۰۷ بهمن، ۱۳۹۷

رفتار آنارشیستی در مقابل دیپورت سلطنت طلبان چیست؟ مورد رضا (آرش) همپای


رزا: از دوستی مطلب گندکاری های آرش همپای را دریافت کردم. و امروز هم مطلب آیدا قجر را در وبسایت ایران وایر اینجا را خواندم. پاسخ من: عدم همبستگی با آرش همپای است.
به راستی که اینروزها حتی مزدوران رژیم هم از عفونتی که رژیم اسلامی در ایران بوجود آورده است، به اینطرف آبها فراری شده اند. اینکه تک تک آنارشیستها، و یا بطور کلی جنبش آنارشیستی در برابر نژادگرایان آریایی یا اسلام گرایان و فاشیستها چه کنند سوال است؟!
سکسیستها، نژادپرستان، اسلامگرایان، دین گرایان ارتجاعی، گونه گرایان و بقیه ی عفونت های تولیدی سیستم سرمایه داریِ مردسالار- مثل این آشغال اینجا- فایل صوتی (توجه/هشدار- کلمات رکیک) - هیچکدام ، مورد و سوژه ی همبستگی آنارشیستها و فمینیستها نیستند. آنان می توانند با حفظ نظراتشان در کنار جنبش ها و در داخل آنها و در مبارزاتشان برای گرفتن حق پناهجویی مبارزه کنند. ولی چهره ی جنایتکاران باید در صفوف ما مشخص باشد و ستمدیدگان و مردم عادی باید آنان را بشناسند. چراکه بسیاری از آنان در برابرمردم، در پُشت نقابِ ناشناسان و یا آنارشیستی یا فمینیستی و... خود را قایم می کنند. ما نیز بمانند زنان  فمینیست وظیفه داریم آنان را افشا کنیم تا مردم از آنان صدمه نبینند. بخصوص که جنبش فمینیستهایِ آنارشیست، مسئولیت بیشتری در افشای این چهره ها دارد.
ما اعلام عدم همبستگی می کنیم علیه حیوان آزارها، متجاوزان جنسی به کودکان و زنان- به آریایی گرایی و نژادپرستی، به سلطنت طلبان و نُخبه پرستان و بقیه ی عفونتهای سیستم.

در همین رابطه ی افشاگری- برای خواندن در منبع خبر و گذارشها روی تیتر ها کلیک کنیم.
افشاگری از  عفونتِ خود آنارشیست خوانده
 آیا آنارشیستها زنانشان را کتک میزنند؟ یا در حمایت پلیس خواهان سانسور میشوند؟ 

ایرانارشیست‌ها /علی عبدالرضایی
پروژه جدید امنیتی؛ ایرانارشیسم
در پیوست فایل صوتی ارسال خواهد شد که طی آن 

علی عبدالرضایی صراحتا به نوچه هایش فتوا می‌دهد به زنان و کودکان دشمنان تجاوز کنند.
هشدار، فایل حاوی کلمات و مفاهیم به شدت رکیک و مهوع می‌باشد. اینجا فایل صوتی


مطلب آیدا قجر را در وبسایت ایران وایر . پاسخ من: عدم همبستگی با آرش همپای است.
خطر حبس ابد برای آرش همپای در یونان

پرونده آرش همپای به اتهام «تسخیر مکان دولتی» به همان سال ۲۰۱۷ برمی‌گردد. درست همان زمانی که او در لس‌بوس به سر می‌برد، گروهی از پناه‌جویان ایرانی که ماه‌ها بود در انتظار صدور «مهر آبی» یعنی مجوز خروج از جزیره بودند، تصمیم گرفتند به دفتر حزب «سیریزآ» حزب حاکم بر یونان رفته و اعتراض خود را عنوان کنند. دریافت هر مدرک قانونی در یونان می‌تواند ماه‌ها و چه بسا سال‌ها به طول بیانجامد بدون آن‌که هیچ مقام مسوولی پاسخ‌گو باشد.
پناه‌جویان معترض با آرش همپای تماس می‌گیرند و از او می‌خواهند همراهی‌شان کند. پیش از ورود آن‌ها به ساختمان حزب «سیریزآ» گروه‌های آنارشیستی حاضر در محل به ساختمان حمله کرده و آن را تسخیر کردند. پس از آن بود که پناه‌جویان وارد ساختمان شدند. آرش همپای هم یکی از آن‌ها بود. در مذاکرات با مسوولان آن‌ها به همپای گفتند اگر بتواند مانع ادامه تحصن و اعتصاب پناهجویان شود، به تمامی آن‌ها مجوز خروج از جزیره داده خواهد شد و می‌توانند به آتن بروند و سرنوشت‌شان را در پی گیرند. این اتفاق افتاد اما در مقابل هم برای آرش همپای به اتهام «تسخیر مکان دولتی» پرونده قضایی تشکیل داده شد و هم به تنها فردی که مجوز خروج ندادند، برادر او، امیر بود.
گزارش بالا از آیدا قجر!

رضا « آرش » همپای کیست؟
گزارش زیر ترجمه ی مطلب ایندیمدیا از یونان و گزارش آنارشیستهای یونان است به زبان یونانی و انگلیسی
Who is Reza «Arash » Humpay

فارسی اینجا

رضا همپای که بعنوان شخصی ملی گرا و سلطنت طلب در ایران شناخته میشود، یکی از حمایت کنندگان شاه نیز است، او که یک بهره بردار از مهاجران در یونان، یک دروغگو و فرصب طلب است، در حال حاضر بطور فعالانه در حال دفاع از باند های مافیایی مواد مخدر- و یک متجاوزگر برای رسیدن به اهداف خود است.

فارسی اینجا

۰۱ بهمن، ۱۳۹۷

آخرین صحبت‌های سپیده قلیان پیش از بازداشت دوباره+ ویدئو

 آخرین صحبت‌های سپیده قلیان پیش از بازداشت دوباره
 https://youtu.be/6CDlR65xMo0
قاعده‌ی بازی این بود که پاسخ شکنجه را با سکوت بدهند! ببخشید که بازی‌تان را بهم زدیم...

https://twitter.com/hashtag/FreeSepideh?src=hash
 


سپیده قلیان، فعال اجتماعی، ساعاتی قبل از اینکه یکشنبه ۳۰ دی ماه ۹۷ دوباره بازداشت شود، روبروی دوربین نشسته و اتفاقات مربوط به بازداشت او و اسماعیل بخشی را روایت کرده است.
خانم قلیان درباره شکنجه شدن خودش و اسماعیل بخشی و "اعترافات اجباری" که بخشی از آن در برنامه تلویزیونی با عنوان طراحی سوخته از صدا و سیمای ایران پخش شد، توضیح داده است.
او گفته است: "نمی‌دانم زمانی که این فیلم را می‌بینید من کجا هستم و در چه حالی‌ام، اما خواسته‌ام این است که دادگاه من علنی و با حضور آزاد رسانه‌ها برگزار شود تا بگویند چطور من را برانداز جلوه دادند و این اعترافات چگونه گرفته شده

رزا:معلوم نیست که به چه دلیلی بی بی سی کُل فایل سپیده را منتشر نکرده است! از رفقایی که فایل را در اختیار بی بی سی چی ها گذاشته اند خواهش که خودتان منتشر کنید بطور مستقل و بدون سانسور. در ضمن عکسهای ماموران امنیتی که در دستگیری سپیده و احتمالن بازجویی او دست داشتند را برای شناسایی کامل تلفن/آدرس/مشخصات در بلاگ قرار دادم.
این مامور امنیتی در بیرون از بازداشتگاه به سپیده_قلیان حمله کرده ودر بازجویی هم حاضر بوده. او کیست؟
https://twitter.com/nikahang/status/1087191240435818496
ميگن اينشخص بهمني رئيس اطلاعات شوش هست.
این همون ماموری ست که سپیده تلفنی باهاش صحبت میکنه
آقای صادقیان

فیلم مربوط به پیش از دستگیری است.
 https://twitter.com/nikahang/status/1087191266897682433

سپیده قلیان، فعال اجتماعی، ساعاتی قبل از اینکه یکشنبه ۳۰ دی ماه ۹۷ دوباره بازداشت شود، روبروی دوربین نشسته و اتفاقات مربوط به بازداشت او و اسماعیل بخشی را روایت کرده است.
خانم قلیان درباره شکنجه شدن خودش و اسماعیل بخشی و "اعترافات اجباری" که بخشی از آن در برنامه تلویزیونی با عنوان طراحی سوخته از صدا و سیمای ایران پخش شد، توضیح داده است.
او گفته است: "نمی‌دانم زمانی که این فیلم را می‌بینید من کجا هستم و در چه حالی‌ام، اما خواسته‌ام این است که دادگاه من علنی و با حضور آزاد رسانه‌ها برگزار شود تا بگویند چطور من را برانداز جلوه دادند و این اعترافات چگونه گرفته شده
سپیده قلیان: دادگاهم علنی برگزار شود
سپیده قلیان، فعال اجتماعی پیش از بازداشت مجددش در روز گذشته ویدئویی از خود ضبط کرده و همزمان نامه‎ای نوشته است. در بخشی از این نامه و ویدئو که به طور اختصاصی دراختیار بی‌بی‌سی قرار گرفته است، خانم قلیان مجددا به مساله شکنجه در دوران بازداشتش پرداخته و از دادستان می‌خواهد که جلسه دادگاه او علنی و با حضور رسانه‌ها برگزار شود.
در بخشی از این نامه خطاب به دادستان آمده است: "دو مسئول امنیتی ناظر و شاهد ضرب و شتم من بوده و خودشان مستقیما علیه من اقدام به ایراد اتهامات و فحش‌های بسیار رکیک و غیر اخلاقی نیز کردند. پس از ضرب و شتم ما را با چشم‌بند و دستبند و پابند به خودروی نهادهای امنیتی انتقال دادند. حتی در مسیر نیز من از ضربات باتوم بی‌نصیب نبودم، بر خلاف آنچه نهادهای امنیتی ادعا کردند. این روند در پلیس امنیت و فرماندهی اطلاعات هم ادامه داشت."
این فعال اجتماعی در بخش دیگری از این نامه با تاکید بر اینکه او را در بازجویی کابل زده‌اند، نوشته است: "پس از انتقال به سلول انفرادی، در حالی که حتی زخم‌های بدنم بهبود نیافته بود، به صورت مداوم و طولانی‌مدت بازجویی شدم. بازجویی که (طی آن متهم با) ضربات کابل، فحاشی و تهدید فرد مجاب شود که آن اتهامات را تایید کند."
 سپیده قلیان، فعال اجتماعی که پیشتر از شکنجه‌اش در دوران بازداشت در زندان خبر داده بود، مجددا یک‌شنبه ۳۰ دی ماه به همراه مهدی قلیان برادرش بازداشت شده است. برخی فعالان کارگری نسبت به بازداشت خانم قلیان به همراه برادرش ابراز نگرانی کرده‌ و احتمال افزایش فشار روحی و روانی بر او در زندان را مطرح کرده‌اند
خانم قلیان که پس از انتشار فیلم طراحی سوخته که به "اعترافات اجباری" او و اسماعیل بخشی پرداخته است، گفته بود فیلم خود گواهی بر شکنجه او در بازداشت است. در این نامه تاکید می کند که بارها به او اتهامات جنسی وارد شد.
خانم قلیان می نویسد: "شما(دادستان) هم مانند وکلا خواهید گفت که این اتهامات مصداق قذف است و مرتکب آن مستحق حد. امابازجوی من بی‌شرمانه این اتهامات را بارها و بارها تکرار می‌کرد. وقتی می‌گویم بارها، یعنی در تمام ساعات طولانی بازجویی که از ساعت ده صبح تا دو ساعت و گاه بیش از شانزده ساعت و تا اواخر شب ادامه داشت.
این فعال اجتماعی همچنین با اشاره به یکی دیگر از اتهامات بازجوها که او را کمونیست خوانده می نویسد بازجوها کتابهایی را که از خانه خانم قلیان برده بودند و تمام آنها مجوز داشت را نشان دهنده کمونیست بودن این فعال اجتماعی عنوان می کردند.
"مثلا دلیل شان برای بی دین بودن من این بود که چرا در تاسوعا و عاشورا به جمع آوری زباله های باقی مانده از نذری پرداخته ام و می گفتند این کار انحراف ایجاد کردن در مراسمات مذهبی است در لحظاتی با چشمبند و روی صندلی نشسته بودم زیر صندلی را می کشیدند یا ضرباتی بر بدنم و یا روی گردنم وارد می کردند و از من می‌خواستند اعتراف کنم کمونیستم و یا اعتراف کنم برانداز هستم."
خانم قلیان و اسماعیل بخشی که آبان ماه گذشته در اهواز توسط وزارت اطلاعات بازداشت شدند و بعد از خروج از زندان از "شکنجه" خود سخن گفتند.
مقام‌های قضایی و دولتی ایران ادعای شکنجه را رد کرده‌اند و از جمله محمود واعظی، رئیس دفتر حسن روحانی، گفته است وزارت اطلاعات و حکومت ایران می‌توانند از آقای بخشی برای حرف‌هایش شکایت کنند.
مطابق قانون اساسی ایران شکنجه ممنوع است و اعترافات و ادعاهایی که تحت شکنجه بیان شوند اعتبار نخواهند داشت.
اظهارات پدر «سپیده قلیان» در مورد چکونگی بازداشت سپیده و برادرش
https://youtu.be/Bhaq8mLfDXI

این مامور امنیتی در بیرون از بازداشتگاه به سپیده_قلیان حمله کرده ودر بازجویی هم حاضر بوده. او کیست؟
 https://twitter.com/nikahang/status/1087191266897682433

ماموران زن، سر و گردن مادر سپیده را زخمی کرده‌اند. ماموران سپیده را با خودرو می‌برند. با پیگیری خانواده، معلوم می‌شودپرونده دست دادگستری شوش نبوده و از اهواز آمده بودند. خانواده باز پیگیر می‌شود، می‌گویند قوه قضاییه شاکی بوده و سپیده را با هواپیما برده‌اند تهران.

بعد از اینکه پدر و مادر سپیده از اهواز به شوش برگشته‌اند، همسایه‌ها گفته‌اند که ماموران به بهانه اینکه "دزدی شده" موبایل‌های‌شان را گرفته‌اند و فیلم‌ها را پاک کرده‌اند. دوربین‌های مغازه‌ها را چک کرده‌اند.
ظاهرا ضرب و شتم در خانه هم بوده و عده‌ای با موبایل ضبط کرده بودند. مادر سپیده به خاطر ضرب و شتم شکایت کرده. اما با پاک شدن موبایل‌های همسایه‌ها و پاک شدن فیلم دوربین مغازه روبه‌روی خانه،
فیلمی برای مستند کردن ماجرا دیگر وجود ندارد.
https://twitter.com/nikahang/status/1087018548466237440
  
این مامور امنیتی در بیرون از بازداشتگاه به سپیده_قلیان حمله کرده ودر بازجویی هم حاضر بوده. او کیست؟
 ادامه اینجا

مرتبط : برای خواندن روی تیترها کلیک کنیم.

سپیده قلیان و اسماعیل بخشی را برای سربه نیست کردن ربودند؟ + فایل صوتی پدرِ سپیده

 

شکنجه ی سپیده قلیان با فرستادنش به سلول زندانیان "داعش"ی و تهدید به مرگ پس از بازداشت

  ادامه اینجا

سپیده قلیان و اسماعیل بخشی را برای سربه نیست کردن ربودند؟ + فایل صوتی پدرِ سپیده

سپیده قلیان و اسماعیل بخشی را پس از نمایش تلویزیونی -اعترافات اجباری- دوباره با ضرب و شتم دستگیر کردند.
ساعاتی بعد از پخش «مستند طرح سوخته» از تلویزیون جمهوری اسلامی که در آن اعترافات بازداشت شدگان در زیر شگنجه پخش شده بود، ماموران امنیتی بار دیگر سپیده ی قلیان فعال اجتماعی در خوزستان را بازداشت کردند. سپیده ی قلیان پیشتر همراه با اسماعیل بخشی در جریان اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه دستگیر شده و از جمله کسانی بود که شهادت داد اسماعیل بخشی در جریان بازداشت و در دوران بازداشت به شدت شکنجه شده است. گزارش های دیگر حاکی از آن بود که خود وی نیز در دوران بازداشتش مورد شکنجه قرار گرفته است.
سپیده ی قلیان بعد از پخش فیلم اعترافات به آن واکنش نشان داد و در حساب توئیتری خود نوشت: این تصاویری که از من پخش شد گواه دیگری در اثبات حرف‌هایم مبنی بر شکنجه شدن در طول مدت بازداشتم بود. جدی‌تر از قبل به پیگیری شکنجه شدنم خواهم پرداخت و حالا که اعترافاتم پخش شد خواهان علنی برگزار شدن دادگاهم هستم.
ماموران امنیتی صبح روز یکشنبه او را مجددا بازداشت کردند. بنابر گزارش ها، امنیتی ها بدون هیچ گونه حکمی به محل سکونت سپیده ی قلیان یورش آوردند و وقتی با اعتراض برادر او مهدی قلیان روبرو شدند، او را نیز با خود بازداشت کرده و به محل نامعلومی بردند.

دستگیری مجدد سپیده قلیان و اسماعیل بخشی پس از پخش اعترافات اجباری!
سپیده قلیان بە مرگ تهدید شد
 🔻به گفته پدر⁧ سپیده قلیان ⁩ساعت ۷ صبح روز یکشنبە (۳٠ دی/۲٠ ژانویە) ۱۲ مامور مرد و دو مامور زن با خشونت بە منزل شخصی وی یورش بردە و ضمن شکستن دندانهای پسرش او را همراه با سپیدە بازداشت کردەاند. 🔻پدر سپیدە اعلام کردە است مأموران وی و همسرش را کتک زدەاند و سپیدە را تهدید بە مرگ کردەاند. 🔻بە گفتەی وی مأموران ادارە اطلاعات شوش حین مراجعە، او را تهدید بە بازداشت کردەاند.
«فرزندانم را با دست بند و پابند بردند و گلوی همسرم را با کارد زخمی کردند»
https://youtu.be/eYUcHjRq-YI



 اسماعیل بخشی پس از پخش 'اعترافات' دوباره بازداشت شد
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه می گوید که اسماعیل بخشی از نمایندگان این سندیکا که ماه پیش آزاد شده بود مجددا پس از اقدام تلویزیون ایران به پخش آنچه "اعترافات" او خوانده شده بازداشت شده است.
این سندیکا یکشنبه شب در بیانیه کوتاهی نوشت: "بر اساس خبری که دریافت کرده ایم دقایقی پیش تعداد زیادی نیروی مسلح همراه با چهار ماشین پاترول به خانه اسماعیل بخشی هجوم برده و او را باز داشت کرده اند. هویت افراد مسلح تا ارسال این‌خبر نا مشخص اعلام شده است."
هیچ‌چیز به اندازه کسانی که «نمی‌ترسند» جمهوری اسلامی را «نمی‌ترساند». 


گزارش ایران اینترنشنال: سپیده قلیان فعال اجتماعی، صبح امروز به همراه برادرش بازداشت شد
https://youtu.be/ePOf7g5iciw

  لعنت به این زندگی
https://twitter.com/jumpAvocado/status/1087096045992112134


🔴فوری اسماعیل_بخشی به سبک مافیای سیسیلی ایتالیا، البته در شوش حکومت جمهوری اسلامی ایران ربوده شد.
https://twitter.com/Ti_BAG97/status/1087095577169530880
دقیقا یعنی چی ربوده شد ؟؟؟؟!!!

یعنی اینکه چهارتا پاترول رفته در خونه ش بدون هیچ حرفی با زور اسلحه و باتوم و شوکر و اسپری بهش چشم بند، دست بند و پا بند زدن و بدون کوچکترین توضیحی با خودشان بردنش

 زن سعید امامی:من اسراییل نرفتم باور کنید من اسراییل نرفتم.
 بازجوی جمهوری اسلامی: خب اگر ما کاری کنیم که رفته باشی چی؟
https://twitter.com/Sohrab_66/status/1086732114945560579

صفحه نخست » ای شکنجه گر مفلوک! تو «سپیده» را شکنجه می کنی تا «ساشا» سه تا سه تا دختر به رختخواب ببرد!؛ ف. م. سخن
https://news.gooya.com/2019/01/post-22639.php

اسلام واقعی اینجاست !! کاری که ج.ا با اسلام کرد، مغول با ایران نکرد ! از احتکار برنج و سفر مکه... تا سفر مکه و حوریان زمینی !! «ساشا»
https://twitter.com/SETAREHbarandaz/status/1087120504421523458

یک جلسه‌ی تشکیلاتی در تهران vs عکس همان کافه همان میز در دزفول
https://twitter.com/saeedsfj/status/1086755936801378306
این عکس در مستند طراحی امروز تحت عنوان "جلسه تشکیلاتی در تهران" منتشر شد. قابل توجه مستندسازان وطن دوست عرض میکنم این عکس در کافه سوال در دزفول خ شریعتی نبش حافظ گرفته شده و میتونید برید ملاحظه بفرمایین! بعد جلسه تشکیلاتی؟ مرد حسابی کشک چی پشم چی؟ می برین و میدوزین؟ شرف؟

بر اساس آخرین خبر رسیده ساعت ۲۳/۵۵ دقیقه امشب یکشنبه ۳۰ دی‌ماه ماشین‌های پاترول [احتمالا لندکروز] که حامل تعداد زیادی نیروی مسلح بوده، به خانه اسماعیل بخشی حمله‌ور شده و‌ اسماعیل بخشی را به مکان نامعلومی انتقال داده‌اند.
این لشکرکشی تنها از سر استیصال صاحبان سرمایه و حامیان آنها به خواست و مطالبات کارگران است.

 پدر سپیده قلیان: 12 مامور مرد و دو مامور زن با خشونت ریختند خانه، دندان‌های پسرم را شکستند من و همسرم را کتک زدند گفتند دخترت را هم می کشیم + فیلم مصاحبه
مصاحبه مسیح علینژاد با پدر سپیده قلیان
 پدر⁧ سپیده قلیان ⁩ امروز گفت: نحوه‌ بازداشت جنایت و شکنجه‌ی محض است. با ناراحتی و‌ نگرانی شدید می‌گوید: ساعت ۷صبح ۱۲مامور مرد و دو مامور زن با خشونت ریختند خانه،  دندان‌های پسرم را شکستند من و همسرم را کتک زدند گفتند دخترت را هم می کشیم. خواهش می‌کنم نگذارید بچه های ما را بکشند.
پدر ⁧ سپیده قلیان ⁩ در ادامه گفت: این همه سال داستان دو طفل مسلم را برای ما گفتند با بچه‌های من بدتر رفتار کردند، با دیگ غذا زدند توی سر دخترم، سپیده فریاد می‌زد. دست و پای پسرم را بستند انداختند صندوق عقب ماشین. من رفتم اطلاعات شوش گفتند تو را هم بازداشت می‌کنیم.
پدر ⁧ سپیده قلیان ⁩ می‌گوید که جان سپیده و برادرش در خطر است، یکی از ماموران لحظه بازداشت فریاد می‌‌زد همه ولش کنن، من یکی ولش نمی‌کنم، می‌کشم این دختر رو. پسرم التماس می‌کرد به من که تو رو خدا نگذار منو ببرن تمام سر و صورت پسرم پر از خون بود اصلا نمی‌دونم سالم بر می‌گردند. من فقط می‌خواهم صدای منو بشنوند نگذارند بچه‌های منو بکشند.
https://youtu.be/T6quf2qhiiM

ادامه اینجا

گزارش از دستگیری اول در زیر- برای خواندن مطالبدر منبع، روی تیتر آنها کلیک کنیم

شکنجه ی سپیده قلیان با فرستادنش به سلول زندانیان "داعش"ی و تهدید به مرگ پس از بازداشت

 

۲۱ دی، ۱۳۹۷

زیر نظر داشتنِ اداراتِ دولتی و خارجیان- مقاومت مدنی/ اجتماعی- آلمان

 زیر نظر داشتنِ اداراتِ دولتی و خارجیان- مقاومت مدنی/ اجتماعی
اذیت و آزارِ، بی عدالتی و تبعیض توسطِ اداراتِ آلمانی و همچنین در اغلبِ کشورها، از حقایقِ تلخِ زندگی روزمره است. بارها و بارها تجربه می کنیم انسانهایی با پس زمینه ی متفاوت را که بطورِ مستمر و سیستماتیک از طرفِ کارمندانِ ادارات ( مُجرمینِ پشتِ میز نشین)، مورد تبعیض و تحریم قرار گرفته و  روحیه شان اینگونه ضعیف شده و از حقِ خود محروم گشته اند.
بخصوص اینکه در سالهای اخیر مشاهده شده است که بطورِ تاسف باری، سرکوب و نظارت (کنترل) شدت و فزونی گرفته است. 
اینهمه متاسفانه چیزِ جدیدی نیست بلکه واقعیتِ زندگی در یک نظام  اقتصادی است که شأن و کرامتِ انسانی را ارزش گذاری می کند.
 پاسخِ ما به این واقعیتِ زندگی، همبستگی و حمایتِ متقابل است. همبستگی ها، فرای تمامِ دسته بندی ها و گروهبندی های اجتماعیِ ساخته و پرداخته شده در سیستم که تنها در صددِ تقسیم بندیِ ما و علیهِ هم قرار دادنِ گروههای انسانی در اجتماع می باشد.
 به همین دلیل نیز ما اعتراضاتمان را به جای خیابان، به مکانهایی منتقل می کنیم که این بی عدالتی ها در آنجا و در این مکانها، تصمیم گرفته و اجرایی می شوند.
ما  بطورِ گروهی به اداراتِ خارجیان مراجعه کرده و گروهی اعتراض می کنیم. کسی را تنها نگذاشته و بی عدالتی ها را مستند کرده و حامیِ انسانهایِ موردِ تبعیض هستیم.
 یک مثالِ عملی،  اداره ی امورِ خارجیان است:
به  هزار پناهجو در شهرِ گوتینگنِ آلمان قوانینِ تبعیض آمیز  تحمیل شده است. قوانینی که پناهجویان را بطور مُستمر و سیستماتیک توسطِ ارگان های اجرایی مانندِ اداره ی خارجیان، مرعوب، محروم  و موردِ  بیعدالتی قرار داده  است.آنان نهایتن در این شرایط، روزانه، روحیه شان تضعیف می شود. پناهجویان از ورود به مراکزِ آموزشی و کار، منع شده و یا اینکه ورودِ آنان به این مراکز سخت و دشوار می شود. مسامحه با آنان محدود شده و پناهجویان بطورِ مداوم با تهدیدِ کم کردنِ پول و مُستمری، بی خانمانی و یا دیپورت (اخراجِ اجباری) مواجه اند. برای بسیاری از پناهجویان اینهمه یعنی زندگی در ترسِ مداوم و تردید.

جدیدن این پناهجویانِ پاکستانی هستند که هر سه روز، یکبار، باید برای تمدیدِ ویزای دولدونگِ شان (اقامتِ موقت) به اداره ی خارجیان مراجعه کنند. 
هدفِ ما  کمک و همراهی با پناهجویان و ایجادِ گروههای همبستگی است تا نشان دهیم که پناهجویان در مبارزاتِ روزمره شان برای برابری و" برابر حقوقی" تنها نیستند. آنان را برای گرفتنِ حقِ ماندن و حقِ زندگی در اینجا، تنها نمی گذاریم.

با سلاحِ مستند سازی و رسانه ای کردنِ موردهای بی عدالتی و تبعیض، میتوانیم بر سیاستِ موجود و توسطِ فشار از پایین به ادارات، از اجرای  اعمالِ تبعیض آمیز علیه پناهجویان جلوگیری کرد.
ما همدیگر را یافته و با هم آشنا شده و از همدیگر متقابلا حمایت می کنیم. 
همبستگی در عمل و در مبارزاتِ روزمره و زندگی!
به ما ملحق شوید و مطالبِ ما را باز نشر دهید. از اینطریق فضایِ گرمِ همزیستیِ متقابل و همبستگیِ انسانی را در این سرمایِ تنهایی و ایزولاسیونِ اجتماعیِ کنونی گسترده تر کنیم.

گروهِ مبارزات مدنی/اجتماعی- نظارت بر کارِ اداراتِ دولتی و اداره ی امورِ خارجیان
 تلفنِ تماس با ما : 00491781270538 


  Behördenwatch : +491781270538

۱۷ دی، ۱۳۹۷

شکنجه ی سپیده قلیان با فرستادنش به سلول زندانیان "داعش"ی و تهدید به مرگ پس از بازداشت


شکنجه ی سپیده قلیان با فرستادنش به سلول زندانیان "داعش"ی و تهدید به مرگ پس از بازداشت

https://youtu.be/gNh8fu9Ou_s



انداختن در سلول متهمان داعشی، و گفتن اینکه این کمونیست ونجس هست،... چقدر می‌تواند وحشتناک و فاجعه باشد، از سمت حکومتی که را به روش‌های مختلف حذف می‌کند.

مدافعان حقوق زنان در مقابل شکنجه‌ی سکوت اختیار کرده‌اند‌. دانشجویی که همزمان با اسماعیل بازداشت و شد، اما تحت الشعاع حواشی قرار گرفت. سپیده را با کتک بازداشت کردند، وقتی آزاد شد آثار شکنجه تمام تنش را در برگرفت. او اولین کسی بود که پرده از شکنجه‌ها برداشت...

نبایداجازه دادکه بایکوت شود. در نامه ش اشاره کرده، هم موردشکنجه قرارگرفته.ضرب و شتم با کابل و مشت ولگد،نگهداری در ‌سلول زندانیان متهم به داعش و تهییج این ‌افرادنسبت به اینکه این فرد کمونیست ونجسه مورد آزار و اذیت وتهدید این افراد قرار گرفته

اسماعیل بخشی: "شکنجه گران خود را سرباز گمنام امام زمان می‌نامیدند اما به بنده و خانم قلیان انواع اقسام فحش‌های رکیک جنسی می‌دادند و ایشان راهم کتک می‌زدند اما از شکنجه‌ی جسمی بدتر، شکنجه های روانی بود..."

اونایی که با حیثیت در قالب کیک شکلاتی مزه پرونی میکردن و بهش انگ جاسوس زدن وقتی شرح شکنجه های سپیده رو میخونن خجالت نمیکشن؟ به گردن سپیده ضربه زدن با کابل افتادن به جونش و انداختنش تو بند زندانیان داعشی و انواع فحشهای رکیک جنسی بهش دادن.  
قبلنم میگفتن امیر چمنی جاسوسه 

چرا كسى از و يكماه بازداشتش چيزى نميگويد! چون اصلاح طلب نيست يا جزو باند شما نيست؟!
 
دقیقا چون تو باندشون نیست مدتی پیش چند نفر در توئیتر سعی کردن سپیده قلیان رو بعنوان مبارز قلابی و خبرچین ج.ا معرفی کنن و در برگردوندن نظر مردم موفق هم شدن

از در زیر شکنجه جسمی و روحی اعتراف گرفتند در شرایط وحشتناک نگهداری میشود بر اساس اعتراف زیر شکنجه محاکمه میشوند و به زندان میروند
 https://twitter.com/hashtag/%D8%B3%D9%BE%D9%8A%D8%AF%D9%87_%D9%82%D9%84%D9%8A%D8%A7%D9%86?lang=de


سپیده قلیان:
هفت‌تپه یک اتفاق تاریخی در گذشته‌ای دور برای درس و عبرت سیاسی کارگران نیست. آنچه در هفت‌تپه گذشت، آغاز سیاست‌ورزی طبقاتی کارگران به شکل عیان و تمام عیار بود. سرکوب کارگران هفت‌تپه هم با دستگیری‌ها، نه آغاز شد و نه پایان یافت!
سرکوب در هفت‌تپه با حمله‌ی همه جانبه به معیشت کارگران، با تصویب حداقل حقوق‌های تحقیر آمیز، با روی کار آمدن سیاست هار خصوصی سازی آغاز شده بود و اکنون نیز به شدت تداوم دارد.
افراد، گروه‌ها و جریانات مختلفی به اشکال گوناگون به حمایت از کارگران هفت‌تپه پرداختند. کارگران، معلمان، وکلا، فعالان اجتماعی و سیاسی، دانشجویان و هر آنکه دل در گروی آزادی و عدالت اجتماعی دارد، از هفت‌تپه حمایت کردند.
من هم به عنوان یک دانشجو و کارگر، مانند صدها تن از مردم شوش، به سبب نزدیکی محل زندگی‌ام، حمایت از اعتراضات هفت‌تپه را با حضور در کنار آنها به جای آوردم. و البته این به مذاق نهادهای امنیتی خوش نیامد و بازداشت شدم.
در طول ۳۰ روز بازجویی مداوم، اتهاماتی همچون عضویت در گروه‌های سیاسی و تلاش برای سیاسی کردن هفت‌تپه به من زده شد. و من نمی‌دانم چه چیزی سیاسی‌تر و جدی‌تر از شعارهای چند هزار کارگر هفت‌تپه بود که من بخواهم دخالتی در وقوعش داشته باشم؟
۳۰ روزی که با ضرب و شتم شروع شد و با شکنجه‌های روانی ادامه پیدا کرد و با وثیقه‌ی ۵۰۰ میلیون تومانی، چنان که گویی من مرتکب جنایت شده‌ام پایان یافت. در هر حال زندگی همچنان ادامه دارد …
مخاطبان این متن از یک سو رفقا و عزیزانی هستند که نگران وضعیت من بودند و از سوی دیگر آنانکه از تخریب و تحقیر من در این مدت سرخوش شدند. سرخوشی‌شان مدام باد.
مقاومت ادامه دارد. برای آزادی همه. برای آزادی کارگران فولاد. برای رهایی ایران.

۹۷/۱۰/۳

۱۳ دی، ۱۳۹۷

ژیله های زرد بر تن بینوایان/ مهستی شاهرخی + ویدئوکلیپ/ رزا


جلیقه زردها- فرانسه
https://youtu.be/VZDES8I064g




ژیله های زرد بر تن بینوایان/ مهستی شاهرخی
 اول ژانویه 2019

زن و مرد، پیر و جوان،
کارمند و بیکار، سیاه و سفید،
بی سقف و مستأجر
راستگرا و چپگرا، کمونیست و آنارشیست،
بی حزب و بی سندیکا و بی انجمن، بدونِ نماینده و بدونِ سخنگو
خشمگین و آرام، در ابتدا و در انتهای صف،
همگی باهم، با پوشیدن یک ژیله زرد نارضایتی خود را نشان می دهیم.

ژیله زرد یعنی ناخشنودی از وضعیت اقتصادی.
یعنی جشن سال نو است و پول نداری.
یعنی وقت غذاست و غذا گران است.
بدین معناست که آخر ماه است و کرایه خانه گران است.
یعنی بنزین گران شده و هر روز مجبوری مسیر همیشگی را رانندگی کنی تا به محل کارت برسی و حقوقت اضافه نمی شود، فقط مخارج است که هی بالا میرود، اضافه بر همه بر روی بنزین مالیات هم بسته اند.
یعنی فاکتور برق گران شده است، یعنی باز نرخ گاز گران شده است.
زمستان است و دیگر نمیشود اینطوری ادامه داد.
چرا نرخِ مخارج اینقدر بالاست؟ چرا حقوقم تا آخر ماه، دیگر کفافم را نمی دهد؟
چرا چندرغاز حقوقِ بازنشستگی به نسبت بالا رفتن تورم زیاد نمی شود؟
چرا فکری به حالِ مردم نمی کنند؟
به خیابان می آیم تا اعتراضم را نشان بدهم.
فقط من نیستم، بقیه هم هستند، عده مان کم نیست.
اما هیچ شبیه هم هم نیستم از کارگر تا بیکار از آموزگار تا پرستار از کسبه تا کشاورز و دانشجو
فصلِ مشترک همگی ما ناخشنودیمان است از وضعِ اقتصادی.

به خیابان می آییم و به محلات ثروتمندان می رویم تا صدایمان را بشنوند.
علامت مان یک ژیله زرد پلاستیکی است برتن محض احتیاط!
زردی ژیله های ما رنگِ فوّریت و اضطراری بودنِ حرکت ماست
زردی ما زردی قاشق و چنگال ها و بشقاب های طلای ثروتمندان نیست
به خیابان می آییم و در خیابان بزرگ شانزه لیزه جولان می دهیم.
شعار می هیم و نارضایتی خود را آشکار می کنیم.
بیمه و مسکن برای همه، درمان و آموزش و رفاه برای همه.
لشگری عظیم از ماموران با سپر و کلاه خود و ماشین های آبپاش جلوی راهمان را گرفته است.
این بدین معناست که هیچ قصد شنیدن و فهمیدن ما را ندارند.
خواسته هایمان را بیان می کنیم: نان و مسکن و بیمه برای همه!
ما فریاد زده ایم و آنها می خواهند صدای ما را خاموش کنند.
بسویمان گاز اشک آور می اندازند، و ما بسوی کاخ الیزه می رویم تا صدایمان را به گوش آقای رئیس جمهور برسانیم؛ او در حال بازی قایم موشک با خرس پاندا، همان فرزند خوانده ملکه است و ملکه چشم و گوشهای او را با دستمال ابریشم مارکدار گرانبهایی بسته است. ژوپیتر صدای ما را نمی شنود. جلوی کاخ الیزه همچنان شعار می دهیم و خواسته های خود را باز هم تکرار می کنیم. ملکه پرده های گرانبهای الیزه را می کشد و پنجره را می بندد. ژوپیتر  اصلاَ ما را نمی بیند. کلافه می شویم و با ژیله های زردمان به تخته های چوبی ساختمانی در دست تعمیر حمله می کنیم و اشکریزان و فریاد زنان زیر دود و گاز اشک آور همچنان خواسته هایمان را تکرار می کنیم تا هر طور شده بشنوند.
ژیله های زرد مان پناهگاه ماست.
ژیله های زرد مان راهنمای ماست.
ژیله های زرد مان، ما را باهم متحد می کند.
ژیله های زرد مان، ما را به سوی گردانندگی شورایی و قدرتِ مردم می برد.
ژیله های زرد مان ما را به سوی برقراری حکومت شورایی می برد.
ژیله های زرد مان از همگی می خواهد در رفراندم شرکت کنند و هر قانونی را به رإی ملت بگذارند.
ژیله های زرد مان جزئی از وجود و تن ماست و به ما وفادار است و برای هیچ سرمایه دار فرانسوی یا اروپایی کار نمی کند.
ژیله های زرد مان برای سعادت بینوایان تلاش می کند.
ژیله های زرد مان به نفع بشر و رفاه او برخاسته است.
گرچه زره پوش ها و بولدوزرهای غول پیکر سد راهش شده اند.
ژیله های زرد مان دربرابر ژوپیتر ساکت نخواهد ماند.
سال عوض می شود و ما شادان و امیدوار در خیابان می مانیم
 و سال نو را در برابر هشت هزار پلیس جشن می گیریم.
ژیله های زرد مان هر شنبه در خیابان خواهد بود.
سال نو مبارک!


۱۱ دی، ۱۳۹۷

فیلم زندگی مسیح-کُمدی-زندگی برایان/ Monty Python's Life of Brian


زندگی برایان

«زندگی برایان» فیلمی کمدی بر اساس داستان زندگی عیسی مسیح است. شخصیت اصلی فیلم، برایان کوهن، یک یهودی است که در همان محل زندگی مسیح و در همان زمان به دنیا می‌آید و داستان زندگی‌اش شباهتی طنزآلود به داستان‌های مذهبی دربارهٔ زندگی عیسی دارد. او در دهکده ای با آرامش زندگی می‌کند تا اینکه بر اثر اتفاقی همه خیال می‌کنند که او مسیح است. اما وی مسیح بودنش را تکذیب می‌کند. در نهایت مردم باعث به صلیب کشیده شدن مردی که می‌پندارند مسیح است، می‌شوند. این فیلم حال و هوای فیلم مونتی پایتون و جام مقدس را دارد و بازیگران آن فیلم نیز در زندگی برایان حضور دارند.
زندگی برایان به روایت مانتی پایتان (به انگلیسی: Monty Python's Life of Brian) دومین فیلم سینمایی گروه کمدی مانتی پایتان (گراهام چپمن، جان کلیز، تری گیلیام، اریک آیدل، تری جونز و مایکل پیلین) است.[۴][۵] گروه شش نفرهٔ مانتی پایتان در این فیلم بیش از ۴۰ نقش ایفا کرده‌اند و کارگردانی فیلم نیز بر عهدهٔ یکی از اعضای گروه تری جونز بود. مدت این فیلم ۹۴ دقیقه است.
زندگی برایان روایتگر داستان برایان کوهن (با بازی چپمن) است. برایان مرد جوان یهودی‌ای است که همزمان و در همسایگی عیسی متولد می‌شود و بعدها او را با مسیح موعود عوضی می‌گیرند.

محتوای فیلم شامل طنز و نقد مذهبی است که در زمان پخش آن مناقشه‌برانگیز بود و موجب اعتراض برخی گروه‌های مذهبی و اتهام کفرگویی شد. سی و نه شهر در بریتانیا پخش فیلم را ممنوع کردند. ممنوعیت پخش این فیلم در ایتالیا، نروژ، ایرلند و بخش‌هایی از انگلستان به شهرت آن دامن زد و فروش چشمگیری را برای آن رقم زد. مانتی پایتان نیز از این اتفاقات در کارزار تبلیغاتی فیلم استفاده بردند و روی پسترهای تبلیغاتی فیلم در سوئد نوشته بود: «فیلمی چنان خنده‌دار که نروژی‌ها آن را ممنوع کردند.»
تهیه‌کنندهٔ اصلی فیلم، ای‌ام‌آی‌فیلمز، پس از اطلاع از درون‌مایهٔ داستان از سرمایه‌گذاری در فیلم خودداری کرد و روند ساخت فیلم متوقف شد. بااین‌حال جرج هریسون، عضو سابق بیتلز که طرفدار گروه مانتی پایتان بود، سه میلیون دلار برای ساخت فیلم سرمایه‌گذاری کرد چرا که «می‌خواست فیلم را ببیند.» تری جونز بعدها از این اقدام هریسون را با عنوان «خریدن گران‌ترین بلیت سینما در تاریخ» یاد کرد.[۷] هریسون در تک‌جلوه‌ای در فیلم هم حضور دارد


به آلمانی
Das Leben des Brian Full Movie
Das Leben des Brian (Originaltitel: Monty Python’s Life of Brian) ist eine Komödie der britischen Komikergruppe Monty Python aus dem Jahr 1979
با زیرنویس عربی.
Life of Brian 1979 مترجم
نبذة الفيلم عن قصة كوهين براين (غراهام شابمان) شاب يهودي يصادف يوم مولده, و بجواره,  مولد يسوع المسيح, مما تتعاقب الاحداث بالخطأ و تقع الناس  في الحيرة بخصوص هوية السيد المسيح.
به انگلیسی
 Monty Python’s Life of Brian
به اسپانیولی
Life of Brian Movie - La Vida De Brian Película completa
به فرانسه
Monty Python, La Vie de Brian Film Complet - Meilleurs Films Comédie des Années 70
به ایتالیایی
Brian Di Nazareth

موزیک ویدئو-جهانی بدون مرز
متن به انگلیسی اینجا
Borders