۱۸ فروردین، ۱۴۰۰

ویدئوکلیپ: سلاخی فیلمِ تئاترِ غلامحسین ساعدی توسط مهرداد خامنه ای (تئاتر اگزیت)

رزا: با توجه به سانسور صحنه ی آخوندِ آدمکُش در تئاتر اتللو در سرزمین عجایب- نوشته ی غلامحسین ساعدی، بخشِ سانسور شده  در تئاتر اگزوز را در زیر با هم ببینیم.
https://www.youtube.com/watch?v=pf5OUHacOM4 

کلیپ 6 دقیقه بدون موزیک
https://www.youtube.com/watch?v=WZjIo_JgfpE
کلیپ 8 دقیقه با موزیک


بسیاری از بازیگران تئاتر از سانسور آثارشان به رژیم اسلامی معترض هستند. اما این سانسورها را چه کسانی اعمال می کنند؟ کمونیستهای در خدمتِ رژیم اسلامی!
قصابان هنر و فرهنگ در استخدام حکومتِ اسلامی.
افرادی مانند مهرداد خامنه ای در این سلاخی دستشان باز است.
 با بازیافتِ کلمات، صوت و تصویر در تاریخ، ادبیات و هنراقدام کرده و نگذاریم حذف کنند و به قتل برسانند.
ساعدی ها حذف شدنی نیستند.
آنان نسل به نسل در قلب مردم خواهند ماند، اما شما هم اکنون ، به مستراح تاریخ پیوسته اید...
 اطلاعاتی در مورد اتللو در سرزمین عجایب در همین بلاگ اینجا


ویدئو تئاتر <اتللو در سرزمین عجایب> نویسنده: ساعدی - اجرای پاریس

۱۲ نظر:

ناشناس گفت...

با سلام درود
کمونیست های که در خدمت رژیم قرار گرفته ند!!!
این جماعت از کدام قماشند؟؟؟
خود من ب زبانی دیگر کمونیست آنارشیسم هستن،
جماعت بالا که ب زبان ساده کمونیست هستن چگونه با رژیم همکاری میکنند،؟؟؟
ایا ب قول مردم که کمونیست را ب خوبی نمی‌شناسند، و از اصطلاح رزیم ایران با کمونیست های چین میگویند ، چه تفاوتی دارند،
در خاتمه از رزا جان میخواهم لطفا، این فرق ها را ب من توضیح بدهید،!!
۱، کمونیست، آنارشیسم
۲، کمونیست های که با رژیم همکاری میکنند،
۳، رژیم که با کمونیستها قرارداد ۲۵ ساله نوشتن،
۴ ایا این اصطلاح ها را مردم چگونه فرق هایشان را تشخیص می‌دهند،!!
ممنون میشم بطور علمی برای ما توضیح بدهید !!

Rosa گفت...

:)
رفیق جان
طرفمان عضو رسمی حزب کمونیست است/بوده!
عاشق نظام های توتالیتر...

در حال حاضر نیز در فقدان حزب توده و اکثریت، به تحریف و سانسور مشغول و در ظاهر "رادیکال" در باطن، چاله امنیتی...
هفت روز و هفت شب برای سانسور و تحریف ساعدی تو ایران برنامه گذاشتند.
حیفِ ساعدی ...
توی قبر اش کردند و الان هم افتاده اند روی تولیدات فکری اش، با کپی رایت و سانسور غیره...
ساعدی کالا نیست مصرف اش کنند.
و جوانها را با نام اش به تله بیندازند...

در خاتمه از رزا جان میخواهم لطفا، این فرق ها را ب من توضیح بدهید،!!

رزا: ایشان کمونیست گُهی هستند:)



ناشناس گفت...

قربانت دمتون اتشفشان،
ممنون توضیح رفیق عزیز!!

Rosa گفت...


اخلاق در اجتماع – مهرداد خامنه ای

https://www.akhbar-rooz.com/%d8%a7%d8%ae%d9%84%d8%a7%d9%82-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9-%d9%85%d9%87%d8%b1%d8%af%d8%a7%d8%af-%d8%ae%d8%a7%d9%85%d9%86%d9%87-%d8%a7%db%8c/



Rosa: شما یک سانسورچی هستید و اثار ساعدی را با سانسور سلاخی کرده اید! بخصوص فیلم اتللو در سرزمین عجایب را. ما صحنه به صحنه، جمله به جمله و کلمه به کلمه را پس می گیریم…



Mehrdad Khameneh
vor 1 Stunde
رزای گرامی، با سلام

من متوجه اتهام شما نمی‌شوم.

نمایش اتللو در سرزمین عجائب چه ربطی به من و گروه تئاتر اگزیت دارد؟

اگر منظور شما برگزاری هفته بزرگداشت غلامحسین ساعدی از طرف گروه تئاتر اگزیت است که در آن تنها نسخه برجای مانده از این اثر زنده‌یاد ساعدی از اجرای پاریس پخش گردید! چه ربطی به من دارد؟ آن نسخه از طرف کارگردان اثر آقای ناصر رحمانی‌نژاد و انجمن تئاتر ایران در اختیار ما قرار گرفت. آن بخشی که شما به آن اشاره می‌کنید در فیلمبرداری ضعیف کار اصلا ضبط نشده بود اما این نسخه به دلیل این که سندی تاریخی است به همان شکل باقی‌مانده پخش شد. چه سانسوری و به چه دلیل؟ نسخه اجرای لندن این کار سال‌ها است که در دسترس است.

در کارهای دیگری هم که من از ساعدی کارگردانی کردم خوشحال می‌شوم اگر بفرمایید که چه سلاخی صورت گرفته است؟

آخرین کار من از ساعدی تله تئاتر «ماه عسل» او بوده است که در ایران انجام گرفته است و ما بدون مجوز رسمی آن را در شرایطی که در ایران هیچ اسمی از ساعدی در عرصه اجرایی نمی‌توان آورد بصورت مجازی در اختیار عموم گذاشتیم.

هفته بزرگداشت ساعدی را هم در همین شرایط در ایران برگزار کردیم. تمام تلاش ما مقابله با سانسور حاکم برای جلوگیری از ارائه آثار او بوده است.

این اتهام که من سانسورچی آثار او بوده‌ام فکر می‌کنم به دلیل نا‌آگاهی شما می‌باشد.

با آرزوی موفقیت برای شما

مهرداد خامنه‌ای

آن بخشی که شما به آن اشاره می‌کنید در فیلمبرداری ضعیف کار اصلا ضبط نشده بود اما این نسخه به دلیل این که سندی تاریخی است به همان شکل باقی‌مانده پخش شد. چه سانسوری و به چه دلیل؟ نسخه اجرای لندن این کار سال‌ها است که در دسترس است.
در فیلمبرداری ضعیف کار اصلا ضبط نشده بود
در فیلمبرداری ضعیف کار اصلا ضبط نشده بود
در فیلمبرداری ضعیف کار اصلا ضبط نشده بود

به همان شکل باقی‌مانده پخش شد.
به همان شکل باقی‌مانده پخش شد.
به همان شکل باقی‌مانده پخش شد.

نسخه اجرای لندن این کار سال‌ها است که در دسترس است.
نسخه اجرای لندن این کار سال‌ها است که در دسترس است.
نسخه اجرای لندن این کار سال‌ها است که در دسترس است.

رزا: خوب نسخه لندن را پخش می کردید و یا بخش "مفقود شده" را با استفاده از نسخه لندن ترمیم می کردید؟!
تجهیزاتتان که عالی است:)

نوشته اید: تمام تلاش ما مقابله با سانسور حاکم برای جلوگیری از ارائه آثار او بوده است.

رزا: باور ندارم.
اگر در اختناق زندگی می کنید و این صحنه ی آخوند را نمی توانید پخش کنید، صادقانه بگویید؟!

بهانه هایی که آوردید بی خود است. شما هم فیلمنامه را می دانید و هم از سانسور آن آگاهید.
الان آگاه شده اید!
پس فیلم لندن را که سانسور نشده را استفاده کنید و یا قسمت حذف شده را در اجرای پاریس برگردانده، ترمیم کنید چرا که ساعدی به اندازه ی کافی از حکومت اسلامی رنج برده. از سانسور و آخوند بازی.

تا زمانی که هیچ اقدامی نکنید من شما را سانسورچی می دانم. و بسیاری از بازیگران و دستاندرکاران این تئاتر نیز.
چون شما آنرا پابلیش رسمی کرده به اسم تئاترتان در ایران بدون اطلاع که نسخه پاریس ناقص است.
اگر من مٌچ گیری نمی کردم، شما نیز هرگز اعلام نمی کردید!
شما دوست سانسور هستید با سکوتتان.








Rosa گفت...

البته قبل از این کامنت مهربان با اسم خامنه!
به اسم خامنه ای! یک کامنت خشن فرستاد که حق کپی رایت فیلم را زیر پا گذاشتی و غیره!!!

رفیق جان اگر فروشی بود این خلقِ توده/اکثریت، استخوان های ساعدی را از قبرستان در آورده می فروختند...
شک نکنیم از این آدم فروشان:)

Rosa گفت...

Rosa: من نمی فهمم!
شما بحث کپی رایت مطرح می کنید در یوتیوب با اسم خامنه!
به اسم خامنه ای اینجا می نویسید شما سانسور نکرده و غیره!
نسخه ای که پابلیش کرده اید و در اختیار جوانان گذاشته اید و مُهر تئاترتان را روی آن زده اید، سانسور شده است!
نمی دانستید؟ الان که می دانید؟ با تجهیزاتی که دارید ترمیمش کنید یا نسخه ی اجرای لندن را استفاده کنید.
نمی توانید چون ایران هستید؟
باشد!
اعلام کنید که نسخه ناقص و سانسور شده است.
شما ۷ شب و روز از ساعدی می گویید ولی فیلمنامه را نخواندید؟ نسخه لندن را ندیدید! و نمی دانستید که سانسور شده؟
به شما اطلاع دادند که حذف کرده اید. و شما مدتی است که می دانید ولی اقدامی نکرده اید…
به همین خاطر من هم کلیپ ساختم چون به دیگران گوش نمی کنید.
در ضمن ساعدی کپی رایت ندارد.
متعلق به همه است و من هم خیال ندارم خود سانسوری کنم.مشکلات دیگری در پابلیش کردن این فیلم وجود دارند که وقت کردم می نویسم…
اینکه کجاها دیگر به خطا رفته اید را من نمی دانم. علاقه هم ندارم کارهای شما را زیر ذره بین بگذارم.
ولی بدانید که اینجا افرادی هستند که خط به خط، تصویر به تصویر، صحنه به صحنه، ساعدی را از حفظ هستند و برایشان گرامی و اصلن هم زیر بار سانسور و حذف او نمی روند...

Rosa گفت...

برای آشنا شدن با آقای خامنه ای
یک متن فیسپوکی ایشان در زیر:)

«باجی‌های کمونیست»

اگر گذرتان به روستاهای شمال افتاده باشد حتما در هنگام غروب صف پیرزن‌هایی که در هنگام گذر هر خزنده‌ای از جلویشان شروع به پچ‌پچ و اظهار نظر می‌کنند توجه‌تان را جلب می‌کند.

این صحنه نه‌چندان دلچسب این روزها تشابه زیادی دارد با قلم‌فرسایی یک سری فعالین چپ که از طلوع آفتاب تا بوق سگ در استوری‌های طومار گونه‌شان به اصطلاح مشغول مبارزه ایدئولوژیک هستند. هیچ موضوعی هم برایشان کم اهمیت نیست، از رنگ جوراب کلارا زتکین و بحث فمینیسم بگیر تا مارک اسلحه حمید اشرف. از نطق استالین در دورغوزآباد تا جمله آخر لنین پس از سکته مغزی. از صبح تا شب حرف، حرف، حرف.

از صبح تا شب پلاسیدن در فضای مجازی و پاچه این و آن را به هر بهانه ریز و درشتی گرفتن. یک تریلی زبان درازی برای هرکسی که دم‌چاکشان بیاید.

اینها همان خاله باجی‌های کمونیست هستند که لب جوی آب نشسته‌اند و در حالی که تخمه می‌شکنند به اصطلاح خودشان بحث تئوریک می‌کنند.

حال ازشان بپرس خوب رفیق شما کار مدونی هم ارائه داده‌اید؟ شما اصولا به جز این فضای مجازی کجا هستید؟ این همه که وقت بر سر معقول و ‌منقول می‌گذارید خروجیش کجا بوده؟ اول که بهشان برمی‌خورد که مگر شما بورژوا هستید که «روشنی آفتاب را از ما دلیل می‌طلبید؟» بعد که قدری آتش‌شان کمی فروکش کرد می‌گویند: رفیق خبر نداری! ما هم‌اکنون در تدارک انتشار کتابی حیرت‌انگیز برای حل کلیه معضلات چپ هستیم. حال اگر شما این پشت‌گوشتان را دیدید، رنگ کتاب این‌ها را هم می‌بینید.

بدتر از همه ادای رادیکالیزم این بچه موش‌هاست. اول جمله‌شان با تقی شهرام شروع می‌شود و آخرش به فرمانده حمید اشرف ختم می‌شود. مانده‌ام اگر اینها در زمان حیات این دو در تشکیلات مبارزانی بودند که طول عمرشان بطور متوسط شش ماه بیشتر نبود دستاورد این عمر شش ماهه ایشان چه بود؟ ۴۰ توئیت، ۳۵ استوری اینستاگرام، ده هزار کامنت پاچه‌ورمالیده زیر پست مردم.

کله‌های بزرگ، دست و پای کوچک.

خاله باجی‌های کمونیست که مبارزه را با استمناء فکری اشتباه گرفته‌اند.

رفیق! به عمل کار برآید به سخندانی نیست.

رزا: بقول ساعدی "عوارض قلمفرسایی"

Rosa گفت...

Mehrdad Khameneh
vor 2 Stunden
شما حتما می‌دانید که هر اثر هنری صاحبی دارد و صاحب این اثر مورد نظر شما نه من هستم و نه شما. انجمن تئاتر ایران و کارگردان این اثر آقای ناصر رحمانی‌نژاد است و اجازه ایشان برای استفاده مجازی از این کار به معنای کپی رایت است. بر روی فیلم این اجرا نیز مهر انجمن تئاتر ایران دیده می‌شود.شما به جای این بحث‌های بی پایه با صاحب اثر تماس بگیرید و مشکل خود را حل کنید!
از کلماتی چون سانسور هم برای کوبیدن گروه‌هایی چون اگزیت و شخص من نمی‌توانید سوءاستفاده کنید چون کار ما مثل روز در مقابله با سانسور مشخص است و در ایران هستیم.
اگر شما دل‌تان برای آثار ساعدی می‌سوزد بفرمایید چه کار کرده‌اید؟ شما تئاتری هستید؟ که مشخص است هیچ ربطی به این هنر ندارید چون حتی مفهوم حق تألیف را هم درک نمی‌کنید.
اگر هدف شما زیر سؤال بردن افرادی است که داخل ایران با چنگ و دندان برای فرهنگ مردم در مقابل سرکوب و سانسور حاکم می‌جنگند من مطمئن هستم که خواسته یا ناخواسته در کنار سرکوبگران قرار دارید و نه افرادی چون ساعدی.

Rosa گفت...

رزا: انجمن تئاتر ایران و کارگردان این اثر آقای ناصر رحمانی‌نژاد صاحب این اثر است؟!
شما هم لابد وکیل حقوقی ایشان هستید:)

مٌهر تئاتر اگزیت را هم فوری ته کلیپ زدید!

شما اولین پابلیش کننده ی اثر، آن هم با سانسور هستید و مسئولید.

هم مسئول پابلیش اسم حقیقی بازیگرانی هستید که در بروشور تئاتر با اسم هنری، خود را معرفی کرده اند!
از نظر من این کار اطلاعاتی است. چون بدون اجازه ی بازیگران انجام شده است.
ایران هستید؟ بهانه ای نیست که هر بلایی بر سر اثر هنری بیاورید؟
اعلام کنید که فیلم با سانسور ارائه شده است.
نمی دانستید؟
الان که می دانید؟!

اینکه من چکاره هستم موضوع بحث نیست.

شما با چنگ و دندان دارید علیه سانسور می جنگید؟
شما و گروهتان هنوز اثری پابلیش نشده با خود سانسوری که قلع و قمع اش کردید!
اگر ایران هستید و اثر سانسور شده پخش کرده اید موظف هستید که اعلام کنید اثر ناقص است.

نمی دانستید؟
الان می دانید!
عمل کنید!

من در افشای این سانسور دقیقن کنار ساعدی ها قرار دارم ولی شما با مخفی کردنِ سانسور و افشای اسم حقیقی بازیگران، در کنار وزارت ارشاد و دستگاه سرکوب آزادی بیان قرار دارید.
ما
نه می بخشیم
و نه فراموش می کنیم...

Rosa گفت...




مهرداد خامنه‌ای
پنجشنبه, ۱۹ فروردین, ۱۴۰۰ ۱۳:۱۲

من هم نمی‌فهمم دقیقا مشکل شما با چیست؟

با شخص من؟ نام فامیل من؟ گروه تئاتر اگزیت؟ مخالفان جمهوری اسلامی؟ مبارزان با سانسور؟

شما که در اینجا حتی نام مستعار دارید به من که در ایران با نام خودم کار می‌کنم و مطلب می‌نویسم تکه پرانی می‌کنید؟ شرم نمی‌کنید؟

شما از نوشته‌تان مشخص است که نه اهل هنر هستید و نه فرهنگ و شک دارم به ساعدی هم ربط خاصی داشته باشید(از نظر هنری).

بحث کپی رایت برای این در هنر مطرح می‌شود که وقتی گروه و کارگردانی اثری را از یک نویسنده به روی صحنه می‌برد صاحب آن اثر است و نه نویسنده. وقتی زنده‌یاد ساعدی اجازه اجرای اثر خود را به انجمن تئاتر ایران به کارگردانی ناصر رحمانی‌نژاد داده‌اند ایشان صاحب اثر هستند و وقتی ایشان فیلم کار خود را در اختیار گروه تئاتر اگزیت (همانطور که بوده) گذاشته‌اند شما چه کاره هستید که برای ساعدی سینه چاک می‌کنید و به ما تهمت می‌زنید؟ بسیاری از ما هنرمندان عرصه تئاتر خود بر پاسداری از ارزش‌های‌مان واقف هستیم. برای حفظ همین ارزش‌ها بوده است که کارگردانی چون رحمانی‌نژاد سال‌های عمر خود را در زندان گذرانده است و اکنون تبعیدی است. برای همین ارزش‌ها است که ما در جو خفقان و سرکوب، در داخل ایران هفته ساعدی برگزار می‌کنیم.

شما با اسم و رسم خودتان بفرمایید که برای ساعدی و تئاتر ایران چه کار کرده یا می‌کنید تا ما هم از عملکرد شما بیاموزیم.

اما حق ندارید با اسم مستعار به ما تهمت بزنید و چنین وقیحانه نام ساعدی را در مقابل ما علم کنید.

اگر ساعدی برای شما کپی رایت ندارد اجرای اثر او وقتی کارگردان و خالق اثر او زنده است (چه من و چه رحمانی‌نژاد و چه هر کس دیگر) کپی رایت داریم مگر این که خودمان آن را واگذار کنیم. پس دست از سرقت کارهای ما بردارید و بی‌جهت دم از سانسور نزنید. شما از فرط ناآگاهی نه تنها به ساعدی کمک نمی‌کنید بلکه دانسته یا ندانسته در صف سرکوبگران جمهوری اسلامی خود را قرار داده‌اید که کارشان چیزی نیست جز تهمت زدن و حذف افراد چه از طریق خشونت کلامی و چه از طریق خشونت فیزیکی.

بله شما خودسانسوری نمی‌کنید بلکه به طور مشخص مرتکب افترا و تهمت زدن به افراد می‌شوید.

شرم کنید و دست از سر هنرمندان پاسدار هنر مبارز در ایران و خارج از ایران بردارید!

Rosa گفت...

گوهر مراد:
با پوزش از همه، پرسشی از این آقای خامنه دارم: چرا خودتان را پاسدار همه ارزش‌ها میدانید و همه را به گند میکشید؟
زندان رفتن رحمانی نژاد در پنجاه سال پیش به شما چه ربطی دارد که الان امتیازش را میگیرید؟
چرا گوهر مرادها باید نامشان را برای شما افشا کنند؟ مگر اصل حرف مهم نیست نه آنکه سخن می‌گوید؟
پرنسیپ روزنامه نگاری را اول بیاموزید بعد به بقیه درس بدهید. برای نمونه، برای حفظ ارزش‌ها و معرفی ساعدی، چرا شما از بهترین نمایشنامه های ساعدی برای بررسی و به روی صحنه آوردن استفاده نکردید؟
شما به عنوان یک تئآتری هیچ شناختی از کاربرد ماسک ندارید. در حالی که یک هنرمند می‌تواند با ماسک بر روی صحنه ظاهر شود و حرف خود را به شیوه ای (کمدی یا تراژیک) بیان کند. رزا نیز زبان شوخی دارد و در تبعید با فروتنی بسیار، بیشتر از رحمانی نژاد مبارزه کرده است.
ما هیچ لزومی نمی بینیم که برای گفتن هر حرفی، در برابر مخاطب استریپ تیز کنیم و در این روزهای مخوف و پر آشوب بدون کوچکترین دلیلی شجره نامچه و خواهر و مادر خود را به خطر بیندازیم.
در مورد کپی رایت جالب این است که ایران از این قانون مثل بسیاری از قوانین دیگر را رعایت نمی کند و آقای رحمانی نژاد به خوبی این را میداند و برای همین اسم گروه خود را بر این ویدئو حکاکی کرده است.

راستی کدامیک از این افراد در کارهای قبلی و یا بعدی «انجمن تئاتر ایران» ایفای نقش کرده اند؟

چرا رحمانی نژاد اسامی حقیقی تمام بازیگرانی که اتفاقاً از گروهش نبوده اند را برای حکومت ملایان ثبت کرده و لو داده است؟

و چرا در جلسات متعدد سخنرانی خود با هر کسی خرده برده ای داشته او را متهم کرده است؟
شما پاسدار این نوع فرهنگ نازل و عقده ای هستید. فرهنگی که در بزرگداشت هفت روز و هفت شب برای ساعدی هر دم ساعدی را کوچک و کوچکتر و کوچکترین می شود. اصل قضیه در حجم برنامه نیست بلکه در محتواست. به قول معروف آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!
نهایت وقاحت از شماست که به جای لحظه ای به خود شک کنید و به فکر فرو بروید، به شدیدترین شکل ممکن توهین می کنید، پرخاش می کنید، تهمت میزنید، گمان کنید شخصی در آن سر دنیا از شما پرسشی دارد، آیا این شیوه انسانی و متمدنانه برای پاسخ گفتن به یک خواننده یا یک بیننده یا یک دانشجو یا یک دانش پژوه است؟

می بینید این شمایید که بابت این رفتار لمپنی تان باید شرم کنید و برای یک عمر شرمسار باقی بمانید.

ناشناس گفت...

سلام درود!!!
روش زندگی، اعتقاد ب مبارزه،در همه عالم هستی به یک پرنسیپ های انسانی استوار است،

برای مثال ما اگر بخواهیم از نقطه A به نقطه B برویم باید ب استانداردهای ثابت شده انسانی همبستگی داشته باشیم،
مبارزه ، حقیقت روشن است، با بازی گرفتن و مسخره کردن و از بالا نگاه کردن ب پدیده ها را نمی‌توان مسیر ب نقطه B تلقی کرد،
نقطه B مسیر استراتژی ما است، نباید این مسیر را خدشه دار کرد، نقطه حساس و افشاگری ارشیو رزا در هیچ سایتی ب این حساسیت پیگیری نمیشود ، نمیدانم شاید نان ب نرخ ثابت میخورند،
شرم ب نتجه عمل اجتماعی شاید در حرکت بعدی کمکی باشد، برای راه حل موضوع اگر صداقت کمکتان باشد!!