كهنه نجس - حاشيهها
در تمدن باستان ارزش خاصی برای این خون قائل بودند؛ به این دلیل که نه تنها جاری شدن آن همراه با خشونت نیست بلکه همراه با باروری و زایش است و هماهنگی تن زن با تن جهان را حفظ میکند.
در الهیات و تمدن مادرسالارانه کهن نیز خون قاعدگی را نوید دهنده حیات یک قبیله میدانستند.
با به قدرت رسیدن سلطه پدری، از ارزش این خون کاسته شد و تا به امروز که تبدیل به تابویی شده و سخن گفتن از آن چونان سختن گفتن از آلودگی است.
ازسی روز ِ ماه روزه ، دست كم هفت روزش را هم ردیف یك «كهنه نجس» از جمع روزه داران طردی. چون نجسی! نمی توانی نمازبخوانی، به قرآن دست بزنی یا داخل مسجد بنشینی. فقط حق داری از یك در وارد شوی و بدون یك لحظه توقف از در دیگر خارج. چون نجسی! این نجسی فقط یك قانون ساده مسلمانی نیست. برای منی كه در یك خانواده مذهبی بزرگ شدهام، شرم و حقارت است. شرم از بابا و دادا و مردهای فامیل كه نكنه بفهمند تو روزه نیستی؟ پس به اجبار ماما تو همون روزهای «كهنه نجسی» هم باید بلند شوی، سحری بخوری و تظاهر به روزه داری كنی كه حفظ حیا كرده باشی! شرم ازاین كه با لحنی كه انگار جانیی را توبیخ میكنند، بپرسند: رِگلی؟ حیضی؟ پریودی؟ و تو ناچار وسط آن همه زنی كه آخر زیارتنامه خوانی سجده رفتهاند، گاو پیشونی سفید مجلس شوی. شرم از این كه زنی و شاهدی كه دختركي را بابت یك تكه لباس خونی كه خاطرش رفته ازميان رختهاي نشسته سوا كند، تحقیر میكنند، چون همه را نجس كرده! حالا اگه قرار باشد برای همبستگی با عزیزان دربندمان روزه بگیریم، من ِ «كهنه نجس» نمی توانم. چون روزه اعتصاب ِغذا نیست. اعمال دارد، قوانین دارد و پساش مذهبی نشسته كه مرا یك هفته از یك ماه، بابت زنانگیام تحقیر میكند. روزه ای كه خود به گسستگی حكم می دهد، نمیتواند همبستگی بیاید.
در تمدن باستان ارزش خاصی برای این خون قائل بودند؛ به این دلیل که نه تنها جاری شدن آن همراه با خشونت نیست بلکه همراه با باروری و زایش است و هماهنگی تن زن با تن جهان را حفظ میکند.
در الهیات و تمدن مادرسالارانه کهن نیز خون قاعدگی را نوید دهنده حیات یک قبیله میدانستند.
با به قدرت رسیدن سلطه پدری، از ارزش این خون کاسته شد و تا به امروز که تبدیل به تابویی شده و سخن گفتن از آن چونان سختن گفتن از آلودگی است.
۲ نظر:
فرارسيدن 15 مرداد، بيستمين سالروز ترور زندهياد شاپور بختيار بر همهي آزادگان ايران تسليت باد...
طیفورجان
داشتم اینجا را میخواندم که جالب بود:
گفتگوی بختیار و بنی صدر
http://www.iranglobal.info/I-G.php?mid=2-69235
ارسال یک نظر