۲۰ شهریور، ۱۳۹۸

دختر آبی و قصه ی 1984 جرج اورول!

“Blue Girl”
Dear @FIFAcom @fatma_samoura this young #Iranian woman set herself on fire because she's banned from watching football in the stadium. How long will you be silent about such injustice? @sjogran @chris_sutton73 @mPinoe @Cristiano @Cseger9 @L8schelin (BTW, this is the right photo)

«کسی که گذشته را کنترل کند آینده را کنترل می‌کند، و کسی که حال را کنترل کند گذشته را کنترل می‌کند.»

رزا: گویا دختر آبی سه روز پیش  فوت کرد ولی مطبوعات ایران امروز خبر مرگ او را می دهند! خبرنگارِ روزنامه ی شهروند به تکاپو افتاده که دختر آبی همین امروز مُرده!
اسمش سارا بود؟ سحر بود؟ دختری با بیمار دو قطبی بود؟ یا سه قطبی؟ بدلیل حجاب اجباری خودسوزی کرد؟ یا عشق اش به  فوتبال؟ 22 ساله بود یا 30 ساله؟ طرفدار تیم آبی ها بود؟ یا قرمزها؟ می خواست پلیس شود؟ یا مترجم زبان انگلیسی بود؟ زندانی قرچک بود؟ یا قرار بود کهریزکی شود؟ از شهر قم بود؟ یا تهران؟ 
تنها شعله های آتش، حقیقی به نظر میرسند! و آژیر اوژانس!
خبر رسمی را می خوانیم:
  عصر دوشنبه ۱۱ شهریور، گزارش خودسوزی دختری در مقابل یکی از دادسرهای تهران به اورژانس اعلام شد. با اعزام تیم‌های امدادی به محل، مشخص شد این زن پس از خروج از دادسرا، در حالی که فریاد می‌کشید و به روند دادرسی خود اعتراض داشت، با ریختن بنزین خودش را آتش زده است.
پس، دختری خود را جلوی یکی از دادسرا های تهران به آتش می کشد! دختری را جلوی دادسرایی به آتش کشیدند! دختران را به آتش می کشند! خودسوزی اعلام می شود و اینکه روانی بوده است.
سالها پیش بود که پچ پچ خاله هایم را شنیدم: گویا اسمش هما دارابی بود؟
 دیوانه شده بود؟ برای  اعتراض به حجابِ اجباری خودسوزی کرد؟ گفتند از کار اخراج شده بود! اسمش را دو دهه بعد دوباره شنیدم. واقعی بود! علیه حجاب بود...
امروز به دخترک گفتم: زنانِ ایران حق رفتن به ورزشگاه ها را ندارند. دوچرخه هم حرام است! و خیلی چیزهای دیگر!
گفتم دختران از این نداشتن ها، خود را به آتش انداختند و خیلی ها هم زندان اند! گفت: مثل «امیلی دیویسون»
 چهارم ژوئیه سال ۱۹۱۳ نقطه عطفی در تاریخ مبارزات زنان برای کسب حق رأی بود. در این روز امیلی دیویسون در جریان یک مسابقه اسب‌دوانی خود را جلوی یکی از اسبان اصطبل دربار انداخت. هدف او از این حرکت جلب توجه افکار عمومی به مبارزات زنان بود.
گفتم اسمش سحر بود. و ما هم بیش از این چیزی نمی دانیم! برایم غمگین شد. برای خودم بغض کردم.که در برده داری نوجوانیم گذشت. هر سال که برمیگشتم، درمیافتم که خانواده یک قرن به عقب برگشته اند! دنیای من در فقر و آزادی. مال آنان رفاه و بندگی!
باید تاریخمان را بنویسیم. گذشته مان را پس بگیریم تا آینده را تغییر دهیم. نگذاریم مثل درخت قطع مان کنند، آتش زده ، تا خاکستر شویم.
امیدم به مادر و خواهر و دوستانِ سحر است که قصه اش را نگهدارند. نگذارند که زنان و تاریخشان محو شود.
همیشه از قم و آن آبِ شور اش و آنهمه آخوند و زنهای پوشیده اش بدم می آمد. سحر همان گُلی بود که در شوره زار رویید،  ارتجاع چشم دیدنِ اش را نداشت. پدرش جانباز کردستان است جانباز سال 61!  سال 61 در کردستان! جانباز! پدرش می گوید که سحر (سارا) روانی بوده و دورانِ دانشگاه هم یکبار خودکُشی کرده و مادرش توی چای اش یواشکی دوا می ریخته!

می گویند مراسم شب 7 را نه در قم بلکه در روستای پدری برگذار می کنند:
مراسم شب هفت دختر آبی:
پنجشنبه 21 شهریور / ساعت 10 صبح / روستای سلم SALM / از توابع شهرستان کیار / 42 کیلومتری شهرکرد واقع در استان چهارمحال و بختیاری

آری دوستان، عشق را نمی توان دفن کرد، به بند کشید یا به آتش انداخت....
عشق را  اما می توان فراموش کرد. سحر «امیلی دیویسون» ایران است. فراموشش نکنیم!

مصاحبه با پدر:
• شما می‌دانستید که سارا قصد رفتن به استادیوم را دارد؟
نه، به هیچ عنوان خبر نداشتم. من اگر می‌دانستم جلوی او را می‌گرفتم و هیچ وقت اجازه نمی‌دادم به استادیوم برود. در خانواده ما فقط سارا بود که به فوتبال علاقه داشت، حتی پسرهایم هم سرشان به کار و درس گرم بود و زیاد به فوتبال توجه نمی‌کردند، ولی سارا عاشق فوتبال بود.
• چرا؟
چون جرم است. اصلا درست نیست که دختر به استادیوم برود و من حتما با دلیل منطقی جلوی او را می‌گرفتم. نه عقاید من قبول می‌کند، نه عرف جامعه که یک دختر بین آن همه مرد در استادیوم برود، ولی متاسفانه سارا بدون اطلاع ما به آن‌جا رفته بود.

دختر آبی سه روز پیش از دنیا رفته بود؛ خاکسپاری بدون خانواده به دلیل مسائل امنیتی

«محرمانه/صرفا جهت اطلاع/غیر قابل انتشار
۲- برخی کانونهای رسانه ای و امنیتی خارجی با تمرکز بر این رخداد، تلاش گسترده ای را برای تبدیل نمودن نحوه فوت وی به جریانی اجتماعی و اعتراضی آغاز کرده اند.
لازم است همکاران محترم، بویژه رسانه های مکتوب که روز چهارشنبه(فردا) منتشر می شوندبا هوشیاری و درایت بیشتر از پرداختن به موضوع و بزرگنمایی آن و استفاده از الفاظی چون "دختر آبی" و... جدا خودداری نمایند.»

  غروب سحر؛ موج واکنش به مرگ "دختر آبی"
سحر خدایاری درگذشت... خبر شامگاه دوشنبه ۱۸ شهریور منتشر شد اما روز بعد، یک دوست خانوادگی به رسانه‌ها گفت دختر عاشق فوتبال سه روز قبل از دنیا رفت و بی سر و صدا در گورستان "بهشت فاطمه" قم دفن شد. همین منبع افزوده که خانواده ‌سحر را از مصاحبه و مجلس ترحیم منع کرده‌ و از "سوءاستفاده عوامل داخلی و خارجی" ترسانده‌اند: «به آنها گفته‌اند دخترشان به اندازه کافی هزینه روی دست مملکت گذاشته است.»
منبع خبر رسمی اما بیمارستان سوانح و سوختگی مطهری است که سحر در آن بستری بود. در شبکه‌های اجتماعی می‌نویسند به مقامات بیمارستان گوشزد شده بود که تنها پس از پایان خاکسپاری اجازه اعلام خبر را دارند. حراست بیمارستان هم در روزهای قبل خبرنگاران را راه نداده و گفته بود موضوع امنیتی است.
خواهر سحر، زمانی که او در بیمارستان سوانح و سوختگی مطهری تهران بستری بود، به "رکنا" گفته بود، خواهرش به دلیل ورود به استادیوم آزادی برای دیدن بازی استقلال و العین در اسفند گذشته بازداشت و به زندان ورامین منتقل شد. او پس از آزادی به قید وثیقه هنگام مراجعه به دادسرای تهران متوجه می‌شود که شش ‌ماه حکم زندان گرفته اما "در اعتراض به این حکم" خود را در ‌آن‌جا به آتش می‌کشد و بالاخره بعد از چند روز جان می‌سپارد.
 «او خود را آتش زد تا از زندان رهایی یابد.»
.



Freelance reporter/activist Sepideh Qoliyan has been sentenced to 18 years imprisonment (must serve 7 subject to appeal) for covering workers' rights protests in Ahvaz, #Iran. Her charges include "propaganda against the state" and "publishing falsehoods." #PressFreedom

برای خواندن کل مطلب در منبع روی تیتر ها کلیک کنیم.

ادامه ی مطلب در همین بلاگ اینجا


مراسم شب هفت دختر آبی:
پنجشنبه 21 شهریور / ساعت 10 صبح / روستای سلم SALM / از توابع شهرستان کیار / 42 کیلومتری شهرکرد واقع در استان چهارمحال و بختیاری
حالا واقعا اونجا زندگی می کردن یا چون می خواستن شلوغ نشه و مردم نرن مراسم، خانواده رو مجبور کردن به روستای پدری برن؟
https://twitter.com/zh181hz/status/1171510309401460738

یک روز قبل (جمعه) سحر فوت شده و دستگاه تنفس را از او جدا کرده بودند. ابتدا خانواده‌اش را برده بودند برای توجیه شدن: «به خانواده‌اش گفته بودند حق مصاحبه کردن ندارید. ترجیحا مجلس ترحیم نگیرید و مراسم را خانوادگی برگزار کنید. گفتند الان عوامل خارجی و داخلی منتظر سواستفاده هستند و دختر شما تا همین‌جا به اندازه کافی هزینه روی دست مملکت گذاشته است.»
سحر را روز یکشنبه در «بهشت فاطمه» شهر قم دفن کرده‌اند. بدون سر و صدا و بدون آگاهی هیچ‌کس. جنازه دختر آبی را تا آخرین لحظه هم به خانواده‌‌اش تحویل نداده بودند.
یک روز بعد از آن‌که مراسم خاکسپاری خاموش سحر به پایان رسید، بیمارستان مطهری اجازه پیدا می‌کند که خبر فوت او را 
  دختری که اسفند سال ۱۳۹۷ برای تماشای دیدار تیم‌های «استقلال» ایران و «العین» امارات به ورزشگاه «آزادی» رفت و از سوی نیروی انتظامی بازداشت شد، مقابل یکی از دادسراهای تهران اقدام به خودسوزی کرد.
منتشر کند. 

#دختر_آبی آرام گرفت
#سحر_خدایاری که دوشنبه هفته پیش مقابل دادسرا خودسوزی کرده‌بود، صبح امروز درگذشت تا ده‌ها آرزوی ساده را با خود زیر خاک ببرد.
(رئیس بیمارستان سوانح سوختگی مطهری تهران ساعتی پیش خبر درگذشت سحر را برای من پیامک کرد)
12:34 - 9. Sept. 2019
https://twitter.com/mbagherzadeh1/status/1171144810905972737

خبرنگار اجتماعی/ روزنامه شهروند
خانواده‌ #دختر_آبى ماجرای مرگ سه روز پیش را از اساس نادرست می‌دانند. رئیس بیمارستان هم این ادعا را رد می‌کند و می‌گوید #سحر_خدایاری تا صبح دوشنبه(دیروز) بی‌هوش بود ولی نفس می‌کشید.
(این عکس پروفایل خواهر #دخترآبى است)
https://twitter.com/mbagherzadeh1/status/1171207622470656006/photo/1

گفته می‌شود #سحر_خدایاری ۳روز پیش فوت کرده و بدون حضور خانواده دفن شده!(خانواده تهدیدشدند اطلاع‌رسانی نکنند!) حال از حکومت بدتر این رسانه‌های اصلاح‌طلب‌اند که اخباری پیرامون حضور او در بیمارستان و گفتگو با خواهر و دوست سحر منتشر کردند!  فقط بخاطرکلیک سایت؟  شرم
#BanIRSportsFederations
15:56 - 9. Sept. 2019
https://twitter.com/mortezaesmilpor/status/1171195785310089219

 #banlrsportsfederations
دختر آبی سه روز پیش از دنیا رفته بود؛ خاکسپاری بدون خانواده به دلیل مسائل امنیتی

«او سه روز پیش فوت کرد. اما جنازه را به خانواده‌اش تحویل ندادند. گفتند اول باید بروید و توجیه شوید.»
این توضیحات رضا (نام مستعار) از دوستان خانوادگی «سحر» به «ایران‌‌وایر» است. دختری که خانواده‌اش سعی کردند او را با نام مستعار «سارا» معرفی کنند اما خیلی زود با لقب «دختر آبی» در رسانه‌ها و فضای مجازی ایران شناخته شد.
سحر اسفندماه سال ۹۷ می‌خواست وارد ورزشگاه آزادی شود تا بازی استقلال و العین را در لیگ قهرمانان آسیا تماشا کند. نیروی انتظامی اما بازداشتش کرد. او سه روز را در بازداشت گذراند تا خانواده‌اش وثیقه ۵۰ میلیون تومانی را آماده کنند. وقتی آزاد شد به او وقت دادگاه دادند. روز دادگاه قاضی نیامد اما در راهروهای دادسرای تهران به سحر گفتند که قرار است بین شش ماه تا دو سال به حبس برود.
از دادسرا که بیرون آمد، بنزین روی خودش ریخت و به آتش کشید. خواهر گفته بود که او از بیماری دوقطبی رنج می‌برد و بارها این مسئله را همراه با برگه‌های پزشکی‌اش به دادگاه اعلام کرده‌ بودند. اما فایده‌ای نداشت.
روز شنبه خبرنگارانی که برای ملاقات با سحر و خانواده‌اش به بیمارستان مطهری رفته بودند از زبان ماموران حراست یک جمله مشترک را شنیدن: «مسئله امنیتی است. حق بالا رفتن ندارید.» از بعضی خبرنگاران هم کارت خبرنگاری‌شان را گرفتند، اسم‌شان را نوشتند. یکی از آن‌ها گفته بود که بعضی از ماموران حراست از کسانی که قصد ملاقات با سحر یا خانواده‌اش را داشتند با موبایل فیلم و عکس می‌گرفتند.
اما رضا یکی از دوستان خانوادگی سحر می‌گوید که یک روز قبل (جمعه) سحر فوت شده و دستگاه تنفس را از او جدا کرده بودند. ابتدا خانواده‌اش را برده بودند برای توجیه شدن: «به خانواده‌اش گفته بودند حق مصاحبه کردن ندارید. ترجیحا مجلس ترحیم نگیرید و مراسم را خانوادگی برگزار کنید. گفتند الان عوامل خارجی و داخلی منتظر سواستفاده هستند و دختر شما تا همین‌جا به اندازه کافی هزینه روی دست مملکت گذاشته است.»
سحر را روز یکشنبه در «بهشت فاطمه» شهر قم دفن کرده‌اند. بدون سر و صدا و بدون آگاهی هیچ‌کس. جنازه دختر آبی را تا آخرین لحظه هم به خانواده‌‌اش تحویل نداده بودند.

رضا به ایران‌وایر می‌گوید: «نگرانی اصلی الان برای خانواده‌اش است. آن‌ها به شدت ترسیده‌اند.»

یک روز بعد از آن‌که مراسم خاکسپاری خاموش سحر به پایان رسید، بیمارستان مطهری اجازه پیدا می‌کند که خبر فوت او را منتشر کند.

دختری که اسفند سال ۱۳۹۷ برای تماشای دیدار تیم‌های «استقلال» ایران و «العین» امارات به ورزشگاه «آزادی» رفت و از سوی نیروی انتظامی بازداشت شد، مقابل یکی از دادسراهای تهران اقدام به خودسوزی کرد.

به گزارش پایگاه خبری «رکنا»، عصر دوشنبه ۱۱ شهریور، گزارش خودسوزی دختری در مقابل یکی از دادسرهای تهران به اورژانس اعلام شد. با اعزام تیم‌های امدادی به محل، مشخص شد این زن پس از خروج از دادسرا، در حالی که فریاد می‌کشید و به روند دادرسی خود اعتراض داشت، با ریختن بنزین خودش را آتش زده است.

او ۲۹ سال سن دارد و یکی از هواداران تیم استقلال است. این دختر سال گذشته برای تماشای دیدار تیم محبوبش در رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا، به ورزشگاه آزادی ‌رفته بود. سه ماه پیش از آن، «مازیار ناظمی»، رییس روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان در حساب توییتر خود نوشته بود: «وقتی "جیانی اینفانتینو" (رییس فیفا) برای تماشای فینال لیگ قهرمانان آسیا به تهران آمد، از این ‌که همسر و دخترش را با خود به تهران و ورزشگاه آزادی نیاورده بود، حسرت خورد.»

سه ماه بعد اما دختری مقابل ورزشگاه آزادی دستگیر ‌شد. خواهر این دختر به رکنا گفته است: «خواهرم اسفند ۱۳۹۷ برای دیدن بازی استقلال و العین به ورزشگاه آزادی می‌رود که هنگام ورود خواهرم به ورزشگاه، ماموران متوجه می‌شوند و وقتی خواهرم مقاومت می‌کند، او را بازداشت می‌کنند.»

او گفته خواهرش از بیماری «دو قطبی» رنج می‌برد و از دو سال قبل تحت درمان پزشک متخصص است: «ما در مورد بیماری خواهرمان مدارک کاملی داریم که به دادسرا ارایه کردیم. اما بعد از این که خواهرم با رفتار ماموران روبه‌رو شد و به آن‌ها ناسزا گفت، متاسفانه او را مثل آدم سالم مورد بررسی قضایی قرار دادند.»

به گفته خواهر این دختر، قاضی او را به زندان ورامین فرستاده که همین باعث تشدید بیماری روحی‌ او شده است: «خواهرم به شدت ترسیده بود تا این که با وثیقه آزاد ‌شد. اما وقتی برای پس گرفتن گوشی خود به دادسرا ‌می‌رود، در آن جا به صورت اتفاقی ‌می‌شنود که باید شش ماه به زندان برود. خواهرم در شرایط سخت بیماری روحی و روانی، خودش را آتش می‌زند و حالا در بیمارستان شرایط بدی دارد.»

یک مقام قضایی البته به رکنا گفته است که در پرونده این دختر، مواردی مانند «بدحجابی»، «توهین به مامور نیروی انتظامی» و «جریحه دار کردن عفت عمومی» هم به چشم می‌خورد!
این مقام قضایی گفته است: «روز دوشنبه ۱۱ شهریور، این زن برای نخستین جلسه رسیدگی به دادگاه مراجعه کرد اما با توجه به این که در زمان مراجعه وی، رییس دادگاه به‌ خاطر فوت یکی از بستگانش در مرخصی بود، زمان دیگری برای رسیدگی به پرونده او تعیین شد. ولی زن جوان در اعتراض به این موضوع، پس از خروج از دادسرا، با بنزینی که از قبل تهیه کرده بود، خودش را آتش زد.»

دکتر «مصطفی ده مرده‌ئی»، رییس بیمارستان سوانح و سوختگی «مطهری» درصد سوختگی این دختر را ۹۰ درصد اعلام کرده و گفته است که او با دستگاه تنفس می‌کند.

«مهدی تاج»، رییس فدراسیون فوتبال ایران پیش از این به مقامات فدراسیون جهانی فوتبال وعده داده بود که ورود زنان به ورزشگاه‌های کشور آزاد خواهد شد. اما طی یک ماه اخیر گروهی از دخترانی که برای حضور در آزادی تلاش می‌کنند، از سوی اطلاعات سپاه و به درخواست مهدی تاج بازداشت شده‌اند و گروه‌های دیگری که از پیش بازداشت شده بودند، منتظر احکام قضایی خود هستند.

دروغ دختر آبی
«با تاسف شدید از خبر درگذشت خانمی که اخیرا خودسوزی کردن صدرو حکم ۶ماه حبس دروغ محض است، ایشان هفته پیش برای رسیدگی به پرونده‌ای که اسفند۹۷ به اتهام درگیری و توهین به پلیس داشتن به واحد قضایی مراجعه میکنن قاضی بعلت فوت بستگانش نبوده است
How much money is needed to buy FIFA officials?

همیشه این افراد دوست دارن که بجای اعتراض به ظلم مردم یکدقیقه سکوت کنن بهتره یک ساعت بهت لعنت بفرستن چرا که دست تو و امثال تو آلوده به خون جوانان این کشور هست .
یقیناطرفداران تیم استقلال بهمراه بازیکنان و مسئولین باشگاه اینقدر "مرام" دارند که در نخستین بازی آبی ها به حرمت و یاد "سحر خدایاری" و همدردی با خانواده داغدارش، یک دقیقه سکوت اعلام کنند.
آقای زیبا کلام فک کنم حواسشون نبوده ایشون زن بوده وگرنه حتما سی ثانیه لحاظ می کردن که اربابشون ازش راضی باشه.


هیچ اقدام قضایی انجام نشد و حکمی صادر نشد.»


۴ نظر:

Rosa گفت...

گفتمان روانشناسی همیشه در مواقع بحرانی به کمک دستگاه سرکوب میاد. هر کسی زندانی میشه حتما برای جلب توجه ه، هر کسی مقاومت میکنه حتما برای خودنمایی ه، هر کسی خودشو آتیش میزنه حتما به خاطر دوقطبی بودن یا حساس بودنشه. تبدیل امر اجتماعی-سیاسی به امر شخصی و روانی: بازوی علمی سرکوب.

اساسا هر کی اندکی مخالف سیستم رفتار کنه
از چند حالت خارج نیست
یا مزدور خارجیه
یا روانیه
یا مخدر مصرف کرده
البته در کنار اینا دچار انحرافات اخلاقی و بی دینی هم هست

بعد از واداشتن ⁧#سحر_خدایاری⁩ به #خودسوزی، مرحله اجبار خانواده‌اش به ⁧#خودزنی⁩ شروع شده. این سیکل کثیف ۴۰ساله است:

#مهر از قول حیدرعلی خدایاری، پدر ⁧#دختر_آبی⁩: دخترم مشکل عصبی داشت، در ورزشگاه فحاشی کرد،با مامور درگیر شد.روز دادگاه، باز هم اعصابش به هم ریخت، خودکشی کرد!

جمعه، ۱۵ شهریور.
خانم مهناز سرابی تولد پسرش علیرضا شیرمحمدعلی را بر سر مزارش جشن گرفته است ...
خانم سرابی می‌گوید تنها نبودم، دوستان علیرضا همه آمده بودند، اما او به خاطر امنیت بچه‌ها، از آنان عکس نگرفت.

https://twitter.com/ShahedAlavi/status/1170162551868538880

Unknown گفت...

رزا
فراموش نکن از زمانی که انسان صفت انسان اجتماعی گرفت هم بلای آسمانی و در زمین بلای دولتی درد سر کلانی روبروی انسان اجتماعی قد علم کرد،
اگر کنی دقیق تر ب این مقوله بالا که رزا در کامنت اشاره کردی، و شروع واقعی آن قلاب اکتبر فرانسه شروع و انسانهای واقعی و دروست کار آرام آرام بر کیوان بوسه است،
رزا جان
فراموش نکن در ایران تازه شروع شده و همگی باید امده ارگانهای سرکوب با ترفندهای جدید باشیم من در آینده نزدیک بیشتر توضیع خواهن داد،

Unknown گفت...

گیوتین واقعی در ایران با آمدن مشتبی پسر خامنه ی تازه شروع خواهد شد،
هنوز شروع نشده،
باید منتظر شد!!!

Unknown گفت...

ما همه باید یکبار دیگه بطور دقیق انقلاب کبیر فرانسه که ۴۰ جلد است، با دقت بخواهیم انموقع متوجه خواهیم شد،
قهرمانهای که زندان باستیل و ارگانهای سرکوب را تصرف کردند چگونه، آنها را ذلیل و زمین گیر کردن، این فقط ابتدای حرکت ماست، ولی متاسفانه کدوم از ماها که دلسوز این عزیزان که در ایران پر پر میشوند را حل اساسی داریم؟؟؟