۱۷ دی، ۱۳۹۷

شکنجه ی سپیده قلیان با فرستادنش به سلول زندانیان "داعش"ی و تهدید به مرگ پس از بازداشت


شکنجه ی سپیده قلیان با فرستادنش به سلول زندانیان "داعش"ی و تهدید به مرگ پس از بازداشت

https://youtu.be/gNh8fu9Ou_s



انداختن در سلول متهمان داعشی، و گفتن اینکه این کمونیست ونجس هست،... چقدر می‌تواند وحشتناک و فاجعه باشد، از سمت حکومتی که را به روش‌های مختلف حذف می‌کند.

مدافعان حقوق زنان در مقابل شکنجه‌ی سکوت اختیار کرده‌اند‌. دانشجویی که همزمان با اسماعیل بازداشت و شد، اما تحت الشعاع حواشی قرار گرفت. سپیده را با کتک بازداشت کردند، وقتی آزاد شد آثار شکنجه تمام تنش را در برگرفت. او اولین کسی بود که پرده از شکنجه‌ها برداشت...

نبایداجازه دادکه بایکوت شود. در نامه ش اشاره کرده، هم موردشکنجه قرارگرفته.ضرب و شتم با کابل و مشت ولگد،نگهداری در ‌سلول زندانیان متهم به داعش و تهییج این ‌افرادنسبت به اینکه این فرد کمونیست ونجسه مورد آزار و اذیت وتهدید این افراد قرار گرفته

اسماعیل بخشی: "شکنجه گران خود را سرباز گمنام امام زمان می‌نامیدند اما به بنده و خانم قلیان انواع اقسام فحش‌های رکیک جنسی می‌دادند و ایشان راهم کتک می‌زدند اما از شکنجه‌ی جسمی بدتر، شکنجه های روانی بود..."

اونایی که با حیثیت در قالب کیک شکلاتی مزه پرونی میکردن و بهش انگ جاسوس زدن وقتی شرح شکنجه های سپیده رو میخونن خجالت نمیکشن؟ به گردن سپیده ضربه زدن با کابل افتادن به جونش و انداختنش تو بند زندانیان داعشی و انواع فحشهای رکیک جنسی بهش دادن.  
قبلنم میگفتن امیر چمنی جاسوسه 

چرا كسى از و يكماه بازداشتش چيزى نميگويد! چون اصلاح طلب نيست يا جزو باند شما نيست؟!
 
دقیقا چون تو باندشون نیست مدتی پیش چند نفر در توئیتر سعی کردن سپیده قلیان رو بعنوان مبارز قلابی و خبرچین ج.ا معرفی کنن و در برگردوندن نظر مردم موفق هم شدن

از در زیر شکنجه جسمی و روحی اعتراف گرفتند در شرایط وحشتناک نگهداری میشود بر اساس اعتراف زیر شکنجه محاکمه میشوند و به زندان میروند
 https://twitter.com/hashtag/%D8%B3%D9%BE%D9%8A%D8%AF%D9%87_%D9%82%D9%84%D9%8A%D8%A7%D9%86?lang=de


سپیده قلیان:
هفت‌تپه یک اتفاق تاریخی در گذشته‌ای دور برای درس و عبرت سیاسی کارگران نیست. آنچه در هفت‌تپه گذشت، آغاز سیاست‌ورزی طبقاتی کارگران به شکل عیان و تمام عیار بود. سرکوب کارگران هفت‌تپه هم با دستگیری‌ها، نه آغاز شد و نه پایان یافت!
سرکوب در هفت‌تپه با حمله‌ی همه جانبه به معیشت کارگران، با تصویب حداقل حقوق‌های تحقیر آمیز، با روی کار آمدن سیاست هار خصوصی سازی آغاز شده بود و اکنون نیز به شدت تداوم دارد.
افراد، گروه‌ها و جریانات مختلفی به اشکال گوناگون به حمایت از کارگران هفت‌تپه پرداختند. کارگران، معلمان، وکلا، فعالان اجتماعی و سیاسی، دانشجویان و هر آنکه دل در گروی آزادی و عدالت اجتماعی دارد، از هفت‌تپه حمایت کردند.
من هم به عنوان یک دانشجو و کارگر، مانند صدها تن از مردم شوش، به سبب نزدیکی محل زندگی‌ام، حمایت از اعتراضات هفت‌تپه را با حضور در کنار آنها به جای آوردم. و البته این به مذاق نهادهای امنیتی خوش نیامد و بازداشت شدم.
در طول ۳۰ روز بازجویی مداوم، اتهاماتی همچون عضویت در گروه‌های سیاسی و تلاش برای سیاسی کردن هفت‌تپه به من زده شد. و من نمی‌دانم چه چیزی سیاسی‌تر و جدی‌تر از شعارهای چند هزار کارگر هفت‌تپه بود که من بخواهم دخالتی در وقوعش داشته باشم؟
۳۰ روزی که با ضرب و شتم شروع شد و با شکنجه‌های روانی ادامه پیدا کرد و با وثیقه‌ی ۵۰۰ میلیون تومانی، چنان که گویی من مرتکب جنایت شده‌ام پایان یافت. در هر حال زندگی همچنان ادامه دارد …
مخاطبان این متن از یک سو رفقا و عزیزانی هستند که نگران وضعیت من بودند و از سوی دیگر آنانکه از تخریب و تحقیر من در این مدت سرخوش شدند. سرخوشی‌شان مدام باد.
مقاومت ادامه دارد. برای آزادی همه. برای آزادی کارگران فولاد. برای رهایی ایران.

۹۷/۱۰/۳

۱ نظر:

Rosa گفت...

parvana- animation

http://filmcomplet.la/27911-parvana.html