tag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post1965740591813891388..comments2024-03-14T00:10:36.052+01:00Comments on آرشیو رزا: فیلم مارش اعتراضی آنارشیستها در یونان در حمایت از نیکوس رومانوس RosaArchivhttp://www.blogger.com/profile/02932756887891742685noreply@blogger.comBlogger31125tag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-14808700034850965922014-12-10T08:50:58.730+01:002014-12-10T08:50:58.730+01:00خوب خوش آمدی رفیق
به جمع ما دیوونه ها
:)
باشه الان...خوب خوش آمدی رفیق<br />به جمع ما دیوونه ها<br />:)<br />باشه الان پاسورد را عوض میکنم<br />هر وقت وقت هم کاری داشتی بگو<br />تا مطالبت را خود گردان، خودت پابلیش کنی<br />از آشنایی باهات خوشحالم<br />عشق <br />همبستگی<br />و اعتماد متقابل<br />ما؟<br />پیروزیم:)RosaArchivhttps://www.blogger.com/profile/02932756887891742685noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-54874918295110972562014-12-09T23:12:45.473+01:002014-12-09T23:12:45.473+01:00حماقت که چه عرض کنم
دیوانه ای تو
ندیده نشناخته پسو...حماقت که چه عرض کنم<br />دیوانه ای تو<br />ندیده نشناخته پسورد رو داد به ما<br />مرسی از پسورد<br />ریسکت انقلابی اتوماتیک عضوگیری و یارگیری میکنی D:<br />خیلی باحالی دمت گرم<br />نه بخاطر پسورد بلکه واقعا جزئی از پایینی ها هستی<br />یادت باشه تغییرش بدی کار گوگل که حساب کتاب نداره یه وقت بخاطر تغییر ای پی اگر لاک شد یا مشکلی پیش اومد نگی تقصیر این چریک ها بود D:<br />Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-71585890291286866792014-12-09T21:17:33.352+01:002014-12-09T21:17:33.352+01:00این ربطی به آنارشی نداره و اثباتش!
آخرین باری که ی...این ربطی به آنارشی نداره و اثباتش!<br />آخرین باری که یکی را از سرما به خانه آوردم دوستم گفت: تجاوز!<br />خوب بدون اعتماد نمیشه...<br />ما در برابر سیستم مجبوریم به عشق و اعتماد ریسک کنیم...<br />مسعود و وحید و... و همه هر کدام بسیار مستقل هستند و اگر تاکنون تریبون خود را ندارند، خواهند داشت.<br />آنارشی تشکیلات داره...<br />اما نه هیرارشیکال.<br />Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-68102488343416400622014-12-09T20:29:21.256+01:002014-12-09T20:29:21.256+01:00"این چرت و پرتها چیه؟"
منظورم این بود ک..."این چرت و پرتها چیه؟"<br /><br />منظورم این بود که این یک روند طبیعیه ربطی به آنارشی و چریک هم نداره باید مراقب زحمات بود ...<br /><br />ولی خیلی قضیه جالب شد یک بسیجی هم میتونه بیاد با گفتن کمی "چرت و پرت" پسورد وبلاگی رو که سالها با دوستانت توش نوشتید رو بگیره و وبلاگ رو ساقط کنه...<br />یعنی تمام کامنتهایی که امثال وحید و مسعود و غیره با جان و دل نوشتن امکان داره با "چرت و پرت" و دروغ یک بسیجی حذف بشه تا با این حماقت ثابت شه آنارشی مثلا تشکیلات نداره و با همت خرد جمعی برپا میشه!<br />باشه ..<br />البته هنوز این حماقت ثابت نشده من ایمیل دادم بهت ببینم چی میشه!Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-68592754084939528502014-12-09T19:57:45.489+01:002014-12-09T19:57:45.489+01:00نوشتی: تو فقط میخوای من عضو ساده ای از وبلاگ باشم ...نوشتی: تو فقط میخوای من عضو ساده ای از وبلاگ باشم یعنی فقط نویسنده باشم و با این عضو ساده بودن من نمیتونم وبلاگتو حذف و غیرفعال کنم دقیقا مثل تشکیلات چریکها، عضوها کارهای اصلی مثل منحل کردن تشکیلات یا دسترسی به تمام اطلاعات رمزی رو نمیتونن انجام بدن و داشته باشند ...<br />رزا: لول<br />این چرت و پرتها چیه؟<br />یاد جوک گاوها و ایسم ها افتادم!<br />آنارشیستها گاوها را رها میکنند و بدلیل مخالفت با استثمار، شیرشان را نمیدوشند!<br />خوب در مورذ آنارشا فیمنیستها اینه که گاوها قراره شیر را بدوشند!<br />من میگم اختیار کامل، تو میگی عضو ساده!<br />من اصلن نمیدانم چگونه عضو ساده یا کادر یا رهبر یا خدا!<br />کُلی نوشتم علیه سلسله مراتب و ... <br />حالا میگی مثل چریکها!<br />ببین <br />یا هستی با ماها یا نیستی!<br />من آنارشیستم. یعنی ما کادر، عضو ساده، هوادار... اینها نداریم!<br /><br />فوقش بلاگ را حذف کنی...<br />اگر برایت چیزی را تغییر میدهد بکن...<br />شاید هم نکنی و اینطوری خوانندگان با یک فرد جدید و ایده های جدید و سوالهای جدید آشنا میشوند.<br />به هر حال به ریسک آن می ارزد.<br />پس ایمیل کن برات بفرستم.<br />در ضمن اگر خواستی کس دیگری را بیاری حتمن قبلش بگو.<br />منظورم دادن پاسورد و ایمیل است.<br /><br />من الان تعیین میکنم که تو باشی. چند وقت دیگر هم تو تعیین میکنی که دیگری باشد.<br />خوب در خانه های کلکتیو هم همینطور است. اینکه کسی فرد جدید را می آورد و...<br />این رتبه و مقامی به من نمیدهد.<br />تبلیغاتچی هم فحشه. که من در واقع بتو ندادم و تازه گفتم که نیستی.<br />میسیونر و تبلیغاتچی منظورمه...<br />خوب حالا دست و آستینها را بالا بزن برای کار!<br />در هر دو صورتش<br />آپدیت یا حذف <br />فاکتور لذت را فراموش نکن. کار بدون لذت یعنی استثمار.<br />خوش آمدی<br />رزا <br />Rosahttp://www.archiverosa.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-42431113756087311302014-12-09T19:26:37.774+01:002014-12-09T19:26:37.774+01:00"در مورد سیاهکل هم البته زیاد چاخان نکن!"..."در مورد سیاهکل هم البته زیاد چاخان نکن!"<br /><br />خالی رو کسانی میبندن که در پی شهرت و یا آبروداری و یا کسب قدرت هستند خوشبختانه من هیچ سهمی از اینها ندارم و نمیخوام که داشته باشم، تا اونجایی که شنیدم و متوجه شدم شور و شوق زیاد در لاهیجان وجود داشت و همچنان بعضی لاهیجانیها با افتخار از اون واقعه صحبت میکنند بهرحال ما که نبودیم ولی اگر بودیم حس خوبی میداشتیم ...<br /><br /><br /><br />Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-37600778858610198142014-12-09T19:03:03.908+01:002014-12-09T19:03:03.908+01:00خودم کامنتی که حذف شد رو کپی داشتم:
(((کامنت آخرت...خودم کامنتی که حذف شد رو کپی داشتم:<br /><br />(((کامنت آخرتو الان دیدم مثل اینکه همزمان در حال کامنتیدنیم..<br /><br />"چون تو بمانند بسیاری از ما جوینده هستی و نه تبلیغاتچی"<br /><br />پس اگر تبلیغاتچی باشم پسوردتو نمیدی درسته؟<br />چرا؟<br />تو کی هستی که تشخیص میدی من تبلیغاتچی هستم یا نه؟<br />چرا اصلا تو باید تعیین کنی؟<br /><br />تو فقط میخوای من عضو ساده ای از وبلاگ باشم یعنی فقط نویسنده باشم و با این عضو ساده بودن من نمیتونم وبلاگتو حذف و غیرفعال کنم دقیقا مثل تشکیلات چریکها، عضوها کارهای اصلی مثل منحل کردن تشکیلات یا دسترسی به تمام اطلاعات رمزی رو نمیتونن انجام بدن و داشته باشند ...<br />بهرحال تو دنیایی زندگی میکنیم که باهوشترین ها جز سازمانهای اطلاعاتی سرمایداران هستند و جاسوسی یک ابزار برای سرکوبه ...)))Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-84693353645125353112014-12-09T14:45:29.362+01:002014-12-09T14:45:29.362+01:00الان آمدم و 2 باره باید برم.
آدرس یک ایمیل تقریبن ...الان آمدم و 2 باره باید برم.<br />آدرس یک ایمیل تقریبن مُرده همان پاسورد بلاگ هست.<br />ایمیل بزن به ایمیلی که نوشتم و پاسورد را میفرستم.<br />در مورد سیاهکل هم البته زیاد چاخان نکن!<br />به روستاییان گفته بودند خرابکار و راهزن آمده...<br />البته من آنموقع نبودم و خیلی بعدها از عموهایم بعد از انقلاب شنیدم که افسوس میخوردند (شمالی هستند) و آنوقتها هم بچه بودند و نمیدانستند خرابکار نبودند و چریک بودند!<br />در مورد کامنت راستش وقت آپدیت کردن خودت هم میتونی سری به هرزنامه بزنی که برخی مواقع کامنتهای ملت را اتوماتیک میبره آنجا و دیده نمیشه. با یک تیک میتوانی بگی هرزنامه نیست و با همان تاریخ میبره به قسمت نظرها و از هرزنامه در میاد.<br />در ضمن ببین چرا در تنظیمات هر بار کُد لاتین میخواد. من تنظیم کردم روی خیر!<br />ولی باز کُد میخواد. رفقای خارجی ام میگویند که کامنتها را خود برادر بزرگ داره چک میکنه.<br />پس حتمن رفتی داخل با فیلتر شکن برو.<br />اگر با آکانت امریکا بروی شاید بازی در بیاره. بعدن برات مینویسم.<br />با آی دی اروپا تا حالا مشکل ورود نداشتم!<br />فعلن تا بزودی.<br />ممنون از گرفتن مسئولیت آپدیت.<br />رزا<br />Rosahttp://www.archiverosa.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-38967932405122199832014-12-09T09:47:07.595+01:002014-12-09T09:47:07.595+01:00راستی فکر کنم یکی از کامنتامو ترور انقلابی کردی D:...راستی فکر کنم یکی از کامنتامو ترور انقلابی کردی D:<br /><br />نمیدونم چرا :-؟ خدا بخیر بگذرونه<br /><br />البته راضی ایم به رضای خدا همین تعدادی هم که منتشر کردی رو خدارو شاکریم!<br />Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-79055941903869806862014-12-09T09:36:05.750+01:002014-12-09T09:36:05.750+01:00"گرفتن حق را خود افریقا و خوزستان باید بگیرد...."گرفتن حق را خود افریقا و خوزستان باید بگیرد.<br />این یک کار جمعی است و نمیتوان اسلحه گرفت و بعنوان اقلیتی چریک ملت را به حقشان رساند."<br /><br />این جمله ام در مورد این بود که صمد قصدش دزدی سیستماتیک نبود بلکه هدف والاتری داشت ...<br /><br />بهرحال<br />شاید اقلیتی چریک از اون منطقه به این نتیجه رسیدن که مسلحانه هم میشه حق رو گرفت.<br />من درمورد چریک های کمونیست حرف میزنم اصلا مگه میشه کسی گمونیست باشه و توده ای عمل نکنه بدون دخالت توده ها عمل کنه؟ اینکه مغایره با کمونیزمش....<br /> به نظر من چریک های سیاهکل همون توده های کمونیست بودند که عضوها از اطراف همان منطقه بطور داوطلب به سیستم وارد میشدند...<br />حالا یک سری داستان سرایی ها هست در مورد اینکه اینها تحصیل کرده بودند نمیدونم روشنفکر بودند فلان و بسیار ..<br />ما که رفتیم لاهیجان و سیاهکل مردم یه چیز دیگه میگفتند از شور و شوق اون زمان و پیوستن به مبارزه میگفتند از مادرهای پیری میگفتند که برای چریک ها با جان و دل غذا درست میکردند از جوگیری جوانها و احساسات بلندپروازانه میگفتند ... در کل اگر چریکها قرار باشه همراه توده ها نباشند بدرد نمیخوره و چیزی رو عوض نمیکنه و اتفاقا امنیت نسبی رو هم بخطر میندازه ...Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-57461940378340233672014-12-09T09:15:03.410+01:002014-12-09T09:15:03.410+01:00کامنت آخرتو الان دیدم مثل اینکه همزمان در حال کامن...کامنت آخرتو الان دیدم مثل اینکه همزمان در حال کامنتیدنیم..<br /><br />"چون تو بمانند بسیاری از ما جوینده هستی و نه تبلیغاتچی"<br /><br />پس اگر تبلیغاتچی باشم پسوردتو نمیدی درسته؟<br />چرا؟<br />تو کی هستی که تشخیص میدی من تبلیغاتچی هستم یا نه؟<br />چرا اصلا تو باید تعیین کنی؟<br /><br />تو فقط میخوای من عضو ساده ای از وبلاگ باشم یعنی فقط نویسنده باشم و با این عضو ساده بودن من نمیتونم وبلاگتو حذف و غیرفعال کنم دقیقا مثل تشکیلات چریکها، عضوها کارهای اصلی مثل منحل کردن تشکیلات یا دسترسی به تمام اطلاعات رمزی رو نمیتونن انجام بدن و داشته باشند ...<br />بهرحال تو دنیایی زندگی میکنیم که باهوشترین ها جز سازمانهای اطلاعاتی سرمایداران هستند و جاسوسی یک ابزار برای سرکوبه ...Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-29487852523680709022014-12-09T08:54:12.811+01:002014-12-09T08:54:12.811+01:00"راستش از اینکه نوشتی بچه های ثروتمندان نباید..."راستش از اینکه نوشتی بچه های ثروتمندان نباید الدوز را بخوانند، خنده ام گرفت..."<br /><br />من ننوشتم صمد در مقدمه الدوز و کلاغ ها اینو گفته!<br />بذر کینه میپاشه اما این کینه ی عمیق نیست یک نوع تلنگره در ذهن کودک فقیر برای افتخار کردن به خودش و منزوی نشدن، کودک فقیری که جز شرم و پنهان کردن فقرش چیزی برای از دست دادن نداره، صمد کار میکنه رو ذهن بچه ها که قدرتمند باشند برای فهم و چرایی فقر ...<br />برای ادامه زندگی ...<br />اطمینان دارم اون آنارشیستهای دزد هم دوستان و آموزگارانی چون صمد داشتند و اگر نداشتند بهرحال در جمعی بودن که بطور غیرمستقیم این ایده هارو دریافتند (ایده = امید به ادامه زندگی و پشت کردن به یاس و ناامیدی)<br /><br /><br />"موضوع اینه که من از بیچارگی میدزدم و صمد در حال تربیت دزد است!"<br /><br /><br />من با داستانهای صمد دزد نشدم فهمیدم دنیا اون چیزی نیست که پدر و مادر و تلویزیون میگن باید مثل ماهی سیاه ماجراجو و گستاخ باشی تا دنیارو درک کنی...<br /><br />"یعنی کودکانی (چریکها) که از زن بابا (سرمایه داری) برای خانواده کلاغه (خلق) میدزدد."<br /><br />نه کلاغ و عروسکهای تو داستانهاش همگی در حال همزادپنداری و رفاقت با بچه ها هستند این فراواقعگرایی مخصوص ادبیات کودکانه، کلاغ و الدوز دیالوگ های برابر دارند و همدردند، تشبیهت درست نیست چون هردو خلقند ...<br /><br />"هیچوقت فکر کرده ای که کتاب، پوشاک و غذا و اتوبوس و قطار و... همگی باید مجانی باشه؟"<br /><br />با صمد بهرنگی بچه متوجه میشه که نه تنها پولی نباید بده و از این که پول میده عصبانی میشه چون پول زوره و وقتی حرفهای کلاغه رو میشنوه در مورد دنیایی که هیچکس کار نمیکنه و همه شاد و خوشحالند به این فکر هم فرو میره که چرا راننده اتوبوس و اشپز غذا عصبانی هستند و چرا کارهای سختی دارند!؟<br />و این تلنگرها و جرقه ها پوسته ی ارتجاعی رو که همون اخلاقیات دروغینی که توسط معلمها و پدر و مادر و .. بوجود اومده رو میشکنه و کودک دوباره تبدیل به کودک با مغز خالی ولی در عطش دریافت پاسخ های عمیق میشه ...<br /><br /><br />"دقت کن که در اینجا کلاغه دارد به الدوز خط میدهد، صابون بدزد و به زن بابا دروغ بگو. الدوز هم احتمالن بچه فئودال است مثل پویان و در کوه صابون غرق!<br />الدوز قراره رابین هووود بشه!"<br /><br /><br />لنین هم وضعش خوب بود چگوارا هم میتونست میلیونر بشه انگلس هم پولدار بود و هزاران مثال دیگر<br />ولی اینها دوست محرومان بودند...<br /><br /> صمد ارزشی قائل نمیشه برای پولدارهایی که "به بچه های کارگر محل نمیگذارند"<br /><br />شما بعنوان انتی فاشیست میتونی برای فاشیست ها وقت بگذاری؟<br />با وجود میلیونها محروم الویت شما فاشیست هاست یا محرومین؟<br />البته اگر انسانی بری جلو رندم انتخاب میکنی ...<br />بهرنگی کودکان محروم رو انتخاب کرد ولی کتابهاش قفل و زنجیر نداشت که به دست پولدارها نرسه با اون جمله میخواد نظر بچه پولدارهارو هم جذب کنه در راه همبستگی با فقرا ...<br />راه آموزش به پولدارها همینه، نشان دادن ارزش واقعی بچه های کارگر و محروم<br /><br />نمیدونم کجا داشتم میخوندم که ماشین یه بنده خدای سرمایداری رو ترکوندید!<br />وقتی چیزی از شما گرفته میشه باید چیزی رو از طرف مقابل بگیرید این حق گرفتن رو اسمش رو گذاشتن دزدی اسمش رو گذاشتن ترور اما بهرحال یک عمل قهرآمیزه که نباید وجود داشته باشه اما اجباره ...<br /><br />"چون تو هم نخواهی خواست که کودکت (کودک احتمالی ات) با کیف مدرسه ی همشاگردی اش بخانه بیاید؟!"<br /><br />اگر داشتم دلیل دزدی و چگونه بوجود اومدن دزدی و بد بودن دزدی رو بهش میگفتم ولی این رو هم بهش میگفتم اگر من مردم و روزی جایی گرسنه بودی یا اطرافیان محرومت داشتند از گشنگی میمردند حتما مثل رابین هود و ژانوالژان D: از مال سرمایداران بزن و بین خودت و دوستانت تقسیم کن ...<br />البته بهش یاداور میشدم کیف مدرسه ای همشاگردیش رو نزنه چون بعضی پدر مادرها سختگیرند و تا دم مرگ بچه های بی عرضه شون رو میزنند و اینکه اون بچه زحمتکشه زیرا برای تحصیل علم به مدرسه اومده و روزی به تو و دیگران کمک خواهد کرد ...<br /><br /><br />البته این مطالب رو یکدفعه و یکشبه و کلی نمیگم بهش بعد از سالها اموزش در مورد اینکه سرمایه چیه سرمایدار چیه این وصیت رو بهش خواهم کرد :D<br /><br /><br /> "در مورد پاسورد بلاگ هم ایمیل بده تا برات بفرستم."<br /><br />وبلاگ که پسورد نداره اگر ایمیل بدم باید پسورد جی میلتو بدی؛ باشه؟Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-35826562957410430522014-12-09T08:21:25.164+01:002014-12-09T08:21:25.164+01:00نوشتی: منظور صمد پس گرفتن حق است ...
رزا: گرفتن حق...نوشتی: منظور صمد پس گرفتن حق است ...<br />رزا: گرفتن حق را خود افریقا و خوزستان باید بگیرد.<br />این یک کار جمعی است و نمیتوان اسلحه گرفت و بعنوان اقلیتی چریک ملت را به حقشان رساند.<br />آنارشی در صدد همکاری با اجتماعاتی است که برای برابری برپا خواسته اند و تشویق خودسازماندهی برای گرفتن حق... حال این حق ابتدا سهمی از تولیدات است و شاید روزی دگرگونی رادیکال و ریشه ای کل مناسبات اجتماعی باشد.<br />در مورد طبقه ی کارگر<br />این طبقه چه کسانی است؟<br />آنارشی تمام ستمدیدگان را فرا میخواند. تمام آنهایی را که این سیستم را نمیخواهند. <br />زنان، همجنسگرایان پناهجویان بی حق ها و مورد تبعیض قرار گرفته ها و...<br />آنها در زیر نام کارگر و زیر چتر آنها بعنوان تولید کننده نمی گنجند.<br />بی نام ها نامی ندارند.<br />شاید ستمدیدگان فعلن نام خوبی باشد برای ما.<br />چون کارگر میتواند مرد باشد و سفید باشد و دگرجنسگرا باشد و گوشتخوار باشد و ....<br />و خود در سیستم سلسله مراتبی در بالای کارگر مهاجر، زنان، سیاهان، همجنسگرایان، گیاهخواران و... قرار بگیرد.<br />پس آنارشی خواهان تسلط کارگران و مدیریت جامعه توسط آنان نمیباشد.<br />و هر گروهی از این ستمدیدگان باید برای رفع ستم و داشتن حق برابر خودسازماندهی کند و قدرت را پخش کند و در مدیریت جامعه اشتراک کند تا قدرت پخش شود و در واقع دست گروه خاصی نیاشد یعنی قدرت لغو شود.<br />تضاد شهر و روستا، زن و مرد، کودک و بزرگسال، دگرجنسگرا/همجنسگرا و زمین/ انسان و بهره کشی از گروههای پایین هرم سلسله مراتب باید لغو شود.<br />این کار را نه طبقه ی کارگر میتواند و نه چریک و نه گروهی متشکل در سلسله مراتب حزبی و نه رابین هوود!<br />ایجاد ساختارهایی کپی نشده از سیستم اما میتواند.<br />امروز باید شب در کتابخانه باشم تا کودک آنگونه که میخواهد بدون حضور من و آتوریته ی والدین کُل فضای خانه را در اختیار داشته باشد.<br />انقلاب در یک لحظه بمانند آتشفشان نیست.<br />انقلاب ابتدا از مغز ها شروع میشود.<br />اولین و بزرگترینش شاید زیر سوال بردن اقتدار خود است و حل تضاد کودک/بزرگسال و والدین. <br />هر وقت از اقتدار خود صرفنظر کنی آنوقت امید جامعه ای بدون سلطه بیشتر خواهد شد.<br />در مورد این بلاگ هم هدف اشتراک است و من نیز اگر بخواهی تو را در این پروژه از تولید به مصرف مشترک میکنم. هر زمان خواستی ایمیل کن تا مطالبت را بدون فیلتر من یا دیگری پابلیش کنی.<br />برای من شخصن افتخار است که از این تریبون حرفهایت را با مردم در میان بگذاری.<br />چرا؟<br />چون تو بمانند بسیاری از ما جوینده هستی و نه تبلیغاتچی!<br />دستانت را در همکاری و تعاون میفشاریم...<br />Rosaroshan2012@gmail.com<br /><br />Rosahttp://www.archiverosa.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-75204478025477103392014-12-09T07:44:41.469+01:002014-12-09T07:44:41.469+01:00رزا: خوب من بعنوان یک آنارشیست! میگویم کلاغه خودش ...رزا: خوب من بعنوان یک آنارشیست! میگویم کلاغه خودش باید راههای تقسیم ثروت را پیدا کنه.<br />در قصه ی صمد که نوشتی، کلاغه با یک توطئه قرار است از تولید انبوه خانواده توسط فرزند خانواده بعنوان واسطه استفاده کنه. البته تضاد کودک با نامادری (زن بابا) در اینجا مورد استفاده قرار گرفته...<br />کلن باید بدانیم که کلاغه (خلق، مردم و توده ها) این ماموریت دزدی صابون (دزدی از سرمایه دار) را به الدوز نداده اند. بلکه نویسنده (صمد) در خیال خود این ماموریت را به الدوز ها (کودکان و نوجوانان و جوانان ) میدهد...<br />برای همین هم هست که در خیزش سیاهکل دهقانها و روستاییان الدوز (چریکها) را تحویل پلیس و ژاندارم شاه میدهند.<br />باری<br />آنارشی فقط برای دفاع از خود اسلحه بدست میگیرد. بساط روابط پولی را سمبولیک با آتش زدن پول و بانکها نشان میدهد چون پول کاغد است و ارزش ندارد(بانک ساختمان است خراب میشود و بطوری که صدمه ای به جان کسی نخورد) <br />من نیز کتاب میدزدم و چون دانش باید در دسترس همه باشد. دانش نباید انحصاری باشد. پول نداشته باشم و ببینم کس دیگری ندارد و جلوی چشم کودک دارد یک مرغ یخزده بلند میکند، برایش از نابودی تولید انبوه میگویم که بدریا ریخته میشود برای ثبات قیمت. و اینکه شکم گرسنه اجباری ندارد. و برای اینکه کودک طبق ارزشهای آموخته از جامعه دزد مُرغ را به صندوقدار لو ندهد.<br />برای اینکه کودک خارج از تماشای دزدی به نیاز و احتیاج مردم بپردازد و مانند بقیه ی تماشاگران خواهان مجازات دزد نباشد.<br />و شاید روزی این مناسبات را در تقسیم ثروت ناعادلانه بداند و خواهان عوض شدن آن شود.<br />و نگوید: دزدی گناه کبیره است و مجازات دارد و...Rosahttp://www.archiverosa.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-25294252499534197492014-12-09T07:20:03.659+01:002014-12-09T07:20:03.659+01:00نوشتم: "من البته مشکلی با خود دزدی ندارم. خود...نوشتم: "من البته مشکلی با خود دزدی ندارم. خودم هم پول خرید یک کتاب را ندارم، و دنبال بلند کردنش هستم"<br /><br />نوشتم: "صمد هم در واقع فکر نمیکنم اگر کودکی میداشت در همین سیستم راه دزدی و دروغ و از دیوار خانه ی مردم بالا رفتن را بهش می آموخت..."<br /><br />نوشتی: این ترویج کتاب دزدی تو دقیقا مثل آموزش بالا رفتن از دیوار سرمایدارهای صمد بهرنگیه...<br /><br />نوشتی: بهرحال من که فرقی نمیبینم بین دزدی اون آنارشیست ها با چریک ها و دزدی تو با دزدی صمد، فقط فکر میکنم تو یه کله و مستقیم میخوای آرزوها و ایده الهات رو همینجا برپا کنی ولی امثال صمد میدونن این مسیر بسیار طولانیه ...<br /><br />رزا: موضوع اینه که من از بیچارگی میدزدم و صمد در حال تربیت دزد است!<br />یعنی کودکانی (چریکها) که از زن بابا (سرمایه داری) برای خانواده کلاغه (خلق) میدزدد.<br />دقت کن که در اینجا کلاغه دارد به الدوز خط میدهد، صابون بدزد و به زن بابا دروغ بگو. الدوز هم احتمالن بچه فئودال است مثل پویان و در کوه صابون غرق!<br />الدوز قراره رابین هووود بشه!Rosahttp://www.archiverosa.blogspot.compot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-49123521270158162602014-12-08T17:03:15.590+01:002014-12-08T17:03:15.590+01:00الان از استثمار مضاعف! برگشتم و حتمن با دقت کامنتت...الان از استثمار مضاعف! برگشتم و حتمن با دقت کامنتت را میخوانم و اگر جواب احتمالی داشتم مینویسم.<br />اما راستش از اینکه نوشتی بچه های ثروتمندان نباید الدوز را بخوانند، خنده ام گرفت...<br />امیر پرویز پویان یک بچه فوق پولدار بود، جزنی هم وقت تیربارانش در تپه های اوین از من و ما بیشتر پول داشت.<br />در مورد پاسورد بلاگ هم ایمیل بده تا برات بفرستم.<br />تقسیم کارها همیشه خوب است. بلاگ فقط یک تریبونه و روزی 300 تا 400 نفری کلیک میکنند و اطلاع رسانی است فقط، نه کمیته ی مرکزی تشکیلات! یا چاپخانه ی حزبی یا سلاح و...<br />هیچوقت فکر کرده ای که کتاب، پوشاک و غذا و اتوبوس و قطار و... همگی باید مجانی باشه؟<br />من به کودکم همیشه گفته ام که اینهمه پول زور است که ما را مجبور کنند وقت باارزش زندگی مان را برای اینهمه در اختیارشان بگذاریم.<br />اغلب کتابها مجانی است، بجز کتابهای علمی.<br />برای انحصار دانش در دست اقلیتی...<br />بجای توجیه دزدی بهتر است اغلب سیاست چرایی پرداخت پول در برابر کالا و خدمات را به کودکان توضیح داد تا آنان روزی حق خود بدانند که "مجانی" از سرویس اتوبوس و قطار استفاده کنند مثل اعتراضات جوانان و مردم برزیل...<br />یا اینکه «دانش در اختیار همه»<br />مجانی بودن اینترنت و آنلاین کردن کتابها، مقالات و....<br />یعنی تبلیغ ایده ی اشتراک و نه دزدی.<br />چون تو هم نخواهی خواست که کودکت (کودک احتمالی ات) با کیف مدرسه ی همشاگردی اش بخانه بیاید؟!<br />در ضمن هیچ چریکی از هیچ کارگری اجازه نخواست که "آزادش" کند.<br />بر طبق نظریات مارکس اما مسئولیت آزاد سازی بشریت! روی شانه ی طبقه کارگر گذاشته شد. بعدش لنین همین وظیفه را روی دوش حزب و چریکها بعدها وظیفه ی "آزاد سازی" را به خود محول کردند.<br />آنارشی یعنی هر گروهی خود رها گردان است و هر فرد خود را آزاد کند.<br />این مسئولیت آزاد سازی به "نمایندگی" انجام نمیشود...Rosahttp://www.archiverosa.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-51080432711892098202014-12-08T15:18:54.120+01:002014-12-08T15:18:54.120+01:00"من البته مشکلی با خود دزدی ندارم. خودم هم پو...<br />"من البته مشکلی با خود دزدی ندارم. خودم هم پول خرید یک کتاب را ندارم، و دنبال بلند کردنش هستم"<br /><br />"صمد هم در واقع فکر نمیکنم اگر کودکی میداشت در همین سیستم راه دزدی و دروغ و از دیوار خانه ی مردم بالا رفتن را بهش می آموخت..."<br /><br />این ترویج کتاب دزدی تو دقیقا مثل آموزش بالا رفتن از دیوار سرمایدارهای صمد بهرنگیه...<br /><br />بهرحال من که فرقی نمیبینم بین دزدی اون آنارشیست ها با چریک ها و دزدی تو با دزدی صمد، فقط فکر میکنم تو یه کله و مستقیم میخوای آرزوها و ایده الهات رو همینجا برپا کنی ولی امثال صمد میدونن این مسیر بسیار طولانیه ...<br /><br />از اونجایی که برپایی تمام خصلت های خوب انسانی را که میلیونها سال زیر یوغ قدرتها، نابود و فاسد و کذایی و مصنوعی شده رو میخوای تو همین زمینی که در اختیار قدرتهاست بدست بیاری، مسلما باید هم مخالف اون نقشه کشی های تشکیلاتی باشی چون هم مسیر سخت تری داره هم طولانی تره و هم از ابزار همین قدرتها استفاده میشه ....<br /><br />"اگر مجبور شویم مانند انقلاب اسپانیا، جیاپاس و اکنون کوبانی برای دفاع از زندگی خود اسلحه بدست خواهیم شد"<br /><br />"اگر در مدرسه ی اشتراکی دزدی بشه پس در کمونیزم هم دزدی میشه"<br /><br />پس بدون سلاح پیروزی آنارشیستی شما بدست نمیاد همونطور که بدون دزدی پیروزی گروه های دیگر ...<br /><br /><br />اگر چریک و کمونیست هدفش آزادی خلق و کارگر است بخاطر برپا کردن انسانیت است اینکه چریک و کمونیست دست گذاشته روی کارگر برای این است که کارگران مثل طبقات بالایی در جنایات و سرکوب و کثافت کاریها دست نداشتند و سهمی درش ندارند و این فقط کارگران بودند که تولید و آبادسازی زمین رو به عهده داشتن...<br /><br />چریک ها و کمونیست ها از مریخ نیامدند از همین کارگرانی هستند که به سلاح آگاهی دست پیدا کردند اینکه پیشاهنگ و نماینده هستند باید با انتخاب کارگران باشد وگرنه چه فایده دارد؟ مثل خود شما که وبلاگی تهیه کردید و مخاطبی دارید مسئول تهیه وبلاگ شمایی و امثال مایی که میخوانیم هم این وبلاگ را برای خواندن انتخاب کردیم، شما هیچگاه پسورد وبلاگت رو به من نمیدی چون بهرحال مسئولیت تهیه رو بعهده گرفتی، همونطور که یک تشکیلات نمیتونه تسلیحات و نظمی رو که تهیه کرده به سرمایدارها بده چون بهرحال مسئولیتی رو برعهده گرفته...<br /><br /><br />"کمک به بینوایان بعنوان "حماقت" ارزشگذاری میشود"<br /><br />منظور صمد برپایی کنسرت های گدایی و انجمن های خیریه در جایی مثل آفریقا است که بچه هایشان روی گنج نشسته اند گنجشان غارت ولی دو یورو دو یورو به اینها کمک میشود منظور صمد خوزستان است که نفت و گاز دارد ولی مردمش در سرما یخ میزنند و گدایی مسئولان را میکنند <br />منظور صمد پس گرفتن حق است ...<br /><br /> <br />___________________________<br />هیچ بچه عزیز دردانه و خودپسندی حق ندارد قصه من و اولدوز را بخواند بخصوص بچههای ثروتمندی که وقتی توی ماشین سواریشان مینشینند، پز میدهند و خودشان را یک سر و گردن از بچههای ولگرد و فقیر کنار خیابانها بالاتر میبینند و به بچههای کارگر هم محل نمیگذارند.<br />___________________________<br /><br />Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-8592801008974359402014-12-07T13:44:15.496+01:002014-12-07T13:44:15.496+01:00راستی
ببین چرا در هر گروهی که کوکتل مولوتوف میپران...راستی<br />ببین چرا در هر گروهی که کوکتل مولوتوف میپراند حداقل یک یا دو نفر با کپسول خاموش کننده ی آتش وجود دارد!<br />اگرچه این رفقا احتمال فرارشان سخت تر است و بمراتب بیشتر احتمال دستگیری دارند.<br /><br />آنارشیسم نتیجه نخواهد داد، مگر اینکه مردم مزیت اتحاد را فهمیده باشند و بدانند چگونه<br />طرحی از زندگی اجتماعی را سازماندهی کنند که در آن دیگر نشانی از زور و خشونت نباشد.<br />مالاتستا<br />Rosahttp://www.archiverosa.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-35371566354873062162014-12-07T13:39:42.643+01:002014-12-07T13:39:42.643+01:00نوشتی: به زعم صمد تنها در جامعه بی طبقه است که اصو...نوشتی: به زعم صمد تنها در جامعه بی طبقه است که اصول اخلاقی معنا دارد.<br /><br />رزا: در همین سیستم اتفاقن همه ی اینها معنا دارد...<br />منظورم بین آنارشی و مردمی که خواهان دگرگونی سیستم هستند معنا دارد...<br />صمد هم در واقع فکر نمیکنم اگر کودکی میداشت در همین سیستم راه دزدی و دروغ و از دیوار خانه ی مردم بالا رفتن را بهش می آموخت...<br />:)Rosahttp://www.archiverosa.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-54385098852944911212014-12-07T13:35:07.369+01:002014-12-07T13:35:07.369+01:00نوشتی: به زعم صمد تنها در جامعه بی طبقه است که اصو...نوشتی: به زعم صمد تنها در جامعه بی طبقه است که اصول اخلاقی معنا دارد.<br />رزا: در همین سیستم اتفاقن همه ی اینها معنا دارد...<br />دقیقن بدلیل اینکه انسان خوب و صادق بودن در این سیستم، احمق بودن مُهر میخورد و اینگونه انسانها اصولن در سلسله مراتب پایین تر نگهداشته میشوند و زرنگی و کلاهبرداران بالاترند... جامعه باید تغییر کند.<br />انقلابی در مناسبات کنونی، انقلابی در رفتار انسانها هست.<br />اینکه این هیرارشی قدرت، دگرگون شود.<br />احترام و دوستی بر پایه ی نژاد ثروت، جنسیت و رتبه در سلسله مراتب نباشد... Rosahttp://www.archiverosa.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-57167455889556628512014-12-07T13:13:10.906+01:002014-12-07T13:13:10.906+01:00نوشتی: صمد بهرنگی آموزش راستگویی، نظافت، با قاشق و...نوشتی: صمد بهرنگی آموزش راستگویی، نظافت، با قاشق و چنگال غذا خوردن، با ادب بودن، کمک به بینوایان، احترام به بزرگترها را ارزش اخلاقی نمی داند و دروغگویی، دزدی، گول زدن دیگران و فحش دادن را با استناد به دیدگاه طبقاتی توجیه پذیر می داند.<br /><br />رزا: من جامعه ی اشتراکی میخواهم که همه ی ارزشهای "اخلاقی" بالا ارزشمند باشند. و نیازی به توجیه نیز نداشته باشند و چون در جامعه ی اشتراکی نیازی به زیر پا گذاشتنش نباشد و چون تقسیم ثروت است و نابرابری دیگر نیست...<br />در سیستم کنونی دروغگو برنده است. برخن دروغگویی بدلیل سلطه (کارفرما، والدین، معلم و... ) اجبار است. تنها طبقات بالا نظافت دارند. ابزار قاشق و چنگال و بقیه در دسترس همه نیست (من در روستاهای شمال با دست پلو میخوردم)...<br />کمک به بینوایان بعنوان "حماقت" ارزشگذاری میشود. اگر کودکم تمام 2 یورویی که دارد به گدا ببخشد، نه که تحسین نمیشود در این سیستم، بلکه مُهر احمق میخورد.<br />ادب داشتن به زیر دست و اینکه حیثیت انسانی در مورد آشغال جمع کن ها زیر پا گذاشته شود بدلیل فقر شان متداول است. <br />بزرگتر ها و اغلب مُسن تر ها را از نظر سیاسی له کرده اند. بحث سیاستمداران: چرا باید نسل جوان برای بازنشستگی مُسنترها، مالیات دهد؟<br />....<br />من در پی ایجاد جهانی هستم که خارج از نژاد، سن، جنسیت، گونه و....<br />انسان بدلیل حیثیت انسانی اش مورد احترام باشد و زندگی اش برای جامعه با ارزش...<br />دروغ نشنود، گول نخورد، و با صداقت برخورد شود...<br />بهتر است بمانند آنارشیستها از عشق و همدلی و همبستگی و محبت و احترام به انسان، حیوان زمین و موجوداتش شروع کنیم تا نفرت...<br />کودکان و نسل جدید مسلمن راهشان را خواهند ساخت.<br />نمیتوان با گروگان گیری افراد خانواده ی فئودال و سرمایه دار، ...و روشهای مزدوران سیستم یعنی با سرکوب، زور و اجبار و... مردم را جذب جامعه ی اشتراکی کرد.<br />ملت باید ببینند که ما انسان تریم. عشق و دوستی، همدلی و صداقت و همیاری را در روابط ما ببینند.<br />و در آزادی و انتخاب به ما بپیوندند.<br />هر گونه "آزاد سازی" اجبار است. هر گونه قدرت گیری بعنوان گروهی نخبه و پیشاهنگ و حزب و... همان بیراهه ی سوسیالیسم از بالا میباشد.<br />متاسفانه چریکها از عشق تهی و از نفرت پر بودند...<br />مسلمن ما نیز از دشمن مردم و خود نفرت داریم و اگر مجبور شویم مانند انقلاب اسپانیا، جیاپاس و اکنون کوبانی برای دفاع از زندگی خود اسلحه بدست خواهیم شد ولی ما برای آزاد سازی مردم بعنوان "پیشگام" اقدام نخواهیم کرد.<br />ما بهمراه مردم هستیم تا بردگان مُدرن از خواب مصرف (به قیمت نابودی زمین ) بیدار شوند.<br />در جهان کنونی تنها حیوانات هستند که به قیم نیاز دارند و تنها عملیات جبهه ی رهایی بخش حیوانات و زمین قابل توجیه هستند از نظر من...Rosahttp://www.archiverosa.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-84176563694211071172014-12-07T12:35:07.707+01:002014-12-07T12:35:07.707+01:00نوشتی: اتفاقا مخالف دزدی بودند ولی مجبور بودند دزد...نوشتی: اتفاقا مخالف دزدی بودند ولی مجبور بودند دزدی کنن، توی کمونیزم هیچکس دزدی نمیکنه چون همه همه چیز رو دارند. مسائلی چون دزدی بخاطر مشکلات اقتصادیه ...<br /><br />رزا: راستش دزدی را در متن آن باید دید.<br />اگر در مدرسه ی اشتراکی دزدی بشه پس در کمونیزم هم دزدی میشه!<br />اگرچه همه چی اشتراکی است، اما بعضی از چیزها نیست. مثل سنجاق سر مادر بزرگ!<br />ابتدا اینکه دزدی بد است. این را بچه ها باید بدانند. و اینکه در سیستم کنونی، دزدی میشود، چون برخی گرسنه اند. اما برخی نیستند و زیاده خواهی دارند. یعنی همه چیز را از کودکی برای خود میخواهند. <br />در کودکستان و ابتدایی باید توضیح داد که سنجاغ سر را بگذاری همه لمس کرده ازش حض ببرند. اگرچه مال تو است. هر انسانی وسایل شخصی دارد که فقط مال او است. مگر اینکه مثل کمون اشتراکی زندانیان شاه، حتی لباس زیر ها را هم اشتراکی اعلام کنی!<br />من فکر میکنم اینطوری فردیت انسان زیر سوال میرود. و بدلیل ایدئولوژی اغلب مجبور به اشتراک میشوند. <br />مثال بهتر اشتراکی کردن زمین است. بسیاری نمیخواهند. خوب مجبوریم با عده ای که حاضر به اشتراکی کار کردن هستند ابتدا تقسیم کنیم، تا شاید در پروسه ای مردم روستایی ببینند که برداشت بیشتر است و خانواده های کمون خوشبختترند و برای تولید زمان کمتری صرف کرده و کودکان سیر تر هستند و با تبلیغ عملی، آنها را نیز که حاضر به اشتراک نیستند جذب کنیم.<br />دزدی به هر حال بد است. سیستم نابرابر انسان را مجبور به دزدی میکند. توجیه دزدی فقرا، دلیل توجیه خود دزدی بعنوان یک عمل خوب نیست.<br />خوب احتمالن تو هم نمیخواهی کودکت در آینده دروغ گو و یا دزدی کند؟<br />اما کودکان باید بفهمند، چرا دزدی وجود دارد و اگر دزدی دیدند نخواهند مجازات باشد...و همرنگ جماعت خواهان بریدن دست و پای سارق نشوند...<br />چرا که علیرغم اینکه ما آن را (دزدی) را درست نمیدانیم، اما ضرورت آن را بدلیل گرسنگی ملت، به کودک یاد آور میشویم.<br />فکر نمیکنم صمد هم خواهان انتقال ارزش گذاری مثبت روی دزدی و دروغ برای کودکان باشد. صمد تنها دلیل دزدی را برای کودکان در سیستم نابرابر توضیح میدهد و نه خوبی دزدی و...<br />در جیاپاس مکزیک که روابط آنارشی حاکم است نیز با آنکه بسیار فقیر هستند، بانک زدن یا دزدی از سیستم و یا از خود کمونهای روستایی (حلزون ها) تبلیغ نمی شود.<br />قبل از جی 8 کانادا نیز بانکها در آتش سوختند و آنارشیستها پول را آتش زدند و میزنند.<br />ما خواهان جهانی بدون پول هستیم. خواهان رابطه ی مبادله و اشتراک هستیم.<br />ما سرمایه داران و مالکان را به دزدی متهم میکنیم.<br />"مالکیت دزدی است"<br />حال چگونه در عمل، برای حزب و تشکیلات و ... باید فراخوان دزدی داد؟<br />اصولن ما خواهان اشتراک هستیم و نه مصادره ی اموال برای ایدئولوژی، حزب، تشکیلات و...<br />این 4 جوان هم از بانک دزدی کردند. اگر آنارشیست نبودند حکومت یونان آنها را بنام تروریست، 16 سال به زندان محکوم نمیکرد.<br />در واقع<br />آنارشیستها بانکها را میسوزانند و نه دستبرد...<br />مسلمن من وقتی تشنه یا گرسنه باشم، میدزدم. مگر اینکه بهم کمکهای مردمی شود!<br />اما این از من دزد نمیسازد.<br />دزد آن است که نیازی نداشته و بدلیل حرص، زیادخواهی، انحصار طلبی و... ثروت جامعه و دسترنج دیگران را (ارزش اضافه و... ) در نزد خود و قبیله اش حفظ میکند برای قدرت و...Rosahttp://www.archiverosa.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-21150458997097930052014-12-07T10:55:29.139+01:002014-12-07T10:55:29.139+01:00اتفاقا مخالف دزدی بودند ولی مجبور بودند دزدی کنن، ...اتفاقا مخالف دزدی بودند ولی مجبور بودند دزدی کنن، توی کمونیزم هیچکس دزدی نمیکنه چون همه همه چیز رو دارند. مسائلی چون دزدی بخاطر مشکلات اقتصادیه ...<br /><br />چریک ها هم تا زمانی که به بن بست نمیخوردند دست به دزدی نمیزدند...<br />اینطور نبود که از این راه پول در بیارن و خرج مسائل شخصی کنند...<br />خرج دم و دستگاهشون برای مبارزه میشد دیگه ...<br />حالا اگه اینا پول داشتند باز دزدی میکردند؟<br />خیر ... چون مجبورند دزدی میکنند.<br />حالا اینکه با تشکیلات مخالفی بحثش جداست<br />تو تشکیلات رو مردمی نمیدونی ولی چریکها مردمی میدونستند...<br />تو تشکیلات رو برای از ما بهترون میدونی ولی چریک ها لازمه ی مبارزه...<br />کمک های مردمی به چریک ها هم کم نبود پیوستن مردم به این تشکیلات هم کم نبود...<br />در ضمن کمک ها هیچوقت یکطرفه نیست.<br /><br /><br /><br /><br /><br />البته کلا دزدی از سرمایداراها و خرج کردن برای مقاصد غیر سیاسی مثل سیر کردن شکم گرسنه خودمون هم نمیتونه از نظر من بد باشه.<br />چندین خاطره وجود داره که چریکها از شکمشون میزدن ولی در راه مبارزه خرج میکردند ...<br />پس این نمیتونه مسئله ای شخصی و منفعت طلبانه ای باشه.<br /><br /><br /><br />____________________________<br />صمد بهرنگی آموزش راستگویی، نظافت، با قاشق و چنگال غذا خوردن، با ادب بودن، کمک به بینوایان، احترام به بزرگترها را ارزش اخلاقی نمی داند و دروغگویی، دزدی، گول زدن دیگران و فحش دادن را با استناد به دیدگاه طبقاتی توجیه پذیر می داند. در کتاب الدوز و کلاغها می خوانیم: "الدوز گفت: ننه کلاغه، تو صابون خیلی دوست داری؟ننه کلاغه گفت: می میرم برای صابون! اولدوز گفت: زن بابام بدش می آید. اگر نه، یکی برات می آوردم می خوردی.ننه کلاغه گفت: پنهانی بیار. زن بابات بو نمی برد. اولدوز گفت: تو نمی روی به اش بگویی؟ ننه کلاغه گفت: من؟ من چغلی کسی را نمی کنم. اولدوز گفت: آخر زن بابام می گوید: "تو هر کاری بکنی، کلاغه می آید خبرم می کند". ننه کلاغه از ته دل خندید و گفت: دروغ می گوید جانم. قسم به این سر سیاهم، من چغلی کسی را نمی کنم. آب خوردن را بهانه می کنم، می آیم لب حوض، بعدش صابون و ماهی می دزدم و درمی روم. اولدوز گفت: ننه کلاغه، دزدی چرا ؟ گناه دارد. ننه کلاغه گفت: "بچه نشو جانم. گناه چیست؟ این، گناه است که دزدی نکنم، خودم و بچه هام از گرسنگی بمیرند. این، گناه است جانم. این، گناه است که نتوانم شکمم را سیر کنم. این، گناه است که صابون بریزد زیر پا و من گرسنه بمانم. من دیگر آنقدر عمر کرده ام که این چیزها را بدانم. این را هم تو بدان که با این نصیحتهای خشک و خالی نمی شود جلو دزدی را گرفت. تا وقتی که هر کس برای خودش کار می کند دزدی هم خواهد بود." به زعم صمد تنها در جامعه بی طبقه است که اصول اخلاقی معنا دارد. <br />______________Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-28714548561356232312014-12-06T08:02:29.510+01:002014-12-06T08:02:29.510+01:00سیستم و تشکیلات داشتن هم برای هر مبارزه ای لازمه چ...سیستم و تشکیلات داشتن هم برای هر مبارزه ای لازمه چیزی که آنارشیزم میتونه مخالفش باشه مرام حزبی برای بدست اوردن قدرته و نه داشتن تشکیلات و نقشه برای مبارزه.<br />مرام حزبی برای بدست اوردن قدرته و نه داشتن تشکیلات و نقشه برای مبارزه.<br />مرام حزبی برای بدست اوردن قدرته <br />مرام حزبی برای بدست اوردن قدرته <br />مرام حزبی برای بدست اوردن قدرته <br />Through the best of times,<br />Through the worst of times,<br />Through Nixon and through Bush,<br />Do you remember '36?<br />We went our seperate ways.<br />You fought for Stalin.<br />I fought for freedom.<br />You believe in authority.<br />I believe in myself.<br />I'm a molotov cocktail.<br />You're Dom Perignon.<br />Baby, what's that confused look in your eyes?<br />What I'm trying to say is that<br />I burn down buildings<br />While you sit on a shelf inside of them.<br />You call the cops<br />On the looters and piethrowers.<br />They call it class war,<br />I call it co-conspirators.<br />.........<br />'Cause baby, I'm an anarchist,<br />You're a spineless liberal.<br />We marched together for the eight-hour day<br />And held hands in the streets of Seattle,<br />But when it came time to throw bricks<br />Through that Starbucks window,<br />You left me all alone.<br /><br />http://youtu.be/sBjtmFCXCtk<br /><br />:)Rosahttp://www.archiverosa.blogspot.compot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-43997797506268443342014-12-05T21:47:02.946+01:002014-12-05T21:47:02.946+01:00از شاعر آنارشیست
عشقی;)
از اداره رانده مرد بخت بر...<br />از شاعر آنارشیست<br />عشقی;)<br /><br />از اداره رانده مرد بخت برگردیده ای سقف خانه از فشار برف و گل خوابیده ئی<br /><br /> زن درآن از هول جان خود جنین زائیده ئی نعش ده ساله پسر دردست سرما دیده ئی<br /><br />از پدر دور وزنان ناخوردهام بشنیده ئی رفت دزدی خانه یک مملکت دزذیده ئی<br /><br />شد ز راه بام بالا با تن لرزیده ئی اوفتاد از بام و شد نعش زهم پاشیده ئی ! <br /><br /> کیست جز تو قاتل این لا علاج ؟<br /><br />احتیاج ای احتیاج !<br /><br />بی بضاعت دختری علامه عهد جدید داشت بر وصل جوان سرو بالائی امید<br /><br />لیک چون بیجاره زر درکیسه اش بد ناپیدی عاقبت هیزم فروش پیر سر تا پا پلید<br /><br />کز ذغال کنده دایم دم زدی وزچوب بید از میان دکه کیسه کیسه زر کشید<br /><br />مادرش را دید و دختر را به زور زر خرید احتیاح آمیخت یا موی سیه ریش سپید<br /><br />از توشد این نامناسب ازدواج !<br /><br />احتیاج ای احتیاج !<br /><br />مردکی پیر و پلید و احمق ومعلول و لنگ هیچ نافهمیده و ناموخته غیر از جفنگ <br /><br />روی تختی با زنی زیبای در قصری قشنگ آرمیده چون که دارد سکه سنگ زرد رنگ<br /><br />من جوان شاعر معروف از جین تافرنگ دائما" باید میان کوچه های پست تنگ !<br /><br />صبح بر دارم قدم تا شام بردارم شلنگ چون ندارم سنگ سکه نیست باد این سکه سنگ !<br /><br />مرده باد آنکس که داد آن را رواج !<br /><br />احتیاج ای احتیاجRosahttp://www.archiverosa.blogspot.comnoreply@blogger.com