tag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post8496669288597550674..comments2024-03-14T00:10:36.052+01:00Comments on آرشیو رزا: توضیح ال مسائل! پاره کردن باکرگی یک جنبش است :)RosaArchivhttp://www.blogger.com/profile/02932756887891742685noreply@blogger.comBlogger27125tag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-79926444870081538752017-12-07T14:09:30.462+01:002017-12-07T14:09:30.462+01:00تعریف کار عوض نشده، کار یعنی تولید چیزهائی برای مص...تعریف کار عوض نشده، کار یعنی تولید چیزهائی برای مصرف. بعد خواهیم داشت، کار بیگانه مارکسی، و یا کار غیر بیگانه مارکسی و غیره. کار نوعی از فعالیت است ، خوابیدن فعالیت نیست. غذا خوردن کار نیست، مصرف است. داریم کار و داریم مصرف، خیلی قابل فهم و غیر شاعرانه. در دنیای غیر استثمارگرانه و غیر بیگانه مارکسی هم خواهیم داشت کار و خواهیم داشت مصرف. با مصرف انرژی باز میگردد و بدن مصرفش کرده تمام می شود و با کار چیزهائی تولید میکنیم که قابل مصرف هستند و الی آخر. <br /><br />وقتی کار کنیم چیزی تولید میکنیم، این یک نوع فعالیت است، وقتی مصرف میکنیم، این یک نوع فعالیت است. وقتی ورزش میکنیم، این یک نوع فعالیت است. زندگی مجموعه ای از همه فعالیتهاست. وقتی خوابیم، زنده ایم. <br /><br />کار شغل است اما کاری معین. مثلا خیاطی، باغبانی و غیره. باغبانی میتواند برای پول باشد و تحت ساطه سرمایه مارکسی، در این وصع کار مزدی و بیگاری است. <br /><br />من جائی نگفتم فعالیتهای انسانی کار است. بحث بر سر جایگاه لغات و مفاهیم بود. کار نوعی از فعالیت انسان است. تو میگوئی کار فعالیت نیست،شغل است. برای اینکه کار شغل باشد باید فعالیت باشد، صرف انرژی. برای اینکه صرف انرژی کار باشد، باید صرف انرژی برای تولید چیزی باشد که مصرف است. <br /><br />Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-56227002569797085692017-12-01T13:51:32.430+01:002017-12-01T13:51:32.430+01:00میشه گفت زندگی سخت، زندگی نیست؟ نه. مثلا داریم، بی...میشه گفت زندگی سخت، زندگی نیست؟ نه. مثلا داریم، بیمار زنده است، زندگی اش را نجات بده، زندگی بدی دارد، زندگی خوبی دارم، خوب زندگی میکنه. در این مثالها زندگی وجود دارد، اما زندگی بطرق گوناگون احساس می شود بطوریکه در یکی زندگی بد احساس میشود و در دیگری خوب. <br /><br />رزا: زندگی سخت همان زنده بودن است. در برابر زنده بودن و کار کردن همان زندگی است.<br />انگار مشکل به کلمه ی زندگی هم رسید!<br /><br />آن موقع که فعالیت انسانی برای تولید چیزهای مورد مصرف هست، کار است. <br />رزا: فعالیتهای انسانی کار نیست. کار شغل است مگر اینکه تعریف کار را عوض کنیم.<br />labor<br />job<br />Rosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-87392851459703217722017-11-30T17:18:34.854+01:002017-11-30T17:18:34.854+01:00کار به هر حال دربرابر زندگی است. نوازندگی و پختن و...کار به هر حال دربرابر زندگی است. نوازندگی و پختن و ریستن همه هم می تواند کار یا زندگی تلقی شود. اگر فعالیت انسانیاست پس زندگی است و اگر برای پول پس کار است<br /><br />آن موقع که فعالیت انسانی برای تولید چیزهای مورد مصرف هست، کار است. حتی اگر این فعالیت داوطلبانه باشد، باز هم کار است، وقتیکه داوطلبانه نباشد، کار اجباری است. نمیتوان کلمه زندگی را در اینجا بکار برد بدون اینکه موجب سردگمی نشد. نوازندگی و پختن و ریستن میتواند کار استثماری باشد و یا نباشد. برای همین داریم کار نوازندگی استثماری، کار پختن استثماری و داریم کار ریستن استثماری. اگر خودم داوطلبانه برای خودم و دوستانم بپزم، کارم استثماری نیست، اما کماکان کار است. تعریف زندگی را هم نمیتوان عوض کرد. زندگی میتواند سخت و استثماری باشد میتواند نباشد. وقتی زندگی سخت و استثماری ست، احتمالا کار هم استثماری ست، داریم زندگی سخت، زندگی راحت، کار استثماری و کار غیر استثماری. میشه گفت زندگی سخت، زندگی نیست؟ نه. مثلا داریم، بیمار زنده است، زندگی اش را نجات بده، زندگی بدی دارد، زندگی خوبی دارم، خوب زندگی میکنه. در این مثالها زندگی وجود دارد، اما زندگی بطرق گوناگون احساس می شود بطوریکه در یکی زندگی بد احساس میشود و در دیگری خوب. کلا بحث این است که نمیتوان کلمه کار را با زندگی تعویض کرد و بهتر است برای کار و زندگی صفت تعیین نمود تا گیج نشویم. رهگذرAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-11092580666935372362017-11-30T14:03:45.833+01:002017-11-30T14:03:45.833+01:00
انسانها وقتی کالا میشوند میمیرند و تعقیرشان سخ... <br />انسانها وقتی کالا میشوند میمیرند و تعقیرشان سخت و به اسانی نیست برگشتشان امکان پذیر نیست شاید نسلی توان برای تغیر این وضیعت را داشته باشند،،،شرط برگشت پذیرش این اوضاع نا بسامان است از روی ناچاری و ناتوانی این وضیعت عوض نمی شهAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-2137875041168486122017-11-30T12:55:23.373+01:002017-11-30T12:55:23.373+01:00تشکر توضیع ما رو قانع کرد
عبرتی بشه که رهبر ،،،،، ...تشکر توضیع ما رو قانع کرد<br />عبرتی بشه که رهبر ،،،،، رهبران،،، که انسانها بی کس نیستند و نخواهند ماند که عده ی با ژن اعلا برای ماها مکتبی باشند .،،،مانیفست بنویسند تازه هم با فوکور انچنانی با متانت فخر بفروشند،، خلاصه کلام یکروزی مردوم اگاه خواهند شد<br />پیروز باشید<br />Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-8239273699518672182017-11-30T11:03:14.432+01:002017-11-30T11:03:14.432+01:00منظور فقط خواندن مانیفست علیه کار بود و با فقط خوا...منظور فقط خواندن مانیفست علیه کار بود و با فقط خواندن آن شما هیچگونه تعهدی ندارید.<br />مانیفست کمونیست مارکس نیست که!!!<br />ای ول:)Rosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-36311528769672564492017-11-30T10:59:42.426+01:002017-11-30T10:59:42.426+01:00بحث این بود که جای کلمه کار نمیتوان کلمه زندگی را ...بحث این بود که جای کلمه کار نمیتوان کلمه زندگی را بکار برد.<br /><br />توجه:<br />هر فعاليت انسانی ‹کار› نيست، زيرا کار يک شکل خاص و تاريخی فعاليت انسانی است. اين امر بويژه از اين نظر اهميت دارد که برای بورژواها کار قابل نقد نيست، چون که آنان هر فعاليت انسانی را بطور ساده بهعنوان ‹کار› تعريف میکنند. <br /><br />رزا: کار به هر حال دربرابر زندگی است. نوازندگی و پختن و ریستن همه هم می تواند کار یا زندگی تلقی شود. اگر فعالیت انسانیاست پس زندگی است و اگر برای پول پس کار است!<br />بزرگ کردن کودک کار نیست و ما نمیتوانیم و نباید همه ی فعالیتهای انسانی را کالایی کنیم.<br />سرمایه داری تلاشش کالایی کردن تمام روابط و مناسبات میان انساها است بطوری که سکس هم کالایی برای فروش.<br />تاکنون عشق در امان مانده!<br />چاه کندن البته کار است!Rosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-26362706767034477842017-11-30T01:52:51.041+01:002017-11-30T01:52:51.041+01:00بحث این بود که جای کلمه کار نمیتوان کلمه زندگی را ...بحث این بود که جای کلمه کار نمیتوان کلمه زندگی را بکار برد. کار صفت دارد کار بیگانه کار استثماری و غیره. کار یک معنی داره و بهتره مغشوشش نکرد. بازی با کلمات امکان آگاهی را میگیره. موسیقی خودش محصول کاره. اینهمه نوشتن کمکی نمیکنه که جای کلمه کار کلمه زندگی بزاریم. نه منطقی است و نه واقعی. رهگذرAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-45206658343060872982017-11-30T01:21:57.728+01:002017-11-30T01:21:57.728+01:00رزا جان
من هیچ مانیفستی را نمی پذیرم
چه خوب و چه ب...رزا جان<br />من هیچ مانیفستی را نمی پذیرم<br />چه خوب و چه بد<br />چه دمکراتیک و چه غیر دمکراتیک<br />انسان با شعور در حرکت جمعی و در عمل ااجتماعی جمعی مشکلات را حل و فصل میکنند<br />هیچ مانیفستی بتوسط عده ی قبل از عمل اجتماعی غیر قابل قبول است<br />پیروز باشیدAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-17693235866534660152017-11-30T00:34:39.611+01:002017-11-30T00:34:39.611+01:00مانيفست عليه کار
http://www.krisis.org/wp-content...مانيفست عليه کار<br /><br />http://www.krisis.org/wp-content/data/in-persian-manifesto-against-labour.pdf<br /><br />Rosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-79187484813571142972017-11-29T22:51:49.143+01:002017-11-29T22:51:49.143+01:00فکر کنیم که انسانهادیگر کار نکنند!
ابتدا تمام انبا...فکر کنیم که انسانهادیگر کار نکنند!<br />ابتدا تمام انبارهای غله و غذا را خواهند خورد و بعدش به فکر کاشتن می افتند! فعالیتهای بعدی مثل کاشتن ، خوردن و خوابیدن برای بقا است. نه برای سود. <br />کل سیستم نابود خواهد شد! چه بهتر. <br />شاید این تنها راه حل رادیکال باشد...<br />کار نکنیم. در کار خرابکاری کنیم. از زمان کار بدزدیم...<br /><br />کار یک تولیدِ بی معنی است. با این وجود مسئله از این نیز فراتر میرود: کار نابودیِ اشکال انسانی و غیرانسانی حیات است.<br />و<br />نفس وجود سرمایه یعنی تعدی. سرمایه هجمهای است که هر روز و هر دقیقه به ما میگوید: «شما باید فعالیت تان را به نحوی مشخص شکل دهید. تنها فعالیتی که در این جامعه معتبر است، فعالیتی است که به سرمایه سود برساند. به بیانی دیگر، کار[۲]». <br />و ما؟<br />بجای چاه کندن! ابتدا تمام ثروت انباشته سیستم را خواهیم خورد. <br />مسئله ساده است. مثل جنگی که در آن هیچ سربازی شرکت نکند/شلیک نکند. امتنا از هر گونه حرکت. هر گونه فعالیتی که در جهت بقای سیتم باشد. اهمیت این موضوع اینکه کار نکردن برای سیستم. یک حرکت جهانی است. <br />و ایجاد جهان هایی آتونوم.جهانی که برای دستمزد چانه نمی زند تا بیشتر مصرف کند!<br />جهانی که لحظه لحظه وقت خود را آزاد می کند تا زندگی کند. زندگی در مقابل کار قرار دارد. زندگی حرکت رهگذر پروانه است. هیچ پروانه ای چاه نمی کند. با فعالیتش (انتقال گرده های گُل) به تصادف موجب بقای گیاهان است. <br />کاری که ما انسانها کرده ایم؟ نابودی زندگی خود و باقی حیات روی کره ی زمین.<br />کار شاید در آینده در برخی از مکانهای سیستم به روباتها واگزار شود. اینگونه حتی درخواست محل کار، اتوماتیک بی معنی خواهد شد و طبیعت تصاعدی با سرعت بیشتری نابود.<br /> ما هر روز عمق چاهی را که در آن قرار گرفته ایم عمیق تر می کنیم و متاسفانه حتی متوجه نیستیم که این زندگی ما است که در چرخ سیستم فنا می شود...<br />Rosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-67704163783317641742017-11-29T22:01:45.518+01:002017-11-29T22:01:45.518+01:00رهگذر:
فرق بین وقتی که چاه می کنیم و استراحت میکنی...رهگذر:<br />فرق بین وقتی که چاه می کنیم و استراحت میکنیم و میخوابیم چیست؟ فرقشان اینه که وقتی چاه میکنیم زندگی امان در کاره، وقتی که استراحت میکنیم، زندگی امان در استراحته و وقتی که میخوابیم، زندگی امان در خوابه. زندگی حرف عام تر است، کار خاص تر است. ایندو را نمیشه با هم قاطی کرد.<br /><br />بنظر من امکان نداره که بشر بدون کار بقا پیدا کند. انقلاب علیه کار نیست، انقلاب علیه استثمار نیروی کار هست. پاسخ اینه که منظور کار بیگانه هست. خوب اگر منظور این است بگین کار بیگانه، چرا مردم رو گیج میکنین. بگین کار + بیگانه.<br />بنظر من امکان نداره که بشر بدون کار بقا پیدا کند.<br />بنظر من امکان نداره که بشر بدون کار بقا پیدا کند.<br />بنظر من امکان نداره که بشر بدون کار بقا پیدا کند.<br /><br />رزا: امکان دارد!<br />همین 10 سال پیش آیا شما فکر می کردید با تلگرام چت کنید؟ بزودی خواهید توانست مادرتان را ببوسید! کیلومترها آنطرف اقیانوس!<br /><br />مشکل «کار از خود بیگانه» نیست. مشکل اصلی «کار» است. چاه کندن است! بجای مثلن گوش دادن به موزیک. البته موزیک گوش دادنی که پرداخت نشده و کار محصوب نشود!<br />ما قرار نیست کسی را گیج کنیم. صفات بد "کار مزدی" و "کار از خود بیگانه" و "بی گاری خانگی" ... می خواهد بگویدخودِ «کار» خوب است اما استثمارش بد!<br />کُلن کار واژه ای منفی است. در سرود کارگری: آنکس که کار می کند، حق زندگی دارد! آن کس که خورد حاصلش، باید نابود گردد...<br />به نظر من همه حق زندگی دارند.<br /><br />باری، جامعه بسوی بیکاری میرود!<br />بیکاری میلیونی و میلیاردی!<br /><br />این واقعیت است که هر فعالیت بدنی کار نیست! استراحت، خوردن، پوشیدن ... کار نیست. اما چاه کندن «کار» است و کاری خطرناک که به کارگران افغانی سپرده میشود که جانشان بی بها است!<br />توجه:<br />هر فعاليت انسانی ‹کار› نيست، زيرا کار يک شکل خاص و تاريخی فعاليت انسانی است. اين امر بويژه از اين نظر اهميت دارد که برای بورژواها کار قابل نقد نيست، چون که آنان هر فعاليت انسانی را بطور ساده بهعنوان ‹کار› تعريف میکنند. در ملغمهی فعاليتهای انسانی، که در آن نوازندگی با لباس شستن و کار پشت خط توليد با سکس قاطی میشود، نمیتوان بسادگی به نقد کار پرداخت. به همان اندازه، تفاوتگذاشتن ميان شکلهای سازمان کار، مثلا تفاوت ميان کار مزدی در کارخانه و کار غير مزدی در خانواده از اهميت زيادی برخوردار است.<br /><br />کارگران شیکاگو چه می خواستند؟ کم شدن ساعت کار به حداقل 8 ساعت در روز.<br />اکنون اتحادیه ها چه می خواهند؟ محل کار بیشتر و علیه بیکار سازی!<br />در حالی که اکنون انسان با ثروت و اضافه تولیدی که دارد بدون کار هم می تواند زنده باشد. اتوپی من: زندگی بجای کار.<br /><br />Rosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-4204494154107082132017-11-29T21:34:50.705+01:002017-11-29T21:34:50.705+01:00مانيفست عليه کار … PDF 528 Kb
http://www.krisis.o...مانيفست عليه کار … PDF 528 Kb<br /><br />http://www.krisis.org/wp-content/data/in-persian-manifesto-against-labour.pdf<br /><br /> برای نقدی تفصيلیتر از ديدگاه کريزيس در زبان آلمانی میتوان به دو مقالهی زير از گروه وايلدکت wildcat (که از آنها در اين نوشته بهره برده شده است) مراجعه کرد.<br />Kritik am Manifest gegen die Arbeit November 1999<br />Zu Kurz gedacht – Krisis zwischen Arbeit und Staat Mai 2000<br /><br />کريزيس تنها کاری را که ارزش توليد میکند، کار به حساب میآورد؛ کاری که در برابر پول انجام میگيرد. حتا مجردترين و يکنواختترين کارها که به نحوی در ازای دريافت پول انجام نمیگيرند، برای کريزيس کار تلقی نمیشوند. کريزيس نمیتواند يا نمیخواهد اين سادهترين واقعيت را ببيند، که همهی اين فعاليتها، صَرف نيروی جسمی و روحی انسانی هستند که از سر اجبار برای بازتوليد خود انجام میگيرند و نه از سر نياز آزادانه به آفريدن و لذت بردن.<br />اشکال کريزيس در اين است که تئوری را نه از کاوش واقعيات و از تجارب تاريخی انسانهای مشخص، بلکه از تاملات فلسفی در مورد ايدهها و دگرگونی آنها استنتاج میکند.<br />و سرانجام از آنجا که کريزيس کار را نه بهعنوان کار، بلکه بهعنوان کار مزدی به نقد میکشد، چشماندازش رهائی از “قلمرو ضرورت” نيست، قلمروی که کار در آن همواره برقرار میماند. چشمانداز کريزيس کار بدون مزد است، با اين اميد که اين کار ارزش توليد نکند.Rosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-91570262222443914812017-11-29T21:20:24.975+01:002017-11-29T21:20:24.975+01:00هر فعاليت انسانی ‹کار› نيست، زيرا کار يک شکل خاص و...هر فعاليت انسانی ‹کار› نيست، زيرا کار يک شکل خاص و تاريخی فعاليت انسانی است. اين امر بويژه از اين نظر اهميت دارد که برای بورژواها کار قابل نقد نيست، چون که آنان هر فعاليت انسانی را بطور ساده بهعنوان ‹کار› تعريف میکنند. در ملغمهی فعاليتهای انسانی، که در آن نوازندگی با لباس شستن و کار پشت خط توليد با سکس قاطی میشود، نمیتوان بسادگی به نقد کار پرداخت. به همان اندازه، تفاوتگذاشتن ميان شکلهای سازمان کار، مثلا تفاوت ميان کار مزدی در کارخانه و کار غير مزدی در خانواده از اهميت زيادی برخوردار است.<br /><br />Rosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-30671130485178664862017-11-29T21:09:53.563+01:002017-11-29T21:09:53.563+01:00جنبش کارگری اگر قرار است جنبشی برای خود و جهت رهائ...جنبش کارگری اگر قرار است جنبشی برای خود و جهت رهائی و نابودی سرمايه باشد، بايد از مطالبه سنتا راديکال، نسبتا ديرپا، و در عين حال محدود لغو کار مزدی فراتر رفته و الغای کل کار سرمايه دارانه را هدف داشته باشد. سرمايه يک کل بشدت بهم پيوسته است که نمی توان به يک جزء آن حمله ور شد و به اجزاء ديگرش بی اعتنا ماند يا الغای آن اجزاء ديگر را به زمانی نامعلوم حواله داد. «الغای» يک بخش از کار سرمايه دارانه (در اينجا «کار مزدی») و تداوم بخش های ديگر و روابطی که آنها را بازتوليد می کنند، (اگر بشود نظر به طنزِ تراژيکِ تاريخ در مورد «الغای مالکيت خصوصی»، چنين چيزی را تصور کرد) فقط می تواند بمعنای الغای صوری آن و لذا تداوم روابط سرمايه ای باشد. «الغای کار مزدی» تنها می تواند با الغای کار سرمايه دارانه تحقق يابد.<br /><br />http://archiverosa.blogspot.com/2013/05/blog-post_8.html<br /><br /><br />Rosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-89656638420106714322017-11-29T16:13:06.957+01:002017-11-29T16:13:06.957+01:00ناشناس گرامی
دوا سر کار استراحت و یا چاه کندن نیس...ناشناس گرامی <br />دوا سر کار استراحت و یا چاه کندن نیست اکر تو دوست داری برای طبقه کارکر چاه بنی ان صحبت دیکر است ،،ولی بحت سر کار بیگانه نیست زمانی که طبقه کارگر خود از هویت انسانی فاصله میگیره و هر روز تولید میکه و هر روز فقیرتر میشه اینجا بدون هیچ پرسشی کار ضد ارزش میشود طبعتا برای زندگی بر اساس زندگی انسانی روزمره در تعاونهای اجتماعی برای ضروتهای اجتماع در عمل اجتماعی باید اشتراگ کردAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-43499235809163216672017-11-29T15:55:02.515+01:002017-11-29T15:55:02.515+01:00فعالیتی برای شادی و لذت و بر آورده کردن نیاز خود «...فعالیتی برای شادی و لذت و بر آورده کردن نیاز خود «کار» نیست. اسم آن زندگی است. <br /><br />فرق بین وقتی که چاه می کنیم و استراحت میکنیم و میخوابیم چیست؟ فرقشان اینه که وقتی چاه میکنیم زندگی امان در کاره، وقتی که استراحت میکنیم، زندگی امان در استراحته و وقتی که میخوابیم، زندگی امان در خوابه. زندگی حرف عام تر است، کار خاص تر است. ایندو را نمیشه با هم قاطی کرد.<br /><br />بنظر من امکان نداره که بشر بدون کار بقا پیدا کند. انقلاب علیه کار نیست، انقلاب علیه استثمار نیروی کار هست. پاسخ اینه که منظور کار بیگانه هست. خوب اگر منظور این است بگین کار بیگانه، چرا مردم رو گیج میکنین. بگین کار + بیگانه.<br /><br />رهگذرAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-78454835930139390682017-11-29T14:13:21.653+01:002017-11-29T14:13:21.653+01:00انقلاب اکتبر خلع ید از طبقه ی کارگر و شوراهای مردم...انقلاب اکتبر خلع ید از طبقه ی کارگر و شوراهای مردمی بود و قدرت گیری فرقه ی بلشویک....<br />کرونشتاد انقلابی علیه ضد انقلاب لنین/تروتسکی<br />اگر نیک بنگریم:<br />استالین قبر انقلابی را کند که تروتسکی تیربارانش کرد.<br />این میان لکه ای ننگ بر چهره ی حزب ماند بنام کرونشتاد.<br />همه ی قدرت بدست توده ها و هیچ قدرتی، برای حزب.<br />کماکان از آزادی و آزادی زنان گپ می زنند. یادمان نرفته ماشین های جوجه کشی حزب را و شوک الکتریکی به همجنسگرایان را. و سیبری و اردوگاههای کار اجباری را....<br />خمینی هم از آزادی و آزادی احزاب سخنچرانی زیاد کرد مثل لنین و فرقه اش. هر حکومتی را با توجه به اعمالش باید سنجید و نه با حرفهایش.<br />خوشبختانه دژ اردوگاه سوسیالیسم فرو ریخت تا خودسازماندهی و جنبش های آتونوم بازخیزند.<br /><br />حرکت خیلی وقت است که شروع شده.<br />سازماندهی گسترده نیاز است در چارچوب خودسازماندهی...<br />اینیار باید انقلابیون حرفه ای، حزب و سازمانهای خود کمونیست خوانده و رهبران را در همان ابتدا ایزوله کرد. آنان لانه های عفونی بازتولید سیستم سرمایه داری هستند.<br />از یاد نخواهیم برد!<br /> Rosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-49277226144006194262017-11-29T08:56:29.984+01:002017-11-29T08:56:29.984+01:00موضع مشخص و شفاف عشف و انارشی،،،
خود حرکت عظیمی ل...موضع مشخص و شفاف عشف و انارشی،،،<br /><br />خود حرکت عظیمی لازم است شما در نظر داشته باشید و بهتر از من هم میدانید چندین قرن متمادی با ایدولوژی ی مختلف تمامی باور های انسانی را را لگد ما کرده و میکنند برای باسازی این وضیعت میدانید چندین سال لازم است تا التیام بشود این حرکت عظیم بتوسط چه کسانی امکان پذیر است چه نوع سازماندهی عظیمی لازم است فقط با شعار نمی شود حل کرد؟؟<br />کوچلترین اشتباه ما را به عقب می برد شما توجه کتید صد سال از انقلاب اکتبر گذشت این همه جنایت به انسایت شد هنوز هم شعار میدهند که انقلاب اکتبر الگوی برای رهائی بسریت میتواند باشد ما بخوبی میدانیم که همه این حرفها علیه بشریت و انسانها است،،<br />ما برای افشای این حرکت شوم چقدر موق بودیم؟؟؟<br />شما وقتی پای صحبتهای انسانهای شوروی سابق گوش میکنی مردوم گریه میکنند و میگویند ما حداقل دویست سال به عقب رفتیم،ما با فاجعه عظیمی روبرو هستیم در کل بشریت در وضیعت خیلی بدی قرار گرفته و رهای از اوضاع کار سخت وطاقت فرصا است ولی چاره ی جز حرکت نداریمAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-35102834908916887752017-11-29T07:50:18.845+01:002017-11-29T07:50:18.845+01:00با پوزش
منظورم دولت کارگری بودبا پوزش<br />منظورم دولت کارگری بودAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-61720393343911650852017-11-29T07:48:53.989+01:002017-11-29T07:48:53.989+01:00رزا جان خسته نباشی
فرق نمیکند وقتی صحبت از کنترل م...رزا جان خسته نباشی<br />فرق نمیکند وقتی صحبت از کنترل میکتیم دست هر دولتی باشد وضع را خراب میکند چه دولت کترگری باشد چه هر ارگانی ابتدا باید معلوم بشه کنترل برای چه؟؟؟<br />اگر انسانه ها به درجه ی شعور برای رهائی از همه سیستم های غیر انسانی رها کرده لزومی ندارد خود را برای دوباره اسیر کند،، جامعه در مرحله ی از اگاهی قرار دارد که برای توان بیشتری از احتمال زخم های گذشته در خرد جمعی تلاش میکند و احتیاجی به اقا بالاسر ندارد<br />پیروز باشیدAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-48471248799305231942017-11-29T05:28:10.097+01:002017-11-29T05:28:10.097+01:00فریب خطرناکی است که باور کنیم «کنترل [در اختیار] ک...فریب خطرناکی است که باور کنیم «کنترل [در اختیار] کارگران» میتواند کار همگان را به چیزی لذتبخش، از لحاظ فکری برانگیزاننده و به لحاظ شخصی راضیکننده بدل نماید.Rosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-14411245614019879812017-11-29T05:04:38.456+01:002017-11-29T05:04:38.456+01:00بنظر من امکان نداره که بشر بدون کار بقا پیدا کند.
...بنظر من امکان نداره که بشر بدون کار بقا پیدا کند.<br /><br />رزا: بنظر من امکان نداره که بشر با کار بقا پیدا کند.<br />کار در زمان کنونی برای تولید نجومی و تولید برای سیستمی که همه چیز را کالا کرده است. کار برای بقا نیست بلکه برای سود و داشتن کالا و مصرف هر چه بیشتر.<br />اما انسان که از شکم ما تغذیه کرد و پا بدنیا گذاشت برای زندگی بود، اکنون اما به عنوان تولید کننده و مهره ای از سیستم، ارزش گذاری می شود. نقش پدر/مادر، تحویل برده ی کارکُن به سیستم است. و انسان به تدریج خود در این مناسبات و روابط ادغام شده و کار کردن را بر طبق ارزش گذاری سیستم مثبت می داند و مشکل اصلی را استثمار نیروی کار و نهایتن افق دیدش "کار بدون استثمار"!<br />برای برخی کار با دستمزد بیشتر. برای برخی کار متنوع تر و نه یکنواخت (کوچاندن زنان از کار خانگی به کار در کارخانه)...<br /><br />مشکل اصلی اما کار است. خودِ خودِ کار!<br /><br />چرا تمام اندیشمندان سیستم شعار مبارزه با بیکاری می دهند؟<br />بیکاری بزرگترین مشکل تلقی شده و ایجاد محل کار و کارخانه در محل زندگی/شهر/کشور مهمترین شعار سیاستمداران برای انتخاب شدن است (مثل ترامپ و بقیه )!<br />اینروزها عوض کردن کهنه ی شاشی بچه هم کار است و نه زندگی!<br />بیرون رفتن و مصاحبت.<br />نوشتن و خوردن و شاشیدن و انزال. انواع اقسام سکس، کار محسوب می شود. <br />و<br />روی هر فعالیت زندگی قیمتی درج شده است.<br />تا زندگی از محتوا خالی شود. <br />کلمه ی کار نیز مثبت و در سیستم ارزش گذاری شده.<br />شما می توانید کار خیریه کنید اگر از کار اجباری خلاص باشید! یک گوشه ی کار را در سیستم باید گرفت!<br />اما زندگی کردن سخت است. ما برای زندگی بدون کار مبارزه می کنیم. زندگانی که برای سیستم یا کار نمی کنند و یا تلاش می کنند تا ساعت/دقیقه/ثانیه عمر موجود را بدون خدمت به سیستم از کار بدزدند. فعالیتی برای شادی و لذت و بر آورده کردن نیاز خود «کار» نیست. اسم آن زندگی است.<br />زندگی نقطه ی متقابل کار است و ما باید بتوانیم به زندگی بازگردیم!<br />به عشق و آنارشی:)<br />Rosanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-79720715941095743292017-11-27T18:19:46.888+01:002017-11-27T18:19:46.888+01:00بنظر من امکان نداره که بشر بدون کار بقا پیدا کند. ...بنظر من امکان نداره که بشر بدون کار بقا پیدا کند. انقلاب علیه کار نیست، انقلاب علیه استثمار نیروی کار هست. پاسخ اینه که منظور کار بیگانه هست. خوب اگر منظور این است بگین کار بیگانه، چرا مردم رو گیج میکنین. رهگذرAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-40482487602486554182017-11-22T05:57:34.929+01:002017-11-22T05:57:34.929+01:00چرا هیچ ژورنالستی و یا هیچ روزنامه ی و یا هیچ حزبی...چرا هیچ ژورنالستی و یا هیچ روزنامه ی و یا هیچ حزبی اینگونه سخن نمیگوید <br /><br />رزا: شاید چون تخصص آنان تحلیل و تفسیر است و موضع میانه داشتن؟!<br />کار فعالین و ما اما، تغییر جهان است!<br />مسلمن قبل از تغییر جهان مجبوریم از خود شروع کنیم. شاید برخی فکر کنند این ایده ها جدید است اما راستش من 11 ساله بودم که دختری از خانواده، خود باکره گی اش را برداشت بدلیل ممنوعیت از ورزشی که دوست می داشت.<br />در ضمن تنها انسانهای شورشگر همدل و همبسته و آماده ی ایجاد تغییر هستند. نان خورده جمع کنان سفره ی سیستم هرگز متحد ما نبوده اند. آنها از روی دوش ما بالا رفته و تنها سودای قدرت و تسخیر قدرت سیاسی را در فکر دارند تا تغاری بشکند، ماستی بریزد! به لینک زیر توجه کنیم چگونه مائویست و تروتسکیست همدیگر را متهم می کنند. و از روی اجساد ملوانان دلیر کرنشتات رژه میروند.<br /><br /><br /> انقلاب اکتبر ومسئله زنان <br /><br />https://youtu.be/l28xLDGLJSQ<br />Rosanoreply@blogger.com