۰۸ خرداد، ۱۳۹۳

کلیپ جدید "هپی" ورژن جدید بسیجی و سپاه!

حتمن ببینیم!
Happy
http://youtu.be/QCXj2vhPR6s

کلیپ های "هپی" مورد پسنده گشتارشاد و بسیج

«هپی» در تهران: بازی موش و گربه
رادیو فردا : چند روز (و نه شش ساعت) پس از انتشار یک ویدیوی رقص جوانان تهرانی با آهنگ «شاد» فَرِل ویلیامز شش رقصنده و دیگر دست اندرکاران تولید ویدیو (یک تا شش نفر بنا به گزارش‌های مختلف) بازداشت شدند. رقصندگان حدود ۲۴ بعد پس از بازداشت و بعد از اظهار ندامت در تلویزیون آزاد شدند. کم‌وبیش در همین زمان ویدیوی تازه‌ای از رقص با «هپی» منتشر شد. در این ویدئو می‌بنیم: افزایش تعداد رقصندگان به ده‌ها نفر که بازداشت آن‌ها را برای نیروی انتظامی دشوار می‌کند؛ وجود زنان با حجاب و بی‌حجاب در کنار کودکان و جوانان و سالمندان که فشار را از روی جوانان بر می‌دارد؛ رقص دختری با حجاب کامل (مقنعه) بر طنز ماجرا می‌افزاید؛ نشان دادن بشقاب ماهواره و قلیان که حکومت سال‌هاست با آن‌ها مبارزه می‌کند؛ در صحنه‌ای از این ویدیو مردی به چشم می‌خورد که روسری بر سر دارد و بینندگان را به یاد کارزار حجاب مردان پس از دستگیری مجید توکلی می‌اندازد. این ویدیو در کنار شمول بیشتر از حیث رقصندگان نشانه‌های بارزتری از مخالفت با سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی حکومت در بر دارد؛ فیلمبرداری عمدتا در فضاهای عمومی (خیابان، کوچه، بازار، مغازه، محل ورزش، پارک) صورت گرفته و نه صرفا پشت بام (البته چند صحنهٔ پشت بام هم دارد)؛ فیلم در جنوب و شمال شهر و در نقاط فقیر و مرفه تهیه شده است که اتهام رقص توسط «مرفهان بی‌درد» را خنثی می‌کند؛ و اعلام اسامی دست اندرکاران در پایان فیلم که رفتار حکومت در ادعای کشف دست اندرکاران را خنثی می‌کند. ویدیوی دوم به احتمال زیاد همزمان و شاید هم قبل از ویدیوی اول تهیه شده است اما فضای رعب پس از بازداشت و اظهار ندامت تلویزیونی را خنثی می‌کند. اکنون پس از یک هفته که از ماجرای بازداشت می‌گذرد می‌توان به این موضوع پرداخت که در این ماجرا کدام طرف برنده بوده و خواهد بود: شهروندانی که با رقص خود نشان می‌دهند بخشی از جامعهٔ ایران در کدام جهان زندگی می‌کنند یا حکومت که می‌خواهد همهٔ ایرانیان را شریعتمدار و مومن به اسلام سیاسی حکومت (و دگر اندیشان و ناهمرنگ‌ها را فریب خورده و اغفال شده) معرفی کند؟

دستاوردهای حکومت
حکومت با بازداشت دست اندرکاران یکی از ویدئوها (بدون اتهام مشخص) نشان داد که می‌خواهد به جوانان و فعالان در شبکه‌های اجتماعی زهر چشم نشان دهد تا کسی دوباره به این کار اقدام نکند. ادعاهای فرماندهٔ نیروی انتظامی تهران مبنی بر سرعت این نیرو در شناسایی (دو ساعت) و بازداشت (شش ساعت) برای تاکید بر این هدف بود. با آمدن دولت روحانی به جای دولت احمدی‌نژاد و برخی سخنان روحانی در باب آزادی اینترنت و‌‌ رها کردن مبارزه با شبکه‌های ماهواره‌ای و عدم مداخله در زندگی جاری مردم چیزی عوض نشده است؛ حکومت به هواداران خود نشان داد که در اجرای شریعت ایدئولوژیک شده و تمامیت خواهی مذهبی کوتاه نمی‌آید. همهٔ اهداف فوق با بازداشت جمعی دست اندرکاران (نشان دادن مشت آهنین در برابر رقص) محقق شدند.


دستاوردهای رقصندگان

رقصندگان این گونه ویدیو‌ها (رقص در فضاهای عمومی و انتشار در یوتیوب) که شبیه آن رقص سربازان در برابر دوربین در پادگان‌ها بود، دستاوردهای قابل توجهی داشته‌اند: بازنشر ویدیوی دیگر در فضای مجازی نشان داد که زهر چشمی گرفته نشده است؛ بلافاصله بعد از بازداشت دست اندرکاران ویدیوی اول، خبر آن در شبکه‌های تلویزیونی و مطبوعات و رسانه‌های پر تیراژ منعکس شد و چهرهٔ واقعی حکومت برای افکار عمومی بین‌المللی به نمایش گذاشته شد. این خبر که با پیوند خوردن به رقص و شادی و شهرت فرل ویلیامز برای شنوندهٔ غربی کاملا معنی دار بود در رسانه‌های عامه پسند نیز بازتاب خوبی پیدا کرد؛ بسیاری از کمدین‌های غربی (مثل کونن اوبرایان و بیل مار) در برنامه‌های آخر شب خود با میلیون‌ها مخاطب به تمسخر حکومت پرداختند؛ ویدیوی آن‌ها که تا قبل از بازداشت حدود صد هزار بیننده داشت در عرض دو روز یکباره با حدود ششصد هزار بیننده دیگر و در عرض چهار روز با دو میلیون بیننده (با جمع زدن ارقام بازدیدهای ویدیوهایی که افراد متفاوتی در یوتیوب گذاشته‌اند) مواجه شد؛ آزادی دست اندرکاران ویدیو پس از ۲۴ ساعت به جوانان نشان داد که هزینهٔ زیادی در این مورد پرداخت نشده و اگر به این گونه اقدامات دست بزنند با یک اظهار ندامت (که همه می‌دانند چرا و تحت چه شرایطی صورت گرفته) آزاد خواهند شد؛ این اظهار ندامت در برابر شهرت و پیامدهای مثبت این کار برای آنان اصولا قابل توجه نیست؛ آن‌ها به افکار عمومی دنیا نشان دادند که حکومت اصولا با شادی و سرخوشی مشکل دارد و دعوا در ایران بر سر قدرت مطلقه و تمامیت خواهی و تحمیل سبک زندگی روحانیت شیعه است و نه اخلاق و دین.

پیامدهای ناخواسته
ماجرای «هپی» در تهران علاوه بر دستاوردهای فوق دستاوردهای دیگری نیز داشت که شاید دست اندرکاران فیلم و بازداشت کنندگان آن‌ها اصولا تصورش را نمی‌کردند: رسانه‌های غربی روز بعد از خبر بازداشت، خبر آزادی رقصندگان (بدون ذکر باقی ماندن کارگردان ویدیو در بازداشت) را منتشر کردند اما آنچه در اذهان می‌ماند خبر شوک آور بازداشت چند جوان به خاطر رقصیدن است و نه آزادی آن‌ها که حقشان بوده است؛ بازداشت کنندگان احتمالا تصور نمی‌کردند این خبر تا این حد در سطح جهانی منتشر شود؛ دست اندرکاران این گونه ویدیو‌ها نشان می‌دهند (شاید بدون آنکه بخواهند) که با آمدن روحانی در سیاست داخلی و سیاست فرهنگی حکومت چیزی عوض نشده است و مردم صرفا یواشکی می‌توانند آزاد باشند و برای آزادی‌های کوچک باید هزینه بپردازند؛ بازداشت رقصندگان تلاش یک سالهٔ لابی جمهوری اسلامی در غرب را برای تغییر چهرهٔ نظام در دوران بعد از احمدی‌نژاد شست و از میان برد. در یک سال گذشته طرفداران رابطه جمهوری اسلامی «واقعا موجود» (نه جمهوری اسلامی‌ای که در ذهن اصلاح طلبان و عملگرایان قرار دارد) با غرب خواسته‌اند نشان دهند که حکومت میانه رو‌ها بر سر کار آمده‌ است. توئیت منسوب به رئیس دولت به زبان انگلیسی مبنی بر اینکه «شادی حق مردم ما است و نباید در این‌گونه موارد سختگیری کرد» تاثیر این بازداشت را خنثی نمی‌کند. داد و فریاد مخالفان اعدام که با آمدن روحانی تقریبا دو برابر شده است چندان به گوش افکار عمومی در کشورهای غربی نمی‌رسید. اما بازداشت چند جوان به اتهام شادی کردن حتما گوش شنوا دارد.
ویدیوهای رقص پدیده‌هایی منفرد در فضای اجتماعی واقعی و مجازی ایران نیستند. شهروندانی که ناخودی و ناهمرنگ به حساب می‌آیند (اکثریت جمعیت کشور) ۳۵ سال است که تلاش کرده‌اند نشان دهند وجود دارند، با گرفتن دست همدیگر در پارک تا انداختن شراب در خانه، از گوش دادن به موسیقی ایرانی ممنوعه تا گذاشتن بشقاب در پشت بام، از خرید دستگاه ویدیو تا استفاده از فیلتر شکن، از گذاشتن اندکی از موی سر بیرون از روسری و کوتاه کردن مانتو‌ها تا سفرهای چند صد هزار نفری به کشورهای همسایه در ایام تعطیلات برای «گردشگری غیر حلال». این ویدیو‌ها دارند نشان می‌دهند که مبارزه برای بیان خویش با بازی موش و گربه میان شهروندان و حکومت ادامه دارد؛ انتشار این ویدیو‌ها و بازتاب جهانی آن‌ها به فعالان سیاسی و اجتماعی و حقوق بشر نیز نشان می‌دهد که نقاط ضعف حکومت در مبارزهٔ کم هزینه، انعطاف پذیر، تدریجی و فراملی حوزهٔ سبک زندگی و زندگی خصوصی و انتخاب‌های فردی (زندگی روزمره) است. این موضوع به دلیل گستردگی دامنهٔ تمامیت خواهی حکومت و واکنش بین المللی، حکومت را به سرعت مجبور به عقب نشینی می‌کند. همچنین دوگانگی‌های حکومت را در بازداشت از سوی قوای قهریه و نفی آن از سوی رئیس دولت منعکس می‌سازد.
مجید محمدی

رزا: دوستان عزیز کامنت گذار! 5 کامنت متاسفانه در هرزدانی اتوماتیک بلاگ بودند که بیرون آوردم الان. در تاریخ 22 ماه مه. لطفن در صورت حذف کامنتتان اعلام کنید، تا بازنشر شوند. مرسی

هیچ نظری موجود نیست: