رزا: رژیم اسلامی در آستانه ی انتخابات کیسه را شُل کرد! کارگران مُرده را پس از مرگ هولناک در معدن زغال سنگ بیمه کرد!
افشای علل انفجار
معدن زغال سنگ یورت (آزادشهر) در
استان گلستان/ فیلم/ فایل صوتی از داخل
انفجار معدن «یورت»: همه کارگرانی که
محبوس شده بودند جان باختند
زمانه ـ انفجاری که ظهر چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت در معدن زغال سنگ یورت
(آزادشهر) در استان گلستان روی داد به یک فاجعه انسانی بدل شد. علی ربیعی، وزیر
کار و تعاون تعداد کارگرانی را که در این حادثه جان باختند، ۳۳ نفر اعلام کرده است.
به گزارش خبرگزاریهای دولتی در حادثه انفجار معدن
زغالسنگ یورت در آزادشهر ۳۳ کارگر جانشان را
از دست دادند و ۶۹ کارگر هم مجروح
شدند. به این ترتیب همه ۳۳ کارگری که در عمق ۱۸۰۰ متری زمین محبوس بودند، کشته شدهاند. خبرگزاری فارس تعداد کشتهشدگان را ۳۵ نفر اعلام کرده.
استان وایر: درحالی که استاندار گلستان از
کشف و انتقال پیکر دستکم 22 معدنچی و وزیر کار شمار
کشته شدگان را 35 تن اعلام کرده اند،
رئیس اورژانس کشور اعلام کرد که دستکم 72 تن هم در این انفجار مصدوم شده اند و
تلاش برای یافتن دیگر محبوسان این حادثه ادامه دارد.
عبدالرضا تاج الدین اظهار کرد: معدن آزادشهر بر اساس تصمیمات
مقامات استانی و دستور وزیر صنایع تعطیل خواهد بود و و از
فردا بیمه بیکاری آنها پرداخت میشود.
ادامه ی مطلب اینجا
بقیه مطالب
اما گلدمن
اما گلدمن
نمایشامه ی «اما» اثر هاوارد زین
ترجمه گروه تئاتر اگزیت - شیرین میرزانژاد
ترجمه گروه تئاتر اگزیت - شیرین میرزانژاد
فایل تصویری دانلود اینجا
در وبسایت گروه:
در کانال تلگرام اگزیت:
https://t.me/exittheatrechannel
و یا در کتابخانه اینترنتی رایگان اگزیت:
در وبسایت گروه:
در کانال تلگرام اگزیت:
https://t.me/exittheatrechannel
و یا در کتابخانه اینترنتی رایگان اگزیت:
سیدحبیبالله
میرفندرسکی یکی از معدنچیان یورت است. یکی از
همانهایی که برای نجات همکارانش به تونل شماره یک یورت رفت، اما خودش هم در تونل
بیهوش شد. نیروهای امدادی پیکر نیمه
جان او را بیرون آوردند. حبیب در بیمارستان به هوش آمد، تا او الان بهعنوان یکی
از شاهدان انفجار معدن، اتفاقات آن روز را برای ما تعریف کند.
او میگوید: «ساعت ١١ صبح بود، ما در
معدن پایین مشغول کار بودیم که سرکارگر مسئول شیفت به ما گفت در معدن بالا انفجار
رخ داده. بهسرعت برای کمک به سمت تونل شماره یک رفتیم. داخل تونل شدیم، همه جا
تاریک بود، ٢٠٠ متری دهانه تونل چند تا از بچهها را دیدیم که روی زمین افتادهاند،
ما بهسرعت آنها را خارج کردیم. بعضی از آنها هنوز هوشیار بودند، گاز نفسشان را
بند آورده بود. متان و منواکسید کربن بو ندارد. کمکم ما هم بیحال شدیم. چند
تا از بچهها کپسول اکسیژن را برداشتند و برای کمک بقیه بچهها جلوتر رفتند، اما کپسولهای ما چند سال بود که شارژ نشده بود. یکی از
مهندسان نقشهبردار معدن با همین کپسولها داخل رفت، من پنجشنبه فهمیدم که او بر
اثر گازگرفتگی خفه شده است.»
این کارگر معدن ادامه میدهد: «من
وقتی به هوش آمدم، در بیمارستان بودم. باورم نمیشد، درست نمیدانستم برای بچهها
چه اتفاقی افتاده است، پنجشنبه بعدازظهر بود که از بیمارستان مرخص شدم، در راه
خانه بود که متوجه شدم خیلی از بچهها کشته شدهاند. همه این بچهها همکاران من
بودند، ما چند سال است که کنار هم کار میکنیم. شب و روزمان با هم بود. حالا به
جای آنکه همدیگر را در معدن ببینیم باید به سرخاک آنها برویم.»
«در کل این معدن ٤ دستگاه دیجیتال گازسنج داشت. همه
آنها قدیمی بودند، تا جایی هم که من یادم هست این دستگاهها هیچ وقت چک نشدند. بقیه
تجهیزات هم تعریفی نداشت. متاسفانه یکی از مهندسان ما
در همین حادثه جانش را به خاطر فاسدبودن کپسول اکسیژن از دست داد. او رفت تا به بچهها در عمق تونل کمک کند، کپسول را برداشت تا نفس بکشد، ولی نمیدانست که آن کپسول شارژ
ندارد. خوب این تجهیزات باید به صورت دورهای بازبینی شود. این مجموعه حدود
٥٠٠ نفر نیرو دارد. نزدیک ٣٠٠ نفر در یورت مشغول به کار
هستند.»
حبیب تأکید میکند: «ما چند بار به مسئولان گفتیم
که این معدن مداربسته است. الان چندین سال است که
در معدنهای مداربسته استخراجی صورت نمیگیرد. معدنی
که فقط یک راه ورودی و خروجی داشته باشد، به
دلیل نبود تهویه و تجمع گاز هر لحظه امکان حادثه دارد، یکی از مسئولان ایمنی معدن
چند بار به شرکت گزارش داد، آنها را تحت فشار گذاشت تا این مشکل برطرف شود، اما کسی
به این حرفها توجه نکرد او را هم به جای دیگری منتقل کردند. حالا بعد
از کشتهشدن این همه معدنچی بیگناه تازه قرار است معدن را به مدت ٦ ماه تعطیل
کنند تا ایمن شود. حتماً باید کلی آدم قربانی شوند تا آقایان به فکر بیفتند.»
جعفر قلیچلی، معدنچی بازنشستهای است که سالها در این معدن
کار کرده و بعد از شنیدن خبر حادثه به دلیل شناخت منطقه برای کمک خود را به محل
حادثه رسانده است.وی در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید زمانی
که وارد معدن میشود به کمک افرادی میرود که برای نجات دوستان و همکارانشان داخل
معدن رفتهاند اما این افراد به دلیل استنشاق گاز مونوکسید کربن فوت کردهاند.قلیچلی
با بیان اینکه در این معدن هیچ گاه موارد ایمنی رعایت نمیشد و فاقد استاندارد
بوده، افزود: تذکرات متعدد در این رابطه بارها به مسئولان داده شده اما هیچ گاه
رعایت نمیشود.این معدنچی با سابقه ادامه داد: افرادی که
در این معدن کار میکردند پایه حقوق بین ۷۰۰ الی ۸۰۰ هزار تومان داشتند و علاوه بر حقوق معوقه، بیمه آنها هم دچار مشکل
بوده است.
وی افزود: تا
کنون هیچ مسئولی به این معدنچیان سر نمیزده ولی حالا که این اتفاق رخ داده است
تمامی مسئولان خود را به این مکان رساندهاند.
همزمان وزیر
کار ایران گفته است که ۳۳ کارگری که در اثر انفجار به دام افتاده
بودند جان باخته اند.
مقام های ایرانی هنوز آمار کل کشته ها را اعلام نکرده اند اما
به نظر می رسد که آنها به دو گروه متمایز ۳۳ نفری و ۲۱ نفری
اشاره داشته باشند.
به گزارش
خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، صادق علی مقدم مدیر کل بحران استان گلستان
چهارشنبه شب گفت: "پس از رخ دادن انفجار به دلیل فضای احساسی تعدادی از
عزیزان که همکارانشان در تونل مانده بودند برای امداد و نجات وارد شدند که بخشی از
آنها دچار حادثه شدند. بر اساس آخرین آمار حدود ۳۲ تا ۳۵
نفر در آنجا محبوس شدند که ۲۱ نفرشان فوت
کردند."
به گزارش
خبرنگار ایلنا، بعدا علی ربیعی وزیر کار که به محل رفته است در جمع خبرنگاران گفت:
"متاسفانه در این حادثه ۳۳ کارگر معدن که پس از انفجار رخ داده محبوس
شده بودند جان خود را از دست دادند."
یک مقام محلی
در ناحیه گفت که تقریبا ۷۰ نفر زخمی شده اند. اجساد ۲۱
قربانی اکنون از معدن خارج شده است.
در استان
گلستان سه روز عزای عمومی اعلام شده است.
گفته می شد
آنها احتمالا در فضای خیلی بسته به دام افتاده و با خطر گازهای ناپایدار روبرو
بودند. گزارش هایی که پیشتر منتشر شده بود از دفن شدن
حداقل ۵۰ کارگر حکایت داشت.
عکس یادگاری چند ماه پیش کارگران معدن زمستان یورت آزادشهر
از 21 جسد ارجاعی جانباختگان معدن یورت به پزشکی قانونی آزاد شهر در استان گلستان، 19 نفر تعیین هویت شده و جواز دفن آن ها صادر شد.
اسامی اجسادی که تا کنون جواز دفن آن ها توسط پزشکی قانونی آزادشهر صادر شده به شرح زیر است:
1. بهرام هدایتی کرد
2. مهدی مشهدی
3. عباس طاهردوست
4. حسن سنچولی
5. محسن گنجی وطن
6. حسین خلیلی
7. صادق منصوری رضی
8. محمد مهران پور
9. علی جعفری فر
10. حمید میردار
11. حمزه گیلکی
12. نوراله سوسرایی
13. مجتبی سوسرائی
14. جعفر علیخانی
15. علی مسعودی
16. سید محمود حسینی
17. ناصر نوروزی
18. علی اکبر شهمرادی
19. حسن قره داغلی
آیا کسی از
آنها زنده مانده است!!!؟؟؟
محمود میردار و رضا
کیلکی دو فرد دیگری هستند که جسد آنان مورد شناسایی خانواده ها قرار گرفت.
مدیرکل پزشکی
قانونی استان گلستان گفت: تاکنون همه 21 جسد تحویل داده شده به پزشکی قانونی شناسایی
و تحویل خانواده شده است.
پزشکی قانونی
استان گلستان اسامی جان باختگان را چنین علام کرد: بهرام هدایتی کرد، مهدی مشهدی،
عباس طاهردوست، حسن سنچولی، محسن گنجی وطن، حسین خلیلی، صادق منصوری رضی، محمد
مهران پور، علی جعفری فر، حمید میردار، حمزه گیلکی، نورالله سوسرایی، مجتبی
سوسرایی، جعفر علیخانی، علی مسعودی، سید محمود حسینی، ناصر نوروزی، علی اکبر
شهمرادی و حسن قره داغلی، جانباختگانی هستند که اجساد آنها شناسایی و تحویل
خانواده آنها شده است.
لازم به ذکر
است؛ تا کنون ۲۲ جسد از معدن یورت آزادشهر خارج شده است.
سامی تعدادی از
مصدومان حادثه:
اسامی 12 نفر
از مجروحین حادثه انفجار معدن آزادشهر اعلام شد
**علی گنجی
وطن، محمد میر عرب، عزیز اله نکویی، تقی
طاهر دوست، خادم میر دار، حسین محمودی، مهدی اونق،
حسین میردار وطن،حسن علیخانی،
محمد نصرتی، علی مسعودی، جهانگیر سارانی،
مجروحین این حادثه هستند.
- اسامی مجروحین
حادثه انفجار معدن زمستان یورت آزادشهر که به بیمارستان حضرت معصومه(س) این شهر
منتقل شدند
سادين گفت:
خودم 2 سال پيش در اين معدن مشغول به کار بودم و به صورت حوالهاي حقوق و مزايا براي من در نظر گرفته ميشد، به گونهاي که به ازاي هر 16 ساعت کار
در شبانهروز 7 هزار تومان دريافتي و بيمه داشتم.
تسنيم/ برادر
يکي از معدنچيان حبس شده در معدن زمستان يورت آزادشهر گفت: ۲ سال پيش
در اين معدن فعاليت ميکردم و به
ازاي هر ۱۶ ساعت کار در روز ۷ هزار تومان
دريافتي و بيمه داشتم.
مهدي سادين برادر رضا سادين يکي از معدنچيان حبس شده در معدن يورت آزادشهر که امروز براي نجات برادر
خود به درون تونل معدن زمستان يورت آزادشهر وارد شده بود که به علت مشکلات تنفسي
از معدن خارج شد در گفتوگو با
خبرنگار تسنيم در آزادشهر با بيان اينکه 2 سال پيش در اين معدن مشغول به فعاليت
بودم اظهار داشت: 2 سال پيش به مدت يکسال در اين معدن کار کردم.
وي با بيان
اينکه امروز برادر يکي از محبوسشدگان اين معدن هستم، گفت: رضا سادين برادر من يکي از محبوسشدگان در اين معدن است و وي
تاکنون 14 ماه حقوق دريافت نکرده است.
برادر اين
محبوس شده در معدن يورت آزادشهر يادآور شد: رضا داراي 2 فرزند است و خيليها از بستگان منتظر خبري از رضا هستند.
یک کارگر بازنشسته معدن یورت به نام قلیچلی که برای کمک به کارگران در
محل حاضرشده بود به خبرگزاری مهر گفته است پس از ورود به معدن، به کمک افرادی میرود
که برای نجات دوستان و همکارانشان داخل معدن رفتهاند اما این افراد به دلیل
استنشاق گاز مونوکسید کربن فوت کردهاند.
قلیچلی درباره استانداردهای ایمنی معدن گفته است بارها به مسئولان گفته
بودیم ولی رعایت نمیشد.
جعفر قلیچلی کارگر بازنشسته معدن یورت گفته پایه حقوق کارگران ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان بوده و علاوه بر حقوق معوقه بیمه آنان نیز پرداخت
نمیشده است.
تسنیم به نقل
از یک کارگر شاغل در معدن یورت نوشته است که معدنچیان در دوکارگاه و در هر شیفت ۱۶
ساعته فعالیت میکردند.
این کارگر
در رابطه با دستمزدها گفته است: تنها حقوق ۷۳۰ تا ۷۷۰ هزار تومان برای یک کارگر معدن در نظر گرفته میشد و میزان آن امسال به ۸۰۰ هزار تومان
رسیده است. از سال ۱۳۹۲ تاکنون مسئولان مربوط حقوقها را به صورت کامل واریز
نکردند و در هر سال سه تا چهار ماه از حقوق ما را نپرداختند. در هر سال سه ماه از بیمه ما را پرداخت میکردند و براساس قانون نیاز بود که اینها در طول سال
ما را بیمه میکردند و این حق ما معدنچیان بود.
و یک کارگر دیگر
بازمانده معدن یورت می گوید: ۱۷ تا ۱۸
ماه طلبکار هستیم و حقوق نگرفتهایم چرا که در هر سال سه
تا چهار ماه از حقوق ما را پرداخت نکردند.
.
اما ممکن است هیچگاه تعداد قربانیان
مشخص نشود.
علی ربیعی وزیر کار در رابطه به تعداد کشتهشدگان به خبرگزاری
مهر گفته است: «یکی از
دلایلی که نمیتوانیم آمار دقیق را حدس بزنیم این است که به غیراز کارگران معدن
تعدادی کارگر توسط پیمانکار به داخل معدن فرستاده شده و پیمانکار نسبت به آمار
تردید دارد
هادی ابوی در گفتوگو با ایسنا، درباره حادثه تلخ معدن زغالسنگ یورت با انتقاد از عدم اطلاع دقیق از تعداد کارگران معدن، کشتهشدگان و محبوسشدگان گفت: اگر از کارفرمای این معدن درباره میزان تولیدش یا معوقه بانکی و تسهیلاتی که گرفته سوال شود فیالفور پاسخ میدهد، ولی اینکه نمیداند چند کارگر دارد و چند نفر داخل معدن حفر هستند دردناک و تأسفبار است.
وی گفت: کار در
معدن این طور نیست که هر کسی سرش را پایین بیاندازد و وارد تونل شود. حتی عکسبرداری
ممنوع است. بنابراین بیخبری از تعداد کارگران و تعداد دقیق آنها نشان میدهد
کارفرما مسئولیتی در قبال سرمایه نیروی انسانی خود احساس نمیکند.
اما چطور امکان دارد کارگران در معدن با چنین دستمزد ناچیزی به
کار گرفته شوند، و آیا این گفته کارگران واقعیت دارد؟
رامین نورقلیپور،
نماینده کمیسیون صنایع ومعادن مجلس در پاسخ به این سوال گفته است: «بله، البته
حقوقها توسط پیمانکار پروژه پرداخت میشده و
تعیین دستمزد بر اساس اشل کارگری است.»
به گفته
نورقلیپور، «شرکت خصوصی مالک معدن یورت گلستان، اجرای پروژه بهرهبرداری معدن را
به دست پیمانکار سپرده بود و برای پیمانکار هم امکان ندارد که بتواند از پس هزینههای
سنگین تجهیز و به روزکردن تجهیزات معدن بربیاید.»
او در واکنش به
سخنان کارگران مبنی بر تعویق دستمزدها گفته دستمزدهای معوقه کارگران مربوط به سال
گذشته پرداخت شده و آنچه باقی مانده، مربوط به سالهای
۹۳ و ۹۴ است.
اما ممکن است هیچگاه تعداد قربانیان
مشخص نشود.
علی ربیعی وزیر کار در رابطه به تعداد
کشتهشدگان به خبرگزاری مهر گفته است: «یکی از دلایلی که نمیتوانیم آمار دقیق را حدس بزنیم این
است که به غیراز کارگران معدن تعدادی کارگر توسط پیمانکار به داخل معدن فرستاده
شده و پیمانکار نسبت به آمار تردید دارد.»
هنوز مشخص نیست
که کارفرمای معدن زمستان یورت در آزادشهر استان گلستان چه تعداد از کارگران و معدنچیان
این معدن را بیمه حادثه و مسئولیت کرده است ولی پیگیریهای ایسنا گویای این است که
تعداد زیادی از این کارگران بیمه حادثه و مسئولیت نداشته اند.
مالکیت معدن
در حالی که برخی، دولت را مالک معدن
زمستانیورت میدانند، مهمترین مالک آن «صندوق مهر ایرانیان» متعلق به «بسیج» است.
جعفر سرقینی، معاون امور معادن و صنایع معدنی که به دستور وزیر صنعت راهی محل حادثه شده، درباره جزئیات بیشتری از مالکیت این معدن به شرق گفته: معدن زغالسنگ قشلاق در سال ٨٢ انتفاعی شده و تاریخ واگذاری این معدن روی پروانه، ٨٢.٤.١ را نشان میدهد.
سهم عمده این معدن یعنی حدود ٢٠درصد متعلق به صندوق مهر ایرانیان (بسیج)، حدود ١٠درصد متعلق به تکادو (شرکت مجتمع صنایع و معادت احیای سپاهان) و بخشی از آن متعلق به نگین طبس است؛ اما نزدیک به ٥٠درصد از سهم آن متعلق به کارمندان بازنشسته زغالسنگ و مردم عادی است.
جعفر سرقینی، معاون امور معادن و صنایع معدنی که به دستور وزیر صنعت راهی محل حادثه شده، درباره جزئیات بیشتری از مالکیت این معدن به شرق گفته: معدن زغالسنگ قشلاق در سال ٨٢ انتفاعی شده و تاریخ واگذاری این معدن روی پروانه، ٨٢.٤.١ را نشان میدهد.
سهم عمده این معدن یعنی حدود ٢٠درصد متعلق به صندوق مهر ایرانیان (بسیج)، حدود ١٠درصد متعلق به تکادو (شرکت مجتمع صنایع و معادت احیای سپاهان) و بخشی از آن متعلق به نگین طبس است؛ اما نزدیک به ٥٠درصد از سهم آن متعلق به کارمندان بازنشسته زغالسنگ و مردم عادی است.
اخبار مغشوشی درباره مالکیت این معدن منتشر شده که
وجه مشترک آنها خصوصی بودن معدن و مالکیت (لااقل بخشی از) آن توسط بسیج وابسته به
سپاه پاسداران است.
سرقینی معاون معدنی وزیر صنعت گفته است: « ۲۳ درصد سهام معدن زمستان یورت با واسطه
متعلق به صندوق مهر اقتصاد ایرانیان و ۱۰ درصد متعلق به شرکتهای تکادو و احیا
سپاهان است و بقیه سهام آن نیز میان سایر سهامداران که از بازنشستگان معادن زغال
منطقه هستند تقسیم شده است.
محمد رضا نعمت زاده، وزیر صنعت در اظهارات مشابهی
معدن یورت آزادشهر را یک شرکت خصوصی خواند که سهامداران آن «علاوه بر پنج هزار
کارمند بازنشسته معدن، شرکت سرب و روی وابسته به بسیج و یک شرکت وابسته به ذوب آهن
اصفهان هستند.»
نورقلیپور نماینده کمیسیون صنایع ومعادن مجلس
گفته است معدن توسط مالکان کنونی به پیمانکار واگذار شده است. روشن نیست که این پیمانکار وابسته به بسیج است یا نه.
بازدید فرماندار شهرستان آزادشهر از
معدن زغال سنگ زمستان یورت
خبرگزاری فارس به نقل از یک مقام
اورژانس از احتمال حبس ۸۰
کارگر در این معدن خبر داده است.
به گزارش خبرگزاری فارس، پیرحسین
کولیوند، سرپرست اورژانس کشور، گفت که این معدن دو
قسمت دارد که ۴۰ نفر در یک قسمت و ۳۰ تا ۴۰نفر دیگر در سمت دیگر معدن
«گرفتار شدند».
نعمت زاده: معوقات کارگران معدن زغال
سنگ زمستان یورت پرداخت می شود
محمدرضا نعمت زاده روز پنجشنبه در حاشیه جلسه شورای تامین
شهرستان آزادشهر در جمع خبرنگاران افزود: معوقات سال گذشته این کارگران پرداخت شده
است و معوقات باقی مانده مربوط به سالهای 93 و 94 است.
بحث مالکیت معدن آزادشهر به دلیل
مسئولیتپذیری نسبت به حادثه انفجار اهمیت دوچندان پیدا کرده. به گفته معاون معدنی
وزیر صنعت در عمل مدیریت معدن را «صندوق مهر اقتصاد ایرانیان»، «تکادو» و «احیا
سپاهان» به عهده داشتند. «صندوق مهر اقتصاد ایران »به بسیج سپاه پاسداران تعلق
دارد.
رضا محمودی پارسایان مقابل دوربین
خبرگزاری ایسنا می گوید:
«از سال ۱٣۹۲ تاکنون مسئولان مربوطه حقوقها را به صورت کامل واریز نکردند
و در هر سال ٣ تا ۴
ماه از حقوق ما را نپرداختند. این در حالی بود که در هر سال ٣ ماه از بیمه ما را
پرداخت میکردند
و براساس قانون نیاز بود که اینها در طول سال ما را بیمه میکرند و
این حق ما معدنچیان بود.»
این کارگر معدن گفته است معدنچیان در ۲ کارگاه و در هر شیفت ۱۶ ساعته فعالیت میکردند.
واگذاری معادن ایران در پوشش خصوصیسازی
در دولت محمود احمدینژادی اتفاق افتاد. برای مثال معدن انگوران، بزرگترین معدن
سرب و روی خاورمیانه فقط به قیمت ۱۸۷
میلیارد تومان به سازمان بسیج سپاه پاسداران واگذار شد.
در معدن یورت واقع در ۱۴ کیلومتری شهرستان آزادشهر ۵۰۰ کارگر کار میکنند. حادثه انفجار در
آغاز شیفت بعد از ظهر اتفاق افتاد.
در پی این حادثه عنوان شد که کارگران
این معدن چندین ماه حقوق معوقه دارند و برخی از آنها
بابت ۱۶ ساعت کار حدود ۹۸۰ هزار تومان حقوق میگیرند.
حبس 14 کارگر در معدن/ مرگ 21 نفر تایید است
تاکنون 26 پیکر بی جان کشف شده است/ پیشبینی
محبوس شدن 35 معدنکار/ اظهارنظر اولیه درباره علت انفجار/ امدادگران به عمق 1500
متری رسیدند/ هویت و اسامی 21 جان باخته مشخص شد/ بازداشت مدیرعامل معدن تکذیب شد
انفجار ساعت 12 و 5 دقیقه ظهر روز چهارشنبه در
معدن زغال سنگ یورت در آزادشهر آنقدر مهیب بود که امدادگران هنوز نتوانسته اند به
کارگاه اصلی معدن راه پیدا کرده و به سرنوشت کارگران محبوس پی ببرند. تا این لحظه
پیکر 26 کارگر جان باخته در این رویداد کشف شده است.
به گزارش «تابناک»، پس از آنکه در واپسین دقایق
روز گذشته، امدادگران توانستند پیکر بی جان 21 تن از کارگران معدن را از تونل
بیرون آورند، حفر تونل فرعی و آواربرداری از مسیر اصلی تونل ادامه یافت تا عملیات
امداد و نجات در این معدن به روز دوم بکشد. این در حالی است که از از امروز برای
سه روز در استان گلستان عزای عمومی اعلام شده است.
به دلیل امکان ریزش مجدد، عملیات نجات به کندی پیش
میرود/ کارگران معدن به عنوان آرایشگر بیمه شده بودند/
حضور یگان ویژه جو را متشنج کرد
آفتابنیوز :
رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت و درمان
گفت: امکان پیشگیری از این فاجعه وجود داشت. این معدن اخطار دریافت کرده و یک بار
نیز به دادگاه معرفی و محکوم شده است. ممکن است علت حادثه خطای یکی از کارگران
باشد اما در هر حال کارفرما مقصر است. همچنین شرایط ایمنی کارگاه به گونهای نبوه
است که خطای انسانی منجر به وقوع این حادثه نشود.
طبق مشاهدات کارگران سایر معادن از جمله طبس برای
عملیات امدادرسانی به این مکان اعزام شدهاند. یکی از این کارگران میگوید که
علاوه بر مشکل محبوسشدگان در عمق زمین مشکل حفظ سلامت افرادی که برای عملیات نجات
وارد معدن میشوند نیز حائز اهمیت است. این کارگر تاکید میکند که اگر لولههای
اصلی اکسیژن آسیب ندیده باشد امکان زنده ماندن کارگران محبوس شده وجود دارد و به
این دو علت عملیات امدادرسانی با وسواس و حساسیت بالایی انجام میشود. همین امر
باعث میشود دستیابی به نتیجه نهایی را زمانبر کند و شاید عملیات سه تا چهار روز
دیگر نیز عملیات به طول بیانجامد.
استاندار گلستان نیز در جمع خبرنگاران علت حادثه
سهلانگاری یکی از تعمیرکاران واگن لکوموتیو اعلام کرده است. این حادثه در عمق
1200 تا 1300 متری زمین رخ داده است. تیم امداد و نجات در ابتدا به مانعی برخورد
کردند که موجب ریزش اندک شد و پس از رفع این مشکل عملیات ادامه پیدا کرد اما
دوباره با مانعی جدید برخورد کردند که همین امر حفاری 200 متر باقیمانده را با
مشکل مواجه کرده است به طوری که از شب گذشته تا این لحظه عملیات بیش از چند متر
جلوتر نرفته است.
رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت و درمان
نیز با حضور در محل حادثه اعلام کرد که در این معدن بیش از 400 کارگر مشغول به کار
بودند و پس از وقوع حادثه به دلیل اقدام سریع عوامل هلال احمر و اورژانس 68 نفر
نجات پیدا کردند.
او تاکید میکند که امکان پیشگیری از این فاجعه
وجود داشت. این معدن اخطار دریافت کرده و یک بار نیز به دادگاه معرفی و محکوم شده
است. ممکن است علت حادثه خطای یکی از کارگران باشد اما در هر حال کارفرما مقصر
است. همچنین شرایط ایمنی کارگاه به گونهای نبوه است که خطای انسانی منجر به وقوع
این حادثه نشود.
گفتنی است که طبق گفته کارگرانی که برای نجات
همکاران خود به این معدن آمده بودند تا عمق 1700 متری هیچ دستگاه تهویهای در این
معدن نصب نشده بود و پس از حادثه دستگاه تهویه هوا اضافه شد. همچنین برخی از
کارگران اعلام میکنند که در اسفندماه 94 تجمعی اعتراضآمیز را در جهت دریافت حقوق
خود برگزار کردند اما در آخر جوابی جز تهدید و بازداشت، دریافت نکردند. این در
حالی است که کارگران این معدن 8 ماه است که حقوقی دریافت نکردهاند و در رابطه با
بیمه نیز میگویند سه ماه در سال بیمه میشویم آن هم نه بیمه مشاغل سخت بلکه بیمه
آرایشگری شامل حال ما میشود. بیمه ما به عنوان بیمه آرایشگر ارسال میشود. در
کجای قانون این ظلم به کارگران معدن وجود دارد؟
بر اساس این گزارش حوالی ظهر یگان ویژه به محل
حادثه آمد و برای دقایقی جو معدن متشنج شد. یکی از کارگرها در حالی که فریاد میزد
پاره تنم در اینجا گرفتار شده از یگان ویژه میخواست که سریعتر محل را ترک کند.
کارگران از عملکرد صدا و سیما نیز شکایت داشتند و در حالی که فریاد میزدند صدا و
سیما دروغگو است اعتراض خود را اعلام میکردند.
جسد 4 تن دیگر از معدنکاران پیدا شد
به گزارش تسنیم، اجساد 4 تن دیگر از معدنچیان با
تلاش نیروهای امدادی پیدا شد. هماکنون نیروهای امدادی این 4 جسد را در تونل معدن
از زیر آوار خارج کرده و در راه انتقال به بیرون از معدن هستند.
با این اجساد پیدا شده تعداد کشتهشدگان فاجعه
معدن زمستان یورت آزادشهر به 26 نفر رسید. امدادرسانی برای رسیدن به کارگاه دوم
معدن زمستان یورت همچنان ادامه دارد.
پیش از این 22 جسد از معدنکاران در داخل معدن
پیدا شده بود که 21 جسد شناسایی و به خانوادههای آنان تحویل داده شد.
اسامی 21 جان باخته اعلام شد
17:00 حسین زارعی، مدیرکل پزشکی قانونی استان گلستان به
تسنیم گفت: با تأیید خانوادههای قربانیان 21 جسد شناسایی و تحویل بستگان آنان شد.
وی افزود: اسامی قربانیان شناسایی شده این
حادثه بدین شرح است: بهرام بهرام هدایتیکرد- مهدی
مشهدی-عباس طاهردوست-حسن سنچولی-محسن گنجیوطن-حسین خلیلی-صادق منصوریرضی-محمد
مهرانپور-علی جعفریفر-حمید میردار-حمزه گیلکی-نورالله سوسرایی-مجتبی
سوسرایی-جعفر علیخانی-سید محمود حسینی-ناصر نوروزی-علیاکبر شهمرای-حسن قرهداغلی-محمود
میردار و رضا کیلکی است.
سهامداران معدن زغال سنگ زمستان یورت چه کسانی
هستند؟
محمدرضا نعمت زاده، وزیر صنعت با بیان اینکه معدن
زغال سنگ زمستان یورت آزادشهر متعلق به بخش خصوصی بوده، گفت: سهامداران این شرکت
علاوه بر پنج هزار کارمند بازنشسته معدن، شرکت سرب و روی وابسته به بسیج و یک شرکت وابسته به ذوب آهن اصفهان
هستند.
معدنکاران از 5 تا 12 ماه حقوق
معوقه دارند
یکی از این معدنکاران به خبرنگار فارس گفت: تا به حال در مدتی که در این معدن فعالیت میکردیم کسی سراغی از ما نمیگرفت هر کدام از این معدنکاران از پنج ماه تا 12 ماه حقوق معوقه دارند بیمه آنها با تاخیر واریز میشود برخی از آنها در آستانه بازنشستگی هستند اما بیتوجهی به بیمه، آنها را دچار گرفتاری کرده است.
این کارگر معدنکار که سختیهای زیادی از شغلش را تحمل کرده میگوید: از لحظات اولیه حادثه انفجار ما کارگران میخواستیم برای امدادرسانی به سایر دوستان گرفتار در تونل کمک کنیم اما به ما اجازه ندادند با وجود اصراری که داشتیم و به آنها گفتیم که کارگران همین معدن هستیم و اگر دو کپسول اکسیژن به ما بدهید، خودمان بهتر میتوانیم به دوستانمان کمک کنیم.
وی میافزاید: کمکرسانی ما به دلیل آشنایی نسبت به فضا و موقعیت تونل میتوانست باعث سرعت کار شود اما با همه این تفاسیر امدادگران به ما اجازه ندادند و روند امدادرسانی به کندی پیش میرود برای اینکه امدادگران با فضای معدن آشنایی کامل ندارند.
پیشبینی محبوس شدن 35 معدنکار
معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار گلستان با بیان اینکه تا صبح امروز پیکر 22 معدنکار معدن زمستان یورت آزادشهر کشف شده است، گفت: در مجموع تحقیقات انجام شده پیشبینی میشود 35 نفر در معدن محبوس باشند.
رضا مروتی اظهار کرد: در مجموع تحقیقات انجام شده پیشبینی میشود 35 تن در معدن محبوس باشند که تا ساعت یک بامداد امروز پیکر 21 نفر از کارگران محبوس شده کشف شده و پیکر آنها انتقال یافت.
یکی از این معدنکاران به خبرنگار فارس گفت: تا به حال در مدتی که در این معدن فعالیت میکردیم کسی سراغی از ما نمیگرفت هر کدام از این معدنکاران از پنج ماه تا 12 ماه حقوق معوقه دارند بیمه آنها با تاخیر واریز میشود برخی از آنها در آستانه بازنشستگی هستند اما بیتوجهی به بیمه، آنها را دچار گرفتاری کرده است.
این کارگر معدنکار که سختیهای زیادی از شغلش را تحمل کرده میگوید: از لحظات اولیه حادثه انفجار ما کارگران میخواستیم برای امدادرسانی به سایر دوستان گرفتار در تونل کمک کنیم اما به ما اجازه ندادند با وجود اصراری که داشتیم و به آنها گفتیم که کارگران همین معدن هستیم و اگر دو کپسول اکسیژن به ما بدهید، خودمان بهتر میتوانیم به دوستانمان کمک کنیم.
وی میافزاید: کمکرسانی ما به دلیل آشنایی نسبت به فضا و موقعیت تونل میتوانست باعث سرعت کار شود اما با همه این تفاسیر امدادگران به ما اجازه ندادند و روند امدادرسانی به کندی پیش میرود برای اینکه امدادگران با فضای معدن آشنایی کامل ندارند.
پیشبینی محبوس شدن 35 معدنکار
معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار گلستان با بیان اینکه تا صبح امروز پیکر 22 معدنکار معدن زمستان یورت آزادشهر کشف شده است، گفت: در مجموع تحقیقات انجام شده پیشبینی میشود 35 نفر در معدن محبوس باشند.
رضا مروتی اظهار کرد: در مجموع تحقیقات انجام شده پیشبینی میشود 35 تن در معدن محبوس باشند که تا ساعت یک بامداد امروز پیکر 21 نفر از کارگران محبوس شده کشف شده و پیکر آنها انتقال یافت.
معدنکاران از 5
تا 12 ماه حقوق معوقه دارند
یکی از این معدنکاران به خبرنگار فارس گفت: تا به حال در مدتی که
در این معدن فعالیت میکردیم کسی سراغی از ما نمیگرفت هر کدام از این معدنکاران از پنج ماه تا 12 ماه
حقوق معوقه دارند بیمه آنها با تاخیر واریز میشود
برخی از آنها در آستانه بازنشستگی هستند اما بیتوجهی
به بیمه، آنها را دچار گرفتاری کرده است.
این کارگر معدنکار که سختیهای
زیادی از شغلش را تحمل کرده میگوید: از لحظات اولیه حادثه
انفجار ما کارگران میخواستیم برای امدادرسانی به
سایر دوستان گرفتار در تونل کمک کنیم اما به ما اجازه ندادند با وجود اصراری که
داشتیم و به آنها گفتیم که کارگران همین معدن هستیم و اگر دو کپسول اکسیژن به ما
بدهید، خودمان بهتر میتوانیم به دوستانمان کمک کنیم.
وی میافزاید: کمکرسانی
ما به دلیل آشنایی نسبت به فضا و موقعیت تونل میتوانست
باعث سرعت کار شود اما با همه این تفاسیر امدادگران به ما اجازه ندادند و روند
امدادرسانی به کندی پیش میرود برای اینکه امدادگران با
فضای معدن آشنایی کامل ندارند.
پیشبینی محبوس شدن 35 معدنکار
معاون هماهنگی امور
عمرانی استاندار گلستان با بیان اینکه تا صبح امروز پیکر 22 معدنکار معدن زمستان یورت آزادشهر کشف شده است، گفت: در
مجموع تحقیقات انجام شده پیشبینی میشود 35
نفر در معدن محبوس باشند.
رضا مروتی اظهار کرد: در مجموع تحقیقات انجام شده
پیشبینی میشود 35 تن در معدن محبوس باشند که تا ساعت یک بامداد امروز پیکر 21 نفر از
کارگران محبوس شده کشف شده و پیکر آنها انتقال یافت.
مصدومان حادثه معدن از کارگران محبوس شده نبودند،
بلکه افرادی بودند که برای امداد و نجات وارد معدن شده و به دلیل آلایندهها و حجم بالای گاز طبیعی
دچار مسمومیت گازی شده بودند، گفت: از بین کارگران معدنکار در
انفجار تونل، تاکنون 22 نفر در اثر این حادثه فوت شده و جسد آنها کشف شده است.
حرف های یک کارگر معدن در باره کشته شدن
همکارانش
در نخستین ساعات بامداد روز پنجشنبه،
۱۴ اردیبهشتماه، خبر رسید که بسیاری از
معدنچیان معدن ذغال سنگ زمستانه یورت در آزادشهرِ استان گلستان که به دلیل انفجار
در معدن دچار سانحه شده بودند، جان باختهاند.
سخنان یکی از کارگران معدن را میشنوید.
سخنان یکی از کارگران معدن را میشنوید.
معدن یورت آزادشهر که دهها کشته بر جای
گذاشت، متعلق به چه کسانی است؟
مالک معدن منفجر شده یورت کیست؟
اعتراض خانوادههای قربانیان معدن: خدا
در خونه مسئولان رو ببنده !
«خدا در خونه مسئولین رو ببنده، ما رئیس
جمهور نداریم،خدا در خونه رئیس جمهور رو ببنده» اعتراض خانوادههای قربانیان حادثه
معدن آزادشهر - ویدیو از فارس
Iran Zemestan Yurt Coal Mine, Azad Shahr city, Golestan معدن زغال سنگ زمستان يورت
گلستان ايران
ما زندگی نمیکنیم ما در قبر زندگی می
کنیم مستند "نفس های سیاه"(درباره کارگران معدن زغال سنگ طزره)
این« خانه»سیاه
شد
اهالی روستای سوسرا عصر پنجشنبه سه بار مسیر
غسالخانه تا گورستان را رفتند و برگشتند تا پیکر مجتبی، حمید و نورالله را به خاک
بسپارند. سه جوان سی و اندی ساله که چهارشنبه ظهر در حادثه انفجار معدن زمستان
یورت جان خود را از دست دادند. ابتدای فاصله ١٠ دقیقهای جاده فرعی تا معدن یورت صدای چهچه پرندگان با
صدای مویههای بیجان چند زن گره میخورد. نشستهاند ابتدای جاده و رد پای ساعتها ضجه مدام
در صدایشان پیداست. نیروهای امداد، نیروهای انتظامی و آتشنشانان با موتور و
ماشین مدام راه خاکی را رو به بالا و پایین طی میکنند و سیاهپوشان هم با وانت و
موتور یا پای پیاده راهی معدن هستند.
آن بالا در دل کوه قبل از ورودی کوچک معدن قبل از هر چیز، انبوه جمعیت خودش را نشان میدهد. کپههای زغال سنگ تبدیل به سکوی تماشای اهالی روستاهای نزدیک شدهاند که چمباتمه زده با چشمهای سرخ نشستهاند به نظاره عملیات امداد و چشم از ورودی تونل برنمیدارند. اگر قرار باشد خبری از دوست و فامیلشان برسد از همین دهانه تیره و تار منتشر میشود. در چهره کسانی که از سمت تونل میآیند نخستین چیزی که خود را نشان میدهد چشمهاست؛ دو نقطه سفید که خود را از لباسها و صورتهای یکپارچه سیاه و گرد زغال گرفته متمایز میکنند.
اکبر نودهی، آتشنشان گرگانی یکی از همین چهرههای غبار گرفته است که از ساعت یک بعدازظهر حادثه مشغول عملیات امداد است، حالا ٩ صبح است که گوشه چادر هلال احمر نشسته: «من، همکارم و یکی از بچههای معدن جزو نخستین نفراتی بودیم که وارد تونل شدیم. به محض فرود با هلیکوپتر دستگاه بستیم و رفتیم داخل. در نخستین مرحله توانستیم سه نفر را نجات دهیم و دفعه دوم سه نفر دیگر را بیرون کشیدیم. بقیه کسانی که فوت شدند در فاصله دورتر از ورودی تونل بودند، دستگاه تنفسیمان دیگر اجازه نمیداد جلوتر برویم.»
باقی دفعاتی که وارد تونل شده با کیسه جسد رفته تا قربانیان را خارج کنند، آنهایی که زنده بیرون آمدند کسانی هستند که به قول او در ساعت طلایی به دادشان رسیده شد: «وارد جای ناشناختهای شدیم، تاریک بود، نور هم قطع شده بود و راه چند شاخه بود. موقع خروج مصدومان را داخل شاسی (واگن حمل زغال سنگ) گذاشتیم و هل دادیم، فقط میدانستم ریل را دنبال کنیم تا به بیرون برسیم. من و همکارم تا دهانه تونل ماسک اکسیژن را روی صورت مصدومان گذاشتیم تا زنده بمانند. شدت گاز خیلی زیاد بود، فقط به امید زنده نگه داشتن کارگران مجروح پیش رفتیم. به دهانه تونل که رسیدم دیگر نفهمیدم که چه شد، حال هر دو نفرمان بد شد و چند ساعت زیر دستگاه با اکسیژن بچههای امداد بودیم تا دوباره سر پا شویم.» آتشنشان گرگانی میگوید که بدون در دست داشتن نقشه از معدن وارد تونل شدم. معدن زمستان یورت ١٨٠٠ متر طول دارد بدون هیچ هواکش و روزنهای برای تهویه هوا. تنها یک راه ورودی؛ در هنگام حادثه تنها راه خروج از همین راه ورودی بود اما نه هوا توانست از آن وارد شود و نه کارگران جانباخته توانستند از آن خود را به بیرون برسانند. رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان گلستان میگوید که مگر میشود معدن نقشه نداشته باشد؟ آن هم یکی از معادن وابسته به شرکت شمال شرق که از شرکتهای بزرگ بخش خصوصی است. حسینقلی قوانلو در پاسخ به سوال «اعتماد» که بازرسی و بررسی امنیت معادن در دست چه کسی است و چطور این معدن مشغول به فعالیت بوده است، میگوید: «معمولا یک مهندس معدن در هر مجموعهای است و کلیه امور مربوط به ایمنی در دست شرکت بخش خصوصی است. ما بازرسیهای دورهای داریم که تنها مربوط به معادن هم نیست خود این مجموعه سه تا چهار تونل داشته و آخرین بازرسی به عمل آمده مربوط میشود به دیماه سال گذشته اما آن زمان این یک تونل فعال نبوده است.»
به محض گفتن آخرین جمله، کارگران که آرامآرام دورش جمع شده بودند صدایشان را بالا میبرند. قوانلو هم مانند هر مسوول دیگری که در روزهای گذشته پا به محوطه معدن گذاشته هدف سوالهای بیپایان است: «کجا بودی تا امروز؟» بعضیها گریه میکنند بعضیها هوار میکشند. بغضها و فریادها به هم تنیده میشوند و به جای فرش قرمز گسترده میشوند زیر پای مسوولان از هر ردهای که باشند: «کجا بودی تا امروز؟ شاید این اتفاق نمیافتاد.»
**بهشت در عزا
این حجم از سبزی گاهی اغراقآمیز به نظر میرسد. انبوه درختان هیچ جای خلوتی به تن کوهها نگذاشتهاند. سکوت روستای سوسرا گاهی با عبور موتور و ماشین میشکند. کوچههای تمیز به یک خیابان اصلی میرسند که جوی سنگچین در میانهاش جاری است. یکی از آن روستاهایی که در تعریفش میشود، گفت: مثل بهشت. تنها تفاوتش شاید در این باشد که ساکنان بهشت با چشمهای خیره و چهرههای رنگپریده در گوشه خانههایشان نشستهاند؛ بهشت در عزاست.
ظهر پنجشنبه مجتبی، فرزند کربلاییعلی پرید روی موتور و تا بقیه به خودشان بجنبند زد به جاده: «فقط گفت رفیقهایم در خطرند، باید بروم. »
برادرش علیاصغر حالا لباس سیاه پوشیده و وسط حیاط خانه ایستاده تا جنازه او از راه برسد، یکی از همان بیست و یک نفری که چهارشنبه وارد معدن شدند و جنازهشان را نیمه شب از تونل بیرون آوردند. دختر کوچکش هنوز در آن سنی است که بچهها تازه به راه میافتند و تلو تلو خوران سعی میکنند قدم برداشتن را تمرین کنند. دختر بزرگترش هم هنوز آنقدری بزرگ نشده که بداند این همه آدم چرا توی خانهشان جمع شدهاند. جمعیت سیاهپوش برایش مثل بازی است، خودش را لای چادر مادرش پنهان میکند و گاهی از آن زیر کله میکشد و میخندد. خانه حمید هم اوضاع احوالی مثل خانه اول دارد. توی یکی از اتاقها سفره خیرات پهن کردهاند؛ آبگوشت و نان و گریه. خواهر حمید بین خشم و اندوه میلرزد و حرف میزند؛ برادرش ساعت هفت صبح سر کار رفته و دیگر باز نگشته: «توی این روستا همه معدنکارند. هفت، هشت ماه میگذشت که حقوق نمیدادند مثل باقی کارگران. مردم همهچیز را نسیه میگیرند، خوراک و لباس و نان. بهشان میگفتند پول نداریم، پول اگر نیست چرا معدن سه شیفته کار میکند؟ چرا درش را نمیبندید؟ تا اعتراض کنند اخراج میشوند. حالا سه تایشان کشته شدند، سه نفر دیگرشان ماندهاند توی تونل.» بعد صدای شیونش با شیون زن دیگری که تازه از راه رسیده گره میخورد؛ زن یکی از کارگرانی که هنوز در دل معدن گرفتارند آمده برای تسلیت.
در خانه پدری نورالله انبوه غم اجازه ورود نمیدهد او نفر سوم است، صاحب یکی از قبرهای تازهای که اهالی روستا دارند حفر میکنند. کناره خاکی گورستان ریشسفیدها و بزرگترها نشستهاند و بساط نان و پنیر و خرما و چای آتشی علم کردهاند و منتظر رسیدن ماشینهای حمل جنازهاند. چهرههایشان آرام است و آدمهای ناآشنا را که میبینند خودشان را مسوول میدانند برای رفع گشنگی و تشنگی مهمانان. بفرما میزنند و کاسههای چینی گلسرخی را مدام پر چای میکنند. در میان این حجم مرگ و اندوه حواسشان به زندگی است.
**معدن بنبست
آوار آنها را از خبر و رسانه دور نگه نداشته، برعکس شب چشم دوختهاند به تلویزیون و کانالهای خبری تا ببینند الان همه درد و دل و گلایهای که کردهاند و از میزان مصیبتی که کشیدهاند ردی در تلویزیون دیده میشود یا نه. صبح جمعه نیروهای امداد و انتظامی به خبرنگارانی که به ابتدای جاده معدن میرسند، هشدار میدهند: «کارگران میگویند همه دارند دروغ میگویند، دوربین صدا و سیما را جمع کردهاند چون امکان درگیری بوده است. مسوولیت دوربینهایتان با خودتان!» شب قبل خبری منتشر شده در مورد پیدا شدن چهار جسد دیگر حالا کارگران میگویند یکی از مسوولان جلوی دوربین گفته است که کار تقریبا تمام شده است. معدنچیانی که به نوبت وارد تونل میشوند و شیفت به شیفت با آواربرداری درگیرند، میگویند: «چه کسی میگوید کار تمام شده؟ شاید یک هفته دیگر طول بکشد. جسدی پیدا نشده و هنوز هیچ کسی را غیر از آن بیست و یک نفر بیرون نیاوردهایم.» نیروهای ویژه محوطه را خالی کردهاند، کارگران دیگر نمیگذارند کسی غیر از خودشان و تیم امداد به تونل نزدیک شود. میگویند کسی غیر از ما نمیتواند از پس معدن برآید اما با همه این حرفها خشمشان بیهدف نیست و دامن همه را نمیگیرد: «بنویسید اگر غیرمعدنچی کس دیگری این همه جنازه را از تونل بیرون میکشید از زندگی بیزار میشد.» احمد از معدنچیان معدن طزره است، ساکن آزادشهر و برای کمک به همکارانش سه روز است در محوطه یورت ساکن شده. در عملیات خروج اجساد شرکت داشته و حالا کنار اتاقک چوبی محل استراحت کارگران نشسته است و به کمک بقیه کسانی که آمدهاند برای استراحت داستان جمعیشان را تعریف میکند: «حالا دیگر در همه دنیا هم که عزای عمومی اعلام کنند فایدهای ندارد؛ جان که از دست رفت دیگر برنمیگردد.» تمام چهارشنبه شبش را با جسدهای بیجان کارگران گذرانده: «میدانید حرارت و گاز باعث میشود که جسد باد کند؟ جسدهایی که در آوردیم باد کرده بودند، موج انفجار بدنشان را به دیوارههای تونل کوبیده بود، تمام تونل و لباسهای ما پر خون شدند.» بعد دستش را به صورتش میکشد: «نصف صورت دوستم رفته بود» انگشت کوچک دست راستش یک بند کم دارد؛ زخمی قدیمی یادگار کار در معدن که بابت بیمارستان و نقص عضو تنها ٨٠٠ هزار تومان به او پرداختهاند. اتاقک کوچکی که کنارش نشسته یکی از پنج، شش اتاقک استراحت کارگران است؛ سه دیوار کوچکی که جلوی تورفتگی سنگی کوه ساخته شده و اسمش را گذاشتهاند استراحتگاه؛ قدیمی، خاکی و بدون نور؛ نمایی کوچک از آنچه در تونل میگذرد. در محوطه معدنی که سه شیفت کاری دارد امکانات دیگری نیست حتی سرویس بهداشتی. حلقه کارگرانی که مشغول درد و دل هستند، کمکم زیاد میشود؛ همه نشستهاند روی زمین و حرف میزنند. آن سمت حلقه کارگران یکی از بازنشستگان معدن در تونل مشغول کار است تا زودتر از سرنوشت پسرش خبردار شود. چند قصه نافرجام در انتظار پایان آواربرداری ماندهاند اما ابتدای همه قصهها با شکایت از شرایط کار آغاز میشوند: «بعد از ١٠ سال کار میبینیم فقط دو سال و نیم بیمه برای ما رد شده، حقوق را چند ماه چند ماه نمیدهند. به کارگران میگویم که تهیه ماسک (٣٠ هزار تومان) و چراغ قوه (٤٠٠ هزار تومان) با خودتان است. ما کار میکنیم، زن و بچهمان عذاب میکشند و هر روز چشم انتظار هستند که آیا اتفاقی میافتد یا نه.»
**گرد زغالسنگ سمج است
خودش را از معدن و تونل بیرون میکشاند و روی پوست و زیر ناخنها میکشاند. بیآنکه نیاز باشد به دهانه تونل نزدیک شوی تسخیرت میکند، روی سر و صورت مینشیند و حضورش را با رنگ سیاه اعلام میکند. رنگ سیاه پایش را از معدن فراتر میگذارد، خودش را میرساند به مینودشت به خانه دختری که لباس عروسیاش را با ماتم نگاه میکند، قرار بود دیروز(جمعه) سفید بپوشد، حالا خبر دادهاند که داماد پشت آوار معدن مانده.
*منبع: روزنامه اعتماد،1396.2.16
**گروه اطلاع رسانی**1699**2002**انتشار دهنده: فاطمه قناد قرصی
آن بالا در دل کوه قبل از ورودی کوچک معدن قبل از هر چیز، انبوه جمعیت خودش را نشان میدهد. کپههای زغال سنگ تبدیل به سکوی تماشای اهالی روستاهای نزدیک شدهاند که چمباتمه زده با چشمهای سرخ نشستهاند به نظاره عملیات امداد و چشم از ورودی تونل برنمیدارند. اگر قرار باشد خبری از دوست و فامیلشان برسد از همین دهانه تیره و تار منتشر میشود. در چهره کسانی که از سمت تونل میآیند نخستین چیزی که خود را نشان میدهد چشمهاست؛ دو نقطه سفید که خود را از لباسها و صورتهای یکپارچه سیاه و گرد زغال گرفته متمایز میکنند.
اکبر نودهی، آتشنشان گرگانی یکی از همین چهرههای غبار گرفته است که از ساعت یک بعدازظهر حادثه مشغول عملیات امداد است، حالا ٩ صبح است که گوشه چادر هلال احمر نشسته: «من، همکارم و یکی از بچههای معدن جزو نخستین نفراتی بودیم که وارد تونل شدیم. به محض فرود با هلیکوپتر دستگاه بستیم و رفتیم داخل. در نخستین مرحله توانستیم سه نفر را نجات دهیم و دفعه دوم سه نفر دیگر را بیرون کشیدیم. بقیه کسانی که فوت شدند در فاصله دورتر از ورودی تونل بودند، دستگاه تنفسیمان دیگر اجازه نمیداد جلوتر برویم.»
باقی دفعاتی که وارد تونل شده با کیسه جسد رفته تا قربانیان را خارج کنند، آنهایی که زنده بیرون آمدند کسانی هستند که به قول او در ساعت طلایی به دادشان رسیده شد: «وارد جای ناشناختهای شدیم، تاریک بود، نور هم قطع شده بود و راه چند شاخه بود. موقع خروج مصدومان را داخل شاسی (واگن حمل زغال سنگ) گذاشتیم و هل دادیم، فقط میدانستم ریل را دنبال کنیم تا به بیرون برسیم. من و همکارم تا دهانه تونل ماسک اکسیژن را روی صورت مصدومان گذاشتیم تا زنده بمانند. شدت گاز خیلی زیاد بود، فقط به امید زنده نگه داشتن کارگران مجروح پیش رفتیم. به دهانه تونل که رسیدم دیگر نفهمیدم که چه شد، حال هر دو نفرمان بد شد و چند ساعت زیر دستگاه با اکسیژن بچههای امداد بودیم تا دوباره سر پا شویم.» آتشنشان گرگانی میگوید که بدون در دست داشتن نقشه از معدن وارد تونل شدم. معدن زمستان یورت ١٨٠٠ متر طول دارد بدون هیچ هواکش و روزنهای برای تهویه هوا. تنها یک راه ورودی؛ در هنگام حادثه تنها راه خروج از همین راه ورودی بود اما نه هوا توانست از آن وارد شود و نه کارگران جانباخته توانستند از آن خود را به بیرون برسانند. رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان گلستان میگوید که مگر میشود معدن نقشه نداشته باشد؟ آن هم یکی از معادن وابسته به شرکت شمال شرق که از شرکتهای بزرگ بخش خصوصی است. حسینقلی قوانلو در پاسخ به سوال «اعتماد» که بازرسی و بررسی امنیت معادن در دست چه کسی است و چطور این معدن مشغول به فعالیت بوده است، میگوید: «معمولا یک مهندس معدن در هر مجموعهای است و کلیه امور مربوط به ایمنی در دست شرکت بخش خصوصی است. ما بازرسیهای دورهای داریم که تنها مربوط به معادن هم نیست خود این مجموعه سه تا چهار تونل داشته و آخرین بازرسی به عمل آمده مربوط میشود به دیماه سال گذشته اما آن زمان این یک تونل فعال نبوده است.»
به محض گفتن آخرین جمله، کارگران که آرامآرام دورش جمع شده بودند صدایشان را بالا میبرند. قوانلو هم مانند هر مسوول دیگری که در روزهای گذشته پا به محوطه معدن گذاشته هدف سوالهای بیپایان است: «کجا بودی تا امروز؟» بعضیها گریه میکنند بعضیها هوار میکشند. بغضها و فریادها به هم تنیده میشوند و به جای فرش قرمز گسترده میشوند زیر پای مسوولان از هر ردهای که باشند: «کجا بودی تا امروز؟ شاید این اتفاق نمیافتاد.»
**بهشت در عزا
این حجم از سبزی گاهی اغراقآمیز به نظر میرسد. انبوه درختان هیچ جای خلوتی به تن کوهها نگذاشتهاند. سکوت روستای سوسرا گاهی با عبور موتور و ماشین میشکند. کوچههای تمیز به یک خیابان اصلی میرسند که جوی سنگچین در میانهاش جاری است. یکی از آن روستاهایی که در تعریفش میشود، گفت: مثل بهشت. تنها تفاوتش شاید در این باشد که ساکنان بهشت با چشمهای خیره و چهرههای رنگپریده در گوشه خانههایشان نشستهاند؛ بهشت در عزاست.
ظهر پنجشنبه مجتبی، فرزند کربلاییعلی پرید روی موتور و تا بقیه به خودشان بجنبند زد به جاده: «فقط گفت رفیقهایم در خطرند، باید بروم. »
برادرش علیاصغر حالا لباس سیاه پوشیده و وسط حیاط خانه ایستاده تا جنازه او از راه برسد، یکی از همان بیست و یک نفری که چهارشنبه وارد معدن شدند و جنازهشان را نیمه شب از تونل بیرون آوردند. دختر کوچکش هنوز در آن سنی است که بچهها تازه به راه میافتند و تلو تلو خوران سعی میکنند قدم برداشتن را تمرین کنند. دختر بزرگترش هم هنوز آنقدری بزرگ نشده که بداند این همه آدم چرا توی خانهشان جمع شدهاند. جمعیت سیاهپوش برایش مثل بازی است، خودش را لای چادر مادرش پنهان میکند و گاهی از آن زیر کله میکشد و میخندد. خانه حمید هم اوضاع احوالی مثل خانه اول دارد. توی یکی از اتاقها سفره خیرات پهن کردهاند؛ آبگوشت و نان و گریه. خواهر حمید بین خشم و اندوه میلرزد و حرف میزند؛ برادرش ساعت هفت صبح سر کار رفته و دیگر باز نگشته: «توی این روستا همه معدنکارند. هفت، هشت ماه میگذشت که حقوق نمیدادند مثل باقی کارگران. مردم همهچیز را نسیه میگیرند، خوراک و لباس و نان. بهشان میگفتند پول نداریم، پول اگر نیست چرا معدن سه شیفته کار میکند؟ چرا درش را نمیبندید؟ تا اعتراض کنند اخراج میشوند. حالا سه تایشان کشته شدند، سه نفر دیگرشان ماندهاند توی تونل.» بعد صدای شیونش با شیون زن دیگری که تازه از راه رسیده گره میخورد؛ زن یکی از کارگرانی که هنوز در دل معدن گرفتارند آمده برای تسلیت.
در خانه پدری نورالله انبوه غم اجازه ورود نمیدهد او نفر سوم است، صاحب یکی از قبرهای تازهای که اهالی روستا دارند حفر میکنند. کناره خاکی گورستان ریشسفیدها و بزرگترها نشستهاند و بساط نان و پنیر و خرما و چای آتشی علم کردهاند و منتظر رسیدن ماشینهای حمل جنازهاند. چهرههایشان آرام است و آدمهای ناآشنا را که میبینند خودشان را مسوول میدانند برای رفع گشنگی و تشنگی مهمانان. بفرما میزنند و کاسههای چینی گلسرخی را مدام پر چای میکنند. در میان این حجم مرگ و اندوه حواسشان به زندگی است.
**معدن بنبست
آوار آنها را از خبر و رسانه دور نگه نداشته، برعکس شب چشم دوختهاند به تلویزیون و کانالهای خبری تا ببینند الان همه درد و دل و گلایهای که کردهاند و از میزان مصیبتی که کشیدهاند ردی در تلویزیون دیده میشود یا نه. صبح جمعه نیروهای امداد و انتظامی به خبرنگارانی که به ابتدای جاده معدن میرسند، هشدار میدهند: «کارگران میگویند همه دارند دروغ میگویند، دوربین صدا و سیما را جمع کردهاند چون امکان درگیری بوده است. مسوولیت دوربینهایتان با خودتان!» شب قبل خبری منتشر شده در مورد پیدا شدن چهار جسد دیگر حالا کارگران میگویند یکی از مسوولان جلوی دوربین گفته است که کار تقریبا تمام شده است. معدنچیانی که به نوبت وارد تونل میشوند و شیفت به شیفت با آواربرداری درگیرند، میگویند: «چه کسی میگوید کار تمام شده؟ شاید یک هفته دیگر طول بکشد. جسدی پیدا نشده و هنوز هیچ کسی را غیر از آن بیست و یک نفر بیرون نیاوردهایم.» نیروهای ویژه محوطه را خالی کردهاند، کارگران دیگر نمیگذارند کسی غیر از خودشان و تیم امداد به تونل نزدیک شود. میگویند کسی غیر از ما نمیتواند از پس معدن برآید اما با همه این حرفها خشمشان بیهدف نیست و دامن همه را نمیگیرد: «بنویسید اگر غیرمعدنچی کس دیگری این همه جنازه را از تونل بیرون میکشید از زندگی بیزار میشد.» احمد از معدنچیان معدن طزره است، ساکن آزادشهر و برای کمک به همکارانش سه روز است در محوطه یورت ساکن شده. در عملیات خروج اجساد شرکت داشته و حالا کنار اتاقک چوبی محل استراحت کارگران نشسته است و به کمک بقیه کسانی که آمدهاند برای استراحت داستان جمعیشان را تعریف میکند: «حالا دیگر در همه دنیا هم که عزای عمومی اعلام کنند فایدهای ندارد؛ جان که از دست رفت دیگر برنمیگردد.» تمام چهارشنبه شبش را با جسدهای بیجان کارگران گذرانده: «میدانید حرارت و گاز باعث میشود که جسد باد کند؟ جسدهایی که در آوردیم باد کرده بودند، موج انفجار بدنشان را به دیوارههای تونل کوبیده بود، تمام تونل و لباسهای ما پر خون شدند.» بعد دستش را به صورتش میکشد: «نصف صورت دوستم رفته بود» انگشت کوچک دست راستش یک بند کم دارد؛ زخمی قدیمی یادگار کار در معدن که بابت بیمارستان و نقص عضو تنها ٨٠٠ هزار تومان به او پرداختهاند. اتاقک کوچکی که کنارش نشسته یکی از پنج، شش اتاقک استراحت کارگران است؛ سه دیوار کوچکی که جلوی تورفتگی سنگی کوه ساخته شده و اسمش را گذاشتهاند استراحتگاه؛ قدیمی، خاکی و بدون نور؛ نمایی کوچک از آنچه در تونل میگذرد. در محوطه معدنی که سه شیفت کاری دارد امکانات دیگری نیست حتی سرویس بهداشتی. حلقه کارگرانی که مشغول درد و دل هستند، کمکم زیاد میشود؛ همه نشستهاند روی زمین و حرف میزنند. آن سمت حلقه کارگران یکی از بازنشستگان معدن در تونل مشغول کار است تا زودتر از سرنوشت پسرش خبردار شود. چند قصه نافرجام در انتظار پایان آواربرداری ماندهاند اما ابتدای همه قصهها با شکایت از شرایط کار آغاز میشوند: «بعد از ١٠ سال کار میبینیم فقط دو سال و نیم بیمه برای ما رد شده، حقوق را چند ماه چند ماه نمیدهند. به کارگران میگویم که تهیه ماسک (٣٠ هزار تومان) و چراغ قوه (٤٠٠ هزار تومان) با خودتان است. ما کار میکنیم، زن و بچهمان عذاب میکشند و هر روز چشم انتظار هستند که آیا اتفاقی میافتد یا نه.»
**گرد زغالسنگ سمج است
خودش را از معدن و تونل بیرون میکشاند و روی پوست و زیر ناخنها میکشاند. بیآنکه نیاز باشد به دهانه تونل نزدیک شوی تسخیرت میکند، روی سر و صورت مینشیند و حضورش را با رنگ سیاه اعلام میکند. رنگ سیاه پایش را از معدن فراتر میگذارد، خودش را میرساند به مینودشت به خانه دختری که لباس عروسیاش را با ماتم نگاه میکند، قرار بود دیروز(جمعه) سفید بپوشد، حالا خبر دادهاند که داماد پشت آوار معدن مانده.
*منبع: روزنامه اعتماد،1396.2.16
**گروه اطلاع رسانی**1699**2002**انتشار دهنده: فاطمه قناد قرصی
۴ نظر:
سلام روزا جان مرسی،،، خیل جالب است برای شناخت همه جانبه شگردهای جمهوری اسلامی،، خجالت هم خوب چیزی است، بیمه درمانی بعد از مرگ لطفاً توجه کنید، این چه چیزی را ثابت میکند? کارگر بدون دستمزد کار میکنه و باید هیچوقت انتظار راستگویی از طرف دولت و کارفرمایان داشته باشیم، علت کاملاً مشخص است هر چقدر کارگران عقب نشینی کنند وضعیت از این بدتر خواهد شد، تمام تقصیرها را گردن کارگران خواهد انداخت، کارفرمایان زالو صفت بدورستی میدانند، با زیردستان نگون بخت چگونه بر خورد کنند کارگران هرچه عقب نشینی کنند بیشتر زیان خواهند کرد، دنیای عجیبی است در قرن 21 با وجود هزاران مدیا و رسانهها دولتی ها وسرمایه داران چگونه کارگران را سلاخی میکنند. جالبتر از همه اقای جهانگیری معاون رئیس جمهوری اشک تمساح میریزد و در مصاحبه انتخاباتی خود میگوید پدر من هم کارگر معدن بودهاست پیروز باشید
معدنکاران آزاد شهر از فاجعه می گویند
https://youtu.be/EFWNdczS8DI
معدن یورت آزادشهر که دهها کشته بر جای گذاشت، متعلق به چه کسانی است؟
https://www.youtube.com/watch?v=5XLLBLgCpfE
سخنان یکی از معدنچیان خطاب به روحانی
https://www.youtube.com/watch?v=Y5Z6rwRaRyY
بسیج از سهامداران اصلی معدن آزادشهر است.
معدن یورت آزادشهر که دهها کشته بر جای گذاشت، متعلق به چه کسانی است؟
https://www.youtube.com/watch?v=5XLLBLgCpfE
فیلم/ اعتراض خشم آلود معدنچیان (و احتمالا افراد دیگری) به روحانی در سفر امروز وی به گلستان
https://www.youtube.com/watch?v=HNXe8sbiRuI
خبرگزاری سپاه از اعتراض خانواده معدنچیان یورت پس از وعده روحانی درمورد پیگیری وضع معدنکاران
https://www.youtube.com/watch?v=IHSCRg3Tink
کارگران گدا نیستند حق کارگران حاکمیت بی چون و چرا بر دنیاست زنده باد دیکتاتوری کارگران
نابود باد تکنولوژی
نابود باد علم
مرگ بر دانشمندان و نخبگان و سیاستمداران
مرگ بر بازار ازاد، کار آزاد و کارافرینان
وظیفه ما اعدام انقلابی روحانیون و سرمایداران به نفع کارگران است
پاینده باد اجتماع قبیله های معاصر، بومیان جنگلی و روستاییان دور افتاده
زنده باد کمون اولیه ناجی نهایی بشر
ارسال یک نظر