۱۱ اردیبهشت، ۱۳۹۲

روز جهانی کارگر؟ یا روز دولت، مردان و فاشیستها؟!


امسال بیشتر از هر سال مشخص است که روز جهانی و روزهای جهانی توسط سلطه گران مصادره شده.
زنان ایران مثل بقیه زنان با دولت، صاحب‌کار و شوهر درگیرند
برای خواندن مقاله در منبع روی تیتر آن کلیک کنیم.


مردسالاری، از کارخانه تا کار خانه
در جامعه‌‌ای که "مردانگی" ارزش به شمار می‌رود، بدرفتاری، بی‌احترامی و دست‌اندازی به حریم زن، کار چندان سختی نیست. شاید این بخش از مشکلات محیط کار، یکی از کریه‌ترین مسایلی باشد که زنان با آن سروکار پیدا می‌کنند. به‌ویژه برای قشری از زنان که به حقوق خود آگاهی کم‌تری دارند و برای گذران زندگی باید به هرقیمتی کار کنند. پروین محمدی درباره این بخش از زنان می‌گوید که بیشتر آن‌ها زمانی به بازار کار وارد می‌شوند که در خانواده به‌تنگنا برخورد کرده باشند: «یا طلاق گرفته، یا شوهرمعتاد است، یا شوهر فوت کرده و زن باید سرپرستی خانواده را به عهده بگیرد. این پدیده به‌ویژه در محیط‌های خرده‌پا چنان گسترش پیدا کرده که جزو ویژگی‌های کار کارگران زن به حساب می‌آید و اگر کارفرما خدمات جنسی بخواهد باید تمکین کنند
مشکل زنان کارگر تنها به محیط کار ختم نمی‌شود. آن‌ها وقتی به خانه می‌رسند، تازه کار خانه در انتظارشان است و شاید شوهری که از سختی‌های زندگی کلافه است


اخبار برلین حاکی از یک راهپیمایی رسمی/ دولتی با شرکت کمونیستهای بد نام یونانی در صف اول به بهانه اینترناسیونال کارگری است.
 تظاهرات امسال در برلین علیه بالا بردن اجاره ها و کوچاندن کرایه نشین ها در کرویسبرگ است.
 آنارشیستها اعلام خطر کردند که قرار است در تظاهرات رسمی/دولتی ماه مه امسال برلین، چند گروه یونانی آشغال را اتحادیه های زرد و دولتی در صف اول قرار بدهند. دقیقا یونانیانی را که چماق بدست با پرچم های سرخ حزبی و گروهی شان علیه آنارشیستهای یونان اقدام به حمایت از پلیس و مجلس را داشتند.
این حزبی های "کمونیست" آشغال را هم به عنوان برنامه اینترناسیونالیستی اتحادیه ها قرار است در همان اول صف راهپیمایی رسمی/ دولتی به نمایش بگذارند!
 هشدار به همه رفقا که از این مزدوران دست آموزکمونیست دولتی فاصله بگیرند، زیر پرچم های سرخشان چماق شان قابل مشاهده است!

جالب تر از همه اعلام رسمی و قانونی (با مجوز) راهپیمایی فاشیستها است. آن هم حداقل در سه شهر آلمان!
از همه جا مهمتر فرانکفورت آلمان است که قراره هر چی فاشیسته را مثل آهن ربا و با حمایت پلیس جمع کند.
از همه جالب تر هم گویا، همه عکسهای پلیس اعتبار خواهد داشت و گویا از هفته پیش اعلام شده، هر کس انگشت به دماغ عکسش را بگیرند، مدرک محکومیتش میتواند باشد.
پس مراقب انگشت ها باشیم!
اخبار راهپیمایی فاشیستها و اقدامات آنتی فاشیستی را با هم در زیر بخوانیم!
 اول ماه مه - جای عرض­ اندام فاشست­ ها نیست!

توجه توجه! محل تظاهرات "قانونی"  فاشیستهای آلمان در روز کارگر- فعلا در 3 شهر
مسیر راهپیمایی فاشوها در دورتموند آلمان هنوز اعلام نشده. احتمالا در آخرین لحظه اعلام میشود.
اعلامیه علیه تظاهرات فاشیستها و بقیه مطالب روی اینجا کلیک کنیم.
 برای خواندن مطلب در منبع روی تیتر مطالب کلیک کنیم.

Infos für den 1. Mai in Erfurt. EA-Nummer: 0151 / 54235467
شماره بالا تلفن خبر رسانی (دستگیری) و علیه تظاهرات فاشیستها در ارفورت (آلمان "شرقی" است)
Solltet ihr selbst oder andere von der Polizei festgenommen werden, meldet euch beim Ermittlungsausschuss (EA) unter der Telefonummer: 0151 / 54235467
----------------------------------------------------------
لینک خبری فرانکفورت  
Wir sammeln unsam 1. Mai an zwei Stellen, um von dort aus drei Blockaden zu beginnen. Ihr solltet pünktlich um 10 Uhr an den Sammelpunkten angekommen sein.

تلفن پایین در مورد تظاهرات فاشوها در فرانکفورت است. رفقا شماره ای آ را فقط برای دستگیری ها استفاده کنیم.
Infotelefon (+ Demo-Sanis) : 01573-5335383 (ab 8 Uhr)EA-Nummer: 0160-95657426 (ab 7 Uhr) 
Emotionale Ersthilfe bekommt ihr unter der Telefonnummer des Out of Action Teams: 01578-4346269.
اگر راهپیمایی فاشوها به هم بخورد، راهپیمایی انقلاب اجتماعی ساعت 2 بعد از ظهر است.
die sozialrevolutionäre Demo des Krisenbündnisses um 14:00 Uhr am Zoo
  • rosa Blockade: Festplatz/Eissporthalle (U7) Punkt 10 Uhr
  • blaue Blockade: Festplatz/Eissporthalle (U7) Punkt 10 Uhr
  • orange Blockade: Danziger Platz / Ostbahnhof (U6) Punkt 10 Uhr
احتمال وجود فاشوها زیاد است. در زیر محلها به رنگ قرمز
am 1.Mai in Elmshorn
Die Kundgebung wird im Frankfurter Ostend in Ferdinand-Happ-Straße nahe dem Ostbahnhof stattfinden.
Die Kundgebung der Nazis ist in der Ferdinand-Happ-Straße hinter dem Ostbahnhof. Sammelorte zu den Blockadepunkten werden im Laufe des morgigen Tages veröffentlicht.


اعلامیه علیه تظاهرات فاشیستها و بقیه مطالب روی اینجا کلیک کنیم.

 

 - NPD Kundgebung zum 1.Mai genehmigt - Das Verwaltungsgericht Frankfurt am Main hat die Kundgebung der NPD zum 1. Mai genehmigt. Geplant ist die Kundgebung in der Ferdinand Happ Straße am Ostenbahnhof in Frankfurt. 
Infopoints, die voraussichtlich den ganzen Zeitraum der Blockaden über aufrecht erhalten werden, wollen wir euch hier schon mal mitteilen:
  •        Bockenheimer Warte am Uni-Campus Bockenheim (U4,U6,U7, Tram 16)
  •     Galluswarte an der Mainzer Landstraße (S3,S4,S5,S6, Tram 11, Tram 21 
  •    Danziger Platz, vor dem Ostbahnhof (U6 - Regionalbahn) 
 Twitter   (Hashtag  #iabffm, #1maiffm oder #FfmNazifrei, #Mai2013 #NazisBlockieren)

Schlafplatzbörse

 ----------------------------------------------------------------------------------------------
Berlin


Eine griechische Delegation. Die Gewerkschafter und Oppositionspolitiker sollen ganz vorne in der Demo mitlaufen, als Zeichen „internationaler Solidarität“.
KKE oder PAME handeln, ist vorsicht geboten. Diese bezeichnen Menschen wie uns als „Anarchofaschisten“ die sie auch in Athen zum Schutz der Bullen öfters angreifen. Auch eine Delegation von GSEE oder der Beamtengewrkschaft ADEDY wäre kritisch zu sehen. Beide diskreditieren anarchistische Ansätze in Griechenland, einzelne Funktionäre werden bei Generalstreiks auch handgreiflich. Von Reihen aus diesen Organisationen ist im Fall von Auseinandersetzungen keine Hilfe zu erwarten.
01. Mai, Revolutionärer 1. Mai – unangemeldete Demo: „Schnauze voll: Verdrängung stoppen – Zwangsumzüge verhindern! Miet-Streik jetzt!“
17:00 Uhr | Mariannenplatz, Feuerwehrbrunnen // KREUZBERG
تظاهرات امسال در برلین علیه بالا بردن اجاره ها و کوچاندن کرایه نشین ها در کرویسبرگ است. آنارشیستها اعلام خطر کردند که قرار است در تظاهرات رسمی/دولتی ماه مه امسال برلین، چند گروه یونانی آشغال را در صف اول قرار بدهند. دقیقا یونانیانی را که چماق بدست با پرچم های سرخ حزبی و گروهی شان علیه آنارشیستهای یونان اقدام به حمایت از پلیس داشتند.
این حزبی های "کمونیست" آشغال را هم به عنوان برنامه اینترناسیونالیستی اتحادیه ها قرار است در همان اول صف راهپیمایی رسمی دولتی به نمایش بگذارند! هشدار به همه رفقا که از این سگهای کمونیست دولتی فاصله بگیرند، زیر پرچم های سرخشان چماق شان قابل مشاهده است!
 -------------------------------------------------------------------

راهپیمایی فاشیستها در دورتموند آلمان:
شماره ای آ دورتموند علیه تظاهرات روز کارگر فاشیستها
Der Ermittlungsausschuss (EA) ist an beiden Tagen unter der Nummer 0176-98124391 erreichbar
لینک خبری دورتموند  


Für den 01.05 mobilisieren die Nazis für 12.00 Uhr zum Dortmunder Hauptbahnhof, von wo aus anreisende Nazis weitergeleitet werden sollen. Ab 11.00 Uhr ist also von erhöhter Präsenz von Polizei und Nazis im Hauptbahnhof auszugehen. Wir rechnen mit einer hohen TeilnehmerInnenzahl. Der Aufmarschort wir vermutlich die süd-östliche Innenstadt sein (siehe Karte). Die genaue Route wird aber erst morgen früh bekannt werden. Checkt daher regelmäßig diesen Blog oder unseren Ticker, um auf dem neusten Stand zu sein. Antifaschistische Gruppen organisieren eine Gegendemonstration, die um 10.00 Uhr am Nordausgang des Dortmunder Hauptbahnhof startet. Den Aufruf dazu der Antifaschistischen Union Dortmund könnt ihr hier lesen. Anreiseempfehlungen zur Demo finden sich hier . Passt bei der Anreise auf euch auf und bleibt in Gruppen. Zudem findet am 1. Mai eine größere Demo des DGB statt, welche um 10.30 Uhr in der Dortmunder Innenstadt (Kampstraße) beginnen wird.
twitter.com/alerta_do undticker.nadir.org (Für wap-fähige Handys)
Wenn ihr selber über Twitter Infos posten wollt, benutzt den Hashtag: #1maido
------------------------------------------------------------------------

همبستگی بین ­المللی در برابر استثمار، سرکوب و جنگ

اول ماه مه از آن ماست!

اول ماه مه 1886 در شیکاگو فراخوانی برای یک اعتصاب عمومی اعلام شده بود. اعتصابی که کارگران در آن خواهان کار هشت ساعته در روز بودند. جنگی که برای بسیاری از آنها به قیمت زندگی­شان بود.

از آن زمان تا کنون چنین روزی برای جنبش کارگری، روزی برای مقابله با استثمار، سرکوب و بی حقوقی محسوب می­گردد. همبستگی بین المللی، و یکپارچگی تمامی اعتراضات در چنین روزی به­ گونه­ای جهانی بنمایش گذاشته می­شود. انسان­ها تا به امروز در اول ماه مه برای ارتقاء سطح حقوق و کاهش ساعات کار و حقوق دمکراتیک مبارزه می­کنند.

در این میان دولت با دستگاه سرکوبگرش در جانب سرمایه ایستاده است. یکی از این نمونه ها منجمله مبارزه اتحادیه­ها برای برپایی اعتراض قانونی در "میدان تقسیم" در شهر استانبول می­باشد. در چنین مبارزاتی بدین سان بسیاری از انسان­ها جان خود را از کف داده­اند.

در روز اول ماه مه جایی برای فاشیست­ها نیست!

برای نازیست­ها همواره اول ماه مه روزی نفرت انگیز بوده است: آنها از 1933 چنین روزی را "روز ملی-­ کار" نامیده­اند، تا آن را در انطباق با ایدئولوژی "اتحادیه ملی"شان، که در آن حاکم و محکوم نوعا علائق مشترکی دارند، جا بزنند. یک روز بعدتر یعنی در دوم ماه مه 1933 تمامی اتحادیه­ها به زیر ضرب رفتند.

با ترور علیه جنبش کارگری و سازمان­های آنان قرار بود تا خود آگاهی انسان­ها برای مقابله طبقاتی از میان برداشته شود. برای تهاجم گسترده امپریالیسم آلمانی دیگر هیچگونه سدی در این راه وجود نداشت. چهره دیکتاتور عریان شده بود. فاشیسم عریانترین نوع استثمار، سرکوب و بی حقوقی بوده و می­باشد. بر همین اساس است، که مشارکت کلیه اعضاء زن و مرد اتحادیه­ها، انجمن ها و زنان و مردان تشکلات کارگری، و زنان و مردان مهاجر در آکسیون ضد فاشیستی یک ضرورت است.

نئونازیست­ها برای روز اول ماه مه 2013 یک راهپیمائی را در شهر فرانکفورت برنامه ریزی کرده­اند. آنها می­خواهند تحت محافظت پلیس برای چندمین مرتبه شعارهای تهی و وحشیانه خود را گسترش دهند.

ما مانع چنین چیزی خواهیم شد! و در مقابل حرکت آنان خواهیم ایستاد!

همدستی دولت و نازیسم با سازمان امنیت و همپالکی­ هایشان

دمسازی سازمان امنیت و پلیس با شبکه­های تروریستی نئوفاشیستی در آلمان هرگز موضوع تازه­ای نیست. سلسله قتل­های گروه های نئوفاشیستی و ارتباط جنجالی ادارت امنیتی، یگانه نمودهای  چنین رابطه و بدون پیشینه­ایی نیستند، بلکه دقیقا اشاراتی است دقیق بر هر عملکرد و پیوند تاریخی که هر مخالفی را در طیف نیروها ی چپ قرار می دهد.

به همین دلیل ما دقیقا می­دانیم، که تغییرات مورد نظر- متمرکز و تقویت نمودن کنترل و سیستم نظارت بر ارتباطات- در آینده نیز برای مقابله با که به اجرا در می­آید.

همبستگی جهانی بجای تحریکات ملی!

بزرگ­ترین ترس سرمایه و دولت، همبستگی همه استثمارشده­گان و سرکوب شده­گان می­باشد. به همین دلیل آنها(دولت سرمایه) به ن. پ. د. و سایر نئونازیست­ها و ایدئولوژی فاشیستی آنان نیازمندند. افت اقتصادی و ترس از تنرل موقعیت اجتماعی در بین توده­های مردم، نبایستی الزاما خود را علیه مسببین و مسئولین، بلکه برعکس در مقابل دیگران سازمان دهد. با تبعیض گرایی و جنسیت گرایی، ایجاد جو ضد یهودگرایی می­بایستی فضایی علیه مهاجرین، پناهنده گان، مسلمانان، سینتی رومانیایی­ها، بیکاران، و به علاوه در مقابل آدمهایی "تنبل" آنهم در "دولت های ورشکسته"، ساخته شود. 

مدیران بحرا ن توسط مرکل و شرکاء و سرمایه بحران زده آلمانی، متفقا "انسجام ملی" را همراه با فاشیست­ها از سر گرفته­اند و از عوامل واقعی بحران طفره می­روند.

ما در مقابل رژیم سرمایه و نفرت فاشیسم، همبستگی خود را به پیش می­بریم. تخریب امکانات اجتماعی و حقوق دمکراتیک اروپایی به نحوی قابل توجه توسط حکومت فدرال آلمان به پیش برده می­شود. در آلمان و سایر دیگر کشورها با کاهش واقعی دستمزدها و تخریب امکانات اجتماعی، سود سرمایه داران پرداخت می­شود. مسئول و پاسخگوی گسترش فقر در اروپا کنسرن­ها و بانک­ها و حکومت­های آنان می­باشند.

ما به تمام انسان­ها فراخوان می­دهیم، تا همراه با ما مانع راهپیمائی نازی ها در فرانکفورت شوند و از روز اول ماه مه دفاع کنیم.

در بلوک جهانی علیه نئونازی ها و دیگر فاشیست ها مشارکت کنید! 

پیش به سوی اول ماه مه ضد فاشیستی فرانکفورت – زنده باد همبستگی جهانی


Live Ticker  

Am 1.Mai selber gibt es aktuelle Infos von den Blockaden und Aktionen über unseren Live-Ticker via Twitter und Facebook
Hier die jeweiligen Adressen:



در آستانه روز کارگر تقریبا هیچ گزارش نویدبخشی از وضعیت کارگران وجود ندارد. همه‌چیز از آن‌ها سبقت می‌گیرد: گرانی از دستمز‌د، سانحه از ایمنی، بیکاری از اشتغال. در این میان وضع بخش‌های کم‌بنیه‌ وخیم‌تر است: زنان کارگر.

به روز جهانی کارگر امسال (۱۱ اردیبهشت ۹۲) چند روزی بیش نمانده است. در میان اخبار کارگری، به نمونه‌هایی از این قبیل برخورد می‌کنیم: «اعتراض به افزایش ۲۵ درصدی حداقل دستمزد، تاخیر و عدم پرداخت مزد بیش از ۲۰۰ هزار نفر، تجمع کارگران رویال سمنان در اعتراض به تعطیلی کارخانه و عدم دریافت دو ماه حقوق در مقابل استانداری، افزایش قیمت نان و کوچک‌تر شدن سفره کارگران، تعطیلی بیش از ۵۰۰ کارگاه کفاشی اصفهان از سال گذشته تاکنون، تجمع کارگران اداره کل راه آهن یزد در اعتراض به عدم تغییر وضعیت قراردادشان داد در مقابل استانداری و  ....»

یک خبر کوچک هم درباره زنان به چشم می‌خورد که خبرگزاری "ایسنا" اواخر فروردین منتشر کرد که نمونه‌ای است از موارد مشابه در بسیاری کارخانه‌‌های دیگر:« کارخانه سیمان لارستان دو نفر از کارگران زن خود را با ۶ سال سایقه کار، بعد از مرخصی زایمان اخراج کرده است. بسیاری از زنان کارگر ، سرپرست خانوار هستند و به حمایت بیشتری نیاز دارند تا بتوانند کانون خانواده را حفظ کنند

 بنا بر این گزارش عده زنان کارگر در این واحد تولیدی ۱۰ نفر بوده و حالا که دو نفرشان به این شیوه اخراج شده‌اند، بقیه کارگران دست به عصا راه می‌روند و "نگران باردار شدن هستند".

نتیجه خبر هم این است که «اگر این رفتار با کارگران زن در سایر واحد های تولیدی باب شود،عواقب بدی برای جامعه خواهد داشت

"فرزندآوری" با عواقب
برای تشویق زنان به بچه‌دار شدن یا آن طور که مسئولان می‌گویند "فرزندآوری" دائم تبلیغ و طراحی می‌شود. حتی قرار
مهم ترین حوزه‌های اشتغال زنان در ایران، صنایع داروسازی و یا بیمارستان‌ها هستند که بخش اندکی از زنان متقاضی کار را پوشش می دهند

است گروه های مشوق که تعدادشان ۱۵۰ هزار نفر اعلام شده است، خانه به خانه بروند و زوج‌ها را تشویق به "فرزندآوری" کنند.

این گروه احتمالا نگران "عواقب بدی" که این تشویق‌ها می‌تواند برای زنان کارگر به بار آورد نیستند. یعنی نمونه‌ای که در کارخانه سیمان لارستان و رخ داد و استثناء هم نبود. 

اما شاید پرسش مهم تر این باشد که زنان کارگر، در صورت مواجهه با این برخوردها، چه مکانیسم هایی برای احقاق حقوق خود دارند؟

پروین محمدی، عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران به دویچه وله می‌گوید: « نظارت وزارت کار بر بسیاری از کارگاه‌ها، بخصوص کارگاه‌های کوچک صفر است، بسیاری از زنان کارگر به سادگی و بی هیچ مانعی بعد از ازدواج و یا بچه دار شدن اخراج می‌شوند. ظهور پیمانکاران در بازار کار ایران به محو شدن هرگونه نظارت بر عملکرد کارفرمایان منتهی شده و آن‌ها می‌توانند آزادانه و هرطور که دل‌شان بخواهد با زنان کارگر رفتار کنند. بخصوص تصویب ماده ۱۹۶ که کارگاه‌های زیر ۱۰ نفر را از شمول قانون کار خارج کرد، بهانه ی خوبی بود که پیمانکارها تعدادشان را زیاد کنند، ولی تعداد کارگرانشان را از ۱۰ نفر بیشتر نکنند

او تاکید می‌کند که در این زمینه ظلم به زن و مرد کارگری که از شمول قانون خارج است یکی است «با این تفاوت که چون مردان مقاومت و اعتراض می‌کنند و بیشتر از قانون خبر دارند، کم‌تر تن میدهند، ولی کارفرمایان زورشان به زنان می‌رسد و می‌توانند با درسر کم‌تری این خلاف‌ها نسبت به آن‌ها اعمال کنند

یک جامعه بزرگ و بیکار

سال گذشته در دومین نشست سازمان زنان حزب اسلامی کار اعلام شد که تنها ۱۱ رصد زنان ایرانی شاغل‌اند و سهم بیش

از ۸۰ درصد آن‌ها  خانه‌داری است. همچنین از ۲۴ میلیون شاغل موجود در ایران، فقط ۵ میلیون نفر و از ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بیکار کشور نیز یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر زن می باشند.

 به عبارتی آمار زنان بیکار کشور ۳۴ درصد است. امسال از سوی مقام های دولتی، نرخ بیکاری ۱۲ درصد اعلام شده است، به این‌ترتیب  نرخ بیکاری در میان زنان، حدود سه برابر  میانگین جامعه است.

این وضعیت بحرانی در حالی گزارش شده که به گفته مقام های وزارت کار در آینده با درخواست دو و نیم  برابری زنان برای حضوردر بازار کار مواجه خواهیم شد.

حوزه‌های محدود برای اشتغال زنان

در حال حاضر، مهم ترین حوزه‌های اشتغال زنان در ایران، صنایع داروسازی و یا بیمارستان‌ها هستند که بخش اندکی از زنان متقاضی کار را پوشش می دهند. زنان بیشتر جذب کارهای فروشندگی و تولیدی‌های پوشاک، نساجی و شرکت های خدماتی می‌شوند. در این بخش ها، علاوه بر این‌که امکان رعایت حقوق زنان کاهش پیدا می کند، بحران اقتصادی هم موج می زند. در طول دو سال گذشته، بسیاری از کارخانه‌ها ورشکسته شدند، بزرگترین کارخانه کفش، یعنی کفش ملی بسته شد، بخش بزرگی از نساجی‌ها تعطیل و همراه با‌آن، زنان بسیاری بیکار شدند.

۸۰ درصد فروشنده‌ها را زنان تشکیل میدهند.  وضعیت دستمزد این گروه اسفبار است. پروین محمدی می‌گوید: «خبر دارم که در سال گذشته ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تومان مزد دریافت می‌کردند. بیمه نیستند و ساعات طولانی سر کار هستند و تعطیلی ندارند و هر چه صاحب کار بگوید همان است

به گفته عضو اتحادیه آزاد کارگران، دستمزد مربیان مهد کودک‌ها، با این که باید از طرف بهزیستی نظارت شود، زیر حداقل است. او می‌گوید که کارفرما به راحتی می‌تواند از زیر بار نظارت فرار کند:« خود من که حدود ۲۵ سال پیش مدت ۵ سال در مهدکودک کار کردم، شاهد این قضیه بودم که بیمه نمی‌کردند و هر وقت مامور بهزیستی می‌آمد، ما را نشان نمی‌دادند که پاسخگو نباشند. تازه این وضعیت ۲۵ سال پیش بود وای به حال الان که به طور رسمی این کار مد شده است

شرایط کاری زنان در تولیدی‌های لباس هم بهتر از این نیست: «آن‌ها هم با ساعات بیشتر از قانون کار با مزد کم تر از حداقل کار می‌کنند. بیمه نیستند و برای این که از آن‌ها کار بیشتری بکشند برای‌شان هر روز تعدادی لباس تعیین می‌کنند که تا هر ساعتی آن تعداد را تولید نکرده‌اند، نباید دست از کار بکشند

زن بودن و  دردسر "حقوق ویژه"

در ایران معمولا چون بر "تفاوت‌های" زن و مرد خیلی تاکید می‌شود، در حرف هم تلاش می‌شود که "رعایت" این تفاوت‌ها بشود و زنان از "حقوق ویژه‌ای" برخوردار شوند تا "بهشت زیرپای مادران" نلرزد. به عنوان نمونه تصویب قوانینی در مورد کاهش ساعات کار زنان سرپرست خانوار یا افزایش دوره استراحت زایمان که در یک سال گذشته بارها از سوی مسئولان دولت اعلام شده است.

پروین محمدی می‌گوید: «پز این را می‌دهند که برای زنان شاغل امکانات بهتری به‌وجود می‌آورند. مثلا کاهش ساعات کار زنان سرپرست خانواده و یا زنانی که فرزند خردسال دارند و یا قانون افزایش دوره استراحت برای زایمان. ولی نتیجه همه این‌کارها این می‌شود که زنان یا از ترس اخراج دم بر‌نمی‌آورند و حتی این را پنهان می‌کنند که ازدواج کرده‌اند، یا اگر بخواهند واقعا از این "تسهیلات" استفاده کنند، اخراج می‌شوند. این قوانین باعث بیکاری بیشتر زنان می‌شود

زنان و "نهضت شکایت علیه مزد ناعادلانه"

این روزها مهم ترین خبر، اعتراض به افزایش ۲۵ درصدی حقوق کارگران است. اتحادیه آزاد کارگران در ابتدای سال جاری در سایت خود نوشت که شورایعالی کار در آخرین روزهای سال ۹۱ حداقل دستمزد کارگران را با ۲۵ درصد افزایش ۴۸۷ هزار تومان تعیین کرد. این اتحادیه از اعتراض شدید کارگران به "افزایش اندک" خبر داد.

خبرگزاری ایلنا نیز نوشت که «رقم تعیین شده برای دستمزد کارگران در سال ۹۲ برای نخستین بار طی سال‌های گذشته با واکنش شدید کارگران و تشکل‌های رسمی و مستقل کارگری رو به رو شده است

گزارش ادامه می‌دهد که ۶ تشکل کارگری به نقض معیارهای قانونی تعیین مزد سال جاری به دیوان عدالت اداری شكایت
كرده‌اند. ناظران از این مساله به عنوان "نهضت شکایت علیه مزد ناعادلانه" یاد می‌کنند.

 اما ‌آیا همین حداقل دستمزد هم برای زنان رعایت می‌شود و صدای زنان چقدر در این اعتراض‌ها منعکس است؟

پروین محمدی به دویچه‌وله می‌گوید: «از زنان اعتراض خاص و خبرسازی ندیدم. متاسفانه هرچه نان و بقای خانواده‌ها را بیش‌تر گرو می‌گیرند، بیش‌تر می‌توانند کارگران را به تمکین وا دارند، چرا که کوچکترین عکس‌العملی می‌‌تواند با خطر اخراج روبرو شود و چون کار به این آسانی بدست نمی‌آید و بیمه بیکاری هم افراد را پوشش نمی‌دهد، اعتراض بخصوص در میان زنان به شکل چشم‌گیری کاهش می‌یابد

از این گذشته ساختار نهادهای محدود مدافع حقوق کارگران در ایران مردانه است و زنان در لایه های مدیریتی کمتر مشارکت داده می شوند و اعتراض ها اغلب از سوی مردان بیان می شود.

مردسالاری، از کارخانه تا کار خانه

در جامعه‌‌ای که "مردانگی" ارزش به شمار می‌رود، بدرفتاری، بی‌احترامی و دست‌اندازی به حریم زن، کار چندان سختی نیست. شاید این بخش از مشکلات محیط کار، یکی از کریه‌ترین مسایلی باشد که زنان با آن سروکار پیدا می‌کنند. به‌ویژه برای قشری از زنان که به حقوق خود آگاهی کم‌تری دارند و برای گذران زندگی باید به هرقیمتی کار کنند.

پروین محمدی درباره این بخش از زنان می‌گوید که بیشتر آن‌ها زمانی به بازار کار وارد می‌شوند که در خانواده به‌تنگنا برخورد کرده باشند: «یا طلاق گرفته، یا شوهرمعتاد است، یا شوهر فوت کرده و زن باید سرپرستی خانواده را به عهده بگیرد. این پدیده به‌ویژه در محیط‌های خرده‌پا چنان گسترش پیدا کرده که جزو ویژگی‌های کار کارگران زن به حساب می‌آید و اگر کارفرما خدمات جنسی بخواهد باید تمکین کنند

مشکل زنان کارگر تنها به محیط کار ختم نمی‌شود. آن‌ها وقتی به خانه می‌رسند، تازه کار خانه در انتظارشان است و شاید شوهری که از سختی‌های زندگی کلافه است


۱۲ نظر:

پوریا آنارشیست گفت...

سلام
من این عکس رو بردم برای فیسبوک آیناز.
مرسی

Saeed Bahmanian گفت...

درود
بهتر نیست سگ را به عنوان تحقیر به گار نبری. سگ بی‌نوا رو چه کار به چماقداری؟

ناشناس گفت...

رفقا با کمی تحقیق متوجه میشوید رزا یک فمینیست کم دانش است که متاسفانه بخاطر مطالعه های بسیار سطحی اش فمینسمی عقب مانده و آنارشیزمی لیبرالی به خورد مردم میدهد و در این شلم شوربا بی دلیل به همه سگان مزدور که اتفاقا مرد هم هستند کمونیست میگوید، دوستان و رفقا آنارشیست ها و کمونیست های انقلابی همگی در یک جبهه هستند همانطور که میدانید سوسیالیست و کمونیست دولتی و قانونی داریم باید بدانید که آنارشیست استالینیستی هم داریم دلیل نمیشود چون این منحرفان مرتجع هستند پس کمونیست ها بد و آنارشیست ها هم دولتی هستند، دوستان و رفقا خود رزا بارها در پست ها و مناظره هایش اعلام بیسوادی کرده و مثلا در یکی از مناظره هایش گفته بود که کتب مارکس را نخوانده و تنها یک کتاب از انگلس خوانده، دوستان و رفقا به هیچ عنوان نمیشود کاپیتال نخوانده مارکسیست یا آنتی مارکسیست شد لطفا قبل جوگیری مطالعه کنید مطالعه کنید مطالعه کنید مطالعه کنید در این دنیا هیچ کمونیست واقعی وجود ندارد که رسمی و دولتی باشد احزاب کمونیستی همگی غیرقانونی هستند اصلا بحث حزب کمونیستی با کمونیست دولتی فرق دارد این رزا یک مغلطه کار احمق است مراقب باشید در دامش نیفتید قبلا در مناظره هایش با کمونیست ها ثابت شده که بسیار بیسواد است

RosaArchiv گفت...

با تشکر از صبا ی عزیز به
" مزدوران دست آموز کمونیست دولتی"
تغییر دادم.
حتما به نوشتار "سگان دست آموز" انتقاد کرده و متاسفانه اسپزیزیسم در ترجمه تصحیح نشده بود.
رزا

RosaArchiv گفت...

پوریا جان
سلام های ویژه رفیق
همچنین آیناز
که کماکان میدرخشد...

RosaArchiv گفت...

نوشته: بی دلیل به همه سگان مزدور که اتفاقا مرد هم هستند کمونیست میگوید...
رزا: در فیلم ها و عکسهای منتشر شده از حمله مزدوران "کمونیست" یونان، هیچ عکس زن چماق بدستی نبود!
اگر شما دارید رو کنید لینکش را همینجا!

RosaArchiv گفت...

نوشته: پس کمونیست ها بد و آنارشیست ها هم دولتی هستند...
رزا: آنارشیست دولتی نداریم!

RosaArchiv گفت...

نوشته:دوستان و رفقا خود رزا بارها در پست ها و مناظره هایش اعلام بیسوادی کرده و مثلا در یکی از مناظره هایش گفته بود که کتب مارکس را نخوانده و تنها یک کتاب از انگلس خوانده...
رزا: در میز گرد زن و... با بیانی و ماجدی گفتم
http://youtu.be/OJDRA4vRWUE

گفتم از طرف مارکسیستها من تنها کتاب انگلس را خواندم...
چرا؟ چون کتابهای مارکس اصولا در مورد منشا ستمکشی زنان هیچ ندارد.
اگر داشت، مسلما آنرا اعلام میکردم...
من به دلیل نخواندن مارکس مسلما آنارشیست نشدم.
برخورد مذهبی شما جالب است، مسلمانان هم ادعا دارند که اگر قران را درست! خواند، پس فوری مسلمان میشویم!
من به اندازه کافی مارکس را خواندم که بدانم راه رهایی بخصوص ما زنان، راهی نمیباشد که او طرح کرد. از همه بدتر تفاسیر کتب او از طرف خود مارکسیستها میباشد...
اینکه من بارها در مناظره ها اعلام بی سوادی کردم را نمیدانم کجا.
ولی همینجا اعلام میکنم.
من بی سواد هستم.
من نخبه نیستم و قرار هم نیست من طبقه و یا گروهی از انسانها را رهبری، هدایت و... کنم.
ما تنها با خرد جمعی میتوانیم راه رهایی را بسازیم.
راههای امتحان شده، بیراهه های مارکسی و هواریونشان را تجربه کردیم. جهنمی ساختند که انسانها اکنون به افعی سرمایه داری پناه آوردند.
تجربه کلکتیو بشری اکنون حتی از کلمه کمونیسم میهراسد، پس ما لیبرتاریایی هستیم.
لغت کمونیسم را آنقدر به لجن کشیدند که در ذهن بشر امروز معنایی بجز بردگی نمیدهد.
میتوان آن را در گیومه گذاشت، چرا که کمونیسم در واقع هیچگونه ربطی به مارکس و هواریونش ندارد و آنها تمام امید و آمال انسانها را که در جهت جامعه ای انسانی علیه مناسبات ستم برخاستند را به لجن متعفن قدرت و حاکمیت خود و حزب و گروهشان آلودند.
تمام احزاب کمونیست که احزاب آدمخوارانند را میگویم.
آنهایی که حتی صفحات کتب مارکس را از حفظ هستند. آنها که از مارکس کد میاورند و روی هم در وفاداری از این تئوریها اسلحه میکشند. آنها که شبه علم مارکسی را علم جا میزنند و از برخورد علمی و مارکسی میگویند!
آنها جنایتکارند.
پیامبرشان نیز مارکس است. تئوری هایشان هم مارکسی است. و به نام او هم گردن میزنند.
حال میتوان گفت رفتار مسلمانان ربطی به قران ندارد و مارکسیستها نیز ربطی به مارکس ندارند...
اما این مسائل مشکل انسان امروز نیست که از ادیان و پیامبرانش اعلام حیثیت کند.
بیشتر وظیفه مسلمان است ثابت کند سنگسار اسلامی نیست یا مارکسیست است که باید در کتب مارکس بیابد آزادی را...
پس رزا ، به اندازه کافی مارکس را آن هم به زبان خود مارکس خوانده است. که بداند پیامش و راهش بندگی دیگری و بیراهه دیگری است.
آنارشا فمنیست در همان بین الملل اول بر سر ارث و مطالبه برچیدن آن از مارکسیست گسست کرد.
Virginie Barbet
Der Basler Kongress im September 1869 war einer der wichtigsten in der Geschichte der
Internationale. ein wichtiger Diskussionspunkt war die Frage des Erbrechtes, die gerade Virginie
Barbet besonders am Herzen lag. Jedoch nahm sie selbst am Kongress nicht teil.
Alle existierenden Formen des Erbrechts hatten schon immer Frauen benachteiligt, wenn auch in
regional sehr unterschiedlicher Weise. Die Tatsache, dass Frauen als Erbinnen in der Regel
benachteiligt waren, hatte immer wieder zu Protesten der Frauenrechtsbewegung geführt.
Dies alles wurde bei den Diskussionen des Basler Kongresses zum Erbrecht völlig ausgeklammert.
Virginie Barbet schlug dem Kongress vor
„... dass das Erbrecht vollständig und radikal abgeschafft werden muss und dass diese Abschaffung
eine der unverzichtbaren Bedingungen für die Befreiung der Arbeit ist.“
Bakunin stellte der Ersten Internationale die Forderung nach Abschaffung des Erbrechts zur
Abstimmung. Die Forderung wurde von den Marxisten abgelehnt. An dieser Frage wurde erstmals
die Spaltung der Internationale in zwei gegensätzliche theoretische Lager, den Anarchismus
und den
Marxismus, sichtbar, ein Konflikt, der zwei Jahre später zum Ende der Internationale führte.

RosaArchiv گفت...

نوشته:این رزا یک مغلطه کار احمق است مراقب باشید در دامش نیفتید قبلا در مناظره هایش با کمونیست ها ثابت شده که بسیار بیسواد است.
رزا: مناظره من با کدام کمونیستها؟
آذر ماجدی؟
علیرضا بیانی؟
شما آنان را کمونیست میدانید؟
منصور حکمت را که زنان سقط جنین کرده را قاتل میداند کمونیست است؟
بیانی که جلاد ملوانان کرونشتاد و کارگران پتروگراد را، تروتسکی را تروتسکی نظامی و ارتشی را رهبر میداند و بدنبال ایجاد حزب بلشویک دیگری است تا انسان خوری اش را بنام و نمایندگی کارگران و زحمتکشان ادامه بدهد، کمونیست است؟!
اگر اینها کمونیستند، پس من شاشیدم به این کمونیسم.
نابود باد "کمونیسم"
زنده باد آزادی!

اخبار آنارشیستی گفت...

سلام رزای عزیز

من فکر میکنم که خوب داری جلو میروی. ترسی که این ناشناس و ناشناس ها از تو دارند قابل توجه می باشد. در ضمن من نمی دونم با کدام اسم و ایده این ناشناس اینجاهست، فکر کنم که قبلا هم این مزدور را اینجادیده ام. خوب آقای مزدور شما فکر میکنید که وظیفه رزا ویا هرکسی دیگر اینجا این است که سوادش را به شما ثابت کند یا فکر می کنی که دیگران خودشان سواد، عقل و هوش ندارند که وقتی به این وبلاگ می آیند خود تشخیص دهند که آیا ناشی از بی سوادی رزاست یا باسوادی رزا. هاها
تو مزدور به رزا اهانت نمی کنی بلکه به دیگران اهانت می کنی. این هم ناشی از این میشود که حتما در یک حزبی عضوی. هیراشی با خونت آنچنان پیوند خورده که نمیدانی تو در صفحه ی یک زن آنارشیست هستی و نه حزبی. اینجا کسی به کسی نمیگوید که چه بکند و چه نکند. بی سواد در ضمن معلوم شد تویی و نه رزا.

از تو و امسال تو حالم بهم می خورد

RosaArchiv گفت...

نوشته: آنارشیست ها و کمونیست های انقلابی همگی در یک جبهه هستند همانطور که میدانید سوسیالیست و کمونیست دولتی و قانونی داریم باید بدانید که آنارشیست استالینیستی هم داریم ...
آنارشیست ها و کمونیست های انقلابی ...

سارا جان
این آشغال بینام، تنها میتواند از هواداران تروتسکی قاتل و (مقتول) باشد.
آنها عقب جلوی کلمات یک انقلابی میچسبانند و همه چی را مانند امامشان حلال میکنند!
جالب اش اینه:
Griechische Delegation
Wie leider nur aus Presseberichten zu entnehmen ist, sind Gruppen auf die Idee gekommen griechische Politiker und griechische Gewerkschafter an der Demospitze laufen zu lassen.
Das ist zwar nicht revolutionär sondern reformistisch, für den Fall das es sich dabei um Vertreter von „Syriza“ handeln sollte aber nicht so schlimm, da diese wenigstens antifaschistisch ist.
Sollte es sich aber um Delegierte von KKE oder PAME handeln, ist vorsicht geboten. Diese bezeichnen Menschen wie uns als „Anarchofaschisten“ die sie auch in Athen zum Schutz der Bullen öfters angreifen. Auch eine Delegation von GSEE oder der Beamtengewrkschaft ADEDY wäre kritisch zu sehen. Beide diskreditieren anarchistische Ansätze in Griechenland, einzelne Funktionäre werden bei Generalstreiks auch handgreiflich. Von Reihen aus diesen Organisationen ist im Fall von Auseinandersetzungen keine Hilfe zu erwarten.

Anarchofaschisten
سارا جان میبینی با چه کسی طرف هستیم؟
با یکی از همان سوسیال فاشو ها که رفقا در ایندی مدیا اخطار دادند.
البته با یک فرق و آن هم مدل ایرانی اش همزمان هم قاتل هم مقتول است(اینجا مدل ایرانی اش بجای حزب تراز ارتجاعی استالینی در حزب خیالی تروتسکی) جولان میدهد و نفس کش میطلبد.
البته اینجا همش از اتحاد آنارشی و کمونیست میگه! که یک اتحاد انقلابی باید باشه!
این عقد انقلابی هم در آسمان بسته شده و بچه شان هم قرار است تخم حکومت "شوراها" بگذارد!
البته که هر کس لای دست و پای این تروتسکیستهای فسیل نره، یکهو آنارشیست استالینیستی میشه.
سارا جان میبینی که چگونه این آدمخواران تاریخ از قبرهایشان، سامبی وار با یک تبر در سر، گاه و بیگاه بیرون میزنند.
مبادا دوباره این قبرستانیان قدرت بگیرند و دست جنایتکارشان را بر گلوی خلق بگذارند.

سارا جان رفقای یونان آنها را شناسایی کردند:
Diese bezeichnen Menschen wie uns als „Anarchofaschisten“ die sie auch in Athen zum Schutz der Bullen öfters angreifen.
مدل بینامش در اینجا همان پلیس امنیتی "چکا" را خواهد ساخت. سازمانی که تروتسکی خود سازنده اش و همزمان قربانی اش بود.
سارا جان کمونیست فارس زبان تنها همان ارواح سران و کله های رهبران بدون بدن هستند. پنج کله گچی.
همان 5 تن کله های حزبی روی پرچمی پوسیده ...
حال این بینام نیز، تازه اینطرف آب رسیده و با خواندن 4 کتاب ترجمه زبان مادری و پول ماهیانه حزبی، و 4 مصاحبه و عکس یادگاری در فرنگ، با دیدن فیلمش در یوتیوب ، جنون نبوغ و سواد بهش دست داده و رویای رهبری و پیشوایی فارسی زبانان را نشخوار میکند.
رهبری و پیشوایی کارگران ایران را نتوانسته، قرار است مدل پناهجو به اینطرف
آبها، فعلا با سواد اکابر مارکسی، بالای تریبون برایمان از انواع آنارشی بگوید!
ما را بی سواد میداند و کماکان نانش را با اینطرف آنطرف کردن انگشتانش پشت ویترین، میخرد!

آنکه تازه اینطرف آب رسیده، با مدرک اکابر حزبی میخواهد زود پیشوا هم بشود.

سارا جان تنها خوشا به حال مردم ایران که یکی از سران حزب پیشگام و طراز نوینش را به اینطرف آب دیپورت کرد. امید که تمام نخبگان حزبی هر چه زودتر شرشان از سر مردم کم شود...
و اینجا دکان صیقه موقت و عقد دائم کمونیست و آنارشیست باز کرده و چند صباحی در کامنت دونی ما، مدرک سواد به دست، عمر بگذراند. بگذاریم مارکس گویان سینه زده، تیغ بکشند....
و اول مه را رژه رفته، مدل رهبر شان سان ببینند.
جنبش انقلابی در حال تسخیر خیابان و کارخانه قبل از صاحبان قدرت و ثروت، اول از همه اینها را به خفگی واداشته.
بیخود نیست که به دفاعش کلاه کاسکت گذاشتند و با چماق سرخشان جلوی مجلسشان به خفت حمایت از سیستم دچارند.
اما نهایتا ما پیروزیم.
چون مردم اینها را مونیتورینگ میکنند...
با عشق و همبستگی
رزا

ناشناس گفت...

selam rofega xeste nebashide ejeb donyayi shode rofega be in nashenas ha ashgal negid teknoloji emroz Az ashgal enrji migireand lotfan be ashfal tohin nekonid in ha pelastik haye bi mesref der aseman velo hesteand.piroz bashid moxlese shoma ha rosa sara mesoud