۲۷ آذر، ۱۳۹۸

به گُه کشیدنِ مراسمِ روز دانشجو در ایران توسطِ توده/اکثزیتی ها و استقبالِ احزابِ کمونیست!

رزا: تا همین الان داشتم تحلیل های تخمی احزاب و گروهها رو می خوندم/می شنیدم. این بار حتی از دوکتر صالحی نیا (اخراجیِ حزبِ کمونیست کارگری- سابقن توده ای/بسیجی) هم نگذشتم، اما دریغ از یک موضعِ درست! حتی صالحی نیا برای انتقام از هم حزبی های سابقش، جایی هم  گفت : سپیده قلیان هم موافق مراسم بوده! فکر کردم پیر گوشی گرفتم! اما نه، ایشان مثل همیشه جعل کرده.
سپیده  اینجا  توییت کرد و انتقاد از این مراسمِ صدا / سیمایی رژیم. حال فکرش را بکنیم اگر صدای سپیده را نداشتیم، این جماعت اکثریتی/توده ای، دروغ هایی بس بزرگتر می گفتند.

به راستی نگاهی به فیلم های قیام آبان بیندازیم. در اغلب ویدئو ها، نه تنها لباس شخصی ها بلکه حتی نیروی انتظامی هم زیر کلاهخودش ماسکِ داروخانه ای زده، تا از طرفِ مردم شناسایی نشه! سپیده با چهره ی خودش، تازه از زندان بیرون آمده، میانِ کارگران پلاکارد بلند کرد. حال اغلبِ چپهای حزبی/سازمانیِ خارج از کشوری، استقبالِ زیادی از مراسمِ 16 آذر داشتند. از راه کارگری ها،  بهروز فراهانی حتی بدونِ ویاگرا  به ارگاسم رسید!!!
تهوع بر انگیز اینکه،  این وسط بجز حمید تقوایی (رئیسِ کمونیست کارگری) کسی نفهمید، نمایشِ دانشگاهِ امسال را، توده ای های خط امامی با اجرای حرفه ای عملیاتی کردند.
البته سوزاندنِ پرچم امریکا در مراسمِ امنِ دانشگاهی، موفقیت آمیز نبود! اینجا
توده ای/اکثریتی ها همیشه عادت دارند، خط امام ی ها پرچم امریکا بسوزاند و آنها " الله اکبر" اش را  بگویند. این وسط میکروفون را هم دستِ یک ماتیشکا دادند. پیراهن چهارخانه، کفشِ کتانی چینی، روسری گره چپی! 
احمق های دو نسل نوشتند: اینجا
حضور و حرکت شما دانشجویان در روز شانزدهم آذر در دانشگاه‌های ایران پس از حوادث خونین آبان ‌ماه نقطه عطفی در تاریخ مبارزات مردم ایران خواهد بود، که حقانیتش تا زمانی که استثمار انسان از انسان و نظام طبقاتی وجود دارد، پابرجا خواهد ماند.

رزا: بی خود نیست که هر دو نسل سوادشان درنوشتنِ مار، همان نقاشی از مار است.
بیرون از دانشگاه ملت دارند مجسمه ی خمینی  پایین می آورند، بانک میترکونند، امامزاده و حوزه ی علمیه می سوزانند، توی دانشگاه و در حاشیه ی امن برای خوشامدِ رژیم اما،  پرچم امریکا می سوزانند و  نقطه عطف  هم می شوند! 
بیچاره کارگر در مسجد و اداره ی کار و جلوی خصولتی ها می گوید: دشمن ما همینجاست، دروغ میگن امریکاست!
صیغه های رژیمی، لچک به سر هوار هوار که: حجابِ زن اجباریه، ستمگری کافیه!
یادشان رفته از مادرانشان بپرسند ،چه کسی گفت روسری و حجاب، مشکلِ زنِ کارگر نیست و مطالباتِ بورژوازی است!
مردانشان هم ولشان کنی با شعارِ فرزند کارگرانیم،
بجای مرگ بر امپریالیسِم امریکا، اینبار اما آپ تو دیت با شعارِ مرگ بر نئولیبرالیزمِ امریکا، دوباره با خواهر مری، از دیوارِ سفارت بالا خواهند رفت و اینبار از آجرهای دیوار هم نگذشته، تحفه ی لاوروف می کنند!
در حالیکه پوتین دلارهایش را می شمارد! کشور تا خرخره پیشفروشِ چین و روسیه شده ، آنها تنها امپریالیستی را که می شناسند: آمریکا!
مراسمِ دانشگاهی آنها مثل این می ماند که من توی خارج از کشور،  با فاشیستها جلویِ  مسجد، حجابِ اسلامی بسوزانم!
یا وسطِ اکسیونِ ضدفاشیستی، علیه رژیم اسلامی شعار بدهم!
یا تو رژیمِ شاه، بروم وسط دانشگاه در اعتراض به دیکتاتوریِ شاه،  عکس خمینی لگد کنم!
علیه شریعتی و چریکها و مجاهدین قطعنامه بخوانم!
صورتم را هم چفیه ببندم که مثلن مبادا بدلیلِ این شعارهای "رادیکال-انقلابی" شناسایی هم بشم!

بعله این رفقا  روزِ 16 آذر امسال، خوش درخشیدند و فرزندانِ حزبِ توده اند و بمانندِ پدرانِ توده/اکثریتی شان، در دهه ی 60 ، با سرودِ خمینی ای امام، گروه گروه به قتلگاه فرستاده خواهند شد، وقتی رژیم تاریخ مصرفشان را، باطل کند...
اما
لا اقل صورتتان را نشان می دادید، توی خاوران پیدایتان کنیم، اگر این رژیم قرار است چهل سالِ دیگر هم  بماند!

 مرتبط:
سپیده قلیان محور مقاومتی نه تنها کوچکترین صداقتی در دفاع از حقوق کارگران ندارند بلکه باید آنها را دشمن کارگران دانست. صدا و سیما در مستند طراحی سوخته‌اش اعتراضات را به ترامپ مرتبط می‌کند و اینها هم در نمایشی سوخته‌تر پرچم آمریکا را آتش می‌زنند! شما حامی کارگران هستید یا بازیگر صدا و سیما؟


مطالب دیگر: برای خواندن در منبع روی تیترها کلیک کنیم.

سیاه پوشان و ضرورت ایجاد بلوک سیاه! در اکسیون 5 دیماه 1398


مادران جانباختگان سیاسی در ایران: ۵ دی ٩٨ روز ادای احترام به کشته‌شدگان آبان است

پیکر ارشاد رحمانیان را با سری متلاشی‌شده و دست‌ و پای شکسته پیدا کردند

 جسد شکنجه شده ارشاد رحمانیان مفقود اعتراضات آبان‌ماه بر روی آب در سد گاران + عکس

جنایت بی‌سابقه تخلیه بدن اجساد جان‌باختگان اعتراضات آبان ۹۸ توسط شکنجه‌گران در زندان + فیلم مربوط به لحظه اصابت گلوله به یک جوان
بنا به خبر دردناکی که اخیرا در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است، شکنجه‌گران حکومتی اعضای داخلی بدن برخی از شهداء اعتراضات آبان‌ماه را تخلیه کرده و سپس به خانواده‌های آنها تحویل داده‌اند.
در پیوند با این خبر، پدر و مادر محسن محمد‌پور منعیات، کارگر ۱۷ ساله خرمشهری، هنگام تحویل‌گیری پیکر فرزندشان متوجه می‌شوند که جنازه او کالبد‌شکافی شده و اعضای بدن وی از داخل بدنش تخلیه شده است.

 پاسخ سبعانه رحمانی فضلی به این سئوال که چرا به سر معترضان شلیک شده: به پا هم زده‌اند!



۲۷ نظر:

ناشناس گفت...

سلام و درود

درود ب رزا گرامی که ب بنگاه زد روی خال این آدم فروشان طرفدار سرمایه داری جهانی و ب دروغ ارق امپریالیسم و لهجه اجدادی سال ۵۸ و ۵۹ دانشگاهی توده ی اکثریتی،، رزا واقعا میدونی کی اینجا کم بود سخنگوی دولت آقای ربیعی که در باره امپریالیسم جهان خوار صحبت کنه، ما باید چقدر بدبختی و بیچارگی در باره این مقوله امپریالیسم که قربانی های زیادی داده امروز بعد از ۱۰۰ سال این لنین گور ب گور این تز از کاتسکی مرتد دزدید و ب خورد چپی های ما داد تا ب نداری برسند،

Rosa گفت...

:)
اره کُلن گُه زدند...

میرم لالا
نظرتون را در مورد لینک زیر برایم بنویسید

http://rosaanarchi.blogspot.com/2019/12/5-1398.html

ناشناس گفت...

قبل از هر چیز مواردی است، که نباید ندیده گرفت، روزگاری بود که ما بدون هیچ مروری و یا غیره اگرنه و بدون مطالعه هر چیزی را می پذیرفتیم،، حالا برای یک عده قلیلی که ما جزء آن هستیم، با چشم باز و بدون نگاه هرمی و صادقانه ودر آخر بدون منافع فردی و گروهی نظرات خودمان را با هم وطنان در میان می گذاریم، بلوک سیاه یک تجربه تاریخی اجتماعی سیاسی بوده است که بنا ب شرایط محیطی در مبارزه متفاوت است، الگو برداری با هر تفکری هر چند پشتش صداقت هم باشد، ب یقین با شکست مواجه خواهد شد، شما با دقت نگاه کنید، ارگانهای سرکوب در ایران بر عکس خارج نشینها که یک نسخه کلی می پیچند کاملا متفاوت است، همانطور که خیلی ها متوجه نیستن، ارگانهای سرکوب سپاه و اطلاعات با توجه ب همگان نبودن و سلسله مراتب برای زندگی در تهران جاهای متفاوتی دارند که از هم بی اطلاع هستن چند سالی است که اطلاعاتی نخبه در میان مردوم زندگی نمیکنند، بطور جمعی و برای شناسانی این افراد خیلی سخت است

ناشناس گفت...

قبل از هر چیز مواردی است، که نباید ندیده گرفت، روزگاری بود که ما بدون هیچ مروری و یا غیره اگرنه و بدون مطالعه هر چیزی را می پذیرفتیم،، حالا برای یک عده قلیلی که ما جزء آن هستیم، با چشم باز و بدون نگاه هرمی و صادقانه ودر آخر بدون منافع فردی و گروهی نظرات خودمان را با هم وطنان در میان می گذاریم، بلوک سیاه یک تجربه تاریخی اجتماعی سیاسی بوده است که بنا ب شرایط محیطی در مبارزه متفاوت است، الگو برداری با هر تفکری هر چند پشتش صداقت هم باشد، ب یقین با شکست مواجه خواهد شد، شما با دقت نگاه کنید، ارگانهای سرکوب در ایران بر عکس خارج نشینها که یک نسخه کلی می پیچند کاملا متفاوت است، همانطور که خیلی ها متوجه نیستن، ارگانهای سرکوب سپاه و اطلاعات با توجه ب همگان نبودن و سلسله مراتب برای زندگی در تهران جاهای متفاوتی دارند که از هم بی اطلاع هستن چند سالی است که اطلاعاتی نخبه در میان مردوم زندگی نمیکنند، بطور جمعی و برای شناسانی این افراد خیلی سخت است

ناشناس گفت...

ان چیز مهمی که با تجربه رفقای بدون سلسله مراتب است، باید اشاره کنم،خیلی مهم است، رفقای بلوک یا رفقای دیگر اگر کوچکترین اشتباهی داشته باشند، ارگانهای سرکوب تجربه ۸۰ ساله دارند ۴۰ رژیم شاه که تمامی تجربه خودشون به رژیم سرکوبگر بعدی جمهوری اسلامی هدیه کردن،، مگه رژیم شاه قسم ب قران و ب شخص اول مملکت و دولتهای که مزدور سرمایهداری جهانی هستن حکومت میکردند حالا شاه رفته جایش ولایت وقیع که ب مراتب سرسپردگی ش ب مراتب بهتر از قبل بوده و در این میان نقطه اساسی ارگانهای سرکوب مورد نظر ماست، ما باید خیلی حواسمان جمع باشد کوچکترین اشتباه بزرگترین ضربه را خواهیم خورد، مهم ترین سازماندهی را ما باید در درازمدت نشانه بگیریم که بتوانیم بیشترین دستاورد را داشته باشیم، بلوک سیاه و دیگر کسانی که این استراتژی را قبول دارند بخوبی میدانند که مبارزات واقعی بدون سلسله مراتب و بدون رهبری سازشکار در این مقطع میتواند کار ساز باشد این مبارزات کاملا مخفی و با شناخت واقعی از افراد در سازماندهی جدیدی که بوجود اومده راه نفوذی را جلوگیری میکند تجربه نفوذی های اروپا و آمریکای شمالی را نباید فراموش کرد،
در آینده بیشتر صحبت خواهیم کرد

ناشناس گفت...

گستاخی و خنثی کردن و جلوگیری از جنایت وحشتناک جمهوری اسلامی یکی دیگر از کارهای که بطور کاملا مخفیانه و با نفوذ در دشمن میتواند کارساز باشد، نمونه مشخص آن ما بطور محدود سال ۵۸ و ۵۹ توانستیم ضربه های اساسی ب رژیم بزنیم، هار شدن دبیرم بودن رژیم که توانست بطور کاملا بیرحمانه چند از هموطنان را با برداشتن کلیه و قلب آنها را برای استفاده و یا برای فروش دست ب جنایت آشکار و بدون ترس را نباید فراموش کرد، تنها گذاشتن خانواده‌هایی داغ دار کار نابخشودنی است،

ناشناس گفت...

رزا جان در این روزهای پر دلهره و پراندوه از مرگ جوانان و نوجوانان کمی با این مطلب تو خندیدم.نوشتی: «از راه کارگری ها، بهروز فراهانی حتی بدونِ ویاگرا به ارگاسم رسید!!! واقعا این را عالی آمدی. ایشان اغلب عادت به غلو کردن دارند و همیشه هم در هر عملی خودشان را پیروز جا می‌زنند...
از شوخی گذشته مطلبی که نوشتی جدا قابل تامل است.

deevaar گفت...

درود بر قلم هایی که پرده های پوشالی نمایش های مضحک و انحرافی را می درند. درود بر روشنگری و شرف نگارنده

ناشناس گفت...

درود بر تو که الفبای زندگی انسانی و حیات آزاد را درک میکنی deevaar گرامی همچنین درود ب شرف تو

Rosa گفت...

ارگانهای سرکوب سپاه و اطلاعات با توجه ب همگان نبودن و سلسله مراتب برای زندگی در تهران جاهای متفاوتی دارند که از هم بی اطلاع هستن چند سالی است که اطلاعاتی نخبه در میان مردوم زندگی نمیکنند، بطور جمعی و برای شناسانی این افراد خیلی سخت است

رزا: رفیق جان
می شه گیرشان انداخت:
قاتل به صحنه جرم برمی گردد، فقط یه ضرب المثل پلیسی بود
در جمهوری عسلامی قاتل به خانه ی مقتول میره تا ازش تشکر کنن
#لیلا_واثقی

توجه توجه
آدرس جدیدمخفیگاه "#لیلا_واثقی" فرمانداری که دستور شلیک به مردم را داد
سعید آباد شهریار، خیابان چمران، انتهای کوچه حمید زندی

https://twitter.com/hashtag/%D9%84%DB%8C%D9%84%D8%A7_%D9%88%D8%A7%D8%AB%D9%82%DB%8C

شناسایی شد
>>عوامل سرکوب مردم دراعتراضات آبان ۹۸<<
مسعود صانعی موسوی ۲۶ساله
نام مستعار(حسین حاجی زاده)
شماره تماس
+989127627162
رئیس منابع انسانی پایگاه بسیج مالک اشتر،منطقه ۱۵،محله ابوذر، بزرگراه محلاتی،نبش پارک فداییان اسلام حوزه شهیدشهبازی.

https://twitter.com/carlosrivera591/status/1206897854578659338

شناسایی شد

ستوان صمد خالویی و ستوان سعید ستوده از یگان امداد کازرون این دو نفر از عاملین میدانی سرکوب مردم انقلابی کازرون می باشند

https://twitter.com/carlosrivera591/status/1206574031694127106

#شناسایی_شد
سید مجید مرتضوی
بهمراه عده دیگری از وحوش قاتل،به کرج صادر شده بودند ودردستگیری وقتل جوانان شرکت داشتند.
آدرس منزل:تهران،بلوار فردوس غرب،بلوار شقايق
وی درخیابان ۱۳شرقی دربلوارشقایق تهران دارای یک تعویض روغنی میباشد.
شماره همراه و تلگرام:
09123953420

https://twitter.com/Sanam_banooo/status/1207348667205726210

"بعد از ۲هفته عملیات و آماده‌باش به منزلمان در قم بازگشتم. ناراحتم که چرا به فیض شهادت نائل نشدم ولی خوشحالم که نظام تا ۱۰سال دیگر بیمه شد!
متن بالا را یکی از سرکوبگران نظام جمهوری اسلامی بنام #احمد_دشتلاری نوشته است. "

https://twitter.com/RADIKALISTTT/status/1207202278425399296

هادی خوانساری؛ شاعر و رئیس انجمن دوستی ایران و کوبا

https://www.picomico.com/p/2038698717776072800

درود بر استکبار پستانهایت!

Rosa گفت...

بیشرفی که به قاتل #پویابختیاری غبطه میخورد و از به قتل رساندن بانوی هموطن و مبارزمان ابراز خوشحالی میکرد توسط هموطنان و تیم #راسویاب شناسایی شد!
باشد که به سزای اعمالش برسد!
پیشاپیش دستتون طلا

https://twitter.com/10he70iam/status/1201573695174656000

دوستان در محیط توییتر خیلی مواظب باشید این شخص یکی از بازجو های من در اطلاعات سپاه نینوا گلستان بود

https://twitter.com/danyal_babayani/status/1118726579377590272

رزا:
چند نمونه گذاشتم ببینید که بچه ها فعالند و مثل سایه اینها را تعقیب می کنند. البته کُردها موفق تر بودند تا تهرانی ها تا الان:)

Rosa گفت...

مرسی deevaar جان
بچه های داخل اینها را خوب می شناسند. من هم از قدیم این «پاسداران را به سلاح سنگین مجهز کنید» را میشناسم و سر شاخ بودیم. ولی سیگنال ها را از داخل دادند.
به راستی درود به همگی شان هم سپیده که چشمشان باز است...

«از راه کارگری ها، بهروز فراهانی حتی بدونِ ویاگرا به ارگاسم رسید!!! واقعا این را عالی آمدی. ایشان اغلب عادت به غلو کردن دارند و همیشه هم در هر عملی خودشان را پیروز جا می‌زنند...

رزا: راستش فراهانی من را یاد مفسرهای فوتبال می اندازد!
حسابی روی چاوز، ائتلاف چپ یونان (سیزرا)، چپ پارلمانی اسپانیا و بقیه شرطبندی کرده بود! یکمدت بادش خوابید وقتی اینها گند زدند:)
اینکه خندیدی شاد شدم.
غم را از قلبت همیشه دور کُن. آنها هم که رفتند، برای زندگی رفتند. علیه مرگ و غم و دق...

یادم است روزی با کودکم در حلقه ی کله پوستی ها گیر کرده بودم و آنها از ناخالص شدنِ نژاد شان می گفتند! از موی مشکی و... بهشان گفتم: کله ی کچلِ شما بهتره، یا موهای سیاهِ کودکِ من؟ محلی ها خندیدند و فراریم دادند!
طنز همیشه رهایی بخش است وقتی قلبت از بی عدالتی و سرکوب و دروغ درد می گیرد، در بند باشی یادر چرخه ی تولید، و مجبور باشی خشمت را فرو بدهی تا وقتش برسد،
بخندان!
سوژه هم نبود، خودت را سوژه کن!
هنوز هم وقتی یادم می آید در اکسیونی ترمز کالاسکه را کشیدم و جلوی اکسیونِ راستها، وسط خیابان نشستم و به بقیه جمعیت مثل رزا لوگزامبورگ گفتم: رفقا! همه بنشینیم و نگذاریم رد شوند! جمعیت حدود 100 نفر بیشتر بودند و اغلب دانشجوهای سال اولی. بعد پلیس هر کاری کرد، بلند نشدم. از روی جنازه ام هم نمی گذارم رد شوید! تا یکی از بچه های ایرونی به فارسی گفت: رزا پاشو، کسی نشسته! پشتم را نگاه کردم و متاسفانه اغلب رفته بودند توی پیاده رو! بلند شدم با مُشت گره کرده گفتم: مبارزه اما ادامه دارد!
پلیس اما فکر کرد طرف شوهر است و من هم فرمانبر!

از این گاف ها البته زیاد دادم!
که به برخی شان نمی شه خندید!
مثل تو ایران با کفش روی کاناپه خوابیدن و همیشه آماده:)
مادرم می گفت: حتی تو زندان هم یک جفت دمپایی دارند بهت بدهند! پاهایت بو گرفته و قارچ می رنه!
می گفتم: خیلی ها با پوتین ماهها تو کردستان تو چادر می خوابن!
البته که وقتی بتوان به حماقتهای خود خندید، بهتر می شود حماقتهای دیگران را کشف کرد.
یک عکسی است از پاهای بلک بلوک، همه با پوتین مشکی. یکی این وسط کفش تابستانی بندی پوشیده!
اون من باید باشم:)


ناشناس گفت...

رزا جان
میدونی من از چه میترسم؟؟؟ از خودم از ، از مجازات بازجو دو نظام نمی ترسم از ایرانی میترسم که تاریخش اگر دقیق مثل شوروی سابق نباشد، ولی میدونم که آن چیزی که در رابطه تاریخ، احزاب و چگونگی جنایتی که در ایران اتفاق افتاده و خواهد افتاد مردوم ایران بعد از چندین سال در وحشت و بی حقوقی مطلق بسر برده ند ،رهبران و ارگانهای سرکوب بتوانند قصر و بدون مجازات راست رایت در آینده نزدیک در اروپا و آمریکا گذران زندگی کنند،
امیدوارم اشتباه کنم و تحلیلی غلط باشد
پیروز باشید

ناشناس گفت...

وقتی از دور ب یک نقطه نگاه میکنی چه می بینی؟؟؟
با یکی از هموطنی صحبت می کردم، ازش پرسیدم که گرانی بنزین چه تاثیری در زندگی شما داشته؟؟؟
گفت نگو و نپرس گفتم چرا گفت درآمدن حدوا ۲ ملیون است ا ملیون میره بنزین ۱ میلیون باقی مانده کرایه خانه بدم با هاش غذا بخرم پیش خانواده شرمنده هستم، گفت دادا ما زندگی نمیکنیم سگ بهتر از ما زندگی میکند، خوب نتجه چی میشه؟؟
ما وقتی از دور نگاه ب این فاجعه عمیق می نگریم چه باید بگویم و برای خل فاجعه ی که اتفاق افتاده هیچ پیشنهاد عملی نمیتوانیم ب این عزیزان بدهیم، اون قدیم ها می گفتن مرگ یک دفعه شی ین یک دفعه، ولی اونهایی در ایران زندگی میکنند دقیقا میفهمن چه چیزی اتفاق افتاده، و دراند فکر اساسی برای جارو کردن نظام اسلامی میکنند، حالا کی موفق خواهند شد، بنظر من زمانی این تصمیم نهایی زمانی است، که کاملا توهم انتخاباتی و ترس از زندان و آگاه شدن و رها کردن از همه خرافات مذهب و دین و دولتهای سلطه گر است،
اخه در کجای دنیا رهبر ها و دولتهای سلطه گر مردوم را خوشبخت کرده،
این است واقیعت ایران زمین ما!!!

ناشناس گفت...

توضیح
بعد التحریر
کامنت بالا لازم ب توضیع است که تعدادی زیادی از هم وطنان ددپر بیرون از شهر کار دارند و مجبور به استفاده ماشین شخصی هستن، بدون این امکان غیرممکن است،

Rosa گفت...

شعار «سرنگونی نئولیبرالیسم» به طور مستقیم سیاست ها و دستوراتی را نشانه گرفته که نهادهای مالی سرمایه داری جهانی [مشخصا صندوق بین المللی پول و بانک جهانی] در سه دهه گذشته به طبقات حاکمه کشورهای تحت سلطه دیکته کرده اند. رویکرد عمومی و مشترک در این سیاست ها، تشدید بهره کشی و بی حقوقی نیروی کار، کاهش هزینه های تولید و هزینه های دستگاه بوروکراتیک دولتی از طریق کاهش دستمزدها، حذف یارانه ها، کوچک کردن دولت، ایجاد «مناطق آزاد»، برقراری شرایط امن تر و قوانین منعطف تر برای فعالیت بنگاه های سرمایه داری بین المللی و تسهیل حرکت و جا به جایی سرمایه ها در بازار است.

رزا: همانجور که قول دادم. جواب ایمیلی را همینجا رسانه ای می کنم.
در مورد سوسیال دمکراسی و بهروز فرهانی (راه کارگر) که اکنون هم بی بی سی نشین هم شد (برنامه پرگار این هفته) آنان نه ضد سرمایه داری بلکه مخالف جریان نئولیبرال هستند. یعنی بخشی از سرمایه داری حاکم را نشانه رفته اند و به همین جهت با شعارهای دانشجویان در روز دانشجو بدون ویاگرا به ارگاسم رسیدند!
فاشیستها (ناسیونال سوسیالیستها-نازی ها) نیز از توطعه ی یهودیان در راس بانک جهانی و توسعه حرف می زنند و از موضع ناسیونالیستی با نئولیبرالیسم مخالف هستند. آنان یکی از ستونهای جلیقه زردها در فرانسه بودند. در مبارزه علیه سیاستهای نئولیبرالیستی بانک جهانی، هم فاشیستها هم سوسیال دمکراسی و هم خط امامی ها و توده/اکثریت (ارتجاع) در کنار هم علیه ماکرون در فرانسه و جریان دانشگاه در ایران (روز دانشجو) قرار گرفتند.
در مورد جریانات کارگری هم فاشیستهای آلمان پای ثابت روز کارگر هستند. ترامپ را هم بسیاری از کارگران رای دادند. سوسیال دمکراسی خوهان "کار" برای همه است با پرچم سرخ یا فاشیستی همه متحد اند که "هر کس که کار می کند، حق زندگی دارد!"
برعکس اینها جنبش کنترل کارگری است. نه خواهان دولت کوچک نه خواهان دولت بزرگ. نه سوبسید/نه بدون سوبسید، بلکه جامعه ای شورایی و خود گردان که در مبارزات کارگران هفت تپه هم علنی شد.
یعنی غیر سرمایه داری.
کلکتیوها و شوراها بجای دولت و خود گردانی.
و اینهمه راه ما را از فاشیستها/سوسیال دمکراتها/خط امامی هاهمان توده/اکثریت و ارتجاع جدا می کند.
ما خواهان جهانی گلوبال و همبسته هستیم و علیه سرمایه داری و مناسباتش...
این ما یعنی اوپرایستها، آنارشیستها سیتوانیستها و...
همه ی رفقای ضد سرمایه داری می دانند آنتی نئولیبرالیستها یا ارتجاع هستند از قعر تاریخ (فاشیسم/ناسیالیسم حکومتهای اسلامی...) یا نق نق زن های سوسیال دمکراسی...
جنبش ضد سرمایه داری در دانشگاه روز دانشجو روئیت نشد چون آنها زندان هستند و به جای آنها چپ خط امامی به همراهی توده/اکثریتی ها پرچه سرخ به کول و چفیه دور کله، در اوج مراسم، پرچم امریکا سوزاندند و بهروز فرهانی ها را بدون ویاگرا به اوج ارگاسم رساندند!
تقوایی تنها کسی بود که فهمید، نمایش رژیم اسلامی برای روز دانشجو جلوی خبرنگاران خارجی (کانادایی چپ) اجرا شد، متاسفانه.
متاسفانه تقوایی چون او علیه حکومت اسلامی و نه سرمایه داری است (اگرچه اسم رهبر حزب کمونیست را به دوش می کشد)
از رفقای ما تنها سپیده قلیان توئیت کرد.
بقیه هورا کشیدند و ندانستند که برای رژیم اسلامی دارند هورا می کشند...

ناشناس گفت...

اره رزا جان آدمهایکه علیه حکومت اسلامی و یا حکومتهای ایدلوژیک و دولتها هستن همیشه ریگی تو کفش دارند، نمونه مشخص اقای تقوائی و یارانش کع ب خوبی مطرح کردی، در مضمون با توده ی ها و اکثریتی ها زیاد فرق ننیکنند ، در سیاست کارگری هم شعار شواراها را می دهند دقیقا شورای مورد قبو انها است که مثل بلشویکها در خدمت خودشان باشد و در ادامه سیاستهای ضد کارگری شان با اسم( دولت کارگری سرمایهداری) واقعا ببیند اینها این بی هویتها از الان هم اسم آنها حزب کمونیست کارگری است،
رزا در رابطه کارگرانن هفت تپه هر چند همان صفتی که دادی اگر نتوانند این امر مهم را در بطن جامعه سرمایهداری بوجود بیاورند حتما شکست خواهند خودد، الان تو دیدی در روز روش با اذیت آذر فراوان ۵ سال زندان و شلاق نصیب یکی از رهبران آنها شد

Rosa گفت...

منتشر شد:

تسخیر نان: رساله‌ در دفاع علمی از اتوپیای آنارشیستی
متون کلاسیک آنارشیسم - مجموعه آثار کروپتکین -1
نوشته: پیتر کروپتکین
ترجمه: رضا اسکندری
نشر افکار
362 صفحه
چاپ اول: 1398

https://twitter.com/nashreafkar/status/1198502369736220672

برای نابودی قدرت مراجع اقتدار سرمایه‌داری... نقطة پایانی بر قتل‌عام‌هایی خواهیم گذاشت که جنگ می‌نامیم... خواهید دید که داوطلبان #صلیب_سرخ حتی بیش از امروز فعال خواهند بود. تا آنزمان باید این سازمان بزرگ را به‌عنوان نمودی از نتایج همیاری آزادانه ذکر کنیم.
#تسخیر_نان
#پیتر_کروپتکین

همانطور که #پیتر_کروپتکین نظریه‌‌پرداز #آنارشیسم در #تسخیر_نان می‌نویسد؛ تشکیل و گسترش ایده‌ #صلیب_سرخ نمایش تلاشی است که جنبش آنارشیسم نوید می‌دهد: منتظر دولت‌ها نشویم، دست یاری به هم دهیم تا سرنوشت بهتری برای بشر رقم زنیم!

Rosa گفت...

میدان‌های دید: کروپتکین و تغییر انقلابی
نویسنده: راث کینا
ترجمه‌ی هومن کاسبی
لینک برای کتاب الکترونیک ( e book )

http://s8.picofile.com/file/8367026618/%DA%A9%D8%B1%D9%88%D9%BE%D8%AA%DA%A9%DB%8C%D9%86.pdf.html

699 KB

لینک برای چاپ کتاب

http://s8.picofile.com/file/8367026642/%DA%A9%D8%B1%D9%88%D9%BE%D8%AA%DA%A9%DB%8C%D9%86_.pdf.html


کروپتکین..pdf
744 KB

Rosa گفت...

کروپتکین، خود-ارزش‌زایی و بحران مارکسیسم / هری کلیور / ترجمه‌ی هومن کاسبی

https://pecritique.com/2019/06/09/%DA%A9%D8%B1%D9%88%D9%BE%D8%AA%DA%A9%DB%8C%D9%86%D8%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%88-%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B3/

نسخه‌ی پی دی اف: Kropotkin and selfvalorization

https://pecritique.files.wordpress.com/2019/06/kropotkin-and-selfvalorization.pdf

فروپاشی دولت‌های سوسیالیستی و بحران جاری سرمایه‌داری غربی -که هر دو ناشی از مخالفت مردمی فراگیر هستند- مستلزم بازنگری آنارشیست‌ها و مارکسیست‌ها از تمام صفوف در مسئله‌ی فراروی از جامعه‌ی معاصر است. این‌گونه بازنگری باید شامل بررسی مجدد اندیشه‌ی انقلابیون پیشین و همچنین تجربیات آن‌ها در تحولات اجتماعی گذشته باشد.

در زمینه‌ی مسئله‌ی فراروی، سنت‌های آنارکو-کمونیسم و مارکسیسم وجود دارند که رویکردهای مشابه آن‌ها به پرسش بازآفرینی جامعه، احیای توجه و ملاحظه‌ی تطبیقی را ضروری می‌سازد؛ از جمله تحلیل‌های پتر کروپتکین از این‌که چه‌گونه جامعه‌ی نوین از درون شرایط مادی سرمایه‌داری به منصه‌ی ظهور خواهد رسید، و مارکسیست‌های «اتونومیست»[1] که ادعا کرده‌اند آینده را می‌توان درون فرآیندهای فعلی «خود-ارزش‌زایی»[2] طبقه‌ی کارگر یافت: تنوع تلاش‌های مستقل برای ایجاد سبک زندگی‌های جدید، و اشکال جدیدی از روابط اجتماعی. این مقاله، این دو رویکرد را مورد بررسی قرار می‌دهد، و نحوه‌ی پرداختن آن‌ها را به مسئله‌ی ساخت بدیل برای سرمایه‌داری، مقایسه و مقابله می‌کند. در نهایت با فراخوان برای کاربست این رویکردها در بحران کنونی به پایان می‌رسد....

Rosa گفت...

حزب و طبقه
نویسنده: آنتون پانه‌کوک/ ترجمه‌ی هومن کاسبی

http://problematicaa.com/party-and-class/

http://problematicaa.com/file/2019/10/%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D9%88-%D8%B7%D8%A8%D9%82%D9%87-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A8%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA%DB%8C%DA%A9%D8%A7.pdf

جنبش کارگری قدیمی در احزاب سازمان‌دهی می‌شود. اعتقاد به احزاب، دلیل اصلی ناتوانی طبقه‌ی کارگر است. بنابراین ما از تشکیل یک حزب جدید پرهیز می‌کنیم؛ نه چون تعداد ما بسیار قلیل است، بلکه به این خاطر که حزب یک سازمان با هدف رهبری و کنترل طبقه‌ی کارگر است. در مقابل، ما معتقدیم که طبقه‌ی کارگر تنها زمانی می‌تواند به پیروزی برسد که مستقلاً به مسائل خود یورش ببرد و سرنوشت خودش را تعیین کند. کارگران نباید کورکورانه شعارهای دیگران یا گروه‌های خودمان را بپذیرند، بلکه باید برای خودشان فکر کنند، دست به عمل بزنند و تصمیم بگیرند. این برداشت در تناقض شدید با سنت حزب به‌مثابه مهم‌ترین ابزار آموزش پرولتاریا قرار دارد. بنابراین بسیاری از افراد اگرچه احزاب سوسیالیست و کمونیست را قبول ندارند، اما در برابر ما مقاومت و مخالفت می‌کنند. این موضوع تا حدی به علت مفاهیم سنتی آن‌هاست؛ پس از اینکه نبرد طبقاتی را نبرد احزاب بدانیم، دشوار می‌شود که آن را صرفاً نبرد طبقه‌ی کارگر و نبرد طبقاتی در نظر بگیریم. اما این مفهوم تا حدی مبتنی بر این ایده است که حزب بااین‌حال نقشی اساسی و مهم در نبرد پرولتاریا ایفا می‌کند. بگذارید این ایده‌ی اخیر را موردبررسی دقیق‌تری قرار دهیم.

Rosa گفت...



ما پیش‌تر گفتیم که از نظر‌گاهی پرولتری، اصطلاح «حزب انقلابی» متناقض است. ما می‌توانیم این حرف را به‌صورت دیگری بیان کنیم: در اصطلاح «حزب انقلابی»، «انقلابی» همیشه به معنای انقلاب بورژوایی است. همیشه هنگامی‌که توده‌ها دولت را سرنگون می‌کنند و سپس به حزب جدیدی اجازه می‌دهند تا قدرت را در دست بگیرد، ما با انقلاب بورژوایی مواجه هستیم: جایگزینی کاست حاکم با کاست حاکم جدید. در پاریس در سال ۱۸۳۰ همین‌طور بود، زمانی که بورژوازی مالی مالکیت بر زمین را ریشه‌کن کرد و در سال ۱۸۴۸ که بورژوازی صنعتی زمام امور را به دست گرفت.

در انقلاب روسیه، بوروکراسی حزبی به‌عنوان کاست حاکم به قدرت رسید. اما در اروپای غربی و آمریکا، بورژوازی در کارخانه‌ها و بانک‌ها بسیار قدرتمندتر و مستحکم‌تر است، به‌طوری‌که بوروکراسی حزبی نمی‌تواند به این راحتی آن‌ها را کنار بزند. بورژوازی در این کشورها را تنها می‌توان با کنش مکرر و متحد توده‌ها که کارخانه‌ها را تصرف می‌کنند و سازمان‌های شورایی خود را تشکیل می‌دهند، از بین برد.

کسانی که از «احزاب انقلابی» صحبت می‌کنند، نتایج ناقص و محدودی از تاریخ می‌گیرند. هنگامی‌که احزاب سوسیالیست و کمونیست به ارگان‌های حاکمیت بورژوایی برای تداوم استثمار تبدیل شدند، این افراد پاک‌نیت صرفاً به این نتیجه رسیدند که باید بهتر عمل کنند. آن‌ها نمی‌توانند درک کنند که شکست این احزاب به دلیل تعارض بنیادین میان خود-رهایی‌بخشی طبقه‌ی کارگر از طریق قدرت خودش و آرام کردن انقلاب از طریق دسته‌ی حاکم دلسوز جدیدی است. آن‌ها فکر می‌کنند که پیشتاز انقلابی هستند زیرا توده‌ها را بی‌تفاوت و غیرفعال می‌بینند. اما توده‌ها فقط بدین خاطر غیرفعال هستند که هنوز نمی‌توانند مسیر مبارزه و اتحاد منافع طبقاتی را درک کنند، اگرچه قدرت عظیم دشمن و عظمت وظیفه‌ی خود را به شکل غریزی حس می‌کنند. همین‌که شرایط آن‌ها را مجبور به کنش کند، آن‌ها به انجام‌وظیفه‌ی خود-سازمان‌دهی و تسخیر قدرت اقتصادی سرمایه خواهند شتافت.

منبع:

https://www.marxists.org/archive/pannekoe/1936/party-class.htm

Rosa گفت...

حکومت هیچ‌کس

The Government of No One

happy yalda:)

ناشناس گفت...

Happy yaşla and yuot famileg

ناشناس گفت...

رزا جان این بار چندوم است که می نویسم و از دستم میپرد!!!

رزا حتما تو بهتر از من میدانی ظهور کمونیسم شورایی ب توسط افرادی چون پاوه کوک بوجود آمد، امام ابتدائی آن علیه کمونیسم دروغین احزاب برادر بخصوص حزب بلشویک ها بود عدم انکشاف آن را می توان در حوزه طبقات، بنان حزب و طبقه بود
همانطور که مارکس و انگلس در رابطه مبارزه طبقاتی ناکام ماندند حتا با تشکیل مانیفست حزب کمونیسم این ناکامی در سکوت طبقه کارگر مشکل صد چندان شد، تجربه تاریخی جهانی ب ما نشان داد که در صورت غایب بودن آن نیروی اجتماعی که نقش اساسی را در مبارزات طبقات دارند، نباشند هر نظریه اجتماعی هر چند انقلابی و بدون سلسله مراتب هم باشد بی فایده خواهد بود

ناشناس گفت...

پانه کوک ابتدا مشکلات بین طبقات را بخوبی مطرح میکند، بنظر من این بحث یک دیالوگ روشنفکری است، و زیاد ب بحث اصلی ما کمک نمیکند، ،
کمی روشن تر صحبت کنیم، ما اگر تعداد زیادی کارگران مبارز و پیشاهنگ هم داشته باشیم و آنها بهترین مانیفست یا نظریه اجتماعی هم تدوین کنند راهی را ب پیش نخواهند برد، امام و هدف ما تغیر واقعی نظام سرمایه داری جهانی است،
اساس بحث ما از آنجایی شروع میشود که بتوانیم یک تغیر اساسی در ابعاد وسیعی از نظام جهانی موجود است،

ناشناس گفت...

نمیدونم توانستم نظرم را ب تو و یا ب هم وطنان برسانم، هر پدیده ی در بستر مبارزه طبقاتی طولانی آبدیده و نمایان میشود، اگر بخواهیم فقط به یک اسم اکتفا کنیم زیاد مهم نیست، مثلا در مقطعی برای روشن شدن سف مبارزه اسم ها فقط حالت ظاهری را یدک میکشند، ولی اگر بخواهیم به شکل یک هدف نهایی مبارزه طبقاتی بررسی کنیم آن موقع هویت و پدیده ی بنام کمونیسم شورایی شناسنامه واقعی خودش را با نیروهای درگیر میاره، نایین و مشخص میکند آن موقع دیگر یک اسم ساده نیست، ب زبان دیگر از حوزه فرد و بنیانگذار گذر کرده و میرود که در یک حیات آزاد نقش واقعی خودش را بازی کند، ولی کمونیسم شورایی از واقیعت موجودی که ما توضیع دادیم فاصله زیاد دارد،!!