۱۷ مرداد، ۱۳۹۴

چرا دنبال کردن جریان قتلهای زنجیره ای خارجیان در آلمان مهم است؟ + مورد بمبگذاری در کیوسک ایرانی


رزا:همه جا ترور و بمبگذاری وجود داره! پلیس هم کارش باید پیشگیری از اینهمه باشه! اما با رو شدن قتلهای سیستماتیک طی 2 دهه و اینکه هرروز آمار این قتلهای زنجیره ای  بالاتر هم میره و هر روز با بررسی قتل خارجی های آلمان که در زمانش (10-15 سال پیش)  به باجگیری، مافیای تُرکها، درگیری فامیلی/ گروهی و... توجیح میشد . اما الان کم کم معلوم میشه که اینهمه را نئوفاشیستها کُشته اند. یعنی بیش از 20 ساله که دارند بتدریج میکُشند و دادگاهها هم  پرونده ها را به اسم قتل مافیایی داخل تُرکها (درگیری داخلی) میبندند.
الان که خود این گروه نئوفاشیستی قتلها را آرشیو و حتی ویدئویی روی سی دی پُست کرده و برای رسانه ها هم علنی شده که این قتلها و بمبگذاری ها کار فاشیستهای آلمان بوده، پس اکنون سیستم امنیتی آلمان هم بلاخره قبول میکنه که این قتلهای زنجیره ای "کار این  3 نفر" بوده و خارجی ها همدیگر را تیکه پاره نکرده اند!
اما این 3 نفر تنهایی اینهمه را کُشته اند! این ورژن دولتی اش است!  یک هسته ی ترور 3 نفره!
دو مرد کله کچلی دست راستی (خودکُشی کرده) و همکاری یک زن چه په (که خودش را معرفی به پلیس کرده و فعلن در محاکمه در شهر مونیخ آلمان قرار داره. البته دهانش را قفل کرده...).
ورژن معتبر تر از شبکه ی فاشیستها اطلاعات میدهد. شبکه ی سراسری ای که حتی در ساختارها نفوذ دارد...
عکس زیر از رسانه های آلمان
یادمه یکی از دوستان دوران دانشجویی ام زنگ زد پلیس که بسته مشکوک گرفته. پلیس گفت شاید چون ایرانیه، عراقی ها میخواهند بترسانندش! گفت پناهجو است و دوست عرب هم زیاد دارد! حالا بگیم طرف میرفته با بمب در هوا، 15 سال پیش! پرونده بسته میشده با گمان به اینکه انفجار کار عراقی ها بوده. بعد از 15 سال با انتشار 1 عدد ویدئو روی سی دی نئوفاشیستها، مُشخص میشده که این قتل، کار دست راستی های فاشیست آلمانی بوده.
بعدش گفته میشه که کار یک گروه 3 نفرفاشیستی و ضد خارجی بوده که 2 نفرشان دیگر در قید حیات نیستند و یکنفر هم در زندانه. پس باز آرامشی هست.
ولی الان بگیم که رو شده خبرچینهای نیروهای امنیتی از جریان خبر داشته اند و حتی این گروههای ضد خارجی را بطور غیر مستقیم (پرداخت پول به "خبرچینهایشان" در گروه)  کمک مالی و اطلاعاتی میکردند. خوب این هم اگر یک مورد یا دو مورد باشه، پیش میاد که خبرچینها، طرف گروه فاشیستی خودشان را گرفته و با پول خبرچینی شان حتی گروه را تغذیه ی مالی کنند. اگر خبرچین در محل قتل دیده بشه؟ این هم ممکنه!
حتی چه خوب!  اینگونه میشود اطلاعات دقیق از بمبگذاری و قتل داشت. و با اطلاعات بدست آمده در آینده پیشگیری کرد.
اما گویا اصلن خبر چینهای وزارت اطلاعات آلمان برای پیشگیری از قتل و بمبگذاری در محل نبوده اند!
بیش از دو دهه دارند خارجی میکُشند. پیشگیری نشده و نیروی امنیت داخلی آلمان احتمالن در جریان اغلب ترورها و بمبگذاری ها (از طریق خبرچینهای در محل) بوده.
چرا این قتلها طی دو دهه مختومه اعلام شده اند! چرا گفتند که درگیری داخلی تُرکها و مافیای خارجی ها بوده و به هیچوجه نفرت ضد خارجی انگیزه ی این قتلها نبوده!
یعنی حکومت آلمان با توجه به اینهمه خرج پول (طی20 سال) برای جاسوس و خبرچین، اعلام کرد: قتلها و بمب گذاری ها بنا بر نفرت از خارجی نبوده!
خبرچینها کماکان در حال چریدن در گروههایشان هستند و احتمالن حقوق ماهیانه شان نیز برقراره.
الان هم بعد از 2 دهه که پرونده ی قتلهای زنجیره ای خارجیان در آلمان به سبب همان سی دی اعلام قتلها و بمبگذاری ها ، نه توسط پلیس بلکه بعد از علنی کردن خود این گروه فاشیستی،  این پرونده ی قتلهای خارجیان آلمان باز شده و در مونیخ آلمان به جریان افتاده، به دادگاه اما باز هم اجازه ی بازجویی از خبرچینها را نمیدهند. آنهایی که به دادگاه آوردند، از قتل و قاتل خبر نداشتند! یکی شان را مُرده یافتند و میگویند از بیماری قند مُرده! دیگری خودش را "نفوذی آنتی فاشیست" درون گروه فاشیستی دانسته و نه در 15 سال پیش و نه الان در دادگاهی بازخواست نشده. یکی شان داره به درستی کتاب مینویسه و شاکی شده که اگر پول و امکانات از طرف نیروهای امنیتی نبود من اصولن همان ابتدا از این گروههای فاشیستی بیرون می آمدم....
اطلاعات اعلام شده  در مورد این قتلها از طرف خبرچینها در حد صفر! کور، کر، لال!
برخی میگویند که در واقع پلیس دلش خوش بوده که جاسوس دارد، جاسوس هم از ساختار امنیتی آلمان حقوق میگرفته، خرج گروهش میکرده و در وقت آزاد شده اش که لزومی هم به کارکردن نداشته چه میکرده؟ سازماندهی تظاهرات علیه خارجی ها!
اکنون اما خبرچینها و جاسوسان میبایست در جهت سیاست حکومت آلمان «که این قتلها کار یک سلول 3 نفره بوده» و شبکه ای نبوده، همکاری کنند! برخی از اینها حتی در محل قتل و بمبگذاری دیده شده اند. یکنفرشان در حین گلوله پراکنی در کافه ی اینترنتی در شهر کاسل حضور داشته و حتی همان سالها بازجویی هم شده و همان وقت بدلیل اعلام همکاری خبرچینانه با سازمان امنیت آزاد شده. چه گُفته؟ نه صدای گلوله شنیده و نه جسد را دیده! روی پیشخوان پول چت را در کافه ی اینترنتی تُرکها گذاشته و رفته!
برخی میگویند که اگر سازمان امنیت آلمان خود در این قتلها دست نداشته، اما حداقل از قتلهای زنجیره ای و بمبگذاری علیه خارجیان از طریق خبرچینهایی که حتی در محل قتل و بمب گذاری حاضر بوده اند، میدانسته که اینهمه کار مافیای تُرک یا درگیری داخلی میان خود خارجیان نبوده. چرا اما بیش از دو دهه اما از اعلام قتل زنجیره ای خارجیان خبر ندادند؟
چه کسی افسار چه کسی را به دست دارد؟
به چه دلیل اینهمه پول خرج خبرچینان کرده اند؟  و چرا؟ کدام قتل و بمب گذاری علیه خارجی های آلمان با خبر جاسوسان نیروهای امنیتی جلوگیری شده است؟ باید تک تک آنها را بازجویی کرد تا فهمید نقش نیروهای امنیتی این میان چه بوده، چرا که نقش قاتلین فاشیست مشخص است. قتل بدلیل نفرت از خارجی...
متاسفانه جامعه ی آلمانی و مهاجران خارجی در برابر فاشیستها امنینی ندارند.
 باید همکاری در محلات زندگی را بیشتر کرد و اطلاعات هر چند ناچیز را به اشتراک گذاشت. حق زندگی و امنیت را تنها خود اجتماعات برقرار میکنند.
فاشیسم یک ایدئولوژی نیست
جنایت است...
*چند مورد مُهم که دوستان عزیزم در مورد ترور خارجی ها توسط گروه"سه نفره" ی فاشیستی در میان گذاشتند.
1) این قتلها به "قتل کبابی" ها از طرف رسانه های زرد در آلمان معروف شده، اما قتلهای زنجیره ای خارجی ها از همه ی کسبه است. کیوسک گل فروشی، کافه اینترنتی، کیوسک مواد غذایی، بمب میخی در محله ی پر رفت و آمد خارجی ها در شهر کُلن آلمان و....

برای خواندن کُل ماجرای این قتلها در همین بلاگ روی اینجا کلیک کنیم.

بدلیل فشار و پوزه بند زدن به رسانه ها، این پُست بدلیل احتمال خودسانسوری! بدون ویرایش پابلیش میشود
تمام مسئولیت این پست به شخص من رزا روشن مربوط است.
موضع گیری های بعدی و در تناقض احتمالی با این نوشته تنها بعد از اعمال فشار قانونی روحی/فیزیکی خواهد بود:)

در زیر یک مورد بمبگذاری در کیوسکی در شهر کُلن آلمان ژانویه 2001 (14 سال پیش). در این بمبگذاری یک دختر 19 ساله ی ایرانی بشدت مجروح شد.
اولین قربانی بمبگذاری اینها (قتلهای با گلوله و تیر خلاص زدن و رگبار بستن زیاد بوده از طرف فاشیستها) دختر ایرانی  19 ساله ای بود که پس از باز کردن جعبه ی بمب و انفجار آن در کیوسک پدرش ژانویه 2001 (14 سال پیش) بشدت زخمی و به حالت کُما رفت. او زنده ماند و بعدن با شهادت خانواده اش معلوم شد که آورنده ی بمب مرد جوانی با موهای بلند بوده و هیچگونه شباهتی به دو مرد قاتل "گروه سه نفره ان اس او" ، مردان کچل کرده (کله پوستی - اسکین هد) نداشته.
عکس فانتوم این بمبگذار همانوقتها در زیر:
خبرچین سازمان امنیت یوهان ه 
پس از بیش ازیک دهه و با به جریان افتادن محاکمه ی قاتلین، با بازبینی فیلم های قدیمی تظاهرات فاشیستها در شهر کُلن آلمان، گمان زنی شد که فرد آورنده ی بمب از جاسوسان دو جانبه ی پلیس مخفی آلمان (مردان فا) بوده و اطلاعات دریافتی جدید از این فرد را برای خوانندگان همینجا قرار میدهم عکس فانتوم او را که خانواده ی دختر ایرانی همان ده سال پیش دادند و توجهی از طرف پلیس نه در ده سال پیش و نه اکنون به آن نشد (اگرچه که این فرد با نام یوهان ه. همانوقتها هم در آرشیو پلیس پرونده داشته. این فرد که کماکان در اکسیونهای نئوفاشیستها فعاله و از نظر سنی باید 47 ساله باشه، تاکنون نه بازجویی شده و نه کسی ازش شاکیه!
چرا؟
 سیستم خواهان این است که در افکار عمومی جا بیفتد که شبکه ی ترور خارجیان در آلمان وجود ندارد و اینها فقط 3 نفر بودند (که 2 نفر شان خودکشی کرده و یکنفرشان که زن است دستگیر و در محاکمه...) و با دستگیری زن فاشیست  و خودکُشی مردان گروه، قائله تمام شده!
ارتباط این گروه سه نفره از آلمان شرقی با گروههای نئوفاشیست کُلن و بقیه در آلمان غربی رد میشود!
از طرف دیگر حمله به این کیوسک با صاحب ایرانی اش بدون همکاری شبکه ترور خارجی ها در کُلن با هسته ی (سه نفره) آلمان شرقی نمیتوانسته انجام شود. چرا که در نمای بیرونی این کیوسک هم اسم آلمانی دارد و هم قابل تشخیص نبوده که صاحبش ایرانی است. وکیل خانواده نیز طبق اظهاراتش مبنی بر فاکتهای اخیرن افشا شده اعلام کرد که این یک گروه ترور خارجی ها بوده است که در خود شهر کُلن همدست فعال (خبرچین) داشته...
جریان اینه که طرف در جوانی یک خلافی کرده (سال 1985) دست راستی و ضد خارجی هم هست. پلیس میره سراغش و از سال 1989 استخدامش میکنه و احتمالن بهش پول زیاد میده که طرف در همان خط بمانه و فعالیت کنه. این جوانها هم کُلن در مناسبات گروهی نئوفاشیستی حل میشوند و بمباران ایدئولوژیک. از طرفی اینها اگر در حین خرابکاری هم دستگیر بشوند، پلیس میگه: "اینها از افراد ما هستند" . پس طرف امنیت هم داره که بعنوان "مامور خبرچین" هر غلطی میخواد بکنه!
نه بازجویی و نه احتمال اتهامی...
عکس زیر از تظاهرات نئونازیها در شهر دورتموند. که نشان میده یوهان ه. کماکان فعاله و آزاد میگرده ...عکسها از ویدئوی زیر
Brauner Terror auch in NRW? 2011

گفته میشود: همانگونه که در آخر مقاله هم آمده اولین قربانی عمل انفجاری (و نَه قتل) ان اس او (گروه فاشیستی) که در ویدئویی  (در روی سی دی) که چه په (زن فاشیستی که از گروه ترور 3 نفره خودش را پس از خودکُشی دو نفر دیگر مردان گروه به پلیس معرفی کرد) به روزنامه ها فرستاد هم آمده، یک دختر ایرانی تبار در مغازه پدرش در شهر کلن بود. این انفجار در کلن در اوایل سال ۲۰۰۱ بود و در آن دختر ۱۹ ساله ی صاحب مغازه بشدت مجروح شد. خانواده او پس از برملا شدن جریان (ان اس او) مشخصات و تصویر فانتوم فرد بمب گذار را در اختیار دادستان کل گذاشتند. تا این که در سال ۲۰۱۲ رئیس سازمان امنیت ایالت نورد راین وستفالن متوجه شد که مشخصات و تصویر فانتوم این فرد با یکی از عناصر مخفی خود سازمان امنیت خوانايی دارد که از نئونازی های شهر کلن نیز می باشد. این رئیس این جریان را اطلاع داد ولی پس از چهار ماه استعفا داد یا مجبور به استعفا شد.
نقش این خبرچین سازمان امنیت یوهان ه در جریان انفجار کیوسک یک ایرانی تبار در شهر کُلن آلمان چیست؟
برای خواندن کُل ماجرای این قتلها در همین بلاگ روی اینجا کلیک کنیم.

عکسهایی از خبرچین سازمان امنیت در گروههای فاشیستی شهر کُلن آلمان
اطلاعات جدید دریافتی در همین مورد ابتدا در موتورهای جستجو:
کلیپ زیر در مورد شبکه ی ترور خارجی ها و افشاگری در مورد انفجار کیوسک ایرانی در شهر کُلن آلمان
Brauner Terror auch in NRW? WDR – Westpol – 20.11.2011

Im Frühjahr 2003 beschrieb der damals 35-Jährige
اطلاعاتی در مورد خبرچین پلیس یوهان ه. در اینترنت به زبان آلمانی از اینجا
Der Neonazi Johann H. aus Köln arbeitete als „geheimer Mitarbeiter“ für den nordrhein-westfälischen Verfassungsschutz, wie ein Bericht der WELT aufdeckt. Die frühere Leiterin des VS NRW verdächtigte ihn, am Anschlag auf ein Lebensmittelgeschäft in der Kölner Probsteigasse von 2001 beteiligt zu sein. Nun bestreitet H. die Vorwürfe über den Staranwalt Ralf Höcker gegenüber dem Kölner Express. Die Gruppe NSU Watch NRW veröffentlichte eine gründliche Recherche zur rechtsextremen Karriere des Johann H..
 
Initiative Keupstraße ist überall| Offener Brief zum Fall Johann H.
Das Amt teilte außerdem mit, dass er seit 1989 „geheimer Mitarbeiter“ für den Verfassungsschutz-NRW sei, Anhaltspunkte für eine Tatbeteiligung bestünden nicht.  Die jahrelange Tätigkeit für den Verfassungsschutz wurde implizit durch seinen Anwalt in einem Artikel des Kölner Express vom 19.06.2015 bestätigt. Darüberhinaus ist bekannt, dass Johann H. 1985 wegen eines Sprengstoffdelikts verurteilt wurde

در مورد قتلهای زنجیره ای خارجیان در آلمان و همدستی حکومت و نیروهای امنیتی


هیچ نظری موجود نیست: