۰۶ اسفند، ۱۳۹۱

انقلاب 57- و آنارشیسم!؟


 عکس از آنارشیستهای مصری(لا)
رزا: 34 سال پس از انقلاب بهمن57 ، خواندن اعلامیهدﻓﺘﺮ اﺳﺮار ﻋﻤﻮﻣﯽ (برگردان به فارسی توسط غار نشین مالیخولیایی (از موقعیت گرایان)) که آنوقتا به درستی و با تیزبینی نظرش را در یک صفحه فورموله کرد، خالی از لطف نیست. غارنشین را میتوان اینجا پیداش کرد!

رزا: پریسا نصر آبادی، کادر جوان تلویزیون کومله با ساختن دو کلیپ از انقلاب و چرایی آن، بازبرخوردی به انقلاب 57 دارد. متاسفانه نسل جدید نیز با همان لی آوت، جای پای سازمانهای چپ سابق را یافته و برای زمین نخوردن احتمالی، روی همان راه که بیراهه ای بیش نیست، تاتی تاتی، گام میزنند!
راه اما هنوز در انتظار یافتن است! وقتش است که دوباره برخاست به جستجو.
 مارکسیسم تنها سرابی بیش نبود. پیش بسوی آنارشی!

"انقلاب فکری همواره مقدم بر انقلاب مسلحانه است." ~ وندل فیلیپس
تضاد فکری باکونین و مارکس/ نویسنده بریگاد خشمگین

 ویدئو های پریسا نصر آبادی در سرور یوتیوب.
 کادر: آناتومی یک انقلاب (بخش اول)
کادر: آناتومی یک انقلاب (بخش پایانی)

مستند های دیگرفیلم های کوتاه من از انقلاب 57 و سرکوب آن در زیر
revolution 1979 iran
Iran Jan. 1979 political prisoner
اشغال سفارت امریکا توسط چریکها 25 بهمن 1357

برای خواندن و یا دیدن با ماوس روی تیتر مطالب کلیک کنیم.
 اعلامیه دﻓﺘﺮ اﺳﺮار ﻋﻤﻮﻣﯽ (برگردان به فارسی توسط غارنشین مالیخولیایی)

ﻗﯿﺎم اﯾﺮان ﺑﺎﺷﮑﻮﻫﺘﺮﯾﻦ ﭘﺪﯾﺪه‌اﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﭘﺲ از اﻧﻘﻼب 1956 ﻣﺠﺎرﺳـﺘﺎن رخ داده اﺳﺖ. اﯾﻦ واﻗﻌﻪ ﻃﺒﻘﺎت ﺣﺎﮐﻤﮥ ﻋﺎﻟﻢ را ﺳﺨﺖ ﺗﮑـﺎن داده و ﺳـﺎﺧﺖ و ﭘﺎﺧﺘﻬـﺎی آﻧﺎن را اﻓﺸﺎ ﻧﻤﻮده اﺳﺖ. رژﯾﻤﻬﺎی ارﺗﺠﺎﻋﯽ ﮐﺸﻮران ﻋﺮب ﺑﻪ اﻧﺪازۀ دوﻟـﺖ اسراﺋﯿﻞ ﻧﮕﺮاﻧﻨﺪ. دﯾﻮاﻧﺴﺎﻻران ﭼﯿﻦ ﻏﺎﻓﻠﮕﯿﺮ ﺷـﺪه‌اﻧـﺪ: آﻧـﺎن در ﭘﯿـﺮوی از ﺳﯿﺎﺳـﺘﯽ ﻓﺮﺻـﺖﻃﻠﺒﺎﻧﻪ از ﺷﺎه ﺣﻤﺎﯾﺖ می‌کردﻧﺪ و ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻧﺶ را ﻣﺤﮑﻮم ﻣﯽﻧﻤﻮدﻧﺪ (اﯾـﻦ روﯾـﻪ دﻧﺒﺎﻟـﻪﮔﯿﺮی ﺧﻂﻣﺸﯽ ﻣﺎﺋﻮ Mao و ﭼﻮو Chou ﺑﻮد ﮐﻪ از ﺷﺎه ﺑﻤﺜﺎﺑﮥ ﯾـﮏ مبارز «ﺿـﺪّاﻣﭙﺮﯾﺎﻟﯿﺴﺘﯽ» ﺗﻤﺠﯿﺪ ﻧﻤﻮدﻧﺪ). و دﯾﻮاﻧﺴﺎﻻران روﺳﯽ نه تنها ﺧﻮاﺳﺘﺎر «اﯾﺠـﺎد دردﺳـﺮ» ﺑﺮای دوﻟﺖ اﯾﺮان ﻧﺒﻮدﻧﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳـﻌﯽ در ﺗﺜﺒﯿـﺖ رژﯾـﻢ ﺷـﺎه و دﯾﮕـﺮ ﮐﺸـﻮران ﻫﻤﺠﻮار داﺷﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﮑﻨـﺪ آﺷـﻮﺑﻬﺎی ﻣﻨﻄﻘـﻪ‌ای داﻣﻨﮕﯿـﺮ ﺷـﻬﺮوﻧﺪان ﺧـﻮدی ﺷـﻮد. در ﮔﺬﺷﺘﻪ رژﯾﻢ روﺳﯿﻪ ﺑﻪ ﺷﺎه اﺳﻠﺤﻪ ﻓﺮوﺧﺘﻪ و رادﯾﮑﺎﻟﻬﺎی ﻓﺮاری اﯾﺮاﻧﯽ را ﺑﻪ ﺳـﺎواک ﺗﺤﻮﯾﻞ داده اﺳﺖ. زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ اﺣﺘﻤـﺎل ﺳـﻘﻮط ﺷـﺎه ﻓﺰوﻧـﯽ ﯾﺎﻓـﺖ، روﺳـﻬﺎﺑﺘـﺪرﯾﺞ و ﻣﺤﺘﺎﻃﺎﻧﻪ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺧﻮﯾﺶ را ﺗﻐﯿﯿـﺮ دادﻧـﺪ. ﻏﻮﻏـﺎﮔﺮاﯾﯽ متظاهرانۀ ﻣـﺎﺑﯿﻦ روﺳـﯿﻪ وآﻣﺮﯾﮑﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﻤﻨﻈﻮر ﺳﺮﮔﺮﻣﯽ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺮان اﻧﺠﺎم می‌شد. ﺳﻔﯿﺮ آﻣﺮﯾﮑﺎ، وﯾﻠﯿﺎم ﺳﺎﻟﯿﻮان (William Sullivan) ﺻﺎدﻗﺎﻧﻪ ﻣﻌﺘﺮف ﺷﺪ: «ﻣﺎ ﻻﺋﻮس را اداره ﻣﯽ‌ﮐﺮدﯾﻢ اﻣّـﺎ در اﯾﺮان، ﮐﻪ ﺷﺪﯾﺪاً ﺑﺮاﯾﻤﺎن اﻫﻤﯿﺖ دارد، ﻧﻪ ﻣﺎ و ﻧـﻪ هیچ ﻗـﺪرت دﯾﮕـﺮی ﮐـﺎر زﯾـﺎدی ازﻣﺎن ﺑﺮ ﻧﻤﯽ‌آﯾﺪ».(ﻧﻘﻞ از New York Times, 13 November 1978 )

ﺗﺮس دول ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ از ﭘﯿﺪاﯾﺶ «ﻫﺮج و ﻣﺮج» و «ﺧﻼء ﻗﺪرت» در اﯾﺮان در واﻗﻊ واﻫﻤــﻪ از ﻟﺒﺮﯾــﺰ ﺷــﺪن ﺷــﻮرش ﺗــﻮده‌ای و کنار ﮔﺬاﺷــﺘﻦ ﻣﯿــﺎﻧﺠﯿﮕﺮان ﻣــﺬﻫﺒﯽ و دﯾﻮاﻧﺴﺎﻻر اﺳﺖ. ﻣﺎﻫﯿﺖ اﺻﻠﯽ ﺟﻨﺒﺶ اﯾﺮان ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻧﯿﺴﺖ اﻣﺎ، اﻋﻄﺎء ﻣﺼﻮﻧﯿﺖ ﻧﺴـﺒﯽ برای اﺑﺮاز اﻓﮑﺎر ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺑﻪ اﺳﻼم اﯾﻦ اﺟﺎزه را داد ﮐﻪ ﺳﺨﻨﮕﻮی ﺟﻨـﺒﺶ ﺷـﻮد. ﻫﻤـﺎن زﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻗﺒﻼً ﭼﺎدر را ﺑﻤﻨﻈﻮر ﻣﺒﺎرزۀ ﻧﻤﺎدﯾﻨﯽ ﺑﺎ ﺷﺎه ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﯿﮑﺮدﻧـﺪ اﻣـﺮوزه ﺑـﺮای ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﺮ ﻋﻠﯿﻪﺧﻤﯿﻨﯽ آن را از ﺳﺮ ﺑﺮ ﻣﯽ‌دارﻧﺪ. ﻣﺄﻣﻮران ﺧﻤﯿﻨﯽ ﺑﻪ وی اﻃـﻼع داده‌اﻧﺪ ﮐﻪ ﮐﺎرﮔﺮان ﻧﻔﺖ «اﺣﺘﺮاﻣﯽ ﺑﺮای ﻣﺬﻫﺐ ﻗﺎﺋﻞ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ». ﺗﮑـﺎﭘﻮی دروﻧـﯽ ﺟﻨـﺒﺶ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪه ﺑﺴﯿﺎری از ﻃﺮﻓﺪاران ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺧﻤﯿﻨﯽ از ﻣﺤﺪودﯾﺘﻬﺎی تعیین ﺷـﺪه ﭘـﺎ ﻓﺮاﺗـﺮ ﺑﮕﺬارﻧﺪ. ﺑﺮ ﻋﮑﺲ آﻧﭽﻪﺗﺼﻮر ﻣﯽ‌ﺷﻮد ﺗﺨﺮﯾﺐ و وﯾﺮان‌ﺳﺎزی ﺑﺎﻧﮑﻬـﺎ، ﻣﻐـﺎره‌ﻫـﺎ و ﺳﯿﻨﻤﺎﻫﺎ ﻋﮑﺲ‌اﻟﻌﻤﻞﺿﺪّ«ﻏﺮﺑﯽ» ﯾﺎ ﺿﺪّ«ﻣﺪرن» ﻧﯿﺴـﺖ، ﺑﻠﮑـﻪ ﻫﻤـﺎن ﻣﺒـﺎرزۀ ﺿـﺪّﺑﯿﮕﺎﻧﮕﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در آﺷﻮﺑﻬﺎی ﻣﺪرن ﻏﺮﺑﯽ، از واﺗﺲ(Watts) ﮔﺮﻓﺘﻪﺗـﺎ ﮔﺪﻧﺴـﮏ (Gdansk)، به چشم ﻣﯿﺨﻮرد.

ﻫﻢ در زﻣﺎن ﮔﺬﺷﺘﻪ و ﻫﻢ در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ، ﺑﻮرژوازی، ﻣﻼﻫﺎ و ارﺗﺶ ﺗﻨﺎﻗﻀـﺎت ﻓﺎﺣﺸﯽ داﺷﺘﻪ‌اﻧﺪ. ﻣﻌﺬﻟﮏ هیچ یک از اﯾﻦ دﺳﺘﻪ‌ﻫﺎ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮاﻧﺴﺖ ﺑﺪون دو دﺳﺘﮥ دﯾﮕﺮ دوام ﺑﯿــﺎورد. ﻋﻠﯿــﺮﻏﻢ ﺑﯿﺎﻧــﺎت ﻧﺎﺳﺎزﺷــﮕﺮاﻧﻪ‌اش، ﺧﻤﯿﻨــﯽ در ﭘﺸــﺖ ﭘــﺮده مشغول ﻣﺬاﮐﺮات ﺳﺮّی ﺑﻮد و ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺟﺒﻬﮥ ﻣﻠّﯽ ﺗﻼش ﻣﯽ‌ﮐﺮد اﻧﺴﺠﺎم ارﺗﺶ را ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﯾـﺪ و ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺪاراﻧﺶ ﺗﻮﺻﯿﻪﻣﯽ‌ﮐﺮد از ﺗﺤﺮﯾﮏ ارﺗﺶ ﺧﻮدداری ورزﻧﺪ. ﺳﺮاﻧﺠﺎم، ﻋﻨﺎﺻـﺮ رادﯾﮑﺎل ﻧﺒﺮد ﻧﻬﺎﯾﯽ را داﻣﻦ زدﻧﺪ و ﺧﻤﯿﻨﯽ را ﻣﺠﺒﻮر ﺑﻪ اﻗﺪام ﻧﻤﻮدﻧـﺪ. ارتش ﮐـﻪ در ﺷﺮف از ﻫﻢ ﭘﺎﺷﯿﺪﮔﯽ ﺑﻮد ﺗﺴﻠﯿﻢ دوﻟﺖ وی ﺷﺪ زﯾﺮا اﯾﻦ راه را ﺗﻨﻬﺎ ﭼﺎره ﺑـﺮای ﻣﻬـﺎر ﻃﻐﯿﺎن ﻣﺮدﻣﯽ ﻣﯽ‌داﻧﺴﺖ.
در اﯾﺮان، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭘﺮﺗﻐﺎل ﺑﺪﻧﺒﺎل ﺳـﻘﻮط رژﯾـﻢ ﻓﺎﺷﯿﺴـﺘﯽ، ﻋـﺪم اﻣﮑـﺎن دﺧﺎﻟـﺖ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢﻧﯿﺮوﻫﺎی ﺧﺎرﺟﯽ و ﻧﺎﺗﻮاﻧﯽ ﻃﺒﻘﮥ ﺣﺎﮐﻤﮥ داﺧﻠـﯽ ﻣﻤﮑـﻦ اﺳـﺖ ﺑﺎﻋـﺚ اﯾﺠـﺎد ﻓﻀﺎی ﺑﺎزی ﺑـﺮای آزﻣﺎﯾﺸـﺎت اﺟﺘﻤـﺎﻋﯽ ﺷـﻮد. اﻋﺘﺼـﺎﺑﯿﻮﻧﯽ ﮐـﻪ ﺑـﺎ ﺷـﺮط و ﺷـﺮوطِ خودشان ﺑﺮ ﺳﺮﮐﺎر ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ‌اﻧﺪ، ﯾﺎ ﻣﺮدﻣﯽ ﮐﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎ را ﺗﺼﺮف ﻧﻤﻮده‌اﻧﺪ و ﺑـﻪ ﻣﯿـﻞ ﺧﻮد اداره ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ، ﺑﺎزﻧﻤﺎﯾﯽ از ﻗﺪرتِ دوﮔﺎﻧﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻨﻮز ﺗﺴﻠﯿﻢ دوﻟـﺖ ﻧﺸـﺪه‌اﻧﺪ. ﻋﻠﯿﺮﻏﻢ درﺧﻮاﺳﺘﻬﺎی ﻣﺘﻌﺪد ﺧﻤﯿﻨـﯽ، ﺻـﺪﻫﺎ ﻫـﺰار اﺳـﻠﺤﮥ ﻣﺘﻌﻠـﻖ ﺑـﻪ گروههای ﭼﺮﯾﮑﯽ ﯾﺎ ﺗﻮزﯾﻊ ﺷﺪه ﻣﺎﺑﯿﻦﻣﺮدم ﺗﺎ اﻣﺮوز ﺗﺤﻮﯾﻞ دوﻟﺖ داده ﻧﺸﺪه‌اﻧﺪ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﯾﻦ، ﺟﻨﺒﺸﻬﺎی ﻣﺴﺘﻘﻞ ﮐُﺮد، ﺑﻠﻮچ و آذری ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻓﺮﺻﺖ را ﻏﻨﯿﻤﺖ ﺷـﻤﺮده و ﻃﻐﯿـﺎن را ﺑﻪ ﻣﺮزﻫﺎی ﺑﺤﺮاﻧـﯽ ﮐﺸـﻮرﻫﺎی ﻣﺠـﺎور ﺑﮑﺸـﺎﻧﻨﺪ و «هموطنان» خویشتن را ﺑـﻪ ﺷﻮرش ﺗﺸﻮﯾﻖ ﮐﻨﻨﺪ.
رؤﺳﺎ و ﻣﻔﺴﺮان ﺳﯿﺎﺳـﯽ ﺗﻈـﺎﻫﺮ ﻣـﯽ‌ﮐﻨﻨـﺪ ﮐـﻪ دﺳـﺖ ﮐﻤﻮﻧﯿﺴـﺘﻬﺎ ﯾـﺎ دﮔـﺮ ﺟﺮﯾﺎﻧﺎت ﭼﭙﯽ را در ﻫﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿّﺖ رادﯾﮑﺎﻟﯽ می‌بینند. ﺣﻘﯿﻘﺖ اﻣﺮ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﺰب «ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﺖ» اﯾﺮان (ﻫﻤﺎن ﺣﺰب ﺗﻮده) ﻣﺪﺗﻬﺎﺳﺖ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻣﻮاﺿﻊ اﺻـﻼح‌ﻃﻠﺒﺎﻧـﻪ‌اش و ﺗﺒﻌﯿﺖ کورکورانه از ﺳﯿﺎﺳﺘﻬﺎی ﺧﺎرﺟﯽ روﺳﯿﻪ، اﻋﺘﺒـﺎر ﺧـﻮدش را ﮐـﺎﻣﻼ ً از دﺳـﺖ داده و ﻋﻠﯿﺮﻏﻢ آﻧﮑﻪﺗﻮﺳﻂ رژﯾﻢ ﺳﻠﻄﻨﺘﯽ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً ﺑﮑﻠﯽ ﻧﺎﺑﻮد ﮔﺸﺘﻪ ﺑـﻮد، از «اﻧﻘـﻼب ازﺑﺎﻻی» ﺷﺎه ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽﻧﻤﻮد و ﻗﯿﺎﻣﻬﺎی ﻣﺮدﻣﯽ ﺳﺎﻟﻬﺎی 1963 و 1978 را ﻣﺤﮑـﻮم ﮐـﺮد. اخیراً ﺣﺰب ﺗﻮده ﺧﻮاﺳﺘﺎر ﺗﺸﮑﯿﻞ دوﻟﺖ اﺋﺘﻼﻓـﯽ ﺷـﺪه ﺗـﺎ در اﺳـﺮع وﻗـﺖ «اﻗﺘﺼـﺎد ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺑﺎﺛﺒﺎت» ﺷﻮد و «ﺑﺤﺮان ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎن ﺑﺮﺳﺪ».
و اﻣّـﺎ ﮔﺮوﻫﻬــﺎی داﻧﺸــﺠﻮﯾﯽ و ﭼﺮﯾﮑـﯽ اﮔــﺮ ﭼــﻪ ﻣﻤﮑـﻦ اﺳــﺖ از رژﯾﻤﻬــﺎی «ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﺘﯽ» دﻟﺴﺮد ﺷﺪه ﺑﺎﺷـﻨﺪ، ﻣﻌـﺬﻟﮏ ﻫﻨـﻮز ﻫﻤـﺎن ﺳﻠﺴـﻠﻪﻣﺮاﺗـﺐ ﺳـﺎزﻣﺎﻧﯽ و ﺳﯿﺎﺳﺘﻬﺎی دﺳﯿﺴﻪ‌ﮐﺎراﻧﮥ ﺑﻮروﮐﺮاﺗﻬﺎی رژﯾﻤﻬﺎی ﺳـﺮﻣﺎﯾﻪ‌داری دوﻟﺘـﯽ را اﻋﻤـﺎل میﮐﻨﻨﺪ. اﻧﮕﺎری از ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﺷﺼﺖ ﺳﺎﻟﮥ ﺿﺪّ اﻧﻘﻼبِ ﻟﻨﯿﻨـﯽ-اﺳـﺘﺎﻟﯿﻨﯽ ﻫـﯿﭻ درس ﻋﺒﺮﺗـﯽ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ‌اﻧﺪ. ﺑﺎ اﺳﺘﻌﻤﺎل ﻋﺒﺎرات ﺧﺸﮏ و دﮔﻤـﯽ ﻣﺎﻧﻨـﺪ «ﮐـﺎرﮔﺮان زﺣﻤـﺘﮑﺶ وﻃـﻦﭘﺮﺳﺖ» (ﻋﺒﺎرﺗﯽ ﮐﻪﺑﯿﮕﺎﻧﮕﯽ ﮐﺎرﮔﺮان را ﺗﻤﺠﯿﺪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ)، و اﺻﻄﻼﺣﺎت واﭘﺴﮕﺮایی ﻣﺜﻞ «رﻫﺒﺮﯾـﺖ ﺻـﺎﻟﺢ»، «ﻣﻼﻫـﺎی ﭘﯿﺸـﺮو»، «ارﺗـﺶ ﻣﺮدﻣـﯽ»، «دوﻟـﺖ ﮐـﺎرﮔﺮی» و ﻣﻘﻮﻻت ﻣﺘﻨﺎﻗﺾ ﻣﺸﺎﺑﻬﯽ، آﻟﻮدﮔﯽ اﯾﺪﺋﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ را ﺗﺸﺪﯾﺪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨـﺪ و ﺳـﻄﺢ آﮔـﺎﻫﯽ ﭘﺮوﻟﺘﺎرﯾﺎ را ﺗﻘﻠﯿﻞ ﻣﯽ‌دﻫﻨﺪ. در اﯾﻦﺑﺤﺒﻮﺣﻪ ﮐﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺑـﺮای ﮐﺴـﺐ ﻗـﺪرت واﻗﻌـﯽ ﺷﻮراﯾﯽ ﻣﺸﻐﻮل اﻗﺪام ﺑﺎﺷﺪ؟
ﯾﮏ ﺣﮑﻮﻣﺖ «ﻣﺮدﻣﯽ» ﻧﻤﯿﺘﻮاﻧـﺪ از اﻧﻘـﻼب دﻓـﺎع ﮐﻨـﺪ زﯾـﺮا ﻻزم اﺳـﺖ درﻣﻘﺎﺑﻞ اﻧﻘﻼب ازﺧﻮدش دﻓﺎع ﻧﻤﺎﯾﺪ. اﻣّﺎ اﮔﺮ ﺗﻮده‌ﻫﺎ را ﺧﻠﻊ ﺳﻼح و دﻟﺴﺮد ﮐﻨـﺪ، ﮐـﯽ ﺣﺎﺿﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪﺗﺎ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺗﻬﺎﺟﻤﺎت ارﺗﺠﺎع از ﺣﮑﻮﻣﺖ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ؟ زﻣﺎﻧﯿﮑـﻪ ﻣﺼﺪّق از ارﺗﺶ ﺑﺮﻋﻠﯿﻪ اﻋﺘﺼﺎﺑﯿﻮن و ﺗﻈﺎﻫﺮﮐﻨﻨـﺪﮔﺎن اﺳـﺘﻔﺎده ﮐـﺮد، ﺧـﻮدش زﻣﯿﻨـﮥ ﮐﻮدﺗﺎی ﺳﺎزﻣﺎن ﺳﯿﺎ را ﻣﻬﯿﺎ ﻧﻤﻮد.
 ﺑﻦ ﺑﻼ(Ben Bella) ﺻﺤﻨﻪ را ﺑﺮای آﻣﺪن ﺑﻮﻣﺪﯾﻦ (Boumédienne) آﻣﺎده ﺳﺎﺧﺖ و اﯾﻦ آﺧﺮی ﺟﺮﯾﺎﻧﺎت ﺧﻮدﻣﺨﺘـﺎر در الجزایر را ﻧﺎﺑﻮد ﮐﺮد؛ و ﺑﺎﻻﺧﺮه، ﺑﺎﺣﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﮐﺎرﮔﺮان و دﻫﻘﺎﻧﺎن ﻣﺴﻠﺤﯽ ﮐـﻪ ﮐﺎرﺧﺎﻧـﻪ‌ﻫـﺎ و زﻣﯿﻨﻬﺎ را ﺗﺼﺮف ﮐﺮده بودند، آلنده (Allende) -ﺑﻪ ﮐﻤـﮏ ﮐﺎﺳـﺘﺮو- زﻣﯿﻨـﻪ را ﺑﺮای روی ﮐﺎر آﻣﺪن ﭘﯿﻨﻮﺷﻪ (Pinochet) ﻫﻤﻮار ﺳﺎﺧﺖ.

ﻣﺴﺌﻠﮥ اﺳﺎﺳﯽ در ﻣﻮرد اﯾﺮان اﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺗﺮﮐﯿﺒـﯽ از ﻧﯿﺮوﻫـﺎ دوﻟـﺖ را ﺑﺪﺳﺖﺧﻮاﻫﻨﺪ آورد، ﺑﻠﮑﻪ ﺳﺆال ﻣﻬﻢ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ آﯾﺎ ﮐﺎرﮔﺮان ﻣﯽ‌ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺧﻮﯾﺸـﺘﻦ را ﻣﺴﺘﻘﻼﻧﻪﺑﺮ ﻋﻠﯿﻪ دوﻟﺖ ﺑﺴﯿﺞ ﮐﻨﻨﺪ ﯾﺎ ﻧﻪ؟ اﮔﺮ ﮐﺎرﮔﺮان از ﻃﺮف ﺧﻮدﺷـﺎن ﺳـﺨﻦ ﻧﮕﻮﯾﻨﺪ، ﺑﻮروﮐﺮاﺗﻬﺎ ﺑﺠﺎی ﮐﺎرﮔﺮان ﺳﺨﻦ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﮔﻔﺖ. اﮔﺮ ﺗﺠـﺎرب و ﺑﺮداﺷـﺘﻬﺎی ﺧﻮد را ﺑﻪ ﮔﻮش ﺑﻘﯿّﻪ ﻧﺮﺳﺎﻧﻨﺪ (ﻣﺜﻼ ً از ﻃﺮﯾﻖ ﺿﺒﻂ ﻣﺎﺷﯿﻨﻬﺎی ﭼﺎﭘﺨﺎﻧﻪ و اﯾﺴﺘﮕﺎﻫﻬﺎی رادﯾﻮﯾﯽ)، رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﺟﻤﻌﯽﻣﻮﻓّﻖ ﺧﻮاﻫﻨـﺪ ﺷـﺪ ﮔﻔﺘﺎرﺷـﺎن را ﺗﺤﺮﯾـﻒ ﯾـﺎ ﺳﺎﻧﺴـﻮر ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﺗﻨﻬﺎ راه دﻓﺎع از اﻧﻘﻼب، ﺑﺴﻂ و ﮔﺴﺘﺮش آن اﺳﺖ. ﺣﺘـﯽ اﮔـﺮ ﭼﻨـﯿﻦ ﺟﻨـﺒﺶ ﮔﺴﺘﺮده‌ای در ﻧﻬﺎﯾﺖ اﻣﺮ ﺷﮑﺴﺖ ﺑﺨـﻮرد، برگرداندن ﺟﺎﻣﻌـﻪ ﺑـﻪ ﻣﺮﺣﻠـﮥ ﻣـﺎﻗﺒـﻞ اﻧﻘﻼﺑﯽ و ﭘﺲ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺗﻤﺎم دﺳﺖ‌ﯾﺎﻓﺘﻬـﺎی اﻧﻘـﻼب ﺑـﯽ‌اﻧـﺪازه ﻣﺸـﮑﻠﺘﺮ ﺧﻮاﻫـﺪ ﺑـﻮد.

ﮐﺎرﮔﺮاﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻢ اﮐﻨﻮن در ﺟﻮاﻣﻊ رﻓﻮرﻣﯿﺴﺘﯽ و ﺑﻮروﮐﺮات زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ، ﺗﻮﺳﻂ ﯾﮏ ﺟﻨﺒﺶ رﻓﻮرﻣﯿﺴﺘﯽ و ﺑﻮروﮐﺮات ﺑﻪ وﺟﺪ ﻧﺨﻮاﻫﻨﺪ آﻣﺪ. ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﺟﻨﺒﺶ رﯾﺸـﻪای و رادﯾﮑﺎل ﮐﻪ اﺳﺎس دﺳﺘﮕﺎه ﺟﻬﺎﻧﯽ را زﯾﺮ ﺳـﺆال ﺑﺒـﺮد، آﻧـﺎن را ﻣﺘﻘﺎﻋـﺪ خواهد ﮐﺮد ﮐﻪ از ﻣﺪاﺧﻠﮥ دول ﺧﺎرﺟﯽ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی ﮐﻨﻨﺪ. ﭼﻨﯿﻦ ﺟﻨﺒﺸﯽ ﻣﻤﮑﻦ اﺳـﺖ آﻧـﺎن را ﺗﺮﻏﯿﺐ ﺑﻪ اﯾﺠﺎد ﺣﺮﮐﺖ ﻣﺸﺎﺑﻬﯽﻧﻤﺎﯾﺪ. «اﻧﻘﻼﺑﻬﺎی آﯾﻨﺪه ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺗﻬﺎﺟﻢ ﺑﻪ ﮐـﻞّ رژﯾـﻢ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺣﺎﻣﯽ و ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ در دﻧﯿﺎ ﭘﯿﺪا ﮐﻨﻨﺪ»
(ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ‌آﻓﺮﯾﻨـﺎن بین‌الملل Situationist International).
در ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﺮدم ﻣﻮﻓﻖ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎرﯾﺦ ﺧﻮد را رﻗـﻢ ﺑﺰﻧﻨـﺪ، آﻧـﺎن بتدریج ﻧﻘﻄﮥ اوج ﺳﺮﮐﻮب ﺷﺪۀ ﺗﻼﺷﻬﺎی ﭘﯿﺸﯿﻦ را ﮐﺸﻒ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﻃﻐﯿﺎﻧﯽ را ﮐﻪ اﻣـﺮوز در اﯾﺮان ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻣﯽ‌ﮐﻨﯿﻢ روزﻧﮥ اﻣﯿﺪی اﺳﺖ ﮐـﻪ ﺳـﺮدرﮔﻤﯽ و ﮐـﻨﺶ اﻧﻔﻌـﺎﻟﯽِ راﯾـﺞ را ﮐﻨﺎر ﻣﯽ‌ﮔﺬارد و ﻣﻌﻀﻼت را ﺑﺸﮑﻞ ﻣﻠﻤﻮﺳـﯽ ﻣﻄـﺮح ﻣـﯽ ﺳـﺎزد. اﯾـﻦ ﻃﻐﯿـﺎن ﻣﻈﻬـﺮ ﺣﻘﯿﻘﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﺳﺖ.

دﻓﺘﺮ اﺳﺮار ﻋﻤﻮﻣﯽ
12 ﻣﺎرس 1979
(ﺑﺮﮔﺮدان: ﻏﺎرﻧﺸﯿﻨﺎن ﻣﺎﻟﯿﺨﻮﻟﯿﺎﯾﯽ، 22 آﮔﻮﺳﺖ 2003)

برای خواندن ادامه و مطالب مرتبط اینجا را کلیک کنیم.


فیلم های مرتبط با انقلاب 57 در زیر. روی تیترها کلیک کنیم.
 .در آستانه ۲۲ بهمن باید ببینید این رژیم چگونه آمد و بفهمیم که چگونه میرود. مطمئنن جوانانی هستند که این فیلم ها را ندیدند .
فیلمی که رژیم نمی خواهد مردم ببینند۲
فیلمی که رژیم نمی خواهد مردم ببینند۳
 فردی که از او یاد می شود که به سفارت رفته و آمریکایها را فراری داده با آمبولانس همان جاسوس معرف دکتر یزدی است
فیلمی که رژیم نمی خواهد مردم ببینند۴


class struggle in Iran
بزودی!
در زیر لینک کتاب 300 صفحه ای
Named
‘The Middle East
by Melancholic Troglodytes
نوشتۀ غارنشینان مالیخولیایی


۱ نظر:

ناشناس گفت...

It was made back in 1963 but it's shown on television quite a bit. network to snatch up this concept) airs a special using this same idea in another year's time.

Twelve:May i am Elements takes place at this time.
With these could possibly quite possibly likewise end in
tender hip and legs plus your feet. http://saopaulofc.
com.br/members/feliparow/activity/30292/