آرشیو رزا: حراج جنبش کارگری- آخرین قیمت؟ صد هزار دلار! + فیلم منصور اسانلو

۳۱ اردیبهشت، ۱۳۹۳

حراج جنبش کارگری- آخرین قیمت؟ صد هزار دلار! + فیلم منصور اسانلو

فیلم زیر چگونگی اهدای 100 هزار دلار به اسانلو!

هم صدایی

آقای منصور اسانلو، جنبش کارگری را فاسد نکنید

بهزاد سهرابی

شبکه ماهواره ای اندیشه در برنامه تلویزیونی "همصدایی " به تاریخ 02/05/2014 با مدیریت آقای نادر دورمانی ، صاحب شبکه اندیشه و نقش آفرینی آقایان منصور اسانلو و فرامرز فروزنده ،صندوقی تحت عنوان ، صندوق مالی کارگران ایران را بنیاد نهادند.

بنا بر تشخیص سرمایه دار خیر!! آقای دورمانی ، آقای اسانلو بعنوان رهبر کارگران ایران و شخص مورد اعتماد معرفی و با یک تلفن مبلغ 100000 دلار در اختیار آقای منصور اسانلو قرار داده شد . آقای اسانلو هم قول داد تا با شفافیت و شرافت کارگری ،این پول و دیگر امکانات مالی را در اختیار جنبش کارگری و فعالین سیاسی ایران بگذارد.

آقای منصور اسانلو؛

جنبش کارگری ایران یک دوران سخت و پر ماجرا را با مهدی کوهستانی نژاد و مرکز همبستگی آمریکایی " سولیداریتی سنتر" را پشت سر گذاشته است ، دورانی که شما هم به خوبی از کم و کیف آن آگاهید . امروز فعالین و نماینده گان کارگری در ایران دارای تجاربی گرانبها هستند اما قطعا اندک آدم های سُست عنصرو نا آگاهی در جنبش کارگری ایران وجود دارند که منافع شخصی خود را به منفعت طبقاتی ترجیح دهند ، که این افراد سُست عنصر نه تنها در جنبش کارگری بلکه در بین تحصیل کرده های به ظاهر روشنفکر و نویسنده گان و ... و در دیگر جنبش های اعتراضی هم وجود دارند.

گرایش سوسیالیسم کارگری درون جنبش ، به صاحبان سرمایه و استثمارگران حکومتی و رانده شده از حکومت اجازه نخواهد داد که با این پول ها جنبش کارگری را به فساد بکشانند .

این انتخاب شماست که از این امکان به هر دلیلی استفاده کنید ، اما فعالین و پیشروان سوسیالیست جنبش کارگری ایران، این راه را به شما تنگ خواهند کرد واجازه نخواهند داد تا با امکانات مالی استثمارگران ، لخ والسای ایرانی در جنبش کارگری ساخته و پرداخته شود .

ما قبلا تاسف خود را بیان داشتیم که گرایش راست جنبش کارگری شما را از دست داد و همچنین از شما خواستیم که در عمل کرد و انتخاب خود تجدید نظر کنید ،اما متاسفانه انتخاب شما جهانشاهی ، نادر دورمانی ، فروزنده و... شد ؟!

قطعا سناریو تاسیس صندوق مالی، اتاق فکر و کارگردان اصلی خود را دارد . آقای دورمانی و فروزنده که تا یک سال پیش در شورای ملی رضا پهلوی ، نقش صندوقدار را داشتند امروز در نقش هوادار طبقه کارگر به بازیگرانی مثل شما نیاز دارند تا برنامه و سیاست های امپریالیستی و ضد کارگری رابه پیش ببرند. اما پیشروان کارگری و فعالین سوسیالیست این جنبش به احدی اجازه نخواهند داد تا سرنوشت طبقه کارگر و منافع طبقاتی آن به بیراهه کشیده شود.

شما همیشه در گفته های خود از "شرافت کارگری " سخن می گویید ، اگر شما به شرافت کارگری پایبند هستید مبالغ اهدایی نهاد های سرمایه سالار را به حساب هایشان بازگردانید. رضا شهابی کارگر زندانی و خزانه دار سندیکای شرکت واحد به شما و دیگران ثابت کرد که کارگران حاضر هستند به همکاران دربند و اخراجی خود کمک کنند .

آقای اسانلو؛

کارگران ایران با چند رغازحقوق خود و در اتحاد و همبستگی طبقاتی ،گلیم پاره ی خود را از این طوفان بیرون خواهند کشید ، پس به استقلال مالی طبقه کارگر احترام بگذارید!

بهزاد سهرابی 28 اردیبهشت

اسانلو ناقل است، به علت ها بپردازیم

عباس منصوران

آکسیونیسم و اکونومیسم بلای جان فعالین جنبش سوسیالیستی اند. واکنش در پی کنش دیگران و افتادن در پی رویدادها، به جای آفرینش و ابتکار عمل و اقدام آگاهانه، یکی از آسیب های وخیمی است که باید آسیب شناسی شود.

داستان منصور اسانلو و جنجال و گرد وغبار به پا شده ، به ویژه از سوی آکسیونیست های شبکه های اینترنتی این روزها ، از جمله افتادن در پی اتفاقات است.اسانلو پدیده ناآشنایی نیست. او تازه امروز به میدان نیامده، او با خاتمی نشو و نما یافت و همان وظیفه، همان پرچم و همان برنامه را در دست دارد که داشت. اکونومیسم اسانلو که رفرمیسم ضدانقلابی علیه کارگران را جارچی بوده است، نه پدیده ای غریبه است و نه شگفت. به جای جنجال و هوار، باید به خود علت ها پرداخت. اسانلوها بازتولید رفرمیسم ریشه دار اتحادیه و سندیکالیسم تاریخ مصرف به سر آمده اند. باید به آسیب شناسی این تشکل ها، به موضوع سازمانیابی و نقش آگاهی طبقاتی و اراده و اقدام طبقاتی و انقلابی طبقه کارگر پرداخت. پرداختن به معلول ها، علت ها را از یاد بردن و فراموش شدن ریشه هاست. باید برای یکبار هم که شده به خود آمد و به جنجال گرایان و شیدایان آکسیونیسم مجازی بی هزینه و نازل، که حضور خود را در این گونه رویدادها مجال می یابند، یادآور شد که اسانلوها، عوارض و نشانه های بیماری رفرمیسم اند. برای چاره ناقلین بیماری رفرمیسم، خود رفرمیسم را باید چاره کرد. او به سان ناقل، وظیفه دارد که این پیام سرمایه را در تلویزیون اندیشه و صدای آمریکا و یا تریبونی پراکنده سازد که «کارگران هیج جیز جز یک زندگی حداقل نمی خواهند». وی و جهان بیگلوهای ضد کمونیسم و ضد کارگر، در سایت «توانا»، آشکار است که گماشته شده اند، اما سرمایه و مناسباتی که اینان را اجیر می سازد را باید نشانه گرفت.

خط قرمز های تلوزیون اندیشه:

* عدم اسائه ادب به خاندان “جلیل سلطنت

* عدم مخالفت با تحریمها علیه ایران ،زیرا تحریم در زمان مصدق موثر واقع شد و کمک کرد تا شاه به قدرت بازگردد

* عدم هرگونه بحثی در ضدیت با” دولت اسرائیل”

* عدم حمله به دولت آمریکا ، بویژه اینکه فرزند آقای فروزنده متولد آمریکا بوده و ایشان نمی پذیرد که به وطن دومش پسرش ، یعنی آمریکا اهانت شود

اپوزیسیون رژیم یا مگس روی منصور اسانلو !

مهدی کوهستانی نژاد و وفا آذربهاری در برنامه صفحه آخر

http://youtu.be/uGTEFrNJ4kA

رقص اصیل کردی

http://youtu.be/RRvGWxFcNac

۲۵ نظر:

ناشناس گفت...: سلام روزا جان، جداً که عجب روزگاریست بعد از این همه بدبختی٬ دربدری، زندان و شکنجه و قتل کارگران مبارز چطوری به این آسانی به حراج می گذارندشان، حالا دیگه ثروتمندان هم به قول فرامرز فروزنده شرافتمندانه زندگی میکنند؟؟؟ و سرکیسه را باز میکنند کمی ، پول کثیف تون بخوره سرتون، کارگران مبارزهیچ وقت گول شما را نخواهند خورد۰بهروز سرفراز; ۱ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۵۲
ناشناس گفت...: اینجور اتحادیه هایی که الان خیلی هستند (و البته که زرد و سفید نیستند) اعلب محکوم به شکست هستند چون معمولا فقط سنگ «همکار»های خودشون رو به سینه می زنند. اتحادیه اگر می خواد واقعا اتحادیه ! باشه باید اگر که مثلا بیمه ی معلمان رو قطع می کنند باید کارگران شرکت واحد اعتصاب کنند.

البته کارگرها تا وفتی که بخواهند پشت سر رئیس ها و رهبرها و نماینده ها قایم بشند هم خودشون و هم جنبش کارگری رو آسیب پذیر می کنند. هر ضربه‌ی غیرمنصفانه ای که جنبش ها می خورند به خاطر همین هست که پشت سر یک رهبر یا نماینده یا ناجی پنهان می شوند.

اسانلو هم از وقتی که «سبز»رید ! همینطوری داره خراب کاری می کنه .

چیزی که تلخ تر از همه است اینکه از فردا همه به جای تحریم این پول ، برای این پول دندون تیز می کنند. انگار که غنبمت جنگی بدست آوردند. با عرض پوزش از لاشخورها ، به این افراد فقط می شه گفت : لاشخورهای کارگری.; ۱ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۳۲
ناشناس گفت...: اینجور اتحادیه هایی که الان خیلی هستند (و البته که زرد و سفید نیستند) اعلب محکوم به شکست هستند چون معمولا فقط سنگ «همکار»های خودشون رو به سینه می زنند. اتحادیه اگر می خواد واقعا اتحادیه ! باشه باید اگر که مثلا بیمه ی معلمان رو قطع می کنند باید کارگران شرکت واحد اعتصاب کنند.

البته کارگرها تا وفتی که بخواهند پشت سر رئیس ها و رهبرها و نماینده ها قایم بشند هم خودشون و هم جنبش کارگری رو آسیب پذیر می کنند. هر ضربه‌ی غیرمنصفانه ای که جنبش ها می خورند به خاطر همین هست که پشت سر یک رهبر یا نماینده یا ناجی پنهان می شوند.

اسانلو هم از وقتی که «سبز»رید ! همینطوری داره خراب کاری می کنه .

چیزی که تلخ تر از همه است اینکه از فردا همه به جای تحریم این پول ، برای این پول دندون تیز می کنند. انگار که غنبمت جنگی بدست آوردند. با عرض پوزش از لاشخورها ، به این افراد فقط می شه گفت : لاشخورهای کارگری.; ۱ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۴۰
Rosa گفت...: سلام بهروز جان
از رفقای بسیار جوان در بند که خودتان کمک کردید، اصطلاح کاغذ های کثیف سیستم را یاد گرفتم. متاسفانه قیمت اسانلو ها بسیار پایین است. اگرچه در جنبش ما اسانلو ها استثنا هستند خوشبختانه.
همیشه سرفراز و پایدار باشید
رزا; ۱ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۲۰:۵۳
Rosa گفت...: لاشخورهای کارگری.

سلام وحید جان
چه خوب نوشتی: لاشخورهای جنبش کارگری و... در جنبشهای دیگه هم البته از این فرصت طلبها زیاد هستند.
البته اینها بعد از شرکت در اینگونه حراج ها اتوریته خودشون را از دست می دهند و خودشان را تنها بدلیل پول شاید بالا بکشند در سلسله مراتب سیستم، اما دیگر در بین مبارزین جایگاهی ندارند.
جنبش کارگری بخصوص با سابقه ی مبارزاتی و تجربه ی طولانی که داره در طول تاریخ مبارزاتش توانسته اغلب این آفتها را دفع کنه.
امید اینبار نیز سر افراز باشه و آلوده ی این پولها نشه.
با عشق
و همبستگی; ۱ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۲۱:۰۱
Rosa گفت...: پ.ن
البته لاشخور ها از این موجودات نمایشی صد البته در چرخه ی زندگی طبیعی تر اند!

+ با عرض پوزش از لاشخورها; ۲ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۲:۱۰
naskhad.blogspot.com گفت...: تراژدی نه تنها جنبش کارگری و خلقها و زنان و دهقانان در 35 سال گذشته با به حراج گذاردنشان توسط خود فروشانی چون اسانلوها و معصومه کوفتی نژاد و...به کمیک تبدیل شده.... این نیز بگذرد....بقول معروف هر دم از این باغ بری میرسد....جنبش های حقیقی ضد سیستم سرمایه داری آخوندی(رانت خوار و فاسد و مستبد و جانی صفت) بیدی نیست که با این بادهای فصلی و قرض و قوله ای زرتش قمصور بشه !!درست برعکس هر چه بیشتر پربارتر میشه و انقلابیون حقیقی با عزمی راسختر و مصمم تر از قبل به پیش خواهند رفت.ننگ و نفرت نثار رفرمیستهای متعفن و کاسه لیس بورژوائی.... تا سرنگونی تمامیت رژیم منحوس ولایت به پیش رفقا!!; ۳ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۶:۳۹
Rosa گفت...: سلام پیمان جان
این رژیم از تاریخ مصرفش هم بیشتر عمر کرده...
تا سرنگونی
پایدار باشید
رزا; ۳ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۲۰
جعفر گفت...: معذرت می خوام
ولی مگه همین سایت رزا هم عکس مبارزین سبز را با افتخار و با حس بالای مبارزاتی! روی سایتش درج نمی کرد. واقعا مگه جنبش سبز و مبارزینش به لحاظ ماهیتی چه نفاوتی با جنبش در کی یف و مبارزینش داشتند. خوب نتایج لجنی از سبز که به پا شد و تمام گرایشات چپ و آنارشیست را، حالا با هر توجیح و توضیحی دور خودش جمع کرد، از این بهتر نمی شه. اسانلو فقط یک گوشه کوچک از گندابی است که کل اپوزیسیون ایران و فعالین به اصطلاح کارگری آن را فراگرفته. گیر دادن به اسانلو الان برای عده ای آروغ هایی است که از ناحیه چپ دهان خارج می شود تا گند خود را پشت او پنهان کنند. اسانلو و بسیاری از فعالین کارگری دیگه نتیجه راست روی همین معترضین در جریان جنبش سبز است.; ۵ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۸:۵۴
Rosa گفت...: رزا: من اعلام بالا را تکذیب میکنم. بهتر است برای جمله ی پایین فاکت بیاورید که نوشتید: ولی مگه همین سایت رزا هم عکس مبارزین سبز را با افتخار و با حس بالای مبارزاتی! روی سایتش درج نمی کرد.
رزا: این بلاگ البته که اخبار مبارزات مردم را حتی لحظه به لحظه درج کرد و می کند. وابسته گی به سبز اله هم ندارد. خبر دستگیری و اعدام هم "حتی سبز ها" چرا که من و رفقایم خواهان برچیدن زندان هستیم....
در مورد کیف و اوکراین و باقی قضایا نیز. حزب کمونیست را باید هر چه زودتر دفن کرد. اینها اغلب در روسیه سفید (بلا روس) و اوکراین، اهرم های دیکتاتوری پوتین هستند.
استفراغ پوتین را قرقره نکنید. روسیه شوروی نیست. پوتین هم لنین نیست.
....; ۵ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۲۳:۵۲
جعفر گفت...: بار دگر شانزدهم آذر/آمد و سر به سر/در قلوبِ مردم شعله افکند
http://archiverosa.blogspot.de/2010/12/blog-post_07.html

این یک نمونه. اگه می خوای ده تا دیگه برات پیدا کنم. عکس مبارزین با دست بند و گردن بند و ... سبز. نکنه می خوای بگی اینها مردم و دانشجویان مبارز هستن.
پس حتما سبزالهی که می گی فقط موسوی و کروبی و هفت هشت نفر دیگه بودند. نمیشه که سمپات جنبش سبز بود ولی مخالف سبزاله. دو تا جنبش که نداشتیم.
جنبش سبز جنبشی بود که همین مردم ساختند. این جنبش رهبرانی داشت در داخل و خارج. و شرکت کنندگان و حامیانش. شما هم جزو حامیانش بودید. که البته موسوی و کروبی رو قبول نداشتی.
معلومه که شما از مبارزین حمایت می کنید ولی مبارزین سبز. حرف هات در رابطه با روسیه سفید و پوتین و امثالهم هم حرف های منو ثابت می کنه. کی از پوتین و لنین و ... حرف زده بود. جنبش در کی یف هم مثل جنبش سبز یک جنبش ارتجاعی بود که از طرف سرمایه داران حاکم بر اکراین و به کمک غرب ساخته شده بود. و مردمی هم که اومدند توی خیابان افق فکریشون بهشت غرب بود. نتیجه اش رو هم دیدیم. تو سمپات این جنبشی که عکس العمل این چنینی نشان می دی. همان طور که سمپات جنبش سبز بودیَ; ۶ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۲:۱۱
جعفر گفت...: یک چیز دیگه درباره اسانلو
اسانلو هم هرچند خودش در مجموعه رهبران و فعالین رفرمیست کارگری می گنجید اما در صورت وجود یک جنبش رادیکال و طبقاتی به سختی می تونست به این گندابی که افتاده و سعی می کنه دیگران رو هم باخودش بکشونه مبتلا بشه. وقتی مبارزین رادیکالی! مثل شما سر از جنبش سبز در می آرید و نهایت انتقادشون به جنبش سبز نه یک انتقاد طبقاتی و انتقاد به افق اون جنبش بلکه تنها مخالفت با تعدادی از رهبرانشه، طبیعی است که اسانلو و خیلی های دیگه هم کارشون به این جا می کشه. می گی از مبارزین دفاع می کنم. از کدوم مبارزین دفاع می کنی؟ از مبارزین یک جنبش که اسمش جنبش سبزه!; ۶ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۲:۲۸
جعفر گفت...: یک چیز دیگه درباره اسانلو
اسانلو هم هرچند خودش در مجموعه رهبران و فعالین رفرمیست کارگری می گنجید اما در صورت وجود یک جنبش رادیکال و طبقاتی به سختی می تونست به این گندابی که افتاده و سعی می کنه دیگران رو هم باخودش بکشونه مبتلا بشه. وقتی مبارزین رادیکالی! مثل شما سر از جنبش سبز در می آرید و نهایت انتقادشون به جنبش سبز نه یک انتقاد طبقاتی و انتقاد به افق اون جنبش بلکه تنها مخالفت با تعدادی از رهبرانشه، طبیعی است که اسانلو و خیلی های دیگه هم کارشون به این جا می کشه. می گی از مبارزین دفاع می کنم. از کدوم مبارزین دفاع می کنی؟ از مبارزین یک جنبش که اسمش جنبش سبزه!; ۶ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۲:۲۹
Rosa گفت...: به جعفر
گویا شما قاتی کردید. اینجا بلاگ آرشیو است. لینکی هم که گذاشتید همه از متن های داخل است و وقتی بروی تیتر آن کلیک کنید در وبسایت منبع می افتید. تنها متنهایی از من است که نوشته باشم رزا:
امید که اینک شیر فهم شده باشید.
به هر حال با سریش هم نمیتوانید من را به سبز بچسبانید.
منطق شما گویا مثل این است که عده ای مخالف ترور و یا اعدام باشتد. طرف مورد ترور یا اعدام مثلن سبز اله باشد، پس طرف میشه سبز!
من علیه اعدام قاچاقچی هستم = رزا قاچاقچی است!
حال عکس خانواده های معترض به اعدام افراد مواد مخدر را هم در بلاگ گذاشتم، کفن پوش به اعتراض عزیزانشان= رزا طرفدار فروش شیشه و هرویین است.
لینکی که دادید اخبار داخل و نوشته ی جوانان است. برای تحلیلهای بعدی جنبش میتوان به آرشیو مراجعه کرد و برای تحقیق متن مقالات و بیانیه ها را دید...
من نظرم را اتفاقن مشخص در پست جدید دادم.
کار شما تحریف است. و این هم متد سنتی چپ است.
من امثال شما را خوب میشناسم...; ۶ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۸:۳۹
Rosa گفت...: نوشتید: اسانلو هم هرچند خودش در مجموعه رهبران و فعالین رفرمیست کارگری می گنجید اما در صورت وجود یک جنبش رادیکال و طبقاتی به سختی می تونست به این گندابی که افتاده و سعی می کنه دیگران رو هم باخودش بکشونه مبتلا بشه.
رزا: چشم بسته غیب گفتید!
بهتر است متن عباس منصوران را در همین پست 2 باره بخوانید..

نوشتید: حرف هات در رابطه با روسیه سفید و پوتین و امثالهم هم حرف های منو ثابت می کنه. کی از پوتین و لنین و ... حرف زده بود. جنبش در کی یف هم مثل جنبش سبز یک جنبش ارتجاعی بود که از طرف سرمایه داران حاکم بر اکراین و به کمک غرب ساخته شده بود.

رزا: مردم اوکراین علیه دیکتاتوری حزب حاکم که کمونیست بود قیام کردند. فاشیستها با سازماندهی بهتر و کادرهای حرفه ای نظامی نگذاشتند کسی در میدان استقلال مطالبات صنفی یا سیاسی خود را مطرح کند. آنارشیستها و چپ نو نیز در میدان بودند و دست بالا را نداشتند. میتوانید برای اطلاع به لینکهای زیر مراجعه کنید.
لینک دوم از حظور فاشیستها در هر دو جبهه ی طرفدار میدان و مخالفین میدان میگه.
رسانه های پوتین اما تنها حضور فاشیستها را در طرفداران میدان بزرگ میکنند در حالی که فاشیستها در هر دو جبهه وجود دارند.

درباره ی خیزش اوکراین- اشغال کریمه/ مقالات آنارشیستی و نظرات آلترناتیو

http://www.archiverosa.blogspot.nl/2014/03/blog-post_6.html

Ein Interview mit dem libertären Sozialwissenschaftler Vadim Damier

http://www.graswurzel.net/388/krim.php; ۶ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۹:۰۱
Rosa گفت...: Vadim Damier, Dr. historiae habil., is a “leading scientific research worker” in the Institute for General History of the Russian Academy of Sciences in Moscow and has participated in the social, ecological, and syndicalist movements in Russia since the end of the 1980’s. He is the author of dozens of scientific and political books and articles, including a magisterial study of the international anarcho-syndicalist movement between the World Wars.; ۶ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۹:۱۱
Rosa گفت...: رزا: در مورد موسوی و کروبی نیز نظر خانم ستاره صبور: در اینجا به عنوانِ یکی از اعضای اپوزسیون خارج کشور که خواهانِ سرنگونی تمامیتِ رژیم جمهوری اسلامی، اعلام می کنم، هیچگاه خواهانِ " استفاده ی ابزاری" از هیچ انسانی حتی برای " فشار آوردن به رژیم" جمهوری اسلامی نبوده، نیستم و نخواهم بود. همچنین اعلام می کنم که جمهوری اسلامی حق ندارد که میر حسین موسوی و کروبی را به خاطر عقایدشان در حصر، حتی خانگی، نگه دارد و خواهانِ آزادی بی قید و شرط این دو تن هستم. در عین آنکه خواهانِ محاکمه ی این افراد در دادگاههای بین المللی و مردمی به جرم مشارکت در کشتار و جنایت علیه بشریت هستم، هیچگاه خواهان "اعدام" و یا حکم"زندان ابد" برای این افراد هم نخواهم بود.
رزا: اینکه من یا ستاره صبور خواهان آزادی رهبران سبز هستیم= با سبز الهی بودن نیست.
سوال: شما طرفدار حبس و اعدام اینان هستید؟
شاید هم انقلابی بودنتان را در "اعدام انقلابی" خلاصه می کنید؟!; ۶ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۹:۲۷
جعفر گفت...: رزای عزیز من که شما را نمی شناسم. من در سال های گذشته چند بار به سایت رزا سر زدم. حتی مواضع انتقادی این سایت در برابر چپ و موضع رادیکالش در پاره ای از موارد مثل مخالفت با اعدام یا دفاع از زندانیان سیاسی و موضع گیری اش در مورد قضیه ایران تریبونال برایم جالب بود. اما این سایت خود را فقط به عنوان یک سایت حقوقی که از آزادی دفاع می کند و در این راه حاضر به هیچ سازش سیاسی هم نیست مطرح نکرده. این سایت به نام رزا شناخته شده. مخالفت با اعدام یا دفاع از زندانی، با دفاع از یک جنبش مشخصی که البته شما "مردمی" می نامید یا "اعتراضی" یا "ضد دیکتاتوری و ضد استبدادی" فرق دارد. نظر اخیر چه در قالب چاپ عکس باشد چه در قالب تحلیل، به معنای موضع سیاسی در برابر یک جنبش مشخص است و نه فقط دفاع از زندانیان سیاسی و مخالفت با اعدام. به همین دلیل است که من وقتی در گذشته به این سایت سر می زدم، علی رغم پسندیدن مواضع حقوقی اش، این سایت را جزو رنگین کمان دفاع از جنبش سبز می دانستم. صرف نظر از اینکه شما با سایت رزا و یا آرشیو آن چه نسبتی دارید و مواضه این وبلاگ مواضع شما هست یا نه، اما با مواضعی که شما در کامنت هایتان هم می گیرید، متوجه شدم که شخص شما هم جزو همان طیف دافع جنبش سبز هستید. شما دقیقا مثل همان چپ و آنارشیست هایی که اشاره کردیدجنبش سبز و جنبش کی یف را قبول دارید. ولی در عین حال انتقاداتی هم می کنید. شما متوجه نیستید که یک جنبش را با روانشناسی افرادی که در آن شرکت می کنند و یا با زندانیانش یا با ماهیت رژیمی که آن ها با آن مبارزه می کنند توضیح نمی دهند، بلکه یک جنبش را با ماهیت طبقاتی آن، افق های تاریخی اش و امکاناتی که برای انقلابات اجتماعی فراهم می کند و با نقش آن در به چالش کشاندن ایدئولوژی طبقه حاکم معرفی می کنند. هیچ یک ار این شاخصه ها در جنبش سبز و جنبش کی یف وجود نداشت. روح این دو جنبش دست راستی و مدافع نظم موجود و نئولیبرال بود و مدینه آن ها هم دموکراسی آن هم از نوع غربی آن بود. این دو جنبش هیچ عنصری از ترقی خواهی را آزاد نکردند. قیام مردم ایران در سال 57 هم شکست خورد. اما پتانسل نیرومندی از مبارزه انقلابی را از خود به جای گذاشت. پتانسیلی که رژیم علی رغم کشتارها و قلع وقمعی که کرد سال ها با آن مشکل داشت. پتانسیلی که تمام دست اندکاران جهانی ایران تریبونال -که سایت رزا هم منتقد آن بود- هنوز از طرحش ابا دارند. شاید شما اطلاع نداشته باشید. اما بخشی از آن چپی که اشاره می کنید،در جریان تظاهرات ها در کیف کتک خود و از تظاهرات ها اخراج شد و بخشی از آنارشیست ها و آنارکو سندیکالیست های مدافع آن جنبش در اکراین در کشتار و آدم سوزان ادسا شراکت داشتند. اسناد کافی در این باره در سایت های انگلیسی و آلمانی وجود دارد. می توانید دنبال کنید. با توجه به این دلایل است که من شما را در چارچوب سبز ارزیابی می کنم.
زیاده عرضی نیست. تا دیدار بعدی من از سایت رزا; ۶ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۲۸
Rosa گفت...: نوشتید: بخشی از آنارشیست ها و آنارکو سندیکالیست های مدافع آن جنبش در اکراین در کشتار و آدم سوزان ادسا شراکت داشتند.
رزا: از تعریف و تمجید بگذریم و به اتهام بپردازیم!
خوب لطفن بگویید کجا آنارشی در آدم سوزان ادسا شرکت داشت؟
این لینک زیر با عکس و فیلم ثابت میکند که چگونه "آنتی امپریالیستها" از موضع ضدیت با آمریکا پشت لشگر روسیه و پوتین افتادند...
حزب کمونیست بیش از 200 سال زمان داشت و حکومت را در دست داشت. اینکه مردم اوکراین برای دمکراسی بپا خواستند و آلمان با حمایت از فاشیستها آن را بلعید. همین کار را در یوگوسلاوی سابق کردند و در حمایت از فاشیست ترین و ناسیونالیست ترین نیروها بر آمدند. اما این سبب نمیشود که اعتراض مردم را نادیده گرفت و کشتار و تجاوز سیستماتیک را به زنان مسلمان در یوگوسلاوی.
ما همزمان مخالف حمایت آلمان از کوآتها بودیم.
بیشترین کتک ها را خود ما در جنبش صلح برای یوگوسلاوی از حزب سبزها و سوسیال دمکراسی جنگ طلب آلمان خوردیم.
اگرچه بیشترین همبستگی را با مردم بپا خواسته ی یوگوسلاوی داشتیم.
شما همانطور که حدث زدم جهان را در سلطه ی امپریالیسم آمریکا میبینید.
روسیه هم امپریالیست است و سالها است که شوروی دیگر وجود ندارد.
پوتین هم دیکتاتوری است که استالین وار روی ناسیونالیسم روسی میکوبد و کلیسا هم پشتش است.
آنارشی اوکراین ضد چیرگی امپریالیستها است. روسیه هم امپریالیست مسلط بود. که حال جابجا شده.
آنارشیستها هرگز پشت حزب کمونیست اوکراین که عروسک کوکی روسیه است را نمی گیرند.
طرفدار قیام بر علیه دیکتاتوری بودند و هستند. در قیام شرکت کرده و در ادسا مردم را از آتش بیرون کشیدند. آتشی که فاشیستها بر افروختند. البته عکسهای زیادی از تیر اندازان حزبی با بازوبند سرخ حزب کمونیست وجود دارد که در پناه پلیس به مردم مخالف به بازگشت دیکتاتور شلیک کردند. آنها بودند که اول شروع کردند به تیر اندازی.
لینک زیر فیلم و تصویر

اعلامیه ی آنارشیستهای اوکراین در رابطه با کشتار در روز جهانی کارگر به انگلیسی & فرانسه + فیلم +عکس

http://rosaanarchi.blogspot.de/2014/05/blog-post.html; ۶ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۹:۱۲
Rosa گفت...: *حدس; ۶ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۹:۱۵
ناشناس گفت...: مستر جعفر جان،
چریک فدایی کمونیست خانم اشرف دهقان در مراسم سالگرد سیاهکل عکس کشته شدگان سبز رو در کنار کشته شدگان سیاهکل گذاشت.
آنوقت شما از یک فمینیست روشنفکر مثل رزا که صبح تا شب در حال فحاشی به کمونیست ها از لنینش بگیر تا تقی شهرام انتظار داری نگاه طبقاتی و چپ غیر لجنی داشته باشد؟
من نمیدانم این چپ پاکیزه ی شما پس کجاست؟
فرق ما و چپ های دیروز در اینجاست چپ های مبارز بی ترس اتفاقات را پیش بینی میکردند و دست به اعمال انقلابی و غیرانقلابی میزدند و در بحث و جدل ها دوباره به بازسازی میپرداختند و قیام های کوچک و بزرگ ترتیب میدادند.
ما امروز در غارهایمان در اینترنت و تی وی اخبار را دنبال میکنیم و بعد که ماجراها ختم به خیر شد بعد از سالها لینک های دختر همسایه را از زیرخاک میکشیم بیرون و تذکر میدهیم که چنین کردید و چنان و دیدید گفتیم این غلط است ...

خیلی جالب و کمدیه که میگی رزا باعث رفرمیسم امثال اسانلو هستند آنهم این رزای ضد کمونیست و بیربط ...
....

رزا جون شما کارتو انجام بده یوقت تحت تاثیر ما کمونیستهای منفعل منزه طلب ارمانگرایی که تابحال هم هیچ اشتباهی نکردیم قرار نگیر; ۸ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۲۱:۴۳
Rosa گفت...: تقی شهرام!!!!!!
رزا: این همونی نبود که رفقاشو سوزوند!
ای ول:); ۸ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۲۲:۰۷
جعفر گفت...: مسیو ناشناس عزیز!
من از این فمنیست روشنفکر هیچ انتظاری ندارم. حرف من این بود که رزا هم مثل قریب به اتفاق سبز و شاید خود مسیو ناشناس حامی جنبش سبز بوده و درست نیست این همه ادای مخالفت با آن را در می آورید. رزا با رنگ جنبش سبز مخالف بود و نه با خود جنبش سبز. خود جنبش سبز مردمی!! و اعتراضی!! بود. شاید اگه مردم شرکت کننده در جنبش سبز به جای رنگ سبز مثلا رنگ بنفش یا بهتر از آن رنگ صورتی را برای جنبششان انتخاب می کردند، رزا و تمام فمنیست ها و همه جریانات چپ مدافع جنبش سبز مشکلشان حل می شد. می موند یکی دوتا انتقاد جزیی به کروبی که اون هم با توجه به این که جنبش رهبر نداشت!!! و مردم خودشان رهبر بودند!!!! قابل حل بود.در ضمن رزا جان، اون ویدئویی هم که لینک زدید ربطی به آنارشیست ها نداره. روی پیشانی کمک کنندگان ننوشته آنارشیست. آنارشیست در جنبشی در کی یف مشارکت داشتند که نقش فاشیست ها در آن آشکار بود. روزانه از طرف آمریکا و آلمان پول به آن جا سرازیر می شد. رهبرانش الیگارش ها و فاسدین اکراین بودند. مردم شرکت کننده در آن بخشی مزد روزانه دریافت می کردند و بخش هم که مزد دریافت نمی کردند پرو غرب بودند. رزا جان شما توی جواب هایی که میدی به محض این که من از فاشیست ها و الیگارش های میدان و پرو غرب بودن آن می نویسم فورا به پوتین و استالین و تزار و روسیه و کمونیسم حمله می کنی. این بیشتر یک هیستری ضد روسی و روحیه میلیتانت غربی است. روحیه ای که در فاشیست های اکراین و در جنگ طلبان آمریکا و اروپا یافت می شه. خانم رزا کسی که مثل یولیا تیموشنکو با این کینه نسبت به روسیه حرف می زند و هر حرکت مردمی شرق اکراین در اعتراض به کثافتکاری های الیگارش های اکراین و جنبش شبه فاشیستی میدان را به حساب پوتین و استالین و این ها می گذارد، چشم باز کنه می بینه در یک تظاهرات توی ادسا کنار فاشیست ها داره برای آتش زدن مردم هورا می کشه. نمی تونی طرفدار جنبش میدان باشی و از عواقبش طفره بری. به این لینک نگاه کن تا نتیجه عکس العمل هات رو ببینی:
http://omied.de/index.php/technology/item/1299-2014-05-27-11-04-16; ۹ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۹:۴۴
Rosa گفت...: جعفر: در ضمن رزا جان، اون ویدئویی هم که لینک زدید ربطی به آنارشیست ها نداره. روی پیشانی کمک کنندگان ننوشته آنارشیست.
رزا: اینها طرفداران قیام میدان استقلال کیف هستند که علیرغم مخالفت با حزب کمونیست (حاکمان سابق اوکراین) دارند کمونیستها را از آتش بیرون کشیده و نجات میدهند.
البته کانالهای پوتین هم روی فیلم هایی از کتک زدن کمونیستهای معترض بدست فاشیستهل زوم کردند.
مسئله اصلی البته این هست که تمام مردم مخالف حکومت حزب کمونیست فاشیست و دست پرورده ی آلمان و امریکا نیستند.
مثل آنارشیستها.
البته روسیه ترجیهن همه ی مخالفان حکومت سابق را فاشیست میداند و حرکت برانداز مردم علیه دیکتاتور را کودتا!; ۱۰ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۳۱
Rosa گفت...: به جعفر: در مورد لینک نوشته ی بهمن شفیق یا وبسایت "امید"
اینکه گروه پوسی رایت(کُسهای شورشی) روسیه را به حرکت فیمن ربط داده، این کلن بی ربط است. پوسی رایت در دوره ی انتخابات علیه کلیسا و اعتراض به حمایت کلیسای ارتدکس روسیه از پوتین و حکومت دیکتاتوری پوتین و حامیان کلیسایی اش که برای پیروزی پوتین به نمازگذاری مشغول بودند و هستند در کلیسا اعتراض کرد و دستگیر شد. ماسکهای آنها و موزیکشان هم در تمام کشورها همین الان هم استفاده میشه. و اینهمه ربطی به فاشیستها ندارد.
بخشی از مقاله ای که لینکش را گذاشتید جوابش در لینکهای پایین است.
اینکه فیمن از فاشیستهای اوکراین حمایت کرده و حتی "آنتی فاشیستها" را جزغاله کرده! اینها اتهام است.
کمونیستهای طرفدار دیکتاتور روسیه پشت پوتین سنگر گرفته و تظاهراتی با حمایت پلیس برگزار کردند. پشت پلیس و سپرهای پلیس سنگ گرفته به مردم تیر اندازی کردند. سمبه ی فاشوها قوی شد و به ساختمان اتحادیه پناه بردند و در همانجا جزغاله شدند. مخالفان حزب کمونیست که فاشیست نبودند کمک کردند و برخی را بیرون کشیدند. برخی از کمونیستها با بازوبند قرمز اما بعد از نجات خود از ساختمان در حال سوختن بدست فاشیستها افتاده و کتک سختی خوردند.
آنارشیستها موضع شان شفاف است. کارگران و مردم نباید قربانی جنگ یا رقابت امپریالیست روس یا آلمان و امریکا شوند. باید با همدردی و مطالبات صنفی و سیاسی مستقل مبارزه را علیه هر دو ادامه دهند.
حال گروه فیمن این وسط چرا باید آتش بیفروزد معلوم نیست.
مقاله زمین و آسمان را دوخته تا هر کس طرفدار "رفیق" پوتین و حزب کمونیستش نبود را بکوبد...
مسلمن من در مورد عکس فیمن با فاشوها تحقیق میکنم. اما واحد فرانسه نمیتواند علیه فاشیست برنامه اجرا کند و واحد اوکراینشان با فاشوها عکس جمعی بگیرد!
فعلن لینکهای زیر تا جواب مقاله را در وقت کافی خواهم داد.

اعتراض لخت زنان فیمن علیه فاشیسم در کلیسای نتردام/ پاریس

http://www.archiverosa.blogspot.com/2013/05/blog-post_24.html

سویاتسکی در بخشی از فیلم می‌گوید: «زنان ضعیف هستند. آن‌ها زود تسلیم می‌شوند. بی‌جرات و بی‌دقت هستند. این‌ها در کنار خیلی عوامل دیگر باعث می‌شود که نتوانند یک فعال سیاسی باشند.»
کیتی گرین، در فیلمش می‌گوید سویاتسکی، دختران جذاب را برای شرکت در تظاهرات برهنه، دست‌چین می‌کرد چرا که معتقد بود «دختران زیبا هستند که می‌توانند صفحات اول روزنامه‌ها را تسخیر کنند».
اینا شوکنچو در بخش دیگری از این مستند می‌گوید که گروه فمن، هیچ‌گاه سعی نکرد که تاثیر سویاتسکی بر خود را پنهان کند. او و سایر اعضا، داوطلبانه درباره‌ی این موضوع در فیلم سخن گفته‌اند. از جمله یکی از اعضا، رابطه‌ی دختران با سویاتسکی را به سندروم استکهلم تشبیه می‌کند. جایی که گروگان‌ها به گروگان‌گیر وابسته می‌شوند.
شوچنکو با بیان این‌که این مرد برای مدتی کنترل گروه را در دست داشته، می‌گوید که معتقد است که نقش سویاتسکی در موفقیت‌های گروه این بوده که اعضا را در مقابل رسوم مردسالارانه مقاوم کرده است.
او هم‌چنین ابراز امیدواری می‌کند که حضور ارعاب‌آمیز سویاتسکی در «اوکراین یک فاحشه‌خانه نیست»، و رها شدن پایانی اعضای گروه، به زنان در سراسر جهان کمک کند تا شأن و جایگاه خود را دوباره به دست آورند
http://www.archiverosa.blogspot.com/2013/11/blog-post.html; ۱۱ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۲۲:۱۰

ارسال یک نظر