۲۳ شهریور، ۱۳۹۰

با پوشاندن شرت پلاستیکی اندام تناسلی وکیل زندانی را سوزاندند

با پوشاندن شرت پلاستیکی اندام تناسلی وکیل زندانی را سوزاندند
شرح شکنجه های وحشیانه جاوید هوتن کیان ،وکیل سکینه آشتیانی "به جرات می‌توان گفت که در حدود ۴۰ تا ۵۰ کیلو، که معادل بیش از نصف وزن پیشین ایشان است، کم شده بود. بینی و چندین دندانش را هم شکسته بودند. هم چنین وی به طور فیزیکی نقاطی از دست و پا‌هایش را نشان می‌داد که با آتش سیگار سوزانده شده بود و اظهار می‌داشت که با پوشاندن شرت پلاستیکی اقدام به سوزندان اندام تناسلی ایشان کردند." * وضعیت جاوید هوتن کیان در گفتگو با نقی محمودی جاوید هوتن کیان وکیل دادگستری در شهر تبریز در پی ملاقات با دو خبرنگار آلمانی، به همراه سجاد قادر‌زاده فرزند ارشد سکینه محمدی آشتیانی بازداشت و پس از پخش اعترافات تلوزیونی، از سوی دستگاه قضایی مورد محاکمه قرار گرفته است. در این بین فرزند سکینه محمدی از اتهامات تبرئه و دو خبرنگار آلمانی نیز با اعمال فشار دولت آلمان و با پرداخت جریمه نقدی از زندان آزاد می‌شوند. اما جاوید هوتن کیان وکیل سکینه محمدی با اتهامات گوناگونی مواجه شده، مورد محاکمه قرار گرفته و بر اساس گزارشات منابع حقوق بشری، به ۱۱ سال حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از وکالت محکوم شده است. خبرگزاری هرانا پیش‌تر طی گزارشاتی وضعیت وی و موضوع شکنجه‌های اعمال شده بر این وکیل دادگستری را گزارش نموده بود. در آستانه اولین سالگرد بازداشت این وکیل دادگستری، با نقی محمودی بعنوان وکیل سابق ایشان و شاهدی بر شکنجه‌های اعمال شده بر این شهروند گفتگویی از سوی هرانا صورت گرفته است که متن آن در پی می‌آید.

دنباله مطلب را در اینجا و یا در منبع خبر بخوانیم.

23شهريور.فيلم.اعدام در پارک وی و نمايش و تبليغ آن در تلويزيون

شخصی به عنوان متهم بازداشت می‌شود. شخصی به نام آقای اولیایی‌فر وکالت‌اش را به عهده می‌گیرد. پس از مدتی خود وکیل هم بازداشت می‌شود. شخص سومی به نام خانم نسرین ستوده وکالت آقای‌ وکیل را به عهده می‌گیرد و می‌شود وکیل‌ِ وکیل. پس از مدتی وکیل‌ِ وکیل هم بازداشت می‌شود. شخص چهارمی به نام آقای عبدالفتاح سلطانی وکالت خانم‌ وکیل را به عهده می‌گیرد و می‌شود وکیل‌ِ وکیل‌ِ وکیل. پس از مدتی وکیل‌ِ وکیل‌ِ وکیل هم بازداشت می‌شود. حالا پای وکیل چهارم در بین است. خدا کنه لااقل همینجا متوقف شود این دور. رضا خندان

وضعیت جاوید هوتن کیان در گفتگو با نقی محمودی
جاوید هوتن کیان وکیل دادگستری در شهر تبریز در پی ملاقات با دو خبرنگار آلمانی، به همراه سجاد قادر‌زاده فرزند ارشد سکینه محمدی آشتیانی بازداشت و پس از پخش اعترافات تلوزیونی، از سوی دستگاه قضایی مورد محاکمه قرار گرفته است.
در این بین فرزند سکینه محمدی از اتهامات تبرئه و دو خبرنگار آلمانی نیز با اعمال فشار دولت آلمان و با پرداخت جریمه نقدی از زندان آزاد می‌شوند.
اما جاوید هوتن کیان وکیل سکینه محمدی با اتهامات گوناگونی مواجه شده، مورد محاکمه قرار گرفته و بر اساس گزارشات منابع حقوق بشری، به ۱۱ سال حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از وکالت محکوم شده است.
خبرگزاری هرانا پیش‌تر طی گزارشاتی وضعیت وی و موضوع شکنجه‌های اعمال شده بر این وکیل دادگستری را گزارش نموده بود.
در آستانه اولین سالگرد بازداشت این وکیل دادگستری، با نقی محمودی بعنوان وکیل سابق ایشان و شاهدی بر شکنجه‌های اعمال شده بر این شهروند گفتگویی از سوی هرانا صورت گرفته است که متن آن در پی می‌آید.

آقای محمودی شما اولین فردی هستید که به عنوان وکیل آقای هوتن کیان اقدام به بیان جزئیاتی از نحوه شکنجه و بازداشت ایشان کردید. می‌توانید توضیح دهید چطور و چگونه با وی آشنا شده‌اید؟
آقای هوتن کیان از وکلای برجسته تبریز بودند و رابطه ما نیز با ایشان به عنوان یک همکار وجود داشت، اما پس از بازداشتش، وی را اولین بار در آذر و یا دی ماه سال ۸۹ در شعبه ۴ بازپرسی دادگاه انقلاب تبریز دیدم که موفق شدیم مکالمهٔ کوتاهی نیز با هم برقرار کنیم. بعد از آن نیز به زندان تبریز برای پذیرفتن وکالت ایشان مراجعه کردم.

آقای هوتن کیان به چه منظوری به دادگاه منتقل شده بودند و در مکالمه‌ای که از آن یاد کردید چه صحبت‌هایی بین شما و ایشان رد و بدل شد و چرا تصمیم گرفتید برای ملاقات با ایشان به زندان تبریز بروید؟
دیدار من با ایشان که برای بازپرسی و تکمیل پرونده به شعبه ۴ بازپرسی منتقل شده بود، به طور اتفاقی رقم خورد و من به سختی توانستم ایشان را بشناسم. در آن مکالمهٔ کوتاهی هم که عرض کردم چون همراه ایشان چندین سرباز بود و اجازه صحبت نمی‌دادند، صحبت خاصی نتوانستیم داشته باشیم. من از ایشان پرسیدم خیلی اذیتت کردند و جواب او هم بسیار کوتاه بود: «از وضعیتم می‌بینید که چه طوری هستم.»
در خصوص مراجعه به زندان تبریز هم باید بگویم هماهنگی خاصی وجود نداشت. به هر حال من از قبل ایشان را می‌شناختم و همکار هم بودیم و زمانی که من به زندان رفتم ایشان هنوز ممنوع الملاقات و تماس بودند.

آقای محمودی ملاقات شما با آقای کیان در زندان تبریز چه زمانی بود و در آن ملاقات چه گذشت؟
من در فروردین ماه سال جاری با آقای کیان در زندان تبریز ملاقات کردم و باید بگویم در آنجا شاهد صحنه تاسف بار و رقت انگیزی بودم و هنوز از سنگینی بار آن خلاص نشدم...
وقتی به زندان مراجعه کردم، مسئولین به من گفتند امکان ملاقات وجود ندارد، من معترض شدم و بعد من را به اتاق رئیس زندان هدایت کردند. در آنجا رئیس زندان گفت: «چون ایشان دروغ می‌گویند ما هم اجازه ملاقات نمی‌دهیم.»
من گفتم: «چه دروغ‌هایی؟ بالاخره در مورد خودشان صحبت می‌کنند.»
ایشان گفتند: «در هر صورت اگر شما هم داخل بروید، نمی‌توانید هیچ نوشته‌ای از ایشان بگیرید.»
سپس من به اتاق ملاقات بازگشتم که آقای کیان را با همراه یک سرباز محافظ، که از اول تا آخر زمان ملاقات آنجا حضور داشت، آوردند. از آقای هوتن کیان پرسیدم که وضعیتت چطور هست و ایشان در جواب گفت که شفا‌ها می‌گویم و هم چنین می‌نویسم. و نوشت. در آن نامه مسائل زیادی مطرح شده بود که همهٔ آن‌ها متاسفانه در ذهن من نمانده است.
بعد از اتمام ملاقات سرباز ناظر گفت که من این نوشته‌ها را باید به رئیس زندان نشان بدهم. حدود ۱۰ دقیقه پس از اینکه آن نوشته‌ها را برد، مرا به اتاق رئیس زندان احضار کردند که تقریبا تمام مسئولان زندان، به استثنای معاون زندان آقای سلطانی وش، نیز در آن اتاق حضور داشتند.
رئیس حفاظت که ۳ برگ نوشته شدهٔ مذکور را در دست داشت، با اشاره به آن‌ها گفت که من قادر به خارج کردنشان از زندان نیستم. و وقتی دلیلش را جویا شدم او مدعی شد که آقای کیان این‌ها را به دروغ نوشته است و من هم گفتم اگر دروغ است که مشکلی نیست! به هر حال آن برگه‌ها را به من ندادند و بعد از آن، شخص من را نیز به زندان ممنوع الورود کردند و حتی ناظر زندان دستور داده بود که به کلیه بند‌های زندان اعلام کنند که بنده وکیل نیستم. این برخورد بسیار نادر و در عین حال برایم جالب بود!

آقای محمودی پیش از آنکه به جزئیات آن نامه بپردازیم لطفا بفرمائید وضعیت ظاهری آقای هوتن جاوید کیان را پس از شش ماه بازداشت چگونه دیدید؟
به جرات می‌توان گفت که در حدود ۴۰ تا ۵۰ کیلو، که معادل بیش از نصف وزن پیشین ایشان است، کم شده بود. بینی و چندین دندانش را هم شکسته بودند. هم چنین وی به طور فیزیکی نقاطی از دست و پا‌هایش را نشان می‌داد که با آتش سیگار سوزانده شده بود و اظهار می‌داشت که با پوشاندن شرت پلاستیکی اقدام به سوزندان اندام تناسلی ایشان کردند.

شما پیش‌تر و در گزارشی که برای ما ارسال کردید، جزئیات بیشتری از شکنجه‌های اعمال شده بر روی آقای هوتن کیان را شرح داده بودید. آیا می‌توانید بخشی از آن‌ها مجددا بازگو کنید و هم چنین بگویید این شکنجه‌ها در کجا صورت گرفته است؟
علی رغم مواردی که در سوال قبلی گفتم آقای هوتن کیان در ملاقاتی که با ایشان داشتم اظهار داشت ماه‌ها فقط یک وعده غذا آن هم فقط تکه‌ای نان خشک با آب، به او می‌دادند و روزهای متمادی از سوی ۲۰ الی ۲۵ نفر ساعت‌ها شکنجه شده به طوری که این افراد مثل توپ فوتبال وی را از این طرف به آن طرف پاس می‌دادند.
هم چنین توهین‌ها و اهانت‌های زیادی به او کردند و ظاهرا ایشان تماسی هم از طریق ایمیل با وزیر امور خارجه وقت امریکا (خانم رایس) داشتند که درهمین خصوص اتهام ارتباط نامشروع با خانم رایس را در مورد ایشان مطرح کرده بودند!.
این شکنجه‌ها فکر می‌کنم بیشتر در اداره اطلاعات تبریز اعمال شده است. چرا که در بند ۲۰۹ زندان اوین مدت کوتاهی (حدودا دو ماه) در حبس انفرادی بودند و بعد هم مجددا به تبریز منتقل شدند.
بنظر می‌رسد در طول بازجویی‌ها اتهام‌های زیادی متوجه آقای هوتن کیان شده که اکثر آن‌ها از جمله اتهام رابطه نامشروع از طریق ایمیل در دادگاه‌ها عنوان نشده است و از اکثر این اتهامات هم تبرئه شده‌اند، آیا می‌توانید دقیقا اتهامات ایشان را نام ببرید.
اداره اطلاعات و بازپرس پرونده ایشان اتهامات زیادی را متوجه ایشان کردند از جمله جعل شناسنامه، ارتداد، تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، جعل عنوان وکیل بین المللی، جعل عنوان نماینده حقوق بشر، سرقت مهر‌های دادگستری، جاسوسی به نفع دولت آلمان و آمریکا و...
در مورد جعل شناسنامه و مهر و غیره که مطرح شده بود بایستی متذکر شوم که ایشان اسم خودشان را مدت‌ها پیش به «جاوید هوتن کیان» تغییر داده بودند. اما این تغییر کاملا به صورت قانونی صورت گرفته است. به همین علت هم از تمامی اتهامات در رابطه با جعل و سرقت تبرئه شد. اتهام ارتدادی هم که در مورد ایشان به کار بردند و بعد‌ها از آن نیز تبرئه شد نیز به یکی از مقالات ایشان که مربوط به ترجمه کتابی از یک نویسنده هندی است، استناد کرده بودند.
اتهام جاسوسی هم به ارتباطات ایشان با ۲ خبرنگار آلمانی و هم چنین خانمی به نام مینا احدی مرتبط می‌شود که این اتهام را متوجه ایشان دانستند اما این پرونده هنوز مورد رسیدگی قرار نگرفته و آقای کیان تا جایی که من اطلاع دارم حکمی برای آن دریافت نکردند.

ایشان در خصوص چه اتهاماتی و در کدام دادگاه مورد محاکمه قرار گرفتند و در ‌نهایت چه حکمی برای ایشان صادر شد؟
ایشان در ۳ شعبه مختلف محاکمه شدند. یکبار در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به اتهام ارتداد مورد محاکمه قرار گرفتند و‌ همان طور که پیش‌تر گفتم از این اتهام تبرئه شدند.
دادگاه دوم هم در شعبه ۱۰۴ دادگاه عمومی و جزایی تبریز تشکیل شد که به اتهامات عمومی ایشان از جمله جعل شناسنامه و سرقت مهر رسیدگی کرد که باز هم تا جایی که بنده اطلاع دارم ایشان از اتهامات تبرئه شده است.
برای سومین بار اما که به پرونده در شعبه اول دادگاه انقلاب تبریز به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور رسیدگی شد، از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال حبس و ۵ سال محرومیت دائم از وکالت و هم چنین از بابت اتهام دوم به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

خبرگزاری هرانا پیش‌تر از طریق منابع خود در زندان از محکومیت ایشان به ۱۱ سال حبس خبر دادند با توجه به اظهارات شما ایشان تاکنون به ۴ سال حبس و ۵ سال محرومیت از وکالت محکوم شدند ممکن است ایشان محکومیت‌های دیگری هم داشته باشند که شما از آن بی‌اطلاع باشید؟
محکومت کلی که بنده اطلاع دارم ۴ سال حبس و ۵ سال محرومیت از وکالت بوده اما ممکن است این محکومیتی که شما می‌گویید در خصوص اتهامات مطروحه در شعبه ۱۰۴ جزایی تبریز باشد.
دقیقا موضوع انتقال ایشان به تهران هم به این شکل بود که ایشان را، به خاطر مقاله‌شان که در ارتباط با مسئله سنگسار بوده و به علت صلاحیت دادگستری تهران، به تهران منتقل می‌کنند. به این ترتیب که از تبریز به بند ۲۰۹ به منظور اخذ بازجویی‌هایی انتقال داده می‌شوند و گمان کنم بعد از آن هم به دادسرای عمومی و انقلاب خارک اعزام می‌شوند و در شعبه اول بازپرسی مورد بازجویی قرار گرفته و پس از تکمیل اطلاعات، پرونده به شعبه ۱۵ انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی ارجاع داده می‌شود و بعد از رسیدگی به پرونده، ایشان را مجددا به اطلاعات تبریز و سپس زندان تبریز منتقل می‌کنند.

همانطور که پیش‌تر گفتید شما نتوانستید وکالت ایشان را به صورت رسمی برعهده بگیرید سوالی که در اینجا پیش می‌آید این است که این اطلاعات شما آیا تنها از طریق ملاقات با شخص هوتن کیان به دست آمده یا منابع دیگری هم داشته‌اید و موضوع دوم در مورد محکومیت قطعی ایشان هست آیا از آن اطلاع دارید؟
بخشی از این اطلاعات مربوط به مطالب مطرحه در زمان ملاقاتم با ایشان در زندان تبریز است و یک مقدار دیگر آن نیز از طریق دیگر موکلینم که با ایشان در بند مالی زندان تبریز در حال تحمل حبس بوده‌اند، به دست آمده است.
در مورد بخش دوم سوال شما هم در یک مورد به دادگاه تجدید نظر ارجاع شده بود که من باز اطلاعی در مورد آنچه که نتیجه‌ای داشته است و آیا حکم بدوی تایید شده یا نشده؛ ندارم و تا آنجا که به خاطر دارم شعبه چهارم دادگاه تجدید نظر استان اذربایجان شرقی به اعتراض ایشان رسیدگی کرده است.
هم چنین پرونده جاسوسی ایشان مفتوح هست و اطلاعی در خصوص تائید یا نقض حکم دادگاه بدوی در دسترس نیست.

پس از بازداشت آقای جاوید هوتن کیانی فیلمی از اعترافات ایشان در صدای و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد. ایشان در ملاقات با شما در مورد آن فیلم مطلبی نگفتند و اینکه آیا شما اطلاعی از محل فیلم برداری دارید که در تهران بوده است یا در تبریز؟
دقیقا در مورد نحوه و زمان و مکان ضبط آن فیلم اطلاعی ندارم ولی ظاهرا محل ضبط فیلم یکی از بازداشت گاه‌های اداره اطلاعات تبریز است.

همانطور که اطلاع دارید همراه با آقای هوتن کیانی ۲ خبرنگار آلمانی نیز بازداشت شده بودند؛ بنظر شما چرا این دو خبرنگار از اتهامات انتسابی با پرداخت جزای نقدی نجات یافته‌اند ولی این امر در مورد آقای هوتن کیانی اعمال نشده است؟
اتفاقا من در نامه خودم به این موضوع اشاره کرده و نوشته بودم دولت آلمان دولت قدرتمندی است و بار‌ها با جمهوری اسلامی معامله کرده است. در این خصوص نیز بسیار محتمل است که جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار داده تا موجبات آزادی آن دو تن فراهم شود. و در پاسخ به بخش دوم سوال شما باید بگویم اتهامات این دو خبر نگار نسبت به هوتن سبک‌تر بود و آن‌ها تنها در ارتباط با آن مصاحبه دستگیر شده بودند.

گفته می‌شود خانواده آقای هوتن کیانی در ایران نیستند و اینکه ایشان ممنوع الملاقات هستند آیا این اطلاعات صحیح است؟
نخیر؛ مادر و همسر و فرزند خردسالشان در تبریز زندگی می‌کنند ولی اینکه آیا از ملاقات مستمر و هفتگی برخوردار هستند یا نه اطلاعی ندارم و شخصا نیز ارتباطی با خانواده ایشان نداشته‌ام

هیچ نظری موجود نیست: