیه هم شده در معابر عمومی عریان شده تا قبل از رانده شدن و دستگیر شدن، شعارشان را منتقل کنند، اعتراضشان را اعلام کنند. 
مردان پشت دوربین، مناظره چی ها (سعید صالحی نیا) در مخالفت با اعتراض عریان (توسط زنان) سوالاتی را رو به جامعه و طیف "چپ" مطرح میکنند.
سوالها:
آیا این شکل از اعتراض عمومی میشود؟ 
جواب من: بله میشود.
تا زمانی که دوربین ها بروی بدن های لخت بچرخند، این نوع از اعتراض هم ادامه خواهد داشت.

اعتراض برهنه آیا یک شیوه ای موثر در مورد مسئله ی زن است؟
آیا اعتراض برهنه پیام درستی را در مورد مسئله ی زن به جامعه منتقل میکنه؟
آیا میتونه اجتماعی بشه؟
این سوالات توسط مجری زن مدام تکرار میشوند. مجری زن که خود در روابط تک همسری و خانواده ی مقدس مارکس ی  (همسری صالحی نیا) گیرکرده است، خود اجازه ی ابراز عقیده نداشته و مانند بسیاری از گویندگان "زیبای" سرمایه داری (اینبار گوینده ی چپ سوسیال دمکراسی) بی وقفه از ابراز عقیده و حضور مردان در مناظره بر سر" اعتراض عریان" به پابوسی هم افتاده!
 
مناظره چی ها بدنبال یافتن سخنران آگهی هم میدهند!

در جایی که باید پرسیده شود:  اصولن نظر سیمین مجد همسر گرامی سعید صالحی نیا و تنها زن حاضر در این مناظره چیست؟ تنها شاهد وراجی مردانشان هستیم.
اینان همگی در وصف آزادی بیان دهان ها را جلوی دوربین جر میدهند، و ما نیز به تماشای این نمایش مردسالارانه میپرسیم: اصولن این مجری زن سیمین مجد چرا به کارگردانی شوهر به بازی مشغول است!
سوال های زندانبان زنان ساده است!
اعتراض برهنه آیا یک شیوه ای موثر در مورد مسئله ی زن است؟
بله اعتراض برهنه فعلن شیوه ای موثر است تا مطالبات زنان و اعتراض شان گسترده در جوامع بیان و پخش شود.
آیا اعتراض برهنه پیام درستی را در مورد مسئله ی زن به جامعه منتقل میکنه؟
جواب: اعتراض برهنه مطالبات زنان را به جامعه ی سرمایه دار- مردسالار منتقل میکند و تاکنون کرده است. در مورد نمایش خانم نمازی: نه به الله و ترجیح کُس زنان به خدای مردسالار که زنان را بی حقوق و نا انسان کرده و پوشیدن پرچم ایران وارونه نیز، شونیست ها را خوش نیامده و پیامش واضح است!
از نظر "درستی" پیام نیز قبلن باید پرسید "درست بودن" برای که و چه کسی؟ برای جامعه ی زنان پیامش درست است و شکاندن بت خدای مردسالاران است...
آیا میتونه اجتماعی بشه؟
جواب: نمی دانم. اجتماعی شدن یک حرکت به فاکتورهای زیادی وابسته است. فعلن که فعالان زن ایرانی در پشت سر شوهران و یا صیغه ی دائم احزابشان میباشند. اما توده ی زنان معترض بجای خودسوزی و خود زنی برای بی عدالتی هایی که بر آنها رفته، شاید روزی اعتراض لخت را پر تاثیر تر بیابند.
در خبر ها آمده بود:


ای کاش این زن جوان بجای خودسوزی اعتراضی، لخت میشد. لخت شدن در این زمانه خبر اعتراض را حتی به کُره ی مریخ هم مخابره می کند. خودسوزی اما با سکوت خبری روبرو است. نه خبر خوان و نه خبر ساز به این اعتراض اهمیتی میدهند!

مطالب مرتبط:
سعيد صالحى نيا: . به سیمین عزیزم بخاطر تصمیمش برای استعفاء از این حزب صمیمانه تبریک می گویم و امیدوارم تلاشش برای آزادیخواهی برابری طلبی و سوسیالیزم دوچندان شود.


اعتراض یک زن نیمه برهنه جنبش «فمن» علیه رجب طیب اردوغان در استانبول
این فعال زن جوان با شلوارک و کفش های پاشنه بلند از هواپیمایی که از آنکارا به استانبول آمده بود، خارج شد و در سالن اصلی فرودگاه برهنه شد و پلاکاردی به شکل بلیت هواپیما که روی آن نوشته شده بود «اردوغان از استانبول به کابل» را در دستان خود بالا گرفت....این زن فمنیستی پیش از آنکه توسط ماموران پلیس بازداشت شود، چندین دقیقه در برابر مردم فریاد می زد: «استانبول- کابل برای اردوغان، ترکیه را آزاد کنید».
فعالان جنبش فمنیستی «فمن» با انتشار بیانیه ای از خواسته های مردم معترض ترکیه حمایت کردند و عنوان داشتند: خواسته های انقلاب بشردوستانه که در میدان «تقسیم» آغاز شده است را کنار نگذارید. ترکیه از ماه گذشته تاکنون صحنه موجی از تظاهرات سیاسی علیه رجب طیب اردوغان است که در سال 2002 به قدرت رسید.
براساس  گزارش های پلیس ترکیه، در سه هفته اول تظاهرات ضد دولتی در ترکیه، چهار نفر کشته و هشت هزار تن دیگر زخمی شدند...