۱۲ آذر، ۱۳۹۷

علیرضا رضائی- بودم، هستم، خواهم بود- نگاهی به برخی از کارهایش

علیرضا رضائی- بودم، هستم، خواهم بود- نگاهی به برخی از کارهایش
https://youtu.be/BG-tWtcBzhg




۶ نظر:

ناشناس گفت...

با سلام درود
گرایش عمومی و طرفداران خوشونت، و تبلیغ و ترویج هنرمندان، یک نزدیکی های دارد که چه زمانی که زنده است و چه زمانی که می میمریند در دو حالت شکل و مضمون کاذب ب خودش می‌گیرند تنها هنرمند مردومی قبل از مرگش در یک مصاحبه اعتراف کرد،
فکر کنم و یا شاید هم علی رضا رضایی حس کاذبی از این مردمان بی وفا داشت،
سوسن وقتی از کاباره شکوفه نو در جنوب شهر نزدیک میدان قزوین تهران برنامه ش تمام می شد تماس پولش بین بدبخت و بیچاره الکی پخش میکرد در آخر این هنرمند مردومی در آمریکا از بی کسی و فقر در یک گاراش ماشین تسلیم مرگ شد،
جالب بدانیم مردمان جهان امروز بخصوص مردوم ایران از ناآگاهی و فقر ممتد باعث ماندگاری مذهب و دین و اعتقاد های داده سر و عقب ماندگی همیشگی را باز تولید و در آخر بی معرفتی و بی واقعی خود ب هنرمندان و غیره وبا گرایش عمومی و ماندگاری دولتها و سرمایه داران زالو صفت هستیم،،،،

ناشناس گفت...

با پوزش در بالا اشاره ب سوسن خواننده مردومی اشاره کرده بودم که بعد از کاباره شکوفه نو پول ب الکلی ها و بیچاره ها پخش میکرد که به غلط چاپی الکی نوشته بودم ،،پوزش دو باره

Rosa گفت...

انقلاب‌های برعکس- دیوید گریبر

http://problematicaa.com/revolutions_in_reverse/

«تمامِ قدرت ازآنِ تخیل‌ورزی.»

«واقع‌بین باش، و غیرممکن را مطالبه کن…»

هرکسی که درگیرِ سیاستِ رادیکال است این عبارات را هزار مرتبه شنیده. معمولاً، دفعه‌ی اولی که آدم با آن‌ها مواجه می‌شود افسون می‌کنند و برمی‌انگیزانند، سپس چنان تکراری می‌شوند که پیشِ‌پاافتاده به‌نظر می‌رسند، یا در پس‌زمینه‌ی پرسروصدای زندگیِ رادیکال گم می‌شوند. تقریباً هیچ‌وقت موضوعِ تأمل نظری جدی قرار نمی‌گیرند.

به‌نظرِ من در مقطعِ تاریخیِ فعلی، قدری تأملِ این‌چنینْ فکرِ بدی نیست. به‌هرصورت، در لحظه‌ای به‌سر می‌بریم که تعاریفِ پذیرفته‌شده مغشوش شده‌اند. کاملاً ممکن است که در آستانه‌ی یک لحظه‌ی انقلابی، یا مجموعه‌ای از لحظات انقلابی قرار داشته باشیم، ولی دیگر هیچ ایده‌ی شفافی درباره‌ی معنای این چیزها نداریم. به‌همین‌خاطر، این مقاله محصول تلاشی مداوم برای بازاندیشیِ واژه‌هایی چون واقع‌گرایی، تخیل، بیگانگی، بوروکراسی و خودِ انقلاب است. [آن‌چه می‌خوانید] ثمره‌ی حدودِ شش سال کار کردن در جنبشِ جهانی‌سازیِ بدیل[۱]، مخصوصاً در رادیکال‌ترین بخشِ آن، یعنی عناصر آنارشیست و معطوف به کُنشِ مستقیم است.

تکوین پدرسالاری: خاستگاه‌ها و فرضیه‌های نو

http://problematicaa.com/patriarchy/

Rosa گفت...

درس‌های انقلاب سوریه برای ایرانیان
بررسی کتاب «کشوری که می‌سوزد: سوری‌ها در انقلاب و جنگ»

https://www.radiozamaneh.com/286883


چرا یک انقلاب مردمی که خواستار دموکراسی، عدالت و برابری بود، تبدیل به قتل عام مردم سوریه شد؟
چرا رژیم فاشیستی بشار اسد توانست پابرجا بماند؟ چرا و چگونه فرقه گرایی و بنیاد گرایی مذهبی رشد کرد؟
داعش چگونه سربرآورد؟
نقش دولت ایران در به بار آوردن فاجعه‌ی کنونی چه بوده؟
چه می‌توان برای ایجاد امکان تغییر مسیر کنونی انجام داد؟

کسی که جویای پاسخ‌هایی برای این پرسش‌هاست نیکوست که کتاب زیر را بخواند. این مقاله به معرفی این کتاب اختصاص دارد.

Robin Yassin-Kassab and Leila Al-Shami. Burning Country: Syrians in Revolution and War. Pluto Press, 2016.

ناشناس گفت...

با سلام درود
هر درسی که سر کلاسهای ژورنالیست ها و بورکراتها برای رفروم و تکان دادن مردوم باشد نمی تواند درس آموزی و ازش انقلاب مردودی در جهت منافع مردوم باشد
در آینده ب طور همه جانبه خواهم نوشت

ناشناس گفت...

با سلام درود
تعدادی میگویند که با خشونت نمیتوان انقلاب کرد دلایلی که میآورند میگویند که انقلابی که با خشونت پیروز میشود بعد از پیروزی مخالفین خودشون با خشونت سرکوب میکنند،
تعدادی هم با عدم خشونت و با مبارزات مدنی میخواهند حاکمیت موجود را سرنگون کنند،، البته با کمک‌های خارجی،همه این جماعت با گزینه و با اسم مردوم چون بلحاظ رفا اجتماعی و زندگی اجتماعی آنچنان با مشکل روبرو نیستن، تنها کسانی که در تولید اجتماعی و عمل اجتماعی نقش اصلی را در جامعه دارند احتیاج ب نسخه ندارند، و ضرورت مبارزه طبقاتی را خود تشخیص داده و روی ب مبارزه میآورند، ، حداقل در تاریخ معاصر همه آدمهای عشق حاکمیت دارند با شامورتی بازی انتخاباتی و با نوعی دغل بازی دموکراسی بورژوازی ب چپاول مردوم و کارگردان مشغول هستن، تعدادی هم با مطرح کردن اکثریت خاموش دنبال یارگیری هستن، اگر یک روز توده واقعی ب پا خواسته بخواهند با کارگران زحمتکش کاری علیه سرمایه داری جهانی و دولت های مردوم آن کاری انجام دهند باید ب شکل شورائی و بدون احزاب مزدور تماما متحد و یک پارچه عمل کنند و آنها هم به شکل جهانی عمل کرد