۲۳ دی، ۱۳۹۳

من شارلی نیستم! آنارشیستم!


رزا: بعد از حضور محمد ملقب به "حضرت" در راهپیمایی "وحدت" اُمت فرانسه و نواختن بوق کلیسای نوتردام و اشک تمساح نتانیابو در کنار" سران" و رهبران جهان، با عرض شرمندگی باید بگویم که من شارلی نیستم! 

اگر هم روزی میخواستم باشم، دیگر نیستم و احتمالن تا اطلاع ثانوی همان آنارشیست میمانم!
از آنجایی که شارلی هم مصادره شد و از هضم رابعه ی سرمایه داری مردسالاری هم گذشت.
برای شادی "روحش" آخرین طراحی های توییتر شده ی رفقا را با فیلتر شکن گرفته و همینجا قرار میدهم!
به همه ی رفقا هم فراخوان "جهاد" داده که علیه بازگرداندن حکم شنیع اعدام،  قصاص  و دیپرت "مجرمین" خارجی، ریشو و محجبه توسط مادام لوپن و پگیدا و دیگیدا و ریگیدا و بقیه فاشیستها ی دست راستی اروپایی بشورشید!

نگذاریم این وطن  را نیز به 1400  سال پیش برگردانند.
بنیادگرایان مذهبی و نژادی دو روی سکه هستند.
با سلاح قلم و نوک تیزش! میتوان باد احزاب راست را خواباند.
جواب داعش را همان کوبانی خواهد داد اگر  کوبانی را تنها نگذاریم.
روژآوا را گسترده کنیم.
اگر کوردها، عرب‌ها، آشوری‌ها، ایزدی ها، ترکمن‌ها، ارمنی‌ها و چچنی ها بدون وجود هیچگونه تبعیض نژادی، مذهبی یا جنسیتی در کنار هم توانستند داعش را عقب بنشانند، ما نیز خواهیم توانست. 

وا ندهیم و نگذاریم خیابانها را امنیتی کنند. گروههای حفاظت از محلات تشکیل دهیم.
مسئولیت دفاع از آزادی و امنیت قلم به دست خود، بدست تک تک ما است.
مسئولیتمان را در این شرایط خطیر به عهده بگیریم.
تا زیر چکمه های فاشیسم و نعلین داعش نرویم.
این پیام شارلی است.
راهش پایدار، یادش جاودان!

مرتبط:

اخبار رسانه های دولتی در زیر
برای خواندن کل مطلب در منبع روی تیتر آنها کلیک کنیم.

مارین لوپن در گفتگویی در شبکه تلویزیونی فرانس ۲ در این باره که آیا به علت جنایاتی مشابه حادثه حمله به دفتر مجله شارلی ابدو درپاریس، مجازات اعدام باید بار دیگر برقرار شود؟ گفت: قصد دارم به فرانسویها امکان دهم درباره این موضوع از طریق همه پرسی اظهار نظر کنند.
وی افزود: نظرشخصی من این است که مجازات اعدام باید در زرادخانه حقوقی ما وجود داشته باشد، برای اینکه قضات برای بزرگترین جنایات بتوانند چنین انتخابی (حکم اعدام) داشته باشند.
پس از حمله مسلحانه دیروز چهارشنبه به دفتر نشریه فکاهی شارلی ابدو در پاریس که به کشته شدند ۱۲ نفر و زخمی شدن ۱۱نفر انجامید وحشت سراسر فرانسه را فراگرفته است.

در آلمان تجمعی در واکنش به کشتار فرانسه برگزار شد. این تظاهرات بدست گروه راست افراطی پگیدا سازمان دهی شده بود که مخالف مهاجرت مسلمانان به اروپا است. پیشتر، مقام های آلمان از این گروه خواسته بودند این راهپیمایی را لغو کند. وزیر دادگستری آلمان گفته این گروه می خواهد از کشتار فرانسه سو استفاده کند تا علیه مسلمانان بذر نفرت بپاشد. باران عباسی در گزارشش می گوید افزایش احساسات ضد اسلامی در آلمان مقام های این کشور را نگران وقوع اقدام های تلافی جویانه کرده

حوادث فرانسه "قهرمان‌"‌ی را نیز در دنیای اینترنت آفرید. نام او لاسانا باتیلی، مرد مسلمانی از کشور مالی است. او که در سوپرمارکت ویژه یهودیان در"پورت دو ونسن" پاریس کار می‌کند، توانست تعدادی از گروگان‌ها را نجات بدهد.
این جوان ۲۴ ساله چند تن از مشتریان را در زمان حمله به این فروشگاه از نظر پنهان کرد و به سردخانه برد. رسانه‌ها نوشته‌اند که او سپس سردخانه را خاموش کرد تا مشتریان بتوانند در آنجا بمانند. این مرد پس از آن از در اضطراری خارج شد و پلیس را از محل پنهان شدن مشتریان در سردخانه مطلع ساخت.
یکی از کارکنان مسلمان سوپرمارکت یهودی پاریس به خاطر مخفی کردن مشتریان در زمان گروگان گیری، اکنون نامدار شده است. "لاسانا باثیلی" که از مهاجران کشور مالی است ‌۱۵ تن از مشتریان را در یخچال زیرزمین سوپر مارکت مخفی کرد و از آنها خواست سکوت کنند.
به گزارش تلویزیون «بی اف ام» فرانسه، این مرد ۲۴ ساله به آنها گفته بود اگر مهاجم مسلح صدایی از طبقه پائین بشنود،‌همه آنها را خواهد کشت.
برپایه گزارشها کاربران شبکه های اجتماعی از رییس جمهوری فرانسه خواسته اند که به این مرد مسلمان پناهنده به خاطر نجات جان مشتریان، شهروندی فرانسه اعطا شود. برخی نیز خواهان دادن نشان لژیون دونور، بالاترین نشان فرانسه به او شده اند.
امدی کولیبالی، در جریان حمله به این سوپرمارکت، ‌چهار تن از گروگان ها را به ضرب گلوله کشت. او پیشتر نیز یک مامور پلیس زن را در خیابان به قتل رسانده بود.

آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در یک راهپیمایی که توسط رهبران مسلمانان این کشور ترتیب داده شده، شرکت خواهد کرد.
سخنگوی دولت آلمان با اعلام این خبر گفته علاوه بر صدراعظم، تعدادی از مقامات بلندپایه دولت آلمان از جمله فرانک والتر اشتاین‌مایر وزیر خارجه این کشور در این راهیپمایی شرکت خواهند کرد. این راهیپمایی با نام «آلمان آزاد و روادار» قرار است روز سه‌شنبه در مرکز شهر برلین برگزار شود.
همزمان وزیر دادگستری آلمان از گروه مخالف اسلامِ «پگیدا» خواسته تا برگزاری راهپیمایی هفتگی‌شان را متوقف کنند.
دعوت نهادهای سیاسی و مذهبی آلمان از مردم به گردهمایی در برلین
در پی حمله تروریستی در پاریس، سیاست‌مداران و نهادهای سیاسی و مذهبی آلمان مردم را به همایشی در روز دوشنبه در برلین دعوت کردند. یواخیم ٰگاوک، رئیس جمهور آلمان گفت: ما نخواهیم ‌گذاشت که نفرت ما را از یکدیگر جدا کند.
او گفت «برای آلمان مهم نیست که شهروندانش چه نام‌هایی دارند یا مادرشان کیست، کدام خدا را می‌پرستند یا چه جشنی‌هایی برپا می‌کنند
یوآخیم گاوک، در پایان سخن‌رانی خود، ضمن تاکید بر همبستگی با گردانندگان مجله‌ی فکاهی شارلی ابدو، گفت: «ما همه شارلی هستیم
همبستگی نهادهای مذهبی
هم‌زمان، نهادهای اسلامی، مسیحی و یهودی در بیانیه‌ی مشترکی، خواستار گرامی‌داشت یاد قربانیان این فاجعه شدند. بنا بر گزارش روزنامه‌ی آلمانی "بیلد تسایتونگ"، این نهادها در بیانیه‌ی‌ خود اعلام کردند که "هرگونه قتل و کشتار به نام خدا" را محکوم می‌کنند.
نهادهای اسلامی در آلمان، در نماز جمعه‌ی روز ۹ ژانویه، یاد قربانیان این فاجعه‌ی تروریستی را گرامی داشتند. مرکز کلیسای پروتستان در آلمان نیز اعلام کرد که در روز یک‌شنبه‌(۱۱ ژانویه) به یاد قربانیان در تمام کلیساهای وابسته به این مرکز یک دقیقه سکوت برقرار خواهد شد.

زیگمار گابریل، رهبر حزب سوسیال دموکرات آلمان و معاون صدراعظم این کشور در نامه‌ای خطاب به نمایندگان مجلس و نیز اعضای حزب لیبرال‌ها (که در بوندس‌تاگ حضور ندارند) از آنان خواست در تظاهرات روز دوشنبه (۱۲ ژانویه) که در برلین بر پا خواهد شد، شرکت کنند.
[شهروندان فرانسه در همبستگی با قربانیان حمله‌ی پاریس درسراسر این کشور (از جمله در نیس )، دست به تظاهرات زدند]
شهروندان فرانسه در همبستگی با قربانیان حمله‌ی پاریس درسراسر این کشور (از جمله در نیس )، دست به تظاهرات زدند
تا کنون نمایندگان احزاب دموکرات مسیحی، چپ‌ها و سبزها به این فراخوان پاسخ مثبت داده‌اند.
قرار است در روز دوشنبه ۱۲ ژانویه، هم‌چنین "اتحادیه‌های مسلمان" آلمان به عنوان اعتراض به "اعمال خشونت‌های نفرت‌آلود" به نام مذهب در دروازه براندنبورگ برلین گردهم آیند.
هواداران گروه "ضداسلامی" پگیدا که اکنون می‌کوشند "از جنایت پاریس سوءاستفاده‌ی ابزاری کنند"، هر دوشنبه در درسدن و چند شهر دیگر تظاهرات به‌ راه می‌اندازند. توماس اپرمن، دبیر فراکسیون حزب سوسیال دموکرات در مجلس، از حزب "آلترناتیوی برای آلمان AfD" که همواره در حرکت‌های اعتراضی طرفداران پگیدا شرکت می‌کند، خواست که از "جوسازی علیه مسلمانان" دست بردارد.
فرانک ـ والتر اشتاین‌مایر، وزیر امور خارجه‌ی این کشور نیز در این راستا یادآور شد که سیاست و جامعه «باید همان اندازه که از آزادی بیان و خندیدن دفاع می‌کند، به آزادی مذهب و دیگر آزادی‌ها هم احترام بگذارد

پنج‌هزار پلیس فرانسوی مأمور تامین امنیت مراکز یهودی شدند

 عکس روی جلد جدید شارلی ابدو: همه را بخشیدم!
به دنبال جنایت تروریستی مسلمانان در پاریس و کشتار و اعدام طنزپردازان و کارتونیست‌های مجله‌ی شارلی ابدو٬ به‌زودی در فیس‌بوک فارسی شاهد این اظهار نظرها خواهیم بود:
- البته این‌ها مسلمان واقعی نبودند بل‌که مسلمان واقعی ما هستیم و ماهم که تا حالا آدم نکشته‌ایم!
- درست است که امام -همان که می‌خواهیم به دوران طلایی‌اش باز گردیم- فتوای کشتن سلمان رشدی بی‌تربیت هتاک را داد ولی این کجا و کشتار امروز پاریس کجا؟ ما کجا سلمان رشدی را این‌جوری کشتیم؟- درست است که کشتن این‌ها کار بدی بود ولی این‌ها هم کار بدی کردند به دین ما احترام نگذاشتند!

- کشتار پاریس خیلی کار بدی بود ولی ما باید در کنار این کشتار٬ کشتار اسراییلی‌ها را در غزه بیش‌تر محکوم کنیم.
-ترور کار بدی است ولی تروری که اسراییلی‌ها می‌کنند بدتر است!
- اسلام عزیز به ما می گوید اگر کسی پیغمبر را مسخره کرد او را مجازات فیزیکی نکنیم ولی خب عصبانیت کار دست آدم می‌دهد و مجازات غیرفیزیکی تبدیل به مجازات فیزیکی می‌شود. خدایا خودت ما را ببخش!
- پیغمبر کجا مخالفان‌اش را می‌کشت؟ این یاران پیغمبر بودند که این کار را انجام می‌دادند!
حضور سران برخی دولت ها در صف اول تظاهرات پاریس با انتقادهایی همراه شده است. منتقدین می گویند سران این دولت ها با برافروختن جنگ ها از جمله مسئولین اصلی سقوط جهان ما به سمت بربریت هستند ...

اخبار روز: حضور تعدادی از سران دولت ها در صف نخست راهپیمایی روز یکشنبه ی پاریس در همبستگی با قربانیان نشریه ی «شارلی ابدو» و گروگان گیری های بعدی، انتقادهایی را برانگیخته است. در نزد بخش های بزرگی از افکار عمومی، این سران و روسای دولت ها متهم اند که در ایجاد جنگ ها، کشتارها و سرکوب ها دست دارند. این بخش از افکار عمومی ان ها را به دلیل سیاست جنگ و کشتار مردم از جمله مسئولان و عوامل دست اول عروج بنیادگرایی اسلامی و سوق دادن جهان ما به سمت بربریتی می شناسد که امروز شاهد آن هستیم.

سوءاستفاده از موج نفرتی که بنیادگرایی اسلامی به خاطر این جنایت های هولناک برانگیخته و توجیه سیاست های جنگ طلبانه، سرکوبگرانه، کشتن مردم بی گناه، پرواز دادن بمب ها و موشک های مرگبار بر سر مردم، و سرانجام فریب افکار عمومی برانگیخته و سوگوار از جنایت پاریس، از جمله اهداف تبلیغاتی دولت ها از حوادث اخیر و شرکت مسئولان پاره ای از این دولت ها در راهپیمایی روز گذشته ی پاریس قلمداد شده است. حضور «رهبران» در صف نخست تظاهرات میلیونی پاریس این پرسش را مطرح کرده است آن ها که در پیشاپیش میلیون ها حامی قلم قدم بر می داشتند، حامل بمب بودند یا دوستی؟ بیشترین حساسیت ها متوجه ی بنیامنین نتانیاهو نخست وزیر دولت اسرائیل در پیشاپیش تظاهرات روز گذشته، بوده است. این حساسیت ها موجب شد که فرانسوا اولاند - رئیس دولتی که پیشتاز جنگ در لیبی و سپس سوریه بوده است - خواهان عدم حضور وی در این راهپیمایی در پاریس باشد...

دویچه وله: بر اساس آمار پلیس، شمار تظاهرکنندگان هوادار جنبش ضد اسلامی "پگیدا" شامگاه دوشنبه (۱۲ ژانویه/ ۲۲ دی) به مراتب بیشتر از شمار حاضران در گردهم‌آیی‌های هفته‌های اخیر بوده است.
در شهر درسدن ۲۵ هزار نفر در گردهم‌آیی هفتگی پگیدا (اروپایی‌های مهین‌پرست علیه اسلامی شدن غرب) شرکت کردند. این در حالی است که هفته گذشته ۱۸ هزار نفر در تظاهرات جنبش پگیدا در شهر درسدن شرکت کرده بودند.
این شهر دوشنبه شب شاهد پرشمارترین گردهم‌آیی پگیدا بود که از جمله مخالف پذیرش پناه‌جویان و سیاست‌های پذیرش مهاجر در آلمان هستند.
تظاهرکنندگان در این گردهم‌آیی به احترام قربانیان حوادث تروریستی پاریس یک دقیقه سکوت کردند. بسیاری از آنها در حالی‌که جامه سیاه بر تن داشته یا نوار سیاه رنگ به نشانه عزاداری به بازوی خود بسته بودند، پلاکارهایی با مضمون "جامعه چند فرهنگی را متوقف کنید" یا "ما مردم هستیم" با خود حمل می‌کردند.
آنها همچنین شعارهایی در حمایت از آزادی بیان سر دادند اما همزمان رسانه‌ها را به دروغ‌گویی در مورد جنبش پگیدا متهم کردند.

همزمان با تظاهرات هواداران پگیدا در درسدن، بسیاری از شهرهای دیگر آلمان شاهد حضور مخالفان این جنبش در خیابان‌ها بودند.

شمار مخالفان این جنبش که دوشنبه شب در سراسر آلمان تظاهرات کردند، در مجموع بسیار بیشتر از طرفداران پگیدا بود.

در شهر درسدن ۷۸۰۰ نفر در مخالفت با پگیدا تظاهرات کردند.

این تعداد در شهر لایپزیک به حدود ۳۰ هزار نفر، در مونیخ ۲۰ هزار نفر و در هانوفر به ۱۹ هزار نفر رسید که در مخالفت با جنبش پگیدا گردهم آمده بودند.
در برلین نیز در حالیکه ۱۵۰ نفر از طرفداران پگیدا دست به تجمع زده بودند، جمعیتی حدود ۴۰۰۰ هزار نفر در مخالفت با این جنبش تظاهرات کردند.
  

۱۷ نظر:

ناشناس گفت...

http://archiverosa.blogspot.de/2015/01/57.html

Rosa گفت...

نوشتید: رزا در دنیای مجازی جایی ندارد، رزا به گفته ی خودش در دنیای واقعی هم جایی ندارد. نه تنها شما بلکه هم مرام های دیگرتان هم که دچار همین بیماری هستند، خیلی وقت است که منزوی شده اند.

رزا: خوب اگر اینطور است و من منزوی هستم این به شما چه ربطی دارد؟
شما با کامنت اولتان آمدید برای هُشدار به خوانندگان این ستون که مبادا گول من را بخورند. قرار بود مثلن من را افشا کنید!
حال دوباره مینویسید که من هیچ دوستی در واقعی و مجازی ندارم و رفقایم هم منزوی هستند!
خوب اینکه من نتها و منزوی و رفقایم هم نتها و منزوی. پس شما احتمالن دارید به مُرده چوب میزنید!
ببینید: گورتان را زود گُم کنید.
چون من شخصن آدمهایی با اینهمه نفرت و بُخل و حسادت را خوب میشناسم. و حتی حیف وقت که برایتان تلف کنم.
بروید ببینید که خود شما چرا اینهمه به وجود مُرده ی من و رفقایم اهمیت و بها میدهید؟
شاید که چون ما نه منزوی و نه تنها هستیم. بلکه اتفاقن نظراتمان مطرح است و رفقایمان نیز با عشق و همبسته...

اتفاقن این شما هستید که مُشکل دارید و هم خودتان هستید که ناتوانی تان را در دیگران میبینید. سعی در بدنام کردن و بقول خودتان افشا داشتید!
بروید گروه هم نظرتان را بیابید و زندگی کنید.
انگشت کردن در دماغ دیگران کار نیست. مشغولیتی کاذب:)
با کُلی اُهل و تولوپ آمدید که من را افشا کنید، حال در حال روانشناسی انزوا و ...
امثال شما آنقدر زیادند و سیستم موجود نیز فقط امثال شما را مثل سوسک بیرون میدهد. کسانی که در چرک و نفرت و رقابت و بُخل دست و پا میزنند و از همان هم هر روز تغذیه میشوند.
شما جدن تهوع بر انگیزید.
رفقای من و خود من انزوا را ترجیح میدهیم و حتی به آن مُفتخریم.

ناشناس گفت...

من خودم آدم منزوی و گوشه گیری هستم ولی من به این نمی گم بیماری من بهش می گم خصوصیت فردی ! و امیدوارم که ایده های رادیکال تراپی به گوش ات خرده باشه.

به طور کلی یک آدم منزوی نمی تونه دیگران رو کنترل کنه ! کسی که با ارتباط برقرار کردن مشکل داشته باشه اصلا نمی تونه بر یک جمعی کنترل داشته باشه! حرف هات منطقا تناقض داره که نشان دهنده ی تفکر متناقض یا ناصادقانه است.

اما من آدم منزوی ام ولی معتقدم که آدم های منزوی هم حق دارند که وبلاگ داشته باشند! و توش مطالبی رو منتشر کنند شما هم یک وبلاگ بزنید و توش مطالب خودتون رو بنویسید من یا دیگران اگر دل خوشگلمان! :) خواست بهش نگاهی می اندازیم !!

اما چیزی که وافعیت داره اینکه اگر یک مطلب آنارشیستی رو توی اینترنت سرچ کنید بدون شک یکی از اولین وبلاگ ها همین وبلاگ رزا خواهد بود و هر طور نگاه کنی اینجا هرچیزی ممکنه باشه به جز یک وبلاگ منزوی!

این واقعیت رو نمی شه انکار کرد که من الان اینجام نه توی سایت های شما!.

از وحید
به ناشناس ناشناس!

RosaArchiv گفت...

سلام وحید جان
با دیدنت راستش برای حداقل یکماه شارژ شدم.
زیاد انزوا و... را جدی نگیر.
اغلب این جماعت الکی "دکتر" و روان شناس روانی، همه را بیمار میبینند!
تهش را ببینی، طرف می آید خانه و شب ساعت 8 یک کامنت ضد حال می گذارد و میرود خواب تا فردایش بقول خودش پول بسازد!!! و دوباره روز از نو روزی از نو....
بگذریم.
خودشان از دق خواهند رفت...
راستی
باید بزودی اسباب کشی دیجیتال کنم. شدیدن مشکل دارم در اینجا.فعلن و تا بزودی
با عشق
و همبستگی

ناشناس گفت...

به وحید:اگر یک طرفه به قاضی نمی رفتید بد نمی شد. خانم رزا خودش اعلام کرد که دوستی نداره( بخوان پیغام ها ی قبلی را) وگرنه من از کجا می دانستم. و در واقع خودش نوشت که فقط از طریق تلفن و چت با دیگران در تماس است. در ضمن من از وبلاگ هیچ انتقادی نکردم بلکه از شخصیت دروغین نویسنده ی این وبلاگ انتقاد کردم. رزا در جمع های مختلفی شرکت داشته و شاید هم امروز شرکت می کند و بااین حال منزوی است. حرف من این است که در پشت کسی که دیگران را افشا می کند و می نویسد که آنها سلطه گرا هستند و خودش نیز به این بیماری مبتلا است تا حدی که به یک بیماری تبدیل شده است.

به رزا: من ننوشتم شما و دوستانتان بلکه نوشتم شما و هممرام هایتان که در واقع خود شما آنها را افشا کردید و بنابراین حداقل دوست شما به حساب نمی آیند. انگشت در دماغ کردن کار شماست نه من. اگر همه ی کسانی که شما را در دنیای مجازی می شناسند و در جاهای مختلف با شما رابطه داشته اند به عنوان شاهد به اینجا بیاورم، گفته ی من را تصدیق می کنند چون شما به عنوان کسی که در کون هر کسی یک انگشت می کند، معروف شده و نه من.

شما هستید که حال من را بهم می زنید. پشت این وبلاگ و آن وبلاگ فقط کلی دروغ و ریا پنهان شده و او پشت مشت ها از پدیده ی آنارشی خبری نیست. در ضمن من روانشناسی نکردم، بلکه چیزی را که ازشما می دانم ( که البته فقط من تنها نیستم و این برای خیلی ها روشن شده است )به روی کاغذ آوردم.چیزهایی را هم که به خودتان می چسبد به دیگران حواله ندهید.

RosaArchiv گفت...

نوشتید: چون شما به عنوان کسی که در کون هر کسی یک انگشت می کند، معروف شده و نه من.

رزا: چه عالی. شارلی و رفقا نیز پشت سرشان همین حرفها بود...

ببین هر چی میخواهی از شخصیت من بنویس برایم اهمیت نداره.
چون تو و بقیه هم برایم اهمیت ندارید.
سوسکهایی که به دور هم جمع شده اید و مُدام گُه همدیگر را قرقره میکنید و چون از طرف ما تحریم هستید، در حال ترکیدنید.

اگر ادعای آنارشی بودن و بهتر داری، ای گو و این میدان.
بجای حسادت و بُخل با من، خودت را ارتقاع بده....

ناشناس گفت...

من یک طرفه به قاضی نرفتم ! شما بودید که پیشداوری کردید: این مگر گفته ی شما نیست ؟
«خیلی ها دیگر به شما باور ندارند. دهانت را که باز می کنه فقط دروغ ازش بیرون می آید و آنهایی هم که شما را نمی خواهند بشناسند، چرا که هنوز تحت تاثیر دروغ هایتان هستن،مشکل خودشان است، آنها کورکورانه شما را حمایت می کنند. بگذار که کثافت هایی که شما پشت سر دوستان خودتان گفته اید، گفته شود، آنوقت می خواهم بدانم کی از شما حمایت می کند.»

نوشتید:«و شاید هم امروز شرکت می کند و بااین حال منزوی است. حرف من این است که در پشت کسی که دیگران را افشا می کند و می نویسد که آنها سلطه گرا هستند و خودش نیز به این بیماری مبتلا است تا حدی که به یک بیماری تبدیل شده است. »
شما می تونید برای این حرفتون مدرک منطقی (نه حتی تجربی) ارائه بدید؟ چون ظاهرا شما حرف من رو یا نخوندید یا قبول ندارید . من قبلا گقتم که نمی شه یکی هم منزوی باشه و هم سلطه گر. وشما روی این نکته دارید پافشاری می کنید

من نمی دونم بین شما و رزا چه گذشته (بدونم هم فرق نمی کنه - می تونی بهم برچسب بزنی من از برچسب ها نمی ترسم ) ولی من به خاطر گذشته ای که هیچ مدرکی هم علیه رزا کسی منتشر نکرده اینجا نیومدم.
این قضیه بیماری هم نفهمیدم . من علائم سلطه گرایی رو در رزا نمی بینم . شما چیزی می بینید بگید. نترسید فضای اینترنت تموم نمی شه! :)
اگر دنبال نشانه ی بیماری می گردید به سایت عصرآنارشیسم سر بزنید!! شاید چیزی پیدا کردید

----
آره رزا جان من زیاد بیماری نامیدن انزوا رو جدی نمی گیرم یعنی وقتی خود من مشکلی باهاش ندارم به بقیه چه ربطی داره که بگن بیماری .

از شر گوگل هرچه زودتر خلاص بشی بهتره
:)
با عشق و همبستگی
وحید

ناشناس گفت...

وحید: انزوا می تواند آزادانه باشد و هم می تواند به یکی تحمیل شود. انزوایی که شما در رابطه با خودتان نام بردید بنابر تصمیم خود شما بوده است ولی انزوایی که من در رابطه با خانم رزا نام بردم، در فضای مجازی به رزا تحمیل شده است. رزا در دنیای مجازی زنده است و از افشاگری دیگران لذت می برد و زندگی می کند و البته باید بگویم که رزا نه تنها افشاگری می کند بلکه دوبهم زنی هم می کند، دروغ می گوید و پشت سراین و آن هم حرف می زند. و تمامی برای این است که اتوریته خود را در میان انسان ها از دست ندهد (نفاق بینداز و حکومت کن). اما از خودش بپرس چرا این کار را می کند.حالا خیلی ها مثل من بارها این رفتار را در رزا دیده اند و نمی خواهند دیگر با او کاری داشته باشند و من نمی دونم که او از چه مایی حرف می زند؟ از شما و خودش؟ از چه کسی صحبت می کند که جمع می بیندد؟ متاسفانه شما رزا را به اندازه ی من در جمع های مختلف ندید و با او آشنایی ندارید ولی با این حال از او کورکورانه دفاع می کنید و در اینجا نظر شما در مورد رزا را نمی توانم جدی بگیرم. شما می نویسید بهتره که او از شر گوگل خلاص بشه؟ خوب من می خواهم بدونم شما چطور این جا هر نوع برخورد رزا را به عنوان آنارشیست تایید و حمایت می کنید. اگر او دیگران را افشا کند، با مدرک یا بدون مدرک،به این معنی است که او کار درستی کرده و درست می نویسد ولی چون شما نمی خواهید بدانید که رزا کیست و چیست، حرف ها من را جدی نگرفته و می گویید که او بهتر است از دست گوگل خلاص شود؟ این دیگه چه برخوردیست؟ فکر می کنید اگر من چیزی نمی دانستم، وقتم را اینجا صرف می کردم که جواب شما را بدهم؟ بعد انزوا در زندگی واقعی را او خودش انتخاب کرده برای اینکه نمی خواهد که دیگران سر از کارش در بیاورند و او را افشا کنند. زندگی که واقعا حال من را بهم می زند، حتی یک تار موی زندگی رزا صادقانه نیست و با فمینیست و آنارشی اصلا رابطه ای ندارد.

رزا: این "ما" که شما نام می برید، منظورتان چه کسانی هستند؟ یک یا دونفر که نمونه اش وحید اینجا با شما همراهند. خوب می توانم تصور کنم که یک نفر دیگر هم اینجا از شما حمایت می کند البته این شخص و وحید نمی دانند که جریان چیست؟
در ضمن یکبار دیگر هم برایتان نوشتم: کسی که دوستدار حیوانات می باشد، از کلمه ی گنجشک و سوسک برای توهین استفاده نمی کند ولی همانطور که گفتم شما رل بازی می کنید. حتی یک کلمه که از دهان شما بیرون می آید با واقعیت تطبیق ندارد.

ناشناس گفت...

وحید: راستی یادم رفت، بین من و رزا هیچ چیزی پیش نیامده و من فکر می کنم شما نباید این را شخصی و از روی دشمنی معنی کنید. نگذارید که شخصیت او باعث شود که شما هم اینجا برای کاری که می کنم به من دشنام بگویید. او کار دیگری بلد نیست.

vahid گفت...

اونقدرها که فکر می کنی من حق انتخاب برای انزوا رو نداشتم و در کل تحمیل انزوا اسم دیگر زندان هست (که من و رزا با زندان مخالف هستیم شما رو نمی دونم) و در مورد رزا من قضاوت نمی کنم .
رزا دروغ گو هست؟!! پس معلومه شما تا حالا وبلاگ رزا رو نخوندید !! رزا برای هر مطلبش لینک داره یعنی بیشتر لینک های دیگران رو می زاره.
آتوریته بودن رزا هم حرف درستی نیست ! الان شما می تونید نشون بدید که رزا کجا آتوریته داره؟ (این حرف فقط در توهم شماست) کدوم مطلب و حرف رزا آتوریته رو منعکس می کنه ؟ این کار جالبی نیست که همینطوری بی دلیل و بدون مدرک منطق به یکی حرف های ناپسند بگی. تا الان همه ی حرف هاش شما ادعاست(ادعاهای احمدی نژادی!)هیچ مدرکی رو نمی گید نه لینکی نه عکسی نه فایل صوتی ، هیچی و هیچی!

تنها کسی که در اینجا داره بدگویی می کنه شمایید: «متاسفانه شما رزا را به اندازه ی من در جمع های مختلف ندید و با او آشنایی ندارید ولی با این حال از او کورکورانه دفاع می کنید» آیا شما فکر می کنید که من آدم ساده‌لوح و احمقی هستم که کورکورانه دفاع می کنم؟ به نظر شما من چرا باید ازش کورکورانه دفاع کنم؟! رزا آدم بزرگی هست و می تواند از خودش دفاع کند و نیاز به من ندارد

من این جمله رو «شما می نویسید بهتره که او از شر گوگل خلاص بشه؟» خطاب به رزا گفتم که نوشته بود باید اسباب کشی دیجیتال کند. ربطی به بحث نداره فکر کنم سوتفاهم شده.

شما می گویید که «ولی چون شما نمی خواهید بدانید که رزا کیست و چیست» من نمی دونم منظورتان چیست ولی تا جایی که می بینم رزا کار یا حرفی که به نظرم خیلی بد بوده باشه رو انجام نداده البته من نمی گم همه ی کارهاش رو قبول دارم چون اختلاف سلیقه و اختلاف در تجربه های شخصی و... وجود داشته(آدم ها گوناگون اند) ولی چیزی که بخواهد نشان دهد که رزا سلطه گر یا سایر برچسب هایی که شما می گید هست من که ندیدم شما اگر چیزی دیدید به جای صرف کردن وقت تان خب لینک ها رو بگزارید تا به سرعت و بدون حاشیه واقعیت مشخص بشه البته نه کسی رو مجازات می کنم نه طرد می کنم . و شما اگر که از مطالب این بلاگ خوشتان نمی آید خب اینجا نیایید و اینترنت جای بزرگی هست جاهایی بروید که دوست دارید و لذت می برید و مطمئن باشید به غیر از دولت ها و سرمایه داران کسی از ما ها جلو شما را نمی گیرد.

من تا الان به شما دشنام ندادم و امیدوارم که شما هم بعد از این من رو احمق فرض نکنید.
شاد باش و وبلاگ هایی رو که دوست داری رو بخون تا بیخودی اعصابت خرد نشه ! برای مبارزه به اعصاب سالم نیاز خواهی داشت البته اگر که مبارز باشی
وحید

Rosa گفت...

نوشتید: متاسفانه شما رزا را به اندازه ی من در جمع های مختلف ندید.

رزا: خوب گویا خیلی من را در واقعی و نه مجازی میشناسی و این ادعای بزرگ را داری!!!

سوال: اینکه به ضرورتش پی بردی بیایی و با شهامت! من را افشا کنی! خوب خود خنگت چرا از بزدلی خودت را مخفی کرده ای؟

از نظر من تو یک حسود هستی و با اینکه بلندگوهای خودت را داری، دقیقن به همین دلایلی که به من انزوا را نسبت میدهی، اتفاقن چون تو خودت بدلیل دروغ و پشت سر دیگران حرف زدن بایکوت شده ای،
حالا که دیگر کسی بهت محل نمیگذارد، آمده ای با دروغ های تکراری از من انتقام بگیری...
برای همین شهامت نداری. چون اگر حتی اسمت را بصورتی که رفقا میشناسندت بدهی، خودت را باز خرابتر کرده ای چون ادامه ی همان کارهایت است، پس یواشکی و دزدکی می آیی...
اما این هم روی کثافتکاری های سابقت...
اوکی هست اگر حالت را بهتر میکند.
ولی راستش من وقت ندارم. و هم چون من همانوقتها که از شماها سرد شدم، دیگر به هیچکدامتان اعتماد نمیکنم.

همین که اینهمه بزدلانه آمدی اینجا، همین برای من کافی است و میدانم تصمیم درستی گرفتم که از شماها بُریدم.
تا اطلاع ثانوی انزوا را از شماها ترجیح میدهم.
در ضمن به تو ی فضول ربطی ندارد این «ما» چه کسی است.
در دنیا میلیاردها انسان زندگی میکنند و من هم انسانهای خود را دارم. و نه به تو و نه بادمجان دور قاب چینانی بمانند شماها مربوط است.
گورت را گم کن به همان روابط رقابتی کثیفتان.
آمین!

Rosa گفت...

درضمن من بیش از یکسال است که منتظرم از جمع شما به من انتقاد شود.
غیر از برخورد شخصی، پشت سر حرف زدن چیزی ندیدم.
بقدری جاسوسی کردید که حتی به رفقایم گفتم از کار و فعالیت من به هیچکدامتان اطلاعاتی ندهند.
حال از این کانال بلاگ میخواهید غیبت کنید.
چرا؟ چون تریبونهای شماها اسم دارند و دیگر باید جوابگو باشید.
ولی کامنت ناشناس خرجی ندارد.

به نظرم اگر انتقادی دارید بنویسید. همانطور که من نوشتم و در بلاگم گذاشتم. شماها هم هر کدامتان فیسبوک و بلاگ دارید. از تریبونتان استفاده کنید، نه مثل دزدها یواشکی...


-------------
وحید جان
مطلبت خواندنی بود. البته من تنها مُشکلم از شر گوگل خلاص شدن نیست اینطور که معلومه!
اگر سرور جالبی دیدی خبرم کُن. اسبابکشی کُل فایلها اغلب ساپورت نمیشوند و حجم کار زیاد میشود اینطوری.
با عشق
و همبستگی
و کمی هم وقت !

ناشناس گفت...

به وحید: من در باره ی شما چیزی نمی دانم و برای همین متوجه شدم که شما آزادانه انزوا را انتخاب کرده اید، اینطور که معلوم است من اشتباه کردم ولی در جامعه هستند که انزوا را ترجیح می دهند. در ضمن همینطور که قبلن گقتم رزا در زندگی واقعی انزوا را آزادانه انتخاب کرده، چرا که خیلی زود دستش پیش دیگران باز می شود و او می خواهد مانع از این شود. من نه شما را و نه کسی دیگر را دشنام می دهم و یا احمق می شمارم. شما نمی خواهید حرف من را متوجه بشوید، من اصلا به بلاگ رزا کاری ندارم و فکر می کنم که بلاگش خیلی هم خوب است. حرف من شخصیت رزاست و می بخشی من مانند رزا رفتار نمی کنم که هر جا رفتم یک بلندگو و یک دوربین فیلم برداری همراهم باشه. مسئله ای که من عنوان می کنم اصلن به لینک و صفحه و ... ربطی نداره. البته اینکه رزا برای فضولی و بعضی وقت ها هم برای شرکت در بحث ها با اسم های مختلف در اتاق های پالتاکی و غیره شرکت می کنه، برای خیلی ها روشن شده. اگر اطلاعات بیشتری می خواهی باید هر شب همراه رزا به این اتاق و آن اتاق بروی. من جاسوسی نمی کنم که از رزا بخواهم مدرکی گرفته باشم. به روش های پلیسی که رزا ازشان استفاده می کنه هم اعتقادی ندارم. به من نگویید رزا کیست و چیست. هر چقدر هم اینجا جواب هایش را می خوانم بیشتر به شخصیت مزخرفش پی می برم. پیش خودم فکر می کنم که یک آدم تا چه حد می تواند دروغگو و هنرپیشه باشد. من مدرک ندارم ولی شاهد دارم. آیا این اشخاص می خواهند اینجا در این بحث شرکت کنند؟ نمی دانم و ازشون هم نپرسیدم و نمی پرسم. به نظر من آنها از این بحثی که اینجا آغاز شده مطلع هستند و اگر بخواهند می توانند در آن شرکت کنند. رزا تو هیچ کس نیستی که به من بگویی از چه طریقی می توانم اینکار یا آنکار را بکنم. سعی نکن مثل انسان هایی که هیچی از روابط نمی دانند به من تهمت حسادت بزنی. من از شخصیتی که تو داری و به عنوان یک آنارشیست داری اینجا شعار می دهی، هیچ خوشم نمی آید. دقیقا کاری را می کنی که خودت به دیگران نسبت می دهی.

Rosa گفت...

نوشتی: من از شخصیتی که تو داری و به عنوان یک آنارشیست داری اینجا شعار می دهی، هیچ خوشم نمی آید!!!

ای ول
خوب اگر خوشت نمی آید پس گورت را گُم کن.
اینجور که معلوم است اگر ادامه پیدا میکرد، توی تمبان من را هم میگشتید!

یکبار گفتم پالتاک با اسم خودم نمیروم هک میکنند. حالا شده از ترس نمیروم! بدبخت کامپیوترم مشکل داشت و اما تو اینقدر خنگ هستی که فکر میکنی من هم بمانند تو بزدل هستم و یواشکی کامنت بگذارم، صدا ضبط کنم و فیلم بگیرم. تمام فایلها و عکسها در اینترنت موجودند و لازم به اینهمه نیست. آرشیو من آرشیو لینک است. همین!


عجب! عجب!
از جاسوسهای پالتاکی ات بپرس هفته ی پیش در مورد ترور هفته نامه ی شارلی در پالتاک در اتاق سوسیالیست و پس از آن در اتاق آزادی چه کسی سخنران بود؟
رفقایی که یکسال ندیده بودمشان. تا ساعت 4 صبح نگذاشتند بروم.

من وقت شماها را ندارم به اسم ناشناس عقده گُشایی کنم...هر جا هم چیزی بنویسم شهامتش را دارم بگویم من نوشته ام. پشت میکروفون هم خودم هستم...

در ضمن

اگر من شعار میدهم به تو چه؟
مگر پلیس هستی هر کس شعار بده چماق برداری؟

عجب گیری میدهید. من راجع به شماها چند پست گذاشتم. جواب ندارید. و ندادید. هیچکدام را.

تو هم فقط یک آشغال عقده ای هستی، من توضیح بیشتری برای این نوع کامنتها پیدا نمیکنم.

حالا بیا چند کامنت هم به عنوان شاهد هایت بنویس!

شماها یک گروه توطئه گر هستید.
خودتان هم واقفید. اگرنه میتوانستید در همان تریبونهایی که دارید جواب پُست های من را بدهید. همگی هم ایمیل من را دارید.

حرف تو اصلن چیه؟
از من بدت می آید؟
خوب بیاید!
بقیه هم بدشان می آید؟
خوب بیاد!
معلوم نیست پس چرا هر روز و هر شب اینجا را متر میکنید؟

اولش قرار بود من را افشا کنی، بعدش روانشناسی کردی، الان هم قراره دادگاه بگذاری و شاهد بیاوری!

حسادت به چه روزی انداخته ات.
برایت متاسفم!

ناشناس گفت...

به ناشناس:
شما خودت را بزار جای من اگر یکی می گفت من یک ادعایی دارم ولی مدرکی (ولو یک رابطه ی منطقی) ندارم چی کار می کردی ؟ شما تعریف عملی «ایمان» رو می دونید؟ ...
من روی وبلاگ و دنیای مجازی تمرکز می کنم چون واقعی اند! و هرکسی می تونه ببینه ولی شما داری روی چیزی پافشاری می کنی که درجه اعتبار و صحتش قابل بررسی نیست . برخلاف چیزی که می گید این موضوع کاملا شخصی هست چون اگر که به فکر «حقیقت» باشید مدرک قابل بررسی ارائه می دادید.

درباره ی این جمله که نوشتید:«در ضمن همینطور که قبلن گقتم رزا در زندگی واقعی انزوا را آزادانه انتخاب کرده، چرا که خیلی زود دستش پیش دیگران باز می شود و او می خواهد مانع از این شود.» قبلا گفته بودید که :«ولی انزوایی که من در رابطه با خانم رزا نام بردم، در فضای مجازی به رزا تحمیل شده است.» آخر انزوایی که می گید تحمیلی بوده یا آزادانه! . سوالی را قبلا هم پرسیدم که جوابی هم ندادید را دوباره می پرسم چگونه می شود یکی هم در انزوا باشد(چه آزادانه چه تحمیلی فرقی نمی کند) و هم بتواند بر دیگران کنترل داشته باشد؟ یه نظر شما یک انسان منزوی(علتش فرقی نمی کنه) برایش مهم است که دستش پیش کسی باز شود یا نه. برای یک انسان منزوی چه فرقی می کند که دستش بازز باشد یا بسته؟ نظر شما را نمی دانم ولی من فکر می کنم که کسی که از بازشدن دستش می ترسد هیچ وقت انزوا را انتخاب نمی کند. زیرا ترس از باز شدن دستش به خاطر ترس از انزوا و مطرود شدن هست و کسی که منزوی هست(با هر علتی) ترسی از این ندارد(مرده را نمی شود ار مرگ ترساند) . من آدم منزوی هستم پس اصلا کسی دور و برم نیست که بخواهم ترس از طرد شدن داشته باشم! بعضی وقت ها من هر ماه شاید یکبار برم خیابان اونم سریع می روم یکسری چیزهایی می گیرم و باز سریع بر می گردم اتاقم. برای من ترس از زندان وجود نداره من می تونم ساعت ها تنها و بدون حرف یا خرکت یک گوشه بشینم و فقط نفس بکشم! من از اینکه دیگران دوستم داشته باشند یا دوستم نداشته باشند خوشحال یا ترسیده نمی شم چرا؟ چون من آدم منزوی هستم.
شما باید این تناقض میان انزوا و سلطه گری را حل کنید وگرنه همه ی مطالبتان زیر سوال می رود. و خوشحال می شم که بگیذ چگونه حل کردید

در مورد افشاگری هم تا جایی که می دانم افشاگری یک از راههای مبارزاتی آنارشیست ها بوده. البته قطعا شما تفاوت افترا و افشا رو می دانید

من می گم حالا که نمی شود درباره ی رزا به طور واقعی صحبت کرد(چون دلیل واقعی (پوزیتیویسمی)وجود نداره) بیاییم درباره ی شما بحث بکنیم . به نظر شما هم فکر خوبی است یا نه؟

------------------
سلام رزا جان
>
معلوم نیست پس چرا هر روز و هر شب اینجا را متر میکنید؟

اولش قرار بود من را افشا کنی، بعدش روانشناسی کردی، الان هم قراره دادگاه بگذاری و شاهد بیاوری!
>
اتفاقا منم دیشب به این ها فکر می کردم
آنارشیسمی که شاهین نجفی توش باشه بدرد تبلیغات غیر رسمی دولت می خوره

:)
با عشق و همبستگی
وحید

ناشناس گفت...

وحید شما می نویسید که: شما خودت را بزار جای من اگر یکی می گفت من یک ادعایی دارم ولی مدرکی (ولو یک رابطه ی منطقی) ندارم چی کار می کردی ؟ شما تعریف عملی «ایمان» رو می دونید؟ ...
من روی وبلاگ و دنیای مجازی تمرکز می کنم چون واقعی اند! و هرکسی می تونه ببینه ولی شما داری روی چیزی پافشاری می کنی که درجه اعتبار و صحتش قابل بررسی نیست . برخلاف چیزی که می گید این موضوع کاملا شخصی هست چون اگر که به فکر «حقیقت» باشید مدرک قابل بررسی ارائه می دادید.
جواب: به من بگویید شما که دال بر مدرک می خواهی عمل کنی که من هم مخالفتی باهاش ندارم،چطور می توانید به هر کسی در دنیای مجازی اعتماد کنی؟ آیا هر کسی اینجا آمد و بلاگ زد، دارد از حقیقت حرف میزند؟ واقعی است؟ صادق آست؟ می گوید آنارشیست است، آیا واقعا آنارشیست است؟ (اگر اینجور بود که دوستتان رزا مجبور نبود، افشاگری بکند .) این هم یک چیز شخصی نیست، شما اول سعی کردی به بلاگ ارتباط دهی و بعد حالا می نویسید که این موضوع شخصی است. چرا نمی گویی که من هم یعنی خود شما در موردش فکر می کنید، شاید واقعیتی در نوشته های من باشد. نه شما کورکورانه دارید چیزی را رد یا قبول می کنید. حرف های من را رد می کنید برای اینکه برخلاف منافع رزاست. اینجا از جانب شما بی طرفی نمی بینم.
به وحید:رزا دنیایش را به دو قسمت تقسیم کرده: دنیای مجازی، دنیای واقعی. حالا در دنیای مجازی کسی او را جدی نمی گیرد و برای خیلی ها شخصیت بیمارگونه اش شناخته شده (حتی اگر تا خود صبح میک را ول نکنه ) واکثرا می دانند که او با اسم های مختلف رفت و آمد می کند. در دنیای واقعی می خواهد که در انزوا زندگی کند، آزادانه این تصمیم را گرفته ولی در دنیای مجازی انزوا بدردش نمی خوره، رزا می خواهد بگوید که با اما گلد من فرقی ندارد. البته اگر این با واقعیت تطبیق می کرد، فکر کنم کسی باهاش مخالفتی نمی توانست داشته باشد.

به رزا: شما من را با معیارهای خودت مقایسه می کنی. من نه از شما بدم میاد و نه خوشم میاد. از شما هم انتظار دیگری نمی رود، توهین می کنی. خانم رزا من می توانم حدس بزنم که شما چه احساسی دارید ولی آیا شما هم می توانید حدس بزنید که دیگران چه احساسی دارند؟ وقتی می شنوند که شما از یک طرف ادعاهای زیادی داری و از طرفی دیگر پشت سر این و آن روضه می خوانی اصلن علاقه ای داری که بدانی؟ برایت اصلن مهم نیست . من اگر اینجا هستم، فقط دلیلش این است که دروغ های شما را افشا کنم و هیچ کس هم مجبور نیست حرف های بدون مدرک یا با مدرک من را باور کند. من می خواهم فقط یک کمی خوانندگان بلاگ شما این سوال را از خودشان بکنند، شاید یک واقعیتی در نوشته های من وجود داشته باشد و بعد خودشان دنبالش بروند.بازهم می گویم، شما بیماری.

Rosa گفت...

Don't Feed The Troll