۰۷ بهمن، ۱۳۹۳

پیروزی سیریزا در انتخابات یونان‬ سیلی محکمی بر صورت چپ ایرانی! + کوبانی آزاد شد...



رزا: داشتم شادباش های زیر را میخواندم که براستی چپ ایرانی هنوز به صندوق انتخابات امیدوار است. همان اوایل انقلاب هم دسته دسته کادرهایش را برای انتخابات مجلس رژیم اسلامی معرفی کرد، بجای سازماندهی مقاومت علیه ارتجاع خمینی. رژیم اسلامی هم تقریبن همه ی کاندیداهای چپ را سر فرصت به دار کشید و البته بر طبق قانون اساسی اش! 
این چپ الان هم در خارج کشور هر سال مشغول رای دادن است و اینک نیز با هورا کشیدن برای پیروزی چپ در یونان، دارد حنجره اش را پاره میکند! اینها کُره خر آمده الاغ خواهند رفت! با پوزش از الاغ و خر که فهمشان بیشتر است مسلمن...
یونان در آستانه ی زیر همه چیز زدن بود و از هر گوشه کناری خود گردانی. حال یک سیریزا پیدا شد، مردم را به پای صندوقهای دروغ رای گیری بکشاند. با وعده های بسیار، مردم هم 63 درصد پای صندوقها رفتند. جناب سیریزا هنوز اولین گیلاس ودکا از گلوی رفقا پایین نرفته، اعلام ائتلافش را با ناسیونالیستهای دست راستی و ضد خارجی اعلام کرد. به همین زودی و هنوز رقص همبستگی سوسیال دمکراسی شروع نشده دیپورت خارجیان از یونان شدت خواهد گرفت. سوسیالیسم + ناسیونالیسم همان سوسیال ناسیونالیسم است. البته هر دو (ناسیونالیسم و سوسیالیسم) یکی بشدت ضد خارجی و آندیگری ضد امریکایی. و این ضدیت ها همیشه باعث ائتلاف است. بیچاره آنتی فاشیست یونان که مجبور است با *پگیدا دولت بزند و حکومت کند!
*پگیدا همان دست راستی های پوپولیست هستند.که میگویند: آلمان برای آلمانی ها. خارجی، گو هووم!

عکس سیریزا سوسیالیست در کنار پانوس کامنز یک راسیست از حزب راست آنل

panos Kammenos
Das Lächeln dürfte manchen #Syriza-Fan in Deutschland inzwischen schwerer fallen (Bild via @AGOSgazetesi)
Sozialisten bilden mit Nationalisten eine Koalition.
Und heraus kommen die Nationalsozia..........


برای پایان بخشیدن به "پایان تاریخ"؟/ مهرداد درویش پور
مترجم: پروین اشرفی

سایت خبری جنبش خرداد : پیروزی چشمگیر چپ های رادیکال (‫#‏سیریزا ) تائید شد
تا این لحظه و بر اساس اخبار گوناگون اتحاد چپ رادیکال یونان ( سی ریزا ) پیروز نهائی انتخابات پارلمانی امروز ، یکشنبه ، می باشد . بر اساس همین گفته های همین منابع سریزا توانسته اکثریت مطلق آرا را نیز از آن خود کند و می تواند در تشکیل دولت آتی بی نیاز از دست زدن به ائتلاف با احزاب دیگر باشد .گفته می شود که در اعلام نهائی شمارش آرا ، سریزا بتواند تا 40 درصد آرا را به خود اختصاص بدهد . این درحالی است که حزب راستگرای حاکم ، دموکراسی نو ، در پایان تنها می تواند با 25 در صد آرا خودش را دلخوش نماید . حزب چپ یونان(سی ریزا) به رهبری»الکسی ‫#‏سیپراس» با شعار پایان دادن به » تحقیر ملی » پای در کارزار انتخاباتی نهاده است . هنوز معلوم نیست که این حزب تا به آخرش پای این شعار می ایستد و یا نه ؟ مهم اما اینست که در قرن بیست و یکم ، آنهم در یک کشور اروپائی و عضو اتحادیه اروپا ، حزبی با یک وعده انتخاباتی نامتعارف ظاهر شده است .
پایان دادن به تحقیر ملی !
Bijî Rojava!
براستی آن کدام وضعیت مشخص بود که این حزب را بسوی چنین شعاری پرتاب کرده ؟
» سلاح های کشتار جمعی » . آری درست حدس زدید . سلاح کشتار جمعی . سلاح‫#‏ترویکایمتشکل از اتحادیه اروپا ، بانک مرکزی اروپا و صندوق بین المللی پول . همان هائی که همچون اشغالگران اشغالگر وارد بحران یونان شدند و همه چیز مردم این کشور را به ویرانی کشاندند و 320 میلیارد یورو قرض روی دست شان گذاشتند و هر روز که می گذرد بر بهره بدهی ها هم افزوده می شود .
فرصت تاریخی برای اکثریت کارگران و زحمتکشان یونان فراهم آمده است . مردمی که با رای فردایشان نه فقط چهره یونان ، بلکه چهره اروپا را نیز تغییر خواهد داد .
اولین قدم برای پایان دادن به فلاکت فاجعه بار ِحاصل کارکرد سرمایه جهانی و تحقیر یک ملت لغو پرداخت بدهی 320 میلیاردی است .
پیروزی بزرگ حزب چپ این کشور را باید و می توان ، ابتدا به ساکن و بدون اما و اگر ، به این حزب تبریک گفت و  دست مردم این کشور را صمیمانه فشرد .

Bijî Rojava!
رزا: ما اما پیروزی کوبانی بر داعش را ابتدا به ساکن و بدون اما و اگر به مردم خودگردان این ناحیه از کُره ی زمین تبریک میگوییم.
اشغال کوبانی توسط داعش 134 روز طول کشید. مردم جنگ زده بتدریج در حال برگشتن هستند. جشن و پایکوبی مردم به مناسبت آزادی کوبانی در استانبول/ ترکیه توسط پلیس بشدت سرکوب شده است. در شهر وان و شهرهای کُردنشین ترکیه نیز عده ای دستگیر شده اند. پس از آزادسازی کوبانی نوبت حکومت اردوغان است که به داعشی ها پناه میدهد...
اطلاعیه به زبان انگایسی. 
#Istanbul: Polizei geht gegen #Kobane-Feier mit Tränengas & Gummigeschossen vor firatnews.com/news/guncel/ko (Bild:ANF)
 'Kobane düşmedi, Işid düştü, sıra AKP de'
YPG Statement:

YPG/YPJ (People's/Women'sDefense Units) are making further advances in Kobanê town of West Kurdistan, Rojava. At least 41 members of ISIS gangs were killed in the operations on the eastern front.
YPG Press Centre said that the ISIS attacks aiming to occupy Kobanê continued on the 133rd day, reporting that fighters of the YPG/YPJ are advancing further on the eastern front and continuing the operation to cleanse the town of the ISIS.
The Press Centre reported that YPG/YPJ carried out an operation across the eastern front last night, as a result of which they advanced 4 more streets on the line extending from the borderline to the foothills Mistenur. The statement said the ISIS gangs were inflicted severe losses and large quantities of ammunition belonging to them were seized.
At least 41 members of the gangs were killed in the operation and corpses of 14 were seized, YPG Press Centre said.
The statement noted that YPG/YPJ fighters also conducted attacks near villages east and south-east of Kobanê, destroying a vehicle with militants inside on Helinc road and one military vehicle near the village of Kîkan. The number of casualties in vehicles couldn't be ascertained, it added.


People in Istanbul mostly Kurds started celebrate after Kobane was liberated from ISIS terrorists!
Kurdish forces retake Kobane
مادران کوبانی
 

۰۳ بهمن، ۱۳۹۳

هیتلر فاشیستهای پگیدا در آلمان استعفا کرد! + فراخوان به پناهجویان

دوشنبه گذشته پلیس آلمان بدلایل امنیتی از تجمع هواداران پگیدا جلوگیری کرد.
رزا: چیزی که یورونیوز نمیگوید این است که اسلامیست ها اخطار به بمب گذاری کرده بودند و پلیس  آلمان بدلیل وجود خطر برای هواداران پگیدا اجازه ی راهپیمایی به آنان را نداده است!

 البته پگیدا اعلام از سر گرفتن راهپیمایی های هر دوشنبه را کرده و اینکه بدون لوتز باخ (هیتلر جنبش پگیدا در آلمان) نیز ادامه خواهد داد.
ما آنتی فاشیست ها همواره اعلام کردیم که جنبش پگیدا از طرف فاشیستها سازماندهی شده است. هم اینک بسیاری از رفقای ما بدلیل اکسیون علیه پگیدا به جریمه های نقدی محکوم شده اند. بسیاری از پناهجویانی مانند رفیق آرش حاضر به پرداختن جریمه ی نقدی نشده و در زندان بسر میبرند.
همزمان با آتش زدن خانه های پناهجویان در شرق و جنوب آلمان و به قتل رساندن جوان 20 ساله ی پناهجو با 20 ضربه چاقو به گردن و قفسه ی سینه اش، پناهجویان و مُهاجرین نیز صفوف خود را مُحکمتر میکنند. جنبش آنتی فاشیست در سطح جهانی مجبور است بطور شفاف صفوف مرزبندی خود را همزمان با اسلامیان مرتجع ضد زن و ضد انسان داشته باشد. دشمن دشمن ما، دوست ما نمیباشد.
در زیر اخبار آلمان و فراخوان به مبارزه روی اینجا کلیک کنیم!
برای امضای دادخواهی زنان پناهجو در شهر لایپزیگ (آلمان شرقی سابق) بزبان آلمانی، روی اینجا کلیک کنیم.

رهبر جنبش پگیدا در آلمان استعفا می کند
لوتز باخمن، رهبر جنبش ضد اسلامی آلمان، موسوم به «پگیدا»، روز چهارشنبه پس از انتشار عکسی که او در آن با ظاهر آدولف هیتلر دیده می شود، از سمت خود استعفا کرد.
به گزارش یورو نیوز، این عکس که در یک گروه شبکه اجتماعی فیسبوک منتشر شده بود، سپس در روزنامه های «بیلد» و «درسدنر مورگن پست» چاپ شد. لوتز باخمن می گوید این عکس را برای شوخی گرفته است.
همچنین آقای باخمن به دلیل اینکه پناهجویان را «کثیف» و«حیوان» توصیف کرده است از سوی دادستان شهر درسدن به دلیل تحریک به نفرت نژادی، تحت پیگرد قضایی قرار می گیرد. در این حال، حدود ده هزار تن از طرفداران گروه «پگیدا» چهارشنبه شب در شهر لایپزیک آلمان دست به راهپیمایی زدند. هواداران پگیدا هر دوشنبه در شهر درسدن تظاهرات اعتراضی برگزار می کنند اما دوشنبه گذشته پلیس آلمان بدلایل امنیتی از تجمع آنان جلوگیری کرد.
چهارشنبه شب در لایپزیک هزاران تن از مخالفان جنبش افراطی پگیدا نیز تظاهرات کرده و خواستار لغو تجمعات این گروه شدند. برای جلوگیری از وقوع درگیری بین دو گروه، صدها تن از نیروهای پلیس در شهر لایپزیک مستقر شدند.
 
خبر در روزنامه ی دولتی
Lutz Bachmann

Lutz Bachmann's Facebook profile picture has made headlines around the world and been shared thousands of times on social media

خبر از ایران:
حکم قصاص محکوم پرونده اسیدپاشی صادر شده اما هیچ پزشکی حاضر به اجرای حکم نبوده است. به گزارش بی بی سی، روز چهارشنبه، ١ بهمن (٢١ ژانویه)، قاضی دشتبان مسئول واحد اجرای احکام دادسرای ناحیه ٢٧ تهران گفت که متهم اسیدپاشی به فردی به نام داوود روشنایی و نقص عضو او به قصاص محکوم شده اما این حکم هنوز به اجرا در نیامده است. این مقام قضایی گفته است که اجرای حکم قصاص "با عمل جراحی" صورت می‌گیرد اما "هنوز پزشکی نپذیرفته که با عمل جراحی، چشم و گوش محکوم پرونده را قصاص کند و دلیل تعلل در اجرای حکم، عدم پذیرش از ناحیه پزشکان است."
آقای دشتبان گفته است که "پزشکی قانونی ناظر بر اجرای حکم است و ما نمی‌توانیم به پزشکی قانونی یا یک پزشک بگوییم 'باید' این کار را انجام دهد."
وی در عین حال افزوده است که در جلسه سرپرست دادسرای امور جنایی با پزشکی قانونی "مقرر شده تا پزشکی قانونی پس از فراهم شدن مقدمات اجرای حکم و معرفی پزشک، به ما خبر نهایی را اعلام کند." به گفته این مقام قضایی، یک بار "شرایط اجرای حکم" مهیا شد اما شاکی پرونده یک روز قبل از اجرای حکم، شرایطی را برای صرف نظر کردن از قصاص مطرح کرد اما خانواده محکوم پس از یک مهلت دو ماهه اعلام کردند که قادر به برآوردن این شرایط نیستند و فرد مصدوم بار دیگر خواستار اجرای حکم شد. در پایان این گزارش آمده است که "داوود روشنایی، قربانی حادثه اسیدپاشی به شدت خواهان اجرای حکم فرد اسیدپاش است و سخنگوی قوه قضائیه هم وعده اجرای زودهنگام این حکم را داده است." ماجرای اسیدپاشی به صورت داوود روشنایی به حدود ٩ سال قبل باز می‌گردد. دو سال پیش، خبرگزاری دانشجویان ایران - ایسنا - متن مصاحبه با قربانی این اسیدپاشی را منتشر کرد. این خبرگزاری به نقل از داوود روشنایی نوشت که در آبان سال ١٣٨٤، هنگامی که عازم پارکی در مجیدیه بود، متوجه شد که فرد آشنایی به نام "حمید - ص" او را تعقیب می‌کند و هنگامی از علت اقدامش سئوال کرد، طرف مقابل ظرف حاوی اسید را روی او پاشید. آقای روشنایی در آن مصاحبه گفت که "پزشکی قانونی اعلام کرده با تخریب صد در صد زیبایی صورت روبرو بودم علاوه بر اینکه چشم چپ و گوش راستم به کلی از بین رفته است." آقای روشنایی در گفتگو با ایسنا از دشواری‌هایی که در روند رسیدگی قضایی و اجرای حکم بروز کرده و همچنین عدم توانایی مالی برای درمان خود سخن گفته و افزوده بود که درخواست او برای دریافت کمک مالی از نهادهای دولتی و عمومی به نتیجه نرسیده است. آقای روشنایی در آن مصاحبه از مقامات قضایی خواستار اجرای حکم شده بود تا بتواند با دریافت دیه، هزینه درمانش را تامین کند.
موضوع اسیدپاشی در ماه‌های اخیر و پس از حمله افرادی به زنان در اصفهان، به طور گسترده در رسانه‌های خبری داخل و خارج ایران انعکاس یافت به خصوص اینکه برخی از منابع، این اقدام ناشی از تلاش برای مقابله با بدحجابی با انگیزه "امر به معروف و نهی از منکر" دانستند.
روز چهارشنبه، خبرگزاری ایسنا به نقل از حسین اشتری، جانشین فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی گزارش کرد که "فعلا خبری از دستگیری عامل یا عاملان اسیدپاشی اصفهان نیست."

رزا: به نظرم رژیم ایران مخصوصن و به دلیل بی عملی خود در رابطه با دستگیری بسیجیان اسیدپاش دراصفهان این خبر را رسانه ای کرده است.
اگرنه که افراد رژیم در معرکه گیری قصاص متهم به اسیدپاشی صورت آمنه بهرامی؛ همگی اینجا به صف شده بودند.
فیلم زیر قصابان اسلامی در لباس پزشکی- معرکه گیری قصاص چشم

۰۱ بهمن، ۱۳۹۳

پناهجویان زندانی در گینه ی نو (مانوس) را از تشنگی و گرسنگی می کُشند/ استرالیا

در پی شورش و اعتصاب غذای پناهجویان زندانی در گینه ی نو (مانوس) دولت استرالیا تحویل آب و غذا به کُل زندانیان را ممنوع کرده است.
Protests, hunger strikes and no running water in Australian asylum detention camp on Manus Island



عکس پیتر داتون، وزیر جدید امور مهاجرت استرالیا
رزا:  یکسال از کُشتن دو جوان 23 و 24 ساله ی ایرانی در زندان پناهجویان استرالیا در گینه ی نو میگذرد. اکنون از تاریخ 13 ژانویه بیش از 700 پناهجوی زندانی مانوس (گینه ی نو) شورش کرده و برخی از آنها با دوختن لب ها در اعتصاب غذای خشک به سر میبرند.
یک دلیل بالا گرفتن ناآرامی‌ها در حال حاضر این است که به شمار زیادی از افرادی که به‌تازگی به‌عنوان پناهنده به رسمیت شناخته ‌شده‌اند گفته شده که به زودی به کمپی دیگر در لورنگا، مرکز استان مانوس در پاپوآ گینه نو، منتقل می‌شوند که از نظر پناهندگان امنیت لازم را دارا نیست.
همزمان به دستور دولت استرالیا تحویل آب و غذا به کمپ پناهجویان در جزیره ی مانوس/ گینه نو ممنوع است. اظهارات پناهجو در آخر فیلم بالا. پناهجویانی که در اعتصاب غذا هستند با نامه ای وصیت کرده اند که در صورت مرگ از گرسنگی، اعضای بدن خود را به مردم استرالیا اهدا میکنند. اینجا

پس از اهدای اعضای بدن جوان 23 ساله (حمید کهازایی) در سال پیش اینجا
 گویا دولت استرالیا با بستن آب بروی زندان پناهجو در مانوس ( گینه ی نو)  در پی تجارت با اعضای بدن پناهجویان، تحویل آب و غذا را به بقیه ی پناهجویان که شورش کرده اند و در اعتصاب غذا نیستند، متوقف کرده است.
باری
جوانان ما بدلیل شرایط مخوف دیکتاتوری اسلامی از کشور فراری هستند، 
حیف این قلبهای جوان که در پیکر کفتار بتپد.
اعتصاب غذا را متوقف کنید.
گارد زندان را خلع سلاح کنید.
درهای زندان را از جا بر کنید.
یک روز در آزادی زنده بودن، 
بهتر است از سالها زیر چکمه ی زندانبانان.

  Hamid Kehazaei
عکس زیرحمید کهازایی (24 ساله) که بر اثر عفونت پا و سرایت آن به تمام بدنش فوت کرد.
حمید خزائی در ابتدا به عفونت ساده‌ی پا دچار شد. اما عفونت به همه بدن او سرایت کرد و باعث مرگش شد. فعالان حقوق پناهجویان می‌گویند به خزائی در زمان لازم خدمات پزشکی ارائه نشد.

Reza Berati
رضا براتی، پناهجوی 23 ساله که در  پاپوآ گینه نو، زیر مشت و لگد پلیس استرالیا به قتل رسید.
پارلمان استرالیا دولت را مسئول مرگ پناهجوی ایرانی دانست

در جریان این درگیری یکی از پناهجویان از پشت سر مورد حمله یکی از ماموران امنیتی قرار می‌گیرد. این مامور گردن پناهجو را می‌گیرد و شکافی افقی به طول ۱۰ تا ۱۲ سانتیمتر در گلوی او ایجاد می‌شود.
این پناهجو زنده می‌ماند اما به گفته سخنگوی کمیته مستقل تحقیق، او بسیار شانس داشته که توانسته جان سالم به در برد. دو پناهجوی دیگر نیز به شدت مجروح شده‌اند؛ یکی از آن‌ها بینایی چشم راستش را از دست داده و دیگری مورد اصابت گلوله قرار گرفته است.

برای اطلاع بیشتر (مقاله، فیلم) در همین بلاگ روی اینجا کلیک کنیم.

موزیک ویدئو پناهنده ها در ناورو و جزیره مانوس
فیلم 30 دقیقه ای از پشت پرده ی زندان مانوس
Manus and Nauru: The Inside Story

CloseManus and Nauru


۲۶ دی، ۱۳۹۳

حق کُفر گویی! توهین به مُقدسات؟ آری

رزا: بحث انحرافی که این روزها علیه شارلی و هفته نامه اش در جریان است که گویا او زیاده روی کرده است که به مُقدسات اسلامی ها " توده ی مُسلمان" توهین کرده و خود بخشن گور خود و همکارانش را کنده است. این یک بحث انحرافی است.
حق کُفر گویی همان حق آزادی بیان است.

این توهین به مُقدسات را البته نباید محدود به مذاهب "ابراهیمی" دید. در زمانهای دیکتاتوری، توهین به رهبر (استالین/ هیتلر، خمینی و خامنه ای...) نیز مجازات دارد. اکنون در اروپا بدلیل خطر ترور بدست بنیادگرایان مذهبی، اغلب رهبران سیاسی اپوزیسیون و پوزیسیون در صدد هستند که حق توهین به مقدسات را با توجیح اینکه به حساسیت مُسلمانان دامن زده و جو خشونت ایجاد میکند، را دوباره پس گرفته و غیر قانونی کنند.
به نظرم به هر دلیل یا توجیحی نباید گذاشت که این حق از ما گرفته شود.
داشتن حجاب مثلن. آزادی پوشش این حق را در عمل باید به زنان بدهد که هر چه میخواهند بپوشند. و ما هم باید آزاد باشیم در هر شکل (نوشته، کاریکاتور و...) این نوع پوشش را انتقاد کنیم. و یا بی حجابی را. و اینگونه بحث را میان مردم ببریم.
شکاندن تابوهای هر جامعه مُهم است. برای اینکه باعث حق اقلیت در دراز مُدت میشود. مانند اعلام به همجنسگرایی افراد (سیاستمداران، مدیران شرکتها و...) که امروزه دارد معمول میشود.
ما نمیتوانیم چیزی را مقدس کنیم یا با توجیح مُقدس بودنش برای مهاجرین، زحمتکشان، طبقه ی کارگر و... خط قرمزی برای حق کُفر گویی بگذاریم. چپ در سطح جهانی دین اسلام را دین اقلیت مُهاجر و "تحت ستم" میداند. در ایران نیز چپ ایرانی داشتن حجاب را برای زنان نسخه مینوشت و با ادعای "فرهنگ زنان کارگر"، خط قرمز میگذاشت.
رفقای "شیک" بدلیل فشار گروهها بتدریج مُحجبه شدند.
این روزها لیبرالها پرچم آزادی کُفر گویی را بلند کرده اند و "چپ" بطور جهانی در حال عقب نشینی و قایم شدن پٌشت "فرهنگ توده ها، کارگران، مسلمانان مُهاجر..." میباشد.
آنها میگویند نباید افکار عمومی را متشنج کرد...
زنان ایرانی در همان ابتدای انقلاب اسلامی ایران علیه حجاب به خیابان رفته و اعتراض کردند. آنها تنها بودند. اغلب چپ ها بدلیل بی اهمیت بودن موضوع و "متشنج کردن جو توسط زنان" و ضد انقلابی دیدن این حرکت، از این اکسیون زنان فاصله گرفتند.
بعد ها نیز چپ ایران گروه گروه تیرباران شدند.
ما برای آنان اشکی نمیریزیم!
آنان خود گور خود را کندند!
اینک نیز اعلام میکنیم: حق کُفر گویی یکی از مطالبات جنبش آزادیخواهانه در خاورمیانه است. در اروپا و جهان "اول" این حق بدلیل مبارزات مردم علیه کلیسا/کنیسا وجود دارد. اینروزها اما به بهانه ی خشمگین شدن اقلیت مسلمان و ترس از ارتش مسلح داعش و القاعده، این حق در حال الغا و بازپس گیری است.
چپ بین المللی با قرار گرفتن در جبهه ی سیاست دولتی که چیزی نیست بغیر از محدود کردن آزادی ها، دوباره برای خود در حال گور کندن است.
ما در این "فردا" نیز اشکی برای شما نخواهیم ریخت!
زنان اینک نیز در جبهه ی شما قرار نمیگیرند!

شکستن تابو ی توهین به مُقدسات و حق کُفر گویی راه رهایی زنان را هموار تر خواهد کرد.
چرا که بیشترین بروز پدر/مردسالاری امروزه به دین و مُقدسات دینی مربوط است...
سیاست رادیکال فیمینیستی خواهان برچیده شدن تمامی قوانین نابرابر است و این از کانال برخورد شفاف با مذهب به پیش میرود و چون که اینهمه بی حقوقی زنان "آسمانی" است!

هستند کسانی که به کاریکاتورهای شارلی ابدو نمی خندند. آن را پرووکاسیون و زیاده روی میدانند و علیه "فرهنگ توده های مُهاجر" به آن مُهر می کوبند.
این "فرهنگ توده ها"  را زنان مُهاجر و حامیانشان در کشورهای میزبان اما باید به زیر بکشند.
از طرفی شارلی ابدو کارگر مهاجر  مذهبی را مسخره نکرد، او رهبران مذهبی و قدرتمند را به مزاح گرفت. آنها که دارای سلطه هستند و مزاح با آتوریته ی آنها، تاکنون تابو بوده است.
جهان اسلام همکنون را نمیتوان با اسلام دوران استعمار یا جنگهای صلیبی مقایسه کرد. هم اکنون کُل خاورمیانه بدست حکومت دیکتاتوری مذهبی - اسلامی است. اسلام اینک مذهب ستمدیدگان نیست، بلکه ستمگران.
اسلام همکنون کُل مناطق سوریه، عراق ایران، ترکیه و...افریقا را تحت حاکمیتش دارد و بروی بدن زنان و دخترکان رژه میرود. شارلی ابدو اینهمه را با کاریکاتورهایش یاد آوری کرد.
آیا ملکوم ایکس و... با البغدادی تشابهی دارند؟ یا
قرة العین با "فاطمه" ی شریعتی با مرضیه افخمی و زهرا خانم نقاش در حصر؟ یا با زنان مُنکرات رژیم اسلامی؟
آیا القاعده فریاد جنبش دادخواهی عدالت پس سالها استعمار است؟ یا توطئه ی ایجاد کمربند سبز در منطقه؟
اسلامی که نوک تیز قلم شارلی ابدو ها نشانه رفته، اسلام در حکومت است و نه در فریاد فروخفته ی مهاجر حاشیه نشین.
مُهاجران حاشیه نشین زحمتکش و کارگر، اینک با دلار و کنیز و قدرت و اسلحه استقبال میشوند در حکومت خون و جنون اسلامی داعش...
چپ بین المللی البته در تئوریهای 150 سال پیش خود، مومیایی شده است، از ته قلبش برای رامبو های قصاب انسان میگرید! از جنگ الجزایر و استعمار فرانسه در توجیح جنایت برادران کواشی قلم میزند! آیا آنها بریگادهای رهایی الجزایری بودند؟ که چند کاریکاتوریست چپ را تیرباران کردند؟
رفقا فرق است بین ریش چگوارا و داعش! عینکهایتان را بگذارید بروی دماغتان!
اغلب متن های این اواخر را که میخوانیم همه خود شارلی ابدو هستند!!! البته با یک عمامه در حال نماز گذاشتن در پشت سر القاعده ی تحصیل کرده ی اروپایی شده ی بچه مُهاجر! و بدنبال تحلیل مارکسی برای این تغییر موضع جوانان حاشیه!
یادشان میرود که هیتلر اگرچه با ساپورت سرمایه قدرت گرفت، اما رای بخش بزرگی از کارگران و زحمتکشان را نیز داشت! سوسیالیسم و ناسیونالیسم بود. عینهو همین حکومت داعش!
هر کجا که کارگر/ زحمتکش/مهاجر حاشیه رفت، نباید که سوسیالیستها بدنبالش هلهله کنند؟ هیهات که اکنون نیزچپ ایرانی بدنبال اسلام القاعده افتاده، به اسم دفاع از مسلمانان حاشیه ها! همانوقتها هم دست امام را میگرفت مبادا خمینی سکندری بخورد... آن گذشته اش و این هم حال اش!
باری
در این از مرحله مبارزات ما زنان، به هیچوجه  با حرکت "چپ" آویزان به توجیح "فرهنگ توده ها" همراهی ندارد. و دقیقن بمانند اکسیون علیه حجاب اجباری ماه مارس 1357 در ایران به پیش میرود. ما تنها هستیم، و چپ پشت سر "توده ها"و"همه با هم" اش!
اما
آنان که همواره تضاد اصلی/فرعی میکنند، فردا نیز بمانند گذشته، در گورهای دستجمعی ارتجاع سرود خوانان، آرمیده اند.
و ما نیز اشکی برایشان نخواهیم ریخت...

پس، شورش مداوم،
انقلاب مداوم
شکستن تابوها برای جنبش زنان،
مُقدس است!



شارلی ابدو به زبان فارسی
آخرین شماره شارلی ابدو به زبان فارسی
نخستین شماره شارلی ابدو پس از حمله تروریستی به این هفته نامه طنز چپ گرا و بی خدا با تیراژ ۳ میلیون نسخه منتشر شده است، بخشی از کارتون های این شماره به فارسی ترجمه شده اند که برای استفاده همگان بصورت پی دی اف در دسترس قرار گرفته است.
آزادی بیان با دریافت مجوز رسمی از گردانندگان این هفته نامه به زودی کار ترجمه و انتشار کامل این هفته نامه طنز را در راستای پاسداشت آزادی بیان آغاز خواهد کرد. از این رو از کسانی که مایل به همکاری در ترجمه و طراحی نسخه فارسی شارلی ابدو (هفته نامه شارلی) هستند دعوت می کنیم با ما تماس بگیرند.

ای میل سایت آزادی بیان: iran.free.org@gmail.com

 ویدئوی زیر به یاد کاریکاتوریستها است

Tryo — CHARLIE | #JeSuisCharlie

قتل فجیع پناهجوی 20 ساله در درسدن/ آلمان

رزا: شهر درسدن در آلمان شرقی سابق میباشد. هر 2 شنبه هم راهپیمایی برای دیپورت خارجیان و پناهجویان را برگزار می کنند. اسم جنبش آنها پگیدا است. آخرین راهپیمایی با حضور 25 هزار نفر برگزار شد. این اولین قتل است و اگر آنتیفا نتواند خودش را جمع و جور کند، آخرینش نخواهد بود. پلیس هم در دست نژادپرستها است و اول اعلام کرد که قتل با انگیزه‌ی خارجی‌ستیزی نبوده . پلیس بقدری احمال کاری کرده که نماینده ی حزب سبزها از پلیس شکایت کرده است! اینجا
دوستان
پناهجویان در شرق آلمان در شرایط بسیار بدی زندگی میکنند. حتی جرات تنها بیرون رفتن را ندارند. به نظرم باید خواهان انتقال پناهجویان این شهرهای آلمان شرقی شد. تعداد آنتی فاشیستها در این مناطق زیاد نیست و اغلب آنها توسط پلیس بارها متوقف شده اند چون فاشیستها اجازه ی اکسیون دارند و ساختارهای دولتی اغلب خود حامی راستگرایان می باشد

قتل یک پناه‌جوی اریتره‌ای در شهر دِرِسدن آلمان
پنجشنبه, ژانویه 15, 2015 - 20:45
حنیف حیدرنژاد

یک پناه جوی ۲۰ ساله از اریتره در شهر درسدن به قتل رسید. نام شهر دِرِسدن در شرق آلمان در ماه‌های اخیر به دلیل تظاهرات سازمان «پدیگا» (میهان پرستان اروپا علیه اسلامی شدن مغرب‌زمین) در روزهای دوشنبه در رسانه‌ها تکرار می‌شود. ارتباطات برخی از سازمان‌دهندگان این تظاهرات با راستگراهای افراطی و گروه های نئونازی شناخته شده است. راست‌های پوپولیست و محافظه‌کار نیز در این تظاهرات حضور دارند. برخی از مردم عادی و معترض به شرایط موجود نیز در این تظاهرات شرکت می‌کنند.

دوشنبه شب گذشته در آخرین تظاهرات این گروه، تعداد تظاهرات کنندگان به ۲۵٫۰۰۰ نفر رسید. آنگلامرکل صدراعظم و یوآخیم گائک رئیس جمهوری آلمان و دیگر رهبران احزاب دمکرات در آلمان به  صریح‌ترین کلام توضیح داده‌اند که سازمان‌دهندگان این تظاهرات نفرت و تفرقه می‌پراکنند و خارجی‌ستیزی محور عمده تفکر آنها را تشکیل می‌دهد. آنها از مردم شهر درسدن و دیگر شهرها خواسته‌اند از این گروه فاصله گرفته و اجازه ندهند که به بازیچه سیاسی این گروه تبدیل شوند.
اینک رسانه‌های آلمان از قتل یک پناه‌جوی ۲۰ ساله اریتره‌ای به نام خالد در این شهر خبر می‌دهند. به گفته پلیس، همه شواهد نشان از یک قتل توسط ضربات متعدد چاقو دارد. جسد این پناه‌جو غرق در خون بوده و بر اثر ضربات وارده بر پیکرش درگذشته است. صبح روز سه شنبه ۱۳ ژانویه، رهگذران این جسد را دیده و به پلیس اطلاع داده‌اند.
این جوان اریتره‌ای در یک خوابگاه پناه‌جویان در شهر درسدن ساکن بوده و دوشنبه شب برای خرید از یک سوپرمارکت از خوابگاه خارج می‌شود. پناه‌جویان دیگر از ترس آنکه از سوی تظاهرکنندگان “جنبش پدیگا” مورد حمله قرار گیرند از بیرون رفتن از خوابگاه خودداری می‌کنند، اما خالد به تنهائی به طرف سوپرمارکت رفته ولی دیگر شب به خوابگاه بر نمی‌گردد.
پلیس تاکید دارد که یک قتل اتفاق افتاده، اما هنوز شواهدی که نشانگر یک جنایت با انگیزه‌ی خارجی‌ستیزی باشد پیدا نکرده است.
انتظار می‌رود خبر این جنایت در روزهای آینده به یک موضوع مهم خبری و سیاسی در سراسر آلمان تبدیل شده و پلیس و دستگاه‌های امنیتی زیر فشار قرار گیرند تا تمام امکانات خود را برای شناسائی عاملان این قتل به کار گیرند. نوع واکنش پلیس و سیاستمداران ایالت زاکسن که شهر درسدن در آن واقع است، در روزهای آینده نشان خواهد داد که صرف نظر از اینکه این قتل انگیزه نژادپرستانه داشته باشد یا نه، مسئولان ایالتی تا کجا در تضمین جان و امنیت پناه‌جویان جدی هستند و اینکه آیا ارتباطی بین این جنایت و تظاهر‌کنندگان یا سازماندهندگان “پدیگا” وجود دارد؟
۱۵ ژانویه ۲۰۱۵/ ۲۵ دی ۱۳۹۳

 KhaledIdris Bahray ist tot
برای خواندن در ایندی مدیا روی تیتر بالا کلیک کنیم.
متن پایین از زنان پناهجوی برلین است. مراسم در شهر درسدن نگذاشته اند، شاید چون خطر حمله به آنها زیاد است. اینطور که معلوم است احتمالن با قتل و فشار میخواهند شهر درسدن را به شهری بدون خارجی تبدیل کنند!

Toter Asylbewerber! Bundestagspolitiker zeigt Dresdner Polizei an

Wir sind... KHALID IDRIS BAHRAY
Flüchtlingsfrauen über die Ermordung eines Flüchtlings in Dresden
Khalid Idris Bahray wurde in der Nacht zwischen Montag, den 12.01. und Dienstag, den 13.01. in Dresden durch Messerstiche ermordet.
Seine Leiche wurde am Dienstag morgen im Hof des Wohnblocks gefunden, indem er mit sieben anderen Asylsuchenden lebte.
Er war erst 20 Jahre alt und aus Eritrea nach Deutschland geflohen - in der Hoffnung hier Schutz zu finden.
Elisabeth Ngari, Sprecherin der Brandenburger Flüchtlingsfrauenselbstorganisation 'Women in Exile':
"Wie lange soll Angst noch unser Leben bestimmen? Khalid Bahray musste aus Angst vor Verfolgung fliehen. Während seiner schweren Reise nach Europa musste er viele Gefahren der Reise befürchten. Angst begleitet jeden Versuch eines Grenzübertritt, auch die Angst, was passiert, wenn er gelingt. Angst vor Abschiebung, Angst davor innnerhalb der EU hin und her geschoben zu werden, Angst davor auf den Straßen Europas angegriffen zu werden....Das sind die Ängste die wir Flüchtlinge tagtäglich haben müssen."
Wir fordern die deutschen Behörden auf, den Schutz von Flüchtlingen sicher zu stelle
Tausende Menschen sind in den letzten Tagen und Wochen gegen ein gesellschaftliche Klima von Angst und Gewalt auf die Straße gegangen.Wir fordern nun die deutsche Zivilgesellschaft auf, Solidarität mit uns Flüchtlingen zu zeigen und mit uns gemeinsam deutlich zu machen:
Wir sind... KHALID IDRIS BAHRAY
Pressekontakt: Elisabeth Ngari, 017632920586
Mahnwache zum Gedenken an Khalid Idris Bahray:
Heute 09°°-18°°
Vor der Vertretung des Freistaates Sachsen beim Bund
Brüderstraße 11, 10178 Berlin



بدنبال قتل‌عام پاریس, آلمان موضوع شنود مکالمات تمامی شهروندان را مجددا مطرح کرده است. اپوزیسیون آن کشور هم مخالف چنین اقدامی است. این درحالی است که از اعضای حزب حاکم اس.پ. د تنها وزیر دادگستری با شنود مکالمات مخالف است.
بدنبال قتل‌عام 17 تن در فرانسه, مسئله شنود مکالمات تمامی شهروندان در آلمان مطرح شد. حزب «س.د.او ـ ج.س.و» که آنگلا مرکل , صدراعظم آلمان عضو آن می‌باشد و اعضای مهم دولت با این اقدام موافق می‌باشند. مرکل و حزب وی پس از حملات پاریس بدنبال اخذ تدابیر شدید هستند. لذا خواسته شد که مکالمات تلفنی, ایمیل‌ها و ارتباطات اینترنتی افراد بصورت سیستماتیک شنود و ضبط شوند.توماس دمایزیره , وزیر کشور آلمان ادعا می‌کند که با شنود مکالمات در مبارزه با تروریسم پیروزی‌ زیادی حاصل خواهند کرد. هیکو مائس, وزیر دادگستری هم می‌گوید چنین تدابیری نمی‌تواند جلوی حملات را بگیرد. وی افزود که مدتی مدید است در فرانسه ارتباطات افراد شنود و ضبط می‌شود اما از وقوع قتل‌عام پاریس جلوگیری نشد. زگمر گابریل, دبیرکل حزب س.پ.د و مسئولین آن درخواست می‌کنند که مکالمات شهروندان شنود گردد.

۲۴ دی، ۱۳۹۳

کُشتار کاریکاتوریستهای شارلی ابدو طرح سازمان امنیت (موساد، ناتو، سی آی ای) بود؟ + ویدئو

فیلمی که نشان میدهد قتل پلیس درکنار خیابان در سناریوی کشتار کاریکاتوریستها،  الکی بوده.

از آنجا که سرور یوتیوب بطور مداوم فیلم ها را حذف میکند، یک کپی در سرور زیر قرار داده شده است.

  این فیلم بسیار افشاگرانه است. فیلم کامل
 http://vimeo.com/116402223

رزا: با توجه به اینکه کاریکاتوریستها ی کُشته شده چپ بودند و حتی سابقن در روزنامه ی آنارشیستی (هاریکیری دهه ی -70-60) نقش میزدند، به نظر میرسد که نیروهای امنیتی به یک تیر دو نشان را زده اند. تنها کسی که امکان افشاگری این قتل را داشت کمیساری (پلیس بازرس)  بود که نیمه شب 4شنبه به 5شنبه خودکُشی شده است. همچنین کسی نیز تاکنون اجساد برادران کواشی را ندیده. از آنجا که هم قاتل و هم مقتول و هم پلیس محلی دیگر در بین ما نیستند، و هیچ محاکمه ای هم وجود ندارد پس هیچ مدرکی نیز به ملت نشان دادنش ضروری نیست و چون همه مُرده اند، پس مجبوریم داستانی که برایمان سرهم کرده اند را بپذیریم و بیشتر مراقب خود باشیم!

شواهدی که نشان میدهند، کُشتارکاریکاتوریستهای هفته نامه ی شارلی احتمالن طرح سازمانهای امنیتی است!
فیلمی که نشان میدهد قتل پلیس کنار خیابان در سناریوی کشتار کاریکاتوریستها،  الکی بوده. گویا ادعا شده است که پلیس (مسلمان) ابتدا از ناحیه ی پا (بالای ران) زخمی شده است. اما هر دو دست پلیس تمیز است! هیچ خونی در صحنه دیده نمیشود و هیچ تیری هم از اسلحه به مغز پلیس اصابت نکرده است. (چاقو دسته ی خودش را نمیبرد.)
ادعا شده است که تروریستهای القاعده "برادران کواشی" قبل از حمله به دفتر هفته نامه ی شارلی یک پلیس مجروح را با تیر خلاص کُشته اند. ولی فیلمی که همه جا پخش شد و بسیاری را متاثر کرده،  غیر واقعی بوده. این فیلم با دوربین اچ-دی گرفته شده است. و احتمالن فیلمبردار آماده ی ضبط و منتظر تروریستها بوده! 25 دقیقه بعد از اعلام حمله به هفته نامه ی فکاهی شارلی، این فیلم بروی کانال یوتیوب روسیه امروز (راشن تودی- آر- تی) قرار داده شد. از قرار معلوم این فیلم صحنه پردازی برای نشان دادن اوج خشونت و ترساندن مردم بوده است.

Fake ?

Man muß erstens eine HD-Kamera haben, zweitens wissen, daß in der Straße jetzt was zu filmen sein wird, drittens erstmal einen Weg auf so ein Dach finden und wissen, wie man da hinkommt, viertens braucht es ein paar Minuten, bis man da oben ist und sich plaziert hat

رزا: دیگر انکار ویدئوی دستسازی شده، حتی برای بی بی سی نیز امکانپذیر نیست!


Now, Even The BBC Says Paris Attacks Might have Been False Flag or Even Totally Fake
Video
Added: 2 days ago Occurred On: Jan-12-2015
  ویدئو:چون قتل پلیس الکی بوده و بدون خون، پس خون را پلیس اشتباهی در محل دیگر ریخته است!
Paris Massacre False Flag Event?

فیلم 2 را یوتیوب حذف کرد. اما برخی آن را روی سرور زیر قرار داده اند. در فیلم خیابان نشانه گذاری سفید و قرمز شده است! و کماندو های ترور دقیقن از روی نشانه ها حرکت میکنند، تا گویا دوربین بتواند فیلم اکشن خوبی از آنهارا تهیه کند. این فیلم بسیار افشاگرانه است.
گویا کفش فوتبالی زیر درب ماشین (سمت همراه) آنهم  فقط یک نشانه بوده،  بمانند لکه های پودر سفید و قرمز در روی آسفالت و چون تروریست همراه راننده، هر دو جفت کفش به پایش است و کفش سوم احتمالن تنها نشانه ای برای راهنمایی جهت و نوع حرکت جلوی دوربین است. فیلم زیر در سرور ویمیو. فیلمبردار در زیر سقف خانه به انتظار اکسیون است!
Es gibt inzwischen noch ein Video in dem gezeigt wird, dass der Ablauf (für den Handyfilm) millimetergenau geplant war. Der Turnschuh auf der Straße stand höchstwarscheinlich schon vorher, als Haltemarkierung dort:
the blood on the ground which has been put there" oder auf Deutsch "das Blut am Boden, dass man dort hingetan hat"

فیلم زیر هم مداوم حذف میشود. صحبتهای یکی از برادران کواشی است با خبرنگار رادیو، کوتاه  قبل از به اصطلاح "شهادت" به او تلفن زده شده است و او همش تاکید کرده که ما زن و کودک نمیکُشیم و ...او اعلام نمیکند که خود 12 نفر را کُشته است و اصلن دلیلی برای کُشتن ارائه نمیدهد (او فقط اعلام موضع میکند!) و گویا  نقش مومن مسلمان القاعده ای را زیاد خوب بازی نکرده، و بقولی از مرحله پرت است و هیچ هیجانی هم در صدایش نیست، انگار در فضای امن بروی کاناپه نشسته و حرف می زند. فیلم بزبان فرانسه و زیرنویس آلمانی.
Er sagt auch nicht aus, daß er getötet hat. Er rechtfertigt die Morde, aber "man" habe keine Frauen, Kinder oder unbeteiligte Zivilisten getötet. Es wirkt fast schon naiv, wie er den islamischen Ehrenkodex betont, "man" töte keine Frauen und Kinder. Als wäre ihm überhaupt nicht klar, wozu das ganze Massaker bei Charlie Hebdo dienen soll, und welche Rolle ihm dabei zugedacht wurde.
"Ihr tötet KInder im Irak und in Syrien!" wirft er dem Fernsehjournalisten vor:

فیلم 3 که شاهد زن (خبرنگار زنده مانده از کُشتار) میگوید از تروریستها یکی شان چشمان زیبای آبی رنگ داشته اند!!! برادران کواشی هر دو الجزایری و غیر بلوند! حال معلوم نیست چه کسی کاریکاتوریستها را کُشته است!
Einer der Attentäter hatte "schöne" blaue Augen, nach Zeugenaussage der jungen Journalistin die mit einem Maschinengewehr vor ihrer Nase bedroht wurde ....

عکس جالب. در حین فرار خبرنگاران باقیمانده در روی پشتبام دفتر روزنامه ی شارلی ابدو، یک نفر جلیقه ی ضد گلوله به تن دارد. البته در اروپا نمیتوان بر طبق مُد جلیقه ی ضد گلوله خرید و پوشید!!! آیا به او اطلاع داده اند از پیش؟ در ضمن فریاد اله اکبر بروی این فیلم حمله به دفتر روزنامه جعلی میباشد و در فرمات ها - دی وجود نداشته و احتمالن شبکه ی تلویزیون فرانسه آن را بروی فیلم قرار داده است.
عکس جالب ماشینی که پلیس ادعا دارد در آن مدرک شناسایی یکی از برادران را یافته است با ماشینی که تروریستها در فیلم با آن فرار کرده اند فرق دارد. عکس سمت راست.
برای بزرگنمایی میتوانید روی عکسها کلیک کنید.
Voici 2 photos qui prouvent qu’il ne peut pas s’agir de la même voiture
عکس سمت راست از فیلم قتل پلیس توسط تروریستها گرفته شده و نشان میدهد که این فیلم چند بار مونتاژ شده است.
Das von der Polizei präsentierte Auto mit dem Ausweiß drin, ist nicht das gleiche wie am Tatort.
Tatortauto: C4 schwarz, verchromte Außenspiegel, Felge mit 6 Löchern, Heckspoiler auf dem Dach, Antenne hinten mitte.
Das als Tatfahrzeug präsentierte Auto: C4 schwarz, schwarze Außenspiegel, Felge mit 5 Löchern, kein Spoiler und keine Antenne.

مطالب مرتبط در همین بلاگ: برای خواندن بروی تیتر ها کلیک کنیم.

دوستانی که به زبانهای آلمانی- انگلیسی و فرانسه تسلط دارند میتوانند روی اینجا برای خواندن بیشتر در اینمورد کلیک کنند.

لینک جدید مقاله ی آلمانی/ انگلیسی که ادعا شده است که اصلن فیلم تیر خلاص ردن به پلیس زخمی توسط تروریستها در پاریس فیلمبرداری نشده. با تصویر خصوصیات خیابانهای پاریس. همچنین گلوله ی الکی و مشقی بوده و حتی یک قطره خون هم نه در دستان پلیس زخمی دیده شده است و نه بر کف زمیم و کُلن این فیلم سر کاری بوده...برای خواندن بروی تیتر آن کلیک کنیم. به دو زبان و ابتدا آلمانی.

Wurde “Paris-Attentat” noch nicht einmal in Paris gefilmt ? – Gordon Duff