دوستدارانِ کانال تلگرامی او در اقدامی انسانی، تمامِ نوشته ها و ویدئو های او را نجات داده و در لینک زیر احیا کردند. با تشکر از این کار، من هم فکر می کنم ای کاش این رسم بشود و نوشته های رفقایی را که دیگر در میان ما نیستند را حفاظت کنیم. دوستداران نسیم میتوانند مطالب و ویدئوهای او را در لینک زیر استفاده کنند. یادش همیشه سبز باشد.
آرشیو کانال تلگرام نسیم سبز https://www.inventati.org/sabotage/nasimesab/
باج خواهی احزاب تحت نام جنبش مستقل کارگری در طول مبارزات واقعی طبقه ی کارگر جهانی در هیچ مقطع کارگران بطور علنی از خود هیچ جنبش مستقلی نداشته اند. آنچه که امروز در سطح عالم مجازی و غیر در جریان است مطلقن هیچ ربطی به طبقه ی کارگر ندارد. آنهایی که تمامی سرمایه ی خود را در کف ترازو می گذارند نه خودشان را شناخته اند و نه طرف مقابلشان را. دریغ از یک تاثیر دوران ساز و غافل از شرایط تاریخی که انسانها خود سازنده ی تاریخ خویش اند. قبل از هر چیز باید این جماعت رسوا در خارج از کشور را که با شعارهای توخالی به علنی گرایی دامن می زنندنند بدانند که طبقه ی کارگر همواره در مبارزه ی طبقاتی در دلِ سرمایه به شکل هایی کاملن مخفی، مبارزات مُتشکلِ خویش را به پیش می برد. در این میان نه به تبلیغات و نه به پروپاگاندا احتیاج است. 1- این مبارزه به خود کارگران تعلق دارد. آنهایی که حتی در داخل به شکل های مختلف خود را سازمان و یا افراد مستقل کارگری می نامند، باید بدانند که استقلال و تشکیلات علنی و مبارزه ی علنی در چارچوب حاکمیت در نهایت به نفع بورژوازی تمام خواهد شد. تجربه ی چهل ساله ی ماندگاری این رژیم، بهترین گواه این حرکت است. 2- همانطور که در بالا اشاره کردم، این باج خواهی بروکراتهای حزبی و سازمانهایی تحت نام جنبش مستقل طبقه ی کارگر، علنن و عملن در جهتِ شناسایی پیشاهنگان کارگری و مبارزانِ طبقه ی کارگر بوده است. در این راستا تجربه ی تاریخی در جهت نفوذ به جنبش و شناسایی درونِ طبقه ی کارگر بوده است. 3- ما در گذشته ی نه چندان دور، برای همبستگی کارگران علیه سرمایه داری جهانی، نشستهای متعددی و گردهم آیی در کشورهای اروپایی و امریکای لاتین داشتیم و با به وجود آمدن امکانات مجازی، مبارزاتمان به مراتب به عقب رفته و قربانیان زیادی در این راسا داده ایم. 4- علت عقب ماندگی ذهنی و عملی تئوریکِ بروکراتهای حزبی و غیر حزبی در سالهای طولانی را نمی توان بطور گذرا بررسی کرد. 5- این عقب ماندگی ریشه در اندیشه های برخاسته از مارکسیسم، لنینیسم و تروتسکیسم و همچنین ایدئولوژیهای دیگری که زمینه های تاریخی و اجتماعیشان را می توان به چندین قرنِ گذشته و ارتباطِ آن را با پدیده ی دولت و سرمایه داری مدرنِ بورژوازی که در نهایت تبلور آن در مجلس موسسان و قانون اساسی ست، می توان ارزیابی کرد. روشنفکران بوروکرات در اواخر قرن نوزدهم تا آغاز قرن بیستم برای به اصطلاح آزادی و استقرارِ قانون، بجای مُدلِ واژه ی شخصِ حاکم، شکلِ جدی یافت. نمونه ی بارز و روشن آن در ایران را می توان صدورِ فرمان مشروطیت و تدوینِ قانونِ اساسی دانست. حال در این میان، بروکراتهای ورشکسته، امروز هم کماکان با همه ی ناکامی هایشان به دروغ آن را عدم ارتباط با طبقه ی کارگر می دانند. موفق و موید باشید. مسعود