tag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post6774804805099530879..comments2024-03-14T00:10:36.052+01:00Comments on آرشیو رزا: گفت و گویی بر سر آینده! رقابت سازنده و باقی قضایا!RosaArchivhttp://www.blogger.com/profile/02932756887891742685noreply@blogger.comBlogger14125tag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-62153673027077321542017-07-15T12:16:08.058+02:002017-07-15T12:16:08.058+02:00ممنون رفیق
ایده ی خوبی است
آوردم روی صفحه و امید ک...ممنون رفیق<br />ایده ی خوبی است<br />آوردم روی صفحه و امید که بشود در این وقت کوتاهی که هست، سازماندهی شود.<br />دست ها را پر توان می فشاریم.<br />سلام های داغ:)<br />با عشق<br />و با همبستگیRosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-87909682501527618852017-07-15T09:43:12.847+02:002017-07-15T09:43:12.847+02:00حرف ورزش شد: تا چند روز دیگر در آلمان دو تیم استقل...حرف ورزش شد: تا چند روز دیگر در آلمان دو تیم استقلال و پرسپولیس در ورزشگاه شوکو آرهنا بازی خواهند کرد...<br /><br />چپ های داخل بسیار افسرده و بی انگیزه و تحت تاثیر لیبرال ها هستند<br />از شما یاران حاضر در آلمان میخواهم اگر متوجه شدید بازی پخش مستقیم میشود در ایران بلیطی در ورزشگاه در جلوی دوربین تهیه کنید (سانسورش سخت است) و با بنر و شعاری که به خودتان هم صدمه نمیزند چپ های داخل را شارژ کنید.<br /><br />نوشته های پیشنهادی من در بنر:<br />ورزشی:<br />ایران کاپیتالیست است، استقلال پرسپولیس هم مافیایی.<br />بودجه استقلال پرسپولیس صد میلیارد در سال است حقوق کارگران هشتصد هزارتومن.<br />مردم نان ندارند سرخابی ها بازیکن میلیاردی میخرند.<br />استقلال و پرسپولیس مردمی نیستند ضد مردمی هستند.<br />زنان:<br />زنان ایران از دیدن فوتبال در ورزشگاه محروم هستند (این جمله هم انگلیسی باشه و هم فارسی)<br />سیاسی:<br />ایران ضدآمریکا نیست ژاندارم آمریکا در منطقه است.<br />شبحی بر فراز ایران در گشت و گذار است … شبح آنارشیزم<br />شبحی بر فراز تهران در گشت و گذار است … شبح گروه های ضدسرمایداری.<br />آنارشیست های ایران تنها نیستید.<br />کمونیست های ایران تنها نیستید.<br />ضدسرمایدار های ایران تنها نیستید.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-385102298700567392017-07-15T09:42:00.467+02:002017-07-15T09:42:00.467+02:00ممنون عزیز
نقش من درج پارازیتهای ناشنیده:)
امیدوار...ممنون عزیز<br />نقش من درج پارازیتهای ناشنیده:)<br />امیدواری از بی چاره بودن نیست!<br />هر وقت دست همدیگر را فشردیم. آنکه به خیابان افتاده برخیزانیم!<br />...<br />امید را خواهیم یافت..<br />اما کماکان بقول رفیقی<br />به امید روزهای بهترRosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-13089512717753286742017-07-14T19:20:33.775+02:002017-07-14T19:20:33.775+02:00رزا جان بر منکرش لعنت اگر بشه که خیلی عالیه زحمت ...رزا جان بر منکرش لعنت اگر بشه که خیلی عالیه زحمت ما کم میشه، اگرچه تواناییهای انسان خیلی زیاد است ولی چاره ی جز اميدواری نیست<br />پیروز باشیدAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-31083828650663713862017-07-14T17:38:02.543+02:002017-07-14T17:38:02.543+02:00Vahid: ندیدم کسی جامعه آرمانی رو تعریف کنه. مثلا د...Vahid: ندیدم کسی جامعه آرمانی رو تعریف کنه. مثلا در جامعه آرمانی من کسی کشاورزی نمی کنه و به جای اینکه گیاهان رو مجبور کنند که مطابق خواست انسان ها رشد و تولید مثل کنند، فقط گیاهان موجود رو حفظ می کنند و از بین نمی برند. ذر حامعه آرمانی من آزادی زمین و موجودات زنده حفظ می شه. در جامعه آرمانی من انسان ها مدام در حال کوچ کردن به مناطق بهتر اند در نتیجه مالکیت ، رقابت ، حرص و حسادت عملا امکان وجود نخواهند داشت. می بینید اگر جامعه آرمانی رو درست تصویر کنید اون مشکلات به وجود نمی یاد.<br /><br /><br />ناشناس : می توان در رابطه با جامعه ارمانی صحبت های زیاد کرد و به معلومات خود و جامع اضافه کرد و در عمل هیچ زیانی هم ندارد، ما اگر با همین ادم های که در جامعه طبقاتی که با هم زندگي داریم،بخواهیم جامعه ارمانی دورست کنیم فاجعه عظیمی بنا خواهیم کرد،...<br /><br />Rosa: جامعه ی آرمانی با همین مردم طبقاتی هم میشه!<br />چون آنها نیز از خودشان حالشان به هم می خوره! تلاش زیادی نیز هست که همنشین افراد اقلیت باشند چون لحظاتی مثل برق گرفتگی غریزه دست بالا را می گیره!<br />این لحظات؟ بحران عظیم مالی، سیل/زلزله و... <br />در آرژانتین پس از بحران مالی انواع و اقسام کوئوپراتیو ها و کارخانه های اشغال شده توسط کارگران بیکار شده و... روی آوری به مواد غذایی ارگانیک بدلیل سرطان و انواع و اقسام بیماری های دیگر...<br />به نظرم بشر مجبور خواهد شد و راه بهتری نیست.<br />بسیاری نیز زندگی از خود بیگانه در سلسله مراتب بالا و تهوع بر انگیز و هم آغوشی مکانیکی...<br /> فاکتورهای زیادی به نفع اندیشه های ما کار میکنه.<br />باید بروی مناطق بحران زده بیشتر نظر انداخت. و قبل از شوک تراپی سیستم آنگونه که نائومی کلاین می گوید، دید که خود مردم چگونه آلترناتیوهایی را ارائه می دهند. عناصرآینده را در زمان حال و گذشته برجسته کرد...<br />آیا کسی فکر می کرد داعش در کنار ارتش زنان کوبانی؟ یا جنبش بومیان مکزیک را؟<br />یا کشاورزان هند و واندا شیوا را و تحلیل پر مغز ان جی او ها و نقششان در پایداری سیستم را توسط آروندهاتی روی؟<br />شخصن تعداد قابل ملاحظه ای "افراد نخبه" می شناسم که در صفوف ما هستند.<br />ارتش هکتیویستها و اطلاعات آزاد...<br />زیاد نباید مایوس بود!<br />افراد با نوع زندگی متفاوت زیاد هستند که علیه قطع یک درخت حتی جانشان را گذاشتند. مبارزینی که خود را بروی ریل قطار با محموله ی زباله ی اتمی میبندند...<br />اگر رسانه های دولتی را گوش نداد و تلویزیونها را نابود کرد و به پارازیت رادیو دقیق شد...<br />خواهیم دید و شنید که ریشه ها هر روز در اعماق زمین همدیگر را یافته و گره هایشان را محکم می کنند ...<br />زمین خواهد لرزید شکی نیست.<br />امید که قبل از نابودی کُره ی زمین:)<br />Rosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-54622553819824643432017-07-14T11:09:46.077+02:002017-07-14T11:09:46.077+02:00سلام خسته نباشید
می توان در رابطه با جامعه ارمانی ...سلام خسته نباشید<br />می توان در رابطه با جامعه ارمانی صحبت های زیاد کرد و به معلومات خود و جامع اضافه کرد و در عمل هیچ زیانی هم ندارد، ما اگر با همین ادم های که در جامعه طبقاتی که با هم زندگي داریم،بخواهیم جامعه ارمانی دورست کنیم فاجعه عظیمی بنا خواهیم کرد، راستش حتی برای توضیح ان شرایط خیلی سخت است ،بسیاری از انسانها برای زندگی عادی و شرافتمندانه بدون کلاهبرداری خسته و ناتوان و نا امید هستند،از انجای که ما به معجزه اعتقادی نداریم و تغییر انسانها در یک پروسه دراز مدت در شرایطی که برای حداقل زندگی دغدغه نداشته باشند،،شرایط امروزه کاملاً روشن است اکثریت انسانها برای فردای خود هیچ تضمین شغلی و عادی را ندارند. وضعیت بوجود امده را مردم نمیتوانند تحلیل کنند،،<br />بنظر من دولتها و سرمایه داری جهانی دوچار بحران عمیقی هستند. ، تاریخ مصرف دولتها تمام شده وقتی صحبت از تاریخ مصرف دولت ها میکنم به معنی ناتوانی مردم هم است،دولتها به توسط مردم دولت تشکلیل میدهند<br />ما مردمان برای تشخیص این وضیعت و برون رفت از این بحران هیچ راه حل نداریم سرمایهداری جهانی دست بالا را دارد هر چه دل شان بخواهند با مردم بدبخت انجام میدهند. من با شناخت این وضعیت حداقل 500 سال لازم میدانم تا مردم متوجه شرایط زیستی معیشتی محیطی خود شان بشوند اگر تا ان زمان کره زمان نابود نشود،<br />پیروز باشید Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-63289213499483690492017-07-14T10:46:48.781+02:002017-07-14T10:46:48.781+02:00مطالب زیادی هست که می خوام بگم ولی دوست ندارم مانع...مطالب زیادی هست که می خوام بگم ولی دوست ندارم مانع تفکر و خلاقیت کسی بشم :)<br /><br />عزیز جان<br />تفکر فعلن در چارچوب مناسبات سیستم است و خلاقیت زندانی!<br /><br />کودک نیز تنها با کامپیوترش مشغول!<br />انگاری میان یک "گله ی گاو" افتاده! قبل از به میانشان رفتن سه لایه کرم پودر تا شناسایی نشه! کار من هم همدستی در "گاو سازی"! دیروز تمرین نگاه به نوک دماغ بود تا طرف فکرکند تماس چشمی موجود است!<br /><br />دیروز نیز من فقط به کفش های مردم چشم دوختم!<br />گاهی مهم است به جهان با چشمان مورچه نگاه کرد!<br /><br />قهوه اینجا دو یورو و 56 سنت است!<br />وقتی 60 سنت کم داری؟ می شود هامبورگ جی 20 و منطقه «شانسن». فروشگاه غارت و اموالش به اشتراک! تلفنی از رفیقی پرسیدم قضیه چیست؟<br />گفت مارکسی ها محکوم کردند و آنارشی های سرخ/سیاه توسط سخنگوی ماداماعمر مرکز فلورا (خانه آلترناتیو) نوشتند: ما نبودیم!<br /><br />اگرچه پیرزن و مرد نیکوکار آب و نان پخش می کردند اما: گاهی لازم است هر چه می خواهیم را برداریم بدون پول...<br />بهش گفتم: اینبار چند شیشه قهوه بردار برایم چون قلب من با شما تپیده!<br /><br />افکار عمومی؟<br />Je suis<br />فروشگاه زنجیره ای<br />ماشین<br />کیوسک<br />مغازه ی اپل<br />...<br />حال همگی قلم زنان به بحث نشسته اند که مردم محله در انتخابات جدید دیگر "چپ" را انتخاب نمی کنند بدلیل صدمه دیدن از "چپ"!<br />اما راستش چپ واقعی همان جوانانی هستند که بجای شرکت در انتخابات در غارت و باریکاد شرکت کردند!<br />Je suis<br />قهوه مجانی!<br /><br />Rosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-39668146492665492552017-07-14T09:24:40.691+02:002017-07-14T09:24:40.691+02:00منظورم از رقابتهای سالم در زندگی جمعی فوقالعاده ...منظورم از رقابتهای سالم در زندگی جمعی فوقالعاده با جامعه سرمایهداری فرق می کند. بطور مثال در مسابقه فوتبال و والیبال بطور دوستانه نه شرطی کمی سردو بی روح بوده مثلاً اگر در مسابقه و رقابتهای سالم فقط شرط روی نوشابه بود مسابقه هیجانی می شد و کسی هم دلخور نمیشد با امدن پول همه چی خراب شد و میشود،، <br /><br />رزا: سال پیش مدارس آلترناتیو را مجبور به مسابقات ورزشی کردند. مدارس دولتی مجانی است و برخی از مدارس آلترناتیو نیز از دولت برای هر شاگرد 50-80% پول می گیرند و به همین دلیل مجبور شدند المپیاد ورزشی بگذارند. بچه ها اما راضی به جنگ نبودند!<br />تصمیم جمعی گرفته شد که تیم مدرسه رقیب را در تیم خود حل کنند!<br />نتیجه اینکه همه یکجوری برنده شدند!<br />هیجان بازی کم نبود! چند گرما زده/غش کرده/زخمی هم داد البته!<br />که فداکارانه احیا شدند!<br />حال من این کودک را اخیرن بردم در مناسبات شدیدن سرمایه دارانه!<br />و مجبور شدم بهش توضیح دهم: کیک روی میز مالکیت دارد و خانم خانه "اسطوره ی محبت" زمان خوردن/نخوردن آنرا تعیین می کند!<br />اغلب این کودکان با تناقض زیادی در جامعه روبرو می شوند تا حد خودکشی و بیزاری از این مناسبات و اینکه مدرسه تنها محیط کوچکی مثل جزیره ...<br /><br />دانه هایی جهش یافته که در گلوی اکثریت خفه می شوند بمانند افکار مترقی که توسط اکثریت به بند و زندان...<br />ما بارها شورشیدیم و زندانیان را آزاد کردیم.<br />چاره اما آتش افکندن است به زندان و خراب کردن دیوارها...<br />برای همین نیز به ما خرابکار می گویند!<br />باری<br />در تسخیر قنادی ها<br />محرومین لااقل یک شکمی از غذا در خواهند آورد!<br />تنها کار ما اینکه، قبل از آن رخداد، تا میشود زنده بمانیم:)<br />تا ببینیم چگونه هر دستی هر کجا خواست سیبش را بچیند!<br />با عشق<br />و با همبستگیRosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-13834231926816961492017-07-14T08:55:44.971+02:002017-07-14T08:55:44.971+02:00مرسی وحید جان
حق درخت نیست مثل گاو شیرده استثمار ب...مرسی وحید جان<br />حق درخت نیست مثل گاو شیرده استثمار بشه و همه ی سیب هایش برای موفقیت انسان معامله و مبادله بشه. همان بهتر که جامعه آرمانی همدست در این معامله و مبادله شرکت نکنه و سیبها بگنده و دانه ها به زمین برگرده. هدف درخت در واقع بازتولید خودش است و نه کالا شدن.<br />البته درخت از خوردن سیبها ضرر نمی بینه و هسته آن توسط انسان/حیوان دفع شده و دوباره به زمین بازمی گرده...<br />اگر سیب کالا بشود نهایتن برای سود بیشتر تغییر ژنتیکی داده و ما اکنون در فروشگاهها سیبهای ژنتیکی می خوریم. که دانه ندارد و جنبش کشاورزان علیه انحصار مونتسکیو ما را متوجه کرد که مسئله ی مالکیت از زمین، درخت و سیب فراتر خواهد رفت. کُد ژنتیکی آن اینک به انحصار در خواهد آمد...<br />در اینجا هر سال مدارس با سیبهای افتاده از درخت نوعی مُربا درست می کنند. کودکان سیبها را زیر درخت جمع می کنند و دانه آنها را صدمه نمی زنند. مدرسه باغ خود را البته دارد و انواع وحشی گیاهان کاشته می شه ولی سیبهای بدون دانه و اصلاح ژنتیکی شده هم زیاده.<br />نوینده ی متن یک آنارشی ایندیویدوالیست است و فکر می کنم افق دید کوتاهی دارد.<br />ما در کنار دانش به کمی فانتزی نیاز داریم.<br />اصولن فکر اینکه موجودات روی زمین را استثمار کنیم و کالا کنیم تفکر سیستم کنونی است. و فکر اینکه مالکیت انحصار/اشتراکی نیست. تفکر مالکیت غلط است. حال اگر در جامعه آرمانی کسی خود را صاحب درخت بداند چون شاید از آن مراقبت کرده و آب داده و...<br />پس خود را مالک کودکانش نیز خواهد دانست؟!<br />اما در واقع کودکان/درخت/حیوانات مال خودشان هستند و جامعه یعنی همه ی افراد باید جهت در رشد و شکوفایی آنان اقدام کنند...تا خود نیز بقا داشته باشند...<br />بقول زاپاتیستها<br />دوریتو میگوید وقتی قلب سیب باز شد، زاپاتیست دانههایش را با دقت تمام برمیدارد، خاکی را میکند، دانهها را میکارد.<br />دوریتو میگوید زاپاتیست بعد از کاشتن دانهها، خاک را با خون و اشک آبیاری میکند و از دانهها مراقبت تا رشد کنند.<br />دوریتو میگوید زاپاتیست آنقدر زنده نمیماند تا شکوفه دادن درخت سیب را ببیند، چه رسد به دیدن میوهها.<br />دوریتو میگوید زاپاتیست درخت سیب میکارد تا بالاخره روزی، روزی که او دیگر زنده نیست، هر کسی بتواند بی ترس و لرز سیب رسیدهای بچیند و با خیال راحت بخورد؛ <br />دوریتو میگوید دغدغۀ زاپاتیست کاشتن دانههای سیب و مراقبت از رشد آنهاست. دوریتو میگوید دغدغۀ دیگران جنگیدن در راه آزادی انتخاب چگونه خوردن سیبهائی است که بعدها خواهند رسید.<br />دوریتو میگوید آنجا که هر کس سیبی میبیند، زاپاتیست دانهای میبیند و میرود تا زمینی بیابد و آمادهاش کند تا دانه را در آن بکارد و مراقبش باشد و این است فرق زاپاتیستها و سایر انسانها.<br />با عشق<br />و همبستگیRosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-90529649304241873542017-07-14T05:14:04.004+02:002017-07-14T05:14:04.004+02:00سلام
؛)
منم چندتا نکته می گم:
ندیدم کسی جامعه آر...سلام <br />؛)<br /><br />منم چندتا نکته می گم:<br />ندیدم کسی جامعه آرمانی رو تعریف کنه. مثلا در جامعه آرمانی من کسی کشاورزی نمی کنه و به جای اینکه گیاهان رو مجبور کنند که مطابق خواست انسان ها رشد و تولید مثل کنند، فقط گیاهان موجود رو حفظ می کنند و از بین نمی برند. ذر حامعه آرمانی من آزادی زمین و موجودات زنده حفظ می شه. در جامعه آرمانی من انسان ها مدام در حال کوچ کردن به مناطق بهتر اند در نتیجه مالکیت ، رقابت ، حرص و حسادت عملا امکان وجود نخواهند داشت. می بینید اگر جامعه آرمانی رو درست تصویر کنید اون مشکلات به وجود نمی یاد.<br /><br /> در صورتی که بخواهید جامعه آرمانی بسته و تنگ نظرانه روشنفکران ۲۰۰ سال پیش را در نظر بگیرید یک موضوع مهمی پیش می یاد اونم اینکه نمی شه جامعه آرمانی رو با مشکلات جامعه کنونی اندازه گرفت. <br /><br />به نظر من همه چیز می تونه در جامعه آرمانی وجود داشته باشه. و این انسانها هستند که باید انتخاب کنند که چه چیزی رو می خواهند و چه چیزی رو نمی خواهند.<br /><br />در مورد مالکیت هم وجود مالکیت به اتوریته وابسته است (یعنی یک کسی که همه قبولش داشته باشند باید مالکیت افراد رو تایید کنه)در نتیجه جایی که مالکیت باشه اونجا جامعه آنارشیستی نیست. مثلا در اون جامعه اگر کسی بگه من مالک این درخت هستم (جدای از اینکه این حرف سلطه گرایانه است) من به حرف اون اعتنایی نمی کنم (در جامعه آنارشیسیس پلیس وجود نداره) و هر وقت که بخواهم از میوه هایی که درخت تولید کرده می خورم وبدون اینکه از کسی اجازه بگیرم.<br /><br />در مورد افراد فداکار، توی موجوداتی که جامعه دارند همیشه افراد فداکار وجود دارند(به خاطر یک سری دلایل ریاضی-اقتصادی تکامل به این سمت پیش رفته) پس نمی شه فرض کنیم که نیستند. - توی همین دنیای فعلی افراد فداکار، مهربان خیلی محبوب اند. در نتیجه وقتی به مشکل بخورند افراد خیلی زیادی هستند که به کمکشان می آیند. خطاب به اون دوستمون(البته اگر می بینه) یک موضوع مهمی هست به اسم «معمای زندانی» که کتاب درموردش چاپ شده سعی کن حداقل یک دید کلی در موردش داشته باشی. جدای بحث زیست شناسی/رفتارشناسی از چندین شبیه سازی کامپیوتری و محاسبات ریاضی و مذلهای اقتصادی سربلند بیرون اومده.بهترین استراتژی برای معما زندانی این هست که دونفر در برخورد اول باهم صادقانه و «خوب» برخورد کنند و در برخورهای بعدی همون طوری رفتار کنند که طرف مقابل دفعه قبل رفتارکرده.<br /><br /><br />مطالب زیادی هست که می خوام بگم ولی دوست ندارم مانع تفکر و خلاقیت کسی بشم :)<br />وحیدوحیدnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-29705672730236271932017-07-14T05:10:01.784+02:002017-07-14T05:10:01.784+02:00سلام
؛)
منم چندتا نکته می گم:
ندیدم کسی جامعه آر...سلام <br />؛)<br /><br />منم چندتا نکته می گم:<br />ندیدم کسی جامعه آرمانی رو تعریف کنه. مثلا در جامعه آرمانی من کسی کشاورزی نمی کنه و به جای اینکه گیاهان رو مجبور کنند که مطابق خواست انسان ها رشد و تولید مثل کنند، فقط گیاهان موجود رو حفظ می کنند و از بین نمی برند. ذر حامعه آرمانی من آزادی زمین و موجودات زنده حفظ می شه. در جامعه آرمانی من انسان ها مدام در حال کوچ کردن به مناطق بهتر اند در نتیجه مالکیت ، رقابت ، حرص و حسادت عملا امکان وجود نخواهند داشت. می بینید اگر جامعه آرمانی رو درست تصویر کنید اون مشکلات به وجود نمی یاد.<br /><br /> در صورتی که بخواهید جامعه آرمانی بسته و تنگ نظرانه روشنفکران ۲۰۰ سال پیش را در نظر بگیرید یک موضوع مهمی پیش می یاد اونم اینکه نمی شه جامعه آرمانی رو با مشکلات جامعه کنونی اندازه گرفت. <br /><br />به نظر من همه چیز می تونه در جامعه آرمانی وجود داشته باشه. و این انسانها هستند که باید انتخاب کنند که چه چیزی رو می خواهند و چه چیزی رو نمی خواهند.<br /><br />در مورد مالکیت هم وجود مالکیت به اتوریته وابسته است (یعنی یک کسی که همه قبولش داشته باشند باید مالکیت افراد رو تایید کنه)در نتیجه جایی که مالکیت باشه اونجا جامعه آنارشیستی نیست. مثلا در اون جامعه اگر کسی بگه من مالک این درخت هستم (جدای از اینکه این حرف سلطه گرایانه است) من به حرف اون اعتنایی نمی کنم (در جامعه آنارشیسیس پلیس وجود نداره) و هر وقت که بخواهم از میوه هایی که درخت تولید کرده می خورم وبدون اینکه از کسی اجازه بگیرم.<br /><br />در مورد افراد فداکار، توی موجوداتی که جامعه دارند همیشه افراد فداکار وجود دارند(به خاطر یک سری دلایل ریاضی-اقتصادی تکامل به این سمت پیش رفته) پس نمی شه فرض کنیم که نیستند. - توی همین دنیای فعلی افراد فداکار، مهربان خیلی محبوب اند. در نتیجه وقتی به مشکل بخورند افراد خیلی زیادی هستند که به کمکشان می آیند. خطاب به اون دوستمون(البته اگر می بینه) یک موضوع مهمی هست به اسم «معمای زندانی» که کتاب درموردش چاپ شده سعی کن حداقل یک دید کلی در موردش داشته باشی. جدای بحث زیست شناسی/رفتارشناسی از چندین شبیه سازی کامپیوتری و محاسبات ریاضی و مذلهای اقتصادی سربلند بیرون اومده.بهترین استراتژی برای معما زندانی این هست که دونفر در برخورد اول باهم صادقانه و «خوب» برخورد کنند و در برخورهای بعدی همون طوری رفتار کنند که طرف مقابل دفعه قبل رفتارکرده.<br /><br /><br />مطالب زیادی هست که می خوام بگم ولی دوست ندارم مانع تفکر و خلاقیت کسی بشم :)<br />وحیدوحیدnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-52571193031541105532017-07-12T17:19:53.895+02:002017-07-12T17:19:53.895+02:00مرسی از کامنتها
یکچیزی از حکیم بی خواندم که جالب ب...مرسی از کامنتها<br />یکچیزی از حکیم بی خواندم که جالب بود!<br /><br /><br />The Temporary Autonomous Zone, Ontological Anarchy, Poetic Terrorism<br /><br />An exquisite seduction carried out not only in the cause of mutual satisfaction but also as a conscious act in a deliberately beautiful life–may be the ultimate PT. The PTerrorist behaves like a confidence-trickster whose aim is not money but CHANGE.<br /><br />https://hermetic.com/bey/taz1#labelacknolwedgements<br /><br /> حکیم بی<br />https://de.wikipedia.org/wiki/Peter_Lamborn_WilsonRosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-52128583786370524342017-07-11T18:49:20.268+02:002017-07-11T18:49:20.268+02:00منظورم از رقابتهای سالم در زندگی جمعی فوقالعاده ...منظورم از رقابتهای سالم در زندگی جمعی فوقالعاده با جامعه سرمایهداری فرق می کند. بطور مثال در مسابقه فوتبال و والیبال بطور دوستانه نه شرطی کمی سردو بی روح بوده مثلاً اگر در مسابقه و رقابتهای سالم فقط شرط روی نوشابه بود مسابقه هیجانی می شد و کسی هم دلخور نمیشد با امدن پول همه چی خراب شد و میشود،،Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-81934468770004764832017-07-11T12:43:01.013+02:002017-07-11T12:43:01.013+02:00 با سلام
مقاله جالبی بود ، میدانید چرا? میدان آز... با سلام<br />مقاله جالبی بود ، میدانید چرا? میدان آزادی را در مقالهای وجود دارد را بارور میکند انسانیت جنینی و حسی در این مقاله میتواند بچه را مرده بدنیا بیاورد، چرا من این حرفها را می زنم? اغلب ما مقوله ازادی،عدالت،کار گروهی،خرد جمعی ،پول ،مبادله، احترام متقابل رفاقت .اموزش های لازمه را ندیدم ،بیشر کتابی و ظاهری و نقل درویشی از مادران و پدران و در نهایت از ریش سفیدان اموختیم اغلب ما پول و اهمیت ان را در جامعهی سرمایهداری را نمی داریم اگر تعدادی از ما که در اجتماع به زندگی کلیکتیو اعتقادی دارند،، در مقاطعی با مواجعه با بحران دوچار توهم و اشتباه می شویم ،چرا? چون در تجربه عملی واقعی در جامعهی انسانی که همان جامعه ارمانی و اتیوپی را نداریم و بیشتر شعاری است تا یک شرایط تجربه شده،،نقطه اصلی از همینجا شروع می شود ما چرا به همدیگر اعتماد و اطمینان نداریم،از طرف دیگر من دنبال مقصر نیستم باید یک روز انسان ها به این نتیجه برسند که زندگی در ازادی و کلیکتیو خیلی لذت بخش است ،هیچکس به هیچوجه به زندگی و ازادی واقعی تجاوز نمی کند ،<br />یک مثال و خاتمه<br />ان انسانی که حاضر به مبادله و روابط اجتماعی و یا رقابت سالم نیست لذت واقعی این پروسه اجتماعي را لمس و حس نکرده و در نهایت همیشه تنها است<br />مرسی از همهAnonymousnoreply@blogger.com