۲۱ اردیبهشت، ۱۳۹۰

استفراغ های اجتماعی

اين جنايات، استفراغ‌هاي اجتماعي هستند که خبر از مسموميت شديد جامعه مي‌دهند! گونه‌اي جنون و ميل به جنايت و همينطور عادت به جنايت در مملکت امام زمان نهادينه شده است که مثال زدني است! چاقو به دستان به ديگران حمله مي‌کنند و در مقابل چشمان قانون و مردم، انسانيت را سلاخي مي‌کنند. در مملکتي که بيشترين آمار اعدام (نسبت به جمعيتش) را در کل دنيا دارا است و بيشترين مجازات‌ها اعمال مي‌شود، شاهد رشد روزافزون جنايت هستيم تا بار ديگر ثابت شود که اعدام و مجازات به تنهايي بازدارنده نيستند! تا ثابت شود که جامعه نيازمند برقراري و تثبيت سيستم‌هاي پيشرفته انساني و اجتماعي است که حاصل هزاران سال تجربه و انديشه بشر هستند.اگر به کسي يک خوردني ناسازگار با بدن و بيشتر از حد تحمل آن خورانده شود، واکنش طبيعي بدن نسبت به اين خوراکي ناسازگار، استفراغ است! اگر بدن را به جامعه تشبيه کنيم، عرف و قوانين مبتني بر دين، همچون يک خوراکي مسموم عمل مي‌کنند که لاجرم منجر به استفراغ‌هاي اجتماعي مي‌شوند. مثلا مالکيت يک انسان بر يک انسان ديگر يک خوراکي مسموم است که بر اساس قوانين ديني گونه‌اي مالکيت ناتمام زوجين نسبت به هم (مخصوصا مالکيت مرد بر زن) در ازدواج اسلامي قابل مشاهده است. اگر بخواهيم بسيار ساده بگوييم، حق نخواستن همسر پس از ازدواج و خواستن ديگري در ازدواج اسلامي رعايت نمي‌شود. چنين خواسته‌اي بي‌ناموسي تلقي مي‌شود و فردي که چنين بخواهد عملا و جدا از گريزهاي قانوني، در قالب يک رفتار عرفي، مشمول حکم قتل ناموسي مي‌شود. در نظر بگيريد که زني پس از 5 سال زندگي با همسرش، ديگر او را نمي‌خواهد. به همين راحتي، ديگر نمي‌خواهد و مي‌خواهد با ديگري باشد. آيا مي‌تواند طلاق بگيرد؟ مي‌تواند با همسرش در ميان بگذارد؟ اين نتوانستن‌ها، مستقيما ماحصل نگاه مالکيتي برآمده از اسلام در زمينه ازدواج هستند. بر اساس قوانين اسلامي در ايران، زن براي اينکه بتواند از شوهرش طلاق بگيرد بايد دلايل موجه داشته باشد که اين دلايل موجه مشمول “نخواستن همسرش” که به گمان من بهترين دليل است، نمي‌شوند.ادامه مطلب در منبع
پدر سنگدل کودک 3 ساله اش را با بنزین به آتش کشید!
واقعا چه بلایی بر سر مردم ایران آمده که شنیدن این گونه اخبار کاملا عادی شده است.دیروز در کلان شهر کرج پدری سنگدل کودک سه ساله خود را با بنزين به آتش کشید.!شنیده ها حاکی از آن است که اختلافات خانوادگي اين فرد با همسرش علت اصلي سوزاندن اين کودک سه ساله بوده است . طبق قوانین دین مبین اسلام حتی در صورت مرگ این دخترک بینوا این پدر سنگدل هیچ جرمی مرتکب نشده و کیفری نخواهد دید چون تنبیه و کشتن فرزند تنی قصاص و دیه ندارد... هو العالم !
اینهمه قاتل را اعدام کردند و دستان هزاران دزد قطع شد!! هزاران فاحشه سنگسار شدند و میلیونها نفر رفتند تادیب و حبس و غل و زنجیر شدند! نه امنیت آمد نه فحشا تمام شده ، نه دزدی نمی شود نه جنایتکاران انسان شدند!! که بدتر شده و کودک کشی و تجاوز و فحشا و جنون جنسی بیداد می کند. از ایئ طرف بکشید و بسوزانید و زنجیر کنید.... ار آن طرف با اقتصاد بیمار و خصوصی شده تان !!
خفقان فرهنگی و سیاسی و تکثیر گرسنگی و بدبختی باز هم آدمکش و جلاد و جنایتکار تولید کنید ...

درگیری خونین بین جوانان زندانی در بند 5 زندان گوهردشت کرج تجاوز به زندانيان جوان توسط باندهای مافيايی و درگيری خونين در بند 5 زندان گوهردشت کرج روز سه شنبه 20 اردیبهشت ماه حوالی ساعت 13:00 درگیری خونینی بین جوانان زندانی در بند 5 زندان گوهردشت کرج روی داد که در اثر این درگیری 5 نفر مجروح شدند. شدت جراحت یکی از آنها به حدی شدید بود که او را به یکی از بیمارستانهای خارج از زندان منتقل کردند.جوان زندانی که به بیرون منتقل شده است شریف خسروی نام دارد. او از چند ناحیه مورد اصابت تیزی قرار گرفته است.همچنین 4 نفر دیگر از جوانان زندانی که جراحات عمیقی بر تن داشتند به بهداری زندان گوهردشت کرج منتقل شدند. از طرفی دیگر تعدادی از جوانان زندانی به سلول انفرادی بند 1 زندان گوهردشت کرج منتقل شدند که نامی یکی از آنها وحید خدابخش می باشد. از روز گذشته زندانیان معتاد که در بند 5 زندان گوهردشت جای داده شده بودند را به بند زنان سابق معروف به بند 7 منتقل نمودند. از صبح روز سه شنبه 20 اردیبهشت ماه جوانان زندانی که متولدین 1365 الی 1371 و جوانتر می باشند را از بندهای مختلف به بند5 منتقل نمودند.جوانان زندانی بندهای 1،5 و 6 را صبح امروز به بند 5 منتقل نمودند.جوانان انتقال داده شده در حیاط بند 5 منتظر انتقال به سلولها بودند. تعدادی از جوانان زندانی که در بندهای مختلف قرار داشتند جزء باندهای مافیایی زندان هستند که در فروش مواد مخدر و سرکوب زندانیان با زندانبانان همکاری می کنند. این درگیری توسط باندهای مافیایی روی داده است. جوانان زندانی پیش از این در سالن 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج زندانی بودند. ولی به دستور علی حاج کاظم رئیس وقت زندان ،علی محمدی معاون وقت زندان و فرجی نژاد رئیس اطلاعات زندان از بهمن ماه 1389 ،آنها را از این سالن خارج و به بندهای مختلف منتقل کردند و زندانیان سیاسی را جایگزین آنها نمودند.این مسئله باعث شد که جوانان زندانی در میان باندهای مافیایی قرار گیرند و هدف تجاوز و سوء استفاده جنسی آنها قرار گیرند. باندهای مافیایی حتی در بند 5 و 6 تعدادی از جوانان را مالک شخصی خود می دانند و آنها را بطور مستمر مورد تجاوز جنسی قرار می دادند.باندهای مافیای جوانانی که تن به خواسته های غیر انسانی آنها نمی دادند. با استفاده از قرصهای بیهوش کننده و یا مواد مخدر بیهوش می کردند و قربانیان خود را معتاد می کردند و سپس آنها مورد تجاوز جنسی قرار می دادند. جوانان زندانی وقتی که به زندانبانان از تجاوزات جنسی به خود شکایت می کردند به آنها گفته می شد که اگر اعتراض کنند آنها را در اختیار باند مافیایی بند 1 قرار می دهند تا مورد تجاوز قرار گیرند. در حال حاضر باندهای مافیایی که به این بند منتقل شده اند و سن آنها زیاد می باشد مسئو.لیت پخش مواد مخدرو تجاوز به زندانیان کم سن و سال را به عهده دارند.صبح امروز جوانان زندانی نسبت به حضور این افراد در این بند اعتراض کردند و خواستار جدا کردن آنها شدند.ولی خادم معاون زندان با توهینهای غیر اخلاقی و تهدیدهای مختلف از رسیدگی به خواسته های آنها سر باز زد و نتیجه عدم توجه به خواسته های آنها درگیری خونین امروز را در پی داشت. سوء استفاده جنسی و تجاوز به زندانیان جوان توسط باندهای مافیایی که با اطلاع و چراغ سبز مسئولین زندان تا به حال صورت میگرفته است. باعث شده است که تعدادی از جوانان زندانی به دلیل تجاوزات مستمر جنسی دچار ناراحتیهای روحی شوند. همچنین تعدادی از جوانان توسط باندهای مافیایی معتاد شده اند .

حکم قصاص اسيدپاشی برای نخستين بار در ايران اجرا می‌شود مجيد متهم به پاشيدن اسيد روي صورت آمنه بهرامي نو، قرباني مشهور پرونده اسيدپاشي به احتمال قوي روز شنبه از ناحيه هر دو چشم با اسيد مجازات خواهد شد. تهران امروز: يك منبع آگاه درباره اجراي اين حكم گفت: اين حكم در وهله اول توسط خود آمنه و در صورت امتناع وي توسط متخصصان انجام مي‌شود و دقت كافي مي‌شود تا ضايعاتي بيشتر از آنچه به قرباني وارد شده نصيب متهم حادثه نشود.
خوبه دیگه در ج اسلامی متخصص اسید پاشی هم داریم
توسط متخصصان جلادی هم از مشاغل تخصصی حساب میشه انگار
این نوع تخصص ها فقط در کشورهایی مثل ایران پیدا میشه افرادی که در این رشته تخصص میگردند اصولا اثری از وجدان و رحم و عاطفه در آنها دیده نمی شود قسم نامه این متخصصان همانا قسم نامه امامزمانیست .
مجيد موحدی (متهم پرونده )روز شنبه آينده از ناحيه هر دو چشم با اسيد مجازات و کور خواهد شد.
دولش رو ببرن بهتر نيست؟
حکم قصاص با اسید در جمهوری اسلامی آمنه بهرامی‌نو، قربانی انتقامجویی عاطفی از جانب مردی است که او را یکسویه دوست داشته و پاسخ منفی در خواستگاری شنیده است. مجید موحدی، پس از سرخورده شدن از عشق، در غروب ۱۲ آبان سال ۸۳ در منطقه سیدخندان تهران به صورت آمنه بهرامی اسید می‌پاشد و فرار می‌کند. او چند روز بعد دستگیر و پس از اقرار به عمل خود راهی زندان می‌شود. از زمان اسیدپاشی تا اولین رسیدگی پزشکی به آمنه بهرامی، پنج ساعت فاصله است. به همین دلیل، از چهره قربانی چیزی چون شمع آب شده باقی می‌ماند و چشم‌هایی که دیگر نمی‌بینند. (منبع: دویچه وله)
چشم در برابر چشم دنیا را کور میکند
خانم امنه بهرامی در گفتگو با بی بی سی با ارائه شرح حالی از وضعیت خود واینکه در خواست قصاص چشم در مقابل چشم را دارد از خانم شیرین عبادی ودیگر سازمانهای حقوق بشرخواست که درمورد این پرونده ساکت باشند و به دلیل تقاضای او برای قصاص مجرم او را تحت فشار برای عفو مجرم قرار ندن.او بااذعان به وضعیت بد مالی و نداشتن توان مالی برای پرداخت پیگیری معالجات از احمدی‌نژاد به دلیل قطع کمکهای مالی که در دوره خاتمی برای ادامه معالجات به او داده شده بود گلایه کرد . او همچنین ادعأ کرد که از شرین عبادی و همچنین گروه ها‌ی دفاع از حقوق زنان تقاضای کمک مالی به مقدار پنج هزار دلار کرده بود که با جواب منفی‌ رو به رو شد
مى دونم براى شمايى كه بى صبرانه دنبال قصاصى اين حرف من حكم شعار داره، ولى گاندى بزرگ مى گه: " فلسفه ى چشم در برابر چشم تنها به نابينايى دنيا منتج مى ش..

دنباله کامنتهای جمع آوری شده اینجا

اون آدمی که اسید میپاشه مغزش دیگه کار نمیکنه، این دقیقا مثل قتل میمونه. در مورد قتل هم طرف یا فکر میکنه که پیداش نمیکنن، یا بطور لحظه ای دیوانه شده و فکر نمیکنه. در هر دو صورت مجازات اعدام داشتن یا نداشتن فرقی در تصمیم طرف نداره و وجود مجازات زندان خیلی بالا همون تاثیر رو میذاره.

اینهم باید مجازاتش بشه مثلا زندان ۲۰ سال به بالا، در عین حالیکه پلیس باید کسانیکه به زنها گیر میدن رو قبل از عمل اسیدپاشی بگیره و مجازات کنه یا روانپزشک بفرسته.

قصاص در هر صورت عمل انسانهای بدوی هست و اگه دموکراسی داشتیم من حاضر نبودم به حکومتی رآی بدم که دست و پا قطع میکنه و اسید به چشم مردم میپاشه.

وقتی‌ صحبت از رفاه ، آزادی ، مدرنیته و پیشرفت هست همه می‌خواهیم مثل سوئد و نروژ باشیم. اما وقت برخورد با مجرم عربستانی رفتار می‌کنیم.

قصاص در حین بیهوشی برای او کم است او باید با درد قصاص شود

حكومت الله حكومت چشم در برابر چشم است نه حكومت عقلانيت

معذرت می‌خوام ولی‌ من علاقه‌ای ندارم که پول مالیاتی که دارم پرداخت می‌کنم ۲۰ سال خرج خوردن و خوابیدن این جانور بشه! اسید پاشیدن هم درست نیست، با مرگ موش باید بکشن این کثافت رو!

چشم در برابر چشم دنیا را کور میکند

شجاعت مخالفت قاطع با مجازات اعدام و سایر مجازات های بدنی را داشته باشیم
انتقام جویی به شیوۀ رسمی صورت مسئله رو از بین نمی بره هیچ حتی تکثیر می کنه ! در ضمن یادم می آد خونده بودم که بعد از دورۀ آقای خاتمی هزینۀ درمان یکی ازخانم هایی رو که آسیب دیده بودن قطع کرده بودن ، که انگار همین دختر خانم بودن ..

بهتر نیست به راههایی که به زندگی و زندگی بخشیدن منتهی می شه فکر کنیم
تا ادامه دادن همون طرز تفکر منتها به شیوۀ رسمی اش ...
من با دوستانی که موافق با کالبد شکافی و ریشه یابی این پدیدۀ شوم هستن موافقم ...
قساوت قساوت می آره ..

بزرگترین ما کسی ایه که بتونه به جای این کار
جلوی این بازی دومینوی ابلهانه رو بگیره ...به فکر علاج باشیم ! با از بین بردن یکی از قربانیان این ضد فرهنگ خشونت و انتقام جویی و سخت دلی چه دردی دوا می شه ...خودمون رو هم مبری ندونیم همین که انتقام رو می پسندیم ؛  یعنی ما هم آسیب دیده ایم ...

از بطن جامعه ى خشن تنها خشونت بيرون مى آد. نمى شه ادعا كنيم كه مخالف قتليم ولى خودمون براى تنبيه ديگران رو به قتل برسونيم. نمى شه ادعا كنيم كه مخالف شكنجه ايم ولى چشم ديگران رو در آريم.

مسند قضاوت با مسند انتقام فرق داره. براى همينه كه متهم بايد به كل جامعه پاسخ گو باشه و نه به شاكى خصوصى.

اين گونه اعمال جامعه ى بيمار ما رو بيمار تر مى كنه. اگر هدف از اينگونه قصاص ها كم كردن جنايات مشابه با ترسوندن كسانيه كه چنين خيالاتى رو در سر دارن، متاسفانه بايد گفت كه بار ها عاملين چنين جناياتى به همين شكل مجازات شدن، ولى كماكان مثل اين جنايت فراوونه

جکومت اسلامی ، کم کاری و کثافتکاری خود را با انتقام گیری قربانی از مجرم ، جبران می کنه . بدین طریق مردم بیچاره فکر می کنند که عدالت اجرا شده است . بدون اینکه حکومت مقصر اصلی قلمداد بشه و مجبور به جبران حداقل خسارت مادی قربانی بشه و جلوگیری کنه از حوادث بعدی.!!

به نظر من قصاص اشتباه است این آدم را باید به زندان عبد بندازن و عکس صورت دختر رو جلوش بزارن تا هر روز از کاری که کرده زجر بکشه . با قصاص این آدم هیچ تفاوتی در زندگی اون خانوم ایجاد نخواهد شد، ایشون حتا به آرامش نسبی هم نخواهند رسید.اگر هم فکر میکنید اینگونه قصاص کردن جلوی اینکارو میگیره و برای بقیه درس عبرت میشه در اشتباهید چون کسی که میتونه اینکارو بکنه یک بیمار روانی هست که به عاقبت کار فکر نمیکنه و فقط به فکر ارضای ذهن بیمارش هست پس هرچقدر هم این عمل وحشیانه قصاص انجام شه تفاوتی برای بیماری که اینکارو میخواهد انجام بده نداره.
۹۹% آنهایی که دم از گاندی و بودا میزنن اگه مصدوم خودشون یا نزدیکشون بود و شرایط انتقام قانونی داشتن حتمن انتقام میگرفتن

دقيقا درسته. اگر اين اتفاق براى من مى افتاد مسلما به كمتر از كور شدن طرف راضى نبودم.
براى همينه كه جامعه بايد به عنوان ارگان تصميم گيرنده "مدعى العمومى" رو انتخاب كنه كه جلوى من (شاكى خصوصى) رو بگيره و مثل من هدفش از مجازات صرفا انتقام گيرى كور نباشه.فقط در اين حالت كه جامعه تعادل روانى خودش رو حفظ مى كنه

خانم امنه بهرامی در گفتگو با بی بی سی با ارائه شرح حالی از وضعیت خود واینکه در خواست قصاص چشم در مقابل چشم را دارد از خانم شیرین عبادی ودیگر سازمانهای حقوق بشرخواست که درمورد این پرونده ساکت باشند و به دلیل تقاضای او برای قصاص مجرم او را تحت فشار برای عفو مجرم قرار ندن.او بااذعان به وضعیت بد مالی و نداشتن توان مالی برای پرداخت پیگیری معالجات از احمدی‌نژاد به دلیل قطع کمکهای مالی که در دوره خاتمی برای ادامه معالجات به او داده شده بود گلایه کرد . او همچنین ادعأ کرد که از شرین عبادی و همچنین گروه ها‌ی دفاع از حقوق زنان تقاضای کمک مالی به مقدار پنج هزار دلار کرده بود که با جواب منفی‌ رو به رو شد.

اشتباه نکنید! برایم اصلا آن ناجوانمرد بی ناموس مهم نیست! امیدوار به حقیرانه ترین و دردناک ترین شکل ممکن به زندگی کثیف و منحوسش ادامه دهد! از ته قلبم میخواهم که بیشترین دردی که یک فرد ممکن است در زندگی اش تجربه کند نصیبش شود!
اما قصاص آنهم با اسید؟ تبعات اجتماعی این نوع برخورد در جامعه چیست؟ آیا این اشاعه ی همین فرهنگِ بی فرهنگ اسید پاشی نیست؟ آیا یک اسید پاش جدید به این جامعه تحویل داده نمیشود؟ آیا قبح این عمل بیش از پیش نمیریزد؟
نمیدانم چه حکمی میتوان داد برای درد و رنجی که این رذل کثیف برای آن دخترک بینوا به ارمغان آورده! هیچ نمیدانم. کاش بر چشمانش از آسمان اسید میبارید! اما اینکه در چشمان بی شرمش اسید بپاشیم با دست یک انسان دیگر راهش نیست! بخدا نیست.بازهم آرزو دارم که این کثیف نامرد بی وجدان و پست و رذل هرگز نیاساید

باید اول با اسید آروم کورش کنن 2- 5 سال بندازنش تو زندان 3- وقتی خوب زجر کشید اعدامش کنن

ايراد من به قانون غلط چشم در برابر چشمه

مى دونم براى شمايى كه بى صبرانه دنبال قصاصى اين حرف من حكم شعار داره، ولى گاندى بزرگ مى گه: " فلسفه ى چشم در برابر چشم تنها به نابينايى دنيا منتج مى شه"

دوست عزیز، تا کنون قصاص در مورد اینگونه جرایم انجام نشده است، ولی‌ آمار و ارقام نشانه افزایش این گونه جرایم میباشند. پیشنهاد شما چیست؟ اگر شما قاضی این پرونده بودید چه حکم میکردید؟ در مورد انسانی‌ که زندگی‌ انسان دیگری را به فنا کشانده است، و از این کار خویش شرمنده نیست، انسانی‌ که از سلامت روانی‌ هم برخوردار است! انسانی‌ که حتا در صدد گرفتن رضایت نیست! (البته تا آنجا که من اطلاع دارم اینگونه بوده است). فرهنگ خشونت در بسیاری از ما ایرانی‌‌ها وجود دارد. هیچوقت صحنه‌ای را فراموش نمیکنم که در جادّه‌ چالوس در سر یک پیچ خطرناک ۲ ماشین وسط جادّه‌ ایستاده بودند، مرد‌های دو ماشین همدیگر را میزدند و زنها هم همدیگر را! واقعاً به سر ما چه آماده؟ اصلا چرا باید چنین جرایمی اتفاق بیفتد که آدمی‌ مثل من، مثل آمنه و هزاران انسان دیگر، به قصاص فکر کنند!

افرادی که فکر می کنند عدالت ، یعنی کاری کنیم که دق دلی قربانی یا خانواده او خالی شود بدانند که این تعریف چشم در برابر چشم مربوط به عصر جاهلیت است نه دورانی که بشر به اهمیت استفاده از مغزش پی برده .ضمنا اینکه قصاص و کار های وحشیانه هرگز از جرم نکاسته ، بلکه حتی باعث تبلیغ و نوعی عادی سازی خشونت میشه و در حالت های خاصی باعث لذت بردن افراد بیمار (روان/تنی) می شود.عدالت باید سعی در جبران خسارت قربانی و اصلاح جانی و در نهایت مصون نگه داشتن جامعه از خشونت احتمالی توسط آن جانی باشد.

تا بطور جدی با خشونت مبارزه نکنیم ، این کشور روی آرامش نخواهد دید.

همه اشکال خشونت شامل : تنبیه بدنی در مدارس، خشونت خانگی، توهین به زنان تحت عنوان ناموس پرستی‌، قصاص، شلاق، اعدام، ... مانع بزرگیست بر سر راه توسعه.

اگه این فرد برای ابد بره زندان بدون امکان عفو ، اونوقت همچین فرقی با اعدام و کور کردن براش نداره. و شاید بدتر هم باشه

مجازات در یک جامعه مدرن فقط برای پیشگیری از تکرار آن جرم است .یک قانون قضایی مدرن تمام مخارج وهزینه های قربانی را از مجرم می گیرد.اگر مجرم توانایی مالی نداشت چشمشو در نمی آرن که یک معلول دیگری سربار اجتماع بشه.
بیمه درمان تمام هزینه ها را تقبل می کنه سپس بیمه بیکاری مخارج زندگی را تامین می کند.ولی در رابطه با مجرم به این نوع انسانها اگر واقعا نام انسان بر آنها گداشت مثل یک بیمار رفتار می کنند.وابتدا سراغ روانش می روند که چرا یک انسان به چنین جنایتی دست می زند.وقتی به انگیره وعلل روانی آن پی بردند.سعی می کنند از طریق آموزش در مدازس,دانشگاهها ورسانه های صوتی تصویری دیگران را آموزش دهند. کاری که در این رژیم اسلامی مدام توصیه می کنند ترساندن است.و این بدترین نوع پیشگیریست.چرا که با تغییر شرایط و موقعییت ترس دیگر عمل نمی کند.و در اثر مرور زمان ارتکاب جرمها پیچیده تر وبیشتر می شود.در جامعه ای که بیمه درمانی ,بیکاری ومعلولی تمام مخارج قربانی را از تاریخ وقوع جرم تا زمان فوتش را متقبل می شوند کور کردن یک انسان دیگر برای جامعه ملیونها دلار هزینه داره یعنی قاضی با در نظر گرفتن این شرایط است که حکم صادر می کند.

قصاص اسلامی در اصل پایین آوردن یک سیستم قضایی در حد مجرم دیوانه است

حکومت هر کشور باید مظهر عقل و تدبیر و قانون باشد.حالا وقتی یکی از شهروندان جنایت میکند حکومت هم باید جنایت بکند!؟
ین یعنی تجویز جنایت دولتی... دستی از دولت میخواهد اسید بپاشد بر چشمهای یک انسان!! جای تعجبی نیست اینجا در ایران جنایت و اوباشگری حکومت میکند! نه برآیند عقل و تدبیر مردم...

من با این حکم 100 درصد موافقم اون موقع که یارو اسید بدست زندگی یه انسان رو سیاه کرد چه حسی داشت؟ من بودم در چند جای اسیدخور دیگرش هم اسید میریختم تا موقع اجابت مزاج حس خوبی داشته باشه

کلاً اظهار نظر خیلی خیلی سخته،

واقعا سخته آقای نامدار عزیز. اما متاسفانه این اتفاقیه که هر ازچند گاهی در گوشه و کنار ایران میافته. آمنه و خانوادش جز معدود کسانی بودند که پیگیر این مساله شدند. ایران آزاد و آباد با فرهنگ مترقی و روابط انسانی آزاد، به دور از عقده ها و تحقیرهای اجتماعی و سلب آزادی های فردی

شاید فقط در آرزوهای ما جای بگیره.

مساله دیگه که خیلی مهمتره اینه که چرا با وجود اطلاع قبلی به نیروی انتظامی پیگیری انجام نشد تا این فاجعه برای آمنه اتفاق نیفته. حتما باید قتل و تجاوز و اسیدپاشی انجام بشه تا لطف نیروی پلیس شامل بشه.

مساله دیگه که خیلی مهمتره اینه که چرا با وجود اطلاع قبلی به نیروی انتظامی پیگیری انجام نشد تا این فاجعه برای آمنه اتفاق نیفته. حتما باید قتل و تجاوز و اسیدپاشی انجام بشه تا لطف نیروی پلیس شامل بشه.

کاملا درسته، واقعیت اینه که در ایران پلیس نقش پیشگیری نداره! البته پلیس پیشگیری داریم، ولی فقط به حجاب خانوم ها گیر می دن، این اوج فعالیتشونه.

بارها شده که دوستان برای مسادلی مانند دزدی، ضرر و زیان، تهدید و ... به پلس مراجعه کردن و با پاسخ هایی مانند خودتون بگیریدش بیارید اینجا (توجه کنید شما مالباخته اید و به پلیس مراجعه می کنید و نیروی افتضاحی به شما می گه خودتون برید دزد رو بگیرید تحویل اونا بدین!!!!) یا اینکه زور گیری شده رفتید پاسگاه و می گید که زیر فلان پل عابر پیاده یا توی فلان کوچه خلوت از شما زورگیری کردن، همینطور که دارید توضیح می دین می بینین که دوست پلیس داره با حالت خاصی سعی می کنه نشون بده که داره به عریضه شما گوش می کنه (که در حقیقت نمی کنه) و دست آخر با جملیه "ما پیگیری می کنیم" شما رو بدرقه (دست به سر) می کنند و ...

این خانه از پایبست ویران است!!!





۲ نظر:

طیفور گفت...

پیشاپیش فرارسیدن 14 می، 71مین سالروز درگذشت ایما گلدمن، بزرگترین زن انقلابی تاریخ را به شما و همه زنان آنارشیست در سراسر جهان تسلیت می‌گویم...

Rosa گفت...

رزا:
ساعت 8 صبح گویا دوستی کامنت گذاشته بود. چون سیستم بلاگ اسپات از کار افتاد نمیتوانستم نه کامنت را بخوانم و نه آپ کنم. الان پست دانلود فیلم زنان آنارشیست در انقلاب اسپانیا دوباره برگشت. (در بلاگ دیگرم حذف شده بود)
اما کامنت گویا کلا برای همیشه حذف شد. از دوستی که نظر گذاشت ممنون. بدلیل مشکل سرور حذف شد.