از این طرف که مومیایی رضا شاه پیدا شد. خودش جان نداشت ولی جان تازه به سلطنت طلبان دمید و همگان را امیدوار کرد. پشتوانه ای شد برای شاهزاده که در عین اتکای به بابا و بابا بزرگ، به جای اینکه سمبل وحدت و تمامیت ارضی باشد، فدرالیست می شود و حتا در جشن جمهوری اران که نام خود را آذربایجان نهاده شرکت می کند و حرف های خیلی قشنگی هم می زند. هی دم از استقلال می زند ولی از عربستان پول می گیرد و از جنگ طلبان آمریکا کمک می خواهد. از اسرائیل هم که از قبل کمک خواسته بود. خوب اگر استقلال اینست پس بردگی و نوکری چیست؟

این وسط، عربستان سعودی کنگره ی ملیت ها راه انداخته و پولش را داده و خدمتگزارش ملقب به نوری الکذاب را هم مأمور برگزاری و کارگردان کرده است. مهمانان که هستند؟ یک تجزیه طلب مومیایی شیخ خزعل را از گور درمیاورد و فیلش یاد هندوستان می کند و لب به سخن بازمی کند. قدری آن طرف تر، کردی هم قاضی محمد را از گور بیرون می کشد و خلاصه صحرای محشر به پا می شود. دیگر این پان ایرانیست هایی که دم از خاک وخون می زنند و باید تمامیت ارضی ایران اولین دلمشغولی آنها باشد. اینها کورش و داریوشی هستند. این دسته فریاد برمی دارند، بعد هم می نشینند برای این جلسه هی فیلم و ویدئو تهیه می کنند و رگ های گردن را کلفت می کنند که ما اجازه نمی دهیم کسی دم از فدرالیسم بزند! مبارز نستوه، به هارت و پورتت گوش کنم یا به آن شیشکی هایی که برایت می بندند؟

از این طرف از وقتی که ترکی الفیصل رئیس سابق دستگاه اطلاعات از رجوی به عنوان مرحوم یاد کرد و رسماً حکم کفن و دفن او را امضا نمود. با سیل بیرون آمدن منقدان رجوی از فرقه مجاهدین ما باور کردیم که پس از سال ها اغتشاش در صحنه ی سیاسی و بمب گذاری و برادرکشی و سنگ اندازی یک عده ای سر عقل آمده اند. اما همین جماعت در این روزها دوباره در لفافه و به کنایه و اشاره از محاسن رجوی صحبت می کنند گویی ارادتمند مومیایی او هستند. ما را بگو که غافل بودیم. آخر زنده اش چه خیری داشت که حالا مرده اش داشته باشد؟ آن مرحوم جنت مکان که مبارز همیشه در حجله لقب گرفته بود، تا زنده بود هی زن می گرفت و عوض کردن زنش را هم عملی انقلابی تبیین می کرد و معلوم نبود خودش را مسخره کرده بود یا سازمانش را. حالا که مرده چرا زنده اش می کنید؟ می خواهید دوباره برایش زن بگیرید؟
مثل اینکه باید قبل از هر کاری، در ایران یک تشییع جنازه ی مفصل ترتیب بدهیم تا تمام این مرده های از گور گریخته و در صدرشان نظام اسلامی را جداً دفن کنیم و رویشان هم بتون بریزیم که دیگر هوس بیرون آمدن از قبر نکنند و بگذارند ما زنده ها به کار و زندگی خودمان برسیم.
قدیم می رفتیم سینما فیلم دراکولا تماشا می کردیم که از قبر درمی آمد یقه ی همه را می گرفت، می گفتیم داستان است، نگو داستان زندگی ما بوده!

2018 Jun 24th Sun – یکشنبه، 3 تیر 1397