۲۷ آذر، ۱۳۹۳

حراج استخوانهای کارگران زندانی رژیم اسلامی در خارج. این بار شاهرخ زمانی و رضا شهابی


پروژه ی جدید مهدی کوهستانی نژاد برای استفاده ی مالی/ امکاناتی از کارگران در زندان های رژیم اسلامی
رزا: چند شب پیش با رفیقی بحث تشکل کانون مدافعان کارگری (که مخترع آن یک کارفرمای سوسیال دمکرات در ایران است به نام علیرضا ثقفی) به میان آمد و برنامه ی جدید این کانون که در صدد ایجاد "تشکل سراسری" برای کارگران ایران میباشد! یابقول کاک محمود صالحی تشکل سراسری مدافعان کارگری و یا بقول صدای امریکا "اتحادیه ی سراسری کارگران ایران....
به رفیق گفتم: چه کانونی؟ چه مدافعان کارگری! این بیانیه از طرف کارمند بنگاه "امپریالیستی" ×سولیداریتی سنتر و شخص مهدی کوهستانی نژاد (مقیم کانادا) پخش شده است! احتمالن متن آن هم کار خودش است که به آقای ثقفی در ایران منسوب کرده...
بعد هم برای اینکه گند آن در نیاید وبسایت روشنگری و آزادی بیان! فورن اسم نویسنده (مهدی کوهستانی نژاد) را برداشتند.
گفت عجب! پس اینها (کانون دفاع کارگران) که اعلام کردند شاهرخ زمانی و رضا شهابی و بقیه با کانون همکاری دارند!
گفتم این کارگران زندانی روحشان خبر ندارد که مهدی کوهستانی نژاد و شرکا چگونه با استفاده از نام فعالین کارگری در زندان در حال پر کردن جیبش با دلار امریکایی "بانو کالیندو رایس"  است!
عکس جستجوی گوگل را برایش فرستادم. که نشان میدهد نویسنده ی این بیانیه ها چه کسی میباشد.
 برای بزرگنمایی عکس روی آن کلیک کنیم.

آقای علیرضا ثقفی هم معلوم نیست از پروژه ی کوهستانی نژاد مطلع باشند. احتمالن ایشان هم قربانی جدید سولیداری سنتر است.  و امید که هر چه زودتر از خواب خرگوشی بیدار شوند.
پروژه ی سولیداریتی سنتر همان برنامه ی خرید و مزدور امریکا یی کردن سران و رهبران اتحادیه های کارگری است و در لهستان با آقای لخوالسا که رهبر اتحادیه های کارگری بود، مبارزات کارگران را علیه سیستم دیکتاتوری سوسیالیستی منحرف کرده و جهت آنرا آمریکایی. و فعلن کارگران لهستان همان حداقل امنیت شغلی را هم پس از پروژه های نئولیبرالیستی و اوامر بانک جهانی ندارند...پروژه ی ایرانی شان منصور اسانلو از سندیکای شرکت واحد بود که نگرفت...

هم اینک دیدم که آقای شاهرخ زمانی باز هم از زندان جوابشان را داده اینجا. البته اولین موضع گیری ایشان (شاهرخ زمانی)  از طرف مثلث کوهستانی- اسانلو- ثقفی در دنیای مجازی خارج از کشور مُهر بیانیه ی "بازجوی" شاهرخ زمانی خورد!
حال ایشان (شاهرخ زمانی) دوباره نوشته که او هیچ ارتباطی با کانون مدافعان حقوق کارگری و این مثلث بدنام (کوهستانی-اسانلو- ثقفی) ندارد و نامه های زندان را هم خودش نوشته و نه بازجوی ایشان...
راستش عجب مصیبتی است. کارگران ایران در حال تکه پاره شدن روحی و جسمی در زندانهای رژیم هستند و خود "مدافعان" خواندگان آنان در خارج از کشور، برای یک مشت دلار از کالیندو رایس ها  و صدای امریکا و کسب مقام، حتی حاضر به قبول نظرات کارگر زندانی هم نیستند. کانادایی ها هم لابد میگویند نماینده ی شاهرخ زمانی و رضا شهابی در زندان، مهدی کوهستانی در کانادا است!
حال خوب است که شاهرخ زمانی و رفقایش و کارگران دیگر مورد سواستفاده ی اینان، هنوز زنده اند (اگرچه در بند و زندان.) اگرنه لابد مهدی کوهستانی ها، استخوان اینان را مانند پروژه ی دادگاه  تریبونال لندن در رابطه با  کُشتار دهه ی  60 رژیم، از خاکهای خاوران بیرون کشیده و در موزه ی کارگران "شهید" در راه پروژه ی "ای تی یو سی"، " آی ال او" و سازمان جهانی کار و صدای امریکا و صدای انگلیس و... برای پول بیشتر در جیبهای گشادشان، به حراج میگذاشتند و خواهان "عدالت" در پیشگاه بانک جهانی و حکومت امریکا (و اربابان پشت پرده ی رژیم اسلامی در منطقه) برای کارگران قتل عام شده در زندانهای رژیم میشدند...
الان دیدم رضا مقدم اینجا نوشته که گویا نه تنها از نام  شاهرخ زمانی  استفاده شده و بلکه  محمد جراحی و رضا شهابی و ...را هم برای بنگاههای خیریه عضو کانون جلوه دادند! اینجا
باری رفقا، دوران کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور و حامیان مبارزان و چریکهای ضد شاه در زندان گذشت!
هر شلاق بر بدن مبارز، فعال کارگری، فعال حقوق زنان در بند و داخل زندانهای ایران، برای خارج از کشور یعنی جرینگ و جرینگ سکه و پول و امکانات و تریبونهایی مانند شهرزاد نیوز و رادیو زمانه  و "دادگاه تریبونال"  و...
پروژه ی اتحادیه سراسری توسط "مدافعان" کارگری  با پولهای امریکایی، دقیقن همان پروژه ی شهرزادنیوز و بنگاه خبری برای زنان زدن توسط فداییان اقلیت (باند توکل) است...
فریب گروههای راه "کارگری"، فدایی، اقلیت/اکثریت، زنان، بازماندگان کشتار، گفتگوهای زندان و......را نخوریم. اینها نه راه کارگر را میروند و نه فدایی هستند، فدای پول و مقام و تریبونند...
 تنها روی رفقای واقعی و مبارز خود تکیه کنیم. آنهایی که مواجب بگیر نیستند و نمیشوند و شانه به شانه ی شما برای استقلال جنبش کارگری، زنان و جوانان در کنارتان در خیابان و کارخانه و خانه های ستم، در هر محل زندگی خارج/داخل علیه سیستم سرمایه/ مردسالار مبارزه میکنند.
در خارج از کشور سالها است که باقی مانده ی گروهها مانند کرکسان گرسنه با پخش حلوای قبر کردنتان توسط رژیم اسلامی، در اینور آب در حال سینه زدن زیر پرچم دلار و تقاضای تریبون و تلویزیون و رادیوی مفتی از سیستم میباشند.
الان شما را منکر میشوند که در بند اید و زندان و ادعا میکنند که قلمتان بدست بازجو است! تا با لیست کردن اسامی تان در بنگاههای خیریه ی سیستم  سرمایه، پله های ترفیع را در سلسله مراتب قدرت، مقام و سرمایه، دوتا یکی بالا بپرند.
ننگشان باد!
پ.ن.: شخصن با اعتقادات شاهرخ زمانی (اکنون در بند رژیم اسلامی)، رضا مقدم "خارج نشین" و بسیاری از نام برده گان در متن بالا، اختلافات عمیق تفکری و در نگرش آنان به اوضاع را دارم. اما این دلیل نمیشود که از اطلاعات و افشاگری رضا مقدم استفاده نکرد و یا از دهان بند زدن به شاهرخ زمانی زندانی، توسط مزدوران خارج نشین حمایت کرد. که گویا بیانیه های شاهرخ زمانی را بازجو مینویسد!
رژیم اسلامی فعالین کارگری را در زندان به قُل و زنجیر کشیده، درست. اما نگذاریم مزدوران و مواجب بگیر سیستم در اینطرف آب نماینده و صدای آنان بشوند، در حالی که زندانی هنوز نفس میکشد و اگرچه سخت و ضعیف، اما هنوز نمرده!
قرار نیست بگذاریم که استخوانهای انسانهای "هنوز زنده" را هم در پیشگاه دادگاههای نمایشی تریبونال بین المللی سیستم سرمایه/ مردسالار به حراج در تریبون صدای امریکا گذاشته و سرود انترناسیونال دستجمعی بخوانند.
باشد که آنارشیست- فمینیست دکان این پروژه های پول ساز از مبارز مُرده/ زنده/ نیمه جان در زندان را، برای همیشه تخته کُند. چوب حراج مبارزه را بر سرشان بکوبیم!
استفاده از خاوران ها ممنوع!
استفاده از نام، حیثیت و مبارزه ی دیگران؟
ممنوع.

×سولیداریتی سنتر= مرکز همبستگی آمریکایی
 در لینک زیر تمام مطالب موجود در مورد تشکل سراسری "حامیان" حقوق کارگران ایران
توجه: مقالات و لینک فیلم تلویزیون صدای امریکا و مصاحبه ی رادیو همبستگی با محمود صالحی در زیر لیست مطالب در این لینک بالا موجود است.

کانون مدافعان حقوق کارگر
مثلث کوهستانی- اسانلو – ثقفی
شاهرخ زمانی
عکس مهدی کوهستانی نژاد
...در چنین  شرایطی کلام آقای ثقفی که زندانیان نمی توانند از زندان تماس گرفته و از مسائل اطلاع داشته باشند، به چه معناست ؟
آیا در جهت انکار مبارزه زندانیان نیست؟
آقای ثقفی برای  حفظ چه چیزی و برای کسب کدام هدف نوشته مرا انکار می کند و ان را به ماموران مرتبط می کند؟

آقایِ ثقفی، طی سالهای اخیر هزاران خبر و بیانیه و اطلاعیه از طرف زندانیان که از جمله تعدادی از انها مربوط به کارگران زندانی شناخته شده بوده و هست در بیرون از زندان منتشر شده اند و طبق فرمول شما آیا آن نوشته ها نیز توسط ماموران نوشته شده است ؟
یا فقط نوشته من که سر نخهای مثلث ضد کارگری کوهستانی- ثقفی - اسانلو را نقد و افشای می کند، مشمول چنین حکمی از جانب شما می باشد ؟
.......
آنها که خود را نماینده سیاسی طبقه کارگر می دانند، چرا از مبارزه فکری با اپورتونیسم در اشکال گوناگون سوسیال دمکرات و انحلال طلبی طفره می روند . البته تا زمانی که ما ترکیب آگاهی و تشکل طبقاتی را به ابزار سازماندهی مبارزه ی طبقاتی و جنبش انقلابی کارگران در داخل ایجاد نکنیم  و به طور قائم به ذات در خدمت منافع فرقه ای خرده بورژوایی خود بدانیم به جای سازماندهی مبارزه فکری با انحرافاتی که در اطراف جنبش کارگری هستند، به دنبال هر کس و ناکسی می گردیم که فرقه ما را تأیید کرده و یا حداقل خنثی باشد، چه سولداریته سنتری و یا سوسیال دمکراتهای راست طرفدار خمینی و اصلاح طلب امروزو ... باشند مهم این است فرقه ما را تایید کنند در ان صورت دنباله رو او می شویم ، و اگر کسی ما را تایید نکرد یا نقد کرد او را بشدت منکوب کرده نوشته و گفته های او را به ماموران امنیتی مرتبط می دانیم،
اما تمامی رفقای آگاه گر و پیشروان کارگری طرفدار رهایی طبقه کارگر بدانند هیچ زمان مثل الان برای سازماندهی مستقل طبقاتی کارگران به خاطر اولا" رشد بی سابقه اعتصابات کارگری  ثانیا" رو شدن سیاستهای جناحهای مختلف سرمایه داری ثالثا" : پیوند راه حل کلیه مسائل و مشکلات اقتصادی اجتماعی مانند بهداشت ، درمان و آموزش و تحصیلات رایگان و ... با منافع طبقه   کارگر آماده و مهیا نبوده است .
پس به دور از هر گونه فرقه گرایی و دنباله روی از جنبش خود به خودی و قبول اختلافات موجود روی ایجاد فدراسیون سراسری کارگری از طریق تمامی تشکلهای موجود و گسترش فعالیت سازمانگرانه آنها در ایجاد هیئتهای موسس برای ایجاد سندیکا و اتحادیه و ... بدین منظور دست همیاری و همکاری به هم دهیم و نگذاریم  در صورت گشایش جو انقلابی عین سال 57 طبقه کارگر ایران دنباله رو جریانات سرمایه ساختی یا در حال ساخته شدن مانند مثلث کوهستانی- اسانلو - ثقفی دوباره به شکست کشانده شود .

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

مشخص شد که شرط دعوت شدنش به کانادا عضویت در یک تشکل است که تمام اختیارش در دست آقای ثقفی باشد و دوستانش با طولانی کردن بحث ها جهت تشکیل چنین تشکلی بدون اینکه بدانند داشتند شانس دعوت شدن آقای ثقفی به کانادا را می سوزاندند، شاید دعوت کنندگان این بار به ایشان گفته اند بهتر است با عنوان نماینده و عضو تشکل سراسری دعوت شوی و در نتیجه اسانلو و دیگر طرفدارانش دارند زمینه را آماده می کنند. یا کارهای که آقای ثقفی در جلسات مشورتی کمیته پیگیری انجام می داد تا نگذارد کمیته پیگیری دو باره متشکل شود یا بیانیه سه نفره آقایان ثقفی ، دیوارگر و فرجی اللهی در رابطه با زمین گیر کردن کمیته پیگیری و یا مسافرت های آقای ثقفی  به عنوان نماینده کارگران به کانادا و دهها موضوع دیگر را می دانند که اگر کانون یا آقای ثقفی بخواهند مانوری در مورد نقد های شده بدهند ممکن است برای شان گران تمام شود،اما با وانمود کردن اینکه شاهرخ در زندان است دسترسی به اخبار ندارد و نمی تواند نقدی بنویسد بنا براین نقد فوق را به طور ضمنی به پلیس سیاسی و ماموران امنیتی جمهوری اسلامی منتصب می کنند تا از این طریق هم خود را انقلابی جا بزنند و هم اثر نقد را از بین ببرند، ما اعضا کمیته حمایت از شاهرخ زمانی اصالت نگارش آن نقد از طرف شاهرخ را تأیید می کنیم و شیوۀ شناخته شدۀ منسوب کردن هر نقد یا مخالفتی را به دشمنان و دستگاه های امنیتی را مکررا افشا می کنیم و اعلام می داریم که آقای ثقفی شخصا" و صد در صد می داند که این نوشته متعلق به خود شاهرخ است چون پیام مستقیم وی را آقای ر. د به ثقفی رسانده است.


آقای ثقفی باید بداند ایشان می توانند بگویند مدافع کارگران و طبقه کارگر است ولی ایشان خودش نه تنها کارگر نیست بلکه نه در بخش تولیدی قرار دارد و نه در بخش خدمات بلکه یک روشنفکر است و از نظر مناسبات تولیدی نیز مالک ابزار تولید است در حالی که کارگر کسی است که مالک ابزار تولید نیست،

شاهرخ زمانی در نوشته خود در رابطه با  موضوع تشکل سراسری کارگران هیچ گونه فحش یا توهنی به  کسی نکرده است بلکه در رابطه با، رابطه فکری و جایگاه اجتماعی آقای ثقفی و مسافرت های ایشان به کانادا و دعوت های که از طرف افراد شناخته شده از ایشان شده بود و اینکه کانون نمی تواند ادعا کند که مستقل از آقای ثقفی است نزدیکی گرایشی آن را به سولیداریته سنتر بر مبنای سنخیت فکری و جایگاه اجتماعی آقای ثقفی و مسافرت های آقای ثقفی بیان کرده است ، که برای اثبات چنین برداشتی دلیل و مدارکی وجود دارد. لازم به ذکر است که پیام آقای ثقفی به دوستان شاهرخ که از آنها خواسته بود به شاهرخ بگویند که نقدش را پس بگیرد،( این پیام که به دست ما نیز رسید نشان می دهد که آقای ثقفی می دانست نقد شاهرخ واقعا" از طرف خود شاهرخ است اگر آقای ثقفی به این موضوع اشراف نداشت دلیلی وجود نداشت که پیام به شاهرخ بفرستد که از دوستانت بخواه مطلب را بردارند) که در آن پیام شاهرخ زمانی را تهدید کرده بود که اگر نقد خود را پس نگیرد علیه شاهرخ زمانی اقدام خواهیم کرد،( که نقد اخیر بخشی از آن اقدام است که در تهدید هایشان گفته بودند و جالب است خود صد درصد می دانند نوشته متعلق به شاهرخ است اما ان را بطور ضمنی به ماموران منتصب می کنند ، باید گفت احسنت به کانونی که این چنین مدافع کارگر است که به خاطر منافع شخصی و ناتوانی در جواب دادن به نقد، نوشته یک کارگر را به ماموران منتصب می کند.)

شاهرخ در مقابل تهدید های آقای ثقفی توسط چند نفر از جمله آقای ر.د پیام فرستاده به ایشان که "من در مقابل به خطر افتادن منافع طبقه کارگر هر گز سکوت نمی کنم هر کسی باشد نقدش می کنم حتی اگر به قیمت جانم تمام شود
رزا: کاک محمود در کردستان نشسته و انگاری کُلن از مرحله شوت است! فریبرز رییس دانا هم گویا از کانون کناره گیری کرده...

جامعه مدنی/ جهت معرفی آقای ثقفی و کانون مدافعان
تاریخ انتشار ۱۳۹۳/۰۹/۲۲
کانون مدافعان حقوق کارگر تشکلی است که " :voa( مهدی فلاحتی برنامه ساز تلویزیون دولتی آمریکا) شاید برای اولین بار بتواند در ایران آرزوی همه فعالین کارگری را بر آورده کند مبنی بر اینکه یک تشکل اتحادیه سراسری کارگران ایران بوجود بیاید. زمینه شکل گیری این تشکل، نحوه شکل گیری و بعد فعالیتهایی که کانون مدافعان حقوق کارگر در این ده، یازده ساله فعالیت خود کرده، همه نشان می دهد که این توان بالقوه را دارد که تبدیل بشود به یک اتحادیه سراسری بالفعل."!
در زیر نامه ی شاهرخ زمانی و مطالب مرتبط
برای خواندن در منبع و یا دیدن فیلم بروی تیترها کلیک کنیم.


علیرضا ثقفی و محسن ثقفی
بهزاد سهرابی
استغفای آقای فریبرز رئیس دانا مسئول مالی کانون ( که البته دلیل استعفای خود را علنی نکرده است)
کامنت آقای  محسین ثقفی و در صفحه فیس بوک آقای محمود صالحی
Mohsen Saghafi حضرات محترم.
بازهم که دارید بر بیهودگی خود اصرار میکنید.
نه من و نه علیرضا ثقفی هیچوقت منکر رابطه خود با مهدی کوهستانی نشده ایم. مهدی رفیق ماست و این را همه عالم و آدم میدانند.
اصلا چرا باید منکر رابطه ای شد که رفیقانه و بدور از هرگونه لجانت است؟

برای خواندن ادامه ی مطالب روی اینجا کلیک کنیم.

اخبار زندانیان:


Leo Ferre's Les Anarchistes w/English subtitles
 mer30 Mehran



گفتگو با محمود صالحی و بهروز خباز، فعالان کارگری    رادیو همبستگی


سکتاریستها برعلیه تشکل سراسری تبلیغات منفی می کنند
محمود صالحی برای تمام فعالان و حامیان جنبش کارگری ایران نامی آشناست. او یکی از فعالان به نام جنبش کارگری از شهر سقز است و تاکنون بارها برای دفاع از حقوق طبقه کارگر، توسط نیروهای امنیتی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. وی علاوه بر اینکه یکی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری است، یکی از شرکت کنندگان در نشست هایی که هدف خود را "ایجاد تشکل سراسری کارگری" اعلام کرده اند هم هست. به همین خاطر کانون مدافعان حقوق کارگر با او گفتگویی انجام داده است. صالحی در این گفتگو،  درباره مسائلی که در رابطه با تشکل سراسری کارگری مطرح است، توضیحاتی داده است که می تواند بسیار راهگشا باشد. متن مشروح مصاحبه در ذیل آمده است:
.........
نتیجه بحثها و نشست های که در چند سال گذشته فیمابین فعالان کارگری صورت گرفته بود منجر به اولین نشست تعدادی از کارگران و فعالان کارگری شد که درفروردین ماه سال 1393 در شهر سقز برگزار شد و به دنبال آن یک نشست دیگر در شهر کرج  برگزارگردید. نشست سوم هم که در روز شنبه مورخ 3/8/93 در شهر سقز برگزار شد با اکثریت مطلق آرای به آن رای دادند که باید فعالیت هایمان را گسترده تر کنیم تا اینکه بتوانیم در آینده نزدیک تعداد زیادی از کارگران ایران را در نشست بعد ي همراه داشته باشیم.
محمود صالحی- تشکل سراسری کارگری
برنامه 30 نوامبرتلویزیون دریچه
توجه: در ابتدای مصاحبه صدا خوب پخش نمیشود و در ادامه کیفیت تماس تلفنی بهتر میشود.


رضا مقدم
به نقل از ستون یاد داشتها و نکته ها از سایت کارگر امروز
کانون مدافعان و ارتباط دشوار با شاهرخ زمانی در زندان

در نامه تابستان امسال (ژوئن 2014) کانون مدافعان به "ای تی یو سی" و سازمان جهانی کار آمده است: "آقایان محمدجراحی و شاهرخ زمانی هر دو در زندان هستند و نمی‌توانند به عنوان نمایندگان این نهاد در آن اجلاس شرکت کنند ... همزمان یاران دیگر کانون مدافعان حقوق کارگر آقایان رضا شهابی و بهنام ابراهیم زاده و هم چنین فعالان کارگری دیگر در شهرهای مختلف در زندان به سر می برند".

آیا محمد جراحی، شاهرخ زمانی، رضا شهابی و بهنام ابراهیم زاده اطلاع داشته اند که کانون مدافعان نامشان را بعنوان نمایندگان و یاران خود به "ای تی یو سی" و سازمان جهانی کار داده است؟
........
دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۲ ژوين ۲۰۱۴
با تشکر از دعوت ای تی یو سی برای شرکت نمایندگان کانون مدافعان حقوق کارگر در اجلاس سالانه سازمان جهانی کار لازم است که به اطلاع برسانیم به دلیل شرایط خاص موجود در کشور ،ما برای چندمین سال متوالی نتوانستیم نمایندگان خود را به آن اجلاس بفرستیم.

آقایان محمدجراحی و شاهرخ زمانی هر دو در زندان هستند و نمی‌توانند به عنوان نمایندگان این نهاد در آن اجلاس شرکت کنند. آنها به دلیل فعالیت های کارگری به زندان های طویل‌المدت محکوم شده اند. همزمان یاران دیگر کانون مدافعان حقوق کارگر آقایان رضا شهابی و بهنام ابراهیم زاده و هم چنین فعالان کارگری دیگر درشهرهای مختلف درزندان به سر می برند. آقای ابراهیم زاده پس از ماجرای بند ٣۵۰ وهجوم و سرکوب زندانیان سیاسی در اوین، هنوز ممنوع الملاقات بوده و خانواده‌ی ایشان هیچ خبری از وی ندارند. تنها به آنان گفته شده که وی تجدید محاکمه شده است.

اتحاد برای ایجاد یک تشکل سراسری یا برای تشتت یک تشکل
نقدی بر پروژه" ایجاد تشکل سراسری کارگری"
نویسندگان:
1  -رحمان ابراهیم زاده2-فتاح سلیمانی3-عباس هاشم پور4-عمرمینایی 5-فایق صابری 6-اسماعیل نیازی7-شمس اله محمدپور 8-رحمان کاردار 9-محمدعبدی پور10-حسین مرادی 11-جمیل راست خدیو12-محمدرضازاده13-کریم فاطمی 14-عباس فرج زاده 15-جهانگیر محمودویسی

- پیشنیه آقای ثقفی در نحوه برخورد با دیگر فعالین و فرقه گرائی ایشان در اتحاد عمل های کارگری بر ما پوشیده نیست ،همچنانکه خصومت ویژه ایشان با کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری هم بر مابشکل ویژه ای آشکار است. برای نمونه ایشان مدتها پیش در همان زمان که ما به اعضای سندیکای نیشکر هفت تپه کمک رسانی مینمودیم ، طی تماس هائی با اعضای سندیکای هفت تپه از آنها خواسته بودند که هیچ کمکی از "اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" دریافت نکنند. بهانه باطلشان هم این بود که ما با گروه های سیاسی ارتباط داریم. و این در حالی بود که ایشان کمک گیری از آقای مهدی کوهستانی - که دیگر همگان با ایشان و تعلقاتشان به سولیداریتی سنتر آشنائی دارند - را جایز و لازم تشخیص میدادند و به اعضای سندیکای نیشکر هفت تپه  توصیه میکردند که به پولهای آقای کوهستانی لبیک بگویند.
.........

این درست است که وضعیت امروز کانون مدافعان بمراتب وخیم تر از سابق شده و چنان است که احتیاج به توضیح زیادی ندارد .این درست است که بعد از استعفاهای متعدد اعضایشان ، این کانون که جمع شان به چند نفر تقلیل یافته ، برای احیاء خود نیاز به نیروی تازه دارند ، و چه بهتر که این نیرو از درون خود جنبش کارگری بوده و در سطح بین المللی هم شناخته شده باشد. اما این هم همه ماجرا نیست. آقای ثقفی و شرکا با این اتحاد نه فقط میخواهند یارگیری کنند و با جذب چهره شناخته شده ای در مجامع کارگری درکشورهای غربی بخود اعتبار دهد ، بلکه به یک هدف دیرینه اش در ایجاد شکاف در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ،واز این مجرابه تضعیف طیفی از چپ  جنبش کارگری نزدیکتر میشود.

بیگمان ضربه زدن به تشکلی موجود درمیان چپ جنبش کارگری یک خاصیت دیگر هم دارد. با هر ضربه ای بر این طیف میتوان راه را برای ورود نیروهای دیگر - نه فقط نیروهای راست در این جنبش بلکه حتی نیروهای ضد کارگری - به جنبش کارگری هموار کرد. کوهستانی ها و سولیداریتی ها و هر رقم از ما بهترانی در انتظار نشسته اند. 


گزارشگران:
اخیرا سه نشست بین عده ای از فعالین کارگری از یک طرف و کانون مدافعان حقوق کارگر از طرف دیگر، برگزار شده است. این نشست ها قرار است به ایجاد تشکل سراسری کارگران بیانجامد. نظر شما درباره این نشست ها و اهداف غایی آن چیست؟

جهانگیر محمود ویسی:
متاسفانه این نشست ها علاوه بر اینکه از بالای سر کارگران و بدونه حضور نمایندگان واقعی این طبقه برگزار می شوند، بلکه حتی بدون حضور فعالین موثر جنبش کارگری با افق طبقاتی کارگران دنبال می گردند وعملا نیز تعدادی نیز حتی در درون تشکل های خود کارشکنی می کنند و در درون آن تشکل ها نیز جمع گریز و تفرقه افکن بوده اند. آنها اکنون چگونه می توانند ادعای ایجاد تشکل سراسری کارگری را داشته باشند.به قول معروف، سنگ بزرگ علامت نزدن است.این حرکت با این شیوه و روش کار مطمئنن نمی تواند موجب تشکل سراسری کارگران باشد. و هم اکنون نیز دارند با این شیوه برخورد و ترکیب بندیشان، به جای اتحاد میان فعالان کارگری، تعدادی از این فعالین را به سوی جریانات راست و زرد حامی سرمایه داران می رانند.
گزارشگران:
منتقدان ایحاد تشکل سراسری کارگران در این مقطع زمانی, نوشته اند که همه نیروهای فعال و دلسوز کارگری برای ایجاد تشکل سراسری دعوت نشده اند و این نشست ها بخشی از فعالین کارگری را دربر داشته است که اغلب نیز چپ نیستند و بهمین دلیل اصالت این تلاش و آن نشست ها  را مورد سوال قرار میدهند. کدام نهادها در این مباحثات حاضر نبوده اند و چرا؟

جهانگیر محمود ویسی:
شکی در آن نیست که تشکلهای موجود و فعال و همچنین فعالین کارگری موثر کنونی و کارگران در بخش های مختلف در این جمع حضور نداشته اند،زیرا به شکل پروژه ای به این مسئله نگاه شده ،تا عنصر طبقاتی،از جمله کمیته هماهنگی  و سایر تشکلهایی همچون شرکت واحد،هفت تپه و....که  از پر سابقه ترین فعالین کارگری و کارگران در آن موجود بوده اند به آن جمع دعوت نشده و اصلاً به آن ها خبر داده نشده است. دلیل آن را می توان به آسانی فهمید زیرا همچنان که در بالا اشاره نمودم به این تشکل به صورت فورمالیته و پروژه ای نگریسته می شود تا طبقاتی و کارگری.

در روز شنبه سوم آبان ماه در شهر سقز برگزار شد
کانون مدافعان ..
۵- حاضرین در این نشست ضمن تاكید بر ضرورت پیشرفت تشكل‌های كارگری متناسب با درجه رشد و جنبش كارگری تاكید داشتند كه ایجاد تشكل سراسری كارگری در این مرحله از پیشرفت جنبش كارگری اجتناب‌ناپذیر است و این امر متكی بر نقد و بررسی عمیق از فعالیت‌های گذشته تشكل‌های كارگری است و هیچگونه تقابلی با تشكل‌های موجود كارگری ندارد.



اولین سوالی که با دیدن این نامه منتسب به یک زندانی پیش می‌آید این است که زندانیان سیاسی و کارگری در زندان گوهردشت که تبعیدگاه است و از نظر امکانات رفاهی و بهداشتی و غذایی نسبت به زندان اوین بسیار عقب مانده‌تر است، چگونه دسترسی به ماهواره‌ها و برنامه‌های صدای امریکا دارند؟ این دلیلی است که صحت نامه را زیر سوال می برد.

در این نامه آمده كه: “مصاحبه صدای آمریکا با منصور اسانلو و تعریف و تمجید از کانون مدافعان حقوق کارگر به عنوان شعبه‌ای از سولیداریته سنتر توسط صدای امریکا در شرایطی اتفاق می…..”
.........
اقای اسانلو یكی از افراد موسس كانون مدافعان حقوق كارگر در ابتدای تاسیس این كانون بودند؛ هم زمان رئیس سندیكای شركت واحد هم بوده‌اند و در آن زمان از فعالان سر شناس جنبش كارگری بودند و در سال‌هایی که حکم خود را در زندان سپری می‌کردند از حمایت همه‌ی فعالان داخلی و خارجی برخوردار بودند، همانند آقای شاهرخ زمانی و دیگر زندانیان سیاسی و کارگری. در حال حاضر ایشان هیچ رابطه‌ای با كانون ندارند و بر مبنای مصوبات كانون مدافعان حقوق كارگر، این تشکل هیچ عضو خارج از کشور ندارد.
....... علاوه بر آن، همكاری ایشان با برخی نهادهای وابسته به سرمایه‌داری با مواضع كانون كه در نوشته‌ها و بیانیه‌های آن منعكس است، در دو وجه متضاد قرار دارد. یکی دیگر از مواردی که در بسیاری از این نوشته‌ها از جمله نوشته منصوب به آقای شاهرخ زمانی آمده، وابستگی کانون به سولیداریته سنتر است.
كانون مدافعان حقوق كارگر بر اساس مصوبات خود هیچ گاه و در هیچ زمانی، هیچگونه وابستگی و كوچكترین ارتباطی با نهادهای وابسته به سرمایه‌داری نداشته است. این امر جدا از مصوبات، جزء اعتقادات اعضاء كانون است و در افشای چنین نهادهایی همیشه پیشگام بوده است. (مراجعه شود به راه آینده * شماره ٣، آذر ٨۵ که طی مقاله‌ای برای اولین بار نهاد سولیداریته سنتر و خطرات آن برای جنبش کارگری در ایران منتشر شد همین طور سایر مقالات منتشر شده در سایت کانون، مانند مقاله‌ی جنبش کارگری عراق، کنفرانس لیبراستار درترکیه و...)
کانون مدافعان حقوق كارگر هیچگاه و به هیچ عنوان هیچ گونه كمكی از خارج كشور دریافت نكرده و تمام هزینه‌های خود را با اتكاء به حق عضویت و كمك‌های اعضاء فراهم كرده و به جد اعلام می‌کند هر كس، در هر كجا، هر گونه مدركی بر خلاف آن دارد حتما موظف است رو به جنبش كارگری ارائه دهد.


کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

مشخص شد که شرط دعوت شدنش به کانادا عضویت در یک تشکل است که تمام اختیارش در دست آقای ثقفی باشد و دوستانش با طولانی کردن بحث ها جهت تشکیل چنین تشکلی بدون اینکه بدانند داشتند شانس دعوت شدن آقای ثقفی به کانادا را می سوزاندند، شاید دعوت کنندگان این بار به ایشان گفته اند بهتر است با عنوان نماینده و عضو تشکل سراسری دعوت شوی و در نتیجه اسانلو و دیگر طرفدارانش دارند زمینه را آماده می کنند. یا کارهای که آقای ثقفی در جلسات مشورتی کمیته پیگیری انجام می داد تا نگذارد کمیته پیگیری دو باره متشکل شود یا بیانیه سه نفره آقایان ثقفی ، دیوارگر و فرجی اللهی در رابطه با زمین گیر کردن کمیته پیگیری و یا مسافرت های آقای ثقفی  به عنوان نماینده کارگران به کانادا و دهها موضوع دیگر را می دانند که اگر کانون یا آقای ثقفی بخواهند مانوری در مورد نقد های شده بدهند ممکن است برای شان گران تمام شود،اما با وانمود کردن اینکه شاهرخ در زندان است دسترسی به اخبار ندارد و نمی تواند نقدی بنویسد بنا براین نقد فوق را به طور ضمنی به پلیس سیاسی و ماموران امنیتی جمهوری اسلامی منتصب می کنند تا از این طریق هم خود را انقلابی جا بزنند و هم اثر نقد را از بین ببرند، ما اعضا کمیته حمایت از شاهرخ زمانی اصالت نگارش آن نقد از طرف شاهرخ را تأیید می کنیم و شیوۀ شناخته شدۀ منسوب کردن هر نقد یا مخالفتی را به دشمنان و دستگاه های امنیتی را مکررا افشا می کنیم و اعلام می داریم که آقای ثقفی شخصا" و صد در صد می داند که این نوشته متعلق به خود شاهرخ است چون پیام مستقیم وی را آقای ر. د به ثقفی رسانده است.

آقای ثقفی باید بداند ایشان می توانند بگویند مدافع کارگران و طبقه کارگر است ولی ایشان خودش نه تنها کارگر نیست بلکه نه در بخش تولیدی قرار دارد و نه در بخش خدمات بلکه یک روشنفکر است و از نظر مناسبات تولیدی نیز مالک ابزار تولید است در حالی که کارگر کسی است که مالک ابزار تولید نیست،
شاهرخ زمانی در نوشته خود در رابطه با  موضوع تشکل سراسری کارگران هیچ گونه فحش یا توهنی به  کسی نکرده است بلکه در رابطه با، رابطه فکری و جایگاه اجتماعی آقای ثقفی و مسافرت های ایشان به کانادا و دعوت های که از طرف افراد شناخته شده از ایشان شده بود و اینکه کانون نمی تواند ادعا کند که مستقل از آقای ثقفی است نزدیکی گرایشی آن را به سولیداریته سنتر بر مبنای سنخیت فکری و جایگاه اجتماعی آقای ثقفی و مسافرت های آقای ثقفی بیان کرده است ، که برای اثبات چنین برداشتی دلیل و مدارکی وجود دارد. لازم به ذکر است که پیام آقای ثقفی به دوستان شاهرخ که از آنها خواسته بود به شاهرخ بگویند که نقدش را پس بگیرد،( این پیام که به دست ما نیز رسید نشان می دهد که آقای ثقفی می دانست نقد شاهرخ واقعا" از طرف خود شاهرخ است اگر آقای ثقفی به این موضوع اشراف نداشت دلیلی وجود نداشت که پیام به شاهرخ بفرستد که از دوستانت بخواه مطلب را بردارند) که در آن پیام شاهرخ زمانی را تهدید کرده بود که اگر نقد خود را پس نگیرد علیه شاهرخ زمانی اقدام خواهیم کرد،( که نقد اخیر بخشی از آن اقدام است که در تهدید هایشان گفته بودند و جالب است خود صد درصد می دانند نوشته متعلق به شاهرخ است اما ان را بطور ضمنی به ماموران منتصب می کنند ، باید گفت احسنت به کانونی که این چنین مدافع کارگر است که به خاطر منافع شخصی و ناتوانی در جواب دادن به نقد، نوشته یک کارگر را به ماموران منتصب می کند.)
شاهرخ در مقابل تهدید های آقای ثقفی توسط چند نفر از جمله آقای ر.د پیام فرستاده به ایشان که "من در مقابل به خطر افتادن منافع طبقه کارگر هر گز سکوت نمی کنم هر کسی باشد نقدش می کنم حتی اگر به قیمت جانم تمام شود"
دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۲ ژوين ۲۰۱۴
با تشکر از دعوت ای تی یو سی برای شرکت نمایندگان کانون مدافعان حقوق کارگر در اجلاس سالانه سازمان جهانی کار لازم است که به اطلاع برسانیم به دلیل شرایط خاص موجود در کشور ،ما برای چندمین سال متوالی نتوانستیم نمایندگان خود را به آن اجلاس بفرستیم.
آقایان محمدجراحی و شاهرخ زمانی هر دو در زندان هستند و نمی‌توانند به عنوان نمایندگان این نهاد در آن اجلاس شرکت کنند. آنها به دلیل فعالیت های کارگری به زندان های طویل‌المدت محکوم شده اند. همزمان یاران دیگر کانون مدافعان حقوق کارگر آقایان رضا شهابی و بهنام ابراهیم زاده و هم چنین فعالان کارگری دیگر درشهرهای مختلف درزندان به سر می برند. آقای ابراهیم زاده پس از ماجرای بند ٣۵۰ وهجوم و سرکوب زندانیان سیاسی در اوین، هنوز ممنوع الملاقات بوده و خانواده‌ی ایشان هیچ خبری از وی ندارند. تنها به آنان گفته شده که وی تجدید محاکمه شده است.


"کانون مدافعان حقوق کارگر" می گوید سه تن از اعضای این تشکل با  هيات  پارلمان اروپا دیدار کرده اند.
به نوشته این كانون، این دیدار به درخواست هیات پارلمان اروپا صورت گرفت و سه عضو آن در مورد وضعيت كارگران،‌ تشكل های كارگری و فعالان كارگر زندانی توضیحاتی دادند.


(علی اصغر زاده)




برآن شدم تاجواب هزل نامه شخصی با نام ( فرزادبابامیری)راپاسخ دهم،اما نه زیر چتر حمایتی کانون مدافعان یا هر نام دیگری که درراستای تشکل کارگران وزحمتکشان قدمی، قلمی،و................برداشته وخواهند داشت. این پاسخ نامه اقدام شخصی واز زخم های سال های دوراست  که بر قلب وتنم باقی مانده است.چرکین  ودردآور، هرکسی به قصد توهین ویا افترا علیه کوشندگان جنبش کارگری چه دوران گذاشته وچه امروزقلمی؛ قدمی؛ برمیدارد برخود میدانم اگر توانی باقی مانده به احترام پیش کسوتان کاری انجام دهم ،باشد که  بدهی خود را  به  حمیداشرف ها؛ارانی ها؛ گلسرخی ها؛و کلیه آنها که جانشان را در راه رهایی  طبقه  کارگران و زحمتکشان فدا کردند بدهم، هر چند که ،(هرچه بدهیم باز کم است).



تشکل سراسری، ثقفی - کوهستانی، وحدت یا خیانت؟

فرزاد بابامیری - ۷ نوامبر




٢- شایعات امنیتی ثقفی به طور گسترده ای و از جمله از طریق تلفن به سوی کارگران هفت تپه سرازیر میشد. وی حتا در تماس تلفنی به رضا شهابی نیز گفته بود

این فعالین، پول های کمونیست ها را به هفت تپه میبرند تو بهتر است بیایی از منابع بهتری پول برایشان ببریم” . که این تماس تلفنی در
بازجویی از رضا شهابی

مطرح شده و به او گفته شده است” مگر ثقفی تلفنی به تو نگفت آن پول ها از کمونیست هاست؟” مساله این نیست که بازجو چه استفاده ای از این تماس تلفنی کرده

است، مساله این است که ثقفی عامدانه این شایعات را درباره ی فعالین کارگری و اعضای کمیته هماهنگی و به صورت علنی منتشر میکرده است. در حالی که

اغلب فعالین داخل و خارج منجمله اعضای اتحاد بین الملل و اعضای نهادهای همبستگی به خوبی میدانند کمک های مالی ای که به هفت تپه انجام گرفت کاملا از

منابع کارگری و طبقاتی انجام شده است. ثقفی علیه این هر دو نهاد و تشکل در خارج کشور نیز شایعه پراکنی میکرد تا همه ی راه ها به رم(!) یعنی مهدی

کوهستانی برسد و با تخریب فعالین و تشکل های داخل و خارج تنها گزینه ی مطرح برای ارتباط و کمک مالی همان کوهستانی باقی بماند.



هیچ نظری موجود نیست: