۲۴ دی، ۱۳۹۳

بازرس پرونده حمله به "شارلی ابدو" خودکشی کرد! چه کسی پشت پرده ی کُشتار کاریکاتوریستها بوده؟



خبر: افسر پلیس بازجو که عهده دار تحقیق در مورد حمله به هفته نامه "شارلی ابدو" بود، پس از مصاحبه با شماری از خانواده های قربانیان خودکشی کرد.
به گزارش شفقنا به نقل از العالم، کمیسر "هرلک فریدو" 45 ساله چند روز پیش، در دفتر محل کار خود در اداره پلیس شهر لیموژ با سلاح گرم خودکشی کرد. این موضوع از سوی اتحادیه ملی افسران پلیس مورد تایید قرار گرفته است.
به گفته رسانه های گروهی فرانسه فریدو که به عنوان معاون مدیر پلیس قضایی در واحد خدمات رسانی منطقه ای در لیموژ مشغول به کار بود به دلیل فشار کار زیاد در مدت اخیر از افسردگی و خستگی مفرط رنج می برد.
 Helric Fredou
فرانسه طی چند روز گذشته شاهد حوادث مرگباری توسط تروریستها بوده است که برجسته ترین آنها حمله به هفته نامه "شارلی ابدو" است که در نتیجه آن دوازده تن از جمله هشت نفر از کارکنان این هفته نامه کشته شدند.


رزا: هلریک فریدو 45 ساله (بدون بچه، غیر مزدوج) اولین بازپرس بوده که در همان ساعات اولیه صحنه را دیده و حتی با خانواده ی یکی از مقتولین روزنامه صحبت کرده. پس از آن او خود را در دفترش با اسلحه ی خودش میکُشد!
روزنامه های دولتی ادعا کرده اند که او دیپرس بوده و تحمل دیدن اینهمه خون و جنایت را نداشته؟! البته چون سال 2013 هم دقیقن کمیسر همین پست خودکشی کرده و این در واقع دومین خودکُشی است، احتمالن کسی نخواهد خواست که رئیس پلیس بشه تا بعدش از دیپرسیون خودکشی کنه یا خودکُشی بشه!
خوب راستش بیشتر طبیعی بود که او خودش را در دفتر روزنامه و جایی که شوک شده ، میکُشت (هاری کیری میکرد) اما او تازه چند ساعت بعد و در مرکز پلیس و در دفتر خود ش را می کُشد!
به نظرم جریان دارد پیچیده میشود. جالبتر است که اصلن جنازه ی دو برادر کواشی (قاتل ها) هم وجود نداشته باشد. مثلن با بمباران دود شده و خاکستر شده باشد!
معلوم نیست فرانسه چه خبر است. الان داشتن مقاله ی زیر را میخواندم. که آن هم بسیار جالب است. عکس زیر هم از رسانه های آلمان است از حمله به دفتر روزنامه ی شارلی ابدو.
اینطور که معلوم است برادران قاتل به هر کسی شلیک نکردند. بلکه مستقیم دنبال شارلی و سه همکارش بودند و بقیه ی دیگران احتمالن تلفات جانبی بودند. تلفات جانبی (پلیس و شاید دو نفر روزنامه نگار دیگر)  که احتمالن اعتراض کرده اند.
دو برادر قاتل در حین مخفی شدن در چاپخانه حتی یک گروگان (گویا زن بوده) هم داشته اند و او را هم نکشته اند بلکه به گفته ی پلیس تنها دو قاتل در حمله ی پلیس  کُشته شده اند.
باری، الان گویا باید دید اصلن قاتلان شارلی  (برادران کواشی) زنده اند یا مُرده! و مهم تر اینکه چه کسی پشت ماجرا بوده؟

...نمی دانیم چه کسی این عملیات حرفه ای را علیه شارلی هبدو هدایت کرده است، ولی نباید با دستپاچگی قضاوت کنیم، بلکه باید تمام فرضیات را در نظر بگیریم و بپذیریم که در این مرحله هدف این سوء قصد ایجاد اختلاف بین ما بوده و هدایت کنندگان اصلی آن به احتمال خیلی قوی واشنگتن بوده است.
 خواندن کل مقاله اینجا

برای خواندن گزارش این خودکشی بازپرس در منبع روی تیترها کلیک کنیم.

Waren die Bilder des Massakers zuviel für seine geplagte Seele?

PARIS/LIMOGES (F) - Ermittler Helric Fredou musste sich das Blutbad in der «Charlie Hebdo»-Redaktion ansehen und mit Angehörigen sprechen. Das war wohl zuviel für den Polizeichef, der ohnehin schon an Depressionen litt: Noch am selben Abend nahm er sich das Leben.
Helric Fredou war Ermittler der ersten Stunden beim «Charlie Hebdo»-Massaker. Er sah all das Blut, die Leichen, die Veletzten. Doch das war ihm offenbar zuviel. Der französische Polizeidirektor hat sich nur Stunden nach dem verheerenden Anschlägen von Paris das Leben

Das beichtet der Französische TV-Sender «France 3». Zuvor habe er sich mit Hinterbliebenen eines der Terror-Opfer getroffen, schreibt «Focus».

Alleinstehend, kinderlos, überarbeitet, depressiv

Helric Fredou erschoss sich mit seiner Dienstwaffe in der Polizeidirektion der zentralfranzösischen Ortschaft Limoges, wo ihn seine Kollegen um 1 Uhr nachts entdeckten. Fredou sei alleinstehend, kinderlos und überarbeitet gewesen. Zudem habe er an Depressionen gelitten. (ct)

Vorher soll er noch mit der Familie eines der Opfer gesprochenhaben. Dann brachte sich Kommissar Helric Fredou um. Er war mit den Ermittlungen nach dem Anschlag auf das Satiremagazin "Charlie Hebdo" in Paris betraut.
Paris, Limoges - Ein Polizist in Zentralfrankreich hat nur wenige Stunden nach dem Terroranschlag auf das französische Satiremagazin "Charlie Hebdo" Selbstmord begangen, sich mit seiner Dienstwaffe erschossen. Dies berichtete der französische Regionalsender "France 3 Limousin". Demnach war der 45 Jahre alte Helric Fredou mit Ermittlungen in dem Fall betraut. Nur kurz vor seinem Suizid soll der Kriminalist noch mit Angehörigen eines Terroropfers gesprochen haben.
Wie "France 3 Limousin" weiter berichtet, habe sich Fredou in der Nacht zum Donnerstag in seinem Büro in Limoges erschossen. Inwieweit ein unmittelbarer Zusammenhang zum Terrroanschlag in Paris besteht, ist noch nicht klar. Fredou soll nach Angaben der französischen Polizeigewerkschaft unter Depressionen gelitten haben. Vor gut einem Jahr hatte er selbst die Leiche eines Kollegen auf dem Kommissariat von Limoges entdeckt, der Suizid begangen hatte.

French police commissioner 'shot himself dead in his office after meeting relatives of a Charlie Hebdo victim'
    He had been the deputy director of the regional police since 2012
    Commissioner Fredou was said to have been 'depressed' and overworked
Helric Fredou, 45, shot himself in his office with his police-issue gun on Wednesday night in Limoges, a city in central France, according to France 3. 
Commissioner Fredou began his career as a police office in 1997 and had been the deputy director of the regional police since 2012.
Colleagues told France 3 he was 'depressed' and overworked, and said he was single and had no children.
Brothers Cherif and Said Kouachi shot 12 people dead at the Charlie Hebdo offices on Wednesday before seeking refuge in a print works.
They were killed on Friday afternoon during a shoot-out with police, as was their alleged accomplice, Amedy Coulibaly, who killed four hostages at a kosher supermarket in Paris.
France's national police union has expressed its 'sincere condolences' over Commissioner Fredou's death and said they were thinking especially of his colleagues. 
A statement the morning after the death read: 'It is with great sadness that we were informed this morning of the death of our colleague Helric Fredou, assigned as Deputy Director of the Regional Service Judicial Police in Limoges.
'On this particular day of national mourning, police commissioners are new both hit hard by the tragic death of one of their own.
'The Union of Commissioners of the National Police would like to present its most sincere condolences to the relatives of Helric.
n a statement released after his death, a spokesman for the union said: "It is with great sadness that we were informed this morning of the death of our colleague Helric Fredou, assigned as Deputy Director of the Regional Service Judicial Police in Limoges. 
"On this particular day of national mourning, police commissioners are hit hard by the tragic death of one of their own.

چه کسی سوء قصد شارلی هبدو را هدایت کرده است؟

تی یری میسان
Un 11-Septembre français ?
Qui a commandité l’attentat contre Charlie Hebdo ?
par Thierry Meyssan
در حالی که بسیاری از فرانسوی ها علیه سوء قصدی که به شارلی هبدو صورت گرفت  با اعتراض به اسلامگرائی واکنش نشان دادند  و در خیابان ها تظاهرات به راه انداختند، تی یری میسان بر این باور است که نسبت دادن چنین عملی به جهاد طلبان ناممکن است. گرچه برای او بهتر می بود که القاعده و داعش را متهم بداند، فرضیۀ دیگری را مطرح می کند که خیلی خطرناک تر به نظر می رسد.
شبکۀ بین المللی ولتر | دمشق (سوریه) | 7 ژانویه 2015
(آدرس ویدئو در یوتوب)
در این گزارش ویدئوئی،France 24   فرانس 24 ویدئو را قیچی کرده تا صحنۀ به قتل رساندن پلیس فرانسه که روی پیاده رو افتاده  دیده نشود.
7 ژانویه 2015، یک گروه کوماندوئی در پاریس به دفتر هفته نامۀ شارلی هبدو حمله کردند و در این واقعه 12 نفر از روزنامه نگاران جان خود را از دست دادند. در این رویداد چند نفر دیگر نیز زخمی شدند که وضعیت 4 نفر از آنها بسیار وخیم است.
در ویدئو می شنویم که افراد کوماندو «الله اکبر» می گویند، و سپس می شنویم که می گویند «انتقام محمد گرفته شد». یکی از طراحان شارلی هبدو کورین ری Corinne Rey که در محل حضور داشته در مشاهداتش گفته است که آنها خود را از گروه القاعده معرفی کرده اند. بسیاری از فرانسوی ها به اطلاعات بیشتری نیازی ندیدند و در نتیجه علیه سوء قصد اسلامگرا تظاهرات اعتراضی به پا کردند. ولی چنین تعبیری از واقعه و چنین فرضیه ای غیر منطقی است.
مأموریت این کوماندو با ایدئولوژی جهاد طلب ارتباطی ندارد
در واقع، معمولاً اعضا یا طرفداران اخوان المسلمین، القاعده یا داعش تنها به کشتن چند نقاش و طراح خداناباور بسنده نمی کنند، و مبتنی بر الگوئی که تا کنون در تمام موارد در مغرب و شامات به اجرا گذاشته اند، ابتدا آرشیو روزنامه را جلوی چشمانشان تخریب می کردند. از دیدگاه جهاد طلبان، نخستین وظیفۀ آنها تخریب اشیائی است که به باور آنها توهین به خدا بوده و سپس مجازات «دشمنان خدا».
به همین ترتیب، بی آن که مأموریتشان را کاملاً انجام دهند، فوراً از پلیس نگریخته و عقب نشینی نمی کنند. بر عکس مأموریتشان را در محل تماماً انجام می دادند، حتی اگر به قیمت از دست دادن جانشان تمام شود.
علاوه بر این، ویدئوها و برخی اطلاعات جمع آوری شده نزد شاهدان عینی نشان می دهد که افرادی که این گروه کوماندوئی را تشکیل می دادند حرفه ای بوده اند، به کاربرد سلاح هائی که در دست داشته اند کاملاًٌ مسلط بوده و با هوشیاری تیراندازی کرده اند و لباس هائی که به تن داشته اند، از مدل هائی نبوده که معمولاً جهاد طلبان از آن استفاده می کنند، بلکه از نوع لباس های کوماندوئی و نظامی بوده است.
به گونه ای که پلیس زخمی و نقش بر زمین شده را به قتل رساندند، یعنی فردی که هیچ خطری نمی توانست برای آنها داشته باشد نشان می دهد که مأموریت آنها «گرفتن انتقام محمد» و شوخ طبعی هفته نامۀ شارلی هبدو نیز نبوده است.
ویدئو مرتبط به صحنۀ قتل پلیس فرانسوی توسط تلویزیون فرانسه به دلیل رعایت خانوادۀ قربانی سانسور شده است (این ویدئو را می توانید در شبکۀ ولتر ببینید. سومین ویدئو در متن)
La vidéo censurée par les TV françaises
این عملیات برای دامن زدن به جنگ داخلی راه اندازی شده
چون که مهاجمان به خوبی فرانسه حرف می زده اند و به این علت که احتمالاً فرانسوی بوده اند، به ما اجازه نمی دهد نتیجه گیری کنیم که این سوء قصد بخشی از تقابل فرانسه با فرانسه بوده است. بر عکس، حرفه ای بودن کوماندو نشان می دهد که باید پدرخواندۀ آنها را بازشناسی کنیم.
این یک واکنش معمولی و طبیعی است که وقتی مورد حمله قرار می گیریم و حمله کنندگان را نیز می شناسیم،  ولی از دیدگاه فکری اشتباه است. در مورد جنایات معمولی منطقی و صحیح است، ولی وقتی به سیاست بین المللی مرتبط می شود اینگونه نتیجه گیری ها اشتباه خواهد بود.
هدایت کنندگان این سوء قصد می دانستند که با چنین حرکتی در جامعۀ فرانسوی بین مسلمانان و غیر مسلمانان شکاف ایجاد خواهند کرد. شارلی هبدو متخصص تحریکات ضد اسلامی بود و مسلمانان فرانسه به شکل مستقیم یا غیر مستقیم قربانیان شوخ طبعی های آن بودند. اگر مسلمان فرانسه این سوء قصد را محکوم کنند، که بی گمان چنین خواهند کرد، ولی برای آنها مشکل خواهد بود که با قربانیان و خوانندگان این هفته نامه هم دردی داشته باشند، یعنی وضعیتی که از سوی برخی به عنوان نوعی تبانی با جانیان تلقی خواهد شد.
به همین علت، به بجای تلقی این سوء قصد قویاً مرگبار که ظاهراً به هدف گرفتن «انتقام محمد» علیه روزنامه ای که کاریکاتور محمد را منتشر می کرد و دائماً مطالب ضد مسلمان می نوشت، منطقی تر خواهد بود که این واقعه را به عنوان پیش درآمدی برای ایجاد وضعیت جنگ داخلی تعریف کنیم.
استراتژی « برخورد تمدن » در تل آویو و واشنگتن طرح ریزی شده بود
ایدئولوژی و استراتژی اخوان المسلمین، القاعده و داعش خواهان ایجاد جنگ داخلی در «غرب» نیست، بلکه بر عکس می خواهد دو جهان را قاطعانه از غرب جدا کند. سید قطب و هیچ یک از جانشینان او برای برخورد مسلمان و غیر مسلمان در غرب فتوا صادر نکردند.
بر عکس، چنین برخوردی با استراتژی « برخورد تمدن ها» همخوانی پیدا می کند که توسط برنارد لوی  Bernard Lewisبرای شورای امنیت ملی ایالات متحده فرموله شده بود و سپس توسط ساموئل هانتینگتن برای عموم نوشته و منتشر شد و البته نه به عنوان استراتژی فتح بلکه به عنوان یک وضعیت قابل پیشبینی (1). این استراتژی «برخورد تمدن ها» برآن بود که مردم کشورهای عضو ناتو را برای برخورد احتناب ناپذیر متقاعد سازد که به شکل پیشگیری کننده در ساخت و ساز«جنگ علیه تروریسم» تبلور یافت.
در قاهره، ریاض و یا کابل نیست که از « برخورد تمدن ها » حرف می زنند، بلکه این نظریه متعلق به واشنگتن و تل آویو است.
هدایت کنندگاه این سوء قصد علیه شارلی هبدو در پی پاسخگوئی به اهداف جهاد طلبان یا طالبان نبوده اند، بلکه تحقق طرحنئومحافظه کاران یا شاهین های لیبرال را در سر می پروراندند.
رویدادهای تاریخی گذشته را فراموش نکنیم
باید بخاطر داشته باشیم که در سال های گذشته سرویس های ویژۀ ایالات متحده و ناتو :
1)در فرانسه روی تأثیرات برخی مواد مخدر روی شهروندان فرانسوی آزمایش کرده اند (2)
2) از سازمان ارتش سرّی OAS برای به قتل رساندن شارل دوگل پشتیبانی کردند(3).
3)در چندین کشور عضو ناتو زیر پرچم دروغین علیه شهروند سوء قصد راه اندازی کرده اند(4)
باید به یادداشته باشیم که از دوران تجزیۀ یوگوسلاوی، مرکز فرماندهی ایالات متحد ه استراتژی «مبارزۀ سگ ها» را به شکل تجربی در چندین کشور به کار بسته است. مبارزه سگ ها یا جنگ سگها عبارت است از کشتن اعضای جامعۀ اکثریت، سپس کشتن اعضای جامعۀ اقلیت و سپس مسئول دانستن یکی و دیگری، بر این اساس هر گروهی خود را در خطر مرگ می بیند. واشنگتن با بکار بستن همین ترفند بود که در یوگوسلاوی و اخیراً در اوکراین جنگ داخلی ایجاد کرد(5).
فرانسوی ها باید هوشیار باشند و به یاد داشته باشند که این آنها نبودند (فرانسوی ها نبودند) که موضوع ضرورت مبارزه علیه جهاد طلبان اروپائی را که از سوریه و عراق بازگشته بودند مطرح کردند. مضافاً بر این که تا امروز هیچیک از این افراد در فرانسه مرتکب هیچ سوء قصدی نشده اند، موردی که به مهدی منوش Mehdi Nemmouche مربوط می شودیک عملیات تروریستی انفرادی نبود، بلکه او مأموری بود که  می بایستی در بروکسل دو مأمور اسرائیلی را به قتل برساند(6)(7).
این واشنگتن بود که در 6 فوریه 2014 وزاری داخلی  آلمان، ایالات متحده، فرانسه (به نمایندگی مانوئل والس M. Valls) ، ایتالیا، لهستان و بریتانیا را تحریک کرد تا از موضوع بازگشت جهاد طلبان اروپائی یک موضوع سیاسی دست و پا کنند(8). پس از این گردهمآئی بود که رسانه های فرانسوی این موضوع را مطرح کردند و سپس مقامات دولتی نیز واکنش نشان دادند.
جان کری برای نخستین بار به زبان فرانسه خطاب به فرانسوی ها سخن رانی کرد. او جملۀ تروریستی علیه آزادی بیان را محکوم کرد (گر چه کشور خود بی وقفه تلویزیون هائی را که روی یوگوسلاوی، افغانستان، عراق و لیبی سایه انداخته بودند را از سال 1995 بمباران و تخریب می کرد) و از مبارزۀ مشهور علیه تاریک اندیشی یاد نمود.
نمی دانیم چه کسی این عملیات حرفه ای را علیه شارلی هبدو هدایت کرده است، ولی نباید با دستپاچگی قضاوت کنیم، بلکه باید تمام فرضیات را در نظر بگیریم و بپذیریم که در این مرحله هدف این سوء قصد ایجاد اختلاف بین ما بوده و هدایت کنندگان اصلی آن به احتمال خیلی قوی واشنگتن بوده است.
Thierry Meyssan
» border=»0″ height=»24″ width=»24″>
آدرس متن اصلی در شبکۀ ولتر
http://www.voltairenet.org/article186408.html
یادداشت ها :
[1] « La «Guerre des civilisations» », par Thierry Meyssan, Réseau Voltaire, 4 juin 2004.
[2] « Quand la CIA menait des expériences sur des cobayes français », par Hank P. Albarelli Jr., Réseau Voltaire, 16 mars 2010.
[3] « Quand le stay-behind voulait remplacer De Gaulle », par Thierry Meyssan, Réseau Voltaire, 10 septembre 2001.
[4] « Les Armées Secrètes de l’OTAN », par Daniele Ganser, éd. Demi-Lune. Disponible par chapitre sur le site du Réseau Voltaire.
[5] « Le représentant adjoint de l’ONU en Afghanistan est relevé de ses fonctions », « Washington peut-il renverser trois gouvernements à la fois ? », par Thierry Meyssan, Al-Watan (Syrie), Réseau Voltaire, 1er octobre 2009 et 23 février 2014.
[6] « L’affaire Nemmouche et les services secrets atlantistes », par Thierry Meyssan, Al-Watan (Syrie), Réseau Voltaire, 9 juin 2014.
[7] On objectera les affaires Khaled Kelkal (1995) et Mohammed Mehra (2012). Deux cas de « loups solitaires » liés à des jihadistes ; mais ni à la Syrie, ni à l’Irak. Malheureusement, tous deux furent exécutés en opération par les Forces de l’ordre de sorte qu’il est impossible de vérifier les théories officielles.
[8] « La Syrie devient «question de sécurité intérieure» aux USA et dans l’UE », Réseau Voltaire, 8 février 2014
 

هیچ نظری موجود نیست: