رزا: در فضای انتخاباتی و بدلیل شکاف
موقتی در رژیم کثافت
اسلامی فعلن فیلمهایی از اعتراض کارگران معدن
به مقامات (روحانی و وزیر کار) بیرون آمده. که هر سه را در یک کلیپ گذاشتم.
روزی خواهد رسید که اینان از ترس مردم در چاه جماران شان قایم شوند....
اعتراض خشم آلود کارگران
معدن یورت آزادشهر به روحانی و سخنان آنان
در زیراینجا نیز شرح چگونگی مرگ یکی از کارگران است که برای کمک به برادر و رفقایش رفت، و دیگر باز نگشت...
برادرم ٥ نفر را نجات داد و خودش مرد
شرق: اعضای خانواده معدنچیانی که در حادثه معدن زمستان یورت کشته یا گرفتار شدهاند، جزئیاتی را از آنچه بر عزیزانشان رفته است، شرح داده و نسبت به بیتوجهی مسئولان معدن گلایه کردند. این در حالی است که دیروز مدیرعامل معدن در دادسرا حاضر شد.
عکسهایی از حضور ضد شورش و نظامیان در معدن
به گزارش شاهد حلاج، خبرنگار اعزامی «شرق» به محل حادثه، یکی از خانوادهها که دو نفر از اعضایش کشته و دو نفر هم زیر آوار است، میگوید لحظهای که این اتفاق افتاد، به محل حادثه رفته است.
او که برادرانش ابوالقاسم و حمید را از دست داده است، میگوید: من سر زمین کار میکردم. برادرم حمید هم کنار من بود، یکدفعه صدای عبور ماشینها آمد. ماشینهای اورژانس بودند، جلو رفتیم و پرسیدیم چه شده است؟ گفتند معدن ریزش کرده. برادرم از من خواست که او را با ماشین به معدن برسانم. من هم گفتم خب کمککردن است دیگر، اشکالی ندارد که بلافاصله برادرم را آنجا بردم؛ بهویژه اینکه برادر دیگرم و دو شوهرخواهرم آنجا گیر کرده بودند. این مرد ادامه میدهد: حمید خودش کارگر معدن بود؛
اما آن زمان شیفتش نبود. من جلوی تونل ایستادم و حمید داخل رفت که به همکارانش کمک کند. پنج نفر را هم بیرون کشید، بیشتر و بیشتر داخل میشد، دست یک نفر را میگرفت و بیرون میآورد. حال کسانی که بیرون میآمدند، خوب نبود؛ اما حمید هم کاری به جز اینکه بیرون بکشد، برای آنها انجام نمیداد؛ چون نیروهای امداد بودند، همینکه بیرون میآورد، فرد را زمین میانداخت و بعد دوباره داخل میشد. بار پنجم هم رفت و یک نفر را بیرون آورد و دوباره به داخل تونل برگشت و دیگر نیامد. من فکر کردم داخل تونل گیر کرده است.
برادر حمید میگوید: نمیشود هر روز زن و بچه این بندگان خدا را آواره قبرستان کنیم و ختم بگیریم. منتظریم تا بقیه اجساد را بدهند و بعد مراسم برگزار کنیم و بعد هم ببینیم باید چه کنیم. او همچنین درباره اینکه آیا امید دارد دو نفر دیگر که مفقود هستند، زنده بیرون بیایند، میگوید: ما توکلمان به خداست و از خدا میخواهیم که کمکشان کند و به زن و بچهشان رحم کند؛ اما خیلی امیدوار نیستیم. حرف من این است که چرا در آن معدن کپسول اکسیژن نبود، چرا هواکش نداشت، چرا نگفتند گاز در معدن بوده و بههمینخاطر منفجر شده است. برادران من و شوهر خواهرانم بین ٣٠ تا ٣٢ سال بودند. همگی جوان بودند که این اتفاق برایشان افتاد. او میگوید: برادرم چندین ماه بود که حقوق نگرفته بود؛ آنطور که خودش میگفت، حتی چراغی را که به آنها میدادند تا در معدن کار کنند، با آنها حساب میکردند و پولش را از حقوقشان کم میکردند. لباس ایمنی به آنها نمیدادند و آنها یا خودشان لباس میخریدند یا اینکه با لباس خانه میرفتند. وقتی هم اعتراض میکردند، به آنها میگفتند شما اخراج هستید؛ بههمیندلیل هم کمتر پیش میآمد کسی اعتراض کند. حالا صحبت از این است که معدن را تعطیل کنند و حقوق شش ماه کارگران را بدهند. آن وقتی که معدن کار میکرد، حقوق کارگران را نمیدادند و حالا میخواهند تعطیل کنند و حقوق کارگران را بدهند؛ مگر چنین چیزی شدنی است. برادرم میگفت برای ما بیمه آرایشگری رد کردهاند.
خب این چه کاری است. چرا زمانی که آنها اعتراض میکردند، توجهی نمیشد. حالا چهار نفر از اعضای خانواده من گرفتار هستند. دو نفر که فوت شدهاند و اجسادشان بیرون آمده است و دو نفر دیگر هم احتمالا فوت شدهاند. من باید چطور جواب خانوادههایشان را بدهم. برادرانم چند باری گفته بودند که به مدیرشان گفتهاند در این تونل گاز هست؛ اما او حرفشان را باور نکرده است. این مرد که بهشدت مصیبتزده است، فرزندان برادرانش و خواهرانش را دور خودش جمع میکند و نوازشکنان میگوید: زمانی که محمد، برادرم، داخل تونل گیر کرد، کسی به او کمک نکرد. میگفتند در عمق ٨٠٠متری عدهای گیر کردهاند که یکی از آنها محمد است. تا کپسول اکسیژن را بیاورند و داخل بروند، ساعت ١٠ شب شد. تا آن موقع اصلا امدادرسانی نکردند. وقتی اجساد را بیرون آوردند حتی کاری نکردند که برای خوشی دل ما به آنها شوک یا تنفس مصنوعی بدهند؛ همانطور اجساد را داخل کاور گذاشتند و بردند.
برادر من آنقدر فقیر بود که روزهای تعطیل هم به معدن میرفت چون ٥٠هزارتومان نقدی میدادند. این برای فردی که چند ماه حقوق نگرفته بود خیلی خوب بود. شاهد حلاج، گزارش میدهد در این سوی روستای نوده خاندوز امدادگران همچنان مشغول کار هستند. ارابهها در روز چندینبار به داخل معدن میروند و زغالسنگ تخریبشده را بیرون میآورند. خانوادههای زیر آوار ماندگان در محل حضور دارند و منتظرند تا خبری از عزیزانشان به آنها برسد. با اینکه گفته میشود پیشرفت زیادی تا رسیدن به مدفونان داشتهاند؛ اما هنوز به آن نرسیدهاند.
دوباره تونل ریزش کرده و حمید هم مانده است؛ اما
اینطور نبود. جسد حمید را برایم آوردند؛ درحالیکه او دچار گازگرفتگی
شده و مرده بود. او درباره اینکه چرا برادرش وارد تونل شد؛ درحالیکه آنجا
گاز بوده است، میگوید: گازی که داخل تونل بود، اصلا بو نداشت. من خودم هم
ابتدای تونل ایستاده بودم، اصلا آن را حس نکردم؛ اما مسئله اینجاست که اول
گفتند معدن ریزش کرده است؛ ولی نگفتند که گاز در معدن بوده و منفجر شده
است. اگر میدانستم گاز داخل معدن است، اصلا اجازه نمیدادم برادرم برود ما
سه نفر را داخل معدن داشتیم. این برای مصیبتمان بس بود، دیگر لازم نبود
نفر دیگری برود و جانش را از دست بدهد. ضمن اینکه ساعت ١١:٣٠ که من ابتدای
تونل رسیدم و برادرم برای کمک رفت، هیچکدام از مسئولان تونل نبودند، کسی
هم آنجا بهعنوان نگهبان نبود که بگوید وارد نشوید گاز درون معدن است. اگر
به ما میگفتند، حالا برادرم زنده بود. او درباره وضعیت زندگی برادران و
شوهرخواهرانش میگوید: این چهار نفر جمعا ٩ بچه دارند، حالا ٩ بچه و چهار
زن آواره شدند. چه کسی میخواهد جواب اینها را بدهد. حالا من باید با اینها
چه کنم و چطور زندگیشان را جمعوجور کنم. یکی از برادرانم تازه خانهای
ساخته بود؛ آنهم با قسط و قرض و کار میکرد که بتواند قسطها را بدهد. این
خانواده جسد یکی از برادرانش را که تحویل گرفته است، دفن کرده و یکی دیگر
از اجساد که متعلق به شوهر خواهرش است، هنوز از طرف پزشکیقانونی تحویل
آنها داده نشده است و دو نفر دیگر هم هنوز خبری از سرنوشتشان نیست.
بههمیندلیل هم نمیدانند تا کی عزاداری خواهند کرد.
دراینمیان خانواده معدنچیانی که از شاهرود برای کمک آمدهاند، نیز به زمستان یورت آمدهاند تا خبری از عزیزانشان بگیرند. آنها میگویند ازآنجاییکه معدن ناایمن است و افرادی مدفون شدهاند، نگران هستیم و باید حتما عزیزانمان را ببینیم و بعد برویم. همسر یکی از معدنچیان امدادگر به خبرنگار ما گفت: شوهرم چند روز است که برای امدادرسانی از معدن شاهرود به اینجا آورده شده است؛ اما ازآنجاییکه تلفنی نمیتوانم با او صحبت کنم و در این چند روز هم خبری از او نشده است، آمدهام تا او را ببینم و بعد بروم و موفق نشدم. به من میگویند در حال امدادرسانی است و دارند آواربرداری میکنند؛ اما مشخصات شوهرم را به یک نفر که به سمت معدن میرفت، دادم، گفت او را دیده است و تا حدودی خیالم راحت شد.
مأموران اجازه ورود خانواده معدنچیان را به معدن نمیدهند و به دلیل خطرناکبودن منطقه فقط از معدنچیان برای آنها خبر میآورند. در روستای سوسرا هم وضعیت مانند روستای نوده خاندوز است. اهالی کنار درشان پرچم سیاه آویزان کردهاند و برای سه کشتهشده این روستا عزاداری میکنند. یکی از این کشتهشدهها نورالله سوسرایی، برادر ولیالله است.
او میگوید: شب بود که از معدن آمدند و گفتند که برادرم کشته شده است. او ١٨ سال بود که در همین معدن کار میکرد و وضع خوبی هم نداشت؛ اما به خاطر اینکه دو فرزند داشت و همسرش باردار بود، نمیتوانست کارش را رها کند. برادرم همیشه درباره اینکه معدنشان اصلا ایمنی ندارد، صحبت میکرد و میگفت اطمینان دارد یک روزی حتما اتفاقی میافتد. من خودم نیروی دریایی کار کردهام. میدانم هر شغلی با توجه به ویژگیهایی که دارد، باید ایمنی هم داشته باشد؛ اما معدن زمستانیورت هیچگونه ایمنی نداشت. معدنچیبودن خیلی کار سختی است.
برادرم سالها کار کرد و همیشه هم حقوق عقبافتاده داشت. روز گذشته نجار، رئیس ستاد بحران کشور، در روستای سوسرا حاضر شده و با خانواده کشتهشدگان و معدنچیان گفتوگو کرده است. برادر نورالله میگوید: همین حرفها را به نجار هم گفتیم. این را که معدنچیان را بیمه کارگری معدن نکردهاند و آنها چه سختیهایی که کشیدهاند، برایشان توضیح دادیم. روز گذشته خبر رسید مدیرعامل معدن زمستانیورت در دادسرا حاضر شده است.
این خبر را رئیس کل دادگستری استان گلستان اعلام کرد و گفت: پیمانکار به همراه وکیل خود در دادسرا حضور یافت. به گزارش ایسنا هادی هاشمیان اظهار کرد: این فرد برای بررسی زوایای حادثه به دادسرای عمومی و انقلاب آزادشهر احضار شده است. وی با تأکید بر اینکه پیمانکار بازداشت نشده است، تصریح کرد: در اولین جلسه بازپرسی، پیمانکار به همراه وکیل خود در دادسرا حاضر شد و به سؤالات بازپرس پاسخ داد.
هاشمیان به مردم بهویژه بازماندگان این حادثه دلخراش اطمینان داد که در روند رسیدگی به پرونده با متخلفان چه از عوامل و دستاندرکاران معدن باشند، چه از مدیران اجرائی که تخلف یا اهمال کرده باشند، برخورد قانونی خواهد شد. رئیس کل دادگستری استان گلستان با بیان اینکه کار ثبت و تشکیل پرونده شاکیان این حادثه با سرعت انجام میشود، گفت: تاکنون تعدادی از اولیایدم و کارگران مجروح این حادثه به دادسرای آزادشهر مراجعه و شکایت خود را ثبت کردهاند.
آخرین وضعیت آواربرداری در تونل معدن آزادشهر
همچنین مسئول گروههای امداد و نجات اعزامی معدنهای استانها به معدن زمستان یورت آزادشهر، با اشاره به اینکه عملیات آواربرداری در دو جبهه در حال انجام است، گفت: از هر دو جبهه در حال نزدیکشدن به اتاق استخراج هستیم و امیدواریم بتوانیم زودتر به محل قرارگیری معدنچیان برسیم. کرامت قنبری در جمع خبرنگاران در محل حادثه معدن آزادشهر گلستان، اظهار کرد: در مسیر و جبهه اول از ١٢٠ متر آوار پیشبینیشده، درحالحاضر ٣٠ متر آواربرداری انجام شده و در مسیر دوم که مسیر فرعی است، از صد متر مسیر آوار، ٣٠ متر آواربرداری انجام شده است. قنبری خاطرنشان کرد: هماکنون شش تیم ١٠نفره از معدنکاران و متخصصان معدن از استانهای کرمان، مازندران، یزد، سمنان، خراسان جنوبی و گلستان کار آواربرداری را انجام میدهند.
شرق: اعضای خانواده معدنچیانی که در حادثه معدن زمستان یورت کشته یا گرفتار شدهاند، جزئیاتی را از آنچه بر عزیزانشان رفته است، شرح داده و نسبت به بیتوجهی مسئولان معدن گلایه کردند. این در حالی است که دیروز مدیرعامل معدن در دادسرا حاضر شد.
عکسهایی از حضور ضد شورش و نظامیان در معدن
به گزارش شاهد حلاج، خبرنگار اعزامی «شرق» به محل حادثه، یکی از خانوادهها که دو نفر از اعضایش کشته و دو نفر هم زیر آوار است، میگوید لحظهای که این اتفاق افتاد، به محل حادثه رفته است.
او که برادرانش ابوالقاسم و حمید را از دست داده است، میگوید: من سر زمین کار میکردم. برادرم حمید هم کنار من بود، یکدفعه صدای عبور ماشینها آمد. ماشینهای اورژانس بودند، جلو رفتیم و پرسیدیم چه شده است؟ گفتند معدن ریزش کرده. برادرم از من خواست که او را با ماشین به معدن برسانم. من هم گفتم خب کمککردن است دیگر، اشکالی ندارد که بلافاصله برادرم را آنجا بردم؛ بهویژه اینکه برادر دیگرم و دو شوهرخواهرم آنجا گیر کرده بودند. این مرد ادامه میدهد: حمید خودش کارگر معدن بود؛
اما آن زمان شیفتش نبود. من جلوی تونل ایستادم و حمید داخل رفت که به همکارانش کمک کند. پنج نفر را هم بیرون کشید، بیشتر و بیشتر داخل میشد، دست یک نفر را میگرفت و بیرون میآورد. حال کسانی که بیرون میآمدند، خوب نبود؛ اما حمید هم کاری به جز اینکه بیرون بکشد، برای آنها انجام نمیداد؛ چون نیروهای امداد بودند، همینکه بیرون میآورد، فرد را زمین میانداخت و بعد دوباره داخل میشد. بار پنجم هم رفت و یک نفر را بیرون آورد و دوباره به داخل تونل برگشت و دیگر نیامد. من فکر کردم داخل تونل گیر کرده است.
برادر حمید میگوید: نمیشود هر روز زن و بچه این بندگان خدا را آواره قبرستان کنیم و ختم بگیریم. منتظریم تا بقیه اجساد را بدهند و بعد مراسم برگزار کنیم و بعد هم ببینیم باید چه کنیم. او همچنین درباره اینکه آیا امید دارد دو نفر دیگر که مفقود هستند، زنده بیرون بیایند، میگوید: ما توکلمان به خداست و از خدا میخواهیم که کمکشان کند و به زن و بچهشان رحم کند؛ اما خیلی امیدوار نیستیم. حرف من این است که چرا در آن معدن کپسول اکسیژن نبود، چرا هواکش نداشت، چرا نگفتند گاز در معدن بوده و بههمینخاطر منفجر شده است. برادران من و شوهر خواهرانم بین ٣٠ تا ٣٢ سال بودند. همگی جوان بودند که این اتفاق برایشان افتاد. او میگوید: برادرم چندین ماه بود که حقوق نگرفته بود؛ آنطور که خودش میگفت، حتی چراغی را که به آنها میدادند تا در معدن کار کنند، با آنها حساب میکردند و پولش را از حقوقشان کم میکردند. لباس ایمنی به آنها نمیدادند و آنها یا خودشان لباس میخریدند یا اینکه با لباس خانه میرفتند. وقتی هم اعتراض میکردند، به آنها میگفتند شما اخراج هستید؛ بههمیندلیل هم کمتر پیش میآمد کسی اعتراض کند. حالا صحبت از این است که معدن را تعطیل کنند و حقوق شش ماه کارگران را بدهند. آن وقتی که معدن کار میکرد، حقوق کارگران را نمیدادند و حالا میخواهند تعطیل کنند و حقوق کارگران را بدهند؛ مگر چنین چیزی شدنی است. برادرم میگفت برای ما بیمه آرایشگری رد کردهاند.
خب این چه کاری است. چرا زمانی که آنها اعتراض میکردند، توجهی نمیشد. حالا چهار نفر از اعضای خانواده من گرفتار هستند. دو نفر که فوت شدهاند و اجسادشان بیرون آمده است و دو نفر دیگر هم احتمالا فوت شدهاند. من باید چطور جواب خانوادههایشان را بدهم. برادرانم چند باری گفته بودند که به مدیرشان گفتهاند در این تونل گاز هست؛ اما او حرفشان را باور نکرده است. این مرد که بهشدت مصیبتزده است، فرزندان برادرانش و خواهرانش را دور خودش جمع میکند و نوازشکنان میگوید: زمانی که محمد، برادرم، داخل تونل گیر کرد، کسی به او کمک نکرد. میگفتند در عمق ٨٠٠متری عدهای گیر کردهاند که یکی از آنها محمد است. تا کپسول اکسیژن را بیاورند و داخل بروند، ساعت ١٠ شب شد. تا آن موقع اصلا امدادرسانی نکردند. وقتی اجساد را بیرون آوردند حتی کاری نکردند که برای خوشی دل ما به آنها شوک یا تنفس مصنوعی بدهند؛ همانطور اجساد را داخل کاور گذاشتند و بردند.
برادر من آنقدر فقیر بود که روزهای تعطیل هم به معدن میرفت چون ٥٠هزارتومان نقدی میدادند. این برای فردی که چند ماه حقوق نگرفته بود خیلی خوب بود. شاهد حلاج، گزارش میدهد در این سوی روستای نوده خاندوز امدادگران همچنان مشغول کار هستند. ارابهها در روز چندینبار به داخل معدن میروند و زغالسنگ تخریبشده را بیرون میآورند. خانوادههای زیر آوار ماندگان در محل حضور دارند و منتظرند تا خبری از عزیزانشان به آنها برسد. با اینکه گفته میشود پیشرفت زیادی تا رسیدن به مدفونان داشتهاند؛ اما هنوز به آن نرسیدهاند.
دراینمیان خانواده معدنچیانی که از شاهرود برای کمک آمدهاند، نیز به زمستان یورت آمدهاند تا خبری از عزیزانشان بگیرند. آنها میگویند ازآنجاییکه معدن ناایمن است و افرادی مدفون شدهاند، نگران هستیم و باید حتما عزیزانمان را ببینیم و بعد برویم. همسر یکی از معدنچیان امدادگر به خبرنگار ما گفت: شوهرم چند روز است که برای امدادرسانی از معدن شاهرود به اینجا آورده شده است؛ اما ازآنجاییکه تلفنی نمیتوانم با او صحبت کنم و در این چند روز هم خبری از او نشده است، آمدهام تا او را ببینم و بعد بروم و موفق نشدم. به من میگویند در حال امدادرسانی است و دارند آواربرداری میکنند؛ اما مشخصات شوهرم را به یک نفر که به سمت معدن میرفت، دادم، گفت او را دیده است و تا حدودی خیالم راحت شد.
مأموران اجازه ورود خانواده معدنچیان را به معدن نمیدهند و به دلیل خطرناکبودن منطقه فقط از معدنچیان برای آنها خبر میآورند. در روستای سوسرا هم وضعیت مانند روستای نوده خاندوز است. اهالی کنار درشان پرچم سیاه آویزان کردهاند و برای سه کشتهشده این روستا عزاداری میکنند. یکی از این کشتهشدهها نورالله سوسرایی، برادر ولیالله است.
او میگوید: شب بود که از معدن آمدند و گفتند که برادرم کشته شده است. او ١٨ سال بود که در همین معدن کار میکرد و وضع خوبی هم نداشت؛ اما به خاطر اینکه دو فرزند داشت و همسرش باردار بود، نمیتوانست کارش را رها کند. برادرم همیشه درباره اینکه معدنشان اصلا ایمنی ندارد، صحبت میکرد و میگفت اطمینان دارد یک روزی حتما اتفاقی میافتد. من خودم نیروی دریایی کار کردهام. میدانم هر شغلی با توجه به ویژگیهایی که دارد، باید ایمنی هم داشته باشد؛ اما معدن زمستانیورت هیچگونه ایمنی نداشت. معدنچیبودن خیلی کار سختی است.
برادرم سالها کار کرد و همیشه هم حقوق عقبافتاده داشت. روز گذشته نجار، رئیس ستاد بحران کشور، در روستای سوسرا حاضر شده و با خانواده کشتهشدگان و معدنچیان گفتوگو کرده است. برادر نورالله میگوید: همین حرفها را به نجار هم گفتیم. این را که معدنچیان را بیمه کارگری معدن نکردهاند و آنها چه سختیهایی که کشیدهاند، برایشان توضیح دادیم. روز گذشته خبر رسید مدیرعامل معدن زمستانیورت در دادسرا حاضر شده است.
این خبر را رئیس کل دادگستری استان گلستان اعلام کرد و گفت: پیمانکار به همراه وکیل خود در دادسرا حضور یافت. به گزارش ایسنا هادی هاشمیان اظهار کرد: این فرد برای بررسی زوایای حادثه به دادسرای عمومی و انقلاب آزادشهر احضار شده است. وی با تأکید بر اینکه پیمانکار بازداشت نشده است، تصریح کرد: در اولین جلسه بازپرسی، پیمانکار به همراه وکیل خود در دادسرا حاضر شد و به سؤالات بازپرس پاسخ داد.
هاشمیان به مردم بهویژه بازماندگان این حادثه دلخراش اطمینان داد که در روند رسیدگی به پرونده با متخلفان چه از عوامل و دستاندرکاران معدن باشند، چه از مدیران اجرائی که تخلف یا اهمال کرده باشند، برخورد قانونی خواهد شد. رئیس کل دادگستری استان گلستان با بیان اینکه کار ثبت و تشکیل پرونده شاکیان این حادثه با سرعت انجام میشود، گفت: تاکنون تعدادی از اولیایدم و کارگران مجروح این حادثه به دادسرای آزادشهر مراجعه و شکایت خود را ثبت کردهاند.
آخرین وضعیت آواربرداری در تونل معدن آزادشهر
همچنین مسئول گروههای امداد و نجات اعزامی معدنهای استانها به معدن زمستان یورت آزادشهر، با اشاره به اینکه عملیات آواربرداری در دو جبهه در حال انجام است، گفت: از هر دو جبهه در حال نزدیکشدن به اتاق استخراج هستیم و امیدواریم بتوانیم زودتر به محل قرارگیری معدنچیان برسیم. کرامت قنبری در جمع خبرنگاران در محل حادثه معدن آزادشهر گلستان، اظهار کرد: در مسیر و جبهه اول از ١٢٠ متر آوار پیشبینیشده، درحالحاضر ٣٠ متر آواربرداری انجام شده و در مسیر دوم که مسیر فرعی است، از صد متر مسیر آوار، ٣٠ متر آواربرداری انجام شده است. قنبری خاطرنشان کرد: هماکنون شش تیم ١٠نفره از معدنکاران و متخصصان معدن از استانهای کرمان، مازندران، یزد، سمنان، خراسان جنوبی و گلستان کار آواربرداری را انجام میدهند.
۱۶ نظر:
اره روزا جان طبق گفتههای شما،،کارگران بلند خواهند شد، بساط سرمایه و جماران را منفجر خواهند کرد ،
امید است که کارگران و زحمتکشان اینگونه که واقعا شایسته انها است عمل کنن، و ما دیگر شاهد فجایع دلخراش کارگران نباشیم ،روزا وضعيت حال کارگران در حوزه سیاست و اقتصاد فرهنگی خیلی عقب افتاده است. نمیدانم چه بگیم مگه میشه کارگران 16 ماه معاش یا دستمزد نگیرند و در ادامه زندگی و زنده باشد،، روزا جان ما اگر در اروپا و امریکا با بهترین جامعه شناس ها صحبت کنیم و این معضل اساسی کارگران را با انها در میان بگذاریم، براستی انها باور نخواهند کرد که تو کار کنی و بتو پولی ندهند و تو باز هم سر کار بری و دست اخر هم زنده باش روزا گرامی من واقعا برای کارگردان هیچ اینده روشن نمی بینم.. پیروز باشید
۴۲
:(
حمیدرضا منتظری (معاون مدیریت بحران استانداری گلستان) در گفتگو با خبرنگار ایلنا از کشف پیکر بیجان ۷ کارگر در نیمه شب گذشته خبر داد. با این حساب شمار جانباختگان حادثه از برآوردهای نخستین فراتر رفته به ۴۲ تن رسیدهاست.
به گفته این مقام مسئول، در ادامه عملیات امداد و نجات در معدن زمستان یورت، ۷ پیکر بیجان در نیمه شب گذشته (دوازده نیمه شب به بعد) کشف شد. این اجساد به سردخانه آزادشهر تحویل شده است.
منتظری گفت: عملیات به منظور پیدا کردن جسدهای احتمالی بیشتر ادامه دارد.
وی گفت: احتمال میرود یک یا دو جسد دیگر هنوز زیر آوار مانده باشد.
منتظری افزود: امیدواریم تا امروز بعدازظهر عملیات امداد و نجات معدن یورت خاتمه یابد.
گفتنی است در جریان انفجار معدن یورت که چهارشنبه گذشته رخ داد، تعدادی از کارگران زیر آوار محبوس ماندند؛ در جریان عملیات شش روزه امداد و نجات تا کنون ۴۲ پیکر جان باختگان از تونل منفجر شده این معدن خارج شدهاست.
43
:(
جامعه
شمار قربانیان انفجار معدن آزادشهر به ۴۳ تن رسید
با کشف یک جسد دیگر که میتواند "آخرین" قربانی باشد، شمار کشتهشدگان انفجار مرگبار معدن "زمستان یورت" به ۴۳ تن رسید. پیشتر جسد ۴۲ معدنکار دیگر از زیر آوار بیرون کشیده شده بود. آواربرداری اما هنوز هم ادامه دارد.
مدیرکل پزشکی قانونی استان گلستان گفت: هویت جسد 10 تن از معدنچیان جانباخته که روز گذشته و بامداد امروز به پزشکی قانونی منتقل شده بود، شناسایی و تحویل خانواده ها شد.
به گزارش ایسنا، حسین زارعی اظهار کرد: احراز هویت این افراد با استفاده از اثر انگشت، بررسی برخی از آزمایش ها و همچنین تطابق و شناسایی توسط خانواده ها صورت گرفته است.
وی اسامی 10 معدنچی احراز هویت شده را به شرح زیر اعلام کرد:
1- ابراهیم گنجی
2- مجید نیکی
3 - حسین محبوبی نرگس چال
4 - مجید علیخانی
5 - مهدی سوسرایی
6 - قاسمعلی صادقیان
7 - ابوالقاسم برآبادی
8 - هادی سوسرایی
9 - مجید طالبی سوسرایی
10 - عباس دامن زن
مدیرکل پزشکی قانونی استان گلستان خاطرنشان کرد: تاکنون جسد 42 معدنچی به مراکز پزشکی قانونی منتقل شده که از این تعداد هویت 32 معدنچی شناسایی و تحویل خانواده ها شده است.
زارعی بیان کرد: تمامی اجساد احراز هویت شده بومی منطقه هستند و اتباع خارجی در بین معدنچیان جانباخته وجود ندارد.
سلام ادم واقعاً متعجب میشه و مغز از کار میفته که با این پدیده شوم چگونه برخورد کنه، چرا باید کارگران برای سرمایه داران گردن کلفت مجانی کارکنند چه بلایی بر سر کارگران امده? تا کی ما باید کولی بدیم، مگه چرخ اصلی جامعه جهاني بدست ما نمی چرخد چرا ما ذلیل و خوار شدیم وای بر ما
من نمیدونم ریاست جمهوری روحانی خودشون اعتراف کردند که معدن یورت به بسیجیان و ارگانهای سرکوب تعلق دارد، چطور کارگران نگون بخت از وضعیت خودشان اطلاع ندارند البته که من میدانم صحبتی که بلایی ها میکند برای تثبیت قدرشان است، بیچاره کارگران در این میان قربانی میشوند
سلام رفیق
جریان مجانی کار کردن پیچیده نیست. تا زمانی که کار می کنی می تونی از بقال محل نسیه بگیری! بقال فکر خواهد کرد که بلاخره دولت/بسیج پولشان را داده و کارگر هم می پردازد قرضش را. اما بقال ببیند خانه مانده ای پیش زن و بچه، خوب کسی به بیکار نسیه نمی دهد. همچنین وقتی کارگر معدن قبول می کند که بجای بیمه ی معدنچی، بیمه آرایشگر یا کتابدار شود. لااقل بچه اش از یک تب و لرز ساده نخواهد مُزد چون دکتور پفیوز لااقل پولش را از بیمه می گیرد...
من خود مدتی توی پیرن دوزی دگمه قابلمه میزدم. یادمه پدرم گریه می کرد که آبرویش میرود اگر دوستانش من را ببینند! تازه پولی که می گرفتم خرج ایاب زهابم هم نبود. اما خانه می ماندم چی؟ احتمالن زیر لنگ یک آشغالی می افتادم...
اجبار کار کردن مثل ماری میماند و بیکاری افعی...
تازه من خرده بورژوازی بودم!
و خرج غذا نداشتم.
الان فکر می کنم به اندازه ی کافی برای سیستم بیگاری کردم. روزی فرا خواهد رسید که شعار خوردن سرمایه دار فا میرسد چون حتی گاوها هم بلدند لگد بزنند وقتی شیرشان را زیادی بکشند.
درست است که مدیریت معدن با بسیج بوده، اما کارگران بارها به دولت اعتراض کرده اند برای حقوق معوقه. بازرسان امنیتی معدن حتی یکبار هم داخل معدن نرفته اند. نقشه کشی که با کارگران معدن برای کمک رسانی رفته او هم خفه شده و چون ماسک اکسیژن فاسد بوده بقولی...
در پُست قبلی و کلیپ پست قبلی مصاحبه گر می گوید دستگاههای گاز سنج دا بعدن نسب کرده اند برای سلب مسئولیت. که یعنی انفجار بوده و نه خفگی از گاز... 22 نفر که برای کمک رسانی رفتند نه از سوختگی و انفجار بلکه از گاز متان و منو اکسید مرده اند. اگر میدانستند گاز است داخل نمی شدند.
کُشتن فقط با اسلحه نیست. سیستم هر روزه جان انسان را برای سود و پول می گیرد.
خوشبختانه ازراعیل روزی به سراغ ثروتمندان هم میرود. فرقش این است که ریساکلینگ "خوکهای" شکمچران بدلیل چربی زیاد بیشتر طول می کشد!
باری دستان روحانی و دولتش همانقدر خونین است که بسیج و سپاه.
اگرچه پیک ایران "رفیق رنجبری" تیتر بزند:
فیلم/ اعتراض خشم آلود معدنچیان (و احتمالا افراد دیگری) به روحانی در سفر امروز وی به گلستان
http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=128528
(و احتمالا افراد دیگری)
یعنی زیر سوال بردن اعتراض معدنچیان به آخوند روحانی. یعنی اعترا آنها را بسیج و سپاه علیه حضور روحانی سازماندهی کرده!
اینگونه تیتر زدن یعنی حمایت از روحانی... اینگونه تیتر زدن از توده/رنجبر/فداییان اکثریت بر می آید...
کمونیستهای ایرانی این نوع اغلب همیشه از مدفوع "اصلاح طلبان" ارتزاق می کنند، حتی وقتی فرسنگها دور باشند و سالها خارج نشین...
فیلم جدید و واضح از حمله معدنچیان خشمگین به ماشین روحانی با مشت و لگد. ۱۷ شهریور ۱۳۹۶
https://youtu.be/ChNmQjzaklE
حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران و از نامزدهای دوازدهمین دوره ریاست جمهوری ایران امروز دوشنبه ۱۸ اردیبهشت با اشاره به موضوعات حساسی مانند اعدام و تفکیک جنسیتی، از دو رقیب خود محمد باقر قالیباف و ابراهیم رئیسی بدون نام بردن از آنها انتقاد کرده است.
آقای روحانی در یک سخنرانی در همدان گفت: "ملت ما در انتخابات خرداد ۹۲ اعلام کرد خشونت را قبول ندارد. اردیبهشت ۹۶ هم یکبار دیگر مردم ایران اعلام میکنند آنهایی که در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، را قبول ندارند."
این بخش از سخنان آقای روحانی احتمالا به ابراهیم رئیسی، نامزد ریاست جمهوری ایران اشاره دارد که از بیست سالگی سمتهای عالی قضایی در ایران را عهدهدار بوده است.
آقای روحانی بدون نام بردن از محمدباقر قالیباف نیز چنین گفته است: "اگر شما جوانان در خانه بنشینید بدانید در پیادهروهای ما هم دیوار خواهد بود. شما آنها را نمیشناسید من آنها را میشناسم. آنها روزی در جلسهای تصمیم گرفتند که در تهران و در پیاده رو دیوار بکشند. آنها می خواستند پیاده رو زنانه و مردانه ایجاد کنند همانطور که در محل کارشان بخشنامه تفکیک جنسیتی را صادر کردند."
اشاره رئیس جمهوری ایران در این اظهارات احتمالا به طرح تفکیک جنسیتی در شهرداری تهران بوده است.
https://youtu.be/HTctkP14muM
رزا: روحانی نزدیک انتخابات از آزادی بیان و حق شهروندی و ... می گه فکر می کند ما آلزایمر گرفتیم وقتی در همان نماز جمعه می خواست مخالفین را به دار بکشد. 4 سال نشست بجای اصلاحات با تخم هاش بازی کرد، دندانش را برای 4 سال دیگه تیز کرده.
لااقل کارگران معدن نشان دادند. اگر از ماشین زرهی اش پیاده میشد و بادیگاردا نبودند زیر لگد لهش می کردند.
روحانی در سخنان 23 تیر 1359 از دادگاه انقلابی ارتش می خواهد توطئه گران را در نماز جمعه اعدام کند .
او در این باره می گوید: «تقاضای دیگر من این است که همانطور که در مساله زنا قرآن می گوید: «ولیشهد عذابهما طائفه من المومنین» توطئه گرها را خوب است که در مراسم نماز جمعه بیاورند و به دار آویزان کنند تا مردم مشاهده کنند و تاثیرش، تاثیر بیشتری باشد.»
روحانی با انتقاد از 'اعدام و تفکیک جنسیتی' به رقبای خود تاخت
http://www.bbc.com/persian/iran-39843092
او همچنین گفته است: "ما انحصارگرایان را نمیخواهیم. ما آنهایی که پشت میز نشستهاند و حکم صادر کردهاند، نمیخواهیم."
این بخش از سخنان آقای روحانی احتمالا به ابراهیم رئیسی، نامزد ریاست جمهوری ایران اشاره دارد که از بیست سالگی سمتهای عالی قضایی در ایران را عهدهدار بوده است.
آقای رئیسی همچنین در جریان اعدام زندانیان مخالف جمهوری اسلامی در تابستان ۱۳۶۷ در همین سمت بود.
نام آقای رئیسی در مکاتبات و گزارشهای مربوط به اعدام گسترده زندانیان مخالف جمهوری اسلامی در تابستان سال ۱۳۶۷، در کنار هیئت سه نفره حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی و مصطفی پورمحمدی آمده است. این افراد از سوی آیت الله خمینی مسئول بررسی وضعیت زندانیان سیاسی و اعدام آن دسته از زندانیان شده بود که هنوز "سر موضع" بودند.
مصطفی پورمحمدی که در هیات سه نفره اعدامهای ۶۷ حضور داشته، هم اکنون وزیر دادگستری دولت آقای روحانی است.
منتقدان حسن روحانی به کارگیری آقای پورمحمدی در دولت کنونی و اظهارات آقای روحانی درباره مخالفت با اعدام را متناقض میدانند.
ببخشید از غلطهای تایپی/دیکته ای
مدتی افلاینم
نگران نشوید، اوضاعم میزونه- قراره خط تلفن عوض بشه...
بعدش هم تعطیلات شاید مدت کوتاهی بروم آنطرف آب و امکان آپدیت نداشته باشم.
البته رفیق جان
قبلش حتمن کار شما را انجام می دهم:)
در نبود من
سنگر را حفظ کنید:)
-
* تنها ما توده ی جهانی
اردوی بیشمار کار
-
* داریم حقوق جهانبانی
نه که خونخواران غدار
-
* غرد وقتی رعد مرگ آور
بر دژخیمان و رهزنان
-
*در این عالم بر ما سراسر
تابد خورشید نورافشان
-
*روز قطعی جدال است... آخرین رزم ما.....
in memory of 2012
https://youtu.be/sBjtmFCXCtk
رزا: امروز داشتم تو سایت "انتی امپریالیست/کاپیتالیست" های ایران «میدان» می خواندم که فاطمه اره بچه ی خلخالی می خواهد به روحانی رای "آری مشروط" بدهد.
همانوقتها یکی دو سال پیش یک کمونیستی ادعا کرد:در نهایت اما باز گفتار و زبان امثال همین فاطمه صادقی برای زنان هموطنم بیشتر قابل درکه و دستکم اندکی آگاهی براشون به ارمغان میاره.
رزا: من باز هم می گم: کمی گُه خوردن هم گوه خوردن است. بدبخت کمونیست وطنی که دنبال این لچک به سرها افتاده و قرار است خانم بچه ها را هم پُشت اینها هول بده.... کامنت دو سال پیش را گذاشتم که یادم باشه، یادمان باشه!
یک کمونیست گفت...
از دیروز تا حالا دارم توی وبلاگت میچرخم و میخونمت.
البته با بسیاری حرفهات موافق و همراه و همعقیدهام اما در نهایت تنها و تنها باید از تو و این وبلاگ که بوی مرگ میده فاصله بگیرم و دور بشم.
این حجم از توهین و تجاوز به دیگران در کلام، این حجم از تجددمآبی در پس پشت همان ایدهی سنتی افتادن از یک لبهی پشتبام و در نهایت این خوی و خصلت قومی قبیلهای که نسبت پدر-فرزندی در تحلیلت از یک شخص اهمیت پیدا میکنه همه و همه نشانههایی حسی هستند از اینکه یک جای کار و چه بساچند جای کار میلنگه.
چرا متوجه این تیپی که خودت جزئی ازش هستی نیستی؟ اینتیپ زنان فرنگرفته که خیلی آنارشیست هستند و توی هر چیزی رگههای سکسیسم رو کشف میکنند و تذکر منکراتی هم میدن حتا در یک استعارهی زایمان در یک مقالهی تحلیلی سیاسی! تیپی که از نزدیک شدن به انبوه زنان ایرانی که در بدترین شرایط در حال تلاش برای خلق خردک شررهای زندگی و رهایی در جامعهی خودشه ناتوانه. تیپی که در نهایت به درد جلسات اولتراآزاد زنان در شمال اروپا میخوره.
این درجه از خشم و تجاوز و توهین و تحقیر هیچ ربطی به زندگی و زن نداره. تو و تیپ تو در نهایت مردان آزادی هستید که حالا میتونید با نخوت و از بالا به زنان مملکت خودتون نگاه کنید و با تمسخر پوشش و عقاید و آرزوهاشون رو به باد تمسخر بگیرید.
در نهایت اما باز گفتار و زبان امثال همین فاطمه صادقی برای زنان هموطنم بیشتر قابل درکه و دستکم اندکی آگاهی براشون به ارمغان میاره. کینه و نفرت و مرگاندیشی گفتار شما چی به ارمغان میاره؟
۴ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۸
Rosa: به کمونیست که نوشت: در نهایت اما باز گفتار و زبان امثال همین فاطمه صادقی برای زنان هموطنم بیشتر قابل درکه و دستکم اندکی آگاهی براشون به ارمغان میاره.
رزا: آره گُه خوردن هم شکمتان را سیر کرده.
زنان را قرار نیست با عکس مار سواد آموزی کنیم.
خوشبختانه کمونیست هم نیستیم که پشت امام راحله نماز بخوانیم "علیه امپریالیسم".
زنان "هموطن" تان هم از این فاطمه اره ها بخوبی آگاه هستند. شما نمیخواهد حاج آقا بازی در آورید و عاقبتتان هم بشه کیانوری...
از من گفتن بود:)
خامنهای درباره شرکت مردم در انتخابات نیز گفت: «مهم نیست به چه کسی رأی میدهیم، مهم این است که همه بیایند و باشند و نشان بدهند که حاضرند از اسلام و جمهوری اسلامی دفاع کنند.»
فاطمه اره - فاطمه صادقی، پژوهشگر علوم سیاسی معتقد است، فضای سیاسی جامعه ایران با وجود دوگانه کاذب اصلاحطلبی و اصولگرایی دچار یک استیصال و بنبست شده؛ دوگانهیی که امروز از سویی به شکل یک فاشیسم مبتذل و از سوی دیگر برداشت هرچه بیشتر از سفره انقلاب ظهور کرده است. این فعال حقوق زنان در سخنرانی خود پیرامون هماندیشی زنان در یکی از ستادهای انتخاباتی حسن روحانی، چهار راهحل برای برونرفت از استیصال سیاسی جامعه تشریح کرد: آری غیرمشروط و آری مشروط، نه از سر ضعف و نه قدرتمندانه. او آری غیرمشروط را استراتژی جریان اصلاحطلب معرفی کرد؛ راهحلی که میگوید به مرگی تن دهیم که با شکنجه کمتری همراه باشد. صادقی معتقد است در جامعه لهشده و ترسخورده امروز باید از سیاست آری مشروط آغاز کنیم تا به یک نه قدرتمندانه دست پیدا کنیم.
https://meidaan.com/archive/37163
روزا جان کجاست جای که باشرک در انتخابات اوضاعی عوض بشه? اگر سراغش است لطفا بگویید? گفتم و نوشتم که ما کارگران بودیم برای اولینبار در فرانسه با شرکت درانتخابات خاک تو سر شدیم وگول خوردیم، بدعتی در جامعه جهانی گذاشتیم که هنوز هم کمر راست نکردیم و هرگز هم نخواهیم کرد اگر معجزه ی مهمی اتفاق بیافتد حداقل 1000 سال لازم است، تا متوجه شویم چه چیزی راه انجام دادیم خلاصه کلام همهٔ ان چیزهایی که در رابطه با اشاره کردید کاملاً موافقم وقت یکبار باید به ان توجهی کرد این است،
500 سال گفتیم و شنیدیم که چه باید کرد
حالا باید گفت و انجام داد که چه نباید کرد
درود بر شما
دیه کارگران معدن یورت فقط 17 میلیون!!!
در حالی که شرکت بیمه آسیا در سایت خود اعلام کرده که برای پرداخت بیمه مسئولیت کارگران معدن آزادشهر یورت در حال بررسیهایی است تا دیهای به بازماندگانشان پرداخت کند، بررسیها نشان میدهد که "طبق ماده ۱۰ قانون بیمه" به بازماندگان این فاجعه ملی بابت دیه عزیزانشان تنها حدود ۱۷ میلیون تومان میرسد!
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-86031.html
جر نزن رزا، این پست مخصوص پرولتاریاست اسم مردم چیکار میکنه اونجا؟ ناقلا
ارسال یک نظر