نعما هارل
برگردان به فارسی : حجت صوفی
گوشت قدرت واقعی نمی دهد گرچه چنین فرض می شود: چنین قدرتی شدیدا سمبولیک ست.
چگونه این نماد خلق شده است و چگونه عمل می کند و برقرار می شود؟ آدامز می نویسد که سرچشمه ی این اسطوره ، در افزایش نقش اجتماعی مردان شکارچی در آن دسته از اجتماعات گوشتخوار ماقبل تاریخ ست که زنان در انها مسئول تهیه خوراکهای گیاهی بوده اند. ارتباط مستقیمی میان درجه برابری مردان و زنان در جامعه و میزانی که آن جامعه با استفاده از منابع گیاهی تغذیه می شود، وجود دارد.
با بالا رفتن میزان استفاده از منابع گیاهی ، زندگی زنان از کیفیت بیشتری بهره مند بوده ست زیرا باعث اهمیت پیدا کردن نقش اقتصادی شان شده بود. از طرف دیگر کیفیت زندگی زنان با از دست رفتن موقعیت اقتصادی شان به عنوان فراهم آورندگان خوراک، محدود می شد. به بیان دیگر : شکار به برتری مردخویی انجامیده ست.
Fides هم چنین نشان می دهد که چگونه عمل شکار ، ایده ی مردخویی را شکل بخشیده است ؛ در بسیاری از جوامع، یک مرد پس از نخستین شکار خود آمادگی ازدواج را کسب کرده و می کند. همین طور این یک رسم است که بهترین شکارچی ، برترین زن – که این جایگاه را برایش در نظر می گیرند- را تصاحب می کند . اگر مردی خوراک گوشتی بیاورد ،"سکس" اخذ می کند و اگر موفق نباشد ناکام باقی می ماند.
Margaret visser در کتاب " تشریفات شام" می نویسد که قبایلی در استرالیا، گوشت کانگورو را در مراسمی موسوم به " هنگامه ی مردان" ، میان مردان تقسیم می کنند در حالیکه زنان زمان طولانی منتظر می مانند تا پس مانده هایشان را دریافت کنند.
شکار همواره موضوع رایجی میان مردان بوده است، حتی امروزه با اینکه عمده ی گوشت مصرفی، از پرورشگاه های حیوانات در ارتباط با کارخانجات صنعتی ، که در آنها حیوانات را در اسارت پرورش می د هند و متعاقبا به کشتارگاه ها می فرستند، به دست می آید ، شکار به صورت سرگرمی ثروتمندان در آمده است.
برای هزاران سال گوشت به عنوان خوراکی فرض می شد که پاداش جسارت و دلاوری مردان در به دست آوردنش می باشد . حتی پس از آنکه از شکار کردن صرف نظر کردند بر قطعه قطعه کردن و حتی پختن اش اصرار ورزیدند.، در حالیکه خوراک گیاهی موضوعی صرفا زنانه تلقی می شد.؛ در قرن 18 ام میلادی در اروپا، تحصیل اشراف زادگان تا قبل از آنکه در قطعه قطعه کردن گوشت به مهارت لازم نمی رسیدند، پایان نمی یافت.
آشکارترین باقی مانده ی سنت شکار، امروزه در عمل "کباب کردن" تجلی پیدا کرده است. برخلاف پخت و پز روزانه که در آشپزخانه و غالبا توسط زنان صورت می گیرد، در بیرون از خانه انجام می شود و تنها مردان انجامش می دهند؛ به علاوه نحوه ی پختن کاملا سنتی ست ،گوشت مستقیما روی آتش قرار می گیرد و از الکتریسیته یا گاز در آن استفاده نمی شود. در این قبیل هم نشینی ها زنان مسئول آماده سازی و سرو سالاد و دسر و شست و شو می شوند.
اما کباب کردن مستقیم گوشت روی آتش ، تنها، بازنمود اسطوره ی "شکار" نیست که متعاقبا بازنمود غلبه مردخویی ست. آدامز مدعی ست که در بسیاری از موارد ضرب و شتم زنان توسط مردان، به مثابه نشان دادن مردخویی شان به دنبال فراهم نیاوردن گوشت عمل می کند و به نوعی بر آن سرپوش می گذارد. زن مردانگی همسرش را تحقیر می کند، احترامی برایش قائل نمی شود و از اینرو مورد آزار قرار می گیرد تا مسئله به شیوه خودش حل شود. ارتباط میان مردخویی و گوشت انقدر بدیهی به نظر می رسید که در قرن 19 میلادی ، مسئولین تعلیم و تربیت در اروپا، کاهش میزان مصرف گوشت در رژیم غذایی نوجوانان را به عنوان راهکاری برای مبارزه با خودارضایی توصیه می کردند.
Fides می خواهد نشان دهد که مردان برتری شان را بر حیوانات، از طریق مصرف گوشت شان ابراز می کنند و از همین راه به طور غیرمستقیم بر زنان. کشتن، طبخ و خوردن گوشت حیوانات شاهد نهایی برای اعمال قدرت مردان بر بقیه ی طبیعت را فراهم می آورد. از این رو هر چه تهیه ی خوراک از حیوانی نیازمند به اعمال بی رحمی و خشونت بیشتری نسبت به او باشد، لذیذ تر تلقی می شود . برای نمونه تصور می شود که پوست کندن مارماهی زنده، بریان کردن خرچنگ زنده و بدرفتاری با گاونر و خوک کمی قبل از سلاخی ، طعم بهتری به گوشتشان می دهد.
....تحلیل تطبیقی
شکار زنان توسط مردان؛ به طور ناخودآگاه قانون " زنان = حیوانات " را نیز در ذهن مردان تداعی می کرده است . در مناطق دور افتاده کشورمان و در جاهائی که نظام کمونی نمود بیشتری دارد؛ فرهنگ شکار زنان در میان ادبیات و ترانه های فولک؛ کماکان مظاهر خود را نشان می دهد؛
×× بررسی اصطلاحات زبانی محاوره در میان فارسی زبانان به خوبی بر این مسئله صحه می گذارد؛ مردان و پسران دون ژوان در جمع شخصی خود؛ زنان و دخترکان خیابانی را با این اصطلاحات توصیف می کنند : عجب جیگریه (جگر از خوراکیهای گوشتی) ؛ بخورمت (زن به مثابه خوردنی جات) ؛ عجب گوشتیه ؛ لباتو بخورم ؛ عجب هلوئیه (هلو اگرچه از میوه جات می باشد؛ اما مراد از این اصطلاح در میان مردان ترادف زنان را با خوردنی جات بیان می کند) .
برای خواندن کل مقاله
روی منبع و یا
اینجا را کلیک کنیم.