۱۰ مرداد، ۱۳۹۸

افشای پزشکانِ شکنجه گر زندانِ زنان قرچک ورامین- همراه با آدرس و تلفن+عکس

رزا: چند ماه پیش گزارشِ زنانِ دراویش در موردِ پزشکانِ زندانِ زنانِ قرچک را خواندم اینجا.
دیروز هم گویا همینها دوباره علیه دخترانِ زندانی به سرکوب دست زده و زندانیانِ عادی را به جانِ زندانیانِ سیاسی انداخته اند. اینجا. البته که  اکثریت ِزندانیان با "جرم" های عادی درهمین نوروزِ امسال، شورش کرده و حتی زندان را به آتش کشیدند اینجا.

حال، افرادِ بهداریِ زندانِ قرچک، هم زنانِ دراویش را سرکوب کرده اند و هم به دخترانِ علیه حجاب، فحشِ "جنده سیاسی" گفته اند. به نظرم وقتِ افشایِ پزشکان و پرستارانِ شکنجه گرِ زندانِ زنان رسیده است. اسامی کنونیِ پرسنلِ زندانِ قرچک:
  بهداری زندان، ساختمان دو طبقه ای است که «عباس هوشیار» مسئول آن است-
 هوشیار- دکتر مرد- در اصل بازجو است.

پزشک عمومی بهداری زندان قرچک ورامین - خانم دکتر ملیتا حامد یزدان
مشخصات مطب- (ایشان گویا علاوه بر شکنجه ی زندانیان، در قرچکِ ورامین مطب هم دارند!) -به همه ی دوستانِ آزادی خواه که لطفن هر طور می توانید، در کمالِ بدونِ خشونت، ایشان را بنوازید! 

برای بزرگنمایی تصاویر روی تصاویر کلیک کنیم.
آدرسِ مطب خانم دکتر ملیتا (اسمِ لبنانی ) اسمِ فامیل: حامد یزدان- -  تخصص: عمومي پزشک عمومي
     آدرس مطب: تهران – قرچک – خیابان محمدآباد-مهدیه ۳-پلاک ۲۱
    کد پستی: ورامین
    شماره تلفن مطب: ۰۲۱۳۶۱۲۵۵۴۲
    استان/شهر: تهران/ورامین-  مطب/دکتر مليتا حامد يزدان دكتراي حرفه اي پزشكي عمومي-قرچك
آدرس مطب/دکتر مليتا حامد يزدان :  قرچك خ محمدآباد كوچه مهديه ۳ پ ۲۱
در مورد خواهرانِ میرزایی:
معاون زندان شهرري
 زهرا میرزایی
رئیسِ زهرا میرزایی همان مهدی محمدی است که از سالِ 1396 در حالِ مدیریتِ شکنجه گاهِ قرچک/ورامین است.
خانم شاه علی- ایشان هم زیرِ فرمانِ مهدی محمدی (رئیس زندانِ قرچک) تحتِ عنوانِ رئیسِ بندِ زندانیانِ سیاسی، در حالِ شکنجه ی زنانِ زندانی می باشد.
چند عکس از بهداری  شکنجه گران را در همین پُست می گذارم برای شناسایی. همه ی عکسها از وبسایتهای رژیم تهیه شده است و به احتمالِ زیاد افرادی از پرسنل زندان می باشند.
پُستِ مربوط به رئیسِ زندان مهدی محمدی  در همین بلاگ در اینجا

گزارشی از زندان قرچک ورامین و اسامی شکنجه گرانی که نقش پزشک و پرستار را بازی میکنند
اسامی پزشکان زندان زنان قرچک از این قرار است: حامد یزدان، ارشادی، هوشیار، شعبانی، صادقی

 برای بزرگنمایی تصاویر روی تصاویر کلیک کنیم.
پرستاران: سلیمانی، خدا بخش، تیموری، ابرون
در این زندان پزشک کشیک اصلا وجود ندارد. وقتی زنان شبانه به بهداری مراجعه می کنند مورد فحاشی قرار می گیرند.
در بهداری دستگاه فشار سنج ندارند و یا خراب است. دستگاهشان همیشه ۱۲ نشان میدهد. این پزشکان بازاٰء هر بار مراجعه زندانی بیمار داروی یکسانی به وی می دهند.
پزشکی به نام حامد یزدان؛‌ بیشتر شبیه به دژخیمان شکنجه گر است. شب اول انتقال زنان درویش به این زندان از آنها سوالات توهین آمیزی در دستگاه فاسد ذهنی اش در مورد مناسبات خانوادگی زنان درویش پرسید که باعث نفرت بیشتر این زنان شد.
این زنان وقتی با بیماری مواجه می شوند برای بیماران شان نیاز به غذای رژیمی نیاز دارند به انها گفته می شود این غذا ماهی یک بار داده می شود و آن یک بار را هم نمی دهند و به بیمار توصیه می کنند که کمپوت برای خود بخرد.
بهداری زندان از در اختیار گذاشتن ویلچر برای انتقال زنان بیمار به بهداری خودداری می کند و به زنان توصیه می کند که شما در بطری آب معدنی جمع کنید تا برایتان ویلچر بخریم.
دکتر هوشیار بیشتر شبیه بازجوهاست. با هر بار مراجعه بیمار به او به جای درمان مریض او را مورد سوالاتی قرار می‌دهد که شبیه بازجویی است.
 انتقال یک بیمار روانی به زندان قرچک برای ضرب وشتم زندانیان سیاسی زن
برای بزرگنمایی تصاویر روی تصاویر کلیک کنیم.

زندانیان سیاسی زن بار دیگر در زندان قرچک ضرب و شتم شدند

روز دوشنبه ۸ مردادماه ۹۸، در پی بروز درگیری در زندان قرچک ورامین به تحریک مقامات زندان یاسمن آریانی، ندا ناجی، عاطفه رنگریز و سپیده قلیان زنان سیاسی این زندان، توسط زندانیان جرائم عادی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
یاسمن آریانی، فعال مدنی بازداشتی در زندان قرچک ورامین عصر روز گذشته توسط زندانیان جرائم عادی مورد ضرب و شتم قرار گرفت. این درگیری به تحریک مسئولین بهداری زندان و پس از انتقال صبا کردافشاری به حالت ناهوشیار به بهداری زندان صورت گرفت. از سوی دیگر ندا ناجی و عاطفه رنگریز از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر و سپیده قلیان از متهمین پرونده اعتراضات هفت تپه نیز در ادامه این درگیری توسط زندانیان جرائم عمومی مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. همچنین صباکردافشاری، یاسمن آریانی، منیره عربشاهی و مژگان کشاورز صبح امروز در اعتراض به عدم امنیت جانی، در مقابل دفتر زندان دست به تحصن اعتراضی زدند.
یک منبع مطلع از وضعیت این زندانیان به گزارشگر هرانا گفت: این درگیری در پی آن رخ داد که حوالی ساعت ۷ عصر روز گذشته صبا کردافشاری دچار ضعف جسمی شدید شده و به دلیل تعلل مسئولین در انتقال وی به بهداری وضعیت وی بدتر شد. پرستار بدون برانکارد و فشارسنج جهت سرکشی به داخل بند آمده و نهایتا صبا بدون برانکارد و در داخل پتو به بهداری زندان منتقل شده و توسط پرستار “خانم تیموری” و پزشک بهداری “خانم حامدیزدان” مورد توهین و برخورد بسیار بد قرار گرفته است.
برای بزرگنمایی تصاویر روی تصاویر کلیک کنیم.

وی ادامه داد: در ادامه، این موضوع به درگیری لفظی با یاسمن آریانی انجامید که با تحریک مسئولین بهداری خانم آریانی توسط زندانیان جرائم عادی مورد ضرب و شتم قرار گرفت که موجب آسیب دیدن وی از ناحیه گونه، صورت و کوفتگی در دست راست و هر دو پا شده است. در ادامه این موضوع صبا کردافشاری به دلیل ضعف جسمی، فشارهای وارده و عدم رسیدگی به موقع بی هوش شد. نهایتا پزشک زندان به صبا آمپول و سرم تزریق کرده و پس از چند ساعت وی را مجددا به بند بازگرداندند.
به گفته این منبع مطلع برخورد با زندانیان و متهمین سیاسی و عقیدتی توسط مسئولین زندان علی الخصوص مسئولین بهداری بسیار نامناسب بوده است و پرستار و پزشک جهت این برخوردها از رئیس بهداری، دکتر هوشیار دستور می‌گیرند.
برای خواندن در منبه روی تیتر مطلب کلیک کنیم.
برای بزرگنمایی تصاویر روی تصاویر کلیک کنیم. در صورتِ مطابقت تصاویر با اسامی، لطفن اطلاع دهید. اگرچه تصاویر تمامن از زندان قرچک ورامین می باشند، اما احتمالِ اشتباه در مطابقت با اسامی زیاد است.

برای خواندن ادامه ی مطلب روی اینجا کلیک کنیم.



خبرگزاری هرانایاسمن آریانی، فعال مدنی بازداشتی در زندان قرچک ورامین عصر روز گذشته توسط زندانیان جرائم عادی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. این درگیری به تحریک مسئولین بهداری زندان و پس از انتقال صبا کردافشاری به حالت ناهوشیار به بهداری زندان صورت گرفته است. از سوی دیگر ندا ناجی و عاطفه رنگریز از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر و سپیده قلیان از متهمین پرونده اعتراضات هفت تپه نیز در ادامه این درگیری توسط زندانیان جرائم عمومی مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. همچنین صباکردافشاری، یاسمن آریانی، منیره عربشاهی و مژگان کشاورز صبح امروز در اعتراض به عدم امنیت جانی، در مقابل دفتر زندان دست به تحصن اعتراضی زدند.
روز دوشنبه ۸ مردادماه ۹۸، در پی بروز درگیری در زندان قرچک ورامین به تحریک مقامات زندان یاسمن آریانی، ندا ناجی، عاطفه رنگریز و سپیده قلیان زنان سیاسی این زندان، توسط زندانیان جرائم عادی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
یاسمن آریانی، فعال مدنی بازداشتی در زندان قرچک ورامین عصر روز گذشته توسط زندانیان جرائم عادی مورد ضرب و شتم قرار گرفت. این درگیری به تحریک مسئولین بهداری زندان و پس از انتقال صبا کردافشاری به حالت ناهوشیار به بهداری زندان صورت گرفت. از سوی دیگر ندا ناجی و عاطفه رنگریز از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر و سپیده قلیان از متهمین پرونده اعتراضات هفت تپه نیز در ادامه این درگیری توسط زندانیان جرائم عمومی مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. همچنین صباکردافشاری، یاسمن آریانی، منیره عربشاهی و مژگان کشاورز صبح امروز در اعتراض به عدم امنیت جانی، در مقابل دفتر زندان دست به تحصن اعتراضی زدند.
یک منبع مطلع از وضعیت این زندانیان به گزارشگر هرانا گفت: این درگیری در پی آن رخ داد که حوالی ساعت ۷ عصر روز گذشته صبا کردافشاری دچار ضعف جسمی شدید شده و به دلیل تعلل مسئولین در انتقال وی به بهداری وضعیت وی بدتر شد. پرستار بدون برانکارد و فشارسنج جهت سرکشی به داخل بند آمده و نهایتا صبا بدون برانکارد و در داخل پتو به بهداری زندان منتقل شده و توسط پرستار “خانم تیموری” و پزشک بهداری “خانم حامدیزدان” مورد توهین و برخورد بسیار بد قرار گرفته است.

به گفته این منبع مطلع برخورد با زندانیان و متهمین سیاسی و عقیدتی توسط مسئولین زندان علی الخصوص مسئولین بهداری بسیار نامناسب بوده است و پرستار و پزشک جهت این برخوردها از رئیس بهداری، دکتر هوشیار دستور می‌گیرند.
یکی از اعضای خانواده این زندانیان به گزارشگر هرانا گفته است: فرزندان ما بارها به تحریک زندان بانان و مسئولین زندان مورد حمله زندانیان دیگر قرار می‌گیرند. زندانیان معتاد به مواد مخدر زیادی در بند هستند که کماکان مواد مصرف می کنند. بسیاری از آنان مدعی می شوند که به بیماری هپاتیت و ایدز مبتلا هستند و در کنار زندانیان دیگر و زندانیان سیاسی و عقیدتی نگهداری می شوند. در کنار عدم امنیت جانی به دلیل ضرب و شتم، این نگرانی نیز وجود دارد که بیماری آنها در درگیری های فیزیکی به این متهمین منتقل شود.
در پی این درگیری و در اعتراض به عدم امنیت جانی، صبح امروز صبا کردافشاری، یاسمن آریانی، منیره عربشاهی و مژگان کشاورز در مقابل دفتر زندان دست به تحصن اعتراضی زدند. کمتر از یک ساعت پس از این تحصن، رئیس بندها “خانم میرزایی” که روز گذشته به این سمت منصوب شده است به همراه محمدی رئیس زندان و معاونین خود در دفتر زندان با منیره عربشاهی و مژگان کشاورز ملاقات کرده و با تامین فشارسنج و برانکارد اختصاصی برای هر بند و همچنین قول پیگیری محل نگهداری زندانیان مبتلا به بیماری های خطرناک از آنها خواستند که به تحصن خود پایان دهند و تا روز دوشنبه صبر کنند.
وی ادامه داد: در ادامه، این موضوع به درگیری لفظی با یاسمن آریانی انجامید که با تحریک مسئولین بهداری خانم آریانی توسط زندانیان جرائم عادی مورد ضرب و شتم قرار گرفت که موجب آسیب دیدن وی از ناحیه گونه، صورت و کوفتگی در دست راست و هر دو پا شده است. در ادامه این موضوع صبا کردافشاری به دلیل ضعف جسمی، فشارهای وارده و عدم رسیدگی به موقع بی هوش شد. نهایتا پزشک زندان به صبا آمپول و سرم تزریق کرده و پس از چند ساعت وی را مجددا به بند بازگرداندند.
همچنین در ادامه درگیری های روز گذشته این زندان، ندا ناجی، عاطفه رنگریز و سپیده قلیان نیز به تحریک مسئولین و توسط یک زندانی که به تازگی از بیمارستان روانپزشکی امین آباد به بند ۶ این زندان منتقل شده است مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
جمال عاملی همسر ندا ناجی در صفحه شخصی خود ضمن اشاره به این موضوع و انتقال عاطفه رنگریز به بهداری زندان نوشته است: هر اتفاقی برای عزیزان ما در زندان قرچک بیافتد مسئولیت مستقیمش با مسئولین قوه قضاییه از بازپرس شعبه ۷ که دستور انتقالشان را به قرچک داده تا دادستان تهران و بالاترین مقام قضایی کشور خواهد بود که عامدانه قانون تفکیک جرائم را زیر پا گذاشته و آن را اجرا نمی‌کنند.
لازم به ذکر است این زندانیان پیش از این نیز بارها به تحریک مسئولین زندان توسط زندانیان دیگر مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. به عنوان مثال یاسمن آریانی در روزهای پایانی تیرماه توسط یک زندانی متهم به جرایم خشن مقابل فروشگاه این زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود.
روز شنبه ۱۵ تیرماه ۱۳۹۸ نیز جمال عاملی از ضرب و شتم ندا ناجی توسط زندانیان جرایم عادی و پرسنل زندان قرچک خبر داده بود.
جمال عاملی طی یادداشتی در حساب شخصی خود در توییتر نوشته بود: ندا طی ۲۴ ساعت گذشته در زندان قرچک ورامین یک بار توسط یکی از زندانیان جرایم عادی و یک بار دیگر توسط پرسنل زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. وی پس از این اتفاق به بهداری زندان منتقل شده و به خاطر ضربه‌ای که مامورین زندان به سرش وارد کردند برای چند ساعت به تاربینی دچار شده است. جان ندا ناجی و عاطفه رنگریز در زندان قرچک در خطر است.
بازداشت یاسمن آریانی، به روز چهارشنبه ۲۱ فروردین‌ماه ۹۸ باز‌می‌گردد، او در این تاریخ توسط مامورین نیروی انتظامی بازداشت و به بازداشتگاه وزرا در تهران منتقل شده بود. وی به همراه مادرش منیره عربشاهی که یک روز بعد از فرزندش بازداشت شد هم اکنون در بند ۵ زندان قرچک ورامین که عمده ساکنین آن را اتباع خارجی تشکیل می‌دهند به سر می‌برد.
روز شنبه ۱۱ خردادماه ۹۸ نیز، صبا کردافشاری، زندانی سیاسی سابق توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. وی از تاریخ ۱۱ تیرماه جهت ادامه بازجویی از زندان قرچک ورامین به بازداشتگاه اطلاعات سپاه در زندان اوین موسوم به بند ۲-الف منتقل شده و اواخر ماه گذشته مجدداً به زندان قرچک بازگردانده شده است. راحله احمدی، مادر صبا کردافشاری نیز در تاریخ ۱۹ تیرماه بازداشت و روز یکشنبه ۲۲ خردادماه با تودیع قرار وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت از زندان آزاد شد.
ندا ناجی و عاطفه رنگریز در تاریخ ۱۱ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۸، همزمان با روز جهانی کارگر بازداشت و نهایتا به زندان قرچک ورامین منتقل شده اند. پرونده پرونده ندا ناجی، پس از ۹۰ روز بازداشت به تازگی به دادگاه انقلاب ارجاع شد و قرار است تا آخر هفته جاری تعیین شعبه شود.
سپیده قلیان از متهمین پرونده اعتراضات هفت تپه نیز در تاریخ ۳۰ دی ماه سال گذشته بازداشت و تاکنون در زندانهای سپیدار اهواز، زندان اوین و زندان قرچک ورامین نگهداری شده است. وی از روز سه شنبه ۱ مردادماه ۹۸، در اعتراض به جابجایی های متعدد وی بین زندان های مختلف و همچنین رفتار نامناسب مسئولین با خود و پدر و مادرش دست به اعتصاب غذا زده است. جلسه رسیدگی به اتهامات مطروحه علیه سپیده قلیان و دیگر متهمین پرونده اعتراضات هفت تپه در تاریخ ۱۲ مردادماه سال جاری برگزار خواهد شد.

سپیده قلیان در زندان قرچک دست به اعتصاب غذا زد

۱۶ نظر:

ناشناس گفت...

با سلام درود
رزا امیدوارم خوب باشی!!!
راستی در خبر های مجازی شنیدم که مهناز افشار از سپیده قلیان مورد حمایت قرار گرفته، آیا دروست این خبر؟؟؟؟
اگر دروست باشد با هر انگیزه ی دمش گرم

Rosa گفت...

سلام رفیق جان
اره، شیرین عبادی نیز.
آخه سپیده اعتصاب غذای خشک کرد...
البته الان هم توی اعتصاب غذا هست، اما آب می نوشد. سهیل عربی هم توی اعتصاب است با بچه های نشریه ی گام، ساناز و بقیه.
متاسفانه مثل دهه 60 شده که روحیه ها در زندان بالاتر است و مقاومت بی نظیر، اگرچه که در خارج از زندان، خبری نیست.
فکرش را بکنیم که دهه 60 برای یک نشریه به بند می کشیدند و الان مخالفت با حجابِ اجباری، 23 سال حکم زندان دارد !!!
حال، جنبش نیز در حال رادیکال شدن و چخماق ها کنار فتیله بی طاقتند...

Rosa گفت...

سپیده قلیان روز گذشته در نهمین روز اعتصاب غذایش و در حالی که ۴روز از این مدت را در اعتصاب غذای خشک سپری کرده، دچار ضعف شدید، بی‌حالی و سرگیجه شده است، اما با این وجود بخاطر بدرفتاری عوامل بهداری قرچک حاضر به مراجعه به بهداری نشده است.

به گزارش کمپین حمایت از بازداشت‌شدگان هفت‌تپه و زندانیان ترقی‌خواه با شدت گرفتن بیحالی سپیده و کاهش سطح هوشیاری او توسط همبندی‌ها به عوامل زندان اطلاع داده شده و سپیده توسط زندانبانان به بیمارستان منتقل میشود. در حالی که هیچ اطلاعی به خانواده سپیده داده نمیشود و آنان از طریق سایر زندانیان در جریان وضعیت سپیده قرار میگیرند.
خانواده سپیده قلیان پس اطلاع از شرایط سپیده اقدام به پیگیری وضعیت وی میکنند که هیچ پاسخی از مسئولان زندان نگرفته و با مراجعه به بیمارستانهای منطقه سپیده را در حالی که تحت درمان با اکسیژن نازال بوده در بیمارستان ستاری قرچک پیدا میکنند.
سپیده شب گذشته به ccu منتقل شده و در آنجا تحت درمان قرار گرفته است، اما پس از هوشیاری کامل از ادامه درمان امتناع ورزیده و با رضایت شخصی خود از بیمارستان ترخیص و به زندان قرچک منتقل شده است.

در ادامه ی این گزارش آمده است: عوامل زندان و عوامل قضایی مسئول مستقیم حفظ جان و سلامت سپیده قلیان هستند و در دادگاه روز شنبه باید شرایط جسمی ویژه و خطیر سپیده و امیرحسین مورد توجه قرار بگیرد.

ناشناس گفت...

عالی
عالی
دست خوش رزا جان دمت گرم
وقتی بیرون از زندان روی انسانها خاک مرده می پاشند
در زندان انسانهای در بندند که برای جانشان جانه نمی زنند، و برای بقای انسانیت تلاش میکنند،
درود ب شرفشان

مصی گفت...

سلام رزا جان
خسته نباشی. خیلی عالی بود. به جای «محکوم می‌کنیم » یا « حمایت می‌کنیم» یک کار جالب همین شناسایی این جانیان و مزدوران است.
ممنونم

ناشناس گفت...

از اینکه انسانهای هستن که این شرایط را درک میکنند،،
و نسخه الکی نمی پیچند، ب نوبه خودم درود می فرستم،
و امیدوار میشم

Rosa گفت...

سلام رفقا
راستش رژیم شبکه ای از افراد را در خدمت گرفته است، تا علاوه بر سرکوبِ علنی، به سرکوب در داخلِ زندان دست میزنند. متاسفانه پزشکان و پرستاران نیز نقشی فعال در این سیستمِ جهنمی در داخلِ زندان دارند.
پس ما نیز باید بتوانیم شبکه ای برای شناسایی آنها داشته باشیم. چرا که قاتل فقط کسی نیست که علنی به دار می کِشد.
ندادنِ انسولین و دارو، توسط پزشک و پرستار، همان حکمِ مرگ را دارد.
علاوه بر اینها، دستِ بهداری برای ایجادِ ساختارِ هیرارشیکال در زندان باز می باشد.
در سیستمِ سرمایه داری حتی پزشکان نیز گماشتگانِ سیستم می باشند.
در اروپا روانپزشکان به خوبی از اختیاراتشان واقف و بخشی از دستگاه سرکوبِ هستند.
مُهم هست که لباسِ سفید را از تنشان بر کنیم و چهره ی اصلی شان را به جامعه و افکارِ عمومی نشان دهیم.
هرگز نباید چهره ی پزشکانِ هیتلرها و منگله را در یک سیستمِ فاشیستی نادیده گرفت.
آنها باید در افکارِ عمومی افشا شوند.
کمترین کار، بایکوتِ در خدمت گرفتنِ آنان در مطب خصوصی شان خارج از زندان است.
مثلن: همین دکتر هوشیار و حامدیزدان ...
اینها باید بدانند که اگر امنیتِ زندانی را سلب کرده اند، پس خودشان نیز امنیت نخواهند داشت.
حداقل اینکه بایکوت شده و امنیتِ مالی نخواهند داشت.
پزشک بدونِ داشتنِ مریض، ورشکسته می شود.
عمیق ببینیم، شغلِ شریف! مُسکن دادن است نه نابودیِ بیماری؟!
من از محققان نمی گویم. آنان اغلب کمر به نابودی بیماری بسته اند. پزشک لزومن محقق نیست.
پزشکان بمانندِ مکانیکِ ماشین اند که طولِ عمر مریض را زیاد کرده و در سیستم سرمایه داری نقشِ طولانی کردنِ سیستمِ استثمار را دارند، تا استثمار شده به سیستم برگردد.
پزشکان جایگاهشان در هیرارشی جامعه بالا است، چون خدماتشان به سیستم در جایگاهی بالا قرار دارد.
بجز پزشکانِ بدونِ مرز، شخصن پزشکی که در خدمتِ سیستم نباشد را نمی شناسم.
حال، پزشکانِ زندان از بدترین نوع می باشند.
از آنجایی که بیش از 60 درصد دانشجویانِ پزشکی در ایران سهمیه ای هستند، پس در آینده باید منتظرِ جراحیِ اعدامیان باید باشیم.
آنهایی که کُلیه و قلبِ زندانی را بیرون خواهند کشید تا در جسمِ پولدارها و آقا زاده ها بدوزند.
نوشتنِ انشا های دلسوزانه و جمع آوری امضابرای آزادی زندانیان اثر چندانی ندارد. سوسیال دمکراسی همواره به این امر دامن میزند و سیستم را اغلب بی چهره می کند.
بیش از یک سال است که زنانِ دراویش چهره ی بهداری زندان و نقش آن را در سرکوبِ زندانیان افشا کرده اند. دریغ از پخشِ مطلب.
تمامی آنتی فاشیستها و آزادیخواهان می بایست که شبکه ای حمایتی و افشاگری در حدِ حتی ریز ترین افرادِ فاشیست و همکارانشان ایجاد کرده و با فشارِ افکارِ عمومی لااقل بتوانند در موقعیتِ "کیش" قرار دهند چون این ها بدلیلِ منافع مقطعی، دست به همکاری با فاشیستهای رژیم زده اند.
اگر در دوران دهه ی 60 مسئله ایدئولوژی بود و با قران در زیرِ بغل شلاق میزدند، الان برای پول است که شکنجه می کنند.

Rosa گفت...


پس باید بدانند که خود و خانواده شان افشا می شوند و بترسند.
این شبکه ی همیاری با زندانیان را در داخل و خارج می بایست گسترده کرد.
همگیِ ما افرادی را می شناسیم که اینطرفِ آب، آقازاده اند.
باید مثل سایه هایشان حرکت کنیم.
همانگونه که پس از سقوطِ هیتلر و حتی هم اکنون نیز، همکارانِ فاشیسم در سوزاندن و اردوگاهها و زندانهای فاشیستی، افشا و محاکمه می شوند.
باید از هم اکنون اطلاعاتِ آنان را جمع آوری کرد.
رژیم بتدریج در حالِ حذفِ اطلاعاتِ پرسنل زندان روی اینترنت است.
اغلب عکسهای این پٌست از گزارشهای چند سالِ پیش است.
رئیس زندانها عوض شده اند اما ساختارِ سرکوبِ زندانیان دست نخورده است.
عباس هوشیار سالها است که رئیس بهداری قرچک مانده.
وقتی با دراویش و دختران انقلابی اینگونه خشونت می کند، سرکوبِ زندانیانِ عادی سالها سیستماتیک صورت گرفته است.
همان زندانیانِ عادی را که دیوانه کرده اند، الان برای کتک زدنِ دخترانِ انقلابی به داخلِ بند می فرستند.
میانِ موادی ها، موادِ مخدر و شیشه توزیع می کنند تا جوانِ 21 ساله را کاردآجین کنند.
به محکوم به قتل می گویند: سیاسی بکُش تا منتقل ات کنیم!
اینگونه خارج از گود نشسته و با ابزارِ زندانی عادی، شاهرگ میزنند.
بهداری زندان و تمامِ زندانبانان در قتلِ زندانیان شریک هستند.
ما باید بتوانیم که چهره ی مخوفِ پزشکان، پرستاران و زندانبانان را افشا کرده و تنها "رئیس" ها مهم نیستند.
وقتی مادرانِ زندانی را نیز به بند می کشند، باید بدانیم مافیای پٌشتِ فروشگاه زندان ها کیستند؟
چه کسانی زندانیان را با کار در کارگاهها به استثمار می کشند؟
دکتر زندان و بهداری که می گوید: دربِ شیشه ی آب جمع کن تا ویلچر بدهیم!
اقتصاد سیاسی زندان و استثمار گرانِ زندانیان و کِرم های کوچک (با پوزش از کرم ها)...
ما باید از جزئیات شروع کنیم و جلوی افراد را هر طور میتوانیم بگیریم و در برابر شبکه ی آنان، شبکه ی گسترده ی درون و بیرون مرزی را بسازیم.
امضا جمع کردن یا انشا نویسی را به عهده ی سوسیال دمکراتها بگذاریم.
آنها در این نوع کارها خبره هستند:)

Rosa گفت...

سه فعال دانشجویی و کارگری در حاشیه برگزاری اولین دادگاه بازداشت‌شدگان هفت‌تپه دستگیر شدند

https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=187904

در حالی دادگاه بازداشت‌شدگان هفت تپه روز شنبه ۱۲ مرداد در تهران برگزار شده است که گزارش‌ها تاکنون حاکی از بازداشت سه فعال کارگری و دانشجویی در مقابل دادگاه انقلاب است.
اولین جلسه دادگاه اسماعیل بخشی، سپیده قلیان، علی نجاتی، امیر امیرقلی، عسل محمدی، ساناز الهیاری و امیرحسین محمدی فرد به عنوان متهمان پرونده هفت تپه روز شنبه ۱۲ مرداد در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران برگزار شده و گزارش‌ها حاکی است که ماموران امنیتی از حضور خانواده و دوستان افراد بازداشت شده در محوطه دادگاه جلوگیری کردند.
همچنین کانال تلگرامی کارگران مستقل هفت تپه گزارش داد که همزمان با برگزاری این دادگاه تعدادی از «نیروهای لباس شخصی» ضمن کنترل مدارک «رهام یگانه» و «هیراد پیربداقی» از فعالان دانشجویی و کارگری، این دو نفر را «بدون ارائه حکم» دستگیر و به پلیس امنیت منتقل شده‌اند.
گزارش‌ها حاکی است که «فرید لطف آبادی» فعال دانشجویی نیز توسط ماموران امنیتی مقابل دادگاه انقلاب بازداشت شده است.
به گزارش صدای آمریکا، اولین جلسه دادگاه متهمان پرونده هفت تپه در حالی برگزار شده که اسماعیل بخشی فعال کارگری و سپیده قلیان فعال مدنی اولین بار در آبان سال گذشته و در جریان اعتراض‌های کارگران شرکت نیشکر هفت تپه بازداشت شدند. این دو پس از آزادی اعلام کردند که در دوران بازداشت شکنجه شده‌ و تحت فشار «اعتراف اجباری» کرده‌اند.
همچنین در حال حاضر سپیده قلیان در اعتراض به اهانت عوامل زندان قرچک به خانواده‌ش و نیز در اعلام حمایت از امیرحسین‌محمدی‌فرد و ساناز الهیاری دست به اعتصاب غذای زده است.
علی نجاتی، عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران هفت تپه، ۸ آبان سال گذشته به اتهام دخالت در اعتصابات کارگران نیشکر هفت تپه در منزل خود بازداشت و پس از مدتی در تاریخ هشتم بهمن ماه همان سال به دلیل داشتن بیماری قلبی و تنفسی، با گرفتن مرخصی درمانی، از زندان خارج شد.
امیرحسین محمدی‌فرد سردبیر و ساناز الهیاری از اعضای هیات تحریریه نشریه دانشجویی گام، دو متهم بازداشت شده که در پرونده اعتراض‌های کارگران شرکت نیشکر هفت تپه از تاریخ ۱۹ دی سال گذشته در بازداشت به سر می‌برند چندی پیش با انتشار نامه‌ای سرگشاده از زندان اوین اعلام کردند که دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
ساناز الهیاری، ده روز پی از آغاز اعتصاب غذا در تاریخ ۲۴ تیر، به دلیل وخامت وضعیت جسمانی و اصرار خانواده‌ به اعتصاب غذای خود پایان داد، اما همسر او امیرحسین محمدی‌فرد کماکان در اعتصاب غذاست.

ناشناس گفت...

رزا یک سئوال
چرا در مقظع کنونی حاکمیت از مبارزات خانم حراص و مترسه؟؟؟
مگه زنان میخواهند حاکمیت مستقل و درود از مردها داشته باشند، اگر جواب منفی است، لطفا انگیزه اصلی سرکوب و حساسیت مبارزات زنان علیه رژیم را توضیع دهید
ممنون میشم

ناشناس گفت...

ba pozesh


mitarese

2
dour az Mardha

rosa jan yek donya Tashkour

Rosa گفت...

انگیزه اصلی سرکوب و حساسیت مبارزات زنان علیه رژیم را توضیع دهید

رزا: سوال خوبی است.
یادم است که چند هفته پس از انقلاب راهپیمایی زنان علیه حجاب را. کسی مبارزات زنان را جدی نگرفت. رژیم اینگونه توانست متحد خود را بیابد. پدران/شوهران/برادران و مردان خانواده. نیمی از جمعیت که مردان باشند، توانستند سلطه شان را بروی نیمی دیگر محکم کنند.
اینک نیز رژیم با سرکوب ضعیف ترین حلقه سعی دارد اقتدار خود را نشان بدهد. ولی خیلی از مادران (حتی مذهبی) و پدران علاقه ای ندارند کودک 9 ساله را زیر لنگ و پاچه ی سُنت عروس کنند. بسیاری مادران/پدران پناهجو به خاطر کودک دخترشان فرار کرده اند.
الان سال 57 نیست که مردم به دلیل اسلام گله گله بروند روی مین و بچه 13 ساله به جبهه ها بفرستند.
وضع اقتصادی مردم هم خوب نیست و بجز مواد مخدر، همه چی گرون شده.
به هر حال، با سرکوب زنان ، رژیم امیدوار است دوباره مردانِ خانواده ها را همدست کند.
اگرچه که کماکان چپ ضد امپریالیست را بعنوان حامی دارد. اما بخش متوسط جامعه، مردان نیز علیه حجاب، زنانشان را حمایت می کنند.
مردسالاری علیه پدرسالاری!
زنِ خودم هست و نه دولت، بلکه من تعیین می کنم که چه بپوشد، و نه به حجاب!
باید دید که زنان چگونه میتوانند از جنگِ اقتدار مردان علیه دولت استفاده کرده و آزادی های گرفته شده را پس بگیرند.
خوشبختانه زنان همواره همبستگی جهانی خواهرانشان را دارند و فعلن رژیم بر سر باز کردنِ درب استادیوم ورزشی مجبور است کوتاه بیاید.
در قرن بیستم نمی توان پشت فرمان ماشین ها نشست و مغز شتر سوار داشت:)
افکار عمومی بیشتر از سال 57 و زمان انقلاب از زنان حمایت می کند. و خوشبختانه توده/اکثریت و چپ "ضدامپریالیسم" در میان زنان نقشی ندارد و چون کشور هم مستعمره ی روسیه شده، احتمال حمایتِ افکار عمومی از مبارزات زنان خیلی بیشتر است.
و
سرکوب زنان آنجور که پس از انقلاب حمایت بیشتر مردان را پشت خود داشت، دیگر تاکتیک خوبی نیست و علیه رژیم تمام خواهد شد.
البته سٌمبه زنان نیز هم اکنون پس از 40 سال رژیم اسلامی، پر زور تر است و حتی برخی فاطمه کماندو ها هم مخالف حجاب اجباری هستند تا مبادا در سقوط رژیم اسلامی، رضا خانی بشه و حجاب ممنوع...
اگرچه رژیم روی افکار ارتجاعی/مذهبی مردم علیه زنان، حساب باز کرده ولی فکر کنم جنگ را باخته.
بچه های آخوند زاده شان در خارج از کشور اند و حاضر به بازگشت هم نیستند، چه برسد به بقیه ی مردم!
حکومت مشروعیتش را از دست داده و فکر می کند با سرکوب زنان می تواند حمایت مردان خانواده را بمانند 57 کسب کند.
اما اشتباه می کند. حتی مردسالارها نیز نمی خواهند زیر سلطه ی پدرسالاری دولت باشند:)

ناشناس گفت...

تشکر عزیز ممنونم
حتی مردسالارها نیز نمیخواهند، زیر سلطه ی پدرسالاری دولت باشند:)
در صورت امکان کمی توضیع بدهید که آیا مردم که انگیزه نوشته بالا رو دارد، یعنی مقوله دولت داره کم رنگ میشه و در نهایت این هدف در جامعه چگونه اثر اجتماعی خودشو نشان خواهد، آیا ایت حرکت بیشتر انگیزه شخصی یا چشم انداز دیگری برای پیوند دیگر اقشار جامعه، ب نمایش می گذارد
ممنون میشم

ناشناس گفت...

در ضمن امروز شنیدم که خانم های ایرانی چیزی تحت نام رفتن خامنه ی و تغیر قانون اساسی امضاء کردند نظرتان میخواستم
ممنون متشکر

ناشناس گفت...

باسلام خدمت رزاجان.خداوکیلی من خودم بچه تهران نیستم ولی به زودی میام تهران ومیرم مطب این ج خانوم وتاالان۱۰۰باربامطبش تماس گرفتم ولی جواب نمیدن من بچه کرمانشاه هستم وخداوکیلی تاضربه ای به حتی یه نفرازاین دکتریازندان بانها نزنم راحت نمیشم نمیدانم چرااین مردم اینقدربی عرضه شدن که دارن باچشم خودشون میبینن ولی باورنمیکنن که ابن جمهوری اسهالی چه بلایی سرمااورده باتشکرازشماواطلاعات خوبتون.

Rosa گفت...

سلام عزیز
فکر کنم که ماها از خارج به آدرسهای ورامین و قرچک اعلامیه بفرستیم که این "دکتر" جنایتکار را برای همسایگانش افشا کنیم تا مردم خودشان بایکوت کنند، بهتر باشد. مردم همیشه با خرد جمعی در اینگونه مواقع، ایده های بهتری دارند.
فراموش نکنیم که هدف اصلی ایجاد مشارکت مردم در همه ی فعالیتها است.
در مورد عباس هوشیار اطلاعات کم است.
باید با فکر و برنامه مثل سایه های اینها رفتار کرد.
مراقب خود باش نازنین.
مردم همیشه ساکت نخواهند بود. مردم در مسیر زندگی و کار بتدریج به ما می پیوندند. مطمئن باش. ما نه باید فرسنگها دور و نه پُشتِ سر مردم حرکت کنیم.
فکرش را بکن که اغلب همسایگانش نامه بگیرند که اینها از چه راهی پول در می آورند و مردم چهره ی واقعی آنها را کشف کنند.
چون که این افراد در لباس سفید پزشک پنهان شده اند، ضربه پذیر تر هستند.
با عشق
و با همبستگی
رزا