۰۹ آذر، ۱۳۹۸

فیلمِ سالِ آخر- آبان 1398+ آدرس و مشخصاتِ مزدورانِ رژیم

فیلمِ سالِ آخر + آدرس و مشخصاتِ مزدورانِ رژیم
https://youtu.be/bEXsLTtZGUg



آدرس و مشخصاتِ مزدورانِ رژیم

سرهنگ فردین جوزانی فر
قاتل دو جوان معترض
در شهریار

قاتل تبر به دست در گرگان شناسایی شد
لباس شخصی قاتل در میدان کاخ گرگان که پس از شلیک وحوش خامنه ای به یکی از معترضین بی دفاع، به وی حمله ور شد و با تبر او را مورد حمله وضرب وشتم قرار داد، عماد رستمی نام دارد.
که از لباس شخصی های ولایت معاش و شناخته شده در گرگان👇 است
آدرس تعویض روغنی این خائن به مردم ایران؛ گرگان - جنب سعدآباد - اتو سرویس درویش
شماره همراه و تلگرام:
09111755870

رزا: دوستان این "استاد" الاهیات! ابوالفضل_بهرام_پور اغلب در کنار سعید طوسی، بچه باز معروفِ بیتِ رهبری، سخنرانی می گذارد. یکی شان به نوجوانان تجاوز می کند و دیگری دستورِ بریدنِ دست و پایِ معترضین می دهد! آنهم در تلویزیونِ دولتی!
حرفهای این مزدورِ بیتِ خامنه ای در کلیپ با زیرنویس انگلیسی و آلمانی- با تشکر از همه...
https://youtu.be/bEXsLTtZGUg

آدرس و مشخصاتِ مزدورانِ رژیم
ابوالفضل_بهرام_پور ساکن تهران میدان شهدا خیابون ایران
یک دارالقران هم همونجا داره
خیابون ایران تو تهران مذهبی ترین خیابون ایرانه
تلگرام هم داره :))
آدرس و اطلاعات اين بي شرف قاتل كه حكم تكه تكه كردن رو براي هموطن من صادر ميكنه!
ابوالفضل بهرام پور
آدرس : قم خيابان شهدا بين كوچه ١٥ و ١٧ پاساژ المهدي پلاك ١٢٦
شماره تماس 09125530401
بر اساس سايت خود بي ناموسش😒

انتشارات آوای قرآن
آدرس: قم - خیابان شهدا - کوچه ۳۲ - پلاک ۴۱
تلفن : ۳۷۷۴۱۰۰۴ (۰۲۵)
ایمیل: info@bahrampur.com

دانشکده الهیات دانشگاه تهران کارمیکنه
https://www.instagram.com/bahrampur_ir/
اسم: ابوالفضل بهرام پور،
متولد زنجان
آدرس: قم - خیابان شهدا - بین کوچه ۱۵ و ۱۷ - پاساژ المهدی - پلاک ۱۲۶
 موبایل :۰۹۱۲۵۵۳۰۴۰۱
  تلفن  : ۳۷۷۴۱۰۰۴(۰۲۵)
 تلگرام : ۰۹۱۲۵۵۳۰۴۰۱
پست الکترونیک : info@bahrampur.com
وبسایت:

بدلیل گفتارِ داعشی بسته شد!
http://bahrampur.com/

چیکارکنیم با آدرسش ووبسایتش؟
بریم در خونشون قاشق زنی
مثل تخم مرغ اب پزت خواهیم کرد از روی کتاب رُزا منتضمی از. قران هم کلفت تره !!!👽
شما بی شرفان میگفتید اگر ما برویم داعش میآید . در حالیکه شما خود معلمین و مدبرین و بوجود آورنده داعش بودید و هستید . 🤬

اینها همون داعش ها و طالبان کت شلواری هستن.
کونش سوخته که چرا مردم حوزه علمیه ها و بنرهاشون و خونه هاشون رو آتیش زدن...
 سعی کن شبا با چشم باز بخوابی
شاشیدم تو او ن صدا سیما که تو تلویزیون این مزخرفاتو میزار ه بچه گوش کنن چه کار دارن میکنن این بدتر از داعش با بچه های ما
به نظر من حالا دیگه وقتش رسیده که هر انسان عاقل وظیفه داره تا بشاشه به دین تو قرآن و اون محمد بچه بازه و آدم کش. منتظر خشم ایرانی باش 😠
اینم از قماش خلخالی هست
ابوالفضل بهرام‌پور، در صداوسیمای جمهوری اسلامی، فتوای قتل و شکنجه و بریدن دست و پای معترضان رو داده تا مردم رو بترسونه. کسانی که می‌شناسنش، آدرس دقیق محل زندگی و کارش رو منتشر کنند، تا این ترس به خودش برگرده.

بوالفضل بهرام‌پور،  کارشناس قرآنی صدا و سیما، در برنامه تلویزیونی از قوه قضاییه جمهوری اسهالی درخواست کرد که مطابق احکام قرآن، معترضان دستگیر شده باید با زجر و شکنجه کشته شوند و دست و پاهای آنها بر خلاف جهت بریده شود.

شهرداران قبلی - شهرداری زنجان
آقای ابوالفضل بهرامپور     از سال 1359 لغایت 1360
بقیه ی اسامی و عکس ها برای شناسایی در کلیپ
https://youtu.be/bEXsLTtZGUg

۲۸ نظر:

ناشناس گفت...

با سلام و درود
من نگرانم، این نگران بودن با تمامی نگرانی‌هایی دیگه کاملا فرق میکنند،
فکر می کنم تمامی ما در خواب خرگوشی بسر می بزیم، اروپا و آمریکا با اون سازمان ملل ب واقع متحد در سرکوبی مردمان خودشان متحد واقعی هستن،
همه این جانیان در سرکوب مردوم عراق و ایران سکوت معنا دار کردن، همانطور که جمهوری اسلامی ایران صحبت از جنگ جهانی کردند چپ ها و خارج نشینها اصلا متوجه نشدند که حاکمان ایران چه میگویند، البته من هیچ انتظاری از این جماعت ندارم، فقط یک نفر چند سال پیش متوجه آینده سرکوب وحشیانه رژیم شده بود و خیلی روشن گفت در آینده ن چندان دور یک گذر خیلی سختی خواهیم داشت، هنوز هیچی نشده با تانگ و رگبار وارد میدان شدند،، اگر واقعا مردوم مسلحانه بجنگند او موقع چه خواهد شد، این وضیعت وحشتناک آینده کاملا روشن است،!!
کشتار ۱۰۰ ها هزار تا در حد ۱ ملیون نفر ارزیابی من است،
آن موقع شاید جمهوری اسلامی عقب نشینی کرد،
فراموش نکنید
خامنه ی چی گفت دهه ۶۰ خیلی سریع باید احیاء شود
فرقش با امروز با دهه ۶۰ این است،
قبلا گروه ها و افراد شناسایی شده بودند امروز خیلی آشکار ب غیر از ارگانهای سرکوب و خانواده انها، همه دشمن حاکمیت هستن، آنهای که می گفتن همسایه هستن ،،من که نیستم دیگر تمام شد،
باز هم توهم داشته باشید،
هشدار ب آنهایی که ب روحانی رای دادند، خود من خجالت می کشم که بگویم که آن جماعت کی بودند،
ولی برای ثبت در تاریخ میگویم،،!!
۱ آنهایی که در ۴۰ سال اخیر رای نداده بودند
۲ خیلی از خانواده های که عزیزانشان اعدام شده بودند
۳ در میان کسانی را می شناختم که ۴ نفر از خانواده شان اعدام شده بود جالب که بدانید این اعدامها زمانی بود که روحانی در راس امنیت و اطلاعات کشور بود
از ترس این خیابانها جداگانه زنانه و مردانه شود،
دیدی گفتم از گفتن این حقیقت شرم دارم

ناشناس گفت...

آن انسان شریف که گفت ما گذر از جمهوری اسلامی با کشتار و گذر سختی خواهد بود،

آقای شجریان در مصاحبه صادق صبا گفت
درود ب شرفت

ناشناس گفت...

خانم ها آقایان
لازم نیست سیاسی باشید
مگه اون آقایی که گفت من صدای شما خاک و خاشاک هستم سیاسی بود؟
نه،، باور کنید تا اونجایی که من این شخص میشناسم سیاسی نیست، ولی خیلی جالب این جانیان را شناخت، همین چپ ها سال ۵۹ و ۶۰ چقدر ب این آدم فحش دادند، گفتن ست باز ،، گفتن خوش گذران،، گفتن عوض این به حضرت خمینی سجده کنه به حضرت فردوسی سجده میکند، بقیه دیگر بماند،

آن چه میماند تشخیص این اوضاع است که گفت باید انتظار گذر سخت وحشتناک خواهیم بود کشتار میلیونی،
جمله مستضعفین هم در یک گوشه ی از جهان هستی برای همیشه در پارک ابدی بسر خواهد برد،
ای کاش زودتر می گفت تا دو ریالی این جماعت در خواب رفته متوجه شوند!!!

Rosa گفت...

رفیق جان
برعکس
من فکر می کنم که میلیونها کُشته نخواهند شد.
اگر طبقه ی کارگر، احزاب چپ خیانتکاری شان را کنار بگذارند...
همین الان اگر اتوبوسها اعتصاب سراسری کنند و کامیوندارها، دیگر نباید جوانان برای بستنِ راههای بنادر و غیره کُشته بشوند؟!
گور بابای کارگرانِ شرکتِ نفت.
آنها به پولِ صندوق اعتصابات از بازار و آخوند، سال 57 اعتصاب کردند.
الان کجا هستند؟
چرا آنها که کار و شغل دارند، پشتِ جوانان و بیکاران را خالی کرده اند؟
چرا احزابِ چپ به جای حمایت از اعتصاب سراسری، دارند عاشورا/تاسوعا می گیرند برای جنبش؟ وقتی هنوز خون جوانان و نوجوانان بر آسفالتهاخشک نشده؟
یقه آبی ها
همواره گوش به فرمانِ حزب توده!
تفاله ی وامِ پوتین را بر سر سفره آوردند و چشمانشان را بسته اند...
راه کارگر هم زرافشان را پای میکروفون آورده تا از نئولیبرال بترساند...
احمق، فاشیسم را نمی بینند، برای دستمزد چانه می زنند!
اعلامیه ی شرکت واحد و بقیه ی سندیکاها با دو هفته تاخیر!
بعله
تلگرام کار نمی کرد و اینترنت را بسته بودند!
شرکت واحد با شعار "نان، کار ... در حالِ کار است...
مرگ بر کار
مرگ بر کار
تنها فاشیستها شعارشان کار است!

نان
مسکن
آزادی

Rosa گفت...

هستند کسانی که در هراس‌اند که مبادا این قیام با یک حمام خون پایان گیرد. من می‌دانم که خون ریخته خواهد شد، چه توسط نیروهای انتظامی تا بتوانند ما را درهم‌کوبند، و چه این که ما بتوانیم آن‌ها را منحل ‌کنیم تا هم از شرِ آن‌ها و هم از اجبار به کارِ مزدی برای همیشه رها شویم.
اما با وجودی که هیچ تضمینی برای پیروزی نهایی بر نظامِ تولیدیِ کالایی نیست، این گسست چنان لذتِ جمعی‌یی برایمان به همراه آورده است که،‌این‌جا و ‌اکنون، پیروزیِ جنبش علیه ناــ‌زندگیِ سرمایه‌دارانه را در بر دارد.

هرچند آن‌ها همچنان می‌خواهند به مکیدنِ خونِ ما ادامه دهند و ما را به از سرگرفتن کار و بار به شیوه‌ی قبل و زندگی کردن برای خریدن مجبور کنند، هرچند می‌کوشند با اهدایِ توزیعِ دیگری از فلاکت و بینوایی انرژی این قیام را کانالیزه کنند، ولی ماسکِ رفاهِ اجتماعی از چهره‌ی قدرت فروافتاده است. برای اولین بار ما به‌طور جمعی، و بدون ترس، چهره‌ی قناسِ حامی‌پروریِ سیاسی، ماهیتِ خشونتِ دموکراسی، کلبی‌منشیِ اداره‌کنندگانِ بازسازماندهیِ اجتماعی و تروریسم دولتِ مافیایی را ملاحظه می‌کنیم و پی می‌بریم که جز یک گزینه نداریم: آزادساختنِ خود از یوغ بردگیِ خودخواسته و سازماندهیِ تولیدِ همه‌ی جنبه‌های زندگیِ اجتماعی‌مان.

شیلی

ناشناس گفت...

سلام و درود مجدد!!
حرف من فقط هشداری بود برای وضیعت جدیدی که بوجود اومده، من نخ تنها مردم را از قیام خونین می ترسانند بلکه خیلی ساده و روشن میگم که این رژیم با حرکتهای ساده عقب میشی نخواهد کرد، صحبتهای که رفیق عزیز میکنی هم حاکمیت سقوط نخواهد کرد، همانطور که بالا اشاره کردم، حاکمیت برای بقاء خود از کشتار وحشتناک واهمه نخواهد داشت، این تجربه را در سوریه با کمک سوریه انجام دادند اما یقین داشته باش که در ایران این کشتار ب مراتب بدتر خواهد شد همانطور که اطلاع داری ب زودی رژیم و حاکمیت یک دست در همه قوای سرکوب خواهند داشت، اگر فراموش نکرده باشی ،،، با یک دست شدن حاکمیتی مجتبی پسر خامنه ی رهبر انتخاب خواهد شد،
من دیگر صحبتی نخواهم داشت ،اگر غیر این سناریو اتفاق بافتاد، سیا ست را می بوسم و برای همیشه از سیاست دوری خواهم داشت
پیروز باشید

ناشناس گفت...

اگر خواسته باشی کمی عمیق تر به اوضاع امروز نگاه کنی، ب یک ناجا مطلوب خواهی رسید، در قیام اخیر و قیامهای که در ۱۰۰ سال در تاریخ معاصر جهان اتفاق افتاده هیچ دردی را دوا نخواهد کرد، شعارهای که در ۴۰ سال حاکمیت جمهوری اسلامی اتفاق افتاده، نطری سطحی بینادازیم ، هیچ کدام راه گشا نبوده و نخواهد بود، نمونه شعار چند روز دانشگاههای تهران گواه بی عملی و بنوعی تکراری و پوشالی و بدون چشم اندازه و یا بی محتوایی حرکت اخیر است لطفا توجه کنید، اگر بپذیریم در این دنیا کارگر دانشجو و دیگر اقشار برای زندگی اجتماعی وجود دارد، آن موقع دقیقا پی گیر خواستگاه و پیویوند و پی دست آنها خواهیم بود، ببیند، کارگر دانشجو اتحاد اتحاد این شعار چه معنی و مفهوم همه جانبه برای جامعه دارد تا ب حال کدام پیوند اساسی برای اقشار و طبقات بالا در حد جهان معاصر قرار گرفته ، سئوال دوم کدام حرکت و پیوندی توان بند برای حل استراتژیک جهانی اتفاق افتاده ، چه مشکلی از مشکلات جهان امروز با این پیوند بوجود آمده و یا خواهد آمد،
ب نظر من هرگز این پیوند بوجود نیامده و نخواهد شد،
چرا و چگونه برای حل همیشگی این معضل جهانی امکان پذیر تست؟؟؟
همانطور که در نوشته های خودم اشاره کردم و بازگوی چند باره آن شاید بتوان کمی ب حقیت نزدیک شد،
بطور کلی کارگران و دانشجویان خواستگاه و زندگی اجتماعی آنها خیلی متفاوت و ناهمگون تست، من در حد آنالیز دانشجویان و کارگران در این نوشتار نیستم چون ابتدا خیلی پیچیده و حساس است، فقط بطور نسبی و کلی اشاره میکنم در این تاریخ معاصر ب اصطلاح انقلابات اخیر ما چقدر از اهداف خودمان فاصله و موفق بودیم،؟؟
خودتان قضاوت کنید آن موقع متوجه این شعارها خواهید شد، چرا هر روزه از انقلاب فاصله، و کشتار وحشتناکی در سطح جهانی و یا بی خانمانی و گرسنگی مزمن جهان امروز ق ار گرفته و نا امیدی و عقب نشینی اقشار وسیعی از مر وم برای تغیر اساسی جامع جهانی قرار گرفته یم چه شده، که پاسفیسم جهانی شده، که صحبت ساده از آزادی هم جرم شناخته میشود پس بورژوازی با صلاح لیبرالیسم و دولت رفاء برای مردوم هیچ غلطی نکرد؟؟؟

ناشناس گفت...

منظور من یک دست شدن ظاهری است
البته که در کشتار خیکی هماهنگ و دو دست هستن

Rosa گفت...


یادداشت سپیده ی قلیان به مناسبت ۱۶ آذر

درباره آنچه که در ۱۶ آذر گذشت، و به عنوان یک دانشجوی زن می‌نویسم:
پیوند کارگران و دانشجویان ترسناک‌ترین سیمای اعتراضات برای نهادهای امنیتی است. آن‌ها این خوف را کتمان نمی‌کنند و بارها از تریبون‌های مختلف اعلام کرده‌اند که از پیوند جنبش‌های اعتراضی مختلف، سخت هراسان‌اند. سرکوب نیز همواره در جایی سخت‌تر و خشن‌تر بوده است که جنبش‌های اعتراضی مختلف با هم گره خورده‌اند. چه در میان فعالان دانشجویی و چه در بین فعالان کارگری، آن‌هایی شدیدتر سرکوب شده‌اند که بر روی گرانیگاه سیاسی حکومت دست گذاشته‌اند: پیوند میان کارگران و دانشجویان. حمایت دانشجویان از مطالبات کارگران هفت‌تپه، چنان لرزه بر اندام نهادهای سرکوب‌گر انداخت، که آن‌ها سرگشته و مستاصل، ابتدا دست به بازداشت فعالان نزدیک به هفت‌تپه زدند و بعد تریبون‌های تخریبی-امنیتی خود را علیه هفت‌تپه، که مقابل خصوصی‌سازی ایستاده بود به کار گرفتند.

در وضعیت بحرانی موجود، در موقعیتی که خیابان، به شکلی عینی و انضمامی، تضادهای مردم و حاکمیت را روشن کرده است و تورم افسار گسیخته، استخوان‌های طبقات پایین‌دست را له کرده است، پس از تجمع دانشجویان، در روز دانشجو و سر دادن شعارهایی در پیوند با جنبش کارگری، بخشی از نیروهای راست چه در حاکمیت و چه در اپوزیسیون، چنان به به دانشجویان مستقل دانشگاه تهران توپیده‌اند که گویی آن‌ها روی مردم اسلحه کشیده‌اند و در سرکوب خونین مردم، در شکنجه‌ی جوانان عاصی و اعتراف‌گیری از معترضین جان به لب آمده، نقش داشته‌اند.

شاید ما، به عنوان ناظران بیرونی این وقایع، چرایی این هجمه‌ی وسیع را به طور کامل درک نکنیم. اما قطع به یقین، محکوم کردن اعتراضات دانشجویان و تلاش برای خفه کردن آن‌ها، بخشی از روند سرکوب است. نقد اقتصاد نئولیبرال، در هر شمایلی، نقد وضعیت اسفناکی است که به مردم ایران تحمیل شده است. مگر نئولیرالیسم تعریفی جز بنیادگرایی سرمایه دارد؟ و مگر دولت در افزایش قیمت بنزین هدفی جز آزادسازی قیمت‌ها داشت که سرآغاز خیزش سرخ آبان شد؟ اگر مدافعان یواشکی وضعیت موجود، نسبت به اصطلاح «نئولیبرالیسم» حساسیت دارند، آن‌ها به صحبت‌های کارگری در مقابل فرمانداری ارجاع می‌دهم که می‌گفت: صدتا حقوقم بدی بی فایده‌ست. شرکت باید برگرده به بخش دولتی. این البته که به معنای دفاع از سرمایه‌داری دولتی نیست. اما آزادسازی قیمت‌ها، مقررات‌زدایی از کار، و کالاسازی هست و نیست جامعه، سیاست‌های نئولیبرال هستند و این سیاست‌ها، زندگی و معیشت بخش عمده‌ی مردم را هدف گرفته‌اند.


پیام اسماعیل بخشی به مناسبت روز دانشجو

اسماعیل بخشی در نخستین واکنش خود بعد از آزادی مجدد از زندان، پیامی به مناسبت روز دانشجو خطاب به دانشجویان فرستاده است. به گزارش کمپین دفاع از بازداشت‌شدگان هفت‌تپه و زندانیان ترقی‌خواه, متن پیام اسماعیل بخشی به شرح زیر است:

هرچند این روزها حس میکنم تبریک گفتن چیزی یا داشتن حال خوب، انگار خیانت به مردم است اما دانشجویان نورچشمی های مردم هستند، امروز را، روزشان نامیدند، روزی که در دانشگاه خون ریخته شد، روز اعتراض بود، روز غم، شانزده آذر…
شاپرکان زیباااا روز غمگین تان مبارک.

دانشجویان، «صادق ترین» «دوست داشتنی ترین» کنشگران اجتماعی هستند و مردم بیشترین امید و نگاهشان به حرکات و واکنش های آنهاست.
واقعا، واقعا، واقعا «جای دانشجو، زندان نیست».

Rosa گفت...

نظرت راجع به آنارشیست بی بی سی چیه؟
اعلام جنگ مسلحانه داده:)
امان از دست این فداییان سابق و آنارشیستهای قلابی:)
گویا رادیو هم گذاشتن و با "مرز پر گه هر" هم مصاحبه کردند به عنوانِ اولین آنارشی ایرانی!
این سروش هم رفیق آرش است همان "آنارشی مارکسی" که بلاخره لنینیست شده با آرایش ریشِ مُدلِ تروتسکی (سازمانِ جوانانِ م. رازی)
سروش مثلن از ایران است و قبلن صدایش را برای هیجانِ بیشتر عوض می کردند که مثلن شناسایی نشه! الان صداش شفاف!
آنارشی بی بی سی (نظام) هم قبل از هر غش یکبار رهنمودِ عملیاتِ مسلحانه می دهد، شاید گرفت و شد کمیته مرکزی!
بیچاره احزابِ خارج نشین را رنگ کرده اند، جوانانِ داخل با هوش تر از اینها:)
تنها این وسط جای سربدارانِ - اتحادیه ای خالی که راجع به از دهات به شهر با این دو تا لنینیست جدل کنند (که از شهر به دهات هستند)

لینک فایل
حالشو ببرید:)

https://youtu.be/qNYKA5qMV9M

در مورد بحث آخرالزمانی خود شما بگم: آره توی نیزارها قتل عام کردند اما یکبار هم به آتش کشیدنِ لانه ی امام جمعه یا کلانتری ها را ببینید، یا راز بقا و حمله ی مورچه ها به محاجمان:)
متاسفانه جای یقه آبی ها خالی است! لعنت به این زندگی:)

https://news.gooya.com/2019/12/post-32958.php

آن‌چه می‌خوانید روایتی است از گفت‌وگو با یک شاهد عینی در ماهشهر؛ مهندس جوانی ساکن ماهشهر که در این گزارش با نام «راوی» معرفی شده است.

Rosa گفت...

حفرۀ سیاه
رامین کامران (جبهه ملی)
همۀ فعالان و گروه های سیاسی مختلف، از اعتراضات اخیر صحبت میکنند، در بارۀ آنها تحلیل ارائه میدهند و موضعگیری میکنند، ولی اطلاعات همه در بارۀ جریان وقایع بسیار کم است.

تا آنجا که به اپوزیسیون مربوط است، هیچ گروهی در به راه انداختن اتفاقات نقش و سهمی نداشته است. فقط پهلوی چی ها در ابتدای کار ادعایی کردند که پایه ای نداشت. بقیه ادعای دخالت نکرده اند، حرفهایشان هم چندان فرقی با هم ندارد.

معمولاً امکانات خبرگیری مستقل این گروه ها از داخل، موضعی و نقطه ای است و متکی به چند تماسی که اینجا و آنجا دارند. قطع اینترنت این تماسها را مختل کرد و دستهای اپوزیسیون را از همیشه خالیتر. خبرگزاری های خارجی هم معلوم نبود که چه میکنند. هنوز هیچکس تصویر کلی ندارد و تحلیلها بیشتر با ارجاع به عقاید و نظرات معمول هر گروه نسبت به اوضاع ایران صورت میگیرد تا بر اساس اخبار وقایع اخیر. قالب ثابت است و محتوا ناچیز.

آمریکا که اصلاً استراتژیش متمرکز است بر بالا بردن فشار اقتصادی به قصد ایجاد شورش مردمی، دچار لکنت زبان شد، نشانۀ اینکه خود راهش نیانداخته بود و غافلگیر شده بود و اگر هم طرفهایی در ایران داشت، ارتباط با آنها را از دست داده بود و نمیدانست که درست چه شده است. بی توجهی توجیه ناپذیر رسانه های غربی به این اعتراضات وسیع هم تقاعدتاً یک دلیل دارد: بی خبریشان از مواضع دولتهای غربی که نمیتوانستند به آنها خط بدهند. چون داستان ایران جدی تر از آن است که رسانه ها، به عرضۀ تحلیل هایی که در حکم موضعگیری است، اقدام کنند ـ معلوم بود دست نگه داشته اند. ابراز خشنودی آمریکا در ابتدای کار معنایی نداشت، چون با هیچ خبر و تحلیلی همراه نبود، قدری کلیات بود که مردم ایران ستمدیده اند و ما هم در کنار آنها هستیم و... حرفهایی در حد اپوزیسیون، ولی از مقام و موقع دولتی! سر آخر هم ختم شد به عرضۀ آمار حداکثری از کشته شده ها. گویا تحریکات آمریکا که در وجودشان به سختی میتوان شکی کرد، از حد پول دادن به این و آن فراتر نمیرود و همان است که همیشه در جهان سوم بوده: پول ریختن به سوراخ موش و بعد هم افتضاح و هم آوردن سر و ته قضیه در مقابل سؤالات کنگره.

و اما حکومت. حکومت در موضعی است که هم از کل وقایع، تصویری جامع داشته باشد و هم از کشته ها و زخمی ها، آمار دقیق، ولی او هم دچار لکنت زبان است. اگر نکته ای در خور توجه باشد همین است: ریشۀ این سر در گمی در کجاست؟ چرا حکومت، بر خلاف جنبش سبز که توانست سریع گفتار خویش را سامان بدهد، در اینجا وامانده؟

اول از همه حتماً غافلگیری بوده. اگر هم منتظر واکنش به بالا رفتن قیمت بنزین بوده اند، با این وسعت و این شدت نبوده اند، ولی دو هفته مهلت کافیست. دلیل دوم میتواند این باشد که واکنش نسبت به اعتراضات، فوری و منطقه ای و به تناسب شدت در هر نقطه و البته امکانات محلی و میزان سرآسیمگی نیروهای انتظامی بوده و نبود وحدت عمل، تشتت گفتار را در پی آورده است.

مهم این است که ظاهراً فکر جمع و جور کننده در کار نیست. سخن پراکنی در باب توطئۀ خارجی به راه است، ولی جواب نمیدهد. اعتراضات مردمی تر از آن بوده که بتوان به این اکتفا کرد. به هر حال اینطور به نظر میاید که حکومت نه توانسته واکنشش را نسبت به اعتراضات منظم کند و نه اطلاعات را اداره کند و نه گفتار رسمی را منظم نماید و به تته پته افتاده. معلوم است که اگر هم حکومت اطلاعات را متمرکز کرده باشد که قاعدتاً باید کرده باشد، قادر به ادارۀ آنها نیست تا گفتاری در خور موقعیت تدارک ببیند. حتی آمار رسمی و تثبیت شدۀ کشته ها هم از سوی حکومت ارائه نشده. قبول کشته شدن افراد بیگناه که شرکت در توطئه به آنها نمیچسبد، در جای خود، بیانگر هراس از واکنش مردم به تعداد آنها نیز هست.

همه میگویند که این موج اول اعتراضات بوده و موجهای دیگری در پی اش خواهد آمد. نوعی امیدواری در این حرف هست که بی پایه نیست. همه نیز مقرند که بدون رهبری و استراتژی و شعار درست و برانگیزاننده، این نوع اعتراضات به جایی نخواهد رسید که اینهم سخن درستی است. و آخر اینکه همه در جستجوی راهی هستند تا بتوانند بر موجهایی که در راه است، سوار بشوند و میدانند که برای این کار، باید سه خلائی را که ذکر شد، پر کنند. در مسابقه ای که شروع شده، دست اکثر مدعیان و بخصوص پر سر و صداها، خالی است. تازه قرار است بازی اصلی شروع شود. میدان برای گوی زدن، آماده است. دوران سرنوشت سازی در پیش داریم.

Rosa گفت...

Over 1,000 Iranians have been killed in the latest protests against the regime.

Thousands of people came to the funeral of one of the protesters that was brutally killed by the regime in Kermanshah. #IranProtests

https://twitter.com/HananyaNaftali/status/1202860226736726016

ناشناس گفت...

سلام و درود

بحث و یا راه حل مبارزات طبقات بحث و یا مبادله افکار عاشقانه دو طرف دعوا نیست!!!

بحث و یا تحلیل درست مبارزه بحث،، شرمندگی و خجالت هم نیست، در ضمن خوشبختی خود ، و دیگران هم نیست، دعوای اصلی و چاره و درد اصلی جامعه در تشخیص فرد و افراد نیست!!
بسیاری در شرایط خاصی ب مبارزه طبقاتی برای تغیر وضیعت خود به مبارزه روی میاورند، اینجا دعوت مبارزه رهبران واقعی و غیر واقعی در بحث ما جای ندارند،
رزا جان بحث جلالی و سروش یک بحث ساده و معمولی هزاران انسانی است، که خیلی ساده در یک مقطع زمانی غیر مشخص در اعتراض شرکت داشتن و با فروکش کردن حرکت اعتراضی ب خانه هاشان رفتن، اما زندگی معمولی و طاقت فرسا ادامه دارد، من و تو برای تشخیص یک سریال معمولی و ساده بحث نمیکنیم، مثالی ساده و تاریخی ۱۰۰ سال تاریخ معاصر شوروی سابق براتون توضیع خواهم داد، که این انقلاب هر چند ناقص ب کجا رسید، چه عایدی برای توده ها و یا ب طبقه کارگر داشت؟
قطعا و ب یقین هیچ دستاورد مثبت نداشت،، مردوم ایران همان مسیر تاریخی را طی میکند، مرز و غیر مرز ادبیات چپ ورشکسته را اگر بخواهیم استفاده کنیم کماکان در بهت و حیرت و در تاریکی بسر می برد،، نمیخواهم شما ها را در نا امیدی و بدون چشم انداز برای آینده ببرم، اما ما هنوز از یک انقلاب واقعی فاصله زیادی داریم، از انقلاب شوروی ۱۰۰ سال گذشت کما کان سرمایه داری دولتی با سرمایه داری جهانی وصلت عاشقانه کرد، در ایران هم بعد از ۱۰۰ سال متاسفانه باید بگویم اگر در محتوا یکسان نباشد،، ولی ب شکلهایی اتفاق خواهد افتاد ما بیشتر فقیر و بیشتر نابود خواهیم شد، الان صحبت تز رهبری و غیر رهبری نیست،
دوستان مصاحبه کننده مثل خیلی های دیگه از اوضاع واقعی حال و آینده درک درستی ندارند، بیشتر از این هم انتظاری نیست،
چگونه مبازره طبقاتی و رادیکال میشود؟؟
بارها گفته و باز هم تکرار میکنم، مردم هنوز کارد ب استخوان نرسیده لقمه نانی دارند میخورند و با درد های مختلف میمیرند، گاهی گذار وقتی بر زخم های آنها فشار میاد و برای ترمیم زخم گاهی فردی و جمعی برای مداوا روی میآورند و شکست میخورند، در فردای شکست برای جم بندی فردی و نهایتا جمعی به جم بندی شکستها صحبت میکنند، و این جم بندی تجربه تاریخی نیست،، در کجای دنیا ۵ روز آمدن مردوم آن هم بطور وسیعی پیروز شوند،
اصلا من میگم کلید می مردوم بطور آرام و مسالمت آمیز بیرون بیایند و حاکمیت هم کاری انجام ندهد این اسمش انقلاب نیست بعدش هم حاکمیت سرنگون شود، چه اتفاق اساسی روی میدهد،
واقعا تصورش خیلی ساده است مردوم در انتخابات اشتراک میکنند و در بهترین حالت در پارلمان اشتراک و نمایندگان خود را برای تداوم سرمایه و دولت ادامه خواهد داشت،

ناشناس گفت...

منظورم تجمع میلیونی بود که درست نوشته نشد
با پوزش

ناشناس گفت...

طبقه کارگر و مردوم باید آنقدر در مبارزهشرکت کنند و سرکوب شوند و ب در محلات و در کارخانه ب جم بندی جدیدی برسند رسیدن ب یک سازماندهی جدید نه علنی با قوی شدن هر روزه خود ب درجه ی از توانایی بالای در ساماندهی علنی دور از آدم فروشها و شناسایی افراد مبارز و با شوراهای واقعی خود در جامعه سرمایه داری و با پیوندهای شوراها در ابعاد وسیعی که ارگانهای سرکوب نتوانند شوراهای سازماندهی را سرکوب کنند، این حرکت و شوراهای سازماندهی خود و دیگران ربطی به انتر نت و غیره ندارد، آن موقع میشود گفت دارد انقلاب واقعی شکل میگیرد، فراموش نکنید دارد شکل میگیرد، تا پیروزی فاصله زیادی داریم،،
در اعتراضات هر روزه شرکت میکنیم ، ضربه میخوریم، ب ضیعیف بودن خود اعتراف میکنیم، و برای سازماندهی جدید روی میاوریم، برای قوی تر ویا مصمم تر شدن مبارزه ، خارج نیشنیهای و طرفداران احزاب و سازمانها اگر مردوم را دوست دارند خود را منحل کنند
اگر عاقل هستید و یا حداقل وطن دوست هستید ، خود را منحل کنید تا از خارج از کشور مردوم ایران ضربه نهورند، خود من بحث امروز و فردا نیست ۳۰ سال است که این حرف را میزنم
پیروز باشیر،
شعار خارج از کشوری ها باید این باشد کار چه باید کرد را به چه نباید کرد طریق راه کنند
درود بر شما اگر متوجه حرف من شدید

ناشناس گفت...

رزا جان
حالا ب سئوال شما جواب خواهم دادا این جواب کسانی هم در کنار تو خواهد بود!!!
ما در رابطه با هنر آدمها در قبل صحبت کرده بودیم و قیمت انسانهای خود فریب را هم بنا ب قد و قیافه گفته بودم، نشان دادن خود در این ور آب و آن طرف آب برای قریب خود نه تنها دری برای حتا تسکین نیست را چه باید نکرد، فریب فقط برای خود ضرر ندارد طرف دیگر که اصل طرف قضیه مردوم هستن ،، که بعضا تشنه آگاهی واقعی است را باید جدی گرفت، میدانید رفیق آنها دچار توهم شدند خود را نجات دهنده میدانند ، آشکارا ضد احزاب و رهبری هستند، ولی ب طرقی راه آنها هموار میکنند ،من در مواردی هشدار دادم ولی هرگز جرات بیان آنارشیست و انقلابی بودن را نکردم، علت کاملا مشخص است،نه از روی نفرت و نه از روی مرحمت سخن می گویم، آنچه میگویم درکم از اوضاع جهانی بدون کوچکترین منفعت فردی است
روزگار برای تو و دوستان واقعی تو خوش باشد!!!!

ناشناس گفت...

بعد از دستور خامنه ی برای سرکوب وحشتناک تظاهرات آن هم نوعی از کشتار که با تک تیراندازی‌های که فقط از سینه ب بالا که فقط ب مغز انسانها اصابت کند چون درسی برای دیگران باشد، این حرکت خیلی ها رو خارج از کشور شوکه کرد بخصوص لندن نشینها و لس آنجلس نشینها همه انگشتت ب دهن ماندن، فکر نمی‌کردم که رژیم انقدر قسی قلب باشند، آنها می گفتن فقط رژیم با مبارزات مدنی سرنگون میشود وگرنه اعلام مبارزه ( مسلحانه) میکردند
اره دادا عجب دنیای بی روح و بی احساس در خارج وجود دارد

Rosa گفت...

به هر حال مبارزه ی مسلحانه نمی تواند جای اعتراضات سراسری را بگیرد. اعتصابات کارگری هم بدون محافظان مسلح از کارگرانِ اعتصابی، سرکوب خواهد شد!
من مخالف چریک بازی هستم. اما همیشه طرفدار دفاع مصلحانه بودم.
این فرق داره تا چریک بازیِ نسل سابق.
به هر حال دفاع مسلحانه تنها در دفاع از مبارزاتِ مردم توجیح داره.
اگرنه داغون کن ، هر چه داغونت می کنه!
اما نه انسانی را وقتی در اسارت می افتد و دیگر از او خطری کسی را تحدید نمی کند.

ولی خودمانیم ها
این نظام جلالی یا جلیلی که دماغش را بگیری غش می کند و تو خارج نشسته و رهنمود چریک بازی و جنگ مسلحانه می دهد آیا حاضر است ریسک کرده و سفارت گیری کند؟ اینها راستش چاک دهانشان بقدر کون گشادیشان باز است.
تو دیجیتال چریک، زندگی واقعی ترسو...
به هر حال
هر انسانی طبیعتن دفاع از خود دارد. درجه ی آن هم بستگی به نیروهای امنیتی رژیم دارد. رفقای یونان اغلب سلاح دارند. تو فرانسه سلاح سرد. و هر جا بستگی به درجه ی سرکوب نیروی امنیتی دارد.
به هر حال بیشتر معترضین در ماه پیش را توی کوچه از پشت تیر زده اند، صورتهایشان اغلب متلاشی ولی پشت سرشان فقط یک سوراخ در جمجمه.
این تیربارانِ خیابانیِ معترضین، مسلمن عکس العمل طبیعی اش مسلح شدنِ معترضین در دفاع از خود خواهد بود.
اما خونه تیمی و چریک بازی و چرخ کوچک و بزرگ و بقیه ی مسخره بازی های زمانِ شاه، توحین به عقل و شعور جوانان است...
همین

ناشناس گفت...

رزا جان یادت باشه دیگه چریک بازی یا خونه تیمی تاریخ مصرفش تمام شده، نوع سازماندهی آینده نه ما میتونیم تشخیص دهیم نه میشه از الان آن بطور مشخص معلوم کرد، آنچه در آینده مبارزه مسلحانه یا قعر آمیز در دراز مدت میتواند ارتجاع را نابود کند،
رزا جان نه بزرگ و نه کوچک هیچکدام درد ما نمی خورد و هیچ کدام همدیگر را نمیچرخاند بلکه در پروسه مبارزه طبقاتی
را و حیات ازاد و عمل اجتماعی انسانها را ب رنگ آینده خواهند درخشید!!

ناشناس گفت...

توجیع و استدلال ب نظریه مسعود و پویان که ب نظر من در اون موقع انسانهای بزرگی بودند، صادق بودند که با فرخ نگهدار و غیره اصلا و یا عمرا قابل مقایسه نیست،
زمانی که این نظریه موتور کوچک و موتور بزرگ نوشته شد، باید از موتور کاملا کوچک و اژدها خفته حداقل در ظاهر شده بود باید صحبت میشد، حالا ما از این مسئله میگذریم، استدلال اون زمان دیکتاتوری مطلق بود برای شکستن جزء موجود این حرکت شد، که در ظاهر هم شده میشه ب حاکمیت مطلق ضربه زد فقط همین و بس بقیه دیگر شعار ،،،، شعاری که واقعا نمیشه حرکت کرد، نه ایکه حرکت نکنند ،حرکت کردند ولی بیش از این دیگر نمی توان تاثیری در جامعه گذاشت، بنیان گذران فدائیان و بغل از منشعب از سازمان مجاهدین و م لام نابغه بودند، بگذریم، تاریخ او زمان و جزء اون زمان این بود، اصلا قابل مقایسه نیست،
حال با جزء امروز و انتر نت ن تنها تو یا من در حوزه روشنفکری میگم و یا هیچکدام از خارج هیچ نظریه اجتماعی قابل قبول و قابل اجراء نیست
اصلان یک نظریه اجتماعی محدود بتوسط تعدادی از افراد هر چند برنامه خوبی هم باشد قابل اجراء و قابل قبول نیست چرا؟؟؟؟؟
توضیع خواهم داد ب چند دلیل مهم اولا ما کی هستیم که برای دیگران خارج گود نشستیم نظریه می نویسیم نظریه ما ب چه دردی میخورد، زندگی اجتماعی و فردی ما چه دلالتی بر زندگی جامعه ایران دارد؟ مگه ما چه می فهمیم که اونها متوجه نیستن؟؟؟؟ برای همین خاطر اگر مردوم ایران و منطقه حرکتی و یا شورشی میکنند، ما یقینا ب مضمون و خصلت طبقاتی و اجتماعی آنها متوجه نیستیم چون در کنار آنها نیستیم، چون زندگی ما و عمل اجتماعی ما از زمین تا آسمان فاصله دارد، ما فقط بطور معنوی و اگر داشتیم کمک مالی ب جماعت کمک کنیم
پیروز باشید

ناشناس گفت...

اخیرا مضاحبه ی از اقای مجتی واحدی در رابطه با تاج زاده شنیدم و پیش خودم گفتم که کسانی که مستقیم و غی مستقیم با رژیم همراه بودن و امروز دیگر ب اعتقاد گذشته اعتناء و اتکا ندارند، و به آقای تاجزاده میگوید که فریب کاری و دروغ بس است و مردوم را رها کن و بک حالی ب حال خودت کن، منظور من این از این کامنت یا نصیحت این است، که این صحبتها چه تاثیری ب جا مردوم دارد، و این حرفها چقدر می تونه مردم را از پاسیو یا بی خیالی نجات بده؟؟
چیزی که مهم و اساسی است همه و خود مجتبی هم فراموش میکنه، شعار نه اصول گرا و نه اصلاح طلب تمام شد این ماجراء، اگر بپذیریم این شعار مطرح شده، که شده،، و اگر بپذیریم که این شعار شعار همه مردوم بوده که در واقع نبوده، چون هنوز بخش از مردوم هنوز توهم ب حاکمیت و اصطلاح طلب ها دارند،
نظرم را می خواستم بگم مضمون واقعی این شعار ب طرف انقلاب نیست، ولی نقطه ی که در صحبت آقای واحدی بود برای گذر از جمهوری اسلامی کشتار عظیمی خواهیم داشت!!

Rosa گفت...

برای گذر از جمهوری اسلامی کشتار عظیمی خواهیم داشت!!

رزا: سرمایه داری یعنی مرگِ تدریجی، دیکتاتوری، تسریح مرگ!
اینکه آنان خواهان کشتار عظیم هستند هیچ شکی نیست. خوشبختانه ما در جهان گلوبال زندگی می کنیم و اینک اینهمه در برابر چشمانِ جهان صورت می گیرد و این تفاوت دارد. مثل کُشتار معدنچیانِ افریقای جنوبی2012!

https://youtu.be/EN199WpXBmU

و هم اینک کُشتار در ماهشهر و نیزارها...

هر نسل قصه ی خود را دارد. نسلِ ما کشتار دهه 60 بود و اینک جوانانِ دستِ خالی!
لااقل ما کردستان را داشتیم، بگریزیم! اینها به ترکیه و کشورهایی ورود خواهند کرد که سرمایه داری اش دریده تر است.
به هر حال آنها هم نباید دست خالی باشند (دفاع مسلحانه) درست است. چون خون بر شمشیر، پیروز نیست!
متوسط سنِ این بچه ها 20 ساله و نباید اینها هم قربانی شوند...
به هر وسیله که دستمان است باید اینهمه را در خارج رسانه ای کنیم و دیگر احظارِ سفیر و غیره را گدایی کردن و جلوی درب امنستی یا صلیب سرح! نشستن، بس است.
من دلیلی نمی بینم برای وجودِ سفارتخانه های جمهوری اسلامی در اینجا؟
اما چپی که به اسم کمونیسم یا آنارشی، برای داخل رهنمود می دهد، خود نمی خواهد هزینه بدهد و کماکان مثل اتحادیه های کارگری فقط شعار می دهد.
باید پرسید آنها با این 8 میلیون ایرانی در خارج چه کرده اند؟
در این 40 سال؟
آنارشی ها داخل جنبشهای روزمره فعالن، افرادِ سازمانهای سیاسی به جای اورکتِ سابق، کت و شلوار کرواتی ، پشتِ شانه ی شاهزاده شعارِ طبقه ی کارگر میدهند (تقوایی) و بقیه شان توی بی بی سی هر کدام لنین یا ژنرال تروتسکی!
مائویستاش برای فهم باب آواکیان رقابت می کنند!

http://enghelabenovin.blogspot.com/2019/12/blog-post.html

قاتلانی مثل توکُل علنی شده اند (قاتل در میان چریکها، نقش لنین را بازی می کند)، م. رازیِ سرمایه دار، نقش ژنرال تروتسکی!
فریبا امیرخیزی چیان چین! مائو را البته نداریم!
اشباح احاطه مان کرده اند از زباله دانی تاریخ به صحنِ زندگی آمده اند و تنها تهران با بوی بد اش دست و پنجه نرم نمی کند!
نادر فتوره چی از ده روزی می نویسد که دنیا را لرزاند!

https://twitter.com/Nfatourehchi/status/1205229488864407557

خلاصه تحلیل: روحانی خاک بر سر با غرب رو هم ریخته سر رهبر روهم کلاه گذاشته، سلبریتی ها ورزشی ها و تلویزیون‌ها هم همه چوب دو دو سر طلا هستند. تنها یک امید هست امنیتی ها و اصول‌گراها!!

رزا: توی این هیر ویر، چشمم به بلوک سیاه است!
همیشه وقتی سیاهی مانند اشباح نزدیک می شدند، می ترسیدم!
اکنون می دانم که آنان اما نه دشمن بلکه دوست:)

https://blackblockha.wordpress.com/

البته شورایی ها هم مشغول ترجمه ی پانه کوک و نقد لنین!

https://wakavisoc.org/2019/11/01/%da%a9%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c%d8%b3%d9%85-%d8%b4%d9%88%d8%b1%d8%a7%db%8c%db%8c-%da%af%d8%b1%d9%87%d8%a7%d8%b1%d8%af-%d9%87%d8%a7%d9%86-%d9%84%d9%88%d8%b2%d8%b1-%d8%a8%d8%b1%da%af%d8%b1%d8%af%d8%a7/

البته از منابع آنارشیستی!

https://www.anarchismus.at/

!!!

ناشناس گفت...

حد اقل امید درست زمانی بود که علیه می ۸ یا تظاهرات علیه بانکها جهانی، حالا مهم نیست که فقط بلک ها باشند یا کمونیستها با وجود و یا انارهیهای با وفا، آن هم تآسف که تحلیل رفت و چند سالی ازش خبری نیست، و شهر سوت و کور و بی روح شدند، و باز هم متأسفانه دری ب روی هم باز نمیکنند،، همه این چیزهای که شمردم همه و همه شهر را نه تنها غبار گرفته و و گویا حوسی برای اکسیژن تازه نیست،
امید است که همه چیزهای گفتم و نوشتم من گفتم، توهم باشد !!!

ناشناس گفت...

چی هشت

ناشناس گفت...

الان صحبت از آدم فروشها و توکل ها و کوتوله ها و تقوی ها نبست این ادم ها در مقایسه با جوانان غیور ایرانی اگر صفر نباشد ولی عددی نیست!!
از نظر عددی و جمعی همه آن در خارج در اتوبوس دو طبقه جای میگیرند، و از نظری کیفی هم خودت بهتر از من میدانی تا کنون هیچ اثری در خود هم نداشتن هر روز هم آب میروند،
صحبت اصلی فقط و فقط امید ب جوانان ایرانی است که ب دروست باید کشف شوند
درود ب شرفشان

ناشناس گفت...

تنها امید طبقه متوسط پایین و جوانان شورشی بلوک سیاه بود که بخشی از آنان و که اکتیو بودن شناسایی و التوماتوم از دولتها که مزدور سرمایه بودند، شهرهای خود را ترک و ازشان مدت زیادی از انها خبری نیست ،مهم بودن نیست، اساس حرکتی که مواقع زیاد در دلها شادی و خوشی بود، و ما خارجی های قلبان در کنار آنها برای هم وطنمان میزد مدت زیادی است که آرام گرفته، و از کار افتاده

Rosa گفت...

مدت زیادی از انها خبری نیست

رزا: بلک بلوک یک اتحاد عملی در مواقع حساس است. آنها اغلب فقط به جشن های بزرگ میروند و اگر شما هم به این جشن ها بروید، آنها را خواهید یافت:)
مثل جنبش خشمگینان!
البته صبر آنها عیوب هم هست!
فعلن توی فرانسه مشغولند ...

ناشناس گفت...

باید این حرکت را حهانی کرد که مخص یک کشور نباشد هماتطور که سوسیالیزم در کشور هرچند ان اساسا با علم و و من دراوردی بود با شکت انجامید چون سلسله مراتب و هرمی بود، با عیوب بودنشان من موافقم اساسا عجله و عجول بودن جزء خصلت های خرده بورژوایی است، که با مبارزه طبقاتی فاصله زیادی دارد،
آنچه من متوجه شدم دنبال عوض کردن دولتها نبودن و اصل قضیه را دنبال کردن که همان نابودی سرمایه داری جهانی است، مورد قبول است