۲۵ فروردین، ۱۳۹۴

معرفی وبسایت مترجم کتاب «جامعه نمایش» بهروز صفدری



رزا: معرفی وبسایت مترجم کتاب «جامعه نمایش» بهروز صفدری
در مورد کتاب جامعه نمایش, جنبش سیتواسیونیست, گی دوبوردر همین بلاگ اینجا
ترجمه های بیشتر از متنهای آنارشیستها و موقعیت سازان در وبسایت زیر

ابل پاز، نامِ مستعار دیه‌گو کاماچواست.
تاریخ‌نگار و زندگی‌نامه‌نویسِ دوروتی، شاید یکی از آخرین شاهدان هنوزِ زنده‌ی انقلاب لیبرتریِ فراموش‌شده‌‌ی اسپانیا باشد ـ البته ما مدعی هستیم که این انقلاب فراموش نشده است. آثارِ وی، مشتمل بر کتاب‌های متعدد و از جمله مجموعه‌ی چهارجلدی زندگی‌نامه‌ی خودش، سراسر یک دوران را در برمی‌گیرد، از پیوستنِ زودهنگام‌اش به مبارزه‌ی آنارشیستی تا کراهتِ خوفناکِ زندان‌های فرانکیستی.
………
انقلاب روسیه فقط سه ماه زنده ماند، در حالی‌که انقلابِ ما تا ۱۹۳۹ دوام آورد. اقتصاد در دست کارگران بود و توانستیم قدرت را تمرکززدایی کنیم. قدرتِ محلی به صورتِ کمیته‌ها تشخص پیدا می‌کرد. به رغم وجودِ جنرالیتات[۲]، روستاها با کمیته‌ها کار می‌کردند؛ نوعی دموکراسیِ مستقیم برپا بود، احزاب ممنوع نبودند اما نمایندگانشان را به کمیته‌ها می‌فرستادند. جز برنامه‌هایی برای پاسخ به نیازهای مبرم مردم هیچ برنامه‌ای وجود نداشت. هفت هشت نماینده‌ای که از طرفِ اجلاس مردمی انتخاب شده بودند باید به خواستِ مردم احترام می‌گزاشتند. در غیر این‌صورت آن‌ها را عوض می‌کردند و این شیوه، با فراز و نشیب‌های ناگزیر، برقرار بود و عمل می‌کرد.
…….
ما انقلاب را بردیم، آن‌چه باختیم جنگ بود. وقتی کارگران صاحب‌اختیارِ ابزارهای کارشان می‌شوند و موفق می‌شوند وسایل تولیدی را اداره کنند، یعنی که انقلاب شده است. انقلاب شکست نخورد، از لحاظِ نظامی از پا درآمد. شاید با گذشتِ زمان یک بوروکراسی فلج‌کننده پا می‌گرفت، ولی این را هرگز نخواهیم دانست. پیروزی‌هایی هست که شکست اند و شکست‌هایی که پیروزی‌اند. اگر در روسیه پیروزی‌ای بوده، کی برنده شده است؟ کارگران؟ نه. برعکس، کمونِ پاریس یک پیروزی بزرگِ کارگری بوده است. تجربه‌ی ما نیز یک پیروزی انقلابی بود، گرچه از لحاظ نظامی شکست خورد. ما انقلاب را تا جایی که برای‌مان ممکن بود به پیش بردیم.
فراموش کردن این انقلاب، که تو و بسیاری کسان دیگر که هنوز زنده‌اند آن را زیسته‌اند، براستی غیرقابل فهم است.
این فراموشی عمدی بوده است. یک اراده‌ی سیاسی برای پنهان داشتن آن عمل کرده است. بله، زیرا ترس بسیاری را فراگرفت. آنارشیسم در اسپانیا خیلی ریشه‌دار است. غرور و مقاومت از ارزش‌های خاصِ اسپانیایی‌هاست. پیش ما، آنارشی تئوری نیست، یک برخوردِ طبیعی است که زاده‌ی شورش در برابرِ بی‌عدالتی است. موجودِ انسانی در هر دورانی که باشد همین روحیه‌ی شورشی را خواهد داشت. امروزه در جنبشِ okupas، در جنبش سرپیچی از خدمت در ارتش، در مبارزه‌ی زنان، در همه‌ی مبارزاتِ جزئی، یک آنارشیسمِ بالقوه وجود دارد و خوب است که این مبارزات همپای مبارزه‌ی سیاسی توسعه یابند زیرا یک حزبِ سیاسی همه‌ی این مبارزات را خفه خواهد کرد. از این دیدگاه من به اندازه‌ی کافی خوش‌بین هستم، فکر می‌کنم که این روند دوباره سربرخواهد آورد، زیرا ما هنوز شورش‌گر هستیم. آن‌چه برای دیگران حاکی از مدرنیته است در واقع فقط یک مُد است. ای‌کاش پلاتفورمی ایجاد شود که طرفداران okupas، اکولوژیست‌ها، فمینیست‌ها را با یک پیمانِ همبستگی در برگیرد. این‌ها شکل‌های جدیدِ سازمان‌یابی هستند. آنارشیسمِ فراوانی در خیابان و در افراد وجود دارد، اما نمی‌تواند سازمان یابد. می‌خواهم امیدوار باشم که آینده نه بربر بلکه سوسیالیستی باشد. سرمایه‌داری نمی‌داند به کجا می‌رود، سکان را از دست داده است و می‌خواهم خوش‌بین باشم، و از این‌رو فکر می‌کنم که جهان سوم بسیاری درس‌ها به ما خواهد داد.

«ما قدرتی در جامعه نیستیم و صرفاً با استفاده از تحریم می­خواهیم آزادی خود را اعلام کنیم و خود را از این آشفته­بازار که پیرامونمان را فرا گرفته جدا کنیم. نوعی پریشانی که با قدرت اجتماعی گره خورده و از این طریق در مزایای این قدرت سهیم است. ما هیچ وقت نمی­خواهیم کسی را از ایده و یا عملی که می­خواهد باز داریم (و هیچ وقت در موقعیتی که بخواهیم به کسی فشار وارد کنیم، نمی­ایستیم). ما صرفاً به دنبال تبرّی جویی از جریانی هستیم که ایده و عملش، کشور را به سمت محکومیت ما سوق می­دهد. در این­جا باید متذکر شد، آزادیِ محدود ما باعث شده تا رفتار خصمانه­ی آنها را به شدت محکوم کنیم! ما “نابردبار” نیستیم ولی در مقابل تحریمی که همه­جانبه، مخصوصاً در بین “تشکیلات روشنفکری”  اعلام کردیم، به ندرت دلگرم شدیم و همچنان (به غایت خشن تر از خصومتی که سورئالیست­ها تحمل کردند) استقامت نشان می­دهیم. درست به همان شکل که قدرتی در جامعه نداریم، نمیتوانیم منتظر تک تکِ روز­ها باشیم تا شاید تغییری در سیاست ایجاد شود (در این صورت ما همانند پارتیزان­های خودمحور رادیکال، همانند اجتماع کارگری، به قصد براندازی قدرت، حتی قدرت تئوریک، به پا خواهیم خواست)؛ و ما به هیچ وجه خود را با هیچ قدرتی وفق نخواهیم داد، حتی در قامت کوچک آن که می­توانیم داشته باشیم. وقتی خودمان نمی­پذیریم که حواری (سرباز، مرید) داشته باشیم، چرا به  سپردن افسارمان به قدرت، تمایل نشان دهیم؟ ما در موقعیت جامعه­ی بزرگتر به مانند یک اثر هنری و یا ایدئولوژی قرار خواهیم گرفت»

برای خواندن کُل مطلب در منبع بروی تیترها کلیک کنیم.
اخبار رسیده:
مصادره خانه های خالی مسکونی توسط زحمتکشان در شهرقاهره پایتخت  کشورمصر



به احتمال زیاد امروز در این زندان ۸ نفر اعدام شدند. هنوز از زندان رجایی شهر خبری به دست ما نرسیده است قرار بود در این زندان نیز ۱۱ نفر اعدام شوند.




اختصاصی - اعتراض خانواده های زندانیان محکوم به اعدام در مقابل دادسرای کرج ویدیوی شماره 1

 برای خواندن ادامه ی مطالب و اخبار در همین بلاگ روی اینجا کلیک کنیم.


اختصاصی - اعتراض خانواده های زندانیان محکوم به اعدام در مقابل دادسرای کرج ویدیوی شماره 2

آخرین اخبار از مقابل ندامتگاه کرج/گفتگو با همسر حمید فرج لو و خواهر شهاب کریمی
https://youtu.be/xVnjZ5UP_XM

برای خواندن کُل مطلب در منبع بروی تیترها کلیک کنیم.

برای زندگی عزیزترین هایشان در زندگی فریاد میزنند. این فریاد نه به اعدام است. این ضجه های مادرانی است که تا چند ساعت دیگر جلاد برای ماندن و چاپیدن آنها را قربانی خواهد کرد. زیر پای یک حکومت، زیر پای یک دستگاه جنایت ، زیر پای تفاهم هسته ای و زیر پای معمم و مکلای دزد و مفتخور اسلامی!

….

امروز در دادگاه کرج به خانواده هایی که با پریشانی تمام میخواستند زندگی فرزندان خود را نجات دهند، قاضی میگوید: ما نمیتوانیم کاری بکنیم دستور از مرکز است اینها مفسد فی الارض بودند




در نوشیدن جام زهر اول فعالین سیاسی را اعدام کردند، اکنون زندانیان متهم به مواد مخدر را میکشند، لشکر ذخیره اعدامیها . قاضی به خانواده ها گفته آنهایی که کمتر از ۱۰۰ گرم مواد داشته اند، فعلا اجرای حکم اشان را متوقف کرده ایم بقیه فردا اعدام میشوند.



این حکومت اسلامی ایران است. جان و زندگی جوانان را به راحتی قربانی میکنند و شرم ندارند که پرونده بسازند و بکشند تا حکومت کثیف و دستگاه چپاول و غارتشان را زنده نگه دارند.


خبر از کرج میرسد که تعدادی از این جوانان که فردا اعدام میشوند برای ملاقات آخر با خانواده های خود تماس گرفته اند. خانواده ها در مقابل دادگاه کرج پاسخی دریافت نکرده و بتدریج رهسپار زندان مرکزی کرج میشوند.



مملکتی که در آن مواد مخدر به راحتی در دسترسه باید سران و مسؤلین اون مملکت به پای چوبه دار برن نه جوانان اون مملکت!!



مادران اعدامیها با بطریهای بنزین در مقابل زندان رجایی شهر!




خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شامگاه شنبه ۲۲ فروردین خبر داد که تعداد منتقل‌شدگان به سلول‌های انفرادی برای اعدام «پرشمار» گزارش شده است.


عمده زندانیان منتقل شده برای اجرای حکم اعدام از محکومان جرایم مرتبط با مواد مخدر هستند.

همچنین بر پایه گزارش‌های تأیید نشده تعداد دیگری از محکومین به اعدام از زندان مرکزی کرج به زندان قزوین منتقل شده‌اند.

شمار بسیاری از اعدام‌ها در ایران در ارتباط با جرائم مربوط به مواد مخدر است.

فعالان حقوق بشر، سازمان‌های جهانی و حتی برخی از مسئولان حکومتی در ایران، بارها خواسته‌اند تا در قوانین مربوط به خرید و فروش مواد مخدر تجدید نظر شود و افراد به چنین دلیلی اعدام نشوند اما هنوز تغییری در این رویه ایجاد نشده است.

به گفته سازمان عفو بین‌الملل در سال ۲۰۱۴ تعداد اعدام‌های رسمی در ایران ۲۸۹ مورد بوده اما دست‌کم ۴۵۴ نفر دیگر نیز در ایران اعدام شده‌اند که مقامات جمهوری اسلامی آن‌ها را اعلام نکرده‌اند.

احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در وضعیت حقوق بشر در ایران نیز سال گذشته خورشیدی گفته بود که افزون بر ۷۵۳ مورد اعدامی که در سال ۲۰۱۴ گزارش شده، تنها در دو ماه نخست سال میلادی جاری بیش از ۲۰۰ نفر در ایران اعدام شده‌اند.

پس از ایران، عربستان سعودی با دست‌کم ۹۰ اعدام، عراق با دست‌کم ‌۶۱ اعدام و آمریکا با ۳۵ اعدام در ردیف‌های بعدی قرار دارند.
 



طبق آخرین گزارشی که هم اکنون به دبیرخانه کمیته بین‌المللی علیه اعدام رسیده است امروز شنبه ۲۲ فروردین ماه ۱۶ نفر از متهمین مواد مخدر محکوم به اعدام در ندامتگاه مرکزی کرج جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شدند.

این افراد از سالن ۲-۳-۴ و ۵ ندامتگاه مرکزی کرج به سلول انفرادی منتقل شده‌اند.

از سالن ۲ آیت رودباری، شهرام گلپور، علیرضا مرادی، حسن ابوالحسنی و حامد نبی زاده از سالن ۳ شهاب کریمی، حمید فرج لو، احمد ملکی زاده، علی‌محمد لرستانی از سالن ۴ مصطفی جمشیدی، امیر نیازی، علی یوسفی و از سالن ۵ سعید پور محمد را جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل کرده‌اند.

یک منبع مطلع در همین رابطه گفت: «فردا به خانواده‌ها وقت ملاقات خواهند داد و پس‌فردا همگی را اعدام می‌کنند»
منبع تائید نشده‌ای در این رابطه می‌گوید تعداد افراد منتقل‌شده از ندامتگاه مرکزی کرج جهت اجرای حکم اعدام به ۴۰ نفر می‌رسد که برای جلوگیری از شورش آن‌ها را به زندان‌های هم‌جوار از جمله زندان قزوین منتقل کرده‌اند.
تعداد زیادی از این محکومین به اعدام زیر ٣۰ سال سن دارند و هر یک به اتهام داشتن چند گرم مواد مخدر به اعدام محکوم‌شده‌اند.
 

«با اجرای این طرح و با هویت بخشی به کاربران هیچ کاربری نخواهیم داشت که با هویت نامعلوم از اینترنت استفاده کند
به گفته محمود واعظی با اجرای طرح جدید «کاربر با یک تابلو و هویت مشخص از اینترنت استفاده می‌کند و همانطور که شماره تلفن و موبایل به مشترکان هویت می بخشد، شماره اینترنت نیز می تواند به کاربری که از این فضا استفاده می کند، هویت بدهد


وزیر مهاجرت استرالیا خبر داد که وضعیت جسمانی یک پناهجوی جوان ایرانی که ۴۰ روز را در اعتصاب غذا به‌سر برده رو به بهبود است، اما تأکید کرد که این اقدام وی تأثیری بر روند پرونده پناهندگی‌اش نمی‌گذارد.

خبرگزاری فرانسه روز سه‌شنبه، ۱۸ فروردین، از قول پیتر داتن، وزیر مهاجرت استرالیا، نوشت که این جوان ایرانی سعید حسنلو نام دارد و سن او ۲۵ سال است.

آقای داتن گفته‌ است: «شب گذشته به من خبر رسید که سعید کمک پزشکان را پذیرفته و وضعیت جسمانی‌اش رو به بهبود است
سعید حسنلو در سال ۲۰۱۰ وارد استرالیا شد و با وجود این‌ که اعلام کرده‌ است به خاطر گرویدن به مسیحیت در صورت بازگشت به ایران با آزار و اذیت مواجه خواهد شد به درخواست پناهندگی او در استرالیا پاسخ مثبت داده نشد.
ایان رینتول، از کارمندان «ائتلاف اقدام برای پناهندگان»، به خبرگزاری فرانسه گفته‌ است که نتیجه نهایی روند درخواست پناهندگی سعید حسنلو هنوز مشخص نیست و او بیشتر به خاطر طولانی شدن مدت زمان بازداشت خود و نامعلوم بودن مدت این بازداشت دست به اعتصاب غذا زده‌ است.

سعید حسنلو دومین ایرانی پناهجو در استرالیا است که برای تسریع روند پناهندگی خود، در ماه‌های اخیر دست به اعتصاب غذای طولانی‌مدت زده‌ است؛ در ماه ژانویه نیز یک ایرانی ۳۳ ساله چنین اقدامی را انجام داده‌ بود.
وزیر مهاجرت استرالیا در ادامه سخنانش در مورد اعتصاب غذای سعید حسنلو گفت که «تصمیم بر این قرار گرفته که او مشمول دریافت اجازه پناهندگی نیست و بنابراین در استرالیا نخواهد ماند».
آقای داتن افزود که «میلیون‌ها نفر می‌خواهند برای زندگی بهتر به استرالیا بیایند، اما نمی‌توانم بگذارم کسانی با صدمه زدن به خودشان و نخوردن غذا و مایعات مرا وادار بکنند».
او افزود: «وزارتخانه قویاً به من هشدار داده‌ است که اگر تسلیم این فشارها بشوم فردا با اعتصاب غذای صدها و بلکه هزارها نفر مواجه خواهم شد
وکلای پناهجویان می‌گویند که در حال حاضر در حدود ۴۵ پناهجوی ایرانی در استرالیا در بازداشت نامحدود به‌ سر می‌برند، زیرا با وجود آن‌که درخواست پناهندگی‌شان رد شده هم‌چنان از بازگشت به ایران سر باز می‌زنند.

منبع خبر: رادیوفردا

۳ نظر:

ناشناس گفت...

common paris ra faramosh nakonim herakati ke hododan davam avard donya ra lerzand shayet yekbar dige etefagh beyofdad an moghe ensanha dobare zende xahad shod deresh shaki nist piroz badshid

ناشناس گفت...

sorooy hododan 3 ma

Rosa گفت...

درسته
کمون پاریس استارت و شروعش را زد.
خوشبختانه ایده ی کمون در زندگی اشتراکی کماکان باقی ماند. همینطور در مناطق خود مدیریتی جیاپاس، کوبانی و روستاهای اشتراکی اروپا، خانه های کمونی دانشجویان/جوانان و... امسال هم 18 مارس خیابانها پر بود.
یاد کموناردها جاودان
راهشان پر رهرو:)

http://www.archiverosa.blogspot.com/2015/03/blog-post_18.html