معماهای کرونا زیاد است! اینکه برای کودکانِ زیر 10 سال غالبن مثل سرما خوردگی است و رفع می شود! مادرانِ حامله که مبتلا می شوند، آنرا به جنین شان از راه جفت منتقل نمی کنند و تستِ نوزادان غالبن منفی است! اینکه زنی حامله بدلیل بیماری فوت کرده است را تاکنون فقط در گزارشات ایران خواندم.
اینکه ابتلا به ویروس به نسبتِ 1،8 % برای زنان مرگبار، اما مرگبارتر برای مردان (2،8%) است!
کرونا سن گرا هم هست! و پیرها را بیشتر می کُشد تا جوانها را! بیماران را بیشتر تا سالم ها را!
کُرونا ایمنی مداوم ندارد! 14 درصد آنهایی که معالجه کرده و تست منفی گرفته و از بیمارستان مرخص شده اند را، باز مبتلا کرده!
به نظر می رسد که کُرونا می تواند یک امکان باشد که نسلِ آینده از شرِ نسل گذشته، خود را خلاص کند؟!
به نظر میرسد که بیمارانِ "از ما بهترانی" که اکنون برعکسِ میلیونها "گدا- گشنه"، مداوا می شوند را مصونیت دائم نداده بلکه دوباره مبتلا می کند!
هنوز معلوم نیست چه تعداد بیمارند و چه تعداد ناقل؟ آخرین اعلام این است که در عرض یک سال، حداقل 30 درصد تمامی انسانها مبتلا خواهند شد!
با توجه به گستردگی ویروس و سرعتِ گستردگی آن، می توان ادعا کرد که همگی ویروسی هستیم، یا بزودی ویروسی خواهیم شد!
کرونا شاید انتقامِ وجدانِ انسان است از مُرده/ زنده خواریِ حیوانات؟ اشغالِ فضا و مکانِ حیواناتِ وحشی؟ یا توطئه و زیادخواهیِ ژنتیکی برای ساختِ انسانی کامل؟ جامعه ای پاک و ایده ی پاکنژادیِ فاشیستیِ سیستم؟ انتقامِ حیاتِ وحش از دست اندازی انسان است یا زنده خواری سگها و گربه هایی که در دیگِ آبِ جوش فرو می روند؟
آیا کرونا نتیجه ی مزارع صنعتي، دامداریِ صنعتیِ خوکها و ماکیان است؟ پرورشِ مصنوعیِ ماهی ها؟ کرونا انتقامِ خفاش هایِ کباب شده یا مارهایِ شکار شده است؟ کرونا آیا انتقامِ کودکانِ زالِ زنده، قطعه قطعه شده است؟
یا باکره هایِ ضدِ ایدزی درشبِ زفافِ مردانِ ایدزی؟ کرونا شاید آهِ کودک همسرها ست؟
کرونا هر چه باشد یا نباشد، یک امکان است برای بازنگری به سیستمی که در آن زیست می کنیم!
سیستمی طبقاتی و پر از تبعیض، ستم و بی عدالتی!
شپش ای که اینک راهِ خود را به مدارسِ خصوصی/ایدئولوژی هم باز کرده و طبقاتِ "پاک" را هم فرا طبقاتی می گزد!
از جامعه ی بشری چه خواهد ماند؟
عده ای کودکانِ سالم؟
کودک در آغوشم به خواب رفته و تیک تاکِ ساعت می گوید، وقت مان بزودی تمام می شود!
روبانی به رنگِ سیاه آماده کرده ام برایِ روزِ مبادا به دربِ خانه بیاویزم، به نشانِ قرنطینه!
امیدم به فعال شدنِ ژنِ همیاری متقابل است! در حدِ پاره شدنِ طنابِ دار!
پدر بزرگ می گوید: بشریت نجات میابد!
کمک متقابل: یک عامل تکامل- پیتر کروپوتکین
و باز کودک آینده، استالین خودش را میسازد؟!
به راستی آیا،
آیا بشریت آنقدر عمر کرده است که بتواند در زباله های نفرت، عشق را در آخرین نفس نفس زدنهایش، به کودکانِ آینده به میراث بگذارد؟
مطالبِ مرتبط:
مسئله کنونی این نیست که آیا کرونا خطرناکتر از سرماخوردگی است یا خیر. مسئله مهم ایجاد آگاهی نسبت به کمبودها و آسیبپذیریهای ضعیفترین اقشار این جامعه شامل بیماران، کارتن خوابها، تهیدستان، سالمندان، و همینطور همه کسانی است که سالها سوءتغذیه و کار اجباری بر بدنهایشان رد انداخته است. ممکن است یک شهروند عادی ایتالیایی درصدها و آمارهای تلفات این بیماری را خطری ناچیز تلقی کند که چندان بیراه نیست، اما این بیماری که هنوز درمان و واکسیناسیونی برای آن وجود ندارد برای یک فرد دچار سوءتغذیه و دارای سابقه بیماری ریسک بالاتری دارد.
پس آیا همین حالا وقت آن نیست که به جای امنیتی خواندن ویروس، آن را در پرتوی امر سیاسی بخوانیم؟
باید به ویروس کرونا به عنوان مشق شب نگاه کنیم: مقابله جهانی با این ویروس جدید با سرعت شیوع بالا تمرینی اولیه برای سازماندهی فراملی در مقابله با بسیاری خطرات دیگر زیستمحیطی همچون گرمایش کره زمین، از بین رفتن تنوع زیستی و بلایای طبیعی دیگر خواهد بود. زیرا در این مورد خاص همچون در موارد تهدیدهای زیست محیطی، هیچ دولتی به تنهایی قادر به مهار مشکل نیست و نیاز به نوعی سازماندهی بدیل جهانی (یا جهانیسازی بدیل) وجود دارد. بنابراین مشکل تنها با گذار از گفتار امنیت ملی به عرصه سیاست ممکن خواهد شد، عرصهای که تفکر دولتی جایش را به سازماندهی از پایین خواهد داد و فعالیتهای داوطلبانه با محوریت خیرعمومی جای کار اجباری با محوریت سود سرمایه را خواهد گرفت.
اگر موفق به این کار شویم، شاید این ویروس به جای آنکه ما را بکشد (یا حتی اگر ما را بکشد)، شرایط ایجاد حرکت جمعی برای به دست گرفتن سرنوشت خود در سایر حوزهها را نیز فراهم کند. در کشوری که نه تشخیص بیماری به درستی انجام میشود و نه اطلاعرسانی در مورد آن، قدم اول در جهت کنترل وضعیت این است که خودمان کنترل وضعیت را به دست بگیریم و به بازتوزیع دانش درباره این بیماری و شیوههای مراقبتهای جمعی در این شرایط را خلق کنیم. همزمان باید جلوی استثمار کارگران روزمزد را در این شرایط گرفت و بر حق آنها برای دسترسی به امکانات بهداشتی، و مزایای مرخصی و بیمه تاکید کرد. حرکت به سمت کار داوطلبانه در جهت تولید و بازتوزیع دانش و امکانات بهداشتی میتواند اولین تجربه جهانی برای حرکت به سمت «جهانی دیگر» باشد.
همین حالا حرکتهای اجتماعی در ایران برای بازتوزیع امکانات و دانش بهداشتی و همینطور غلبه بر ترس و وحشت عمومی آغاز شده است؛ از جمله راهاندازی گروههای آموزش بهداشتی برای کودکان کار و زبالهگرد، راه اندازی وبسایتهایی برای بهروزرسانی اطلاعات در خصوص بهداشت عمومی و آمادهسازی در برابر کرونا، و اقداماتی همچون جمعآوری و توزیع وسایل بهداشتی در برخی محلهها.
بنابراین ظاهراً وقت آن رسیده که مردم بیدولت، اوضاع را به دست بگیرند. آیا این همان چیزی نیست که همه خواهانش هستیم؟
به گزارش خبرگزاری رویترز، صدها نفر از پناهجویان مقیم ترکیه جمعه ۲۸ فوریه/ ۹ اسفند از جنوب غربی آن کشور راهی مرز یونان و بلغارستان شدند. آنکارا در واکنش به حمله ارتش سوریه به نظامیان ترکیه در ارتفاعات جبلالزاویه که به کشته شدن دستکم ۳۳ سرباز ترکیهای انجامید اعلام کرد مرزها را به روی پناهجویان بازمیگذارد.
اخبار بیشتر اینجا
اینکه ابتلا به ویروس به نسبتِ 1،8 % برای زنان مرگبار، اما مرگبارتر برای مردان (2،8%) است!
کرونا سن گرا هم هست! و پیرها را بیشتر می کُشد تا جوانها را! بیماران را بیشتر تا سالم ها را!
کُرونا ایمنی مداوم ندارد! 14 درصد آنهایی که معالجه کرده و تست منفی گرفته و از بیمارستان مرخص شده اند را، باز مبتلا کرده!
به نظر می رسد که کُرونا می تواند یک امکان باشد که نسلِ آینده از شرِ نسل گذشته، خود را خلاص کند؟!
به نظر میرسد که بیمارانِ "از ما بهترانی" که اکنون برعکسِ میلیونها "گدا- گشنه"، مداوا می شوند را مصونیت دائم نداده بلکه دوباره مبتلا می کند!
هنوز معلوم نیست چه تعداد بیمارند و چه تعداد ناقل؟ آخرین اعلام این است که در عرض یک سال، حداقل 30 درصد تمامی انسانها مبتلا خواهند شد!
با توجه به گستردگی ویروس و سرعتِ گستردگی آن، می توان ادعا کرد که همگی ویروسی هستیم، یا بزودی ویروسی خواهیم شد!
کرونا شاید انتقامِ وجدانِ انسان است از مُرده/ زنده خواریِ حیوانات؟ اشغالِ فضا و مکانِ حیواناتِ وحشی؟ یا توطئه و زیادخواهیِ ژنتیکی برای ساختِ انسانی کامل؟ جامعه ای پاک و ایده ی پاکنژادیِ فاشیستیِ سیستم؟ انتقامِ حیاتِ وحش از دست اندازی انسان است یا زنده خواری سگها و گربه هایی که در دیگِ آبِ جوش فرو می روند؟
آیا کرونا نتیجه ی مزارع صنعتي، دامداریِ صنعتیِ خوکها و ماکیان است؟ پرورشِ مصنوعیِ ماهی ها؟ کرونا انتقامِ خفاش هایِ کباب شده یا مارهایِ شکار شده است؟ کرونا آیا انتقامِ کودکانِ زالِ زنده، قطعه قطعه شده است؟
یا باکره هایِ ضدِ ایدزی درشبِ زفافِ مردانِ ایدزی؟ کرونا شاید آهِ کودک همسرها ست؟
کرونا هر چه باشد یا نباشد، یک امکان است برای بازنگری به سیستمی که در آن زیست می کنیم!
سیستمی طبقاتی و پر از تبعیض، ستم و بی عدالتی!
شپش ای که اینک راهِ خود را به مدارسِ خصوصی/ایدئولوژی هم باز کرده و طبقاتِ "پاک" را هم فرا طبقاتی می گزد!
از جامعه ی بشری چه خواهد ماند؟
عده ای کودکانِ سالم؟
کودک در آغوشم به خواب رفته و تیک تاکِ ساعت می گوید، وقت مان بزودی تمام می شود!
روبانی به رنگِ سیاه آماده کرده ام برایِ روزِ مبادا به دربِ خانه بیاویزم، به نشانِ قرنطینه!
امیدم به فعال شدنِ ژنِ همیاری متقابل است! در حدِ پاره شدنِ طنابِ دار!
پدر بزرگ می گوید: بشریت نجات میابد!
کمک متقابل: یک عامل تکامل- پیتر کروپوتکین
و باز کودک آینده، استالین خودش را میسازد؟!
به راستی آیا،
آیا بشریت آنقدر عمر کرده است که بتواند در زباله های نفرت، عشق را در آخرین نفس نفس زدنهایش، به کودکانِ آینده به میراث بگذارد؟
مطالبِ مرتبط:
مسئله کنونی این نیست که آیا کرونا خطرناکتر از سرماخوردگی است یا خیر. مسئله مهم ایجاد آگاهی نسبت به کمبودها و آسیبپذیریهای ضعیفترین اقشار این جامعه شامل بیماران، کارتن خوابها، تهیدستان، سالمندان، و همینطور همه کسانی است که سالها سوءتغذیه و کار اجباری بر بدنهایشان رد انداخته است. ممکن است یک شهروند عادی ایتالیایی درصدها و آمارهای تلفات این بیماری را خطری ناچیز تلقی کند که چندان بیراه نیست، اما این بیماری که هنوز درمان و واکسیناسیونی برای آن وجود ندارد برای یک فرد دچار سوءتغذیه و دارای سابقه بیماری ریسک بالاتری دارد.
پس آیا همین حالا وقت آن نیست که به جای امنیتی خواندن ویروس، آن را در پرتوی امر سیاسی بخوانیم؟
باید به ویروس کرونا به عنوان مشق شب نگاه کنیم: مقابله جهانی با این ویروس جدید با سرعت شیوع بالا تمرینی اولیه برای سازماندهی فراملی در مقابله با بسیاری خطرات دیگر زیستمحیطی همچون گرمایش کره زمین، از بین رفتن تنوع زیستی و بلایای طبیعی دیگر خواهد بود. زیرا در این مورد خاص همچون در موارد تهدیدهای زیست محیطی، هیچ دولتی به تنهایی قادر به مهار مشکل نیست و نیاز به نوعی سازماندهی بدیل جهانی (یا جهانیسازی بدیل) وجود دارد. بنابراین مشکل تنها با گذار از گفتار امنیت ملی به عرصه سیاست ممکن خواهد شد، عرصهای که تفکر دولتی جایش را به سازماندهی از پایین خواهد داد و فعالیتهای داوطلبانه با محوریت خیرعمومی جای کار اجباری با محوریت سود سرمایه را خواهد گرفت.
اگر موفق به این کار شویم، شاید این ویروس به جای آنکه ما را بکشد (یا حتی اگر ما را بکشد)، شرایط ایجاد حرکت جمعی برای به دست گرفتن سرنوشت خود در سایر حوزهها را نیز فراهم کند. در کشوری که نه تشخیص بیماری به درستی انجام میشود و نه اطلاعرسانی در مورد آن، قدم اول در جهت کنترل وضعیت این است که خودمان کنترل وضعیت را به دست بگیریم و به بازتوزیع دانش درباره این بیماری و شیوههای مراقبتهای جمعی در این شرایط را خلق کنیم. همزمان باید جلوی استثمار کارگران روزمزد را در این شرایط گرفت و بر حق آنها برای دسترسی به امکانات بهداشتی، و مزایای مرخصی و بیمه تاکید کرد. حرکت به سمت کار داوطلبانه در جهت تولید و بازتوزیع دانش و امکانات بهداشتی میتواند اولین تجربه جهانی برای حرکت به سمت «جهانی دیگر» باشد.
همین حالا حرکتهای اجتماعی در ایران برای بازتوزیع امکانات و دانش بهداشتی و همینطور غلبه بر ترس و وحشت عمومی آغاز شده است؛ از جمله راهاندازی گروههای آموزش بهداشتی برای کودکان کار و زبالهگرد، راه اندازی وبسایتهایی برای بهروزرسانی اطلاعات در خصوص بهداشت عمومی و آمادهسازی در برابر کرونا، و اقداماتی همچون جمعآوری و توزیع وسایل بهداشتی در برخی محلهها.
بنابراین ظاهراً وقت آن رسیده که مردم بیدولت، اوضاع را به دست بگیرند. آیا این همان چیزی نیست که همه خواهانش هستیم؟
به گزارش خبرگزاری رویترز، صدها نفر از پناهجویان مقیم ترکیه جمعه ۲۸ فوریه/ ۹ اسفند از جنوب غربی آن کشور راهی مرز یونان و بلغارستان شدند. آنکارا در واکنش به حمله ارتش سوریه به نظامیان ترکیه در ارتفاعات جبلالزاویه که به کشته شدن دستکم ۳۳ سرباز ترکیهای انجامید اعلام کرد مرزها را به روی پناهجویان بازمیگذارد.
اخبار بیشتر اینجا