۲۸ آبان، ۱۳۹۴

چه کسی پاریس را گردن زد؟ داعش یا سازمان امنیت؟


رزا: داشتم میخواندم که وزیر داخلی آلمان گفته که پاسپورت پناهجویی که در کنار جسد انتحاری استادیوم ورزشی پاریس پیدا کرده اند قلابی بوده! پاسپورت متعلق به یک سرباز سوریه ای ارتش اسد است و این سرباز هم خیلی وقته که مُرده! حال معلوم است چرا پاسپورتی که مُهرهمه ی کشورهایی را خورده که یک پناهجو اینروزها باید رد کند تا به فرانسه برسد، در کنار جسد یک انتحاری پیدا میشود!
یعنی اینکه انتحاری زیر پوشش پناهجو وارد فرانسه شده و هنوز 40 روزه که نرسیده، و عرقش خُشک نشده، قصد کُشتن هر چی فرانسوی است را داره!
مسلمن از همان ابتدای اعلام یافتن پاسپورت پناهجوی سوریه ای بعنوان انتحاری، کار خودشان را کردند برای کمک به فاشیستهای فرانسه. اکنون مرزهای نه فقط کشور فرانسه بلکه اغلب کشورهای اروپایی بسته شده و سرما نیز بتدریج ابتدا سراغ زنان و کودکان خواهد رفت. قربانیان جنگ نیابتی از سوریه اینهمه راه آمدند و نهایتن پُشت مرزهای دژ اروپا دفن خواهند شد....
اگرچه که تاکنون اغلب افراد معرفی شده ی انتحاریون پاریس نسل دوم و سوم مُهاجرین فرانسه هستند، اما قربانیان این واقعه تنها فرانسوی ها نیستند و بلکه هزاران نفر پشت مرزها را و قربانیان بمبارانهای اخیر کور و از روی انتقام دولت فرانسه و همپیمانانش را نیز به همراه قربانیان جنگ روسیه به همدستی ایران برای دفاع از اسد (دیکتاتور بمبهای بُشکه ای) را نیز باید اضافه کرد. 
اینروزها میشود انتخاب هم کرد! میشود گردن زده شویم و مُدل داعشی زجر کُش یا متمدنانه با گلوله و بمب...  

مقاله ی دیگری نیز روی اظهارات شاهدان قتل عام در پاریس نوشته شده با تیتر زیر
SOTT Exclusive: Bearded Middle East Jihadis or clean-shavenwhite professional hit-men? A few questions about the Paris attacks
Harrison Koehli
برای خواندن آن در منبع روی تیتر کلیک کنید. 
نویسنده با دقتی بینظیر روی اظهارات شاهدان کُشتار پاریس از همان ابتدای واقعه زوم کرده و جالب است که یک داعشی بلوند و هیکلی و رزمنده، مانند کماندوهای نظامی ورزیده، سر تا پا مشکی پوش و بدون نقاب، با رگبار گلوله مردم دم در رستوران را در جمعه ی سیاه 13 به قتل رسانده...
گویا بمانند قتل شارلی، عملیاتی زیر پرچم دروغین با روش هیتلری* در پاریس اجرا شده. احتمالن چند نفر انتحاری خواسته اند کّلکِ رئیس جمهور فرانسه را در حین تماشای بازی فوتبال بِکّنند و نتوانسته اند وارد استادیوم ورزشی بشوند. پس بهترین موقعیت برای نیروهای امنیتی، از آب گل آلود ماهی بگیرند.
مجبوریم مثل شرلوک هولمز از تک تک زنده مانده های کُنسرت هوی متال مصاحبه گرفته برای شناسایی "انتحاری ها"،  احتمال یافتن یک جفت چشم آبی در سالن ارکستر بعنوان مُهاجم داعشی راستش، زیاد است!
کسی میداند چرا انتهاری ها 20 دقیقه، تمام فشنگهایشان را روی جوانان سالن موزیک شلیک کرده و مدتی را بدون یک تک فشنگ، در حال مکیدن  سماق و به انتظار ورود پلیس مانده اند؟ برای اجرای انفجار جلیقه ها و پایان نمایش با انتحار؟ کسی میداند چرا صاحب یهودی سالن ارکستر که سالها بدلیل جمع آوری کمک برای یهودیان تحدید شده بود، بیکباره دو ماه قبل ساختمان را فروخته و به اسرائیل برای همیشه کوچیده؟ و چرا صبح روز کُشتار، بیمارستان، پلیس، آتش نشانی برای واقعه ی حمله ی آزمایشی، تمرین داشتند؟.... و چرا های دیگری که با جستجوی کلمه ی
False Flag paris وجود دارند.
خوشبختانه برعکس عملیات قتل شارلی، به گفته ی شاهدان، تروریستهای داعشی اینبار اصلن از ماسک پوشاندن صورت استفاده نکرده، اگرچه که در این عملیات قتل شارلی و همکارانش انتحاری هم وجود نداشته و قاتلین جسدشان با بمب صد پاره نشد و فقط درحین فرارشان "بدشانسی" پاسپورتها را در ماشین سیاه رنگ داعشی برای پلیس جا گذاشتند!!!
باری رفقا اگر پاسپورت من را در جایی یافتند، بدانید که من خود فراری داعش (ایران/سوریه/افغانستان...) از راه ترکیه به یونان و از آنجا پای پیاده، خود را به مرز رسانده ام. 
نمیدانم که یک پایم را کجا جا گذاشته ام اما کودکم را میدانم.
او را دریا از ما گرفت...

مقاله های زیر شفاف سازی قتل پاریس میباشد. با دقت بخوانیم و مُشتمان را برای فرو ریختن دیوار و مرز گره کنیم...


False Flag: Syrian Passport in Paris Meant to Fuel Fear of Refugees


عملیات پرچم دروغین ( به انگلیسی: False flag operations) به عملیاتهایی گفته می شود که توسط نهادهای نظامی، شبه نظامی، اطلاعاتی یا سیاسی به گونه ای انجام می شود که این تصور به وجود آید که گروه ها یا کشورهای دیگری این عملیاتها را انجام داده اند.[۱] برای مثال استفاده نیروهای یک طرف درگیر در جنگ از پرچم و لباس نظامی طرف مقابل برای حمله و قتل عام ساکنین یک روستا و سپس متهم کردن آن طرف به انجام این کشتار نمونه ای از عملیات پرچم دروغین محسوب می شود. هدف از انجام عملیات پرچم دروغین مخفی نگه داشتن هویت مرتکبین اصلی و یا بدنام کردن طرف مقابل و ایجاد بهانه ای برای حمله به او است.
دادستان پاریس، فرانسوا مولنس، با شرکت در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که صلاح عبد السلام وعبد الحميد اباعود، دو مظنون اصلی طراحی حملات پاریس در میان بازداشت شدگان عملیات چهارشنبه صبح نیستند. اما هنوز هویت دو زن و مردی که در این عملیات کشته شده اند مشخص نیست.
وی گفت: “عملیات دشواری را به پایان رساندیم، برخی از موانع امنیتی اجازه ندادند تا به سرعت وارد عمل شویم، شلیک گلوله برای نزدیک به یک ساعت ادامه داشت. تنها نیروهای پلیس بیش از پنج هزار بار شلیک کردند. در مواقعی احساس کردیم که ساختمان در حال ویرانی است. به همین دلیل کمی شدت عملیات را پایین آوردیم تا با ایمنی بیشتری بتوانیم عملیات را به جلو ببریم.” دادستان از دو نفری که در این عملیات جان باخته اند چیزی نگفته است. اما برخی منابع پلیس فرانسه زنی که با کمربند انتحاری در این عملیات خودکشی کرد را دختر عموی عبدالحمید اباعود، مغز متفکر حملات پاریس می دانند.همچنین به گفته روزنامه واشنگتن پست و روزنامه دی استاندارد چاپ بلژیک اباعوود در حملات پاریس کشته شده است. روزنامه لوموند فرانسه گفته است دخترعموی اباعوود که بسیار به وی نزدیک بوده، از حضور پسر عمویش در فرانسه شوکه شده است و شنود تلفنی وی یکی از عوامل حمله به محل استقرار آنها در سن دنی می باشد.



برنارد کازنوف، وزیر کشور فرانسه روز چهارشنبه 18 نوامبر گفت که در حمله نیروهای امنیتی در محله سان دنیز پاریس دستکم 2 نفر کشته شدند.
این عملیات از اولین ساعات بامداد روز چهارشنبه آغاز شد و نیروهای ویژه پلیس فرانسه در آن شرکت داشتند. پلیس این عملیات را در ادامه جستجو برای یافتن مظنونان حمله های روز جمعه پاریس انجام داد. منابع فرانسوی پیشتر اعلام کرده بودند سه نفر در حمله انتحاری یک زن سه شنبه شب 17 نوامبر، در محله سن دنیس در شمال پاریس کشته و تعدادی نیز مجروح شدند. در این درگیری پلیس فرانسه موفق شد سه نفر مظنون به دست داشتن در حمله روز جمعه گذشته پاریس را دستگیر کند. منابع خبری گزارش می دهند که پلیس فرانسه تعدادی از مظنونان به دست داشتن در حمله تروریستی پاریس را هم اکنون در محاصره خود دارد، و از جمله ابو عمر بلژیکی، که گفته می شود طراح حمله روز جمعه گذشته این شهر بوده است. آنها همچنین امیدوارند که صلاح عبدالسلام را نیزبتوانند دستگیر کنند.به گزارش منابع نزدیک به این عملیات، پلیس قضایی فرانسه نیز به پشتیبانی از نیروهای پلیس وارد درگیریهای روز چهارشنبه در شمال پاریس شده است. این منابع از تیراندازی در این محله خبر می دهند، اما شمار تروریستها در این درگیریها هنوز اعلام نشده است.
مطالب مرتبط:
عکس از پناهجویان پُشت مرزهای اروپا



برای خواندن در منبع روی تیترها کلیک کنیم.
مقاله به زبان انگلیسی در همین بلاگ اینجا




Innenminister Thomas de Maiziere betonte am Dienstag, es lasse sich immer noch nicht sagen, ob es sich um eine Person handele, die als Flüchtling von der Extremisten-Miliz IS nach Europa entsendet worden sei oder um einen "geschickten Schachzug" des IS, um eine falsche Spur zu legen.

Alle bisher identifizierten Attentäter waren Bürger von EU-Ländern.
Forged Passport Belonged to Syrian Soldier, Not Refugee
by Jason Ditz, November 17, 2015
Print This | Share This
 
Though at present all indications are that every single attacker in Friday’s Paris attacks was a European national with a passport from an EU member nation, the discovery of a Syrian passport at one of the sites fueled a lot of anti-refugee backlash across the world, including a flurry of US governors seeking to crack down on Syrian refugees.

According to German Interior Minister Thomas de Maiziere, this probably wasn’t an accident, and rather the passport was likely a false flag operation meant to fuel fear of the refugees. It appears to have worked.

The passport belongs to Ahmad al-Mohammad, or at least that’s what it says. It is believed to be a forgery, though possibly also simply stolen. The man in question is a soldier loyal to the Assad government, and not a refugee.

The passport registration puts the fictional refugee through the primary Balkan route used by over 800,000 refugees to escape the war, and officials say it appears to be deliberately crafted to appear to be a common refugee, linking this non-existent attacker to everyone else who fled the war.

Since then, anti-refugee politicians have been presenting the narrative of a refugee terrorist as an unquestioned fact. The ISIS attempt to demonize refugees didn’t need to be convincing, it seems, to be lapped up by eager officials looking to stem the tide.


Sott.net
Wed, 18 Nov 2015 23:41 UTC


Some 300 people were killed or injured in last week's terror attacks in Paris. We're told that six of the terrorists blew themselves up: two during the police raid on the Bataclan theater, three outside or near the Stade de France, and one at the Voltaire restaurant. Here's a timeline of the bombings, adapted from the Guardian's summary of the timeline provided by Paris prosecutor Francois Molins:

9:20pm One victim was killed when the first explosion went off in Saint Denis near the Stade de France during a football match between France and Germany. The body of a terrorist was found at the scene wearing a suicide belt filled with shrapnel.

9:30pm A second explosion went off outside the Stade de France. The body of another suicide bomber was discovered at the scene with a similar explosive belt.

Bilal Hadfi, 20 years old and thought to have fought with ISIS in Syria after becoming radicalized last year, and Ahmad Al Mohammad, the 25-year-old Syrian who reportedly passed through Greece and Serbia in October and whose passport was found on or near his body, have been identified by French authorities as the two suicide bombers described above. However, a day after French authorities 'confirmed' that the man was indeed Al Mohammad, Serbian police arrested a man possessing a passport identical to that found at the Stade - only the photograph is different, suggesting that one or both of the passports are forged. Was the man by which the passport was found the same man who used this passport to enter Greece and Serbia?

9:40pm One person was seriously injured when a suicide explosive, similar to those used in the other attacks, was detonated inside the Voltaire restaurant on Boulevard Voltaire in the 11th district of Paris.

This bomber has been identified as Ibrahim Abdeslam, the 31-year-old French-Belgian who reportedly rented the black Seat car, and whose brother, Salah (who rented the black Polo car), is currently being pursued by European authorities. (The latest reports placed him in the Neudorf neighborhood of Strasbourg, but he was not found by police.) His other brother, Mohammed, was among the seven individuals arrested in a police raid over the weekend in Belgium. He was later released, along with four others, and gave this statement denying knowledge of his brothers' involvement in the attacks. The two others are being detained under terrorism charges.

9:40pm 89 people were shot dead and "many" injured when three armed men took hostages and opened fire into the crowd during a rock concert at Le Bataclan. The attackers were heard mentioning Syria and Iraq during the massacre. They arrived at the venue in a black Polo car.

Two of these three have been identified so far:

1) Omar Ismal Mostefai, a 29-year-old French-Algerian who reportedly travelled to Syria in late 2013. Turkey says he entered Turkey in 2013, with no record of him leaving, and that they notified France in December 2014 and June 2015 about him. The only response from the French authorities was an information request sent on Saturday, November 14, the day after the terror attacks.

2) Samy Animour, a 28-year-old Frenchman who had been detained in October 2012 on suspicion of associating with terrorists. He was held for four days after allegedly planning to visit Yemen. He reportedly violated his parole in September 2013 by travelling to Syria, presumably to fight for the Islamic State.

9:53pm Third explosion took place on Rue de la Coquerie, near the Stade de France. The body of a third suicide bomber wearing an explosive belt was found at the scene.

12:20am The three terrorists at Le Bataclan were killed. One was shot dead by French police, the other two blew themselves up.

The three terrorists who attacked the concert-goers at the Bataclan showed a degree of murderous 'professionalism', coldly executing hostages before blowing themselves up during the police raid, nearly two hours after they began their attack. According to one survivor, Massimiliano Natalucci, the shooting only lasted for the initial 15-20 minutes and started up again during the police raid, raising the question: what were the terrorists doing for the intervening hour and twenty minutes? Natalucci says he got a really good look at one of the terrorist's faces. Hopefully, once French police have released photographs of all the suspects, he will be able to positively identify the man he saw.

Oddly, there was a report of a woman assisting the terrorists in the Bataclan. The report hasn't received any follow-up in the days since the attacks:

Speaking on Europe 1, a couple of spectators said they saw a woman among the killers at the Bataclan. The two witnesses also say they saw three terrorists on site - not four. Three weapons and three bodies have also been found on site inside the concert hall. The two witnesses said that the woman in the team was unarmed.

Who was this woman? The only other mention of a woman came early on November 18. During a police raid in St Denis, 2 km north of the Stade de France, and said to be related to the search for Salah, a woman reportedly died after blowing herself up. The raid is still ongoing, and there are reports of at least 7 explosions, an hour of gunfire, at least 5 police injured, 5 arrests made (including the man who rented the rooms to the Belgians and a woman friend of his), and one suspect killed in addition to the woman.

In contrast to the Bataclan terrorists' professionalism, the other four suicide bombers appear to have utterly failed in their 'mission'. In a total of four attacks, they managed to kill a total of one person, and injure another, in addition to themselves. The first Stade de France bomber reportedly had a ticket to the game, but his suicide belt was discovered during a frisk and he detonated the explosive while backing away from security. Not only did they fail to get into the game (ostensibly their target), they seem to have just blown themselves up without targeting anyone else. Why was this so?

The terrorists who targeted the restaurants and bars arguably demonstrated an even higher level of professionalism than the Bataclan bombers. Here's the Guardian timeline of the shootings:

9:25pm 15 people were killed and 10 injured at Le Carillon bar and Le Petit Cambodge restaurant in Rue Alibert in the city's 10th district. Terrorists armed with kalashnikovs were seen pulling up in a black Seat car before opening fire. There are reports of 1 or more shooters, and 1 or 2 cars (including a Ford Focus). One witness said the driver looked very young, 18-20 years old.

9:32pm Five people died and eight were injured in a shooting outside La Bonne Biere bar in the 11th district. The gunmen arrived in the same car and armed with similar weapons to the first shooting.

A Danish eyewitness said one of the shooters at La Bonne Biere was very professional and shot his Kalashnikov left-handed, in bursts of 3-4 shots, "fully intentional": "Everything he was wearing was tight, either boots or shoes and the trousers were tight, the jumper he was wearing was tight, no zippers or collars. Everything was toned black. If you think of what a combat soldier looks like, that is it - just without the webbing. Just a man in military uniform, black jumper, black trousers, black shoes or boots and a machine gun." The gunman described is presumably still at large, unless the team involved in the string of shootings was the same as the one that proceeded to the Bataclan.

9:36pm 19 people were killed and nine injured at La Belle Equipe restaurant on Rue de Charonne in the 11th district. A black Seat car was spotted at the scene and the gunmen were again armed with kalashnikovs. Again, there are reports of one gunman or more gunmen, and other vehicles.

The following report, from the UK Mirror, has not been followed up on or mentioned by other news agencies. Rather than the Seat car that would link the attack at the Belle Equipe to the the other attacks, it mentions a new black Mercedes with tinted windows, and a description of the terrorist that is very much at odds with the men identified thus far:

Mahoud Admo said: "The gunman showed no emotion at all as he began spraying bullets into the ­diners. He just kept reloading his machine gun and firing, without saying a thing.
...
Mr Admo, 26, who was staying at the Salvation Army hostel in Rue de Charonne opposite the Le Belle Equipe, told how gunmen executed patrons in a drive-by attack.

"At about 9.30pm a new looking black Mercedes pulled up outside with dark tinted windows at the back and the passenger and driver windows down. I could clearly see the passenger's face as he was not ­wearing a hat or mask.

"As soon as the car stopped he quietly opened the door and got out in front of the restaurant. That is when I saw he was ­holding a machine gun that was resting on his hip. I could not take in what I was witnessing. People outside spotted the shooter approaching with his gun and tried to run inside but he shot them down in the doorway.

"Then people inside moved ­forward to see what was happening and he sprayed more bullets into them. I was trying to catch them on my camera phone but the gunman saw the light on my mobile and I ducked down behind the wall as they fired at my hotel. The gunman calmly reloaded his weapon several times. He then shot up at the windows in the street to make sure nobody was filming anything or taking photographs. It lasted over six minutes.

"He fired lots of bullets. He was white, clean shaven and had dark hair neatly trimmed. He was dressed all in black accept for a red scarf. "The shooter was aged about 35 and had an extremely muscular build, which you could tell from the size of his arms. He looked like a weightlifter. He was not wearing gloves and his face was expressionless as he walked towards the bar.

"The driver had opened his door shortly before the shooting began and stood up with his arm and a machine gun rested on the roof of the car. He stood there with his foot up in the door acting as a lookout. I would describe him as tall, with dark hair and also quite muscular.

"They looked like soldiers or mercenaries and carried the whole thing out like a military operation. It was clear that they were both very heavily armed and the gunman was carrying several magazines on him. They both then coolly sat back in the car and sped off in the direction of the Bataclan Theatre."

A brief report from the Independent also describes one terrorist as "white":

Information emerging from the scene indicates one of the attackers at the stadium may have been French. Witnesses described one attacker as "white", "European type" according to BFMtv.

Pepe Escobar summed up some of the above observations nicely:

The Stade de France team featured absolute patsies trying to enter a high-visibility football match in a heavily policed stadium wearing a suicide vest. Just expendable "martyrs" - "Syrian passport" and all.

The Bataclan team featured calm, relatively proficient shooters, but still martyrs. They knew a hostage situation, in France, could only finish with their "martyrdom". Less expendable, but still expendable.

The heart of the matter is the drive-by team. Or "teams". The investigation seems to be clueless about them. The killers at La Belle Équipe arrived on a black Mercedes, according to witnesses. There is no mention of this Mercedes anywhere. The killers were ultra-pro, muscular, methodical - and white.

These are the non-expendables. The high-priced mercenaries. While the whole media circus spreads from Grenoble and Toulouse to Brussels and even Raqqa, they have simply vanished without a trace. No one knows who they are. No one knows who hired them. Hardly social network jihadi al-Baljiki.

(Clockwise from top left) Abdeslam Salah (at large), Bilal Hadfi, Ahmad Almohamad, Abdelhamid Abaaoud (alleged ringleader), Samy Amimour, Omar Mostefai

Now, French police are reporting a ninth suspect after reportedly finding video footage of one of the shootings, in which three men (one said to be Brahim Abdeslam) are visible in the black Seat. Will this man match any of the descriptions given by eyewitnesses?

But what about that 18-20-year-old driver? It couldn't have been 20-year-old Hadfi, who reportedly blew himself at the stadium up either 5 minutes before or after the shootings started. And what about the Le Figaro report of two of the dead terrorists being 15 and 18 years old? So far, 5 of the 7 terrorists have been identified by authorities, but except for Hadfi, they are all in their mid twenties to early thirties: 25, 28, 29, 31. If Le Figaro's report is accurate, at least one of the remaining 2 terrorists should be identified as being in his mid teens.

The stories above suggest several possibilities:

1) The reports themselves are false, either a result of unreliable eyewitnesses (unlikely) or journalistic novelizing (more likely)
2) The identities released by authorities are not the identities of all of the men (and woman?) involved in the attacks. Survivors of the attacks should be able to confirm or deny this, as the terrorists did not wear masks, and several got good looks at their faces
3) There were more than 8 terrorists involved in the attacks

Regarding possibility #3, perhaps the Iraqis, who warned France the day before that ISIS was planning attacks, know something?

Speaking anonymously to AP, six senior Iraqi officials confirmed the information in the message, and four of those officials said they specifically warned France of a possible attack. Two officials told AP that France was warned beforehand of further details that the country's authorities have not made public.

The officials said the Paris attacks appear to have been planned in Raqqa, Syria - ISIS's de-facto capital - where the attackers planned specifically for the operation. After their training, the attackers traveled to France where they met with members of a sleeper cell who helped them carry out the deadly attacks. A total of 24 people were reportedly involved in the operation: 19 attackers and five others in charge of planning and logistics.



Harrison Koehli hails from Edmonton, Alberta. A graduate of studies in music performance, Harrison is also an editor for Red Pill Press and has been interviewed on several North American radio shows in recognition of his contributions to advancing the study of ponerology. In addition to music and books, Harrison enjoys tobacco and bacon (often at the same time) and dislikes cell phones, vegetables, and fascists.


۱۱ نظر:

ناشناس گفت...

چه دنیای وحشتناکی برای مردم بی سلاح، امروز هیچکس در هیچکجا امنیت ندارد البته وضعیت مردم مناطق محرومتر مثل خاورمیانه افریقا امریکای جنوبی هزار برابر بدتر است چیزی شبیه به آخرالزمان فقط خیلی کمتر به چشم میاد چون اصولا جان این مردم این مناطق بی اهمیت تر است مثل موش های آزمایشگاهی!
ولی آدم احساس غربت میکند میان مردمی که راهی جز فرار را نمیبینند حتی اگر این فرار قرار باشد از روی جنازه ی دیگران رد شوی ....
به نظر میاد استراتژی های سیستم هم خیلی هوشمندانه تر از قبل نیست ولی بی محاباتر و عجولانه تر هرچه بفکرشان میرسد انجام میدهند و بعید میدونم با نقشه های زیبای اتحاد، عشق و همبستگی بشه حداقل تا یک قرن آینده جلوی این استراتژی های مهیب رو گرفت. ما واقعا تو یک دنیای وحشی زندگی میکنیم و در کنار ترویج عشق و همبستگی باید مردم رو به تشکیل هسته ها و سازمانهای مسلح برای دفاع از خود هم ترغیب کنیم.
البته دشمن اصلی روشنفکران و فلاسفه و دانشمندان و مهندسان پست مدرن هستند که نوکرمابانه در خدمت امپریالیسم برای به خواب بردن و گیک کردن و مالیخولیایی کردن انسانها در گمراه کردن حقیقت زشت و رفاه کذب هستند و این برده های ویژه امپریالیسم شاید تنها با عشق به آغوش مردم برگردند!

پس تا شقــــــــــــــایق هست زنــــــــــــــدگی باید کرد.


41V71P0!V!0

Rosa گفت...

مقامات ارشد اطلاعاتی اروپایی اعلام کرده‌اند که نیروهای داعش در حملات اخیر خود در پاریس از به‌روزترین تکنولوژی‌ها بهره‌ برده‌اند. این مقامات می‌گویند به همین دلیل امکان و توانایی فرانسه برای مقابله با داعش با مشکل مواجه شده و داعش از مدار نیروهای امنیتی فرانسه خارج شده است. این نیروهای حرفه‌ای سایبری تمامی پیام‌ها و اطلاعات فرستاده شده را به شکل رمزگذاری فرستاده‌اند.

نیروهای جهادی داعش همچنین از بازی‌های آنلاین برای ارتباط مداوم استفاده می‌کنند. نیروهای امنیتی چند بازی مثل ورد آف وارکرفت (World of Warcraft) و «پلی‌استیشن ۴» را بررسی کرده‌اند که در آن چند بازیکن به شکل همزمان با هم بازی می‌کنند. نیروهای داعش از این بازی‌ها برای ارسال پیام بهره جسته‌اند. یکی دیگر از بازی‌های مورد استفاده «زندگی دوم» یا "Second Life" است. در این بازی بازیگران به صورت آنلاین جهان دومی درست می‌کنند و در آن زندگی می‌کنند. داعش احتمالا از این بازی برای برقراری ارتباط و رد و بدل کردن پول استفاده کرده است.

اطلاعات کسب شده بسیاری از نیروهای اروپایی را نگران کرده است و به نظر می‌رسد راه چندانی برای مقابله با این موضوع وجود ندارد. قوانین بسیاری از این کشورها ورود و اقدام مناسب را محدود کرده است. نیروهای مدنی این کشورها می‌گویند اگر دولت امکان دسترسی به پلتفرم‌های ارتباطی را داشته باشد، امکان آزاد شدن آن برای نیروهای غیردولتی به تدریج فراهم می‌شود و به راحتی توسط هکرها مورد سوء استفاده قرار خواهد گرفت.

روزن‌ویگ از کارشناسان امنیت سایبری می‌گوید که نیروهای امریکایی همیشه درباره استفاده از پلتفرم‌هایی چون «تلگرام» توسط داعش نگران بودند: «به نظر می‌رسد این موضوع غیرقابل اجتناب است. ما در جهانی زندگی می‌کنیم که انسان‌های خوب و بد به یک اندازه به سیستم‌های ارتباطی دسترسی دارند.»

https://tech.tavaana.org/fa/Technology-ISIS

Rosa گفت...

سلام عزیز
نوشتید: به نظر میاد استراتژی های سیستم هم خیلی هوشمندانه تر از قبل نیست ولی بی محاباتر و عجولانه تر هرچه بفکرشان میرسد انجام میدهند و بعید میدونم با نقشه های زیبای اتحاد، عشق و همبستگی بشه حداقل تا یک قرن آینده جلوی این استراتژی های مهیب رو گرفت. ما واقعا تو یک دنیای وحشی زندگی میکنیم و در کنار ترویج عشق و همبستگی باید مردم رو به تشکیل هسته ها و سازمانهای مسلح برای دفاع از خود هم ترغیب کنیم.

راستش در جهانی که افتادن برگ از درخت در دیجیتال ثبت می شود و این را استون بعد از افشاگری هایش به خوبی نشان داد، تنها در آغوش توده ها میتوان کار کرد. در جهان یک قطبی کنونی تنها اعتراضات و افشاگری و کار روی افکار عمومی و ترک اعتیاد از مخدر مصرف و جلوگیری از تولید انبوه و... میتواند جلوی یک جنگ جدید و عیان را بگیرد. اگرچه جنگ جهانی سوم خیلی وقت است که زیر پوست شب در شهرها جریان دارد. اما هنوز کودکان ما می توانند خواب دیو و پری ببینند!
جنگ مُسلحانه ی اقلیت تنها می تواند برای زندگی کوتاه ما در متروپول معنایی بگذارد. جنگ مُسلحانه در حاشیه ی متروپول، بمانند کوبانی مثل مشعلی راه را روشن کرد.
در متروپول ما تنها می توانیم پیروزی های کوچکی کسب کنیم در کوتاه مدت، مگر اینکه از فضای دیجیتال مرکز، به زندگی در واقعی و در حاشیه بازگردیم.
و مراکز خودگردان، کلکتیوها و فضاهای امن تر خود را بمانند جیاپاس ایجاد کنیم و میلیشیای فرمانبر از اراده ی مردم و از افراد خود بومی ها... اینهمه میتواند پشت جبهه ی مبارزین در مرکز باشد/شود. مثل آنوقتهای کردستان ایران در دهه ی 60.
اما به هر حال آب گرم است، داغ خواهد شد و روزی به جوش خواهد آمد...
مطمعنن مردم در مواجهه با سناریو های مُشابه آدمکُشی در فواصل کوتاه برای توجیح حکومت نظامی در "مرکز" و بودجه ی بیشتر برای نیروهای نظامی/ امنیتی برای کوبیدن "حاشیه"، دیر یا زود میفهمند که در "جهان خاکستری" به سر میبرند.
و تا آنروز که خود از خواب بیدار شوند ما نیز که در اقلیت داریم روی لبه ی تیغی راه میرویم، برای بقایمان تلاش میکنیم که چون هر دو پرتگاه عمیق است.
ما بدلیل عشق، همدلی و همبستگی هنوز زنده ایم و هنوز خیلی ها در سیستم بردگی، برده نشده اند. آنها چشمان ما در ساختارها, بمانند اسنودن، راز ها را افشا و شاید مردم را با عملکردشان از خواب مُهلک بیدار کند!؟
یادمان باشد که تغییرات در مرکز و در حاشیه بطور کلی روی هم تاثیر دارند. ستاره ی درخشان کوبانی، مردم در مرکز را حول خود منسجمتر کرده و کوبانی نیز به کمک مرکز، دوباره سر بر می کشد.
نمی خواهم بمانند اسپارتاکیستها بروی باریکاد رفته که اکنون وقت انقلاب نیست و کارگران را به خانه بفرستم!
ولی نگاهی نیز بیندازیم! کارگران در حال کارند! و مراکز خرید در شبهای نزدیک ژانویه مملو از انسانهای اغوا شده در مناسبات کالایی...
اول باید بیدار شد، بعد مُشتها را گره کرد؟
تنها نیروی عشق میتواند ما را از کابوس مصرف رها کند.
بعدش جوش کردن اقیانوس، خودبخود است مثل تولد...
از مادران بپرسیم!
طبیعت پس از عبور از مراحلی بحرانی، سپس اتوماتیک وار روند زایشش را طی میکند و ما تنها آغوش باز باشیم، برای حفاظت از جهان متولد شده. شیوه ی جدید زندگی در هارمونی با طبیعت.
باید وقت خرید. باید روند تلاشی زمین را طولانی تر کرد. در این زمانه که ما درش بسر میبریم، ارزش هر ثانیه ی زندگی افراد ما در اقلیت ، معنی سالها را دارد.
تنها امیدم مُشاهده ی بیگ بنگ است. اگر هم نشد، امید به رشد نهالی که اگرچه ریشه هایش را محکم نکرده، رفتن سرفراز را برایم سهل و آسان میکند.
پس پس تا شقــــــــــــــایق هست زنــــــــــــــدگی باید کرد.
:)
با عشق
و با همبستگی

ناشناس گفت...

rosa damet germ adam vegti be kament to nega mikonad xili be zendegi omidvar mishe ey kash hemitor ke migi bashe arzesh ,, her saniye zendegi afrad ma der ageliyat maniye salha ra dared,, eyval xili aliye omidvaram ba shenaxte mantegi ve ensani herchan kota heyat azad zendegi ra farahem konim ,,marx nor be gebresh bebare gofd borjvazi bozdele soxan kota ager bozdel nebod inheme kesafat bazi ra tehte mobareze ba terorist in heme jenayet alani ra anjam nemidad zende o payende bashid doroud ber azadiiiiiiii

ناشناس گفت...

rosa fajeye paris ye terf pasport golabi ham ye teref man fekr mikonam chera polis va ya dolate paris in kar masxare ra anjam dade hatman ye masref daxeli va xariji dare shayet aksare moxatebin ra axmag ve bisavad tesevor mikonad vagean ensan mimone ke che bege...... piroz bashid

naskhad.blogspot.com گفت...

اینکه "دشمن اصلی " رو "فیلسوفان و دانشمندان و مهندسان پسا مدرن" بخوانیم کمی تنگ نظرانه و ت حدی سوراخ دعا رو گم کردنه جناب عزیز و گرامی. جامعه جهانی شده سرمایه پسا مدرن و یک قطبی کنونی دشمنان متعددی دارد:(1) خود دولتمردان پیرامون-با انتخابات قلابی- که با همون تکنولوژی های پیچیده مدرن دارن دخل جوونهاشون رو در میارن و فیس بوکشون رو مییندن و بزندونشون میفرستن-ایران و ترکیه و مصر مثال بارزش هست(2)دولتمردان امپریالیستی مرکز که کماکان با جنگهای جدیدشون(بعد از 11 سپتامبر) جهان را به جهنمی متعفن مبدل کرده اند....به اصطلاح "روشنفکران"ی که شما ازشون نام میبرید هم هستند ولی اقلیتی قلیلی بیش نیستند.در ضمن جنگ سوم جهانی سالهاست که تموم شده:همون جنگ سرد بین آمریکا و شوروی بود(1989-1945) .جنگ چهارم نیز همان نئولیبرالیسم تحمیل شده از طرف امپریالیسم آمریکا- جهان تک قطبی- هست که کماکان ادامه داره....بقیه سخنان رفیق روزا کاملا مورد تائید منه....راهی جز ساختن جزیره هائی هر چند کوچک در میان این بلبشور جهان مصرفی سرمایه داری که مملو باشد از عشق و همبستگی و کمک متقابل بمانند کوبانی ها و چیاپاس ها و...مناطق "آزاده شده" در شهرهائی چون آتن و استامبول و.... نیست.... پیش بسوی گسترش هر چه بیشترشان.....به امید روزهای بهتر

Rosa گفت...

سلام رفقا:)
لینکهای زیر برای خواب کردن ملت!
Bataclan saviour: man who helped pregnant woman hanging from window speaks out
‘Sebastian’ speaks to newspaper about pulling woman inside as another survivor tells how she and her boyfriend pretended to be dead as gunmen walked past

در ویدئوی زیز اما خواهیم دید که یک زن، زن دیگری را نجات داد در صحنه ای که مردان در حال فرارند:)
و احتمالن این خانم حامله هم هنرپیشه و قهرمان سیرک بندبازان فقط با یکدستدستی هست!

PARIS - ALLEY FOOTAGE
https://www.youtube.com/watch?v=1foCjDGjKiA

11.20.15: Paris Attacks false flag proof update
https://youtu.be/Owh21v5zAyQ

ناشناس گفت...

درود رفقا
پیمان، من نه جنابم و نه گرامی من هم آنتی سیستم هستم هرچند با گرایشات بقول تو تنگ نظرانه!
بابت کتابهای فراماسونری هم تشکر هرچند سواد انگلیسی ندارم اما خطهای خوبی به من داد
من فکر میکنم با اتمام منابع و بحران اقتصادی سیستم پولی کاملا نابود خواهد شد و انباشت علم و نخبه گرایی دوره بعدیه امپریالیسم خواهد بود و اگر امروز علم رو متوقف یا همه گیر و متعادل نکنیم وضعیت برای آیندگان وحشتناک خواهد شد ما نخبه های کم آزارتری مثل بیل گیتس رو روی جلد میبینیم دقیقا مثل زمان نازی ها که انواع نخبه ها روی جلد و سوژه بودند ولی این دکتر جوزف منگله بود که تمام جنایات اون دوران رو پایه ریزی میکرد و تازه بعد از سالها متوجه شدیم که او چه جانوری بود.
مخالف حرفهای رفیق رزا نیستم اما احساس میکنم یک خلا در جنبش چپ در مورد علم و تکنولوژی و دوران پسامدرن وجود داره.

درود به همه شما رفقای زحمتکش این سایت

انتیپومو

Rosa گفت...

ولی این دکتر جوزف منگله بود که تمام جنایات اون دوران رو پایه ریزی میکرد و تازه بعد از سالها متوجه شدیم که او چه جانوری بود.

سلام آنتی عزیزمان
جمله ی بالا که نوشتی مثل ابتدای شروع تحصیلم کابوسهای بی انتها را دوباره برمیگرداند. حیف جانور که براستی ادم وحشتناکی بود. من هم موافقم که دوره ی بعدی اگر شعار "دانش برای همه" عملی نشود مسلمن جنگ بعدی با نخبگان خواهد بود. اکنون هم البته درگیر بذرهای نازا ی گندم و... هستیم و نتیجه اش بقول واندا شیوا خودکشی دستجمعی کشاورزان در هند بود. دهان زمین در کرمان و گرمسار و... از بی آبی باز شد و زمین فروریخت. اخباری که اینروزها کمتر کسی را نگران می کند. با اجرای نمایش کامل ترور و بی امنی کنفرانس آب و هوا و گرم شدن زمین بدون اجازه ی اعتراضی برگزار خواهد شد. در حکومت نظامی جاری در فرانسه و بقیه ی اروپا ، دهانها را به اسم "امنیت" خواهند کوبید.
امید را نباید از دست داد. ما ویروسهایی هستیم با همان "مدرک دکترای سیستم"، نابغه هایی مثل اسنودن و آرون سوارتز... در همان قلب سیستم برای خرابکاری...99% از "جهش های بد" ژنتیکی!
پایان ما تنها کشف راز مغز و مانیپوله ی آن است. بر فراز آشیان فاخته پرواز را به خاطر بسپاریم و امید را مثل گوهری نایاب پنهان کنیم.
من به مقاومت باور دارم که چون سرکوب را میشناسم.
و نیروی عشق که اعتماد می آورد. مشکل اصلی یافتن مکانیزم جرقه زدن همه ی اعصاب همزمان است. معمولن در بیماری سرع پزشکان کانون استارت و شروع تشنج مغز را با جراحی جدا میکنند. اما هنوز کسی نمی داند که چرا این کانون بناگهان شروع به فرستادن سیگنال میکند. سیستم تنها میتواند حذف کند. خودکشی دهد و جراحی کند تا از تشنج جلوگیری کند!
کانونهای استارت و شروع سیگنال را نابود کند. اما نمیتواند جلوی ایجاد آن را بگیرد.
پرفسوری دارم که همیشه روی دوچرخه ای قراضه و لباسهای دست دوم و...
روزی از آزمایشی گفت که زندگیم را عوض کرد. کودکان تا قبل از 6 ماهگی بدون استثنا خوب را دوست داشته و انتخاب میکنند. بشاش به
آزمایش فرمانبرداری میلگرام و زندان استنفورد
http://saytome.blogfa.com/page/stanfordprisonexperiment
باید به آگهی و تبلیغ آنان توجه کرد. آزمایش زندان! "بد" تنها "بد" را بسوی خود می کشد. فاکتور مانیپوله ی "فرصت سرکوب" را در آگهی حذف کنیم و آزمایش را با افراد گوناگون دیگری تکرار کنیم، با یک آگهی خنثی. نتیجه تفاوت خواهد کرد.
اگر به خوب نهادینه شده در ژنتیک موجودی بنام انسان اعتماد کنیم و واقعی باشد، احتمال نجاتمان بعنوان گونه ی انسان زیاد است و از آنجایی که زمین نیز تحت اتوریته ی گونه ی استثمارگر انسان است، شاید معجزه ای رخ دهد و چرخه ی زندگی روی زمین تداوم یابد.
مهم اینکه ماتریکس را خوب بشناسیم و اغوا نشویم.
امروز کودک با خون ماهیانه ی جاری به مدرسه رفت!
میگوید این نوار "بهداشتی" نیاز نیست!
ببین
من هر لحظه در روزمره نشانه های آینده ای بهتر را میبینم. فقط لازم است آنقدر بمانیم تا نهالی ریشه بگستراند. پیوستن ریشه ها خودبخودی است.
میدانم که در سن و سال شماها صبر، کلمه ای بی معنا است.
اما باور کن که راه افتادن نوزاد را نمیتوان یاد داد. دویدنش را نمیتوان با هل دادن تسریع کرد. و خوشبختانه کسی هم نمیتواند این روند را جلوگیری کند.
نه زیاد دور و نه زیاد نزدیک توده ها. توده بپا خواهد شد. نه میتوان دستش را گرفت و نه راه رفتن را یادش داد...
ما کانونهای استارت و شروع تشنج در مغز سیستم باشیم. روز ما فراخواهد رسید. تا آنزمان وقت یادگیری متدها و شیوه ی دفاع از خود و دیگران وجود دارد. باید از نو و باز دوباره ایجاد آتش را از برخورد سنگ آموخت.
جرقه ای زد و پنهان شد. اگر کاهی باشد آن نزدیکی ها، حریق شروع خواهد شد و شاید گسترده هم بشود. با کمی شانس.
اما مهمتر از همه بودن است. و مقاومت در برابر جدا کردن، جراحی کردن و خودکشی دادن. فقط کافی است که زندگیت را زندگی کنی و باور کن که به هیچ نوزادی نمیتوان راه رفتن آموخت یا هلش داد تا تند تر بدود. ریتم زندگی را بیابی آنوقت میدانی که میتوان هنوز و کماکان برای تغییر ی بزرگ امید داشت.
با عشق
و با همبستگی

Rosa گفت...

به نظرم این کاسبی از تن فروشی هم بدتر است.

هند رحم اجاره‌ای برای اتباع خارجی را ممنوع می‌کند

http://www.bbc.com/persian/science/2015/11/151126_l51_100w_india_surrogacy_ban

این خدمات به یک تجارت دو میلیارد و ۳۰۰ دلاری بدل شده و طبق تخمین های دولت هند هر سال ۵ هزار نوزاد به این شیوه در هند متولد می شوند

روز خشونت به زنان مبارک!
ما همه نارنجی هستیم!

"With two women killed a week in the UK due to domestic violence cuts, there's no way we can stop fighting,"

Protesters storm red-carpet premiere of UK women's rights film 'Suffragette'
"dead women don't vote"

https://youtu.be/gfYwoiG5DhY

http://www.reuters.com/article/2015/10/08/us-filmfestival-london-suffragette-idUSKCN0S12HZ20151008

پیمان جان
میبینی که سرمایه داری چگونه زنان را ماشین جوجه کشی کرده! داشتم با دل خوش مقاله ی یک مائویست را در معرفی افتخار آمیز فیلم اخیر جنبش سافرجت
می خوانم
http://www.azadi-b.com/J/2015/11/post_5.html

باری
اگر حق رای چیزی را عوض می کرد، ممنوع میشد برای همیشه! میشود دید که سیستم انعطاف زیادی دارد. زنان به خواست خود کالا شده و ماشین جوجه کشی.
تنها استفاده از «عمل مستقیم» و نیروی جنبش زنان تحسین بر انگیز است. هرف اما تا نوک دماغ گذاشته شد. حیف اینهمه جان فشانی.
کماکان خوکها انتخاب میشوند.
دور از جان خوک البته.

ناشناس گفت...

merci rofega estefade kardam dorste bayet zendegi kard ba reng ne birang merci