۰۷ بهمن، ۱۳۹۹

برای بازگشتنِ آرش دوست حسین به آلمان اقدام کنیم!

 
*آخرین عکس آرش یکسال پیش و در کنارِ پناهجویی که در اعتراض به دیپرتش به افریقا اقدام به خودکشی کرده و در بیمارستان است.

رزا:
همان سالِ ورودش به آلمان که آرش را اولین باردیدم همواره در کنارِ "نا شهروندان" بود. متاسفانه در موردِ گیر کردنش در یونان، امروز از رفیقی آلمانی شنیدم و تعجب کردم که چرا رسانه های فارسی زبان هیچکدام اطلاع رسانی نداشتند؟!


آرش را آخرین بار در اعتراضِاتِ سرنگونیِ هواپیمای اوکراین ی، توسط رژیم اسلامی دیدم. گویا لنینیست شده بود!

رفیقی گفت که هنوز پس از 8 سال اقامت نگرفته و  می دانستم که مدتی هم بدلیلِ مبارزاتش زندان افتاد... آخرین بار بدلیلِ داشتنِ پرچمِ روژاوا و کُردها (که در آلمان ممنوع است) به دادگاه رفت. پلیس از روی عکسِ تظاهرات شناسایی اش کرده بود!
اوائل که به آلمان آمد با بچه هایِ آنارشیستِ بی بی سی!  ای،  اینجا ، دمخور بود که گویی خیلی زود راهش را سوا کرد.
ولی راستش همانگونه که به "آنارشیسم" نا وفادار، همانگونه نیز مطمئنن، از مومیایی لنین،  اینجا ، نیز عبور خواهد کرد؟!
پٌشتِ هر نامی که بر او گذاشته ایم و خواهیم گذاشت، همواره یک "نا" وجود دارد! این "نا" خود عنصری آنارشی است که در هر گروه و دسته ای هم بود و باشد، او را، از خود نخواهند دانست!
بلشویک های لنینیست (تروتسکیستهای نوع دگر! و جوانهایِ جدا شده از مازیار رازی!) که ، اینجا ، برای آرش در سال 2018اعلامیه دادند و اکسیونِ اعتراضی گذاشتند چرا اکنون، حتی دریغ از یک خبر رسانی ساده؟!

آرش " نا"  وفادار  و در راه و شُدن است!  یک نا پدر که پدری کرده!  نا رفیقِ تشکیلاتی و تشکیلاتی! نا شهروند! و هر "نا" یِ دیگری، در هر چارچوبی که به اجبار قرارش دادند/قرار گرفت، و از آن عبور کرد...
کسی که، اگرچه به هیچ ساختار یا جمعی تعلقی ندادندش، ولی در سمتِ درستِ تاریخ قرار دارد!
 در سمتِ درستِ شورش و انقلاب علیهِ مناسباتِ حاکم!
نوشته هایش اغلب نقد است و نه هم نوازی! همیشه در ارکسترِ "چپ" سازِ خودش را می زند!
به همین دلیل هم فراخوانِ کمکِ مالی و همیاری برایِ بازگشتِ او به آلمان، تنها در اندک رسانه ای علنی می شود.
اگرچه که از راه کارگر تا لنینیستها، نوشته و مصاحبه هایش در اینترنت موجود است اما، نا رفیقانه او را از لیستِ همبستگی حذف کرده اند!
رفیقِ روژاوا و پس، رفیقِ ما، از تابستان تا اکنون، در ناکجا آبادی در یونان گیر کرده!
مقاماتِ آلمانی اکنون در موردِ باگشتش به آلمان، کارشکنی می کنند چون از ایران تا ترکیه، از یونان تا آلمان، اقامتگاهش، زندان بود.
بر ما است که نانِ مان را و آسمانِ مان را با او تقسیم کنیم! چرا که در خیابان، پرچمِ  نا شهروندان، شهروندانِ نا شهر (روژاوا )  را بر دوش می کشد!
در زیر اطلاعاتی را برای همیاری با او می گذارم.
هر کدام از ما به هر طریقی که می شناسیم باید برای بازگشت او به آلمان اقدام کنیم . چرا که او همیشه رفیقی نا رفیقِ ، نا برادری، برادر گونه، عضوِ "نا" عضوِ گروه های اپوزیسیونی سیستم، و منتقدِ اندیشه و عملِ اجتماعی هر کدام از ما است؟!
چرا که جایگاهِ او بیش از هر کسِ دیگر، در کنارِ ما بوده و او نیز بی شک، در تمامِ مبارزاتِ اجتماعی، در کنار ما قرار گرفته و باید برگردد تا همچنان نقد مان کند! و ما نیز  همچنان...

در زیر ترجمه ی بیانیه ی رفقای آلمانی:
آرش دوست حسین یک فعال سیاسی اهل ایران است که به دلیل فعالیت های سیاسی خود در سال 2012 به آلمان گریخت. در سال 2012 او در راهپیمایی اعتراضی پناهجویان از وورتسبورگ به برلین و سازماندهی این اعتراضات شرکت داشت ، راهپیماییهایی که به عنوان آغاز جنبش اعتراضی پناهجویان در آلمان تلقی می شوند . فعالیت های سیاسی وی در آلمان منجر به جرم انگاری های متعددی از وی, به ویژه توسط ایالت باواریا شده است ، به طوری که گذرنامه پناهندگی او از سه سال پیش تمدید نشده است . وی با مجوز اقامت فعلی خود به عنوان یک پناهنده قبول شده ، توانست با یک گواهی موقت در داخل اتحادیه اروپا سفر کند.
وی از آگوست سال ۲۰۲۰ در یونان بوده و نمی تواند به آلمان برگردد زیرا اسناد وی در یونان به سرقت رفته است. سفارت آلمان در یونان از چند ماه قبل به او اجازه بازگشت به آلمان را نداده است. این احتمال وجود دارد که این روند همچنان ادامه داشته باشد.
 از آنجا که سفارت آلمان از اجازه خروج وی از کشوریونان امتناع ورزیده است ، نه تنها وجود فعلی وی در یونان به چالشی تبدیل شده است بلکه بنیان معیشت وی در آلمان نیز تهدید به نابودی است. به دلیل طولانی شدن زمان رسیدگی سفارت به پرونده او ، مزایای اجتماعی وی در آلمان لغوشده و مکان زندگیش در آلمان را از دست داده است.
ما می خواهیم در این لحظه کنار هم بایستیم و از رفیق خود حمایت کنیم.
خوشحال می شویم اگر بتوانید درکمپین حمایت مالی از رفیقمان آرش مشارکت داشته باشید . این کمک ها جهت پوشش دادن تامین حداقل هزینه های زندگی در شش ماه آینده و هزینه های وکیل هستند.
https://www.betterplace.me/grenzenlose-solidaritaet-mit-arash
شماره حسابِ کمک مالی به آرش در آلمان:
Name: Solidarität
همبستگی
IBAN: DE97 4306 0967 1156 7264 00
در بالا شماره حساب کمک مالی
BIC: GENODEM1GLS
بانک
Verwendungszweck/ Reference: Arash
لطفن اسم آرش را تایپ کنید چون این شماره حسابِ گروهِ همبستگی می باشد و نه شماره حسابِ شخصیِ آرش.
 

لطفاً به ما کمک کنید - این بیانیه /پتیسیون را به اشتراک بگذارید!
 اینجا

خواندنِ مطلب به زبان های دیگر اینجا


Arash Dosthossein ist politischer Aktivist aus dem Iran, der aufgrund seiner politischen Tätigkeiten 2012 nach Deutschland geflüchtet ist. Er beteiligte sich 2012 am Protestmarsch von Würzburg nach Berlin, der als Beginn der kämpferischen Refugee-Bewegung gesehen wird. Seine politischen Tätigkeiten in Deutschland haben mehrfach zu seiner Kriminalisierung, insbesondere durch den bayrischen Staat geführt, sodass er seit drei Jahren keinen Reisepass bekommen konnte. Mit seiner aktuellen Aufenthaltserlaubnis als anerkannter Geflüchteter konnte er immerhin mit einer Fiktionsbescheinug im Rahmen der EU reisen. Seit August dieses Jahres ist er in Griechenland und kann nicht nach Deutschland zurückkehren, da ihm seine Dokumente in Griechenland gestohlen wurden. Seit mehreren Monaten gibt die deutsche Botschaft in Griechenland ihm keine Erlaubnis nach Deutschland zurückzukehren. Es ist möglich, dass dieser Prozess weiterhin in die Länge gezogen wird.

Indem die Deutsche Botschaft ihm die Ausreise verweigert, ist nicht nur seine momentane Existenz in Griechenland zur Herausforderung geworden, sondern auch seine Existenzgrundlage in Deutschland am zerbrechen.

Aufgrund der monatelangen Bearbeitungszeit der Botschaft wurden ihm die Sozialleistungen in Deutschland gestrichen und seine Wohnung entzogen.

Wir wollen in diesem Moment Seite an Seite zusammen stehen und unseren Genossen unterstützen.

Wir freuen uns wenn Ihr etwas abgeben könnt. Die Spenden decken das Minimum an Lebenshaltungskosten der kommenden sechs Monate und die ersten Anwaltskosten ab.

****************************************************

Arash Dosthossein is a political activist from Iran who fled to Germany in 2012 because of his political activities. In 2012 he took part in the protest march from Würzburg to Berlin, which is seen as the beginning of the uprising refugee movement. His political activities in Germany have led to his criminalization several times, in particular by the Bavarian state, so that he has not been able to get a passport for three years. With his current residence permit as a recognized refugee, he was able to travel within the EU with a specific document, a so-called fictional certificate (Fiktionsbescheinigung). He has been in Greece since August of this year and cannot return to Germany because his documents were stolen in Greece. The German Embassy in Greece has not given him permission to return to Germany for several months. It is possible that this process will continue to drag on.

When the German embassy refused to allow him to leave the country, not only has his current existence in Greece become a challenge, but his base of life in Germany is falling apart as well.

Due to the month-long processing time by the embassy, ​​his social benefits in Germany were canceled and his apartment confiscated.

We want to stand side by side with Arash at this moment and support our comrade.

We are happy if you can give something. The donations cover the minimum cost of living and shall secure the next six months and the first legal fees.

Arash Dosthossein est un activiste politique iranien qui a fui en Allemagne en 2012 en raison de ses activités politiques. En 2012, il a participé à la marche de protestation de Würzburg à Berlin, qui est considérée comme le début du mouvement militant des réfugiés. Ses activités politiques en Allemagne ont conduit à sa criminalisation à plusieurs reprises, notamment par l’Etat bavarois, de sorte qu’il n’a pas pu obtenir de passeport depuis trois ans. Avec son permis de séjour actuel en tant que réfugié reconnu, il était au moins en mesure de voyager au sein de l’UE avec un certificat de fiction. Il est en Grèce depuis août de l’année 2020 et ne peut pas retourner en Allemagne parce que ses documents ont été volés en Grèce. L’ambassade d’Allemagne en Grèce ne lui a pas donné l’autorisation de rentrer en Allemagne depuis plusieurs mois. Il est possible que ce processus continue de s’éterniser.

Comme l’ambassade allemande refuse son depart du pays, non seulement son existence actuelle en Grèce est devenue un défi, mais ses moyens d’existence en Allemagne sont également menacés de s’effondrer.

En raison du délai de traitement de la part de l’ambassade pendant des mois, ses prestations sociales en Allemagne ont été annulées et son appartement confisqué.

Nous voulons être côte à côte en ce moment et soutenir notre camarade.

Nous sommes heureux si vous pouvez donner quelque chose. Les dons couvrent les frais de subsistance minimum pour les six prochains mois et les premiers frais juridiques.

****************************************************

Name: Solidarität

IBAN: DE97 4306 0967 1156 7264 00

BIC: GENODEM1GLS

Verwendungszweck/ Reference: Arash
 
https://www.betterplace.me/grenzenlose-solidaritaet-mit-arash



In Solidarität mit unserem Genossen Arash Dosthossein!

Seit mehr als 5 Monaten sitzt Arash Dosthossein in Athen fest. Er ist im August letztes Jahres nach Griechenland gereist. Er hat in Deutschland eine Aufenthaltserlaubnis als anerkannter Flüchtling. In Athen wurden ihm seine Dokumente gestohlen. Seitdem verweigern die Deutsche Botschaft und die Ausländerbehörde in München die Ausstellung neuer Papiere, um wieder nach Deutschland einreisen zu können.

Durch diese schikanöse Behördenwillkür hat er nun auch noch seine Wohnung in Deutschland verloren und seine Sozialleistungen wurden eingestellt. Arash ist daher auf finanzielle Spenden von Freund*innen angewiesen.

Arash ist seit 2012 ein wichtiger Aktivist der Geflüchtetenproteste deutschlandweit. Bereits durch den Marsch von Würzburg nach Berlin und spätestens im Anschluss mit dem Hungerstreik am Brandenburger Tor 2012, kennen wir ihn als überzeugten Noborder-Aktivisten.  Arash hatte im Iran wegen seiner politischen Aktivitäten gegen Folter, Mord und Repression im Gefängnis gesessen. Auch während seiner Flucht saß er sowohl in der Türkei als auch in Griechenland im Knast. Sein Verbrechen war die Flucht. Er saß auch in Deutschland im Knast wegen des Hungerstreiks am Rindermarkt in München (2013). dessen Forderungen in erster Linie Bleibereicht für alle und Bewegungsfreiheit für alle waren. In Deutschland wurde schon mehrfach versucht, ihm Strafverfahren wegen seines politischen Einsatzes unterzujubeln.

2019 z.B. musste Arash vor Gericht, weil er eine grüne oder gelbe Flagge mit einem sozialistischen roten Stern in der Mitte trug. Damals schrieb Arash: Ich werde nicht vor Gericht treten, um mich selbst zu verteidigen; sondern ich will ein Ideal verteidigen. Die deutsche, die bayerische Justiz klagt mich an, aber das lasse ich nicht zu, denn ich betrachte mich nicht als Kriminellen. Dieses Gericht und dieses System haben nicht die Legitimität, um Gerechtigkeit zu vertreten.

Arash war auch schon bei und mit uns in Göttingen: Wir haben Januar letztes Jahres in Göttingen gemeinsam mit Arash für die Freilassung der politischen Gefangenen und gegen Hinrichtungen im Iran protestieret.

Gerade angesichts seines Engagements in Deutschland ist die offizielle Begründung absurd: Man würde sich eben an Gesetze halten. Der deutsche Staat, der Arash unter tausenden Menschen auf einer Demonstration erkannt haben will, um ihm Gewalt gegen die Polizei zu unterstellen und ihn für zwei Jahre zu Unrecht verfolgte, kann sich an Arash nicht erinnern bzw. ihn identifizieren, wenn er vor der Behörde in Athen auftaucht. Doch im Kontext seines Aktivismus wird dieser Vorgang sehr deutlich zu einem politischen Angriff.

Die deutsche Mainstreamöffentlichkeit dürfte mittlerweile durch den Aktivismus von Arash und vielen anderen Aktivist*innen wissen, dass Geflüchtete in Deutschland und Europa – bzw in vielen Fällen auch im eigenen Land Menschenrechte nicht zugesprochen bekommen. Widerstand dagegen wird hart bestraft wie auch im Fall von unserem Genossen Arash!

Ein legitimer Widerstand für Würde- Freiheit und Menschenrechte darf nicht einfach so kriminalisiert, eingeschüchtert und unterdrückt werden!

Der Arbeitskreis Asyl Göttingen sieht in diesem Vorgehen der Behörden einen rechtswidrigen Akt offensichtlicher Willkür.

Menschenrechte dürfen kein Spielball deutscher Behörden sein. Sie sind unteilbar und müssen eigefordert werden, wo sie missachtet werden.

Wir fordern die sofortige Einreiseerlaubnis für unser Genosse Arash Doosthosein und ein Ende der schikanösen Praxis durch die Deutsche Botschaft und die Ausländerbehörde München.

Wir solidarisieren uns mit unserem Genossen! Wir werden uns auch weiterhin nicht einschüchtern lassen in unserem Kämpfen gegen das kapitalistische Grenzregime

Deshalb Widerstand ist nicht nur legitim, sondern notwendig!

AK Asyl Göttingen

Our House OM10

kontakt: akasylgoe@emdash.org


Behördenwillkür: Vier Monate gestrandet in Athen
23. Dezember 2020

Vier Monate in Athen – so könnte eine Podcast-Folge von Reise-Bloggern heißen. Arash Dosthossein sitzt jedoch auf ungewisse Zeit in Athen fest. Deutsche Behörden lassen ihn trotz gültigem Aufenthaltsrecht in Deutschland nicht zurück reisen.

Seit acht Jahren lebt Arash Dosthossein nun schon in Deutschland. Das sind acht Jahre des Kampfes auf Anerkennung des Asylrechts, acht Jahre des Kampfes gegen Einschränkungen bei der Wahl seines Wohnortes, seiner Bewegungsfreiheit, seines Arbeitsrechtes. Unermüdlich geht er seit 2012 mit tausenden zur Flucht Gezwungenen für diese grundlegenden Rechte auf die Straße und nimmt immer wieder Repression in Kauf.

Als er sich im August 2020 entscheidet für drei Wochen nach Griechenland zu reisen, will er zur Ruhe kommen. Sonne, Meer, Strand – Frappé. Aber er will sich auch mit politischen Kontakten treffen. Seine Fiktionsbescheinigung, ein von der Ausländerbehörde ausgestelltes Ausweisdokument, erlaubt ihm das. Doch kaum ist er in Athen, wird ihm seine Geldbörse gestohlen. Mit all seinen Dokumenten. Was nun folgt, ist für deutsche Bürger:innen undenkbar. Zunächst wird ihm der Zutritt zur deutschen Botschaft verweigert. Erst als eine Person mit deutschem Pass vor der Tür der Botschaft in Athen steht, kann Dosthossein Kontakt mit der Behörde aufnehmen. Die deutsche Botschaft und die Ausländerbehörde in München verweigern ihm ein ums andere Mal die Ausstellung neuer Papiere. Woche für Woche wird er in der Ipsilantou-Straße 10 vorstellig, Woche für Woche wird ihm gesagt, dass es noch dauere und man auf die Überprüfung aus München warte.

In München heißt es wiederum, man müsse den Vorgang prüfen und wegen Corona ginge es nicht schneller. „Natürlich steckt dahinter der verlängerte Arm der deutschen Repressionsbehörden. In verwackelten Polizeivideos können mich die Behörden in Deutschland vor Gericht angeblich identifizieren. Jetzt tun sie so, als ob sie mich nicht kennen.“ , erzählt Dosthossein. Diese Hinhaltetaktik läuft nun schon vier Monate lang. In dieser Zeit hat er seine Wohnung in München und seinen Unterstützungsanspruch nach dem Sozialgesetz verloren. In Athen muss er sich eine Wohnung suchen und ist seitdem auf Spenden aus dem Bekanntenkreis angewiesen. In Griechenland kann er sich nicht anmelden. Sein Antrag auf Asyl hat Dosthossein in Deutschland gestellt, hier ist er auch zum ersten Mal auf europäischem Boden registriert worden. Deutschland ist somit nach europäischem Recht dazu verpflichtet sein Asylrecht umzusetzen

....


Hier  die Petition:
Stellt euch vor, es ist Sommer, ihr fahrt in den Urlaub nach Griechenland. Dann wird euch der Pass geklaut. Eigentlich kein Problem, oder? In kürzester Zeit hat man meist ein Dokument, um nach Hause zu fliegen. Doch nicht für alle ist das so einfach. Seit nunmehr fünf Monaten behauptet die Deutsche Botschaft, kein Papier für Arash ausstellen zu können. Obwohl seine Identität bestätigt wurde, und sogar sein Anwalt dahinter ist.

Wir fordern vom Landrat Christoph Göbel: helfen Sie Arash bei seiner sofortigen Rückreise!

Arash Dosthossein ist politischer Aktivist aus dem Iran, der aufgrund seiner politischen Tätigkeiten 2012 nach Deutschland geflüchtet ist. Er beteiligte sich 2012 am Protestmarsch von Würzburg nach Berlin, der als Beginn der kämpferischen Refugee-Bewegung gesehen wird. Seine politischen Tätigkeiten in Deutschland haben mehrfach zu seiner Kriminalisierung, insbesondere durch den bayrischen Staat geführt, sodass er seit drei Jahren keinen Reisepass bekommen konnte. Mit seiner aktuellen Aufenthaltserlaubnis als anerkannter Geflüchteter konnte er immerhin mit einer Fiktionsbescheinigung im Rahmen der EU reisen.

Seit August dieses Jahres ist er in Griechenland und kann nicht nach Deutschland zurückkehren, da ihm seine Dokumente in Griechenland gestohlen wurden. Seit mehreren Monaten gibt die deutsche Botschaft in Griechenland ihm keine Erlaubnis nach Deutschland zurückzukehren. Es ist möglich, dass dieser Prozess weiterhin in die Länge gezogen wird.

Wir sind Freunde von Arash, und versuchen alles, um ihm bei der Rückreise zu helfen. Indem die Deutsche Botschaft ihm die Ausreise verweigert, ist nicht nur seine momentane Existenz in Griechenland zur Herausforderung geworden, sondern auch seine Existenzgrundlage in Deutschland droht zu zerbrechen. Aufgrund der monatelangen Bearbeitungszeit der Botschaft wurden ihm die Sozialleistungen in Deutschland gestrichen und seine Wohnung entzogen.

Arash ist nicht der einzige der von dieser Willkür der deutschen Botschaft betroffen ist.  Wir akzeptieren dieses Vorgehen der deutschen Behörden nicht.

Wie fordern die deutsche Botschaft zur sofortigen Ausstellung der notwendigen Reisedokumente auf und die Schaffung einer langfristigen Lösung dieser Umstände in Griechenland. Vom Kreistag in München erwarten wir, dass sie Arash bei seiner Rückreise helfen.

Bitte helft uns - teilt die Petition! Herr Göbel, helfen Sie uns Arash zurückzuholen! Wir melden uns mit den nächsten Schritten bei euch zurück.

Hier  die Petition: https://www.change.org/p/landrat-g%C3%B6bel-holen-sie-arash-nach-stadtmuenchen-zur%C3%BCck

20.01.2021
 

آقای گوبل, آرش را به مونیخ بازگردانید !

تصور کنید تابستان است و شما برای تعطیلات به یونان می روید. سپس پاسپورت شما به سرقت می رود. واقعاً مشکلی نیست ، درست است؟ معمولاً درزمانی کوتاه سندی برای پرواز به خانه دریافت میکنید . اما برای همه شرایط به این آسانی نیست. اکنون پنج ماه است که سفارت آلمان ادعا می کند که نمی تواند هیچ کاغذی برای آرش صادر کند. اگرچه هویت وی تأیید شده و وكیل وی نیز درپیگیری این پروسه تلاشهای فراوانی کرده است.

ما از مسئول شورای شهر مونیخ کریستف گوبل تقاضا داریم: دربازگشت فوری آرش به آلمان کمک کنید!

آرش دوست حسین یک فعال سیاسی اهل ایران است که به دلیل فعالیت های سیاسی خود در سال 2012 به آلمان گریخت. در سال 2012 او در راهپیمایی اعتراضی پناهجویان از وورتسبورگ به برلین و سازماندهی این اعتراضات شرکت داشت ، راهپیماییهایی که به عنوان آغاز جنبش اعتراضی پناهجویان در آلمان تلقی می شوند . فعالیت های سیاسی وی در آلمان منجر به جرم انگاری های متعددی از وی, به ویژه توسط ایالت باواریا شده است ، به طوری که گذرنامه پناهندگی او از سه سال پیش تمدید نشده است . وی با مجوز اقامت فعلی خود به عنوان یک پناهنده قبول شده ، توانست با یک گواهی موقت در داخل اتحادیه اروپا سفر کند.

وی از آگوست سال ۲۰۲۰ در یونان بوده و نمی تواند به آلمان برگردد زیرا اسناد وی در یونان به سرقت رفته است. سفارت آلمان در یونان از چند ماه قبل به او اجازه بازگشت به آلمان را نداده است. این احتمال وجود دارد که این روند همچنان ادامه داشته باشد.

ما دوستان آرش هستیم و همه تلاش خود را برای کمک به او برای بازگشتش به خانه انجام خواهیم داد. از آنجا که سفارت آلمان از اجازه خروج وی از کشوریونان امتناع ورزیده است ، نه تنها وجود فعلی وی در یونان به چالشی تبدیل شده است بلکه بنیان معیشت وی در آلمان نیز تهدید به نابودی است. به دلیل طولانی شدن زمان رسیدگی سفارت به پرونده او ، مزایای اجتماعی وی در آلمان لغوشده و مکان زندگیش در آلمان را از دست داده است.

آرش تنها کسی نیست که تحت تأثیر روند خودسرانه سفارت آلمان قرار گرفته و آسیب دیده است. ما این رویکرد مقامات آلمانی را رد میکنیم .

ما از سفارت آلمان می خواهیم که بلافاصله اسناد مسافرتی لازم را صادر کند و یک راه حل اساسی برای این شرایط در یونان در پیش بگیرد . ما انتظار داریم که شورای شهر مونیخ به آرش در سفر بازگشت به آلمان کمک کند.

لطفاً به ما کمک کنید - این بیانیه /پتیسیون را به اشتراک بگذارید! آقای گوبل ، به ما کمک کنید تا آرش را به آلمان برگردانیم! در مراحل بعدی به شما اطلاع رسانی خواهیم کرد.


در همبستگی با رفیقمان آرش دوست حسین

حدود 5 ماه است که رفیقمان آرش بشکل اجباری در آتن بسر میبرد۰ در آگوست سال
گذشته وی به طور قانونی به یونان سفر کرد. متأسفانه او مدارک شناسایی خود
را هنگام اقامت گم کرد. در این مدت سفارت آلمان و مقامات مهاجرت در شهر
مونیخ برای ورود مجدد او به آلمان از صدور و تجویز سفر خودداری میکنند.حتی
مقامات شهر مونیخ او را از مزایای اجتماعی و خانه محروم کرده است ۰ آرش در
حال حاضر به کمک های مالی بسیاری از دوستان نیازمند است.وی حدود ۹ سال است
که در آلمان زندگی میکند  و اقامت وی بعنوان یک پناهجو بطوررسمی شناخته شده
است۰ بنابراین دولت آلمان موظف است قانون پناهندگی خود را طبق قوانین اروپا
اجرا کند ۰
برای هر شهروندی این سوال پیش میاید٬چرا دولت آلمان حتی قانون خود را نقض
میکند ؟ چون آرش یک فعال سیاسی است.وی در اکثر جنبش هایی به آزادی انسان
یاری میبخشد٬ فعالیت دارد۰ هدف دولت چیزی جز در نطفه خفه کردن این جنبشها
نیست. به ویژه که رفیقمان آرش، تا کنون با حضور فعال در مبارزات و اعتصابات
گوناگون، منشاء خدمات بزرگی به جنبش اجتماعی و پناهجویی بوده است.
شکل گیری و رشد جنبش چند ساله اخیر مبارزاتی پناهجویان بر علیه شرایط و
قوانین ضد انسانی و به منظور ایجاد تغییر در وضعیت موجود برای دستیابی به
یک زندگی آزاد و برخوردار از تمامی حقوق شهروندی، زنگ خطری است جدی برای
دولتمردان بوده است
در سال 2012 آرش یکی از فعالان مهم اعتراضات پناهندگان در سراسر آلمان بوده
است. با راهپیمایی ازشهر وورتسبورگ به برلین و حداکثر پس از اعتصاب غذا در
«براندبورگرتور» در سال 2012 ، ما او را به عنوان یک فعال سرسخت بدون مرزی
می شناسیم. آرش به دلیل فعالیتهای سیاسی علیه اعدام و سرکوب در ایران
زندانی شد ، سپس فرار کرد. هنگام فرار در ترکیه و یونان وی در زندان بود.
اینبارجرم وی هویت داشتن پناهندگی بود. او همچنین به دلیل اعتصاب غذا در
«ریندرمارکت» در مونیخ (2013) در زندان بود که خواسته های او اساساً ماندن
برای همه و آزادی حرکت برای همه بود.
عموم مردم آلمان اکنون باید از طریق فعالیت آرش و بسیاری دیگر از فعالان
بدانند که به پناهندگان در آلمان و اروپا – یا در بسیاری از موارد در کشور
خودشان نیز – حقوق بشر رعایت نمی شود. تلاش ومقاومت برای آزادی در برابر
اختناق، در سراسر جهان به شدت مجازات خواهد شد!

ما این اقدام مقامات را اقدامی غیرقانونی و خودسرانه دیده و محکوم میکنیم.

حقوق بشر نباید بازیچه دست مقامات آلمانی شود. این قوانین انسانی قابل
تقسیم و قابل دستبرد نیستند و هر کجا که نادیده گرفته شوند باید از آنها
دفاع کرد۰

تلاشهای رفقیمان آرش نه تنها جرم نیست، که لازمه ی رهایی و رسیدن به خواسته
های فردی و اجتماعی و انتخاب آزاد و کسب حقوق یکسان شهروندی برای کلیه ی
پناهجویان میباشد.
ما خواهان برگشت فوری آرش به شهر مونیخ میباشیم
ما ضمن محکوم دانستن این حکم ناعادلانه برعلیه آرش، همچنین با شرایط نژادپرستانه ی موجود در اروپا و به خصوص کشور آلمان مقابله کرده و به مبارزه خود ادامه خواهیم داد۰
نه مرز، نه دولت، نه ملی گرایی
علیه نظم و قانون موجود

AK Asyl Göttingen
Our House OM10 

kontakt: akasylgoe@emdash.org
20.01.2021




۱۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام رزا جان من خیلی حالم گرفته شد
با بچه های آلمان پیام فرستادم تا ۱۰۰ یورو پرداخت کنند،

ناشناس گفت...

ب بچه های لندن هم خبر دار دادم ببینم چی میشه ایا وجدان بیدار وجود دارد،
امیدوارم که هر چه زودتر ارش بتواند برگردد و برای تماس با خانواده و بچه ها آسان تر است،

Rosa گفت...

سلام رفیق جان
از کمک و لطفی که می کنی ممنون.
بچه ها برایش وکیل گرفتن ولی کارها پیش نمی رود چون ایالت باواریا و شهر مونیخ به راحتی قوانین را زیر پا گذاشته اند.
آرش اولین زندانش در چند سال پیش را به خاطر 300 یورو کشید و حتی حاضر نشد به دادگاه پول بدهد و مخالف بود.
چند بار هم یادم است که به خاطر پرچم روژاوا دادگاهی شد...
با بروکراسی نمی خواهند بگذارند که برگردد...
آخرین بار شهر من بود و یادم است با آلمانی دست و پا شکسته در مورد کُشتارِ مسافران در هواپیمای اوکراینی میکروفون گرفت...
در تعجبم که چرا لنینیستها/تروتسکیستها و گروهش اصلن اطلاع رسانی نکردند!!!
خودم هم به تصادف با خبر شدم و ازآلمانی ها...
امیدوارم این روزهای سرد سقفی را پیدا کند...
اگرچه به زمین خوابیِ آنارشی ها عادت دارد اما راستش بیرون خیلی سرد و یونان هم استاندارد های اروپا را ندارد...
من هم فردا با دوست آلمانی قرار دارم که برایش لوازم و کیسه خواب و غیره بفرستیم...
از دیشب راستش در شوک هستم که چرا با اینکه در اغلبِ رسانه ها و اکسیونها او را دیده اند و می شناسند اصلن خبر رسانی نکرده اند...
لعنت به این زندگی...

ناشناس گفت...

خودت خوب میدونی انسان‌ها دوست روزهای خوب هستن،

در سختی ها فاصله‌ میگیرند،
من هم میگم رفیق لعنت ب این زندگی!!

ناشناس گفت...

ب زودی پول ریخته میشه،یک مشکل فنی بوجود آمده با پوزش!!!

Rosa گفت...

نوشته ی سانسوچیان "نقد"!
باید خوب بهش شاشید:)

وبسایت نقد:

در مورد «کامنت»ها:

با استقبال از نکاتی که خوانندگان پیرامون مطالب منتشر شده طرح می‌کنند و با خوشحالی از گفتگویی که پیرامون آنها شکل می‌گیرد، «نقد» با کمال میل همه‌ی «کامنت»‌ها را بدون تغییر یا ویرایش، جز در دو مورد منتشر می‌کند:

الف) متن‌هایی که لحن و زیان آنها از مرزهای گفتگویی محترمانه و شایسته‌ی ارج نویسندگان و خوانندگان، حتی از مزرهای مرسوم مشاجره‌ی سیاسی و نظری، خارج می شود؛

ب) متن‌هایی که علیرغم مضمون و زبان پذیرفتنی آنها، انتشارشان در یک رسانه‌ی عمومی و قابل دسترسی همگان، ممکن است مرزهای سیاسی و امنیتی ضروری را مخدوش کند. در این مورد، اگر امکان تماس مستقیمی با نویسنده موجود باشد، علل عدم انتشار آن به او اطلاع داده خواهد شد.

Rosa گفت...

ب زودی پول ریخته میشه،یک مشکل فنی بوجود آمده با پوزش!!!

رزا:
رفیق جان بچه های آلمانی پشتِ شماره حساب هستند.
من ارتباطی ندارم اما بهشون اعتماد دارم.
از کمک مالی خیلی ممنونم.
امیدوارم خودش برگرده و تو اکسیونی "بترکونیم"
با عشق
و با همبستگی

Rosa گفت...


پدوفیلیا (تعرض جنسی به کودکان) و فوکو، سارتر، آلتوسر، دریدا و دیگر فیلسوفان و روشنفکران فرانسه – فروغ اسدپور


برای یادآوری یک نمونه ی امروز حیرت آور، هشتاد تن از برجسته‌ترین چهره‌های فرهنگی و روشنفکری این کشور در ۲۳ ماه مه ۱۹۷۷ نامه ی سرگشاده ای خطاب به پارلمان فرانسه منتشر کردند که در آن خواست جرم زدایی از روابط آزاد و خودخواسته بین بزرگسالان و کودکان طرح شده بود. در این نامه آمده بود: تبدیل پدوفیلیا (میل به آمیزش جنسی با کودکان) به یک تابو، مصادره ی تحمل ناپذیر هستی و معنای زیست انسانی است. حیف است که کودکان به سبب نقش هایی که جامعه برای آن‌ها تدوین و تببین کرده نتوانند از تجارب جنسی آزاد با بزرگسالان برخوردار شوند. نام بعضی از مطرح ترین ستاره-فیلسوفان درج شده در زیر این نامه که در روزنامه لوموند منتشر شد، از این قرار است:

میشل فوکو، ژان پل سارتر، ژاک دریدا، لویی آلتوسر، رولان بارت، سیمون دوبوار، ژیل دلوز، ژاک رانسیر و فرانسیس لیوتارد.

........
علت اصلی نگارش این نامه طرح اتهام از سوی مقامات قضایی کشور علیه سه مرد فرانسوی به نام های Bernard Dejager, Jean-Claude Gallien و Jean Burckardt بود که هر سه متهم به داشتن رابطه جنسی با کودکان دختر و پسر در سنین ۱۳ و ۱۴ سال بودند. روشنفکران نامبرده در بالا به همراه دیگر همکارانشان از آزادی این سه مرد دفاع می‌کردند و هم‌زمان می‌خواستند از ایجاد رابطه جنسی با کودکان جرم زدایی شود. چند ماه بعد در تاریخ اول فوریه ۱۹۷۸، کارگردان لهستانی، رومان پولانسکی (Roman Polanski) در حالیکه مجبور شده بود به علت اتهام بیهوش کردن یک دختر سیزده ساله (Samantha Gailey ) در منزل هنرپیشه معروف آمریکایی جک نیکلسون (Jack Nicholson) و تجاوز واژنی، دهانی و مقعدی به او از لس آنجلس بگریزد، در فرانسه خود را در آغوش گشوده و گرم روشنفکران پاریسی یافت. در محیط پاریسی، رومان پولانسکی نه تنها به عنوان یک متعدی و متجاوز به کودکان محکوم نشد بلکه به عنوان سنت شکن و قربانی اخلاق جنسی خرده بورژوایی آمریکا هلهله هم شد. رومان پولانسکی چند سال بعد در یک اتوبیوگرافی (خودسرگذشت نامه) که در پاریس منتشر شد ماجرای تجاوز به سامانتای سیزده ساله را با جزییاتی تکان دهنده تشریح کرد.

https://www.akhbar-rooz.com/%d9%be%d8%af%d9%88%d9%81%db%8c%d9%84%db%8c%d8%a7-%d8%aa%d8%b9%d8%b1%d8%b6-%d8%ac%d9%86%d8%b3%db%8c-%d8%a8%d9%87-%da%a9%d9%88%d8%af%da%a9%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d9%81%d9%88%da%a9%d9%88%d8%8c-%d8%b3/

Rosa گفت...


صبح امروز سه‌شنبه ۱۴ بهمن ۹۹، در خیابان انقلاب تهران
جوانی بر روی یک سکو رفته و فریاد سر می‌دهد:

مرگ بر خامنه‌ای،
مرگ بر رضا شاه،
زنده باد آزادی.

https://youtu.be/9jZ0whNlL-k

پیام صوتی سهیل عربی از زندان رجایی شهر کرج؛ خوابند وکیلان که خرابند وزیران

https://youtu.be/5uZy8Be4KsI

ناشناس گفت...

سلام و درود،
چقدر جالب گفت سهیل عربی دنیای وارونه، حقوق بشر بورژوای عفو بین‌الملل، فکر نکنم اکثر جوانهای که با دنیای مجازی مشغول هستن متوجه این صحبتها بشوند، برای همين خاطر رژیم چهار نعل برای محو این تفکر نایاب ،گمنام تلاش میکنند،

Rosa گفت...

«حتی در جهنم هم می‌توان انسان باقی ماند.»

ناشناس گفت...

دقیقا
LIVE

Rosa گفت...


اژدر امیری
پنجشنبه, ۱۶ بهمن, ۱۳۹۹ ۱۳:۵۱

” رهایی جنسی Sexuelle Bereifung ”

سوء استفاده ، استفاده ، رابطه جنسی ( سکس ) با کودکان ، قانونی و غیر قانونی تنها مختص مردان خدا ، اخلاقیات مردان خداپرست کاتولیک و مدارس کاتولیکی سراسر قاره نبود . با افشاگری ها یکی پس از دیگری و بر ملا شدن پرونده سو استفاده جنسی از کودکان توسط کشیشان و واعظین اخلاقیات در مدارس کاتولیکی و پروتستانی و ادعا نامه قربانیان مبنی بر پرداخت خسارت و عذر خواهی کلیسای کاتولیک ” از وقاحت و بیشرمی مردان خدا ” ! ، بحث سو استفاده جنسی از کودکان Kindesmissbrauch سراسر قاره داغ میشود و سرها به جاهای دیگری نیز معطوف می شود .

معطوف به برو و بچه های ۶۸ ، شصت و هشتی ها و رهایی جنسی ، ایندیانا کمون Indianer Kommune ، عشق و الکل و موادر مخدر ( از هر نوع ) و زن و امانسیپاسیون رابطه سکسی معلم و شاگرد و کودک دبستانی ، بعلاوه مقداری هم تظاهرات ضد جنگ و جنگ ویتنام . معطوف به شصت و هشتی ها و گل سر سبد سبزهای آلمان – فرانسه ، جناب کوهن بندیت Cohn Bendit و اظهارات پدو فیلی اش می شود!

در همین رابطه و مرتبط با نوشته فروغ اسدپور و مضاف بر آن نامه هشتاد فیلسوف و روشنفکر ” بزرگ ” فرانسوی مبنی بر غیر جنایی کردن رابطه جنسی بزرگسالان با کودکان ، معلمان و شاگردان و بچه های دبستانی ، بشنوید گل سر سبد سبزهای آلمان – فرانسه جناب کوهن بندیت در این باره چه می گوید :

” جاذبه جنسی Sexualität یک کودک خارق العاده fantastisch است ، … با کودکان ( منظور رابطه جنسی ) یه چیز دیگری است . اما وقتی یک دختر بچه پنج ساله شروع میکند لباس های اش را از تن در آورد واقعآ چیز با شکوهی است ، زیرا این یک بازی است ، بازی ای که اروتیک جنون آمیزی دار ” !

„Sex mit Kindern“ lesen. Cohn-Bendit hatte sich dazu im französischen Fernsehen geäußert. „Die Sexualität eines Kindes ist etwas Fantastisches. Man muss aufrichtig sein, seriös, mit den ganz Kleinen ist es etwas anderes“, sagte Cohn-Bendit, „aber wenn ein kleines fünfjähriges Mädchen beginnt, sie auszuziehen: Es ist großartig, weil es ein Spiel ist. Ein wahnsinnig erotisches Spiel.“
https://www.faz.net/aktuell/politik/inland/daniel-cohn-bendits-paedophile-aeusserungen-und-traeume-12164560.html

جنون اروتیک کوهن بندیت ، بیشرمی و وقاحت گل سر سبد سبزها و غیر جنایی کردن رابطه جنسی بزرگسالان با کودکان موضوعی آشناست . آنقدر آشنا که حتی خود حزب سبزهای آلمان بخاطر پاساژهای فیدوفیلی در برنامه اشان ، و همین اظهارات جناب کوهن بندیت عذر خواهی کردند . بحث اش و مورد سبزها و کوهن بندیت طولانی است .

” Es ist fantastisch ، حرف های کوهن بندیت در سال ۱۹۸۲ در تلویزیون فرانسه ” در مورد رابطه جنسی با دختر بچه پنج ساله و جنون اروتیک جناب ” برای خیلی ها آشناست .

جای تعجب است که فروغ اسدپور هیچ اشاره ای به این بندیت فرانسوی – آلمانی و باندهای ” قانونی کردن رابطه جنسی بزرگسالان با کودکان ، یا به زبان ” باندیت ” بندیت دختر بچه پنج ساله ” نمیکند . لازم بود این هم ضمیمه ” آن هشتاد متفکر و فیلسوف ” شود ، ضمیمه ” رهایی جنسی ” ، و ” امانسیپاسیون سکس بزرگسالان با کودکان ” ! اژدر امیری
0
پاسخ

هایده ترابی
جمعه, ۱۷ بهمن, ۱۳۹۹ ۰۲:۲۱
پاسخ اژدر امیری

درست است. دانیل کوهن بندیت عاقبت مجبور شد بیاید معذرت بخواهد و بگوید که هرگز به کودکی تعرض نکرده و این تنها بیان یک باور اشتباه بوده است که آن زمان چپها داشتند و او به شکل پرووکاتیو و ساختگی مطرح کرده است. کدام چپها؟ او زمانی هم مربّی کودکستان بود.بهر حال در مورد کوهن بندیت، بجز همین حرفهایش، مورد تعرضی از سوی کسی مطرح نشد و او مجازاتی نگرفت. امّا با این افتضاح از دریافت جایزۀ بسیار مهمی محروم شد. سال ۲۰۱۵ هم حزب سبزها مسئولیت تجاوز و آسیب رسانی به کودکانی را پذیرفت که در سالهای هشتاد در نزدیکی محل گردهمائی سبزها در چنگ یکی از اعضای حزب سبزها گرفتار می شدند. مجرم یکی از اعضای حزب سبزها بود که دیگر مرده بود. نگاه کنیم به احزاب ایرانی چپ و راست به انضمام محافل هنری و فرهنگی ایرانی در داخل و خارج. اینان با این فجایع چگونه برخورد کرده اند؟ ردّ تئوری بافی های ایرانی کجاست؟

https://www.akhbar-rooz.com/%d9%be%d8%af%d9%88%d9%81%db%8c%d9%84%db%8c%d8%a7-%d8%aa%d8%b9%d8%b1%d8%b6-%d8%ac%d9%86%d8%b3%db%8c-%d8%a8%d9%87-%da%a9%d9%88%d8%af%da%a9%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d9%81%d9%88%da%a9%d9%88%d8%8c-%d8%b3/