tag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post8278749370086281370..comments2024-03-14T00:10:36.052+01:00Comments on آرشیو رزا: روز جهانی زن؟ نامردان جهان، متحد شویم! مسلح شویم!RosaArchivhttp://www.blogger.com/profile/02932756887891742685noreply@blogger.comBlogger7125tag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-53118378749821605422017-03-29T08:36:51.035+02:002017-03-29T08:36:51.035+02:00سلام حیدر جان
دل به دل راه دارد:)
سالی پر از آتونو...سلام حیدر جان<br />دل به دل راه دارد:)<br />سالی پر از آتونومی برای همه آرزو می کنم.<br />با عشق<br />و با همبستگیRosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-71032080772444788442017-03-28T23:22:54.389+02:002017-03-28T23:22:54.389+02:00من چیزی را فراموش کردم
که من باید به ان اشاره کنم...من چیزی را فراموش کردم<br />که من باید به ان اشاره کنم <br />بهروز جان من فمنیست انارشیسم نیستیم <br /><br />من شوراي انارشیسم هستم <br />اما خیلی چیزهایی از روزا جان یاد گرفتم<br /><br />که همیشه در کنار من خواهد ماند <br />با اینکه از نظر فکری با هم فاصله دارم<br /><br />اما یکی از بهترین رفقای من است که به این رفقات<br />افتخار میکنم قربان شما حیدرAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-19788839696055376822017-03-28T21:29:33.210+02:002017-03-28T21:29:33.210+02:00سلام بهروز عزیزم خوبید امید است که خوب سرحال و س...سلام بهروز عزیزم خوبید امید است که خوب سرحال و سر فراز باشی انسانی مثل شما در پراتیک و عمل اجتماعی نمی تواند بی احساس و بی عاطفه باشد، همانطور که گفتید دقیقاً درونت علیه ناملایمات زندگی کرنش و همواره طرفداران زحمتکش ها بوده وعمل اجتماعی تو توسطِ همکاران تو همین راه را نشان میدهد ، خیلی خوشحال شدم که بعد از مدتی صدای نازت که همان حالت نوشتاری دارد را حسابی حس کردمAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-37419438738171482492017-03-20T10:58:23.234+01:002017-03-20T10:58:23.234+01:00از مدرسه بدم میامد.
رزا: بهروز جان مدرسه هنوز و ک...از مدرسه بدم میامد.<br /><br />رزا: بهروز جان مدرسه هنوز و کماکان منفوره! الان زنگ زدم با منت و التماس برای گواهی پزشک تا کودک یکهفته خانه بماند مدرسه کماکان اجباریه:(<br />تازه او مدرسه ی دولتی نمیره... بیچاره بچه ها...<br />اگر عمری باشد و دستانی بهم دهیم، باید راستش از همان مدرسه شروع کرد. لوییزه میشل-اما گلدمن و بسیاری دیگر هم ابتدا به مدرسه پرداختند که بعد از خانواده، محل سیبزمینی کردن و فرمانبر ساختنه. فیلمی که فرستادید را دیشب دیدم. هم لینک زیر که اما گلدمن اولین مدارس را به سبک فرانسیسکو فره پایه ریزی و در همان مجله ی «مادر زمین» در موردش نوشته:<br /><br />https://libcom.org/library/chapter-6-francisco-ferrer-modern-school<br /><br />خوب متاسفانه فرانسیسکو فره را 1909 به دار کشیدند و اگر کلیسا قدرت قبلی اش را در قرون وسطی داشت به آتشش می انداخت.<br />Viva la Escuela Moderna!<br /><br />https://en.wikipedia.org/wiki/Francisco_Ferrer_Guardia<br /><br />اغلب اندیشه هایش را مارکسیستهایی مثل( پائولو فریره)، از آن خود کردند و گویا مدارسی و متدی هم در مورد پداگوژی برای رهایی اش جایزه گرفته! از ویکیپدیا:<br />در دههٔ ۷۰ میلادی، فریره دیدهبانِ آموزشِ مجمع جهانی کلیساها در ژنو بود.<br />فریره در سال ۱۹۸۰ بعد از ۱۵ سال تبعید به برزیل بازگشت، عضو حزب کارگران برزیل شد و پروژهٔ سوادآموزی حزب را به مدت ۶ سال راهبری کرد. در سال ۱۹۸۸ که حزب کارگران کرسی شهرداری سائو پائولو را به دست آورد، فریره را به عنوان مسؤول آموزش سائوپائولو انتخاب کردند...<br /><br />رزا: مهم البته این است که به هر اسمی، مدارس جدید پایه ریزی شود.اگرچه سنگ اول این اندیشه را 1909 فره-آنارشیستی با جان خود پرداخت.<br />متاسفانه احتمالن کودکانِ کودکان ما نیز مجبور به گذراندن بخشی از زندگی شان در همین مدارس دولتی آدمخوار خواهند شد، اگر فکری نشود.<br /><br />در مورد آنارشی بهروز جان، بسیاری انسانها غریزه ی مقاومت در برابر سلطه را دارند و برخی آنرا در تمام عمر نیز حفظ می کنند و ما تنها به آن اسم دادیم (آنارشی) و ما تنها به شما گوش کردیم و گفتیم: رفیق آنارشیستی!<br />اینکه بدنتان بدون گوشت مردار زنده ماند و تمام احساسات انسانی تان بیدار شد، کار کسی نبود. شما فقط زمانی یافتید که در کنار ما به صدای کودکی تان مجال دهید. شما به بذر آنارشی درونتان آب دادید و درختش کردید. امیدوارم اطرافیانتان نیز مثل من دریابند چه شکوهمند و سرافرازید ، آنگونه که برای من میدرخشید مثل خورشید.<br /><br />در آلمان شرقی که بودم، کودک روزی یک سمبل آنارشی نشانم داد: این چیه؟<br />بهش گفتم یک نفر علیه هیتلر کشیده!<br />در شرایط زندگی میان کله پوستی های فاشیست هیتلری، دخترک شب را راحت خوابید. بهش گفتم ما زیادیم :)<br />وقتی خواندم که شما نیز علامت میزنید مثل من، یاد آنشب و خواب آسوده ی دخترکم افتادم.<br />رفیق جان<br />باشد که دنیایی نو بنا کنیم...<br />دستان را از دور فشرده سرم بروی قلب بزرگتان...<br />تا زمانی که بزند قلب من نیز با ریتم شما...<br />هر کدام رفتیم، آن دیگری بلندتر خواهد زد<br />برای کودکان فردا...<br /><br /><br />Rosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-16066593011193484472017-03-19T15:31:13.765+01:002017-03-19T15:31:13.765+01:00سلام روزا جان انارشیسم از زمان کودکی در وجودم بوده...سلام روزا جان انارشیسم از زمان کودکی در وجودم بوده . حرف زور را قبول نمیکردم و کتک میخودم از مادرم برادرام وحتی معلم و مدیر مدرسه ان هم صبح زود توی حیاط مدرسه سر صف که جلوی تمام محصلین . به همین خاطر از مدرسه بدم میامد.<br />ان زمان یکسال گوشت نخوردم مثل یک اناریست واقعی ولی با خواهش تمنای پدرم که هیچوقت دستش بروی من بلند نسده بود دوباره شروع به حیوان بودن برگشتم .شما رفیق خوب من و رفقای انارشسم دیگر مخصوصأ شما انارشسم را برام اموختید.ان زمان که تو اتاق پالتاکی شما میامدم واققعاً مغزم سوت میکشید از حرفهای ان کمونیستهای قلابی ..شما به دادم رسیدید ازتون متشکرم.<br /> دنیای قشنگی داریم ولی چه فایده که این انسانهای انسان نما ان را هرروز نابود و حیوانات و انسانهای بی گناه مخصوصاً بچه ها را قتل و عام میکونند برای منافع و شکم گند ید شان.انگار حیواات برای پرکردن شکم آنها به دنیا امدن.واقعاً چه دنیای خواهد شد وقتی انسانهای زحمتکش یا کارگران انارشست را دروجود خود پرورش دهند و به مرحله ی اجرا در آورند.هر جا که میرسم علامت اناشیست میکشم که زحمتکشاان فراموش نکنند انارشیسم را .روزا جان پیروز باشید.<br />بهروز سرفرازAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-48789185175520183042017-03-18T10:26:44.943+01:002017-03-18T10:26:44.943+01:00مرسی بهروز جان
هر وقت یقه آبی ها در خیابانند و دست...مرسی بهروز جان<br />هر وقت یقه آبی ها در خیابانند و دست ماها را با صبوری می گیرند و یا بلندگویی را راه می اندازند یا ماشین راهپیمایی را هول میدهند... چهره شان آشناست. <br />امیدوارم امسال بشود به هم گوش کنیم و چاره ای بیابیم. جنبش زنان و طبقه روزی از همین روزها زلزله ای بپا می کند. پایه اش عشق و ستونش بر قبول مطالبات به حقشان.<br />متاسفانه من هم یکهفته ای برای کار آموزی به آزمایشگاه برگشتم. تنها دلخوشی ام مرد مهربانی است که با صبوری روند کار دستگاه را نشانم می دهد و هر انگشتش "طلا". دیروز بهش گفتم برویم نهار، گفت زن و بچه دارم. هر دو خیلی خندیدیم. با بودن دو تحت ستم، هر دو اعتماد بنفس می گیریم. دیروز گفت: دختر جان اگر هر مشکلی بود خبرم کن. راستش اگر یکروز بیمار شود کارها می خوابند. انگار با ماشین ها یکی شده و هر روز نبض شان را می گیرد.<br />روز اعتصاب بزرگ من در کنارتان خواهم بود، اگرچه از جنسی دیگر!<br />برای فردایی که رقابت را به هارمونی تبدیل کنیم.<br />روزی که دیگر نیازی به روز زن نباشد...<br />اگر در روز کارگر یقه سفیدی دیدید از جنس زن، راه گم نکرده!<br />عشق است که به خیابان کشیده اش. اعتمادی بی شبهه که بدون شما هیچ چرخی نمیگردد.<br />پس چرخ زندگی را بچرخانیم.<br />به کوری چشم روسا!<br />دیروز مثل دو رفیق کوتاه قهوه ای نوشیدیم. بهش گفتم اول ماه مه چکار می کند؟ گفت شاید بیاید آبجویی بنوشد. گفتم اگر زنت را بیاوری همزمان دو روز را جشن گرفته ای!<br />گفت خانم من از صحبتهای روسای اتحادیه خسته می شود اما دخترم شاید بیاید!<br />گلهای میخک بروی یقه ها، باری دیگر در انتظار اهتزاز پرچم سرخند:)<br />پرچم های سیاه اگرچه فرمان اعتصاب میدهند!<br />اما گویا هنوز زود است و غنچه ها نشکفتند، بذرها هنوز زیر خاکند و نسلی قرار است بپا خیزد از خاک، که زیر هیچ بیرقی نخواهد رفت و رنگش هنوز معلوم نیست.<br />شاید صورتی باشد؟<br />اگر سرخ و سیاه و بنفش را قاطی کنیم؟<br />باید از دخترکش که با پدر همگام شده پرسید!<br />اول ماه مه باری دیگر اندیشه ای نو خواهد رویاند مثل میخکهای رنگارنگش.<br /> تا همه ی مردمان دستهای سختکار را بفشارند به قدردانی که بر همین سفره هاست که دخترکان قوت گرفتند تا هرگز از یاد نبرند تلاش برای رهایی را...<br />من نیز اگرچه خود اسیر سیستم اما نبضم تند تر خواهد زد به وقت حضورتان که شما نیز از مطالباتتان کوتاه نخواهید آمد مثل سرِ سختِ ما.<br /><br />دستتان را پیشاپیش به عشق و رفاقت می فشارم و در انتظار گامهای همگام رژه ی حضورتان و فتح خیابان که شاید روزی فتح جهان شود؟<br />با آرزوی زنده ماندن برای دیدن اعتصابی بزرگ بر علیه کار...<br />شما همیشه با من هستید هر روز که دستی پیچی را میبندد و هر روز که به افق رهایی می اندیشم....<br />همیشه سرافراز ید در قلب من<br />Rosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-74212509861640862382017-03-16T11:19:45.071+01:002017-03-16T11:19:45.071+01:00سلام روزا جا ن امید وارم که حالت خوب و کسالتی نداش...سلام روزا جا ن امید وارم که حالت خوب و کسالتی نداشته باشی ,روز زن را به شما تبریک میگویم من هنوز از مجبوری مشغول کار هستم, , یک فیلم از اما گلدمن دیدم تو یوتوبه برات میفرستم تقریبا مثل کتابش است .<br />https://www.youtube.com/watch?v=dahG-BdpA5M<br /><br /><br /><br />Behroz Sarfraznoreply@blogger.com