۰۹ آبان، ۱۳۹۹

افشایِ روان نشناسان و پزشکانِ شکنجه گر در امین آباد (رازی) - مورد جدید، دکتر نبی الله دریجانی

 افشایِ پزشکانِ شکنجه گر در امین آباد (رازی) - مورد جدید، دکتر نبی الله دریجانی

عکس نبی الله دریجانی

رزا: داشتم  روایتِ زندانی سیاسی بهنام محجوبی را می خواندم اینجا
از آنجایی که گزارش را آیدا قجر نوشته و اغلب گزارش های غیر واقعی و سانسور مطلب دارد، با اینکه برایم بسیار دردناک بود، چندین بار فایلِ صوتی بهنام را گوش کردم.
آیدا قجر از طرف بهنام نوشته که او وقتی هم اعتراض می‌کند و از پزشک تیمارستان می‌پرسد که چرا در این شرایط نگهش داشتند، پزشک پاسخ می‌دهد: «از قاضی نامه داریم.» بهنام نفسی می‌گیرد و می‌گوید: «پس شرافت دکتری شما کجا رفته است؟» او وقتی در امین آباد نگهداری می‌شد، اعتصاب غذا هم کرده بود. اما هیچ‌کدام از اعتراض‌هایش پاسخی جز اعمال خشونت بیشتر نگرفت.


رزا: به فایل صوتی که گوش دادم، در دقایق آخر، بهنام محجوبی اسم دکتر را دریجانی گفته است.
با جستجو در لیست تیمارستانِ امین آباد که به رازی تغییر نام داده اند، بدنبالِ اسم دریجانی یک نبی الله دریجانی می یابیم! عکس زیر
عکس نبی الله دریجانی

با جستجوی بیشتر آدرس خانه و تلفن و آدرس تماسِ مطب ها  را در پایین می گذارم.
آدرس خانه و تلفن:
تهران-سعادت آباد خیابان اوین، نبش خیابان گلستان، پلاک 1- تلفن 922079738
 

  دکتر نبی‌الله دریجانی، روان‌پزشک بیمارستان روان‌پزشکی سعادت‌آباد،
نام : دکتر نبی الله دریجانی
تلفن : ۳۳۴۰۱۲۲۰ الی ۹, ۳۳۴۰۱۲۳۱ الی ۲

 آدرس مطب اول (خصوصی) تهران- میدان ونک- خیابان ملاصدرا-خیابان شیرازی شمالی (نبش شهریار)، پلاک 181 طبقه 3، واحد 16، کلینیک روانشناسی روان آرام

تلفن : مطب 1 : 02188216100 - 02188216200
مطب دیگر این جلاد در همان تیمارستان امین آباد است.
لطفن این مطلب را پخش کرده و رفقای خارج از ایران نیز تلاش کنند تا با این شکنجه گر تماس بگیرند.
توجه: اگر نبی الله دریجانی بدون پا است، پروفایلِ او به شکنجه گرانِ سپاه شبیه است و احتمالن از سهمیه ی دانشگاهی سپاه می باشد. پس بشدت برای تماس مراقب باشید. او احتمالن مسلح است! یا محافظ دارد. 

"نبي الله توي آن عمليات جانباز شد. پاهايش را از دست داد. الان پاي مصنوعي دارد."


لطفن عکس او را نیز پخش کنید. او مطب خصوصی در ملاصدرا در تهران دارد و به عنوان روان پزشک/روانشناس مریض می گیرد. پس به هیچ وجه نه در مطب ملاصدرا و نه در امین آباد به او مراجعه نکنید. او را افشا و بایکوت کنید تا پس از سرنگونی محاکمه و تصفیه حساب شود.
در دهه 80 یک حزب الله ای  مُرد، از روستای دریجان/ بَم.  او 6 پسر و دو دختر داشت. پسر دوم و سوم در جنگ خوشبختانه به دَرَک رفته و سومی هم قطع هر و پا شد و 70 درصد "جانباز". پسر سوم به نامِ  نبی الله دریجانی با سهمیه وارد دانشگاه شده و اکنون پزشک متخصص مغز و اعصاب می  باشد! رژیم اسلامی این پزشکان و روانشناسان را برای سرکوب زندانیان سیاسی، به خدمت گرفته است. این کافی نیست که زندانیان را در زندان به قتل برسانند! متد جدید اکنون، فرستادن زندانی سیاسی، به تیمارستان ها برای ترساندنِ مبارزین می باشد (متُد استالین). قتلِ یواشکی اکنون در دستورِ کارشان نیست و اکنون از روان خانه ها برای هراس افکنی استفاده می کنند.
بخصوص  تیمارستان های بد نام، مثل امین آبادِ شهر ری (رازی) و در مشهد نیز و در برخی از استان ها.

عکس لیستِ نام کادر درمانی روان خانه ی امین آباد (رازی)

برای بزرگنمایی روی عکسها کلیک کنیم.

بجز لیست افرادی که از طرف زندانیان سیاسی تاکنون افشا شده است، باید کُل پرسنل و کادر "درمانی" با فشارِ افکار عمومی، عملیاتِ شکنجه در تیمارستان های اسلامی را افشا کرده و یا از کار، انصراف بدهند. آنها باید بدانند که در مقطع سرنگونیِ رژیم اسلامی تک به تک، پاسخگوی همدستی در شکنجه زندانیان سیاسی/اجتماعی خواهند بود.

پزشکان و خدمه ی بیمارستان هایی که دستشان در شکنجه و قتل آلوده است باید بدانند که مونیتور می شوند...

 روایت تکان‌دهنده بهنام محجوبی: روی من ادرار می‌کردند

به جای درمان، به امین آباد منتقلش کردند. شکنجه‌اش دادند. پرسنل تیمارستان او را به شکل صلیب به تخت بستند و رویش ادرار کردند. در همان حال به آمپولی تزریق کردند که نمی‌دانست چیست. او را به زندان بازگرداندند. نیمی از بدنش فلج شد.
از پزشک تیمارستان می‌پرسد که چرا در این شرایط نگهش داشتند، پزشک پاسخ می‌دهد: «از قاضی نامه داریم.» بهنام نفسی می‌گیرد و می‌گوید: «پس شرافت دکتری شما کجا رفته است؟» او وقتی در امین آباد نگهداری می‌شد، اعتصاب غذا هم کرده بود. اما هیچ‌کدام از اعتراض‌هایش پاسخی جز اعمال خشونت بیشتر نگرفت.
فایل صوتی
https://youtu.be/SUr0mYiFDps

ادامه اینجا


 تهران، شهر تهران، منطقه ۲۰، شهر ری، امین آباد، مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی
تلفن : ۰۲۱۳۳۴۰۱۲۲۰ - ۰۲۱۳۳۴
دکتر نبی اله دریجانی متخصص اعصاب و روان (روانپزشک) هستند. مطب دکتر نبی اله دریجانی در شهر تهران است.
شماره نظام پزشکی: ب-25162

تلفن مطب دکتر نبی اله دریجانی
02133401220,02133401229,02133401231
کد پستی :
1866958891

آزمایشگاه تشخیص طبی
    • بیمارستان میلاد - تامین اجتماعی
بیمارستان روانپزشکی
    • بیمارستان رازی
توضیحات پروفایل
  
دکتر دریجانی هستم، دارای مدرک تحصیلی دکترا پزشکی عمومی و نیز دکترا تخصصی اعصاب و روان از دانشگاه علوم پزشکی تهران. هم اکنون پس از کسب تجربه در کنار اساتید مجرب و متخصص روانپزشکی و نیز گذراندن دوره ها و کارگاه های آموزشی متعدد، خدمات خود را در زمینه های وسواس، اختلالات جنسی، اختلالات خواب، انواع سردرد و افسردگی به شما هموطنان گرامی عرضه می کنم. از دیگر سوابق خود نیز می توانم به طور خلاصه نام ببرم از تدریس دوره های آموزشی، همکاری در طرح های پژوهشی به عنوان همکار و مجری طرح، شرکت و سخنرانی در همایش های ملی و بین المللی و در آخر تألیف و چاپ مقاله در نشریات معتبر داخلی و خارجی.


دریجانی، دكتر نبی اله
پزشك : متخصص اعصاب و روان (روان پزشك)
  تهران - تهران - سعادت آباد - خ. اوین - نبش خیابان گلستان - پ. 1
   ۹~۲۲۰۷۹۷۳۸
 

دکتر نبی‌الله دریجانی، روان‌پزشک بیمارستان روان‌پزشکی سعادت‌آباد،
نام : دکتر نبی الله دریجانی
تلفن : ۳۳۴۰۱۲۲۰ الی ۹, ۳۳۴۰۱۲۳۱ الی ۲


نشانی مطب 1 : تهران - ميدان ونك، خیابان ملاصدرا، خیابان شيرازی شمالی (نبش شهريار)، پلاك ١٨١، طبقه ٣، واحد ١٦، كلينيك روانشناسي روان آرام
لیست بیمه های طرف قرار داد
    • با شرکت های بیمه قرارداد ندارند,
توضیحات
    • عضو کمیسیون پزشکی تامین اجتماعی کل استان تهران
عضو کادر پزشکی بیمارستان روانپزشکی صدر و آزادی تهران
عضو کادر پزشکی درمانگاه آودیسیان تهران
زمان حضور : مطب 1: دوشنبه ها از ساعت 15 الی 21
کلینیک تخصصی : مرکز مشاوره روانشناسی و روانپزشکی روان ارام
نشانی مطب 1 : تهران - ميدان ونك، خیابان ملاصدرا، خیابان شيرازی شمالی (نبش شهريار)، پلاك ١٨١، طبقه ٣، واحد ١٦، كلينيك روانشناسي روان آرام
    • تلفن : مطب 1 : 02188216100 - 02188216200

    • کلینیک تخصصی : مرکز مشاوره روانشناسی و روانپزشکی روان ارام
    • زمان حضور : مطب 1: دوشنبه ها از ساعت 15 الی 21
    • دسته بندی : بیماری های روانپزشکی - متخصص روانپزشکی (اعصاب و روان) در تهران
آدرس: میدان ونک خیابان ملاصدرا، خیابان شیرازی شمالی نبش کوچه شهریار پلاک ۱۸۱، طبقه ۳، واحد ۱۶
بزرگراه مدرس شمال خیابان ظفر، روبروی بیمارستان علی اصغر پلاک ۲۳۸، طبقه ۴، واحد ۱۶

بررسي نرم نشانه هاي عصبي در بيماران مبتلا به اسكيزوفرنياي پارانویيد و غير پارانویيد


https://www.sid.ir/fa/Journal/ViewPaper.aspx?id=17941
 دکتر نبی الله دریجانی

کلرپرومازین
هنوز هم برای مدیریت کوتاه مدت اضطراب شدید و پرخاشگری روانی توصیه می شود.

« رفتارهای سیاسی »
دکتر نبی الله دریجانی درباره ی رفتارهای سیاسی شهید می گوید :
یک وقت هر دو تا برادرم شهید جعفر و ذبیح الله با لباس شخصی برای خرید به شهر رفته بودند . وقتی از مغازه ها برگشتند متوجه شدند که مغازه دار اشتباه کرده و دقیقاً نمی دانم ، پول یا کالایی را اضافه داده بود . شهید جعفر پیشنهاد کرد که ما برویم و کالا یا پول اضافی را پس بدهیم که ذبیح الله هم قبول کرد .
موضوع جالبی که پیش آمد این بود که برادرم گفت که ما باید لباس نرم بپوشیم و برویم این ها را تحویل بدهیم برای این که مردم بدانند پاسداران چه قدر مقیّد هستند و عزّتی باشد برای سپاه . این ها کسانی بودند که با کارهایشان 


https://aboofazel.persianblog.ir/YYraOKxpgwcR8KXZE0DM-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B0%D8%A8%DB%8C%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C


اولين بچه شان كه به دنيا آمد، مرد. بعد از آن غلامحسين به دنيا آمد و بعدش هم جعفر. بعد از آن ذبيح الله به دنيا آمد و عصمت. نبي الله، عبدالله، آيت الله و فاطمه هم بعد از آن ها به دنيا آمدند.
نبي الله قبل از اين كه برود جبهه، دانشگاه قبول شده بود. ثبت نام كرده بود. اما كلاس هايش را نرفته بود. گفته بود: «نذر دارم برم جبهه».
الان روانپزشك است؛ تخصص اعصاب و روان دارد.

شلمچه، عمليات كربلاي پنج. چند روز قبل نبي الله، برادرش، مجروح شده بود.
نبي الله توي آن عمليات جانباز شد. پاهايش را از دست داد. الان پاي مصنوعي دارد.
برادرزاده ي يدالله هم توي همان عمليات جانباز شد. او هم پايش را از دست داد.
نبي الله قبل از اين كه برود جبهه، دانشگاه قبول شده بود. ثبت نام كرده بود. اما كلاس هايش را نرفته بود. گفته بود: «نذر دارم برم جبهه».
الان روانپزشك است؛ تخصص اعصاب و روان دارد.

http://navideshahed.com/fa/news/205163/%D8%AD%D8%A7%D8%AC-%D9%8A%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D9%8A%D8%AC%D8%A7%D9%86%D9%8A-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D8%B8%D9%85-%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B0%D8%A8%D9%8A%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%88-%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1-%D9%88-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%A8%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D9%8A%D8%AC%D8%A7%D9%86%D9%8A

 دکتر نبی‌الله دریجانی، روان‌پزشک بیمارستان روان‌پزشکی سعادت‌آباد،
نام : دکتر نبی الله دریجانی
تلفن : ۳۳۴۰۱۲۲۰ الی ۹, ۳۳۴۰۱۲۳۱ الی ۲

آدرس : تهران – منطقه ۲۰ – شهر ری – امین آباد – مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی
 بیمارستان
تهران
سه راه تقی آباد ـ بلوار شهید رستگار - بیمارستان روانپزشکی رازی
    ۰۲۱-۳۳۴۰****
    ۰۲۱-۳۳۴۰****
شنبه تا چهارشنبه از ساعت 8:30 الی 12:00
 

 بیمارستان
تهران
بزرگراه صدر - میدان پیروز - بن بست دلپذیر - مجتمع صدر - بیمارستان صدر

    ۰۲۱-۲۲۵۴****

دوشنبه ها از ساعت 10:30


۲۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام درود
رزا جان من صحبت‌های بهنام گوش کردم واقعا وحشتناک بود کلی حالم گرفت، از حالم از خودم ب هم خورد دست خودم نبود، بدبخت زندانی مگه چکار کرده که اینگونه باید حساب پس دهد دگر جانی برای بهنام نمانده که زندگی اجتماعی او اینگونه نیست و نابود شود،
با بیماری کرونا و ظروف مشترک دگر جانی برای بیماران باقی نخواهد ماند،
رزا واقعا این کامنت جان خراش و نابود کننده است،
امین نا آباد هر کسی انجا میرود دیگر سالم برنمی‌گردد،
هنوز جوهر رئیسی قضایی ادم کش در رابطه با عدم شکنجه خوش نشده است بهنام ها زنده زنده محو و نابود میشوند،

ناشناس گفت...

نمیدونم باید چکار کرد!!! که انسانها اینگونه در روز روشن بدون هیچ ترسی از مردم جهان شکنجه و نابود می‌شوند،!!!!

ناشناس گفت...

رزا جان
بعضی مواقع انسان از آن روی می‌افتد که از قدرت ایستادن و قدرت خسته‌ میشود،
بهنام از ترس افتادن خودش را واکسینه نکرد ،
او فکر میکرد میتواند از این وحشیگری سرفراز بیرون بیاید
دگر نمی‌دانست این وحشی‌ها ب هیچ کس حساب پس نمیدهند،

Rosa گفت...

رفیق جان
بهنام دو سال حبس داشت و فکر کرد فقط زندان است...
هنوز هم با اخضاریه طرف با پای خود میره و بسیاری هنوز به این رژیم توهم دارند.
از همه بد تر این اسهال طلب ها هستند مثل آیدا قجر...
بهنام با زبان سنگین و بدنِ فلج داره اسم پزشک پفیوز را می گه ولی این ها سانسور می کنند...
من شک ندارم که توده/اکثریت و متوهمین به این رژیم هنوز زیر این بنایِ فرسوده ستون می زنند تا سقوط نکنه.
در قرن بیستم دارند حد می زنند و چشم قصاص می کنند...
انواع اقسام متدهای روسی/چینی هم در اختیارشان است برای دیوانه کردن و اعضای بدن اعدامی فروختن...
چریکها سیانور زیر لب داشتند زنده دستگیر نشوند زمان شاه، حالا تفاله های مانده از سازمان نویسنده را تشویق می کنند برود حبسش را در زندان بکشد تا اینها اعلامیه بدهند در وصف آزادی بیان و جایگاه نویسنده و سر امضا جمع کردن هم دعوایشان می شود!
روزگار گندی ست، نازنین:)

ناشناس گفت...

مرسی واقعا حال ادم ب هم میخوره

Rosa گفت...

آدرس: تهران، شهرري، سه راه تقي آباد، بلوار شهيد رستگار، مرکز آموزشي درماني روانپزشکي رازي

بخش های بیمارستان: قانون 1، قانون 2، سينا 1، سينا 2، شفا 1، شفا 2، برزويه 1، برزويه 2، ابوريحان 1، ابوريحان 2، كودكان، جسمي، سالمندان 1، بلوك 1، بلوك 2 غربي، بلوك 2 شرقي، بلوك 4 شرقي، سالمندان 5 ( غربي )، بلوك 5 شرقي، بلوك 6 غربي، بلوك 4 غربي، بلوك 6 شرقي، اورژانس

ابوريحان 1، ابوريحان 2
ابوريحان 1، ابوريحان 2
ابوريحان 1، ابوريحان 2

منابع نزدیک به دارویش گنابادی زندانی در ایران می‌گویند بهنام محجوبی، زندانی سیاسی، برای دومین بار از زندان اوین به بیمارستان روانپزشکی رازی «امين‌آباد» منتقل شد. در روزهای گذشته خانواده آقای محجوبی و شماری از دراویش در حمایت از او اعتصاب غذا کردند.

بهنام محجوبی درویش زندانی در ایران از هشتم مهرماه در اعتراض به انتقال اجباری به مرکز روانپزشکی رازی «امين‌آباد» دست به اعتصاب غذا زد.

علیرضا روشن، زندانی سیاسی سابق و از نزدیکان بهنام محجوبی، به شبکه «بی‌بی‌سی» گفت که آخرین خبرها حاکی از آن است که به خانواده بهنام محجوبى گفته بودند برای مرخصی‌اش اقدام شد و مادر او که در اعتصاب غذاست، از کرمان برای پیگیری وضعیت فرزندش به زندان اوین تهران می‌رود. در آنجا به او می‌گویند به بیمارستان طالقانی منتقل شد. سرانجام مادر او پس از اصرار فراوانی متوجه می‌شود که برای بار دوم فرزندش را به بیمارستان روانی امین آباد منتقل کرده‌اند.

بهنام محجوبی پیشتر به همراه چند زندانی دیگری به نام‌های محمود علی‌نقی، هادی مهرانی، آبتین جعفریان و یاسین جمالی هم برای حمایت از نسرین ستوده و در اعتراض به وضعیت بد زندانیان مبتلا به ‎کرونا اعتصاب غذا کردند.

Rosa گفت...

علیرضا روشن می‌گوید بهنام محجوبی به اختلال پنیک مبتلا شده بود. پس از اعتصاب غذا در اعتراض به شیوع کرونا در بند هشت اوین، وضعیت جسمی بهنام محجوبی بد شد. در واکنش مسئولان زندان داروهای او را که تحت نظر و از بیرون زندان می‌آمد، قطع کردند و قرص جایگزین دادند که وضعیت او را بدتر کرد.

بهنام محجوبی در یک فایل صوتی که از داخل زندان منتشر شده، گفت كه او را با ضرب و شتم و تزریق یک آمپول به بخش ابوریحان بیمارستان رازی منتقل کردند.

او می‌گوید قرص‌های تازه‌اش بدنش را سر کرد، به سختی صحبت می‌کند و خوابش را به هم ریخت.

اوایل مهرماه صالحه حسینی، همسر آقای محجوبی، گفته بود كه جان همسرش در خطر است. به گفته همسرش، پزشک بهداری روزانه ۱۴ قرص آرام‌بخش به این زندانی می‌دهد و او را تهدید کردند که در صورت نپذیرفتن داروها، او را به بیمارستان امین‌آباد منتقل خواهند کرد.

علیرضا روشن می‌گوید بهنام محجوبی بعد از بازگردانده شدن از بیمارستان امین آباد به زندان چندین بار دچار فلج‌های مؤقت و بیهوشی شده و به سبب عدم دسترسی به امکانات و خدمات پزشکی مجدداً دست به اعتصاب غذا زده‌است.

در روزهای گذشته شماری از دراویش گنابادی یک کارزار اینترنتی برای آزادی بهنام محجوب به راه انداختند و همزمان دست به اعتصاب غذا زدند.

پیشتر سعید دهقان، از وکلای دادگستری، با اشاره به بستری شدن اجباری چند زندانی سیاسی در بیمارستان‌های روانی‌ هشدار داده بود و گفت که به بیمارستان کشاندن زندانیان سیاسی و فعالان مدنی به عنوان پروژه جدید از سوی نهادهای امنیتی ایران طراحی شده‌است.

Rosa گفت...

چرا به حسن روحانی رای می‌دهیم؟

https://melimazhabi.com/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AF%D9%87%DB%8C%D9%85%D8%9F/

دکتر نبی‌الله دریجانی ۲۸. دکتر حمید یوسفی ۲۹. دکتر ارسیا تقوا ۳۰. دکتر محمد رضا خدایی اردکانی ۳۱. دکتر محسن حافظی ۳۲. دکتر مسعود احمدزاد

نبی اله دریجانی
رتبه علمی: دانشنامه تخصصی روانپزشکی
مقطع و رشته تحصیلی: دکترای تخصصی
آدرس محل کار:شهر ری، مرکز روانپزشکی رازی
تلفن محل کار: 33401604
پست الكترونيك شخصي: nabiollah.darijani.1966@gmail.com
سایت دانشگاه : http://www.uswr.ac.ir

بهداشت روانی:
⦁ درمانهای دارویی
⦁ مشاوره و رواندرمانی

پست الكترونيك شخصي: nabiollah.darijani.1966@gmail.com
پست الكترونيك شخصي: nabiollah.darijani.1966@gmail.com
پست الكترونيك شخصي: nabiollah.darijani.1966@gmail.com

Rosa گفت...

سکینه پروانه، زندانی سیاسی کُرد با لب‌های دوخته شده به انفرادی منتقل شد

به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، سیکنه پروانه که به دلیل احتمال انتقال مجدد به زندان اصفهان دست به اعتصاب غذا زده، در هشتمین روز از اعتصاب غذا به سلول انفرادی منتقل شد. او همچنین با دوختن لب‌هایش خواستار پیگیری قضایی به شکایت‌های معتددش در رابطه با شکنجه‌هایی است که اواخر فرودین‌ماه سال جاری در بیمارستان روان‌پزشکی امین آباد شهر ری متحمل شده بود.

سکینه پروانه به دلیل شعارنویسی و سردادن شعار در زندان اوین فرودین‌ماه سال جاری از اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شد و پس از ۴ روز نگهداری در سلول انفرادی، اواخر همین ماه از انفرادی زندان قرچک به بیمارستان روانپزشکی امین آباد شهر ری فرستاده شد. او به مدت یک ماه علی‌رغم توصیه پزشکان به بازگردانندن به زندان، در شرایط نامناسب و سخت این بیمارستان نگهداری شد.

او همچنین با دوختن لب‌هایش خواستار پیگیری قضایی به شکایت‌های معتددش در رابطه با شکنجه‌هایی است که اواخر فرودین‌ماه سال جاری در بیمارستان روان‌پزشکی امین آباد شهر ری متحمل شده بود.

https://www.radiozamaneh.com/551586

«مجنون‌انگاری» زندانی، نمودی از استیلای وحشت و شکنجه

https://www.radiozamaneh.com/550613

Rosa گفت...


مینا راد، نویسنده و شاعر ۲۵ ساله ایرانی پس از آزادی از زندان زنان در قرچک ورامین در پستی اینستاگرامی نوشته است که در دوران بازجویی در بازداشتگاه وزرا "یک روانپزشک اعلام کرده که او به بیماری روانی مبتلاست و حالا ماموران امنیتی با او تماس گرفته‌اند که طبق حکم باید برای درمان مراجعه کند.

بنا بر اعلام وبسایت حقوق‌بشر ایران مینا راد به دلیل شرکت در اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ بازداشت شده بود.

خانم راد، عضو کانون نویسندگان ایران اوایل مهر ماه جهت تحمل دوره محکومیت بازداشت و به زندان «قرچک» ورامین منتقل شد، و روز دوشنبه ٢١مهر۱۳۹۹ به صورت مشروط آزاد شد.

خانم راد در اینستاگرامش از قول مامور بازجویی نوشته که در مدت بازداشتش بیش از صد و بیست نفر به آسایشگاه روانی فرستاده شده‌اند و نوشته است: "شبی که یک روانپزشک آمد و رسما سند جنون مرا امضا کرد،احساس موثقی به من می‌گفت که خود زودتر از همه این را بـاور می‌کنم. و آن روز که به خانه برگشته‌م،خوب می‌دانستم که بلاخره تلفن خواهند کرد.زنگ می‌زنند و می‌گویند «در حکمتان آمده که باید برای دوره‌ی درمان بروید فلان جا.»
و من با اندکی مکث جواب خواهم داد: و اگر نروم؟
و آنها می‌خندند."

https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=217798

ناشناس گفت...

سلام رزا جان!!!
عجب دنیایی شده، همه از هم باخبرند،، در واقع بی خبرند،
اخه زندگی تلگرامی و واتساپی شد زندگی،، این زنگی کپی ب هم دیگر نشد زندگی واقعی همه غرق نوعی زندگی شدند، که از زندگی واقعی و مبارزات واقعي فاصله زیادی دارد، می گفتن زندگی تکنولوژی،ن

ناشناس گفت...

خیلی ها فکر میکنند، این تکنولوژی است و در واقع در خدمت بشريت است، من نمیدونم این چه خدمتی است، که ب نوعی سرکاری است، از صحبح نا شب زندگی کپی کردن و فرستادن ب رفقا و دوستان، کتاب خواندن و دنبال کتاب رفتن دیگه تمام شد، و متاسفانه یک حرکتی در ایران انجام می‌شود، و بدون پیگیری که منبع خبر کجاست چاپ و بصورت رایگان در اختیار هزاران انسان قرار میگیرد، بعدا متوجه می‌شوند که از طرف اطلاعات رژیم بوده، رزا جان عجب اوضاع درب و داغم شده،

Rosa گفت...

سلام رفیق جان
خبر دروغ و رژیمی پخش کردن راستش ناراحت کننده است. من خودم هزار بار چک می کنم.
در حالی که سرم گرم قضایای پاسدار/پزشک ها بود، تنها مردی را هم که 25 ساله می شناسم از دوران دانشجویی تا الان تو زرد گُهی از آب در آمد:(
یک قمارباز سابق مارکسی با همسرش، الکلی سابق! که حتی هرگز مسئولیت نگهداری یک گلدان را هم قبول نمی کنند، نشسته بودند زیر پای یک بچه زیر سن! چت تلگرامی و یواشکی...
خیلی جلوی خودم را گرفتم به پاسِ سالها دوستیِ مبارزاتی از شان شکایت نکنم...
به قول مادرم: امید که هر دو از کرونا سقط شوند:)
راستش این روزها
اصلن اعتمادی به هیچکس نمی شه کرد...

مراقب قلب نازنین تان باشید.
دورانِ گهی است...

ناشناس گفت...

تشکر از تو عزیز که همیشه، ب من و ب همه روحیه و با قلبی بزرگی که دارید ما را ب انسانهای وفادار پیوند دادید!!!

باشد، که روزی از این وضیعت خلاص شویم،

Rosa گفت...

3>

Rosa گفت...

امروز داشتم فکر می کردم که زیر اعلامیه ها باید نوشت:
آزادی زندانیان سیاسی/عقیدنی و اجتماعی
نابودیِ روان خانه های اسلامی...

معلوم نیست که اینها چه تعداد انسانهای آزادی طلب و برابری خواه را روانه ی تیمارستان کرده اند تا صدایشان را خاموش کنند؟!

مثل چین یا شوروی...

Rosa گفت...

براساس اسنادی که به تازگی منتشر شده است، یک شهروند خبرنگار چینی که شیوع ویروس کرونا در ووهان را گزارش می‌کرد، با احتمال حبس تا پنج سال روبروست.

به گزارش بی بی سی، ژانگ ژان، که ۳۷ سال سن دارد و قبلا وکیل بود، از ماه می در بازداشت بسر می‌برد.

او متهم به "دست‌چین و برجسته کردن معظلات و دامن زدن به مشکلات" است، اتهامی که اغلب علیه فعالان در چین بکار برده می‌شود.

خانم ژانگ اولین شهروند خبرنگاری نیست که پس از گزارش کردن شیوع ویروس از شهر ووهان به دردسر افتاده است.

حداقل سه شهروند خبرنگار در ماه فوریه در چین ناپدید شدند. یکی از آنها لی زِهوآ بود، که بعدا در آوریل دوباره ظاهر شد و گفت که "به قرنطینه رفته بود".

بعدها معلوم شد که دومین نفر، شِن کیوشی، زیر نظر حکومت بوده است؛ ولی هنوز از مکان نفر سوم، فَنگ بین، اطلاعی در دست نیست.

تحت فشار گذاشتن فعالان یکی از روش‌های شناخته شده حکومت چین است.

اعتصاب غذا
براساس برگه کیفرخواست که اکنون در دسترس است، خانم ژانگ در ماه فوریه خود را به ووهان رساند تا چندین خبر و گزارش تهیه و منتشر کند.

به گفته شبکه مدافعان حقوق بشر چین، گزارش‌های خانم ژانگ شامل خبرهایی در مورد بازداشت روزنامه‌نگاران مستقل و آزار و اذیت خانواده‌های قربانیان ویروس کرونا که خواستار پاسخگویی حکومت بودند در خصوص مرگ عزیزان‌شان بودند، می‌شود.

شبکه مدافعان حقوق بشر چین می‌گوید خانم ژانگ در ۱۴ می ناپدید شد. یک روز بعد معلوم شد که او در بازداشت پلیس در شانگهای - ۴۰ مایل دورتر از ووهان - است.

حدود یک ماه بعد و در ۱۹ ژوئن، او رسما در شانگهای بازداشت شد و حدود سه ماه بعد، در ۹ سپتامبر به وکیلش اجازه ملاقات با او را یافت.

شبکه مدافعان حقوق بشر چین می‌گوید که خانم ژانگ در اعتراض به بازداشتش اعتصاب غذا کرده است.

در ۱۸ سپتامبر از طریق تلفن به وکیل خانم ژانگ اطلاع دادند که کیفرخواست او صادر شده است و وی جمعه گذشته رسما متهم شد.

در برگه کیفرخواست خانم ژانگ که دوشنبه منتشر شد، آمده است که او "اطلاعات نادرستی را از طریق پیام نوشتاری، ویدئو و سایر روش‌های رسانه‌ای، مانند وی‌چت، توییتر و یوتیوب" ارسال کرده است.

او همچنین متهم است که با رسانه‌های خارجی مصاحبه کرده و اطلاعاتی در مورد شیوع ویروس کرونا در ووهان را برای "بدخواهانه پخش کرده است".

چهار تا پنج سال حبس در کیفرخواست او پیشنهاد شده است.

این اولین بار نیست که ژانگ ژان با حاکمان چین دچار مشکل می‌شود. براساس اطلاعات شبکه مدافعان حقوق بشر چین، او در سپتامبر ۲۰۱۹ توسط پلیس شانگهای احضار و بازداشت شده بود؛ دلیل آن هم ابراز حمایت او از فعالان دموکراسی خواه در هنک گنک بود.

گفته می‌شود که در هنگام بازداشت، او را به زور تحت معاینات روانپزشکی قرار داده بودند.

گفته می‌شود که در هنگام بازداشت، او را به زور تحت معاینات روانپزشکی قرار داده بودند.

گفته می‌شود که در هنگام بازداشت، او را به زور تحت معاینات روانپزشکی قرار داده بودند.

ناشناس گفت...

درسته رزا جان
راه دیگری وجود ندارد این دولته و طرفداران و یا مزدوران انها همواره برای انسانها درد ساز بودند، ان تعداد انسانهای که ب هیج وجه زور را متحمل نیستن، ب خوبی می‌دانند که چه چیزی در انتظار انها است،، دیوانه خانها روان بریشان خانها، و هزاران جاهای که اگر انسان‌ها ب انجا تحویل داده شوند روان و روحیه انها متلاشی خواهد شد، زمان قدیم ،در زندان‌های جمهوری اسلامی، تابوت ها قیامت ها و گاودانی ها نتوانست روحیه کلی انها را خدشه دار کند، این دفعه جانیان زندانیان را ب روان خانه ها عودتم میدهند، این است وصیعت امروز ما ،، باشه رزا جان من هم موافق شعار که در بالا اشاره کرده بودی هستن،
اما باید یک فکر اساسی کرد،!!!

Rosa گفت...

اما باید یک فکر اساسی کرد،!!!

رزا: درسته رفیق جان.
اول باید اطلاعات جمع آوری کرد از "کادر درمان" بخصوص آن بخش هایی که از زندان "بیمار" می گیرد و به دستور قوه ی قضایی افراد را به تیمارستان می فرستند...
باید دید که پزشک/شکنجه گر، کی و یا چه کسانی می باشند. فعلن تنها امکانِ ما، بی "آبرو" کردنِ آنان است. بیشتر پزشکان علاوه بر بیمارستان، برای پول سازی، مطب هم دارند و با افشاگری علیه خود، مُشتری بدلیلِ بی اعتمادی از دست می دهند. از فشار از پایین چه در مجازی و چه واقعی باید استفاده شود.

اغلب وبسایتهای رژیمی مثل ایران وایر/بی بی سی و غیره، اگرچه که زندانی اسم پزشک مسئول را اعلام می کند، آنها این اسامی را حذف کرده و فقط ذکر مصیبت می کنند!
چرا؟
برای همدستی با رژیم و ترساندنِ جوانان.
به گزارش دقت کنیم:

هم‌چنین در موردی دیگر، در دی ماه ۱۳۹۸، در حالی که «هنگامه شهیدی»، زندانی براساس ابلاغیه کتبی پزشک قانونی نیاز به دو ماه مرخصی درمانی برای بیماری قلبی در خارج از زندان داشت، توسط ماموران زندان اوین به بیمارستان روانی امین‌آباد منتقل شد. در فایل صوتی که پس از انتقال مجدد شهیدی به زندان اوین از او منتشر شد، این روزنامه‌نگار خطاب به رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی گفته بود: «در آن‌جا وقتى چهار مامور مرد تيمارستان با مقاومت و فريادهاى من مواجه شدند، دست و پاى من را گرفته و بر روى زمين مى‌كشيدند تا جايى كه تصميم به تزريق روان‌گردان هالوپيندوز داشتند كه مرا بي‌هوش كرده و از مقاومت من جلوگيرى و مرا به مدت دو ماه ممنوع‌التماس و ممنوع الملاقات در آن‌جا بسترى كنند. با توجه به عارضه قلبى با اين شک وارده بابت اين نحوه برخورد تا مرز ايست قلبى پيش رفتم.»

وکیل شهیدی و خانواده‌اش به این اقدام اعتراض کردند اما دستگاه قضایی تاکنون پاسخ روشنی به این رفتار نداده است. هنگامه شهیدی هم‌چنان در بند زنان زندان اوین در حال گذران دوران حکم خود است.

پویان خوشحال / ایران وایر

پروژه تازه نهادهای امنیتی؛ دیوانه‌سازی زندانیان سیاسی

https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=218363

شرط میبندم که پویان خوشحال هم یکی مثل همان آیدا قجر می باشد و نفوذی های اسهال طلبِ نفوذی رژیم که در اغلبِ رسانه ها جاسازی شده و با گزارشاتِ تخمی شان در مسیر بازجو/خبرنگار در خارج فعال و پول می سازند...

آنها بخش های افشاگری در مصاحبه را حذف می کنند و عوامل رژیم را ناشناس جلوه می دهند. ترس از رژیم را پرورش داده و هم از توبره و هم از آخور می خورند:)

مطمئن هستم در فایل های صوتی هنگامه، او هم اسم پزشک/شکنجه گر را افشا کرده اما در گزارش اینها این اسامی حذف می شود...
اینها با انتشار ذکرِ مصیبت در اروپا و امریکا برای خود جایگاهِ مرتبط با زندانیِ سیاسی فراهم کرده و با تیترهای جنجالی شان در واقع به رژیم خدمت می کنند و پول ماهیانه را البته از رسانه به جیب می زنند.
اطلاعاتی را که ممکن است به رژیم ضربه بزند حذف می کنند...

فکر اساسی تهیه ی لیستِ عاملین است.
بی آبرو کردنِ آنان در هر کجا.
در مورد رسانه ای کردنِ عکسهای قاضی تردست و خانواده دو موضع در برابر هم قرار گرفتند ایرج مصداقی و مینا احدی...
مصداقی دلخور است که قاضی تردست را فراری داده اند و مینا احدی دنبالِ افشاگری و حرکتِ جنبشی و شعار و هیاهو...
با همه ی اختلافاتی که با مینا دارم، اما ورود او به مسئله رفرمیستی نیست.
مصداقی تا مویرگهایش با ریتم سیستم می زند. اعتماد به سیستم قضایی غرب که او را نجات داده است!
در حالی که روش قضایی/تیمارستان/در فقر نگهداشتن... همگی اینها متُد های مُدرن است که علیه مبارزین همه جا اعمال شده و دادخواهی در سیستم را غیر واقعی می کند.
همانطور که قبلن نوشتم او یک بُریده از مبارزه است...
بر کسی پوشیده نیست که غرب کماکان به رژیم سلاح می دهد.
روی شوکر ها هم نوشته made in germany!
اغلب سیستم های شنود قبل از تحریم ها و قبل از ورود روسیه/چین به بازار ایران از simens و اروپا/امریکا بوده...
رژیم اسلامی بدونِ حمایت غرب/شرق همان چماق را هم ندارد در برابر مردم...
پس از فراری دادنِ اغلبِ قاتلینِ زنجیره ای در خارج و پهن کردنِ فرش قرمز برای همدستان رژیم، اینک توهمِ دادگاه عادلانه ی سرانِ رژیم در خارج، لاهه/تریبونال و غیره همان بی راهه ی جدید است و اعتماد سازیِ مردم به سیستم و آویزان شدن به آلتِ تخم و ترکه ی شاه/رضا خان ...
در مورد قاضی تردست فایل زیر جالب است:

تلاش برای دستگیری قاضی حسن تردست و پاسخ به ابهامات- مینا احدی-۱۴ نوامبر۲۰۲۰

https://youtu.be/kPJCuj4zYUw

از سوی رادیو آلمان/ایرج مصداقی و فرج سرکوهی انتقاد شده بود که با افشاگری و شعار، قاضی تردست را فراری دادند!
انگار دولت آلمان قرار بود قاضی-قاتل را دستگیر و محاکمه کنه!!! و افشاگری هاباعث شد که فراری اش بدهند!





Rosa گفت...

موضع رادیو آلمان:
پروژه‌ای که در نطفه شکست خورد

گفته می‌شود که فرزندان قاضی حسن تردست یکی از ناقضین حقوق بشر که صدها حکم اعدام بیرحمانه صادر کرده است، در برلین زندگی می‌کنند. قاضی تردست که در هماهنگی با دستگاه امنیتی نظام ولایی حکم اعدام ریحانه جباری را صادر کرد، ۴ سال پیش سفری تفریحی و سیاحتی به آلمان داشت. این امکان بود که او دوباره به اروپا سفر کند و فعالان حقوق بشر می‌توانستند خود را برای چنان روزی آماده کنند.

برای پیگیری جنایات صورت گرفته توسط حسن تردست، نیاز به تشکیل پرونده حقوقی علیه وی بود که قرار بود تهیه شود. اما در روز ۱۱ نوامبر ۲۰۲۰ خبر حضور او در آلمان از سوی کسانی که کوچکترین مسئولیتی احساس نمی‌کنند، در فضای مجازی انتشار یافت و پس از آن اطلاعیه‌هایی بود که صادر شد. گویا با انتشار این خبر اتفاق خاصی رخ داده است.

بدون شک انتشار چنین خبری در خدمت ناقضین حقوق بشر بوده و با حساس شدن حسن تردست، او دیگر پایش را به اروپا نخواهد گذاشت و پرونده پیگیری جنایات او همین‌‌جا بسته شد.

انتشار اخیار غیرواقعی مبنی بر حضور تردست در آلمان هیچ کمکی به اجرای عدالت در ارتباط با او نمی‌کند. نتیجه آن صدور چند اطلاعیه و کشیدن خط و نشان برای مقامات آلمانی و سردادن چند شعار خواهد بود.

https://www.dw.com/fa-ir/%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%B5%D8%AA-%DB%8C%DA%A9-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%AF/a-55575396


برای اجرای عدالت در ارتباط با ناقضان حقوق بشر مطلقاً نباید هیاهو کرد. هیاهو با پیگیری حقوقی پرونده زمین تا آسمان فاصله دارد.

نویسنده ناشناس! اما رادیو آلمان با سخاوت! به عنوانِ دیدگاه منتشر کرده!!!

ناشناس گفت...

سلام و درود،
رزا جان هماتطور که گفتی، سازشکاران و سیاستمداران مزدورر، حقیقت را ب مردم نمیگویند، چون صداقت ندارند، در مبارزه حقیقت را ب دیگر مبارزات نمی‌گویند، چون سازش و رفرم جزء مرامنامه استراتژی انها است،
رفیق همانطور که در بالا ب اسهال طلب ها و سازشکاران،و در آخر انهای که هیاهو میکنند، و به رژیم ها توهم دارند را باید در همه نوشته ها و دیگر حوزه‌های موجود افشاء کرد
ودر آخر با نوشته توفیق عزیز!!

نوشته خودم را ب پایان میرسانم
برای اجرای عدالت در ارتباط با ناقضان نباید هیاهو کرد
هیاهو و خود را نشان دادن با پیگیری حقوقی و اجتماعی، پرونده زمین تا آسمان فاصله‌ دارد.

Rosa گفت...

برای اجرای عدالت در ارتباط با ناقضان نباید هیاهو کرد
هیاهو و خود را نشان دادن با پیگیری حقوقی و اجتماعی، پرونده زمین تا آسمان فاصله‌ دارد.

رزا: این حرف درست است اما...
در صورتی که عدالتی در کار نیست (مورد آلمان) پس در اینصورت باید حسابی افشاگری کرده مثل مینا احدی و طرف را بی "آبرو" کرد تا با فشار توده ها به مقامات آلمان و داخل ایرانیان مقیم آلمان، قاضی/قاتل نتواند برای خوش گذرانی به آلمان ورود کند...