رزا: "اپوزیسیون" کارگر زده ایران مثل مگس
روی هر اَنی مینشیند. مهم قهرمان کارگری داشتن است!
به مصاحبه خباز و اسانلو در رادیو همبستگی گوش کنیم!
نظر اسانلو در مورد مریم ضیا جالب است. اسانلو خود را قهرمانی میبیند که یک بدبخت
بنده خدایی را که داشته زندان میرفته، از زندان نجات داده و با خودش به خارج از کشور
آورده!
اظهارات همسر مریم ضیا در ایران هم اغفال مریم توسط
اسانلو بود!
اسانلو از مریم ضیا، انتخاب کروبی و ماجرای اخراجش
از سندیکای واحد میگوید. فایل صوتی
گفتگوی بهروز خباز - فعال کارگری مقیم کشور سوئد با اسانلو
از دقیقه 36:00 اسانلودر مورد نجات مریم ضیا و حمایت از کروبی میگه.
اسانلو: یک بدبخت،بنده خدای دیگری (مریم ضیا) را هم
که داشته زندان میرفته نجات داده، با خودش آورده، که اون هم زندان نره، چون راه
دیگری نداشته. این تشکر داره، نه اینکه اینهمه حمله....
خباز:دعوت
به انتخابات و رای دادن به کروبی؟
اسانلو: من مطالعه کردم و دیدم که تمام مسائلی که ما
در مورد جنبش کارگری مطرح میکنیم، از حقوق کارگرا، سندیکای آزاد، دستاوردهای... من
اینجا نوشته اش را دارم، ..... در مورد کمپین انتخاباتی (کروبی) تمام اینها را
رعایت کرده بودند و حتی بالاتر از اون...که اینا همش موجود هستش. و من اینها را
دارم که چرا این حمایت را (از کروبی) کردم....
در رابطه با جهانشاهی هم که من دو سه بار توضیح دادم
که ما گفتگویی داشتیم برای اینکه یه
تلویزیونی داشته باشیم که بتونیم هر هفته، هفته ای دو بار یه برنامه های کارگری،
کنفرانس هفتگی- سندیکایی رو برای داخل کشور پخش کنیم. بعد از کانالهایی با خود
ایشون (جهانشاهی) هم اولش مستقیم نبود،
دوستانی دیگه ای (با جهانشاهی)
صحبت کردند و بعد چند مرحله طول کشید که تا بعد ما این امکانات را پیدا کردیم. بعدش
که به این عنوان که مستقلا ما داریم اینکار را میکنیم واینها هم این چتر حمایتی
دارند که از جریانی که میخواد مثلا در براندازی جمهوری اسلامی یا هر کار دیگه که
هر کی میخواد بکنه، شرکت کنه، حمایت میکنند. به این شکل مطرح نشد که عضویتی باشد، حزبی
باشد، سازمانی باشد. سوتفاهمی بود. که بعد
از اینکه ایشون (جهانشاهی) این مسئله را مطرح کرد و من هم با خودشون، طی یکی دو
هفته پایین بالا با این امکانات کمی که داریم، صحبت کردیم، به هر حال به این نتیجه
رسیدیم که حق با منه، و نبایست این را اعلام میکردند که من هم در سخن سال نو، خوب، اعلام کردم که ما
کماکان مستقلیم، عضو هیچ حزبی نیستیم، به هیچ جریانی نپیوستیم، کار کارگری خودمون
را میکنیم....
شرایط بازگشت اسانلو / گفتگو با رضا مقدم
صدای کارگر: مصاحبه با منصور اسانلو، بهروز خباز و مجید تمجیدی پیرامون
اول ماه مه سال
اخیراً مطلع شدیم که «سرود سندیکا» را در آخر
مصاحبهای که با آقای منصور اسانلو در تاریخ 23 اردیبهشت داشتهاید، آوردهاید.
«کارگاه هنر کارگری» مصرانه از شما میخواهد که این سرود را از آن مصاحبه حذف
کنید. این سرود در شرایطی ساخته شد که جنبش ارتجاعی سبز با تمام قوا در حال بلعیدن
تمام دست آوردهای مبارزات طبقۀ کارگر بود. این جنبش بورژوائی و دست راستی بعدها
ادامه پیدا کرد و امروز در قالب پروژه های رژیم چنجی و حقوق بشری ادامه دارد.
آن زمان ما تصمیم گرفتیم که این سرود را به سندیکای
هفت تپه و سندیکای شرکت واحد و به طور مشخص به آقای منصور اسانلو تقدیم کنیم. زیرا
که اسانلو آن زمان در زندان بود، و مهمتر از این، وی تا آن زمان سمبل مبارزه
سندیکائی با دستگاه سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران بود. اسانلو تا آن زمان کسی
بود که پس از سرکوبهای دهۀ شصت برای بهبود وضعیت طبقۀ کارگر دست به مبارزه زده
بود. این جزئی از تاریخ مبارزۀ طبقۀ کارگر ایران است که قابل انکار نیست و اسانلوی
آن زمان به حق شایستۀ چنین قدردانیای بود.
ولی امروز اسانلو همان فعال سندیکائی دیروز نیست، و در دستگاه
دیگری حرکت می کند که ربطی به گذشتۀ مبارزاتی او
ندارد. این را می توان پس از مصاحبۀ ایشان با جریانی همچون جریان موج سبز،
رادیو آمریکا، بی بی سی و جریانات رنگار نگ دیگر مشاهده کرد. بنابراین اسانلوی امروز دیگر شایسته چین
قدردانیای نیست. چراکه امروز دیگر در راستای بهبود وضعیت طبقۀ کارگر حرکت نمی
کند. او در همان دستگاه حقوق بشری و رژیم چنجی ای حرکت می کند، که برای رسیدن به
اهدافشان هیچ ابائی از قتل عام کارگران و زحمتکشان ندارند.
ما به عنوان همکاران «کارگاه هنر کارگری» که این
سرود را تولید کرده ایم ، مصرانه از مسؤلین محترم رادیو
همبستگی می خواهم که این سرود را از مصاحبۀ آقای اسانلو حذف کند.
با تشکر/ پویان فرد (از طرف کارگاه هنر کارگری)
کاری از کارگاه هنر و ادبیات کارگری
تقدیم به کارگران شرکت واحد وکارگران نیشکر هفت تپه و تمام کارگران مبارز ایران
تقدیم به کارگران شرکت واحد وکارگران نیشکر هفت تپه و تمام کارگران مبارز ایران
امیر حسین جهانشاهی، بنیانگذار موج سبز در یک
کنفرانس خبری که با شرکت نمایندگان رسانههای معتبر بینالمللی در قلب لندن برگزار
شد، منصور اسانلو از رهبران شناخته شده جنبش کارگری ایران را برای اولین بار پس
از خروج وی از کشور، معرفی کرد. وی همچنین اعلام کرد که آقای اسانلو پس از خروج از
ایران در یک مکان امن و با حمایت و پشتیبانی «موج سبز» ماموریت مهم محول شده به
ایشان را آغاز کرده است
طی سخنرانی آغازین که به صورت زنده توسط تلویزیون
رها پوشش داده میشد، امیرحسین جهانشاهی گفت: به منظور ایجاد پیوند های لازم در
جامعه کارگری ایران و آماده ساختن شرایط لازم برای رسیدن به اعتصابات عمومی و قیام
ملی،از آقای منصور اسانلو خواسته ام تا مسئولیت اداره« ستاد هماهنگی فعالان
کارگری» را بعهده بگیرند. مسئولیت اولیه آقای اسانلو، با توجه به سابقه و تجربیات
ارزشمند ایشان، ایجاد هماهنگی میان اتحادیه های کارگری و گارگران رنجدیده و معترض
کشورمان میباشد که باید برای دست یافتن به حقوق حقه خود، در وقت مقتضی، وارد صحنه
عمل شوند
منصور اسانلو نیز در بخش پاسخ به سوالات خبرنگاران
گفت: شرایط تغییر در ایران امروز وجود دارد چرا که در فضای داخل هرکسی میگوید باید
کاری کنیم
اسانلو ضمن تشکر از حمایتهای بینالمللی که در سالهای
گذشته از او صورت گرفته گفت: در تمامی نظامهای دیکتاتوری، جلب حمایتهای بینالمللی
به مردم این دلگرمی را میدهد که رویای تغییر میتواند به واقعیت بدل شود
اسانلو افزود: در جامعهای که امکان رشد نهادهای
مستقل مدنی از مردم گرفته شده، مشکلات روی هم جمع میشوند و مانند سیلابی سدهای
مقابل خود را در هم میشکنند. اما تنها از طریق سازماندهی و جلب حمایتهای بین
المللیست که زنان و کارگران جوان میتوانند در شرایطی که امکان تغییر هست، به
خواستههای عمومی خودشان برسند/ پنجشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۱
February 28, 2013
سخنان امیرحسین جهانشاهی در معرفی منصور اسانلو
«متاسفأنه
چند هفتۀ پیش، هنگامی که برای شرح خروج خود از ایران با یکی از رسانه ها یعنی
تلویزیون رها گفت و گو کردم، توضیحات این
رسانه پس از گفت و گوی من این تصور را ایجاد کرد که من برای ادامۀ فعالیت به یک
گروه یا تشکیلات خاص پیوسته ام. از این رو ضروری می دانم یادآور شوم، مطالبی که
پیرامون پیوستن این جانب به تشکیلات وابسته به این تلویزیون و صاحب امتیاز آن به
عنوان یک سازمان سیاسی منتشر شد، از نظر شخص من نتیجۀ سوءتفاهم در طی گفت و گو های
مربوط به مصاحبه بوده است. همچنین تأکید می کنم که من هیچ گونه وابستگی و پیوستگی
به هیچ حزب و تشکیلات سیاسی و رسانه ای ندارم»
.........
توجیه او در باره
پیوستن به خاندان میلیادر جهانشاهی و اولین مصاحبه تلویزیونی با تلویزیون
آنها، بهتر از توجیه اول نبوده است. آقای اسانلو 20 روز پس از مصاحبه و طرح این
مسئله که او شاخه کارگری خاندان جهانشاهی را پذیرفته است، اعلام کرد که این یک سوء
تفاهم بیش نبوده است. و امروز توضیح میدهد که
قرار بر این بوده تا او برنامه تلوزیونی برای آموزش مسائل کارگری و تشکیل
فدراسیون کارگری در تلوزیون رها، تلویزیون خاندان جهانشاهی، داشته باشد. که این هم
مانند مورد حمایت از کروبی، تایید مجدد یک عمل غیرقابل قبول است. اولین سوال ساده
این است که چرا اسانلو از میان دهها تلویزیون ماهواره ای در خارج از کشور از چپ و
راست، تلویزیون خاندان جهانشاهی، یکی از منحط ترین، سیاسی ترین و خط دارترین
تلویزیونها در جریانات راست را برای
فعالیتش انتخاب کرده بود، ارتباط با این جریان از کجا آغاز شد؟ دومین سوال این است
که آیا اقای اسانلو به تنهایی دست به این اقدام زده بود. اگر اسانلو دارای حداقل
کادر برای پیشبرد فعالیت تلویزیونیش نبوده است، آیا میتوانست چیزی بیشتر از شاخه
کارگری خاندان جهانشاهی ظاهر شود؟ و اگر
اسانلو ارگان و کادرهایی برای پیشبرد برنامه تلویزیونی اش داشته است، چرا نامی از
آن کادرها و ارگان نیست؟ باید توضیح داد
در این معامله پروژه آقای جهانشاهی چه بوده است. سوء تفاهمی بیش نبود توضیح مسئله
نیست.
همچنین اقای اسانلو در این مصاحبه فعالیت کارگران
سوسیالیست و انقلابی و سازمانها و احزاب چپ و سوسیالیست را که برای انقلاب سوسیالیستی فعالیت میکنند به ریشخند میگیرد. گویا
حمایت از کروبی و جهانشاهی عین درایت است و مبارزه برای اهداف بزرگ خیالات!
بهتر است آقای اسانلو خود به نقد این عملکردها و
نتایجش بنشیند. توجیه این عملکردها راه به جایی نمیبرد.
در باره اوهام اقای اسانلو در باره تشکیل فدراسیون
سراسری سندیکاهای کارگران ایران که در همه گفتگوهای او تکرار میشود، بهتر است چیزی
نگفت.
۳ نظر:
رفیق پس چی شد!!!!!!!!!!!!!!!!!
salam rosa jan xeste nebashi in agaye reza mogedam ya sade est ya ma ruo dare sia mikone jenab mogedam chera bayet veset e 2--sendeli neshest in che tehlile tebegati est der morde osalo est. hegigetean eger mogedam terefdar tebege karegere bes vay behale tebegeye kareger. piroz bashid mesoud
برو با فيمينيسمت خوش باش خرتون كردن در حد المپيك
اين يك واقعيت هستش يك مقدار فكر مي خواد
ارسال یک نظر