۰۹ اردیبهشت، ۱۳۹۲

منشاء اول ماه مه & محل تظاهرات آنارشیستها & میزگرد فرخنده آشنا، محمد صفوی و منصور اسانلو

جان باختگان آنارشیست شیکاگو و منشاء روز اول ماه مه …
 همراه با نوشته ای از ماخنو و معرفی تشکلات و مطالبات آنارکوسندیکالیستی
anarchosyndicalisme-farsi مطلب در فرمات PDF
اول ماه مه برابر با ١١ اردیبهشت (یا ثور در افغانستان) چنان وارد جنبش کارگری و مبارزات زحمتکشان سراسر جهان شده است که دولت ها و استثمارکنندگان را گریزی از آن نیست، هر چند برخی از آن ها این روز را به عنوان یک روز تعطیل با پرداخت دستمزد پذیرفته اند، اما بسیاری هنوز بر این موضوع گردن نمی گذارند. 
اول ماه مه در ایران تعطیل نیست، این در حالی ست که دولت این کشور چندین روز را در سال به مناسبت های دینی به تعطیل رسمی بدل کرده و بودجه های هنگفتی به روضه خوانی و ترویج خرافات و سینه و زنجیرزنی و اقداماتی از این قبیل اختصاص داده است. کارگران و استثمارشوندگان در ایران و دیگر کشورهای دیکتاتوری، علیرغم تمام محدودیت ها و خفقان ژرف سیاسی که دولت ها اعمال می کنند، به انحاء گوناگون روز اول ماه مه را پاس می دارند و همبستگی خود را با دیگر هم زنجیران در سراسر گیتی اعلام می نمایند.
اول ماه مه روز تمام کارگران و همه ی استثمارشوندگان در سراسر جهان و طبعاً در ایران، افغانستان و دیگر کشورهای فارسی زبان است. بدین مناسبت تاریخچه کوتاهی از چگونگی پیدایش اول ماه مه، همراه با زندگی نامه ی آنارشیست هایی که در آمریکا در رابطه با مبارزات کارگری جان باختند یا محکوم به زندان شدند در زیر آمده است. آن گاه نوشته ی کوتاهی از نستور ماخنو، آنارشیست اُکرائینی در رابطه با اول ماه مه به فارسی برگردانده شده است. معرفی یک تشکل آنارکوسندیکالیستی همراه با اصول و مطالبات آن و در آخر اساسنامه ی انجمن بین المللی زحمتکشان که تشکل جهانی آنارکوسندیکالیست هاست از دیگر بخش های نوشتار زیر هستند.
رهایی کارگران و تمام استثمارشوندگان فارسی زبان نیز مانند دیگر هم زنجیرانشان در سراسر جهان، به گونه ای کاملاً مستقل از تمام دولت ها و احزاب سیاسی و طرح مطالبات برحق خویش میسر است تا آنان سرانجام بتوانند در یک انقلابِ در آن واحد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، بساط استثمار و ستم را برچینند و با تشکلات فدرالیستی بر سرنوشت خود حاکم گردند. کارگر و استثمارشونده ای که سرنوشتش را به یک دولت حتا به ظاهر انقلابی یا یک حزب از هر گرایشی بسپارد فقط بر تداوم بردگی و استثمار خود مُهر تأیید می زند.
ن. تیف
اردیبهشت ١۳۹۲ – مه ۲٠١۳
برای خواندن ادامه مقاله در منبع روی تیتر آن و یا روی اینجا کلیک کنیم.


کلیپ موزیک در مورد رفقای آنارشیست ساکو و وانزتی
Sacco and Vanzetti - song by Woody Guthire & David Rovics

معضل سازمان یابی کارگران، موانع و ضرورت ها
فایل صوتی آشتی کنان!


فایل صوتی رادیو فنگ
 لینک دانلود با کیفیت و حجم پایین (۲۰ مگابایت)

گفت و گوهای کارگری، شنبه 27 آوریل، ویژۀ اول ماه مه
وضعیت عمومی کارگران و موقعیت فعالان کارگری 
فایل صوتی
گفت و گو با محمود صالحی

روز کارگر علیه تظاهرات (با مجوز!)  ان پی دی (حزب نئونازی) در فرانکفورت با اعتراضات آنتی فاشیستها همراه شویم.
لینک به زبان آلمانی در زیر

محل تظاهرات آنارشیستها در آلمان در زیر:
Berlin
13:00 Uhr: Verschiedene anarchistische Infostände vor und neben der NewYorck (Bethanien-Südflügel, Mariannenplatz 2a, Kreuzberg)
17:00 Uhr: Unangemeldete Demo unter dem Motto „Schnauze voll: Verdrängung stoppen – Zwangsumzüge verhindern! Miet-Streik jetzt!“ (Mariannenplatz – Feuerwehrbrunnen, Kreuzberg)
18:00 Uhr: Revolutionäre 1. Mai Demo mit libertärem Block (Spreewaldplatz, Kreuzberg)

Bonn
14:00 Uhr: Libertär-Anarchistische Demonstration (Kaiserplatz)
16:00 Uhr: Straßenfest (Frankenbad)
Organisiert vom Bündnis Bonn Libertär

Dresden
12:00 Uhr: Demonstration „Wir kriegen nur wofür kämpfen! Organisiert Schule, Betrieb und Kiez!“ (Theaterplatz)
Organisiert vom Allgemeinen Syndikat Dresden / Libertäres Netzwerk Dresden

Freiburg
12:30 Uhr: Unangemeldete Demo „Nieder mit der Arbeit. Gegen Staat, Nation und Kapital“ (Stühlinger Kirchplatz/Wannerstr.)
14:00 Uhr: Unangemeldetes Straßenfest „Im Grün“
Organisiert vom anarchistischen Vorbereitungsbündnis

Stuttgart
11:30 Uhr: Libertärer Block in der Revolutionären 1. Mai Demo (Schlossplatz)
Organisiert vom Libertären Bündnis Ludwigsburg und der FAU Stuttgart
改道] Gǎi Dào Sonderausgabe: 1.Mai

۰۸ اردیبهشت، ۱۳۹۲

فیلم تظاهرات 3000 نفره آنارشیست های یونان علیه سانسور


صدایت را بلند کن، علیه سانسور
دو فیلم از تظاهرات آنارشیستهای یونان علیه بستن وبسایت ایندی مدیا و رادیو اف ان 98
با اعتراضات جانانه مردم در جهت حفظ آزادی بیان و حمایت از انتقال آزاد اطلاعات، هم اکنون هر دو تریبون مجددا باز شدند.
 البته در پی سرکوب این رسانه های جنبش و تظاهرات 3000 نفره به فراخوان آنارشیستها، عده زیادی توسط پلیس دستگیر شدند.
 برای آزادی دستگیر شدگان نیز تظاهرات و اعتراضاتی جلوی زندان صورت گرفت و آنها نیزهم اکنون آزاد شدند. 

Our voices can neither be repressed, nor silenced
فیلمSolidarity Demo: Thursday, April 25th, 18pm, Monastiraki
Footage from the anti-repression demo on April 25th in downtown Athens, in solidarity with Athens IMC and 98FM radio station
‘Indymedia is a voice from the streets; not one step back in the face of repression’
ایندی مدیای یونان اکنون آنلاین است. بستن و سانسور رادیو و شبکه های اینترنتی در جهت بی اطلاع نگهداشتن مردم از اخبار جنبش ضد سرمایه داری است. هر دو کانال مورد سانسور دولتی ، از تریبون های چپ ضد آتوریته و آنارشی بوده و همواره خار چشم سیستم و احزاب چپ مشروطش است. بستن کانالهای خبررسانی در حالی صورت میگیرد که مردم یونان در پی بحران اقتصادی راههای نوینی را تجربه میکنند. آنان خواهان دمکراسی مستقیم هستند و اینجا- آنجا در کارخانه ها بیمارستانها و مراکز آموزشی و... خودگردانی را اجرا و تجربه میکنند. 
اخبار اعتراضات یونان را به زبان انگلیسی با کلیک روی اینجا در همین بلاگ دنبال کنیم.

No matter what state power does to stifle our voice, no matter how hard they try to suppress and silence counter-information, they will not succeed… We will continue to fight for a world without borders, without fatherlands, without national flags, without any prisons, without cops, without judges, without gods or demons, and we shall become ourselves the demons that will chase them down even in their darkest and deepest haunted dreams…
We will continue to struggle using our weapons, which consist of our voice, our broadcasts and our discourse that can emit as loudly as a megaton bomb inside their ears and explode while going up into their tiny, almost non-existent brains…
Solidarity to Athens Indymedia and 98FM! And remember, comrades: you will never be alone in this fight… Really, our ideas cannot be gagged, suppressed, or evicted; they stand proudly and unlawfully against the lawfulness of submission and exploitation.
‘Iera Exetasi (Holy Inquisition)’ radio show | Radio Revolt, Thessaloniki

۰۵ اردیبهشت، ۱۳۹۲

سفیر جنایتکار رژیم اسلامی ایران در آغوش کلیسای مسیحی آلمان!



رزا: علیرضا شیخ عطار، سفیر جمهوری اسلامی در همایش کلیسای پروتستان هانور آلمان - این همایش که زیر عنوان « چگونه می توان رشد جامعۀ مدنی ایران را تقویت کرد؟» برگزار شد.
علیرضا شیخ عطارجلاد کردها را در عکس زیر ببینیم: 

علیرضا شیخ عطار» سفیر کنونی جمهوری اسلامی ایران در آلمان در سال‌های 1359 و 1360 به مدت 20 ماه معاون استانداری و سپس سرپرست استانداری کردستان و پس از آن به مدت چهار سال عهده‌دار استانداری آذربایجان غربی بوده است. وی که در تصویر منتشر شده در خبرگزاری فارس در کنار مقام معظم رهبری و جاویدالاثر احمد متوسلیان ایستاده، در گفت‌وگویی با خبرنگار خبرگزاری فارس در خصوص این تصویر و سفر مقام معظم رهبری به کردستان در آن دوران به عنوان نماینده امام (ره) در شورای عالی دفاع، توضیحاتی را به شرح زیر ارائه کرد.
فارس: این عکس مربوط به چه زمانی است؟
شیخ‌عطار: این تصویر در اسفند 1359 در مقر سپاه پاسداران در مریوان گرفته شد. در آن زمان مقام معظم رهبری نماینده امام (ره) در شورای عالی دفاع و امام جمعه موقت تهران بودند و دو بار به کردستان سفر کردند، یک بار در اسفند 1359 و یک بار هم در فروردین 1360. من در آن زمان به عنوان داوطلب بسیجی از اصفهان به کردستان آمدم و در ابتدا معاون استاندار و سپس سرپرست استانداری شدم.
 در آن دوران هماهنگی خوبی بین سپاه و ارتش وجود داشت و شهید صیاد شیرازی و سرلشکر رحیم صفوی عهده‌دار کارها بودند و به دلیل هماهنگی‌های خوبی که وجود داشت، پاکسازی در کردستان انجام و همه شهرهای این منطقه باز پس گرفته شد؛ این در حالی بود که تا پیش از آن، حاکمیت فقط در پادگان‌ها بود و حتی نمی‌شد در جاده‌ها تردد کرد.
برای خواندن خاطرات ننگین علیرضا شیخ عطارجلاد کردها روی اینجا کلیک کنیم. 

Ali Reza Sheikh Attar as a Basij and Revolutionary Guards Corps member poses in a picture with the current regime leader, Khamenie as he visited the Kurdish areas of Iran twice in 1981 as the special envoy of then Khomeini, his predecessor.Ali Reza Sheikh Attar is born in 1952 in Isfahan, central Iran.  As aBasiji he is dispatched to Kurdistan like thousands of others who had responded to Khomeini’s Holy War decree on the Kurds of Iran in 1980s.
He was rewarded the governor of two Kurdish provinces of Kurdistan and Orumieh from 1980-1985.  According to documents, in his capacity, he carried out demolition of many Kurdish villages to cut off support from the local Kurdish population to the Kurdish resistance movement. Among the villages are:
Villages of Gicha, Piranjok and Korey Saru (Spring of 1982) in the suburbs of Orumieh
Villages of Kelan and Diman in 1984 in the suburbs of Orumieh
Village of Kane Sipi in 1985 also in the suburbs of Orumieh
He has also ordered and carried out the execution of hundreds of Kurdish and other opposition activists in his capacity as the regime-appointed governor of the two Kurdish provinces.
Source: Stop the BOMB


-----------------------------------
Der Botschafter dieses Landes inDeutschland, Ali Reza Sheikh Attar, soll als Gouverneur der Provinzen Kurdistan und Westaserbaidschan in den 80er Jahren den Tod Hunderter Menschen zu verantworten haben: Auf seine Anordnung sollen Angehörige der Revolutionsgarden Massenerschießungen und Vergewaltigungen begangen haben.

Im Jahr 2003 wechselte der jetzige Botschafter das Metier: Als Chefredakteur der iranischen Tageszeitung Hamshahri soll er unter anderem für einen Holocaust-Karikaturen-Wettbewerb verantwortlich zeichnen.

سفیر جنایتکار رژیم اسلامی ایران در آغوش کلیسای مسیحی آلمان!
علیرضا شیخ عطار، سفیر جمهوری اسلامی در همایش کلیسای پروتستان هانور آلمان - این همایش که زیر عنوان « چگونه می توان رشد جامعۀ مدنی ایران را تقویت کرد؟» برگزار شد.
 یکی از دعوت شوندگان وحید وحدت حق در همایش شرکت نکرد و حتی نامه اعتراضی نوشت که بر سر میز گفتگو  با جنایتکاران و جلادان نمینشیند.

شرکت کنندگان فارس زبان همایش با عکس و مشخصات در زیر:
کاظم سجادپور، نمایندۀ وزارت امور خارجۀ ملایان 
Dr. Kazem Sadjadpour
این شخص در همایش "دروغ هلوکاوست" احمقی نژاد در سال 2006 در ایران بسیار فعال بود. عکس سمت راست.



 مونا - مریم امام زاده شرکت کرد.
Mona-Maryam Emamzadeh
این زن جوان از گروه رادیو آلمان بود.
او با محبوبه عباسقلی هم یک جزوه2011 بیرون داده و خوب میداند که ایران چه خبر است!
Mona-Maryam Emamzadeh, Deutsche Welle, Bonn
جزوه مشترکش با عباسقلی زاده:
Startseite    Publikationen
Mona-Maryam Emamzadeh ist diplomierte Medienökonomin und war in verschiedenen Medienunternehmen in Deutschland, England und den USA im Bereich Marketing/Kommunikation und Produktion tätig. Sie studierte "International Media Studies", ein Masterprogramm der DW-Akademie, und war Stipendiatin im ifa-Forschungsprogramm "Kultur und Außenpolitik", in dessen Rahmen die vorliegende Publikation entstanden ist.

کریم صفیاریان (خبرنگار تلویزیون آلمان) نیز کاملا به وضعیت ایران اسلامی امروز آگاه هست.
ایشان در همایش بالا گرداننده یک میز گرد بودند! فیلم اینجا یکی از برنامه های انتقادی جالب ایشان است!
Kamran Safiarian
Kamran Safiarian, Moderator „Forum am Freitag“, Zweites Deutsches Fernsehen, Mainz
Kamran Safiarian
Kamran Safiarian, geb. 1969 in Teheran, aufgewachsen im Iran, Journalist und Politikwissenschaftler, arbeitet seit 1995 für das ZDF. Er ist Moderator des »Forum am Freitag«, der Sendung über muslimische Themen im ZDF, und Autor zahlreicher Iran-Berichte für das ZDF heute journal. Er reist regelmäßig in den Iran.

گزارش بقیه شرکت کنندگان آلمانی در زیر.
برای اطلاعات بیشتر از این همایش  (به زبان انگلیسی و آلمانی)، روی ادامه اینجا راکلیک کنیم.

اعتراض گروه ائتلافی «بمب را متوقف کنیدStop The Bomb- » به دعوت سفیر جمهوری اسلامی وصحنه سازی جدید آلمان برای ادامۀ همکاری با ملایان
اعتراض گروه ائتلافی «بمب را متوقف کنید Stop The Bomb- » به دعوت علیرضا شیخ عطار، سفیر جمهوری اسلامی در آلمان به همراهی کاظم سجادپور، نمایندۀ وزارت امور خارجۀ ملایان از سوی وزارت اقتصاد و توسعۀ آلمان برای شرکت در «کنفرانس آکادمی تبلیغات مسیحی لوکوم Evangelische Akademie Loccum » با انتشار بیانیۀ مطبوعاتی اعتراض نموده است. این همایش که زیر عنوان « چگونه می توان رشد جامعۀ مدنی ایران را تقویت کرد؟» با شرکت اعضای هیأت علمی آکادمی تبلیغات مسیحی لوکوم و برخی مقامات  بلندپایۀ دولتی آلمان از جمله آقای بیورن تولمرBjörn Thümler رییس فراکسیون حزب مسیحی- دموکرات آلمانCDU در پارلمان ایالت نیدرسزاکسنniedersächsischen Landtag، خانم تلا وِرن آِشتِتThela Wernstedt از حزب سوسیال- دموکرات آلمانSPD در ایالت ذکر شده و نیز شهردار شهر هانوفرHannover آقای شتفان شوشتوکStefan Schostock از حزب سوسیال- دموکرات SPDو دکتر آرنو برانتDr. Arno Brandt از انستیتوی اقتصاد ایالتی Institut für Regionalwirtschaft از 17 تا 19 آپریل سال 2013 انجام خواهد شد. گروه «بمب را متوقف کنید STB» به این همایش اعتراضی مصمم ابراز کرده و اظهار می دارد با این عمل، صحنۀ مفتضحانۀ کنفرانس برلین در زمان ریاست جمهوری خاتمی دگر بار تکرار می شود وآلمان بار دیگر با تداوم سیاست مماشات به جمهوری اسلامی میدان عمل می دهد و به آزادیخواهان ایرانی عملاً پشت می کند. این امر غیر قابل قبول و به هیچ عنوان توجیه پذیر نیست!
گروه «بمب را متوقف کنید STB» در سایت رسمی خود آدرس ایمیل مقامات نامبردۀ آلمانی را برای ارسال پیام اعتراض به این نشست مفتضحانه به آدرس زیر انتشار داده است و همبستگی فعالان سیاسی و اجتماعی از همۀ طیفها را فراخوان می دهد.


مطالب مرتبط:

وقت پایین کشیدن تنبان مردسالاری فرا رسیده! فراخوان به تشکیل گروه میمن!

 ونسيات امام احد المساجد في باريس....
شتو هاد جماعة FEMEN اش ولاو كيديرو؟
عکس اکسیون علیه مسجد پاریس و علیه حکم سنگسار دخترتونسی به جرم انتشار عکس لختش در فیسبوک
- علیه هر حکم سنگسار، اشغال برهنه مساجد.

 تنها با حمایت بین المللی، امنیت خواهرانمان تامین میشود!


فیلم طنز آکادمی گوگوش – ارمیا
طنز آکادمی گوگوش - ارمیا-
کاریی از شاهین جامعی، بهروز دروی گیلان

Women Movements and Nudity - فیلم جنبش زنان و برهنگی اعتراضی
فیلم بالا حدود دو ساعت ویدئوی میز گردی با شرکت افراد دو حزب کمونیست کارگری یک مائویست و یک لیبرال! به زبان فارسی.
دومین سمینار رادیویی جنبش زنان و برهنگی اعتراضی - گفتگوی رادیو پیام با آناهیتا رحمانی از فعالین سازمان زنان هشت مارس (ایرانی - افغانی )، مصطفی صابر از حزب کمونیست کارگری ایران و فتنه (جنبش برای رهایی زن)، ثریا شهابی از اعضای سازمان رهایی زن و از رهبریت حزب حکمتیست و مجید شهبازخانی از فعالان لیبرال در رابطه با جنبش نوین زنان و جنبش برهنگی در اعتراض به ستم علیه زنان
رزا: آخر میزگرد، مصلفی صابر(جناح مینا احدی) روسری آناهیتا رحمانی (مائویست) را کشید ، چنگ در موهای ثریا شهابی (حکمتیست) به قصد لخت شدن به خیابان میزند.
گل پنالتی طیف لیبرال  دقایق آخرعلیه مارکس!  به ثریا جالب بود دقیقه 2:06.30 

انتقاد به رادیو پیام: چرا به طرفداری فیمن یک میمن را به جلسه آورد؟ 


وقت پایین کشیدن تنبان مردسالاری فرا رسیده! فراخوان به تشکیل گروه میمن


تا زمانی که جامعه مسلمانان علیه سرکوب و سنگسار زنان (به حکم قران) سکوت میکند، نق زدن علیه اسلام فوبی بیهوده است! کدام مسجد و آخوندش علنا علیه فتواهای همکارانشان موضع انسانی گرفتند؟ در اعتراض به خیابان ریختند؟ کدام زن مسلمان به اعتراض علیه سرکوب آزادی پوشش حجاب برداشت؟
در اعتراض به احکام ضد بشری سنگسار زنان، کدام مردان تنبان به پایین کشیدند؟
فراخوان فیمن به ایجاد تشکل میمن!
برادران، وقت لخت شدن علیه مردسالاری فرا رسید!
 بشتابید!

 عکس/ شوخی با پوستر فیمن
(Originallogo (left) by FEMEN, photomontage by Dahlia Mahmoud
for Free Arabs, original idea by Amanda Rogers)

فیلمهای مرتبط:
جهاد فمینیستهای فیمن علیه جهادی ها ( بنیادگرایان مذهبی)
فیلم گفتگوی فیمن با فمینیست اسلامی
I Am Not Oppressed

خبر حک شدن سایت فیمن تونس
Tunisian activist Amina posts topless picture of herself in support of women’s rights

وکیل امینه (فیمن تونس) میگه حال او خوب است!

مقاله به انگلیسی از فمینیست اسلامی - امریکایی

مقاله مهم و خواندنی (لخت شدن زنان در افریقا)
برای خواندن مقاله به انگلیسی روی تیتر آن کلیک کنیم.

۰۱ اردیبهشت، ۱۳۹۲

ویدئوکلیپ علیه قدرت، علیه سرمایه - کاری از دانشجویان آنارشیست ایران + اخبار جنبش



دانشجویان آنارشیست ایران: علیه قدرت، علیه سرمایه ASI

علیه قدرت، علیه سرمایه - کاری از دانشجویان آنارشیست ایران
ترانه ها: برپاخیز - شعر از علی ندیمی، اقتباس شده از سرود شیلیایی «خلق متحد»/ نان و آزادی - کمیته هماهنگی دانشگاه بابل
2- اصلاح یا انقلاب؟ مساله مقدم تر، گم گشتگی است. گم گشتگی. از خود بیگانه شدن. در دیگری ذوب شدن و در یک کلام مرید و مرادی گری. افرادی که در اسطوره-منجی هایشان گم گشته اند فریاد نجات جامعه را سر می دهند! پارادوکسی عجیب و غریب. چگونه ممکن است فردی که در  بندِ دیگری (اسطوره اش) است فریاد رهایی جامعه از بندهای حاکم را سر دهد؟ او نخست می بایست خود را رها کند! ابتذال عامه اما هوش از سرها ربوده است! هدف از اصلاح یا انقلاب چیست؟ نه این است که آرزومند تحقق بستری هستیم که در آن افراد جامعه بتوانند رهایی خود را فعلیت بخشند. رها شدنِ افراد از بند اسطوره ها مقدمه ی بی قید و شرط رهایی جامعه از بندهای حاکم است. تا این رها شدگی شکل واقع به خود نگیرد، امید به نجات، امیدی کاذب خواهد بود!

برای خواندن مطالب و اخبار روی تیتر آنها کلیک کنیم.
برای خواندن اخبار روی تیتر آنها و یا روی اینجا کلیک کنیم.


رضا شهابی در راه زندان اوین / فیلم


بیانیه انجمن زنان مریوان درمورد حقارت دادگاه رژیم به زنان درمریوان


پارادوکس طنزآمیز در زلزله‌ی سیستان و بلوچستان: «بزرگترین زلزله‌ی ۴۰ سال اخیر کمترین خسارت و کشته و زخمی را به جا گذاشته است با این زلزله‌ی ۷/۸ ریشتری پیش‌بینی می‌شد کشته‌ها و زخمی‌ها پرشمارتر از زلزله‌ی آذربایجان شرقی، بوشهر یا حتی بم باشند. اما نشد! دلیل آنکه در فاصله‌ی سوران و خاش که زلزله آمده، خدا را شکر مردم خانه و زندگی نداشته‌اند که آوار شود رویشان. آنجا همه چادرنشین‌اند!(۱) امکانات خاصی هم در کار نبوده و نیست که زلزله بخواهد از زیر و رویش رد بشود.
این رباعی «جلیل صفربیگی» توصیف همین وضعیت است:
بغض آمده و بسته گلوی ما را
در ما خفه کرده، های و هوی ما را
یک چیز به‌دردخور در این خانه نبود
دزد آمد و برد آبروی ما را

برای خواندن مطالب و اخبار روی تیتر آنها کلیک کنیم.
دفن مرده های مهاجرین افغانستانی در بعضی شهرستانهای ایران ممنوع شد!


راديو ندا: حقايق تكان دهنده از اعدام شهروندان افغاني در جمهوري اسلامي ايران
نجيب داوري، فعال سياسي افغاني، در گفتگو با راديو ندا با بيان اينكه مقامات جمهوري اسلامي براي تحويل دادن جسد اعدام شدگان افغاني پول تقاضا مي كنند، گفت : ‹‹ در بعضي اعدام ها اعضاي بدن اعداميان را درمي آورند و به همين خاطر اجساد را تحويل نمي دهند!››

 ایرانیان مخالف آزمایش بر روی حیوانات
افشاي بي عدالتي كافي نيست .براي از بين بردن آن بايد جان نثار كرد.
راستان - آلبر کامو

بعد از اسانلو نوبت کیست؟ جمعی ازکارگرانِ خواهانِ نابودیِ کالای ويژه به نام نيروی کار



ما در مقالات قبلیِ خود به کرات به فعاليت علنی، به خودنمایی، رهبری طلبی و قهرمان پروری ها اشاره کرده ایم و سالهـا قبل با یادآوری تجارب تاریخی کارگران، آیندۀ اسانلو و اسانلوها را تحلیل کرده بودیم. امروز هم با احساس مسئولیت، بی پرده اعلام می کنیم که عملکرد آقای صالحی   و صالحی ها نيز نه تنها در جهت کمک به نیروی کار نیست و دیر یا زود وی درمقابل کارگران رادیکال چپ و جدی قرار خواهد گرفتآقای صالحی باید ازخود سؤال کند که به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بین سال 2002 تا 2012 و 2013 در عرصۀ بین المللی چه اتفاقاتی افتاده است که دوستانش از طریق ث.ژ.ت به راحتی حضور وی را در کنگره های این سندیکا فراهم می کنند؟ در سال 2002، رئیس جمهور اصلاح طلب حکومتی در مقابل دیکتاتوری فردی زانو میزد، اما در سال 2012 و 2013 جناحی از بورژوازی در رقابت با دیکتاتوری فردی به قانون و قانونیت سرمایه توسل میجوید. همین قانونیت سرمایه این رفت و آمد ها را مهیا میسازد. آقای صالحی باید به این مسأله بیندیشد که چگونه اتحادیۀ دموکراتیک کارگری فرانسه؛ اتحادیه ای به مراتب راست تر از ث.ژ.ت، به سراغش می آید؟ آقای صالحی که بحق بخشی از "فعالین کارگری" متشکل در "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" را صاحبان کارگاه و سرمایه دار می داند، چگونه به نمایندگی از آنها در مجامع بین المللی ظاهر می شود؟ تعمق در این مسائل ممکن است دوراهیِ مسير حرکت طبقاتی اش را به وی نشان دهد!

سندیکای ث.ژ.ت فرانسه پنجاهمین کنگرۀخود را با بیش از یکهزار نفر از "نمایندگان" این سندیکا، که از سراسر کشور شرکت کرده بودند،در ماه مارس 2013 در شهر تولوز فرانسه برگزار نمود. تعدادی از فعالین سندیکاییِ کشورهای دیگر جهان، ازجمله آقای محمود صالحی ازايران، به اين کنگره دعوت شده بودند. محمود صالحی درهفتم فروردين 1392 در سخنرانیِ خود درکنگرۀ ث.ژ.ت می گويد:

«درصورتی که کارگران و تشکلهای کارگری در مبارزۀ خود عليه وضع موجود، تعرضی که به حقوق آنها انجام گرفته، که فراتر از مناسبات سرمايه داری و عبور از اين نظام است فکر نکنند و برای اين امر حزب سياسیِ خود را تشکيل ندهند، آنگاه هيچ فعاليتی سنديکائی، مبارزه برای حق اعتصاب و حق مبارزۀ دستجمعی جايگاه واقعیِ خود را پيدا نخواهد کرد. زنده باد طبقۀ کارگر جهانی! زنده باد طبقۀ کارگر جهانی

محمود به خاطر نداشتن تجربه تاریخی به جای پی بردن به وظایف تاریخی طبقاتی کارگران جدی تحت تاثیر بورژوازی ایران روایت بورژوایی از مبارزه طبقاتی را به جای مبارزه طبقاتی کارگران مینشاند. جاییکه بخشی هایی از بورژوازی ایران از عدم شکل گیری حزب و احزاب سیاسی مینالند و عدم اجماع خود را بر سر کاندیواتوری ریاست جمهوری به عدم وجود حزب و احزاب پیوند میدهند، محمود بنا به درک وارونه خود از احزاب، نجات کارگران را به حزب ساخته ذهن خود گره میزند.( ما در مخالفت عمیق با هر نوع اتوریته ای بر اساس "رهبری" و کاریزمای فردی و هر نوع مکاتبی از جمله مارکسیسم، لنینسیم، تروتسکیسم، مائوئیسم، آنارشیسم، اگزیستانیالیسم و استثمار جسمی و فکری بر مبارزه مستقل تاریخی طبقاتی کارگران پافشاری میکنیم. هدف ما رسیدن به آزادی فردی انتزاعی و آزادی جمعی انتزاعی نیست. ما آزادی نیروی کار را در حرکت تاریخی طبقاتی یعنی اشتراک( کمونیسم) و آنارشی( آزادی) میدانیم

وقتی محمود در کنگره ث.ژ.ت. از حزب صحبت به میان میآورد، هر بوروکرات اتحادیه ای به سادگی و بی خبری محمود و محمودها از ته دل میخندد. اینان به روشنی بر این امر آگاهند که در قاره اروپا و بعد از انگلستان حزب و حزبیت و وجود کارگران در این احزاب تاریخی 200 ساله دارد. کارگران رادیکال و جدی سالها و خصوصا از جنگ جهانی اول علیه این احزاب جنگیده اند. هر کارگر آگاه فرانسوی صد ها نمونه از مانور های سیاسی این احزاب را برای قربانی کردن آنان در پیشگاه سرمایه در حافظه تاریخی خود دارند. کارگران رادیکال فرانسه بارها و بارها همدستی این احزاب را با نظام سرمایه تحت عناوین حزب کمونیست فرانسه و حزب سوسیالیست فرانسه بالعینه شاهد بوده اند. هیچ کارگر جدی هنوز همکاری حزب کمونیست فرانسه را با ژنرال دوگل نماینده بورژوازی فرانسه را با رهنمود کمینترن این "حزب انقلاب جهانی" فراموش نکرده اند.

وقتی به همین تجربه 30 سال گذشته که خود محمود بخشی از آن است مراجعه میکنیم واقعا درشگفتیم که چگونه وی نجات کارگران را در گرو حزب میبیند. اگر آقای صالحی حتی با تجربه سراسر ایران آشنا نباشد حداقل تجربه کردستان را پیش رو دارد. مگر ما در همان کردستان با کمبود حزب و احزاب روبرو هستیم؟ ممکن است آقای صالحی به ما بگوید منظور من حزبی است که از دل تشکل های کارگری موجود بیرون میآید. در این صورت نیز تجربه تاریخی علیه وی شهادت میدهد. مگر همین مزدوران مزدی متشکل در ث.ژ.ت. پایگاه حزب کمونیست فرانسه و حزب سوسیالست فرانسه نبوده و نیستند؟ مگر همین احزاب به ویژه سوسیالیستها با تکیه بر همین تشکل های توده ای "کارگران" دهه های متمادی در کشور های اسکاندیناوی قدرت سیاسی را در دست نداشتند. مگر همین" احزاب چپ" در طول این مدت راه برای احزاب راست هموار نکرده اند؟

اگر در ایران امروز همه شرایط برای شکل گیری چنین حزبی فراهم میشد، آقای صالحی با کدام دسته از این تشکل ها و "کارگران" حزب مورد نظر خود را میساخت؟ آیا این حزب را با بخشی از دوستان صاحب کارگاه های کوچک در" کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" ایجاد میکرد یا با تشکل های مبتکر 30 هزار امضای متمایل به خانه کارگر؟ آیا اعضا و هواداران احزاب موجود در کردستان نیز میتوانستند در حزب مورد نظر آقای صالحی وارد شوند؟ بنا به موضع آقای صالحی در سخنرانی وی در 31 شهریور 1391 در اتاق پالتاکی" تجارب کارگری" صاحبان کارگا های کوچک میتوانند عضو حزب سیاسی طبقه کارگر باشند. آيا نمی دانيم که بزرگترين هدف يک حزب سياسی ــ متعلق به هرطبقه ای که باشدــ دست يابی به قدرت سياسی و اِعمال سلطۀ طبقاتیِ خود بر نيروی کار است،تا سهم بيشتری از ارزش اضافیِ حاصله از جان کندن نيروی کار، يعنی کار اضافیِ او، که از خون و استخوان او مکيده می شود، به خود اختصاص دهد؟آقای صالحی! اگر می توانستيد به مثابه کارگر و حتی يک انسان آزاده، اين حقيقت طبقاتی را درک کنيد که کارگران نمی توانند مانند طبقات ديگر به کسب قدرت و به سلطۀ طبقاتی عليه ديگران بيانديشند؛ بلکه بايستی رأساً در راستای آزادی و اشتراک گام بردارند، آنگاه ديگر متوجه می شديد که ماهيت تمامیِ احزاب سياسی، بورژوائی است. بنابراين، درک اينکه سخن گفتن از حزب، دفاع بلاواسطه از موضع سرمايه (اين يا آن جناح) است، نيازی به قلمفرسائی  نداشت! این واقعیت را امروز مردم در سراسر دنیا حتی در مهد دموکراسی جهانی در هر انتخاباتی عملا به نمایش میگذارند.(تاکید از ماست)

 آقای صالحی صحبت های خود را با شعار "زنده باد طبقه کارگر جهانی" به پایان میرساند. بايد از آقای صالحی پرسيد که وی به چه مناسبتی نيروی کار پراکنده ای که درسراسر جهان هنوز خود خويشتن را به عنوان طبقه به رسميت نمی شناسند و اکثريت قريب به اتفاق آنها بصورت مزدوران مزدی زيست می کنند و بی وقفه درخدمت انباشت سرمايه اند و نيروی کار خود را به همين خاطر به نازل ترين قيمت ممکن می فروشند، و نيروی کار بسياری ازآنها به همين قيمت نازل هم خريداری ندارد (ارتش ذخيرۀ سرمايه)، و نيز طبق گزارش های خود رسانه های بورژوازی خيل عظيمی ازآنها در آسیا، آفريقا و اروپا بصورت برده کار می کنند و...، او چگونه از "طبقۀ کارگر جهانی" و کدام "حقوق" آنها سخن می گويد و به چه دليل اين بردگان جديد را "طبقۀ کارگر" می نامد، و آنگاه براساس حضور چنين "طبقه"ی دارای حقوقی برای خود و "وظيفه"ای به عنوان "به عرصۀ عمل درآوردن اتحاد بين کارگران جهان" قائل است، تا برای آنها احقاق "حقوق" نمايد؟! وی "جنبش کارگری"ی مورد ادعای خود را درکجا می بيند، که سرنخ و "رهبری"ی آن را در سنديکای ث.ژ.ت جستجو می کند؟! آيا امامزاده ای که او به آن دخيل بسته، اهل شفادادن هست؟! تاريخچه، رَوَندِ حرکت و عملکرد ث.ژ.ت چه انگيزه ای را در آقای صالحی ايجاد کرده؛ که در سال گذشته، بطور سطحی تنها به عدم حضور بدنۀ سنديکا در جلسۀ آن معترض بود، ولی با اين همه آنجا را مکان مناسبی برای ايجاد "اتحاد کارگری" شناخته؟! نشاندن مزدوران مزدی به جای طبقه کارگر حاصل کار پسامارکسیست ها و شبه مارکسیستها برای تحلیل بردن استقلال طبقاتی کارگران در جنبش های اجتماعی است

برای خواندن ادامه مطلب روی اینجا کلیک کنیم.
رزا: با تشکر از ارسال مقاله