tag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post9037737807891301918..comments2024-03-14T00:10:36.052+01:00Comments on آرشیو رزا: فیسبوک را به خانه های تیمی تبدیل کنیم! + وب نگاشته ها.RosaArchivhttp://www.blogger.com/profile/02932756887891742685noreply@blogger.comBlogger8125tag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-65889531702531293262012-06-03T01:58:51.791+02:002012-06-03T01:58:51.791+02:00سلام مسعود جان
راستش بیشتر از اوجلان خودسوزی زنان ...سلام مسعود جان<br />راستش بیشتر از اوجلان خودسوزی زنان جوان حزبش پس از ربودن اوجلان دردناک بود.<br />اوایل که خارج آمدم دست بوسی از رهبر اوجلان از طرف هواداراش بسیار باعث تعجبم بود، اینکه همین جوانان برای ربودنش خودسوزی کنند را پیشبینی نمیکردم. البته خودم در اعتراض به دستگیری و ربودن غیر انسانی و توطئه گرانه اش بد جوری کتک خوردم!<br />گویا در زندان بقول برخی از دوستان، مخ استالینیستش تکان خورده و این باعث شادمانی است. اقلا جلوی خودسوزی هوادارانش گرفته شده.<br /><br />آیا کتابش به فارسی ترجمه شده؟<br />در مورد تغییر راستش فکر میکنم فقط مرگ میتونه جلوی تغییر را بگیره...Rosahttp://www.archiverosa.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-65884413403087596562012-06-01T16:29:09.989+02:002012-06-01T16:29:09.989+02:00salam salam ber xoban salam be shomaha ...salam salam ber xoban salam be shomaha migean sen eger az 50 bogozered diger kari nemishe kerd yeni shexsiyet insan shekl migire man dosti dashteam ke DR REVAN PEZESHK BOD migofd ke insan ha ta 80 salegi yad migire elbete in zem,ani doroste ke insan 180 sal uomr kone men exiren ketebi az uojalan rehber bkk xandam xili jaleb bod in ketab dar turkiye terfdaran ziyadi dare hododan 1000.000 insan xande esme ketaba aternativ modernite demokratik heyat insan mohteviyat darvage benoie defaiat xodesh ast ebteda az xodesh mige ke man 6 sal oloum siaci xodam dar in 6 sal fegat xozebelat borjvazi ra dar zehnam rixteam in insan eger yadetuon bashe ta hede pigenber zuohour kered bed che serie evez shod pes insan ha gabele tegyir ast.omid ast ke dar ayende pishter dar in mozuo diyalok dashte bashim moxles shoma ha rosa jan reza jan piruoz bashid mesuodAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-78731984571682004602012-06-01T04:10:03.843+02:002012-06-01T04:10:03.843+02:00آنارشیسم راه پرسیدن سئوالات مناسب است بدون اینکه ب...آنارشیسم راه پرسیدن سئوالات مناسب است بدون اینکه به دنبال انحصار در پاسخ درست باشد<br />D:Rosahttp://www.archiverosa.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-61926392611934453142012-06-01T03:29:51.823+02:002012-06-01T03:29:51.823+02:00وقتی آدم بخواد 3 دهه تاریخ زندگی اجتماعی،سیاسی و ف...وقتی آدم بخواد 3 دهه تاریخ زندگی اجتماعی،سیاسی و فرهنگی یک کشور رو در یک پاراگراف 10 خطی توضیح بده قطعا به جای رشنگری اگر اعتشاش کری نکنه و بخواد صادقانه رفتار کنه در بهترین حالت داره سوال ایجاد میکنه. من این رو میفهمم اما همین سوال ایجاد کردن کمک میکنه که آدم بیشتر خودش رو توضیح بده و همین خوبه. فقط همین. والا میشه مثل این دوست گمنام ما که گاهی سری به اینجا میزنه و فضای اینجا رو همراه با شخصیت خودش نامطبوع میکنه رفتار کرد. یعنی تهمت زدن، فحاشی و همین چیزها که خودت دیدی. اما در رابطه با این یارو تونی نگری که میخواد بدون زن( یا هر بخش از انسانها) بخونه و بفهمه در واقع نفهمیده چرا داره میخونه و چی را میخواد بفهمه.rezanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-44007672070694169492012-06-01T02:30:34.579+02:002012-06-01T02:30:34.579+02:00راستی در مورد زندان
داشتم فکر میکردم تو زندان کتاب...راستی در مورد زندان<br />داشتم فکر میکردم تو زندان کتاب چه حالی میده؟<br />تونی نگری یکجایی مردسالارانه گفت: فقط در زندان میشه خوند و فهمید. بدون زن الکل و ووو<br />مقاله نیلوفر فعلا مشغولم کرده.<br />http://www.iran-women-solidarity.net/spip.php?article2433Rosahttp://www.archiverosa.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-85510921657148927472012-06-01T02:16:17.609+02:002012-06-01T02:16:17.609+02:00سلام رضا جان
راستش فیلم ها سفر سنگ و...
کلا باید ...سلام رضا جان<br />راستش فیلم ها سفر سنگ و...<br />کلا باید بپرم داخل فضای آن دوران.<br />روزی از دوستی پرسیدم چرا مارکسیستهای ایران موزیک کلاسیک گوش میدهند، گفت چون مارکسیست هستند!<br />اغلب هم از عکسهای مبارزین آندوره، مد ژنده پوشی و خلقی بود. مارکس اما بشدت بورژوایی میپوشید...<br />اغلب هم عاشق دستان پینه بسته، البته پرولتاریا اشرافیت کارگریست و آن را با بدن ورزیده کله گنده و نگاهی متفکر و اتوریته مردانه تصویر کشیدند. حال شاید زحمتکشان و خلق و ستم دیدگان و محرومان منظور بوده؟<br />تفاوتهای زیادی بین چپ اینور آب با آنور در مورد مارکس و مارکسیسم موجود است...<br />به نظرم بیشتر مشکلات، وقت بومی کردن مارکس بوجود آمد.<br />مسیح هم اینجا بلوند و چشم آبی ست و تو افریقا سیاهه!<br />اینکه چگونه روشنفکر مارکسیست ما بیلش را جا گذاشته سر جالیز و...راستش به استالین باید برگردد؟<br />یکجوری مدل خان - دولت و رعیت- طبقه.<br />روابط بین زن و مرد هم در خانه های تیمی اصلا به همان ناموس داری و خانواده مقدس اردوگاهی میزند.<br />آیا چریک همجنس گرا و یا لزبین و... وجود داشته در ایران؟<br />البته ضدیت مارکس/ انگلس با همجنس گرایان پایه تئوریک سرکوب استالینیستی را تحکیم کرد. مقاله خوبی اینجاست<br /> http://rosaanarchi.blogspot.com/2010/04/blog-post.html<br /><br />که گویا اما سوسیالیستهای غیر مارکسی قبل از مارکس کم طرفدار همجنسگرایی نبودند.<br />راستش تحلیل طبقاتی چرایی نوستالژیک چپ حاشیه را زیاد نگرفتم.<br />به نظرم روبنا هم نقش فعالی داشته.<br />مثلا مذهبی/فرهنگی و...<br />بازگشت و حسرت به روابط و مناسبات قبل از سرمایه داری اینور آب مارکسیستی نیست، اما به دلایلی که کماکان مجهول است برای من، اغلب روشنفکران مارکسیست ایرانی آندوره آلوده اش بودند.<br />اینکه اغلب هم یا موزیک کلاسیک گوش میدهند در حالی که مارکس جایی خواهان دفن آن بود. البته توده ای ها چس ناله های سنتی شجریان را مارکسی و حکمتیستها رپ اقتدارگرای ضد زن/ ضدهمجنس گرا نجفی. <br />کلا فداییان قلعه الموتی ربطشان به مارکس برایم کماکان مجهول است. سوسیال دمکراتهای حکمتی بیشتر از مارکس وام گرفتند. تناقض مائویستابا مارکس وقتی است که مجسمه مسیح همجنسگرایان را تصور کنیم!<br />نوشتی:هیچ چیز نوستالوژیک تر این نیست که "فرد" در حالی که داره به ساندویچ هات داگ با سوس مایونزش گاز میزنه، ذهنش هنوز پیش بیلی است که سر جالیز جا گذاشته.<br />به نظرم تعجبی نداره وقتی لاشه به دندان بکشیم، تا به دوره نیاندرتال هم میشه پرت شد D:<br />مقاله مونتاژ در همین پست <br />بیشتر نظرم را جلب کرد. گویا مدل ژاپن در مقابل فوردیسم داره جلو میزنه...<br />...Rosahttp://www.archiverosa.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-19511774747228955762012-05-31T16:54:42.944+02:002012-05-31T16:54:42.944+02:00هیچ چیز نوستالوژیک تر این نیست که "فرد" ...هیچ چیز نوستالوژیک تر این نیست که "فرد" در حالی که داره به ساندویچ هات داگ با سوس مایونزش گاز میزنه، ذهنش هنوز پیش بیلی است که سر جالیز جا گذاشته، این وصف الحال "روشنفکر" دهه 40و 50 ایران است. در رابطه با این کتاب عزاداران بیل اما من این داستان رو نخوندم ولی احتمالا یه چیزی تو مایه همون چوب به دستان ورزیل باید باشه. منظورم داستانش نیست، فلسفه علامحسین خان در داستان رو میگم. میدونی اینها نویسندگان عصر عبور از فئودالیسم به سرمایه داری هستند اما چون این پروسه شکل کلاسیک را طی نکرد( یعنی نه با اتکا به سرمایه داری ملی ایران) به همین دلیل فضای فکری روشنفکران بورژوای ایران که همراه با رنگ باختن ایده های بورژوازی ملی ( جبهه ملی و شرکا) بود، از یک سو به دوری از آرمانگرایی ملی جناح راست و رو آوردن به چپ یا به قولی مارکسیسم بود،از طرفی مرثیه خواندن شرمگینانه بر مزار فئودالیسم و اسطوره های عصر فئودالیته. این یک واکنش از ناتوانی در مقابل آنچه خود این روشنفکران سرمایه داری وابسته یا سگ زنجیری مینامیدند بود.درادبیات ساعدی و دولت آبادی و... در سینما امثال کیمیایی با ساختن سفر سنگ، خاک و مغولها ؛ در ژرنالیسم سیاسی هم حضراتی مثل جلال آل احمد و در عرصه مبارزه تشکیلاتی- سیاسی هم که چریک فدایی بازتاب همین دوره هستند.در آن بحث که در رابطه با قضیه قتل عبدلله پنجه شاهی پیش آمد من یک مقدار اشاره کردم. این بحث طولانی است و جنبه های مختلفی دارد اما اگر بخواهم در یک کلام دهه 40-50 رو به تصویر بکشم باید بگم دهه آخرین تلاش بورژوازی ملی ناتوان و به بن بست رسیده که از یکسو در غالب مارکسیسم و از سوی دیگر با متوسل شدن به فرهنگ، سنن و استوره های فثودالی و گاها پیشا فئودالی قصد عرض اندام داشت اما از اواسط دهه 50 به کما رفت و با اتفاقات 57 به بن بست کامل رسید و شروع دهه 60 مراسم خاکسپاریش بود. بورژوا کونیستهای ایرانی سال 60 مردند. از آن موقع تا الان اینهایی که میبینی در واقع "مرده است که میرود"rezanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2136822855487605089.post-74362731960247983212012-05-31T15:58:36.827+02:002012-05-31T15:58:36.827+02:00این کتاب آموزش ستمدیدگان خیلی جالبه. من این کتیب ر...این کتاب آموزش ستمدیدگان خیلی جالبه. من این کتیب رو سال 63 در زندان خوندم. بعذ از یک دوره سرکوب وحشتناک، جمهوری اسلامی مجبور شده بود حاجی داود رو ببره و یک فضای به قول خودشون لیبرالی ایجاد کنندو یک نمایشگاه کتاب گذاشته بودند که این کتاب و کتابی از ارنست مندل و یه سری کتابهای جالب دیگه هم برای فروش گذاشته بودند. اون موقع این کتاب با ترجمه یکی دیگه به اسم فرهنگ سکوت ترجمه شده بود(ترجمه زمان شاه بود). این ترجمه جدیدش است که سال فکر کنم 68-69 انجام شد.Rezanoreply@blogger.com