رزا: اینکه گفتگوهای زندان امسال در یوتبوری چطوری زندانیان سیاسی سابق را پای صحبت اکثریتی های سابق و سبزهای امروز نشاند و استحاله سرخ به سبز را در 3 روز عملی کرد را کسی از رفقا نمیداند.
بخشا برخی بعد از سمینار زندانیان فعلا در شوک رفتند، برخی اعلام ترک مجموعه را رسانه ای کردند و برخی اما فعالانه سرگرم تواب کشون و نشان گذاری (با Paintball) منتقدین به اسم جاسوس و خبرچین وتواب اند. تئوری توطئه و توطئه ازهم پاشیدن گردهمایی دو سال یکبار زندانیان سابق که به گفته رییس گفتگوهای زندان همایون ایوانی از سال 2005 هم شروع شده (فایل صوتی)، فعلا مشغولیت رفقای بازنشسته از مبارزات اجتماعی و سرگرمی دوران کهولت برخی شد که چند صباحی با بالا رفتن آدرنالین خون شان در شناسایی جاسوس، خبرچین و تواب دوباره احساس زنده بودن کنند. این رو هم میشه از روی بالا رفتن آمار کلیک روی پست قدیمی بلاگ من من هم عاقبت مجبور به اعتراف شدم/ رزا مشاهده کرد.
حالا این وسط غیر از تهدید جنسی، برخی به تهدید مالی هم رو آوردند و فکر کردند بچه بترسونند!
راستش تو خونه من که مثل اغلب خونه همه ماها (خارج از حوزه استخدامی دولت ها با NGO "ان جی او" ها ش) اجاره ای است تنها چند کتاب بدرد بخور وجود داره و اون هم بدرد کارمندان آینده دولت موسوی و یا کارمندان هیفوس نمیخوره.
پوستم هم در مورد زندان و دادگاه و تهدید های اینچنینی کلفت شده این سالها. پس برقص تا برقصم...
به برخی از فاطمه فمنیستها هم که روی فمنیست بودن من از افشای بریز بپاش و بخور بچر هاشون ناراحت شدند باید بگم: خواهران خوبم زهرا رهنورد انتهای مسیری هست که دو پله یکی دارید طی میکنید. حالا از من گفتن بود...
برید این کتاب کوفتی سیمون دوبوار را که ده بار ده بار دانلود کردید را یک بار هم که شده محض خنده بخوانید! استقلال مالی خیلی مهمه که شماها ندارید. حالا از من گفتن بود...
در خاتمه از همه برو بچه های خوب تشکر که هیچوقت شعار حمایتت می کنیم ندادند، اما از حمایت دریغ نکردند.
یادمان باشه جنبشی که آویزون یورو های هلندی و دلارهای امریکایی شد، بشاش بهش.
در دنباله مطلب لینک منابع را که در پست حذف شده بود را با کل متن ها قرار دادم. اینجا را کلیک کنیم.
لطفا به تاریخ ها توجه کنید برخی از مطالب مربوط به 2006 میباشند و از وبلاگ حذف شده وبگردی من در بلاگفا هستند. و برخی از لینکها کار نمیکند و مطلب و یا وبسایت حذف شده اند.
رزا: اینجا در حین جایزه دادن به خانم شادی صدر در سال2009 در هلند (این خانم هنوز نرسیده به هلند جایزه بارون شده)
به او توضیح میدهند که 4 میلیون یورواز طرف هلند برای پروژه های مختلف حقوق بشری در ایران خرج کردند و امسال هم یک میلیون دیگه خرج میکنند. (این پول بعد از خرج کردن 15 میلیون یورو کذایی در راه رسانه های ایرانی مثل رادیو زمانه روز آنلاین و شهرزاد نیوز تصویب شده و اینجا به اطلاع خانم شادی صدر میرسانند.)
میگه که هلند سالهاست که برای گوناگونی رسانه های ایرانی خرج کرده، برای اینترنت که در جهت آزادی بیان است که بخشی از حقوق بشر میباشد. ما اینکارها را در کشور های دیگر هم انجام میدهیم، آنجاها که رسانه ها یکطرفه است. در سال 2008 ما 4 میلیون هزینه کردیم و بیشتر آن را در پروژه های مربوط به ایران خرج کردیم. امسال هم (2009) قرار است 1 میلیون در همین هدف خرج کنیم.
اینجا هم خبری مربوط به هلند است که دسامبر 2011 هلند 1.3 میلیون برای بلاگر ها خرج کرده.
Dutch: $1.3 million for oppressed bloggers
9 Dec 2011
www.fride.org/download/BO_survey_ENG_may06.pdf
رزا: لینک بالا چند صفحه ای به فرم پی دی اف میباشد
پولهایی که برای افغانستان و اندونزی پرداخت میشود با هدف تخصص پلیس و نیروی امنیتی خرج میشوند. در روآندا البته از طریق "ان جی او" پولها صرف ساختن زندان شدند و در اوگاندا خرج دادستانی و دادگاها. همین کمک ها به ایران 15 میلیون یورو میباشد (سال2006) که خرج رسانه ها میشود و با هدف پلورالیسم بیشتر در رسانه های جمهوری اسلامی هزینه شد.
این پول از طرف دولت هلند سرمایه گزاری شده است.
Aufbau von Kapazitäten der Polizei und der Sicherheitskräfte Sektor (z. B. in
Afghanistan und Indonesien), das Gefängnis-System (in Ruanda) und die
Justiz (in Uganda). Ein wesentlicher neues Projekt im Bereich der Medien
Reform beinhaltete eine 15.000.000 € Zuschuss für "Media Diversity in Iran",
darauf abzielt, mehr Pluralismus der Medien in der Islamischen Republik
35 Siehe http://www.minbuza.nl.
36 Erteilen Framework auf "Media Diversity in Iran", siehe: http://www.minbuza.nl.
تامین منابع مالی انجیاو ها توسط سازمانهای بینالمللی جرم نیست
گفتوگو با شادی صدر تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۳۸۶
پست های قدیمی از وبلاگ وبگردی رزا در بلاگفا سالهای 1386 به بعد اینجا را کلیک کنیم.
مقاومت واقعی عواقب واقعی دارد، و از حقوق ماهانه هم خبری نیست!
یک موسسه هلندی هست به اسم موسسه Hivos هیفوس که چپ راست پول های مفت به یک مشت ان جی او ميده، بشتابيد!
افکار عمومي چقندره، هلندی هاهم فارسي بلد شدند!
نوشته شده در سه شنبه چهارم اردیبهشت 1386 ساعت 1:18 شماره پست: 4
تامین منابع مالی انجیاو ها توسط سازمانهای بینالمللی جرم نیست
http://zamaaneh.com/special/2007/04/post_195.html
تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۳۸۶
گفتوگو با شادی صدر را از «اینجا» بشنوید.
http://www.radiozamaneh.org/podcast/programs/20070414_sadr.shadi.Masoomeh.mp3
شادی صدر، فعال حقوق زنان، مدیریت مؤسسهی «راهی» را در تهران به عهده دارد؛ مؤسسهای که از اسفندماه گذشته، پس از بازداشت او به همراه جمعی از زنان فعال در جنبش زنان، از سوی دادگاه انقلاب پلمپ شد. چگونگی فعالیتهای این مؤسسه و منابع مالی آن از جمله سوالهایی بود که در دوران بازداشت٬ از شادی صدر پرسیده شد. مؤسسهی «راهی» بتازگی کارنامهی فعالیتهایش را منتشر کرده است
مؤسسهی «راهی» چه مدت هست که تشکیل شده؟
حدود سهسال از تأسیس موسسهی «راهی» میگذارد.
با کمک چه منابعی این مؤسسه اداره میشد؟
گرچه ما در طول این سه سال کارمان از منابع مردمی، خیریه یا نهادهای مختلف استفاده میکردیم، ولی عمده تأمینکنندهی مالی مؤسسهی «راهی» بنیاد هلندی «هیفوس» بود. هیفوس بنیادیست که فکر میکنم در بیش از ۴۰ کشور دنیا دارد کار میکند و یکی از سازمانهاییست که تأمینکنندهی مالی مؤسسهی «راهی» بوده است
مسئولان جمهوری اسلامی، آنهایی که مرتبط بودند با این مسایل، آیا در جریان این قضایا قرار داشتند و میدانستند که منابع مالی شما از کجا تأمین میشود؟
بهطور دقیق و کامل. یعنی سه سال پیش که ما شروع کردیم به همکاری با «هیفوس»، قبل از اینکه ما قراردادی ببندیم با این مؤسسهی هلندی، مقامات وزارت خارجه را مطلع کردیم و از آنها استعلام کردیم و نظرشان را خواستیم. ضمن اینکه در طول این دو ـ سه سال هم هر جایی که مواجههای بود با مقامات، یا نامهنگاری بود یا هر چیز دیگری بود، یا حتا پرسشی میشد، چون بارها و بارها مورد پرسش قرار گرفتیم در این مورد، خیلی شفاف و روشن توضیح میدادیم که عمدهی منابع مالی ما از طریق دیگری تأمین میشود و میگفتیم که چه سازمانی هست و به چه شکلی هست و قراردادهایمان چه جوریست، منابع مالیمان صرف چه کارهایی میشود، وضعیت حسابرسی و صرف این منابع به چه شکلیست یعنی بهطور شفاف. چیزی که من نسبت به آن مطمئنم این است که مسئولان جمهوری اسلامی که با مسایل سازمانهای غیردولتی و نهادهای مدنی در رابطه بودند همگی از مسایلی که به مؤسسهی «راهی» مربوط میشد مطلع بودند و همینطور از اینکه ما با «هیفوس» کار میکنیم
گفتگوي سهيلا وحدتي با شادي صدر
http://www.meydaan.org/showarticle.aspx?arid=234&cid=52
اتهامات واده عليه شما چه بود؟ و صحبت بازجوها در چه راستايي بود؟
در نهايت بيش از همان دو اتهامي که روز دوم به من تفيهم شد يعني تباني براي اخلال در امنيت ملي و برهم زدن نظم عمومي، که اتهام مشترک ما 33 نفر است، اتهام جديدي به من تفهيم نشد ولي عمده سئوالات در زماني که همه آزاد شدند و فقط من و محبوبه مانديم و به انفرادي منتقل شديم، در مورد موسسه راهي و کمک مالي که از بنياد غيردولتي هلندي هيوس براي انجام خدمات حقوقي و مددکاري براي زنان آسيب ديده يا در معرض آسيب مي گرفت بود. و اينکه آيا اين کمک مالي صرف فعاليتهاي جنبش زنان مي شده يا خير.
رئوس عمده فعاليت راهي چه بوده است؟
پروژه اصلي راهي راهاندازي يک مرکز مشاوره حقوقي و مددکاري براي زنان بود که به زنان آسيب ديده و در معرض آسيب خدمات حقوقي و مددکاري در يک سطح وسيع ارائه مي داد. کار ما دو بخش دارد. در بخش خانواده به زناني که درگير مشکلات حقوقي مثل طلاق، نفقه، حضانت، تابعيت و... بودند خدمات مي داديم و در بخش کيفري، زناني که به دليل زن بودن قرباني جرم واقع شده يا به جرايم با مجازاتهاي سنگين مثل اعدام، سنگسار يا حبسهاي بالاتر از ده سال محکوم متهم يا محکوم بودند مورد توجه ما قرار ميگيرند. در طول دو سال گذشته ما به حدود 1000 زن خدمات ارائه داده ايم که پرونده هاي بيش از 500 نفر آنها هنوز در جريان است و بسته شدن موسسه ما را از دادن خدمات به آنها که بعضيشان واقعا در شرايط بحراني هستند، محروم کرده است. همچنين چند زن آزاد شده از زندان تحت پوشش کمکهاي ما داشتند به زندگي عادي بر مي گشتند که تمام مراقبتهاي بعد از خروج آنها هم متوقف شده است.
اطلاعیه مرکز فرهنگی زنان در مورد موسسه هلندی «هیفوس»
http://zanestaan.blogspot.com/2007/04/blog-post_8490.html
مرکز فرهنگی زنان هیچ کمک مالی از سازمانهای بینالمللی دریافت نکرده است!
هیفوس که سال ها بود به بسیاری از سازمان های غیردولتی زنان بر اساس پروژه های آنان، کمک پرداخت می کرد با توجه به فراخوان مرکز در مورد تاسیس کتابخانه، پیشنهاد کمک برای راه اندازی کتابخانه را به مرکز فرهنگی ارائه کرد. آن زمان ما که تاحدودی از جمع آوری کمک های لازم مردمی برای راه اندازی کتابخانه دلسرد شده بودیم، ابتدا بدون توجه به ماهیت اکتیویستی و مردمی مرکز فرهنگی، و بدون همفکری های لازم، با شتابزدگی، پیشنهاد هیفوس را پذیرفتیم..............
اما بالاخره پس از بحث های مفصل برای دریافت یا عدم دریافت این کمک از هیفوس، یکپارچه به این تصمیم رسیدیم که گرفتن این کمک مالی به دلایل متعددی درست نیست. با این تصمیم جمعی، مرکز فرهنگی زنان اعلام انصراف خود را به موسسه هیفوس رسما اعلام کرد و خواستار فسخ قرارداد و بازگرداندن آن 10 هزار یورو شد......
.........
رزا: نتيجه: ما به فارسي فراخوان مرکز فرهنگي را در مورد تاسیس کتابخانه اعلام کرديم. هيفوس تو هوا گرفتش و فوری پيشنهاد کمک 130.000 يورويي داد.....
حمیدرضا علاقهبند/ گردباد
حمیدرضا علاقهبند هستم. از تهران میلاگم. پیش پای شما یکی از دوستان فمینیست از زنستان خبر داد که قرار است از من به خاطر ماجرای کمکهای هیوفس به مرکز فرهنگی زنان شکایت کنند. ایول. دوستان که رفتند اوین و زرشکپلو با مرغ خوردند. حالا قرار است من هم بروم و اوین را با یک دل سیر تماشا کنم. انگار من از هیفوس به یورو پول گرفتهام که الان باید بروم اوین و جواب پس دهم.
میگویند: با انتشار سند علنی که نشان میدهد هیفوس به مرکز فرهنگی زنان کمک مالی کرده است مروج نشر اکاذیب شدهای. اکاذیب یعنی دروغ. اینکه بگویی مرکز فرهنگی زنان از هیفوس پول گرفته است (بنا بر سندی که در سایت رسمی هیفوس موجود بود) کجاش دروغ است؟
زنستان بعد از اینکه سایت هیفوس اقدام به حذف سند علنی کمکهای مالیاش کرد اطلاعیه میدهد که مبلغ ۱۰ هزار یورو به حساب هیفوس عودت داده شده است. خوب این سند بهتر نشان میدهد که مرکز فرهنگی زنان از هیفوس پول دریافت کرده و بعد آن را برگشت داده است. حالا این کدام قسمتش دروغ است؟ بهتر است دوستان به آن پاسخ دهند.
اگر دوستان اطلاعیه نمیدادند که با هیفوس قرارداد امضا کرده و در ادامه مبلغ ۱۰ هزار یورو گرفته و بعد به حساب هیفوس برگشت دادهاند، ما از کجا باید میفهمیدیم که مرکز فرهنگی زنان از هیفوس پول نگرفته است؟
دوست ما میگوید: ازت شکایت میکنیم. من در جواب به دوستمان در مقابل شما که دارید گردباد را میخوانید با صدای بلند میگویم: حتمن این کا را بکنید. از قاضی، دادگاه، زندان و اوین لطفن ما را نترسانید. من از تهدید خوشم نمیآید. ولی از عمل چرا.
دوستان زورشان به کیهان نمیرسد میخواهند از ما شکایت کنند. دنیا را چه دیدید شاید زور ما از کیهان هم بیشتر بود. فراموش نکنید برایم کمپوت هلو بیاورید. دونقطه دی.
لینک:
:: تا به کی آب در هاون کوبیدن؟ فرناز سیفی
:: اطلاعیه مرکز فرهنگی زنان زنستان، در مورد کمکهای مالی هیفوس به مرکز فرهنگی زنان
http://zanestaan.blogspot.com/2007/04/blog-post_8490.html
جمعه سی و یکم فروردین 1386ساعت 1:27
http://gerdbad.com/post-55.aspx
دخترهای میلیون دلاری ساکن تهران و هیفوس
موسسه هلندی هیفوس در اقدامی بسیار عجولانه و سوالبرانگیز سندهای علنی که نشان دهنده کمک مالی به مرکز فرهنگی زنان ، روزآنلاین و کانون زنان ایران است را از روی وبسایتش حذف کرد. ولی غافل از اینکه این صفحات در حافظه گوگل ذخیره شده است.
صفحات ذخیره شده در گوگل:
:: صفحه مرکز فرهنگی زنان
:: صفحه کانون زنان ایران
:: صفحه روزآنلاین
کمکهای هیفوس به موسسههای گوناگون در دنیا اطلاعات مخفیانهای نیستند و در وبسایت رسمی هیفوس میتوان با شفافیت تمام حتی از رقم دقیق این کمکها مطلع شد. حالا چرا هیفوس به حذف این اطلاعات فقط در مورد بعضی از کمکهای مالیاش به چند موسسه خاص اقدام کرده بسیار جالب است.
یک نمونه از کمکهای هیفوس به روزآنلاین ۷۳۰ هزار یورو است. حدس میزنید کمک مالی هیفوس به دخترهای میلیون دلاری ساکن تهران چقدر باشد؟
نکته بامزهای هم وجود دارد. روزآنلاین با وجود کمک ۷۳۰ هزار یورویی هیفوس، باز از خوانندگانش که مايلند سهمی در پرداخت هزينه های اين نشريه اينترنتی به عهده گيرند، درخواست کرده است کمکهای خود را به شماره حسابی در فرانسه واريز کنند.
نام گيرنده: IRAN GOOYA
نام بانک: SOCIETE GENERALE
آدرس: 27, Bd St. MICHEL, 75005 PARIS, FRANCE
شماره حساب: 00037267362
IBAN: FR76 30003 03080 00037267362 35
SWIFT (BIC در فرانسه(: SOGEFRPP
RIB (در فرانسه): 30003 03080 00037267362 35
پنجشنبه بیست و سوم فروردین 1386ساعت 22:27
http://gerdbad.com/post-49.aspx
چرا با کشورهاي برانداز قطع رابطه نمي کنيد؟
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/archive/2007/april/19/article/-0095d4b7f3.html
فرح کريمي - پنجشنبه 30 فروردین 1386 [2007.04.19]
من کسي هستم که از ابتدا، علنا و بدون پرده پوشي، به همراه فن بالن، نماینده حزب لیبرال در مجلس هلند، و به کمک تعدادي از ايرانياني که بعدا خود، به دليل مقاومت دولت هاي هلند و ايران با پروژه تلويزيوني شان، امکان استفاده از بودجه15 ميليوني را نيافتند، پي گير تصويب اين بودجه فوق بوده ام. من از همان ابتدا، تمام نکات مرتبط با این بودجه را به طور شفاف با رسانه هاي مختلف و از جمله با "روز" در میان گذاشته ام و اين را هم توضیح داده ام که از این بودجه 15 میلیون یورویی حتی یک یورو به نشریه الکترنیکی "روز" تخصیص نیافته است و این نشریه کار خود را از مدت ها پيش از تخصيص بودجه 15 ميليوني، با اتکا به منابع غیر دولتی هلندي [یک NGO به نام هیفوس] آغاز کرده است. من همه این توضیحات را مدت هاست که به رسانه ها داده ام.
من در این نوشته، قصد توضیح واضحاتی چون تفاوت سازمان های غیر دولتی و دولتی در اروپا - مثلاً فرق سازماني چون هیفوس با دولت هلند- را ندارم. همچنین قصد آن را ندارم که توضیح بدهم در کشوری چون هلند، چه تعداد سازمان غیر دولتی بسیار بزرگ تر از امثال هیفوس، دهه هاست که در اقصا نقاط جهان به خدمات رسانی مشغولند، و سیاست هایشان نه تنها در استقلال کامل از دولت هایی که هر از گاه با انتخابات ها عوض می شوند قرار دارد، که حتي در بسياري از موارد در خلاف سياست هاي احزاب حاکم است
فراموش نبايد کرد که دولت تهران، تا کنون بر سر پروژه هاي هلندي، حتي سفير هلند را به وزارت خارجه ايران احضار نکرده است. اين نکته، در عرف ديپلماتيک جهاني، خود به خوبي گوياي اين وافعيت است که ادعاهاي رسانه هاي حکومتي خاص در تهران، تا چه حد مي تواند جدي گرفته شود.
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/archive/2007/april/19/article/-0095d4b7f3.html
اطلاعیه مرکز فرهنگی زنان در مورد موسسه هلندی «هیفوس»
مرکز فرهنگی زنان هیچ کمک مالی از سازمانهای بینالمللی دریافت نکرده است!
در ابتدا انتظار دریافت کمک مالی را از سوی زنان و مردان علاقه مند در حوزه زنان را بیش از آن داشتیم اما روند جمع آوری کمک های مردمی کندتر از آن بود که تصور می کردیم (در عرض یک سال و نیم دادن فراخوان تنها نزدیک به 15 میلیون جمع آوری شده بود که برای چنین پروژه ای بسیار اندک می نمود) چرا که شاید هنوز مرکز فرهنگی زنان اعتماد لازم مردم را برای دریافت کمک مالی کسب نکرده بود. از این رو در اوایل سال 1383 موسسه هیفوس که سال ها بود به بسیاری از سازمان های غیردولتی زنان بر اساس پروژه های آنان، کمک پرداخت می کرد با توجه به فراخوان مرکز در مورد تاسیس کتابخانه، پیشنهاد کمک برای راه اندازی کتابخانه را به مرکز فرهنگی ارائه کرد. آن زمان ما که تاحدودی از جمع آوری کمک های لازم مردمی برای راه اندازی کتابخانه دلسرد شده بودیم، ابتدا بدون توجه به ماهیت اکتیویستی و مردمی مرکز فرهنگی، و بدون همفکری های لازم، با شتابزدگی، پیشنهاد هیفوس را پذیرفتیم و طرح کتابخانه را به این سازمان ارائه دادیم. هیفوس نیز قراردادی تهیه کرد (قرارداد آن در پیوست وجود دارد) و قرار شد بابت تهیه مکان و خرید وسایل لازم برای راه اندازی کتابخانه مبلغ 130 هزار یورو براساس طرح و در چندین مرحله به مرکز فرهنگی زنان بپردازد. اما به محض بستن قرارداد و واریز 10 هزار یورو (واریز اولین پرداخت)، دغدغه های ما در مرکز فرهنگی زنان برای این که آیا چنین کاری درست است یا نه، آغاز شد و بین اعضای مرکز فرهنگی زنان در این مورد بحث های مفصلی در گرفت. ....
. اما بالاخره پس از بحث های مفصل برای دریافت یا عدم دریافت این کمک از هیفوس، یکپارچه به این تصمیم رسیدیم که گرفتن این کمک مالی به دلایل متعددی درست نیست. با این تصمیم جمعی، مرکز فرهنگی زنان اعلام انصراف خود را به موسسه هیفوس رسما اعلام کرد و خواستار فسخ قرارداد و بازگرداندن آن 10 هزار یورو شد و این مسئله در مراسم جشن تاسیس کتابخانه در هشتم مارس 1383 نیز اعلام کردیم (گزارش های مربوطه را که در سایت مرکز منتشر شده است در پیوست بخوانید). به این ترتیب با وجود اشکالات فراوان و وقت گیر بودن این پروسه که طی چند ماه به طول انجامید، بالاخره ما توانستیم قرارداد خود را با هیفوس فسخ کنیم و مبلغ 10 هزار یورو را به سازمان هیفوس عودت دهیم و به خاطر فسخ قرارداد در میانه کار، از آنان پوزش بطلبیم (تصویر سندی که 10 هزار یورو به موسسه هیفوس عودت داده شده است را در پیوست می توانید مشاهده کنید). قراردادی هم که اکنون هنوز از آن دوران بر روی وب سایت هیفوس قرار دارد مربوط به همین قراردادی است که با تصمیم مرکز مبنی بر عدم همکاری با هیفوس فسخ شد اما متاسفانه موسسه هیفوس در سایت خود ذکری از فسخ آن قرارداد به میان نیاورده است (که مرکز فرهنگی طی نامه ای رسما خواستار آن شده است که هیفوس همانطور که آن قرارداد را بر سایت خود گذارده، فسخ آن را و بازگرداندن مبلغ 10 هزار یورو را نیز اعلام کند و امیدواریم که هر چه سریعتر این کار انجام گیرد).
مرکز فرهنگی زنان
25 فروردین ماه 1386
تا به کی آب در هاون کوبیدن؟ فرناز سیفی
http://farnaaz.info/archives/003017.html
در رد این شایعه ها و ادعاهای با منظوری که این روزها برای تخریب چهره "مرکز فرهنگی زنان" و پرونده سازی برای ما راه افتاده، نوشته زیر را که تمامی اسناد و مدارک لازم به آن پیوست شده است را بخوانید. حق شکایت و پیگیری از این شایعه سازان برای ما محفوظ است و در صورتی که این تکذبیه از سوی شایعه سازان منعکس نشود و به بازار تاسف انگیز تهمت بستن و نسبت دروغ ادامه دهند، بی شک از این حق خود استفاده خواهیم کرد.
حمیدرضا علاقهبند هستم. از تهران میلاگم. پیش پای شما یکی از دوستان فمینیست از زنستان خبر داد که قرار است از من به خاطر ماجرای کمکهای هیوفس به مرکز فرهنگی زنان شکایت کنند.
ایول. دوستان که رفتند اوین و زرشکپلو با مرغ خوردند. حالا قرار است من هم بروم و اوین را با یک دل سیر تماشا کنم.
انگار من از هیفوس به یورو پول گرفتهام که الان باید بروم اوین و جواب پس دهم.
میگویند: با انتشار سند علنی که نشان میدهد هیفوس به مرکز فرهنگی زنان کمک مالی کرده است مروج نشر اکاذیب شدهای.
اکاذیب یعنی دروغ. اینکه بگویی مرکز فرهنگی زنان از هیفوس پول گرفته است (بنا بر سندی که در سایت رسمی هیفوس موجود بود) کجاش دروغ است؟
زنستان بعد از اینکه سایت هیفوس اقدام به حذف سند علنی کمکهای مالیاش کرد اطلاعیه میدهد که مبلغ ۱۰ هزار یورو به حساب هیفوس عودت داده شده است. خوب این سند بهتر نشان میدهد که مرکز فرهنگی زنان از هیفوس پول دریافت کرده و بعد آن را برگشت داده است. حالا این کدام قسمتش دروغ است؟ بهتر است دوستان به آن پاسخ دهند.
اگر دوستان اطلاعیه نمیدادند که با هیفوس قرارداد امضا کردهاند و در ادامه مبلغ ۱۰ هزار یورو گرفته و بعد به حساب هیفوس برگشت دادهاند، ما از کجا باید میفهمیدیم که مرکز فرهنگی زنان از هیفوس پول نگرفته است؟
دوست ما میگوید: ازت شکایت میکنیم. من در جواب به دوستمان در مقابل شما که دارید گردباد را میخوانید با صدای بلند میگویم: حتمن این کا را بکنید. از قاضی، دادگاه، زندان و اوین لطفن ما را نترسانید. من از تهدید خوشم نمیآید. ولی از عمل چرا.
دوستان زورشان به کیهان نمیرسد میخواهند از ما شکایت کنند. دنیا را چه دیدید شاید زور ما از کیهان هم بیشتر بود.فراموش نکنید برایم کمپوت هلو بیاورید. دونقطه دی.
تا به کی آب در هاون کوبیدن؟ فرناز سیفی
http://farnaaz.info/archives/003017.html
اطلاعیه مرکز فرهنگی زنان زنستان، در مورد کمکهای مالی هیفوس به مرکز فرهنگی زنان
http://herlandmag.info/news/07,04,19,03,56,26/
پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۸۶
دوسازمان غيرانتفاعي در انتظار دادرسي
ادامه توقيف مرکز کارورزي و موسسه راهي - پنجشنبه 6 اردیبهشت 1386 [2007.04.26]
مريم دستگير
رسيدگي به پرونده دوسازمان غيردولتي که پيش ازتعطيلات نوروز درتهران توسط مقامات قضايي پلمپ شدند، طي روزهاي آينده انجام خواهد شد. اين دوسازمان هاي غيرانتفاعي که خدماتي را درحوزه مشاوره هاي حقوقي و آموزش سازمان هاي غيرانتفاعي به انجام مي رساندند، پس ازدستگيري محبوبه عباسقلي زاده وشادي صدرمديران اين دوموسسه به مدت دوهفته درزندان اوين، تعطيل شدند.
يکي ازمواردي که دربازجويي هاي اين فعال حقوق زنان مطرح شد، منابع مالي دوسازمان غيردولتي يادشده بود. هردوسازمان غيردولتي ياد شده، متهمند که قراردادهايي را براي انجام فعاليت هاي آموزشي وخدمات حقوقي ومشاوره اي بايک سازمان توسعه اي هلندي به هيفوس داشته اند. سازمان هاي غيرانتفاعي درايران بايد پيش ازعقد قرارداد با سازمان هاي بين المللي نسبت به استعلام درخصوص ماهيت اين سازمان ازوزارت خارجه اقدام کنند. موضوعي که پيش ازاين توسط موسسه کارورزي وراهي به انجام رسيده بود. با اين وجود درحالي که موسسات ياد شده دفاتر خود را به مراکز ذيربط ارائه وهمچنين گزارش فعاليت هاي خود را نيز منشتر کرده اند، برخي مقامات قضايي وامنيتي نسبت کليت دريافت چنين پروژه هاي بدبيني دارند وآن را مطابق منافع کشورنمي دانند.
به گزارش سايت "ميدان زنان"، مسئول دفتر قاضي حداد، گفته است که رسيدگي به پرونده شادي صدر و محبوبه عباسقلي زاده و مساله پلمب دفتر موسسه"راهي" و "مرکز کارورزي سازمانهاي جامعه مدني" طي روزهاي آينده دردستورکاراين دفترقراردارد.
محمد مصطفايي، وکيل مدافع شادي صدر که ديروز براي چندمين مرتبه و به دليل پيگيري بستن دفاتر دو سازمان غيردولتي زنان به دادسراي انقلاب تهران مراجعه کرده بود درهمين رابطه به سايت ميدان زنان گفته است: "هر چند موفق نشدم شخصا با قاضي حداد گفت و گو کنم، اما مدير دفتر ايشان اعلام داشتند که لايحه را به نظر آقاي حداد رسانده و او نيز اعلام کرده است که تا چند روز ديگر تصميم خود را اعلام خواهند کرد."
"شادي صدر"، وکيل پايه يک دادگستري است که در تاريخ 13/12/1385 براي شرکت در جلسه رسيدگي به اتهامات موکلش، شهلا انتصاري، در دادگاه انقلاب حاضر شد. عده اي از فعالان جنبش زنان نيز در حمايت از کساني که قرار بود محاکمه شوند در مقابل دادگاه انقلاب حاضر شدند، اين عده تنها خواستار رسيدگي دقيق و اعلام بي گناهي محاکمه شوندگان بودند که ماموران پليس امنيت به سراغ آنها رفتند و تجمع کنندگان را دستگير کردند.
صدر نيز به همراه موکلش، در همان روز دستگير شد. با اين وجود شادي صدرومحبوبه عباسقلي زاده که براي اعتراض به روند احضارها جلوي دادگاه حضور داشت، با ديگر دستگير شدگان آزادنشدند وبعد ازچند روزاتهام هاي ديگري عليه انها اقامه شد ومشخص شد مساله اصلي درخصوص اين دوفعال حوزه زنان، سازمان هايي است که مديريت انها را به عهده دارند.
محمد مصطفايي، يکي از وکلاي صدر، در خصوص وضعيت پرونده و چگونگي پيگيري آن به خبرنگار ميدان چنين گفت: "پس از دستگيري خانم صدر، اينجانب به همراه خانمها غيرت و فهيمي ديگر وکلاي ايشان بارها به معاونت امنيت دادسراي انقلاب مراجعه کرده ايم و خواستار آزادي ايشان شديم که بدوا اعلام نموده اند که اتهامات خانم صدر و عباسقي زاده بيش از آن چيزي است که به ديگر دستگيرشدگان تفهيم شده است و براي ايشان قرار بازداشت موقت صادر شده است. با اين همه اتهام جديدي به ايشان و خانم عباسقلي زاده تفهيم نشد.
به گزارش سايت ميدان: "اواخر سال گذشته بود که معاونت محترم امنيت اعلام نمود که قرار بازداشت موقت خانم صدر به قرار وثيقه به ميزان دويست ميليون تومان تبديل شده است، تا اينکه با مشقت و دردسرهاي فراوان خانواده خانم صدر توانستند اين قرار را توديع نمايند تا در عيد نوروز ايشان در کنار خانواده باشد و پس از توديع قرار موکلمان آزاد شد. البته آزادي وي در حالي صورت گرفت که ماموران اطلاعات به دستور معاونت امنيت دفتر موسسه راه توانمند زيستن که خانم صدر مدير موسسه بود را پلمب نمودند. اين موسسه با هدف کمک به زنان نيازمند و رسيدگي به مشکلات حقوقي آنان به صورت غير انتفاعي تاسيس شد. تا به حال بيلان کار اين موسسه نشان مي دهد که مشاوره و کمکهاي ارزنده و مفيدي نيز انجام داده است."
به گفته مصطفايي: "خانم صدر تمام امور مربوط به وکالت، اعم از ملاقات با ارباب رجوع و تنظيم دادخواست و لوايح موکلان خويش را در دفتر موسسه انجام مي داده و اسناد و مدارک و پرونده هاي آنان در دفتر نگهداري مي شود . به دليل نياز مبرم به پرونده ها و جلوگيري از تضييع حقوق موکلان، بارها به معاونت امنيت دادسراي انقلاب مراجعه کرده ايم تا از پلمب دفتر موسسه رفع اثر شود، امروز نيز اينجانب با تنظيم لايحه اي به دادگاه مراجعه کردم که متاسفانه نتوانستم شخصا با آقاي حداد صحبت نمايم، اما مدير دفتر ايشان اعلام داشتند که لايحه را به نظر آقاي حداد رسانده و او نيز اعلام کرده است که تا چند روز ديگر بررسيهاي لازم انجام خواهد پذيرفت و نتيجه را اعلام خواهيم کرد."
وي در پايان گفت: "تاکنون خواسته هاي متعددي را عنوان نموده ايم. از جمله فک قرار بازداشت موقت که در نهايت به قرار وثيقه سنگين تبديل شد و فک پلمپ که هنوز اين خواسته انجام نپذيرفته و به هر حال خواستار رسيدگي سريع به اتهامات موکلان و اعلام بي گناهي آنها هستيم."
گفتني است فريده غيرت، الهام فهيمي و سعيد اقبالي، وکلاي صدر و عباسقلي زاده تاکنون چندين بار به شعبه امنيت دادسراي انقلاب تهران مراجعه کرده و ضمن اعتراض به عدم رعايت موازين قانوني، خواستار فک پلمب دفتر مرکز کارورزي سازمانهاي جامعه مدني و موسسه راهي شده اند.
طي روزهاي گذشته فعالان حوزه زنان، با احکام بي سابقه اي توسط دادگاه هاي رسيدگي کننده به پرونده هاي آنان روبروشده اند. ازجمله نوشين احمدي خراساني وپروين اردلان ازمديران مرکزفرهنگي زنان که با حکم سه سال زندان مواجه شده اند. شعبه ششم دادگاه انقلاب تهران، نوشين احمدي خراساني و پروين اردلان از زنان تجمعکننده در ميدان هفتتير تهران در 22 خرداد 1385 را به تحمل سه سال حبس که دو سال و نيم آن به حالت تعليق درميآيد، محکوم کرد. نسرين ستوده، وکيل مدافع اين دو فعال جنبش زنان درخصوص اين احکام به سايت ميدان گفته است: "دادگاه موکلانم را به اتهام «تباني و اجتماع جهت برهم زدن امنيت کشور» به سال حبس محکوم کرد که دو سال و نيم آن به مدت پنج سال به حالت تعليق درميآيد و شش ماه ديگر نيز از نوع تعزيري صادر شده و لازمالاجرا است." وکيل افراد ياد شده ازدرخواست تجديدنظر براحکام فوق خبرداده است.
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/archive/2007/april/26/article/-5e1aba26ec.html
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۸۶
چرا با کشورهاي برانداز قطع رابطه نمي کنيد؟
فرح کريمي - پنجشنبه 30 فروردین 1386 [2007.04.19]
مدتي است که روزنامه کيهان، روي کشف جديد خود کار مي کند: اين که دولت هلند، از طريق کمک به پروژه هاي رسانه اي، مبلغ 15 ميليون يورو به "براندازي" حکومت جمهوري اسلامي اختصاص داده است.
پيش از هر چيز، شدت مغشوش بودن اطلاعات ارائه شده در به اصطلاح "افشاگري هاي" کيهان، بسيار حيرت انگيز است. انگار که در موسساتي "افشاگر" از اين قبيل، دو – سه نفر پيدا نمي شوند که زبان خارجي بدانند و حداقل، براي کسب اطلاعات صحيح، اندکي اطلاعات جمع کنند. من کسي هستم که از ابتدا، علنا و بدون پرده پوشي، به همراه فن بالن، نماینده حزب لیبرال در مجلس هلند، و به کمک تعدادي از ايرانياني که بعدا خود، به دليل مقاومت دولت هاي هلند و ايران با پروژه تلويزيوني شان، امکان استفاده از بودجه15 ميليوني را نيافتند، پي گير تصويب اين بودجه فوق بوده ام. من از همان ابتدا، تمام نکات مرتبط با این بودجه را به طور شفاف با رسانه هاي مختلف و از جمله با "روز" در میان گذاشته ام و اين را هم توضیح داده ام که از این بودجه 15 میلیون یورویی حتی یک یورو به نشریه الکترنیکی "روز" تخصیص نیافته است و این نشریه کار خود را از مدت ها پيش از تخصيص بودجه 15 ميليوني، با اتکا به منابع غیر دولتی هلندي [یک NGO به نام هیفوس] آغاز کرده است. من همه این توضیحات را مدت هاست که به رسانه ها داده ام.
اما جالب است که نشریاتی چون کیهان، گویی تازه متوجه بودجه فوق، که ما دو سال است از آن سخن مي گوييم، شده اند، و با شتابزدگي و با استناد با اطلاعاتی کاملاً مخدوش - آن قدر مخدوش که تقريبا هر آنچه ناکنون راجع به من "اطلاع رساني" کرده اند نادرست بوده و حتی بعضا اسم من را در "افشاگري" هايشان به اشتباه نوشته اند - به "افشاي" پروژه های هلندی پرداخته اند. "افشاگری" های که مشخصاً از زمان دستگیری فعالان جنبش زنان شدت یافته و برای پرونده سازی برای زنان و دخترانی که هیچ خواسته ای جز بازنگری در قوانین کشورشان در جهت حقوق مساوی با مردان نداشته اند به کار گرفته شده، و جهت گيري کلي آنها، نابودي جامعه مدني در ايران بوده است.
من در این نوشته، قصد توضیح واضحاتی چون تفاوت سازمان های غیر دولتی و دولتی در اروپا - مثلاً فرق سازماني چون هیفوس با دولت هلند- را ندارم. همچنین قصد آن را ندارم که توضیح بدهم در کشوری چون هلند، چه تعداد سازمان غیر دولتی بسیار بزرگ تر از امثال هیفوس، دهه هاست که در اقصا نقاط جهان به خدمات رسانی مشغولند، و سیاست هایشان نه تنها در استقلال کامل از دولت هایی که هر از گاه با انتخابات ها عوض می شوند قرار دارد، که حتي در بسياري از موارد در خلاف سياست هاي احزاب حاکم است. در صدد این نيز نیستم تا راجع به این بحث کنم که در جهان امروز، ارزش هایی چون حقوق بشر، ارزش هایی اند که فعالیت برای آنها به مرزهای کشورها محدود نمی شود، و به همین دلیل، به همان علت که در هلند يا ایران، سازمان ها، رسانه ها و فعالان مختلف، رفتار دولت آمریکا در ابوغریب يا گوانتانامو را محکوم مي کنند، نقض حقوق بشر توسط دولت ايران هم اعتراضات جهاني را بر مي انگيزد، چون حمايت از حقوق بشر يک وظيفه فراملي شده است. حتی این قصد را هم ندارم تا از جریاناتی که روزنامه هایی چون کیهان تریبون آنهاست بپرسم که با روش هایشان – که کارنامه ايران را در مورد حقوق بشر سنگین تر و تنش میان اين کشور با جامعه بین المللی را عمیق تر می کنند – به منافع مردم ایران خدمت می کنند یا منافع طرفداران منزوی شدن ایران در جامعه جهانی؟...
ولي من با وجود آن که طرح تمامی پرسش هاي فوق را از گردانندگان رسانه هایی چون کیهان بي فايده می بينم، کماکان طرح یک سوال مهم را در ارتباط با تبلیغات رسانه ای اخیر آنها ضروری می دانم: اگر دولت هلند مستقیماً یا از طریق سازمان های غیر دولتی، در حال تدارک "براندازی" حکومت ایران است، چرا این حکومت از حق مشروع و قانونی خود برای برخورد با دولتی که در حال توطئه امنیتی علیه آن است استفاده نمی کند؟ اساساً، چرا دولت ایران، باید به روابط خود با دولتی که عملیات براندازی آن را هدایت مي نمايد ادامه دهد و چرا با آن قطع رابطه نمی کند؟
در همين ارتباط، مشخصا سوال مهم تري نيز در ارتباط با رويکرد رسانه هایی از قبیل کیهان مطرح مي شود: اگر این رسانه ها "غیرت ملی" و دغدغه امنیت کشور را دارند، چرا به وزارت خارجه ایران، به خاطر این همه "ضعف" در مقابل دولت های برندازی چون هلند اعتراض نمی کنند؟ آیا اگر دولت های دیگر دنیا هم مدارکی دال بر حمایت ایران از گروه های برانداز در قلمرو خود داشته باشد، دست روی دست خواهند گذاشت؟
گردانندگان کیهان و امثال آن، پاسخ سوالات فوق را به خوبی می دانند. مسوولان دولتی ایران (صحبت از مسوولان دولت آقای احمدی نژاد است که کیهان، خود را کاملاً خادم آن می داند) هیچ دلیل و مدرکی دال بر "ضد امنیتی" یا "براندازانه" بودن پروژه های هلندی در ایران ندارند. به همین دلیل هم هست که با وجود تمام جنجال آفرینی های رسانه های تندرو، وزارت خارجه ایران هیچ حرکتی که ناشی از تمایل به ورود به بازی های تبلیغاتی این رسانه ها باشد از خود نشان نداده است.
فراموش نبايد کرد که دولت تهران، تا کنون بر سر پروژه هاي هلندي، حتي سفير هلند را به وزارت خارجه ايران احضار نکرده است. اين نکته، در عرف ديپلماتيک جهاني، خود به خوبي گوياي اين وافعيت است که ادعاهاي رسانه هاي حکومتي خاص در تهران، تا چه حد مي تواند جدي گرفته شود.
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/archive/2007/april/19/article/-0095d4b7f3.html
دموكراسي پايدار فقط با جامعه مدني سهراب رزاقي" در گفت و گو با "روز
http://www.roozonline.com/archives/2007/03/003267.php
آقاي دكتر رزاقي همزمان با تعطيل كردن موسسه شما از سوي دادسراي انقلاب و عمومي تهران، دو مركز غيردولتي ديگر نيز تعطيل شد و هر سه موسسه نيز طرف قرارداد با هيووس كه يك موسسه هلندي است بوده ايد. آيا بسته شدن اين سازمانها ربطي به همكاري با اين موسسه دارد؟ من چنين دليلي نمي بينم. چون
هيووس
از سازمانهايي است كه در ايران خيلي شفاف و در چارچوب قانون عمل كرده است. بنابراين چنين بهانه اي مورد قبول نمي تواند باشد.حتا وزارت امور خارجه به صورت كتبي اعلام كرد كه منعي براي همكاري با اين سازمان وجود ندارد.مانيز زمان عقد قرارداد، مدارك را به وزارت خارجه اعلام كرديم و اگر منعي بود بايد اعلام مي شد، كه نشد. بنابراين نمي شود اين برخوردها را به حساب طرف قراداد ما گذاشت.
آيا به جز هيووس شما طرف قرارداد با نهاد خارجي ديگري هم هستيد؟
بله. در چارچوب بيانيه اجلاس
WSIS
با اينتر نيوز همكاري مي كنيم و پروژه تقويت جامعه مدني مجازي را پيش مي بريم
(ONLINE CIVIL SOCIETY)
و با موسسه آمازون بلژيك نيز پروژه " انتقال تجربه هاي زنان در سه كشور مراكش،تركيه و ايران" را داريم. همچنين با يونيسف در پروژه نقش سازمانهاي غير دولتي زنان و كودكان در پيشبرد اهداف توسعه هزاره
)MDG)
همكاري كرده و آن را در چهار استان هرمزگان، آذربايجان غربي، سيستان و بلوچستان و بم اجرا مي كنيم.
دموكراسي پايدار فقط با جامعه مدني
دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۵ دموكراسي پايدار فقط با جامعه مدني
"سهراب رزاقي" در گفت و گو با "روز": - دوشنبه 28 اسفند 1385 [2007.03.19]
سينا مقدم
در عصر روز پنج شنبه آخرين دهه آخرين ماه سال 85، و در شرايطي كه بيشتر روزنامه ها و رسانه هاي خبري در ايران، بساط صفحه هاي نوروزي شان را پهن كرده و عموم سرها به بازار نوروز نيامده گرم است، دفتر سه سازمان غيردولتي در ايران پلمپ مي شود. اين خبر در رسانه هاي برون مرزي نيز تحت الشعاع اخبار داغ زنداني شدن 33 زن فعال جنبش زنان و تجمع معلمان معترض به شرايط حقوقي و طبق معمول اين سال، - اخبار انرژي هسته اي- قرار مي گيرد و كمرنگ مي شود.
"كنشگران داوطلب"، "راهي" و "مركز كارورزي سازمانهاي غير دولتي"، سه موسسه غير دولتي فعال جامعه مدني ايران درحالي پلمپ مي شوند كه مديران دو موسسه راهي و مركز كارورزي تا زمان نوشتن اين مصاحبه، همچنان بعد از گذشت بيش از دو هفته، در بند 209 زندان اوين در بازداشت به سر مي برند.
با دكتر سهراب رزاقي، مديرعامل موسسه كنشگران داوطلب، به گپ و گفت كوتاهي درباره اين اتفاق نشسته ايم. دكتر رزاقي دكتراي علوم سياسي از دانشگاه تهران دارد و تا سال پيش ( قبل از پاكسازي استادان دانشگاه در دولت جديد) عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي بوده است.
آقاي دكتر رزاقي پيش از وارد شدن به اين بحث كه به نظر شما علت برخورد با برخي از فعالان جنبش هاي اجتماعي در روزهاي اخير چيست، از برخوردي كه با خود شما و موسسه تان شد شروع كنيم. لطفا از روزي كه دفترتان را پلمپ كردند بگوييد:
روز پنج شنبه گذشته در دفتر، مشغول كار بوديم كه با ورود ماموران دادسراي عمومي و انقلاب تهران مواجه شديم. آنها از همكارانم خواستند كه ساختمان را ترك كنند و من بمانم. بعد از خروج همكارانم، كليه وسايل و مدارك دفتر كنشگران را تفتيش كرده و كيسهاي كامپيوتر را بررسي كردند. بعد خارج شديم و ساختمان را پلمپ كردند ولي مدركي از آنجا خارج نشد.
سپس راهي منزل شديم زيرا آنها حكم تفتيش منزل را نيز با خود داشتند. تجسس در خانه من از ساعت 2.30 تا حدود 6 بعد از ظهر طول كشيد كه در نتيجه آن كليه اسناد و مدارك شخصي ام حتا فيلم ها و سي دي ها و عكسها و برخي از نشريه ها و كتابهايم را كارتون زدند و بردند.
معترض نشديد؟
چرا! اتهام هاي انتسابي آنها هنوز هم مشخص نشده. و من بارها اين مساله را گوشزد كردم. اما پاسخ مي گرفتم كه "بعدا مشخص مي شود!" حتا در صورتجلسه اي كه از اموال شخصي من (كه از منزل خارج مي شد) تهيه شده بود،نوشتم كه اين عمل هم خلاف قانون اساسي كشور است و هم خلاق حقوق بشر.
آيا ماموران حكم ديگري هم در منزل به شما نشان دادند؟ چون ظاهرا حكمها را يكي يكي نشان داده اند، اول محيط كار، بعد منزل ... ؟
بله، بعد نوبت به دفتر ديگر موسسه در خيابان فتحي شقاقي رسيد. البته وقتي به آنجا رسيديم، گروه ديگري از همكارانشان قبلا آنجا را گشته بودند.
بدون حضور شما؟
يكي از كارمندان دفتر را پيدا كرده و بدون حضور من دفتر را گشته بودند.
فكر مي كنيد علت برخورد با سازمان شما چه بوده؟
به نظرم بعد از مطبوعات، نوبت برخورد با سازمانهاي غير دولتي و نهادهاي مدني و فعالان اجتماعي رسيده. مدتها بود كه زمزمه اين برخورد هم شنيده مي شد. موسسه ما سوابقش روشن و شفاف است و هرچه فكر مي كنم تنها دليل موجه، برخورد با موسسه هايي است كه در حوزه جامعه مدني تاثيرگذارند. و اين نشان دهنده نگاه منفي دولت، به جامعه مدني است و معلوم است كه كمر به محدود كردن و مسدود كردن ان بسته اند.
بيشترين فعاليت موسسه شما در چه زمينه هايي بوده است؟
اهدافي كه ما در اساسنامه مان تعريف كرده ايم تعميق جامعه مدني،گسترش مشاركت و دموكراسي در بين سازمانهاي جامعه مدني و توسعه پايدار است.
براي اين هدف، پروژه ظرفيت سازي سازمانهاي جامعه مدني را در حوزه هاي واقعي و مجازي دنبال مي كنيم. به اعتقاد ما دموكراسي پايدار بدون وجود جامعه مدني قدرتمند شكل نمي گيرد. بنابراين پايه كار را بر ساختن جامعه مدني قوي و قدرتمند قرار داده ايم.
بحث جامعه مدني، نه فقط در ايران بلكه در بسياري از نقاط ديگر دنيا نيز به مسائل سياسي گره خورده است. اما در ايران به نظر مي رسد مرزبندي بين فعاليتهاي اجتماعي و سياسي مخدوش تر است. به نظر شما جامعه مدني ايران چقدر سياسي است؟
به نظر من، در حال حاضر تنها حوزه فعال و پويا در جامعه ايران، جامعه مدني است.به همين دليل است كه بيشتر نگاه ها به آن،سياسي است.دولت از يك منظر به آن به ديده فعاليت سياسي نگاه مي كند. نگاه دولت به جامعه مدني بيشتر نگاه به اسب تراوا است (و اين تعبير را دارد كه جامعه مدني پايگاه دشمن است و حتما در دل اين اسب چوبي ،قدرتي خوابيده كه قصد استفاده از فرصتي دارد براي بيرون جستن از پوسته چوبي اش!)، از سوي ديگر گروه هاي سياسي هم به خاطر انسداد سياسي، به جامعه مدني به چشم ابزاري براي پيشبرد اهداف خود، نگاه مي كنند. اما به نظر من جامعه مدني ايران مستقل از اين هردو نگاه، راه خود را مي رود و اهداف خود را پيش خواهد برد.
كدام هدف؟
گسترش دموكراسي نه از طريق فعاليت سياسي، بلكه از طريق افزايش مشاركت مردم.
آقاي دكتر رزاقي همزمان با تعطيل كردن موسسه شما از سوي دادسراي انقلاب و عمومي تهران، دو مركز غيردولتي ديگر نيز تعطيل شد و هر سه موسسه نيز طرف قرارداد با هيووس كه يك موسسه هلندي است بوده ايد. آيا بسته شدن اين سازمانها ربطي به همكاري با اين موسسه دارد؟
من چنين دليلي نمي بينم. چون هيووس از سازمانهايي است كه در ايران خيلي شفاف و در چارچوب قانون عمل كرده است. بنابراين چنين بهانه اي مورد قبول نمي تواند باشد.حتا وزارت امور خارجه به صورت كتبي اعلام كرد كه منعي براي همكاري با اين سازمان وجود ندارد.مانيز زمان عقد قرارداد، مدارك را به وزارت خارجه اعلام كرديم و اگر منعي بود بايد اعلام مي شد، كه نشد. بنابراين نمي شود اين برخوردها را به حساب طرف قراداد ما گذاشت.
آيا به جز هيووس شما طرف قرارداد با نهاد خارجي ديگري هم هستيد؟
بله. در چارچوب بيانيه اجلاس
WSIS
با اينتر نيوز همكاري مي كنيم و پروژه تقويت جامعه مدني مجازي را پيش مي بريم
(ONLINE CIVIL SOCIETY)
و با موسسه آمازون بلژيك نيز پروژه " انتقال تجربه هاي زنان در سه كشور مراكش،تركيه و ايران" را داريم. همچنين با يونيسف در پروژه نقش سازمانهاي غير دولتي زنان و كودكان در پيشبرد اهداف توسعه هزاره
)MDG)
همكاري كرده و آن را در چهار استان هرمزگان، آذربايجان غربي، سيستان و بلوچستان و بم اجرا مي كنيم.
پس تحليل شما اين است كه برخورد با ان.جي.او. ها به خاطر تاثيرگذاري آنها بر جامعه است؟ به نظر شما آيا واقعا نهادهاي مدني تابدين حد تاثيرگذارند؟
بله، به هر حال شما نمي توانيد منكر اين شويد كه حركتهاي اجتماعي بر جامعه ما بي تاثير بوده است. همان طور كه نمي شود منكر شد كه مطبوعات در يك دوره اي تاثير بسزايي در بالا بردن اطلاعات و آگاهي مردم حتا درباره حقوقشان در مطالبات اجتماعي و سياسي داشته اند. حوزه جامعه مدني نيز همين طور است.
به عنوان آخرين سوال، آيا اميدي به بازگشايي اين مراكز هست؟
ما تلاشمان را خواهيم كرد. ضمن اينكه يادم رفت بگويم كه كنشگران، به عنوان مركز هماهنگ كننده سازمانهاي جامعه مدني غرب آسيا و خاورميانه و عضو دبيرخانه جامعه مدني اجلاس جامعه اطلاعاتي
)WSIS)
وظايفي به عهده دارد كه يكي از آنها بحث درباره گردش آزاد اطلاعات است. دولت ايران به عنوان يكي از امضاكنندگان بيانيه اجلاس وبرنامه عمل آن بايد به تعهدات خود براي كمك كردن به جريان آزاد اطلاعات، عمل كند.
--------------------------------------------------------------------------------
گزارش حسابرسی مستقل "موسسه "کنشگران داوطلب"
http://irancsos.org/index.htm
گزارش حسابرس مستقل بانضمام صورت های مالی و یادداشت های توضیحی برای دوره مالی 6 ماهه منتهی به 31 شهریور ماه 1384 و 29 اسفند 1384
ICTRC Board of Directors in 2004/05
Dr. Reza Yousefian (Chair,Board of Directors)
Dr. Sohrab Razzaghi(Board Member andExecutive Director)
Ms. Susan Tahmasebi(Board Member)
Dr. Hadi Semati (BoardMember)
Mr. Omid Memarian (BoardMember
گزارش "نشست زنان جنوب جنوب - پکن + 10" برگزار شده توسط موسسه کنشگران داوطلب - 27 تا 29 سپتامبر 2004 تهران - به همراه آلبوم عکس نشست
3- گزارش "اولین اجلاس منطقه ای جامعه اطلاعاتی و سازمانهای جامعه مدنی غرب آسیا و خاور میانه" برگزار شده توسط موسسه کنشگران داوطلب - 4 تا 6 شهریور ماه 1382 جزیره کیش - به همراه فایلهای صوتی تمامی سخنرانی ها و آلبوم عکس اجلاس
نشست سازمان های غیردولتی زنان کشورهای جنوب- جنوب (پکن+10) در تاریخ 8- 6مهرماه برای تبادل تجربیات وموفقیت های به دست آمده در زمینه محورهای نگران کننده اجلاس پکن توسط موسسه کنشگران داوطلب در تهران برگزار شد.
در این نشست که فعالان اجتماعی زنان از کشورهای افغانستان، پاکستان، ترکیه، یمن، فیلیپین، مالزی، عراق وهمچنین زنان سازمانهای غیردولتی ایرانی شرکت داشتند، چهارمحورزنان در قدرت وتصمیم گیری، خشونت علیه زنان، زن واقتصاد وهمچنین زن وصلح محورهای مورد بحث دراین نشست سه روزه را تشکیل می داد. شبکه سازمان های غیردولتی زنان، مرکز مطالعات وتحقیقات زنان دانشگاه تهران، ماهنامه زنان وگروه نوآوران پارس اعضای کمیته راهبردی برگزاری این نشست را به عهده داشتند ومنابع مالی این نشست توسط موسسه Hivos تامین گردید
گزارش نهايي دومين اجلاس منطقه اي سازمانهاي جامعه مدني غرب آسيا و خاور ميانه پيرامون جامعه اطلاعاتي
23 تا 25 آگوست 2005 - جزيره كيش – ايران
http://www.irancsos.org/farsi/programs/information_society/index.htm
كنشگران : 14/12/85
http://www.koneshgaran.net/spip.php?rubrique6
گروهي از فعالان جنبش زنان در اعتراض به دادگاه 5 نفر از فعالان اين جنبش، صبح روز شنبه 13 اسفندماه در مقابل دادگاه انقلاب اسلامي تجمع مسالمت آميز برپا كردند كه با دخالت نيروهاي امنيتي - انتظامي منجر به دستگيري 33 نفر از آنان گرديد و تا كنون عليرغم گذشت بيش از 24ساعت از زمان بازداشت ؛ وضعيت آنان مشخص نشده و درمقابل خبرهاي ضدو نقيضي بطور غير رسمي منتشر مي شود . روز يكشنبه جمعي از فعالان حقوق زنان در مقابل دادسراي انقلاب ، در دفاع ار حقوق زنان و اعتراض به برخورد و احضارتعدادي از زنان و مرداني كه در تجمع 22 خرداد در ميدان هفت تير حضور يافته و پس از آن با برخورد مقامات قضايي ونيروهاي امنيتي -انتظامي مواجه شده اند تجمع كرده بودند. اين دستگيري ها در حالي اتفاق افتاده كه تا فرا رسيدن 8 مارس ، روز جهاني زن چند روزي ديگر باقي نمانده است.
اين دستگيري ها در حالي اتفاق افتاده كه تا فرا رسيدن 8 مارس ، روز جهاني زن چند روزي ديگر باقي نمانده است. سوسن طهماسبي،يكي از اعضاي هيات مديره اين موسسه ، آسيه اميني،محبوبه حسين زاده و مريم ميرزا از همكاران فعال موسسه كنشگران داوطلب ، كه در مقابل دادگاه انقلاب حضور داشتند از جمله بازداشت شدگان هستند.
نظر به اينكه حق تشكيل اجتماعات از حقوق اوليه كليه شهروندان محسوب مي شود موسسه كنشگران داوطلب، اقدام مقامات قضايي و انتظامي در بازداشت غيرقانوني كليه اين افراد را محكوم كرده و خواستار آزادي بدون قيد و شرط بازداشت شدگان است
"راهي
http://www.raahi.org/
توانمندسازي فرايندي است كه طي آن زنان از نيازها و خواسته هاي دروني خود آگاه مي شوند، جرات دستيابي به هدف را در خود تقويت مي كنند و از توانايي لازم براي عملي ساختن خواسته هاي خود برخوردار مي شوند "، يك مركز مشاوره حقوقي براي زنان است كه با هدف توانمند سازي راه اندازي شده است
موسسه راهی
http://www.raahi.org/fdonate.asp
برای ادامه کار خود و بهبود کيفيت و افزايش کميت خدمات رسانی خود به کمک های مردمی شما نيازمند است. لطفا در صورت تمايل کمک های خود را به حساب زير واريز نمائيد:
شماره حساب: 0100023402003 بانك پارسيان شعبه كريمخان زند به نام موسسه راه توانمند زيستن
ممنون می شويم اگر از طريق ايميل يا تلفن يا فاكس ما را از کمک های خود با خبر سازيد:
ايميل:
raahi@raahi.org
تلفن:
88837202
فاكس:
88837202
http://www.raahi.org/fdonate.asp
Rosaمقاومت واقعی عواقب واقعی دارد، و از حقوق ماهانه هم خبری نیست!
یک موسسه هلندی هست به اسم هیفوس که چپ راست پول های مفت به یک مشت ان جی او ميده، بشتابيد!
...........
در جریان مهر و موم کردن موسسات "کنشگران داوطلب"، "راهی" و "مرکز کارورزی سازمان های غیردولتی" که هر سه در خدمت توانمندسازی سازمان های جامعه مدنی و کمک به حل مشکلات زنان جامعه ایران هستند، دکتر سهراب رزاقی برای مدتی دستگیر و علاوه بر دفاترش، منزل مسکونی او نیز تحت بازرسی ماموران قرارگرفته، اسناد و مدارک شغلی و لوازم شخصی وی به نقطه ای نامشخص انتقال یافت.
سوسن طهماسبي،يكي از اعضاي هيات مديره اين موسسه ، آسيه اميني،محبوبه حسين زاده و مريم ميرزا از همكاران فعال موسسه كنشگران داوطلب ، كه در مقابل دادگاه انقلاب حضور داشتند از جمله بازداشت شدگان هستند
موسسه "کنشگران داوطلب" که از سال 1381 فعالیت های خود را آغاز کرده و پس از به ثبت رسیدن رسمی، عمدتا در سه محور "ظرفیت سازی سازمان های جامعه مدنی"، "گسترش دسترسی آزادبه جامعه اطلاعاتی " و "حوزه های زنان و جوانان" در فعالیت های داخلی، منطقه ای و بین المللی حضور گسترده و مستمری داشته است.همچنین، موسسه یاد شده عضو دبیرخانه "جامعه مدنی اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی" (wsis) و "مرکز هماهنگ کننده سازمان های جامعه مدنی غرب آسیا و خاورمیانه" است.
باز هم دربارهی اولین انجمنهای زنان ایرانی
http://www.pouyashome.com/weblog/archives/2006_09.html
سایت کنشگران که موضوع اصلی آن سازمانهای غیر دولتی و اخبار نهادهای مدنی است بوسیلهی سه تن از وبلاگنویسان
آسیه امینی، جادی ومحبوبه حسینزاده اداره میشود. البته تا جایی که در سایت آنها خواندهام، این سازمان دارای دفتر و ساختمان در تهران است و فقط یک سایت اینترنتی نیست.
یکی از کارهای مفیدی که میکنند انعکاس اخبار گروهها و سازمانهای غیر دولتی است. گویا اخبار فعالیتهای سازمانهای مدنی را هم که در خارج از کشور فعالیت میکنند، انعکاس میدهند. تا جایی که میدانم در کشورهای مختلف انجمنهای مختلف مدنی مانند انجمنهای کمک به کودکان خیابانی یا حمایت از دانشجویانی که نیاز به کمک مالی دارند تشکیل شده است. انعکاس اخبار فعالیتهای این سازمانهای مدنی میتواند شروعی برای ارتباطهای بیشتر و دادوستد ایدهها و تجربهها باشد. البته این خود نهادهای مدنی خارج از کشور هستند که باید برای انعکاس اخبارشان پیشقدم باشند: این توضیح کوتاه را آسیه در ایمیلی فرستاد که در همین جا میگذارم
من در مورد اين سايت و مديريتي كه نوشتي يه توضيح بدهم. مديريت سايت با من و همكارانم نيست.بلكه توليد مطالب خبري و گزارشي تحريريه با ماست. اين سايت تحت مديريت موسسه كنشگران اداره مي شود كه يك سازمان غير دولتي هست كه حوزه كاريش ظرفيت سازي براي ان.جي.او. هاي ديگر هست. اين سايت هم در همين راستا راه افتاده كه در واقع انعكاس صداي سازمانهاي غير دولتي باشد كه معمولا هم تريبوني ندارند
----------
باید دنبال کار بگردم...هنوز هم نمی تونم فکرش رو بکنم که دیگه تا وقتی که معلوم نیست، کنشگران نداریم....باید یک روزنامه پیدا کنم برای نوشتن در حوزه جامعه مدنی ....و البته یک ان. جی. ا برای فعالیت های داوطلبانه....مسلما بسته شدن کنشگران نمی تونه دلیلی باشه برای خونه نشینی و یا کنار کشیدن از فعالیت در حوزه جامعه مدنی....در هر صورت یک کنشگرانی باقی می مونم( نمی دونم بکار بردن ی نسبت در این مورد هست یا نه)
نوشته شده در یکشنبه 12 فروردین1386ساعت 8:43 بعد از ظهر توسط محبوبه حسین زاده
همچنان به فعاليت هايي که در جنبش زنان داشتم ادامه مي دهم؛ گفتگو با محبوبه عباسقلي زاده
http://www.meydaan.org/showarticle.aspx?arid=216&cid=52
توي دور جديد بازجويي ها محور اصلي ادعاهاي آنها از من در مورد اين بود که مرکز کارورزي- ان جي اويي که من مسئوليتش را به عهده دارم- از طريق همکاري با موسسه هلندي هيواز ، دارد به جنبش زنان پول تزريق مي کند و تمام مدت من ضمن رد کامل اين ادعا داشتم به کارشناس پرونده اثبات مي کردم که نمايندگان زن مجلس و دولت آقاي احمدي نژاد بيشترين اهداء کننده کمک به جنبش زنان هستند،..............
"سند" هاي امنيتي
حسين باستاني - پنجشنبه 30 فروردین 1386 [2007.04.19]
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/-1d020ac6a4.html
نمونه اي ديگر از اين رفتار رسانه اي خبر ويژه مورخ 26 فروردين 86 کيهان است. خبري که در آن ادعا شده يک موسسه غير دولتي هلندي به نام هيفوس، 730 هزار يورو به روزنامه اي به نام روزآنلاين داده است و اين روزنامه از يک بودجه 15 ميليوني دولت هلند تأمين مالي مي شود. افشاگري کيهان، به "سندي" در ارتباط با پروژه هاي هيفوس متکي است که در اين آدرس وجود دارد (لطفا نگاه کنيد):
209.85.135.104/search:
www.hivos.nl/nederlands/layout/set/print/partners/moretest%3Fid%3DIR007+site:http://
www.hivos.nl+iran+gooya&hl;=en&ct;=clnk&cd;=1&client;=firefox-a
اجازه دهيد – همچون يک خواننده بي طرف روزآنلاين و کيهان- سند کيهان را با هم بخوانيم تا اطلاعات بيشتري به دست آوريم. نکته قالب توجه آن است که اين سند حکايت از تخصيص 400 هزار يورو به روزآنلاين از 1 آوريل 2005 تا 30 سپتامبر 2006، و "قرار تخصيص" 330 هزار يورو به اين نشريه از 1 اکتبر 2006 تا 31 ژوئيه 2008 دارد (که سر جمع مي شود 730 هزار يورو در طول مدت 3 سال و 3 ماه: از فروردين 1384 تا مرداد 1387). اين سند، به تنها دردي که مي خورد اثبات آن است که – بر خلاف ادعاي کيهان - تغذيه نشريه اي به نام روزآنلاين از طريق بودجه 15 ميليوني دولت هلند براي ترويج آزادي بيان نبوده است! دليل ساده اين ماجرا، آن است که مطابق سند کيهان، حمايت مالي اين نشريه از آوريل 2005 توسط هيفوس شروع شده ، در حالي که دولت هلند "بررسي" پروژه هاي رسانه اي مشمول بودجه 15 ميليوني را، از 7 ماه بعد (نوامبر 2005) آغاز کرده است:
www.minbuza.nl/en/developmentcooperation/Themes/HumanRights,human-rights/grant_
framework_on_media_diversity_in_iran.html
در نتيجه، حتي اگر اين سازمان هلندي، به ادعاي کيهان توانسته باشد (از سال 2006) بودجه اي از وزارت امور خارجه هلند بگيرد، اما آن پروژه قطعاً روزآنلاين (که از مدت ها پيش شروع به کار کرده بود) نبوده است، و هيفوس هم نمي توانسته بودجه اي که براي پروژه اي ديگر گرفته را، صرف پروژه اي ديگر (روزآنلاين) کند. اما همه اينها مهم نيست: براي "خبر ويژه" نويسان کيهان، کاملاً ممکن است که با استناد به سندي که اثبات مي کند روزنامه اي با بودجه سالانه متوسط 220 هزار يورو، از بودجه 15 ميليوني دولت هلند چيزي دريافت نکرده، ثابت کند آن روزنامه 730 هزار يورو از"دولت هلند" دريافت کرده است.*
......
www.fride.org/download/BO_survey_ENG_may06.pdf
رزا: لینک بالا چند صفحه ای به فرم پی دی اف میباشد
پولهایی که برایافغانستان و اندونزی پرداخت میشود با هدف تخصص پلیس و نیروی امنیتی خرج میشوند. در روآندا البته از طریق ان جی او پولها صرف ساختن زندان شد و در اوگاندا خرج دادستانی. همین کمک ها به ایران 15 میلیون یورو میباشد که خرج رسانه ها میشود و با هدف پلورالیسم بیشتر در رسانه های جمهوری اسلامی هزینه شد. این پول از طرف دولت هلند سرمایه گزاری شده است.
Aufbau von Kapazitäten der Polizei und der Sicherheitskräfte Sektor (z. B. in
Afghanistan und Indonesien), das Gefängnis-System (in Ruanda) und die
Justiz (in Uganda). Ein wesentlicher neues Projekt im Bereich der Medien
Reform beinhaltete eine 15.000.000 € Zuschuss für "Media Diversity in Iran",
darauf abzielt, mehr Pluralismus der Medien in der Islamischen Republik
35 Siehe http://www.minbuza.nl.
36 Erteilen Framework auf "Media Diversity in Iran", siehe: http://www.minbuza.nl.
Remarks by foreign minister Verhagen to Ms Sadr at 2009 Human Rights Defenders Tulip presentation
News article
November 9, 2009
Ms Sadr,
This morning we met in person for the first time. But of course I was already familiar with your work as a lawyer, journalist and women’s rights activist. We have all just seen the dedication with which you work to advance women’s rights in Iran.
I have great admiration for what you do. And like you, I am deeply concerned about the situation in Iran, where human rights are increasingly trampled underfoot. In the short film we just saw, you asked governments to continue pressuring the Iranian authorities to improve the human rights situation. I can assure you that the Dutch government is doing that.
We systematically raise the issue of human rights violations with Iran, on our own, through the EU and at the UN. The Netherlands has expressed concern in the Human Rights Council about the mass trials and widespread arbitrary arrests of opponents of the government, journalists, human rights defenders and others. We have also denounced human rights violations in prisons and the practice of capital punishment. I have personally called for an export ban on internet filters of the type used by the Iranian regime to restrict freedom of expression. We will be meeting with our European partners in the near future to explore further courses of action.
For years, the Netherlands has worked to stimulate media diversity in Iran, by strengthening media channels like the internet and promoting freedom of expression. Promoting the freedom of expression and media diversity is an integral part of the Human Rights Fund. We do the same in other countries where the media is extremely biased, and these activities are also funded from the Human Rights Fund. In 2008 we earmarked a total of four million euros for this purpose, and a large portion of that funding pays for projects in Iran. Some of these projects are run from the Netherlands due to the constraints in Iran. This year, parliament asked the government to step up its activities in this area. We earmarked an additional one million euros to this effect.
رزا: اینجا در حین جایزه دادن به خانم شادی صدر در سال2009 در هلند (این خانم هنوز نرسیده به هلند جایزه بارون شده) به او توضیح میدهند که 4 میلیون یورواز طرف هلند برای پروژه های مختلف حقوق بشری در ایران خرج کردند و امسال هم یک میلیون دیگه خرج میکنند. (این پول بعد از خرج کردن 15 میلیون یورو کذایی در راه رسانه های ایرانی مثل رادیو زمانه روز آنلاین و شهرزاد نیوز تصویب شده و اینجا به اطلاع خانم شادی صدر میرسانند.)
میگه که هلند سالهاست که برای گوناگونی رسانه های ایرانی خرج کرده، برای اینترنت که در جهت آزادی بیان است که بخشی از حقوق بشر میباشد. ما اینکارها را در کشور های دیگر هم انجام میدهیم، آنجاها که رسانه ها یکطرفه است. در سال 2008 ما 4 میلیون هزینه کردیم و بیشتر آن را در پروژه های مربوط به ایران خرج کردیم. امسال هم (2009) قرار است 1 میلیون در همین هدف خرج کنیم.
Ms Sadr,
I know you have not always been satisfied with the shape the Dutch support took in the past. We have listened carefully to your criticism. We want our support to assist human rights defenders in Iran, not to make their lives more complicated. I believe we have now found a good way to contribute to an improvement of the human rights climate in Iran.
Ms Sadr,
As you can see, the Dutch government supports your efforts not only in words but also by its deeds. I hope that the Human Rights Tulip you are about to receive will encourage you in your efforts to promote human rights in Iran.
I am delighted to present you with the Human Rights Tulip. Congratulations!
http://www.minbuza.nl/en/news/speeches-and-articles/2009/11/remarks-by-foreign-minister-verhagen-to-ms-sadr-at-2009-human-rights-defenders-tulip-presentation.html
VZCZCXRO7965
RR RUEHDE
DE RUEHTC #2634/01 3521649
ZNR UUUUU ZZH
R 181649Z DEC 06
FM AMEMBASSY THE HAGUE
TO RUEHC/SECSTATE WASHDC 7728
INFO RUCNIRA/IRAN COLLECTIVE
RUEHDI/AMCONSUL DUBAI 0080
RUEHCP/AMEMBASSY COPENHAGEN 6633
RUEHLO/AMEMBASSY LONDON 1616
RUEHBS/USEU BRUSSELS 0423
RUCNDT/USMISSION USUN NEW YORK 4217 UNCLAS SECTION 01 OF 02 THE HAGUE 002634
SIPDIS
SENSITIVE BUT UNCLASSIFIED
SIPDIS
E.O. 12958: N/A
TAGS:
SUBJECT: NETHERLANDS/IRAN: MEDIA PROJECTS TO PROMOTE DEMOCRACY
THE HAGUE 00002634 001.2 OF 002
3. (SBU) Summary: Eleven Dutch-funded Iranian media projects, worth
over 13 million Euros, have moved into the operational phase. The
projects, begun in early 2006 at the behest of the Dutch parliament,
represent the broadest Dutch media diversity efforts anywhere,
according to MFA officials. End summary.
Program background: Parliamentary initiative
--------------------------------------------
2. (SBU) MFA Human Rights Division Policy Officers Sonja van der
Meer and Reneko Elema met Poloff December 5, to discuss ongoing
Dutch-funded Iranian media projects. Van der Meer asked that the
information be held in trust, as it has not yet been fully shared
with the Dutch parliament. Several of the NGOs, including some of
the western organizations, have asked that their source of funding
not be publicly disclosed.
3. (SBU) Former Green Left MP Farah Karimi, according to van der
Meer and others, was the driving force behind the projects and was
largely responsible for securing Euro 15 million for the purpose.
Hans van Baalen, foreign policy spokesman for the conservative
Liberal Party (VVD), co-sponsored the measure. Karimi, v/d Meer
said, had asked the Foreign Ministry to help establish a satellite
television channel. The Foreign Ministry rejected the specific
project Karimi advocated, because some of the individuals involved
were connected with the Mujahideen al-Khalq (MKO) or affiliated
organizations.
Program scope: Training and some newscasts
------------------------------------------
اینجا هم از پولی که 2006 به رادیو زمانه،دخترک (شهرزادنیوز)، خانه آزادی و... میگه
12. (SBU) The MFA decided instead to finance a broad array of
programs, including radio and internet news channels, training
programs and one children’s rights documentary series. The MFA
solicited for proposals online. Fifty proposals were received, 11
were chosen, and 13 million Euros have been allotted. Work began in
early 2006 – in January, for most recipients. Partners include BBC
World Service, World Press Photo (Netherlands), Radio Zamineh, Press
Now (Netherlands), Internews Europe, Dokhtarak, Freedom House,
Communication for Development (CFD), Jadit Media (UK), Danish
Institute of Human Rights (DIHR), and UNICEF. The UNICEF project,
costing 600,000 Euros, is the only program involving direct
cooperation with the Iranian government. Van der Meer said that the
MFA is not averse to funding independent television, but no solid
proposals for such projects were received.
12. (SBU) According to van der Meer, all eleven projects are supposed
to be self-sustaining by the end of calendar 2007. Funding
end-dates are standard for Dutch development expenditures, but v/d
Meer said Foreign Minister Bot had already suggested to Parliament
that some of these projects might require assistance beyond 2007.
Difficulty with Iranian authorities
-----------------------------------
6. (SBU) Van der Meer and Elema reported that, as the programs have
moved into the operational phase during the second half of 2006,
participants have encountered some difficulty with the Iranian
government. For example, a Netherlands-based trainer participating
in Press Now’s training programs in Iran was expelled on December 4.
Some Iranians returning from programs outside Iran have run into
harassment back home. So far, according to v/d Meer, the MFA has
chosen to deal with problems on a case-by-case basis. She said that
the Dutch Embassy in Tehran has been tasked with raising problems
with the Iranians, as they arise. She added that, as this is the
first time the Netherlands has conducted extensive media programs
anywhere, they are learning on-the-go. Elema added, though, that
the problems were not a surprise. He noted that the Dutch Embassy
in Tehran already administers about one million Euros per year for
democracy programs and is therefore accustomed to dealing with
harassment of grantees and similar problems.
The learning curve: building capacity
-------------------------------------
7. (SBU) Van de Meer noted that the MFA has run into a few problems
trying to diversify the pool of grant recipients. She said that the
same individual who was expelled for participating in the Press Now
program also works for CFD, and she added that Radio Zamineh and
Press Now are affiliated. Overall, however, she was satisfied with
the talent and thought the program had made a good start. Many
inside Iran are reluctant to work with foreign government funding,
she said, and it will take time to build training capacity in the
Iranian journalistic community. She noted with optimism the large
numbers of journalists in Iran and their tradition of pushing the
envelope.
THE HAGUE 00002634 002.2 OF 002
Individual project details
--------------------------
8. (SBU) Some details of the projects follow. BBC World Service is
providing journalism training, mostly via the internet. It is not
one of the larger programs, and few participants are crossing
borders. Press Now also trains journalists but is doing so in Iran.
A Dutch national, working as a trainer, was expelled December 4
from Iran. Press Now indicated it intended to continue the project.
Internews Europe is working on online citizen journalism and is
exploring ways to defeat internet censorship. Internews have asked
that their funding not be disclosed. The Website Dokhtarak works
closely with Radio Netherlands (RNTC) and provides news “for women,
by women and about women.” Jadit Media, based in London and staffed
by some former employees of BBC and the Institute for War and Peace
Reporting (IWPR), is also providing training. IWPR have asked that
their funding not be disclosed. The Danish Institute of Human
Rights (DIHR) is setting up training programs inside Iran, including
at the University of Isfahan, and will focus on “legal aspects of
media diversity.” DIHR experienced some cartoon-related
difficulties, but, said v/d Meer, their Iranian partners remain
onboard. Communication for Development (CFD) is providing training
in the Netherlands and has received some negative press in Iran.
9. (SBU) The UNICEF project is a series of documentaries on
children’s rights. It will air on Iranian state television and is
the only project that will involve direct cooperation with the
Iranian government.
10. (SBU) World Press Photo will organize a photo exhibition in
Tehran and will train photojournalists during the event. Citing the
famous 1979 Pulitzer-winning, anonymous photographs of Revolutionary
Guards executing Kurds, v/d Meer said such training had potential.
She wondered, though, whether Iranian authorities would allow the
exhibition itself sufficient latitude to be successful.
11. (SBU) Radio Zamineh is broadcasting from the Netherlands by
internet, shortwave and satellite, and is establishing citizen
blogging within Iran. Van der Meer claimed that Iran has the
“highest number of bloggers in the world.” This, and the fact that
Radio Zamineh has chosen a strategy of attracting publicity, have
made it one of the more controversial projects for the Iranian
government. She added that Radio Zamineh has a relationship of
“mutual respect” with the Iranian Ambassador in The Hague, but added
that its staff have been subject to Iranian surveillance.
More EU efforts to follow?
--------------------------
12. (SBU) Van der Meer and Elema said that they expect to see more
such Iran media projects from EU member states. The British, they
said, are seeking assistance from the European Commission (EC) and
European Union (EU) member states for a satellite television
station. She said startup costs are expected to be eighteen million
British pounds, and annual expenses would run around twelve million
pounds. Van der Meer thought the British project worthwhile but
lamented the competition for EU money.
Blakeman
http://dazzlepod.com/cable/06THEHAGUE2634/?rss=1
لینک زیر هم تز لیسانس یک دانشجو است با تیتر: آیا انقلاب ایران دیجیتال انجام خواهد شد؟
رسانه هلندی/ ایرانی
در این رساله دانشگاهی بطور مشروح هدف و روند گرفتن پول (15 میلیون) از دولت هلند و رادیو زمانه را توضیح داده. مطلب به فرم پی دی اف است.
WILL THE REVOLUTION BE DIGITIZED? Dutch-Iranian Media
راديکاليسم يا کلروفرميسم!
نوشته شده در یکشنبه دوم اردیبهشت 1386 ساعت 3:59 شماره پست: 1
وبگردی های رزا، از آنجا که وبگردی های من مورد استقبال بسيار زياد واقع شدند ادامه آن را به اينجا منتقل کردم.
در زيرلیست برخی از کمک های مالی هیفوس به بعضي از سازمان های "غیردولتی" در ایران که بخشا شتابانه از وب سايت هيفوس حذف شد.
IR002G -راهي
زنان برای مشورت های حقوقی – راهی
IR002G01
موسسه غیرانتفاعی
مبلغ قرارداد: 116.500 یورو
تاریخ و مدت قرارداد: اول ژانویه 2004 تا 31 دسامبر 2006
موسسه راهی - دسترسی زنان به عدالت حقوقی
IR002G02
مبلغ قرارداد: 240000 یورو
مدت قرارداد: اول ژانویه 2007 تا 30سپتامبر 2009
مرکز فرهنگی زنان WCC
IR004G –
Establishment of Women's Resource Centre 2004-2005
IR004G01
مبلغ قرارداد: 4500 یورو
مدت قرارداد: اول آگوست 2004 تا 31 دسامبر 2005
موسسه مرکز تحقیقات زنان NGOTC
IR006G02 - Women's Outreach Waves
01-07-2006 untill 30-06-2009
مبلغ قرارداد 240000 یورو
مدت قرارداد: اول آگوست 2004 تا 31 دسامبر 2005
موسسه کنشگران ICTRC – CSOs
IR003H –
http://www.irancsos.net
IR003H01 - CSO capacity building programme
مبلغ قرارداد: 250000 یورو
مدت قرارداد: اول جولای 2004 تا 30 جون 2006
IR003H02 ?????
جنوب (مخارج کارگاههای آموزشی سه ماهه در تهران) CSOs
IR003H03 - South-South Exchange: Beijing +10 in Iran
مبلغ قرارداد: 32.116 یورو
مدت قرارداد: از اول آگوست 2004 تا 30 سپتامبر 2004
میتینگ منطقه ای در بندر کیش – ایران
IR003H04 - WSIS Regional Meeting West Asia (Iran
مخارج: 31.735 یورو
زمان: اول آگوست 2005 تا اول نوامبر 2005
IR003H05 ????
تقویت جامعه مدنی IR003H06 - CSO Capacity Building Programme
مبلغ قراداد: 450.000 یورو
مدت قراداد: اول جولای 2006 تا 30 جون 2009
طرح برنامه تلويزیونی
IR007I01 - Development Business Plan Satellite TV
مبلغ: 15.657 یورو
مدت قرارداد: اول ژانویه 2005 تا 30 سپتامبر 2005
وب سایت (حقوق بشر و تقویت جامعه مدنی)
IR007I02 - website 2005-06
مبلغ: 400000 یورو
مدت قرارداد: اول آوریل 2005 تا 30 سپتامبر 2006
وب سایت خبری "روز آن لاین"
IR007I03 - News website 2006-08 RoozOnline
مبلغ قرارداد: 337.760 یورو
مدت قرارداد: اول نوامبر 2006 تا 31 جون 2008
اصل کپی ها به زبان انگلیسی و شرح پروژه در زیر این لینک میباشد. رزا
http://archiverosa.blogspot.com/2011/12/blog-post_14.html
بخشا برخی بعد از سمینار زندانیان فعلا در شوک رفتند، برخی اعلام ترک مجموعه را رسانه ای کردند و برخی اما فعالانه سرگرم تواب کشون و نشان گذاری (با Paintball) منتقدین به اسم جاسوس و خبرچین وتواب اند. تئوری توطئه و توطئه ازهم پاشیدن گردهمایی دو سال یکبار زندانیان سابق که به گفته رییس گفتگوهای زندان همایون ایوانی از سال 2005 هم شروع شده (فایل صوتی)، فعلا مشغولیت رفقای بازنشسته از مبارزات اجتماعی و سرگرمی دوران کهولت برخی شد که چند صباحی با بالا رفتن آدرنالین خون شان در شناسایی جاسوس، خبرچین و تواب دوباره احساس زنده بودن کنند. این رو هم میشه از روی بالا رفتن آمار کلیک روی پست قدیمی بلاگ من من هم عاقبت مجبور به اعتراف شدم/ رزا مشاهده کرد.
حالا این وسط غیر از تهدید جنسی، برخی به تهدید مالی هم رو آوردند و فکر کردند بچه بترسونند!
راستش تو خونه من که مثل اغلب خونه همه ماها (خارج از حوزه استخدامی دولت ها با NGO "ان جی او" ها ش) اجاره ای است تنها چند کتاب بدرد بخور وجود داره و اون هم بدرد کارمندان آینده دولت موسوی و یا کارمندان هیفوس نمیخوره.
پوستم هم در مورد زندان و دادگاه و تهدید های اینچنینی کلفت شده این سالها. پس برقص تا برقصم...
به برخی از فاطمه فمنیستها هم که روی فمنیست بودن من از افشای بریز بپاش و بخور بچر هاشون ناراحت شدند باید بگم: خواهران خوبم زهرا رهنورد انتهای مسیری هست که دو پله یکی دارید طی میکنید. حالا از من گفتن بود...
برید این کتاب کوفتی سیمون دوبوار را که ده بار ده بار دانلود کردید را یک بار هم که شده محض خنده بخوانید! استقلال مالی خیلی مهمه که شماها ندارید. حالا از من گفتن بود...
در خاتمه از همه برو بچه های خوب تشکر که هیچوقت شعار حمایتت می کنیم ندادند، اما از حمایت دریغ نکردند.
یادمان باشه جنبشی که آویزون یورو های هلندی و دلارهای امریکایی شد، بشاش بهش.
در دنباله مطلب لینک منابع را که در پست حذف شده بود را با کل متن ها قرار دادم. اینجا را کلیک کنیم.
لطفا به تاریخ ها توجه کنید برخی از مطالب مربوط به 2006 میباشند و از وبلاگ حذف شده وبگردی من در بلاگفا هستند. و برخی از لینکها کار نمیکند و مطلب و یا وبسایت حذف شده اند.
رزا: اینجا در حین جایزه دادن به خانم شادی صدر در سال2009 در هلند (این خانم هنوز نرسیده به هلند جایزه بارون شده)
به او توضیح میدهند که 4 میلیون یورواز طرف هلند برای پروژه های مختلف حقوق بشری در ایران خرج کردند و امسال هم یک میلیون دیگه خرج میکنند. (این پول بعد از خرج کردن 15 میلیون یورو کذایی در راه رسانه های ایرانی مثل رادیو زمانه روز آنلاین و شهرزاد نیوز تصویب شده و اینجا به اطلاع خانم شادی صدر میرسانند.)
میگه که هلند سالهاست که برای گوناگونی رسانه های ایرانی خرج کرده، برای اینترنت که در جهت آزادی بیان است که بخشی از حقوق بشر میباشد. ما اینکارها را در کشور های دیگر هم انجام میدهیم، آنجاها که رسانه ها یکطرفه است. در سال 2008 ما 4 میلیون هزینه کردیم و بیشتر آن را در پروژه های مربوط به ایران خرج کردیم. امسال هم (2009) قرار است 1 میلیون در همین هدف خرج کنیم.
اینجا هم خبری مربوط به هلند است که دسامبر 2011 هلند 1.3 میلیون برای بلاگر ها خرج کرده.
Dutch: $1.3 million for oppressed bloggers
9 Dec 2011
www.fride.org/download/BO_survey_ENG_may06.pdf
رزا: لینک بالا چند صفحه ای به فرم پی دی اف میباشد
پولهایی که برای افغانستان و اندونزی پرداخت میشود با هدف تخصص پلیس و نیروی امنیتی خرج میشوند. در روآندا البته از طریق "ان جی او" پولها صرف ساختن زندان شدند و در اوگاندا خرج دادستانی و دادگاها. همین کمک ها به ایران 15 میلیون یورو میباشد (سال2006) که خرج رسانه ها میشود و با هدف پلورالیسم بیشتر در رسانه های جمهوری اسلامی هزینه شد.
این پول از طرف دولت هلند سرمایه گزاری شده است.
Aufbau von Kapazitäten der Polizei und der Sicherheitskräfte Sektor (z. B. in
Afghanistan und Indonesien), das Gefängnis-System (in Ruanda) und die
Justiz (in Uganda). Ein wesentlicher neues Projekt im Bereich der Medien
Reform beinhaltete eine 15.000.000 € Zuschuss für "Media Diversity in Iran",
darauf abzielt, mehr Pluralismus der Medien in der Islamischen Republik
35 Siehe http://www.minbuza.nl.
36 Erteilen Framework auf "Media Diversity in Iran", siehe: http://www.minbuza.nl.
تامین منابع مالی انجیاو ها توسط سازمانهای بینالمللی جرم نیست
گفتوگو با شادی صدر تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۳۸۶
پست های قدیمی از وبلاگ وبگردی رزا در بلاگفا سالهای 1386 به بعد اینجا را کلیک کنیم.
مقاومت واقعی عواقب واقعی دارد، و از حقوق ماهانه هم خبری نیست!
یک موسسه هلندی هست به اسم موسسه Hivos هیفوس که چپ راست پول های مفت به یک مشت ان جی او ميده، بشتابيد!
افکار عمومي چقندره، هلندی هاهم فارسي بلد شدند!
نوشته شده در سه شنبه چهارم اردیبهشت 1386 ساعت 1:18 شماره پست: 4
تامین منابع مالی انجیاو ها توسط سازمانهای بینالمللی جرم نیست
http://zamaaneh.com/special/2007/04/post_195.html
تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۳۸۶
گفتوگو با شادی صدر را از «اینجا» بشنوید.
http://www.radiozamaneh.org/podcast/programs/20070414_sadr.shadi.Masoomeh.mp3
شادی صدر، فعال حقوق زنان، مدیریت مؤسسهی «راهی» را در تهران به عهده دارد؛ مؤسسهای که از اسفندماه گذشته، پس از بازداشت او به همراه جمعی از زنان فعال در جنبش زنان، از سوی دادگاه انقلاب پلمپ شد. چگونگی فعالیتهای این مؤسسه و منابع مالی آن از جمله سوالهایی بود که در دوران بازداشت٬ از شادی صدر پرسیده شد. مؤسسهی «راهی» بتازگی کارنامهی فعالیتهایش را منتشر کرده است
مؤسسهی «راهی» چه مدت هست که تشکیل شده؟
حدود سهسال از تأسیس موسسهی «راهی» میگذارد.
با کمک چه منابعی این مؤسسه اداره میشد؟
گرچه ما در طول این سه سال کارمان از منابع مردمی، خیریه یا نهادهای مختلف استفاده میکردیم، ولی عمده تأمینکنندهی مالی مؤسسهی «راهی» بنیاد هلندی «هیفوس» بود. هیفوس بنیادیست که فکر میکنم در بیش از ۴۰ کشور دنیا دارد کار میکند و یکی از سازمانهاییست که تأمینکنندهی مالی مؤسسهی «راهی» بوده است
مسئولان جمهوری اسلامی، آنهایی که مرتبط بودند با این مسایل، آیا در جریان این قضایا قرار داشتند و میدانستند که منابع مالی شما از کجا تأمین میشود؟
بهطور دقیق و کامل. یعنی سه سال پیش که ما شروع کردیم به همکاری با «هیفوس»، قبل از اینکه ما قراردادی ببندیم با این مؤسسهی هلندی، مقامات وزارت خارجه را مطلع کردیم و از آنها استعلام کردیم و نظرشان را خواستیم. ضمن اینکه در طول این دو ـ سه سال هم هر جایی که مواجههای بود با مقامات، یا نامهنگاری بود یا هر چیز دیگری بود، یا حتا پرسشی میشد، چون بارها و بارها مورد پرسش قرار گرفتیم در این مورد، خیلی شفاف و روشن توضیح میدادیم که عمدهی منابع مالی ما از طریق دیگری تأمین میشود و میگفتیم که چه سازمانی هست و به چه شکلی هست و قراردادهایمان چه جوریست، منابع مالیمان صرف چه کارهایی میشود، وضعیت حسابرسی و صرف این منابع به چه شکلیست یعنی بهطور شفاف. چیزی که من نسبت به آن مطمئنم این است که مسئولان جمهوری اسلامی که با مسایل سازمانهای غیردولتی و نهادهای مدنی در رابطه بودند همگی از مسایلی که به مؤسسهی «راهی» مربوط میشد مطلع بودند و همینطور از اینکه ما با «هیفوس» کار میکنیم
گفتگوي سهيلا وحدتي با شادي صدر
http://www.meydaan.org/showarticle.aspx?arid=234&cid=52
اتهامات واده عليه شما چه بود؟ و صحبت بازجوها در چه راستايي بود؟
در نهايت بيش از همان دو اتهامي که روز دوم به من تفيهم شد يعني تباني براي اخلال در امنيت ملي و برهم زدن نظم عمومي، که اتهام مشترک ما 33 نفر است، اتهام جديدي به من تفهيم نشد ولي عمده سئوالات در زماني که همه آزاد شدند و فقط من و محبوبه مانديم و به انفرادي منتقل شديم، در مورد موسسه راهي و کمک مالي که از بنياد غيردولتي هلندي هيوس براي انجام خدمات حقوقي و مددکاري براي زنان آسيب ديده يا در معرض آسيب مي گرفت بود. و اينکه آيا اين کمک مالي صرف فعاليتهاي جنبش زنان مي شده يا خير.
رئوس عمده فعاليت راهي چه بوده است؟
پروژه اصلي راهي راهاندازي يک مرکز مشاوره حقوقي و مددکاري براي زنان بود که به زنان آسيب ديده و در معرض آسيب خدمات حقوقي و مددکاري در يک سطح وسيع ارائه مي داد. کار ما دو بخش دارد. در بخش خانواده به زناني که درگير مشکلات حقوقي مثل طلاق، نفقه، حضانت، تابعيت و... بودند خدمات مي داديم و در بخش کيفري، زناني که به دليل زن بودن قرباني جرم واقع شده يا به جرايم با مجازاتهاي سنگين مثل اعدام، سنگسار يا حبسهاي بالاتر از ده سال محکوم متهم يا محکوم بودند مورد توجه ما قرار ميگيرند. در طول دو سال گذشته ما به حدود 1000 زن خدمات ارائه داده ايم که پرونده هاي بيش از 500 نفر آنها هنوز در جريان است و بسته شدن موسسه ما را از دادن خدمات به آنها که بعضيشان واقعا در شرايط بحراني هستند، محروم کرده است. همچنين چند زن آزاد شده از زندان تحت پوشش کمکهاي ما داشتند به زندگي عادي بر مي گشتند که تمام مراقبتهاي بعد از خروج آنها هم متوقف شده است.
اطلاعیه مرکز فرهنگی زنان در مورد موسسه هلندی «هیفوس»
http://zanestaan.blogspot.com/2007/04/blog-post_8490.html
مرکز فرهنگی زنان هیچ کمک مالی از سازمانهای بینالمللی دریافت نکرده است!
هیفوس که سال ها بود به بسیاری از سازمان های غیردولتی زنان بر اساس پروژه های آنان، کمک پرداخت می کرد با توجه به فراخوان مرکز در مورد تاسیس کتابخانه، پیشنهاد کمک برای راه اندازی کتابخانه را به مرکز فرهنگی ارائه کرد. آن زمان ما که تاحدودی از جمع آوری کمک های لازم مردمی برای راه اندازی کتابخانه دلسرد شده بودیم، ابتدا بدون توجه به ماهیت اکتیویستی و مردمی مرکز فرهنگی، و بدون همفکری های لازم، با شتابزدگی، پیشنهاد هیفوس را پذیرفتیم..............
اما بالاخره پس از بحث های مفصل برای دریافت یا عدم دریافت این کمک از هیفوس، یکپارچه به این تصمیم رسیدیم که گرفتن این کمک مالی به دلایل متعددی درست نیست. با این تصمیم جمعی، مرکز فرهنگی زنان اعلام انصراف خود را به موسسه هیفوس رسما اعلام کرد و خواستار فسخ قرارداد و بازگرداندن آن 10 هزار یورو شد......
.........
رزا: نتيجه: ما به فارسي فراخوان مرکز فرهنگي را در مورد تاسیس کتابخانه اعلام کرديم. هيفوس تو هوا گرفتش و فوری پيشنهاد کمک 130.000 يورويي داد.....
حمیدرضا علاقهبند/ گردباد
حمیدرضا علاقهبند هستم. از تهران میلاگم. پیش پای شما یکی از دوستان فمینیست از زنستان خبر داد که قرار است از من به خاطر ماجرای کمکهای هیوفس به مرکز فرهنگی زنان شکایت کنند. ایول. دوستان که رفتند اوین و زرشکپلو با مرغ خوردند. حالا قرار است من هم بروم و اوین را با یک دل سیر تماشا کنم. انگار من از هیفوس به یورو پول گرفتهام که الان باید بروم اوین و جواب پس دهم.
میگویند: با انتشار سند علنی که نشان میدهد هیفوس به مرکز فرهنگی زنان کمک مالی کرده است مروج نشر اکاذیب شدهای. اکاذیب یعنی دروغ. اینکه بگویی مرکز فرهنگی زنان از هیفوس پول گرفته است (بنا بر سندی که در سایت رسمی هیفوس موجود بود) کجاش دروغ است؟
زنستان بعد از اینکه سایت هیفوس اقدام به حذف سند علنی کمکهای مالیاش کرد اطلاعیه میدهد که مبلغ ۱۰ هزار یورو به حساب هیفوس عودت داده شده است. خوب این سند بهتر نشان میدهد که مرکز فرهنگی زنان از هیفوس پول دریافت کرده و بعد آن را برگشت داده است. حالا این کدام قسمتش دروغ است؟ بهتر است دوستان به آن پاسخ دهند.
اگر دوستان اطلاعیه نمیدادند که با هیفوس قرارداد امضا کرده و در ادامه مبلغ ۱۰ هزار یورو گرفته و بعد به حساب هیفوس برگشت دادهاند، ما از کجا باید میفهمیدیم که مرکز فرهنگی زنان از هیفوس پول نگرفته است؟
دوست ما میگوید: ازت شکایت میکنیم. من در جواب به دوستمان در مقابل شما که دارید گردباد را میخوانید با صدای بلند میگویم: حتمن این کا را بکنید. از قاضی، دادگاه، زندان و اوین لطفن ما را نترسانید. من از تهدید خوشم نمیآید. ولی از عمل چرا.
دوستان زورشان به کیهان نمیرسد میخواهند از ما شکایت کنند. دنیا را چه دیدید شاید زور ما از کیهان هم بیشتر بود. فراموش نکنید برایم کمپوت هلو بیاورید. دونقطه دی.
لینک:
:: تا به کی آب در هاون کوبیدن؟ فرناز سیفی
:: اطلاعیه مرکز فرهنگی زنان زنستان، در مورد کمکهای مالی هیفوس به مرکز فرهنگی زنان
http://zanestaan.blogspot.com/2007/04/blog-post_8490.html
جمعه سی و یکم فروردین 1386ساعت 1:27
http://gerdbad.com/post-55.aspx
دخترهای میلیون دلاری ساکن تهران و هیفوس
موسسه هلندی هیفوس در اقدامی بسیار عجولانه و سوالبرانگیز سندهای علنی که نشان دهنده کمک مالی به مرکز فرهنگی زنان ، روزآنلاین و کانون زنان ایران است را از روی وبسایتش حذف کرد. ولی غافل از اینکه این صفحات در حافظه گوگل ذخیره شده است.
صفحات ذخیره شده در گوگل:
:: صفحه مرکز فرهنگی زنان
:: صفحه کانون زنان ایران
:: صفحه روزآنلاین
کمکهای هیفوس به موسسههای گوناگون در دنیا اطلاعات مخفیانهای نیستند و در وبسایت رسمی هیفوس میتوان با شفافیت تمام حتی از رقم دقیق این کمکها مطلع شد. حالا چرا هیفوس به حذف این اطلاعات فقط در مورد بعضی از کمکهای مالیاش به چند موسسه خاص اقدام کرده بسیار جالب است.
یک نمونه از کمکهای هیفوس به روزآنلاین ۷۳۰ هزار یورو است. حدس میزنید کمک مالی هیفوس به دخترهای میلیون دلاری ساکن تهران چقدر باشد؟
نکته بامزهای هم وجود دارد. روزآنلاین با وجود کمک ۷۳۰ هزار یورویی هیفوس، باز از خوانندگانش که مايلند سهمی در پرداخت هزينه های اين نشريه اينترنتی به عهده گيرند، درخواست کرده است کمکهای خود را به شماره حسابی در فرانسه واريز کنند.
نام گيرنده: IRAN GOOYA
نام بانک: SOCIETE GENERALE
آدرس: 27, Bd St. MICHEL, 75005 PARIS, FRANCE
شماره حساب: 00037267362
IBAN: FR76 30003 03080 00037267362 35
SWIFT (BIC در فرانسه(: SOGEFRPP
RIB (در فرانسه): 30003 03080 00037267362 35
پنجشنبه بیست و سوم فروردین 1386ساعت 22:27
http://gerdbad.com/post-49.aspx
چرا با کشورهاي برانداز قطع رابطه نمي کنيد؟
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/archive/2007/april/19/article/-0095d4b7f3.html
فرح کريمي - پنجشنبه 30 فروردین 1386 [2007.04.19]
من کسي هستم که از ابتدا، علنا و بدون پرده پوشي، به همراه فن بالن، نماینده حزب لیبرال در مجلس هلند، و به کمک تعدادي از ايرانياني که بعدا خود، به دليل مقاومت دولت هاي هلند و ايران با پروژه تلويزيوني شان، امکان استفاده از بودجه15 ميليوني را نيافتند، پي گير تصويب اين بودجه فوق بوده ام. من از همان ابتدا، تمام نکات مرتبط با این بودجه را به طور شفاف با رسانه هاي مختلف و از جمله با "روز" در میان گذاشته ام و اين را هم توضیح داده ام که از این بودجه 15 میلیون یورویی حتی یک یورو به نشریه الکترنیکی "روز" تخصیص نیافته است و این نشریه کار خود را از مدت ها پيش از تخصيص بودجه 15 ميليوني، با اتکا به منابع غیر دولتی هلندي [یک NGO به نام هیفوس] آغاز کرده است. من همه این توضیحات را مدت هاست که به رسانه ها داده ام.
من در این نوشته، قصد توضیح واضحاتی چون تفاوت سازمان های غیر دولتی و دولتی در اروپا - مثلاً فرق سازماني چون هیفوس با دولت هلند- را ندارم. همچنین قصد آن را ندارم که توضیح بدهم در کشوری چون هلند، چه تعداد سازمان غیر دولتی بسیار بزرگ تر از امثال هیفوس، دهه هاست که در اقصا نقاط جهان به خدمات رسانی مشغولند، و سیاست هایشان نه تنها در استقلال کامل از دولت هایی که هر از گاه با انتخابات ها عوض می شوند قرار دارد، که حتي در بسياري از موارد در خلاف سياست هاي احزاب حاکم است
فراموش نبايد کرد که دولت تهران، تا کنون بر سر پروژه هاي هلندي، حتي سفير هلند را به وزارت خارجه ايران احضار نکرده است. اين نکته، در عرف ديپلماتيک جهاني، خود به خوبي گوياي اين وافعيت است که ادعاهاي رسانه هاي حکومتي خاص در تهران، تا چه حد مي تواند جدي گرفته شود.
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/archive/2007/april/19/article/-0095d4b7f3.html
اطلاعیه مرکز فرهنگی زنان در مورد موسسه هلندی «هیفوس»
مرکز فرهنگی زنان هیچ کمک مالی از سازمانهای بینالمللی دریافت نکرده است!
در ابتدا انتظار دریافت کمک مالی را از سوی زنان و مردان علاقه مند در حوزه زنان را بیش از آن داشتیم اما روند جمع آوری کمک های مردمی کندتر از آن بود که تصور می کردیم (در عرض یک سال و نیم دادن فراخوان تنها نزدیک به 15 میلیون جمع آوری شده بود که برای چنین پروژه ای بسیار اندک می نمود) چرا که شاید هنوز مرکز فرهنگی زنان اعتماد لازم مردم را برای دریافت کمک مالی کسب نکرده بود. از این رو در اوایل سال 1383 موسسه هیفوس که سال ها بود به بسیاری از سازمان های غیردولتی زنان بر اساس پروژه های آنان، کمک پرداخت می کرد با توجه به فراخوان مرکز در مورد تاسیس کتابخانه، پیشنهاد کمک برای راه اندازی کتابخانه را به مرکز فرهنگی ارائه کرد. آن زمان ما که تاحدودی از جمع آوری کمک های لازم مردمی برای راه اندازی کتابخانه دلسرد شده بودیم، ابتدا بدون توجه به ماهیت اکتیویستی و مردمی مرکز فرهنگی، و بدون همفکری های لازم، با شتابزدگی، پیشنهاد هیفوس را پذیرفتیم و طرح کتابخانه را به این سازمان ارائه دادیم. هیفوس نیز قراردادی تهیه کرد (قرارداد آن در پیوست وجود دارد) و قرار شد بابت تهیه مکان و خرید وسایل لازم برای راه اندازی کتابخانه مبلغ 130 هزار یورو براساس طرح و در چندین مرحله به مرکز فرهنگی زنان بپردازد. اما به محض بستن قرارداد و واریز 10 هزار یورو (واریز اولین پرداخت)، دغدغه های ما در مرکز فرهنگی زنان برای این که آیا چنین کاری درست است یا نه، آغاز شد و بین اعضای مرکز فرهنگی زنان در این مورد بحث های مفصلی در گرفت. ....
. اما بالاخره پس از بحث های مفصل برای دریافت یا عدم دریافت این کمک از هیفوس، یکپارچه به این تصمیم رسیدیم که گرفتن این کمک مالی به دلایل متعددی درست نیست. با این تصمیم جمعی، مرکز فرهنگی زنان اعلام انصراف خود را به موسسه هیفوس رسما اعلام کرد و خواستار فسخ قرارداد و بازگرداندن آن 10 هزار یورو شد و این مسئله در مراسم جشن تاسیس کتابخانه در هشتم مارس 1383 نیز اعلام کردیم (گزارش های مربوطه را که در سایت مرکز منتشر شده است در پیوست بخوانید). به این ترتیب با وجود اشکالات فراوان و وقت گیر بودن این پروسه که طی چند ماه به طول انجامید، بالاخره ما توانستیم قرارداد خود را با هیفوس فسخ کنیم و مبلغ 10 هزار یورو را به سازمان هیفوس عودت دهیم و به خاطر فسخ قرارداد در میانه کار، از آنان پوزش بطلبیم (تصویر سندی که 10 هزار یورو به موسسه هیفوس عودت داده شده است را در پیوست می توانید مشاهده کنید). قراردادی هم که اکنون هنوز از آن دوران بر روی وب سایت هیفوس قرار دارد مربوط به همین قراردادی است که با تصمیم مرکز مبنی بر عدم همکاری با هیفوس فسخ شد اما متاسفانه موسسه هیفوس در سایت خود ذکری از فسخ آن قرارداد به میان نیاورده است (که مرکز فرهنگی طی نامه ای رسما خواستار آن شده است که هیفوس همانطور که آن قرارداد را بر سایت خود گذارده، فسخ آن را و بازگرداندن مبلغ 10 هزار یورو را نیز اعلام کند و امیدواریم که هر چه سریعتر این کار انجام گیرد).
مرکز فرهنگی زنان
25 فروردین ماه 1386
تا به کی آب در هاون کوبیدن؟ فرناز سیفی
http://farnaaz.info/archives/003017.html
در رد این شایعه ها و ادعاهای با منظوری که این روزها برای تخریب چهره "مرکز فرهنگی زنان" و پرونده سازی برای ما راه افتاده، نوشته زیر را که تمامی اسناد و مدارک لازم به آن پیوست شده است را بخوانید. حق شکایت و پیگیری از این شایعه سازان برای ما محفوظ است و در صورتی که این تکذبیه از سوی شایعه سازان منعکس نشود و به بازار تاسف انگیز تهمت بستن و نسبت دروغ ادامه دهند، بی شک از این حق خود استفاده خواهیم کرد.
حمیدرضا علاقهبند هستم. از تهران میلاگم. پیش پای شما یکی از دوستان فمینیست از زنستان خبر داد که قرار است از من به خاطر ماجرای کمکهای هیوفس به مرکز فرهنگی زنان شکایت کنند.
ایول. دوستان که رفتند اوین و زرشکپلو با مرغ خوردند. حالا قرار است من هم بروم و اوین را با یک دل سیر تماشا کنم.
انگار من از هیفوس به یورو پول گرفتهام که الان باید بروم اوین و جواب پس دهم.
میگویند: با انتشار سند علنی که نشان میدهد هیفوس به مرکز فرهنگی زنان کمک مالی کرده است مروج نشر اکاذیب شدهای.
اکاذیب یعنی دروغ. اینکه بگویی مرکز فرهنگی زنان از هیفوس پول گرفته است (بنا بر سندی که در سایت رسمی هیفوس موجود بود) کجاش دروغ است؟
زنستان بعد از اینکه سایت هیفوس اقدام به حذف سند علنی کمکهای مالیاش کرد اطلاعیه میدهد که مبلغ ۱۰ هزار یورو به حساب هیفوس عودت داده شده است. خوب این سند بهتر نشان میدهد که مرکز فرهنگی زنان از هیفوس پول دریافت کرده و بعد آن را برگشت داده است. حالا این کدام قسمتش دروغ است؟ بهتر است دوستان به آن پاسخ دهند.
اگر دوستان اطلاعیه نمیدادند که با هیفوس قرارداد امضا کردهاند و در ادامه مبلغ ۱۰ هزار یورو گرفته و بعد به حساب هیفوس برگشت دادهاند، ما از کجا باید میفهمیدیم که مرکز فرهنگی زنان از هیفوس پول نگرفته است؟
دوست ما میگوید: ازت شکایت میکنیم. من در جواب به دوستمان در مقابل شما که دارید گردباد را میخوانید با صدای بلند میگویم: حتمن این کا را بکنید. از قاضی، دادگاه، زندان و اوین لطفن ما را نترسانید. من از تهدید خوشم نمیآید. ولی از عمل چرا.
دوستان زورشان به کیهان نمیرسد میخواهند از ما شکایت کنند. دنیا را چه دیدید شاید زور ما از کیهان هم بیشتر بود.فراموش نکنید برایم کمپوت هلو بیاورید. دونقطه دی.
تا به کی آب در هاون کوبیدن؟ فرناز سیفی
http://farnaaz.info/archives/003017.html
اطلاعیه مرکز فرهنگی زنان زنستان، در مورد کمکهای مالی هیفوس به مرکز فرهنگی زنان
http://herlandmag.info/news/07,04,19,03,56,26/
پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۸۶
دوسازمان غيرانتفاعي در انتظار دادرسي
ادامه توقيف مرکز کارورزي و موسسه راهي - پنجشنبه 6 اردیبهشت 1386 [2007.04.26]
مريم دستگير
رسيدگي به پرونده دوسازمان غيردولتي که پيش ازتعطيلات نوروز درتهران توسط مقامات قضايي پلمپ شدند، طي روزهاي آينده انجام خواهد شد. اين دوسازمان هاي غيرانتفاعي که خدماتي را درحوزه مشاوره هاي حقوقي و آموزش سازمان هاي غيرانتفاعي به انجام مي رساندند، پس ازدستگيري محبوبه عباسقلي زاده وشادي صدرمديران اين دوموسسه به مدت دوهفته درزندان اوين، تعطيل شدند.
يکي ازمواردي که دربازجويي هاي اين فعال حقوق زنان مطرح شد، منابع مالي دوسازمان غيردولتي يادشده بود. هردوسازمان غيردولتي ياد شده، متهمند که قراردادهايي را براي انجام فعاليت هاي آموزشي وخدمات حقوقي ومشاوره اي بايک سازمان توسعه اي هلندي به هيفوس داشته اند. سازمان هاي غيرانتفاعي درايران بايد پيش ازعقد قرارداد با سازمان هاي بين المللي نسبت به استعلام درخصوص ماهيت اين سازمان ازوزارت خارجه اقدام کنند. موضوعي که پيش ازاين توسط موسسه کارورزي وراهي به انجام رسيده بود. با اين وجود درحالي که موسسات ياد شده دفاتر خود را به مراکز ذيربط ارائه وهمچنين گزارش فعاليت هاي خود را نيز منشتر کرده اند، برخي مقامات قضايي وامنيتي نسبت کليت دريافت چنين پروژه هاي بدبيني دارند وآن را مطابق منافع کشورنمي دانند.
به گزارش سايت "ميدان زنان"، مسئول دفتر قاضي حداد، گفته است که رسيدگي به پرونده شادي صدر و محبوبه عباسقلي زاده و مساله پلمب دفتر موسسه"راهي" و "مرکز کارورزي سازمانهاي جامعه مدني" طي روزهاي آينده دردستورکاراين دفترقراردارد.
محمد مصطفايي، وکيل مدافع شادي صدر که ديروز براي چندمين مرتبه و به دليل پيگيري بستن دفاتر دو سازمان غيردولتي زنان به دادسراي انقلاب تهران مراجعه کرده بود درهمين رابطه به سايت ميدان زنان گفته است: "هر چند موفق نشدم شخصا با قاضي حداد گفت و گو کنم، اما مدير دفتر ايشان اعلام داشتند که لايحه را به نظر آقاي حداد رسانده و او نيز اعلام کرده است که تا چند روز ديگر تصميم خود را اعلام خواهند کرد."
"شادي صدر"، وکيل پايه يک دادگستري است که در تاريخ 13/12/1385 براي شرکت در جلسه رسيدگي به اتهامات موکلش، شهلا انتصاري، در دادگاه انقلاب حاضر شد. عده اي از فعالان جنبش زنان نيز در حمايت از کساني که قرار بود محاکمه شوند در مقابل دادگاه انقلاب حاضر شدند، اين عده تنها خواستار رسيدگي دقيق و اعلام بي گناهي محاکمه شوندگان بودند که ماموران پليس امنيت به سراغ آنها رفتند و تجمع کنندگان را دستگير کردند.
صدر نيز به همراه موکلش، در همان روز دستگير شد. با اين وجود شادي صدرومحبوبه عباسقلي زاده که براي اعتراض به روند احضارها جلوي دادگاه حضور داشت، با ديگر دستگير شدگان آزادنشدند وبعد ازچند روزاتهام هاي ديگري عليه انها اقامه شد ومشخص شد مساله اصلي درخصوص اين دوفعال حوزه زنان، سازمان هايي است که مديريت انها را به عهده دارند.
محمد مصطفايي، يکي از وکلاي صدر، در خصوص وضعيت پرونده و چگونگي پيگيري آن به خبرنگار ميدان چنين گفت: "پس از دستگيري خانم صدر، اينجانب به همراه خانمها غيرت و فهيمي ديگر وکلاي ايشان بارها به معاونت امنيت دادسراي انقلاب مراجعه کرده ايم و خواستار آزادي ايشان شديم که بدوا اعلام نموده اند که اتهامات خانم صدر و عباسقي زاده بيش از آن چيزي است که به ديگر دستگيرشدگان تفهيم شده است و براي ايشان قرار بازداشت موقت صادر شده است. با اين همه اتهام جديدي به ايشان و خانم عباسقلي زاده تفهيم نشد.
به گزارش سايت ميدان: "اواخر سال گذشته بود که معاونت محترم امنيت اعلام نمود که قرار بازداشت موقت خانم صدر به قرار وثيقه به ميزان دويست ميليون تومان تبديل شده است، تا اينکه با مشقت و دردسرهاي فراوان خانواده خانم صدر توانستند اين قرار را توديع نمايند تا در عيد نوروز ايشان در کنار خانواده باشد و پس از توديع قرار موکلمان آزاد شد. البته آزادي وي در حالي صورت گرفت که ماموران اطلاعات به دستور معاونت امنيت دفتر موسسه راه توانمند زيستن که خانم صدر مدير موسسه بود را پلمب نمودند. اين موسسه با هدف کمک به زنان نيازمند و رسيدگي به مشکلات حقوقي آنان به صورت غير انتفاعي تاسيس شد. تا به حال بيلان کار اين موسسه نشان مي دهد که مشاوره و کمکهاي ارزنده و مفيدي نيز انجام داده است."
به گفته مصطفايي: "خانم صدر تمام امور مربوط به وکالت، اعم از ملاقات با ارباب رجوع و تنظيم دادخواست و لوايح موکلان خويش را در دفتر موسسه انجام مي داده و اسناد و مدارک و پرونده هاي آنان در دفتر نگهداري مي شود . به دليل نياز مبرم به پرونده ها و جلوگيري از تضييع حقوق موکلان، بارها به معاونت امنيت دادسراي انقلاب مراجعه کرده ايم تا از پلمب دفتر موسسه رفع اثر شود، امروز نيز اينجانب با تنظيم لايحه اي به دادگاه مراجعه کردم که متاسفانه نتوانستم شخصا با آقاي حداد صحبت نمايم، اما مدير دفتر ايشان اعلام داشتند که لايحه را به نظر آقاي حداد رسانده و او نيز اعلام کرده است که تا چند روز ديگر بررسيهاي لازم انجام خواهد پذيرفت و نتيجه را اعلام خواهيم کرد."
وي در پايان گفت: "تاکنون خواسته هاي متعددي را عنوان نموده ايم. از جمله فک قرار بازداشت موقت که در نهايت به قرار وثيقه سنگين تبديل شد و فک پلمپ که هنوز اين خواسته انجام نپذيرفته و به هر حال خواستار رسيدگي سريع به اتهامات موکلان و اعلام بي گناهي آنها هستيم."
گفتني است فريده غيرت، الهام فهيمي و سعيد اقبالي، وکلاي صدر و عباسقلي زاده تاکنون چندين بار به شعبه امنيت دادسراي انقلاب تهران مراجعه کرده و ضمن اعتراض به عدم رعايت موازين قانوني، خواستار فک پلمب دفتر مرکز کارورزي سازمانهاي جامعه مدني و موسسه راهي شده اند.
طي روزهاي گذشته فعالان حوزه زنان، با احکام بي سابقه اي توسط دادگاه هاي رسيدگي کننده به پرونده هاي آنان روبروشده اند. ازجمله نوشين احمدي خراساني وپروين اردلان ازمديران مرکزفرهنگي زنان که با حکم سه سال زندان مواجه شده اند. شعبه ششم دادگاه انقلاب تهران، نوشين احمدي خراساني و پروين اردلان از زنان تجمعکننده در ميدان هفتتير تهران در 22 خرداد 1385 را به تحمل سه سال حبس که دو سال و نيم آن به حالت تعليق درميآيد، محکوم کرد. نسرين ستوده، وکيل مدافع اين دو فعال جنبش زنان درخصوص اين احکام به سايت ميدان گفته است: "دادگاه موکلانم را به اتهام «تباني و اجتماع جهت برهم زدن امنيت کشور» به سال حبس محکوم کرد که دو سال و نيم آن به مدت پنج سال به حالت تعليق درميآيد و شش ماه ديگر نيز از نوع تعزيري صادر شده و لازمالاجرا است." وکيل افراد ياد شده ازدرخواست تجديدنظر براحکام فوق خبرداده است.
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/archive/2007/april/26/article/-5e1aba26ec.html
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۸۶
چرا با کشورهاي برانداز قطع رابطه نمي کنيد؟
فرح کريمي - پنجشنبه 30 فروردین 1386 [2007.04.19]
مدتي است که روزنامه کيهان، روي کشف جديد خود کار مي کند: اين که دولت هلند، از طريق کمک به پروژه هاي رسانه اي، مبلغ 15 ميليون يورو به "براندازي" حکومت جمهوري اسلامي اختصاص داده است.
پيش از هر چيز، شدت مغشوش بودن اطلاعات ارائه شده در به اصطلاح "افشاگري هاي" کيهان، بسيار حيرت انگيز است. انگار که در موسساتي "افشاگر" از اين قبيل، دو – سه نفر پيدا نمي شوند که زبان خارجي بدانند و حداقل، براي کسب اطلاعات صحيح، اندکي اطلاعات جمع کنند. من کسي هستم که از ابتدا، علنا و بدون پرده پوشي، به همراه فن بالن، نماینده حزب لیبرال در مجلس هلند، و به کمک تعدادي از ايرانياني که بعدا خود، به دليل مقاومت دولت هاي هلند و ايران با پروژه تلويزيوني شان، امکان استفاده از بودجه15 ميليوني را نيافتند، پي گير تصويب اين بودجه فوق بوده ام. من از همان ابتدا، تمام نکات مرتبط با این بودجه را به طور شفاف با رسانه هاي مختلف و از جمله با "روز" در میان گذاشته ام و اين را هم توضیح داده ام که از این بودجه 15 میلیون یورویی حتی یک یورو به نشریه الکترنیکی "روز" تخصیص نیافته است و این نشریه کار خود را از مدت ها پيش از تخصيص بودجه 15 ميليوني، با اتکا به منابع غیر دولتی هلندي [یک NGO به نام هیفوس] آغاز کرده است. من همه این توضیحات را مدت هاست که به رسانه ها داده ام.
اما جالب است که نشریاتی چون کیهان، گویی تازه متوجه بودجه فوق، که ما دو سال است از آن سخن مي گوييم، شده اند، و با شتابزدگي و با استناد با اطلاعاتی کاملاً مخدوش - آن قدر مخدوش که تقريبا هر آنچه ناکنون راجع به من "اطلاع رساني" کرده اند نادرست بوده و حتی بعضا اسم من را در "افشاگري" هايشان به اشتباه نوشته اند - به "افشاي" پروژه های هلندی پرداخته اند. "افشاگری" های که مشخصاً از زمان دستگیری فعالان جنبش زنان شدت یافته و برای پرونده سازی برای زنان و دخترانی که هیچ خواسته ای جز بازنگری در قوانین کشورشان در جهت حقوق مساوی با مردان نداشته اند به کار گرفته شده، و جهت گيري کلي آنها، نابودي جامعه مدني در ايران بوده است.
من در این نوشته، قصد توضیح واضحاتی چون تفاوت سازمان های غیر دولتی و دولتی در اروپا - مثلاً فرق سازماني چون هیفوس با دولت هلند- را ندارم. همچنین قصد آن را ندارم که توضیح بدهم در کشوری چون هلند، چه تعداد سازمان غیر دولتی بسیار بزرگ تر از امثال هیفوس، دهه هاست که در اقصا نقاط جهان به خدمات رسانی مشغولند، و سیاست هایشان نه تنها در استقلال کامل از دولت هایی که هر از گاه با انتخابات ها عوض می شوند قرار دارد، که حتي در بسياري از موارد در خلاف سياست هاي احزاب حاکم است. در صدد این نيز نیستم تا راجع به این بحث کنم که در جهان امروز، ارزش هایی چون حقوق بشر، ارزش هایی اند که فعالیت برای آنها به مرزهای کشورها محدود نمی شود، و به همین دلیل، به همان علت که در هلند يا ایران، سازمان ها، رسانه ها و فعالان مختلف، رفتار دولت آمریکا در ابوغریب يا گوانتانامو را محکوم مي کنند، نقض حقوق بشر توسط دولت ايران هم اعتراضات جهاني را بر مي انگيزد، چون حمايت از حقوق بشر يک وظيفه فراملي شده است. حتی این قصد را هم ندارم تا از جریاناتی که روزنامه هایی چون کیهان تریبون آنهاست بپرسم که با روش هایشان – که کارنامه ايران را در مورد حقوق بشر سنگین تر و تنش میان اين کشور با جامعه بین المللی را عمیق تر می کنند – به منافع مردم ایران خدمت می کنند یا منافع طرفداران منزوی شدن ایران در جامعه جهانی؟...
ولي من با وجود آن که طرح تمامی پرسش هاي فوق را از گردانندگان رسانه هایی چون کیهان بي فايده می بينم، کماکان طرح یک سوال مهم را در ارتباط با تبلیغات رسانه ای اخیر آنها ضروری می دانم: اگر دولت هلند مستقیماً یا از طریق سازمان های غیر دولتی، در حال تدارک "براندازی" حکومت ایران است، چرا این حکومت از حق مشروع و قانونی خود برای برخورد با دولتی که در حال توطئه امنیتی علیه آن است استفاده نمی کند؟ اساساً، چرا دولت ایران، باید به روابط خود با دولتی که عملیات براندازی آن را هدایت مي نمايد ادامه دهد و چرا با آن قطع رابطه نمی کند؟
در همين ارتباط، مشخصا سوال مهم تري نيز در ارتباط با رويکرد رسانه هایی از قبیل کیهان مطرح مي شود: اگر این رسانه ها "غیرت ملی" و دغدغه امنیت کشور را دارند، چرا به وزارت خارجه ایران، به خاطر این همه "ضعف" در مقابل دولت های برندازی چون هلند اعتراض نمی کنند؟ آیا اگر دولت های دیگر دنیا هم مدارکی دال بر حمایت ایران از گروه های برانداز در قلمرو خود داشته باشد، دست روی دست خواهند گذاشت؟
گردانندگان کیهان و امثال آن، پاسخ سوالات فوق را به خوبی می دانند. مسوولان دولتی ایران (صحبت از مسوولان دولت آقای احمدی نژاد است که کیهان، خود را کاملاً خادم آن می داند) هیچ دلیل و مدرکی دال بر "ضد امنیتی" یا "براندازانه" بودن پروژه های هلندی در ایران ندارند. به همین دلیل هم هست که با وجود تمام جنجال آفرینی های رسانه های تندرو، وزارت خارجه ایران هیچ حرکتی که ناشی از تمایل به ورود به بازی های تبلیغاتی این رسانه ها باشد از خود نشان نداده است.
فراموش نبايد کرد که دولت تهران، تا کنون بر سر پروژه هاي هلندي، حتي سفير هلند را به وزارت خارجه ايران احضار نکرده است. اين نکته، در عرف ديپلماتيک جهاني، خود به خوبي گوياي اين وافعيت است که ادعاهاي رسانه هاي حکومتي خاص در تهران، تا چه حد مي تواند جدي گرفته شود.
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/archive/2007/april/19/article/-0095d4b7f3.html
دموكراسي پايدار فقط با جامعه مدني سهراب رزاقي" در گفت و گو با "روز
http://www.roozonline.com/archives/2007/03/003267.php
آقاي دكتر رزاقي همزمان با تعطيل كردن موسسه شما از سوي دادسراي انقلاب و عمومي تهران، دو مركز غيردولتي ديگر نيز تعطيل شد و هر سه موسسه نيز طرف قرارداد با هيووس كه يك موسسه هلندي است بوده ايد. آيا بسته شدن اين سازمانها ربطي به همكاري با اين موسسه دارد؟ من چنين دليلي نمي بينم. چون
هيووس
از سازمانهايي است كه در ايران خيلي شفاف و در چارچوب قانون عمل كرده است. بنابراين چنين بهانه اي مورد قبول نمي تواند باشد.حتا وزارت امور خارجه به صورت كتبي اعلام كرد كه منعي براي همكاري با اين سازمان وجود ندارد.مانيز زمان عقد قرارداد، مدارك را به وزارت خارجه اعلام كرديم و اگر منعي بود بايد اعلام مي شد، كه نشد. بنابراين نمي شود اين برخوردها را به حساب طرف قراداد ما گذاشت.
آيا به جز هيووس شما طرف قرارداد با نهاد خارجي ديگري هم هستيد؟
بله. در چارچوب بيانيه اجلاس
WSIS
با اينتر نيوز همكاري مي كنيم و پروژه تقويت جامعه مدني مجازي را پيش مي بريم
(ONLINE CIVIL SOCIETY)
و با موسسه آمازون بلژيك نيز پروژه " انتقال تجربه هاي زنان در سه كشور مراكش،تركيه و ايران" را داريم. همچنين با يونيسف در پروژه نقش سازمانهاي غير دولتي زنان و كودكان در پيشبرد اهداف توسعه هزاره
)MDG)
همكاري كرده و آن را در چهار استان هرمزگان، آذربايجان غربي، سيستان و بلوچستان و بم اجرا مي كنيم.
دموكراسي پايدار فقط با جامعه مدني
دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۵ دموكراسي پايدار فقط با جامعه مدني
"سهراب رزاقي" در گفت و گو با "روز": - دوشنبه 28 اسفند 1385 [2007.03.19]
سينا مقدم
در عصر روز پنج شنبه آخرين دهه آخرين ماه سال 85، و در شرايطي كه بيشتر روزنامه ها و رسانه هاي خبري در ايران، بساط صفحه هاي نوروزي شان را پهن كرده و عموم سرها به بازار نوروز نيامده گرم است، دفتر سه سازمان غيردولتي در ايران پلمپ مي شود. اين خبر در رسانه هاي برون مرزي نيز تحت الشعاع اخبار داغ زنداني شدن 33 زن فعال جنبش زنان و تجمع معلمان معترض به شرايط حقوقي و طبق معمول اين سال، - اخبار انرژي هسته اي- قرار مي گيرد و كمرنگ مي شود.
"كنشگران داوطلب"، "راهي" و "مركز كارورزي سازمانهاي غير دولتي"، سه موسسه غير دولتي فعال جامعه مدني ايران درحالي پلمپ مي شوند كه مديران دو موسسه راهي و مركز كارورزي تا زمان نوشتن اين مصاحبه، همچنان بعد از گذشت بيش از دو هفته، در بند 209 زندان اوين در بازداشت به سر مي برند.
با دكتر سهراب رزاقي، مديرعامل موسسه كنشگران داوطلب، به گپ و گفت كوتاهي درباره اين اتفاق نشسته ايم. دكتر رزاقي دكتراي علوم سياسي از دانشگاه تهران دارد و تا سال پيش ( قبل از پاكسازي استادان دانشگاه در دولت جديد) عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي بوده است.
آقاي دكتر رزاقي پيش از وارد شدن به اين بحث كه به نظر شما علت برخورد با برخي از فعالان جنبش هاي اجتماعي در روزهاي اخير چيست، از برخوردي كه با خود شما و موسسه تان شد شروع كنيم. لطفا از روزي كه دفترتان را پلمپ كردند بگوييد:
روز پنج شنبه گذشته در دفتر، مشغول كار بوديم كه با ورود ماموران دادسراي عمومي و انقلاب تهران مواجه شديم. آنها از همكارانم خواستند كه ساختمان را ترك كنند و من بمانم. بعد از خروج همكارانم، كليه وسايل و مدارك دفتر كنشگران را تفتيش كرده و كيسهاي كامپيوتر را بررسي كردند. بعد خارج شديم و ساختمان را پلمپ كردند ولي مدركي از آنجا خارج نشد.
سپس راهي منزل شديم زيرا آنها حكم تفتيش منزل را نيز با خود داشتند. تجسس در خانه من از ساعت 2.30 تا حدود 6 بعد از ظهر طول كشيد كه در نتيجه آن كليه اسناد و مدارك شخصي ام حتا فيلم ها و سي دي ها و عكسها و برخي از نشريه ها و كتابهايم را كارتون زدند و بردند.
معترض نشديد؟
چرا! اتهام هاي انتسابي آنها هنوز هم مشخص نشده. و من بارها اين مساله را گوشزد كردم. اما پاسخ مي گرفتم كه "بعدا مشخص مي شود!" حتا در صورتجلسه اي كه از اموال شخصي من (كه از منزل خارج مي شد) تهيه شده بود،نوشتم كه اين عمل هم خلاف قانون اساسي كشور است و هم خلاق حقوق بشر.
آيا ماموران حكم ديگري هم در منزل به شما نشان دادند؟ چون ظاهرا حكمها را يكي يكي نشان داده اند، اول محيط كار، بعد منزل ... ؟
بله، بعد نوبت به دفتر ديگر موسسه در خيابان فتحي شقاقي رسيد. البته وقتي به آنجا رسيديم، گروه ديگري از همكارانشان قبلا آنجا را گشته بودند.
بدون حضور شما؟
يكي از كارمندان دفتر را پيدا كرده و بدون حضور من دفتر را گشته بودند.
فكر مي كنيد علت برخورد با سازمان شما چه بوده؟
به نظرم بعد از مطبوعات، نوبت برخورد با سازمانهاي غير دولتي و نهادهاي مدني و فعالان اجتماعي رسيده. مدتها بود كه زمزمه اين برخورد هم شنيده مي شد. موسسه ما سوابقش روشن و شفاف است و هرچه فكر مي كنم تنها دليل موجه، برخورد با موسسه هايي است كه در حوزه جامعه مدني تاثيرگذارند. و اين نشان دهنده نگاه منفي دولت، به جامعه مدني است و معلوم است كه كمر به محدود كردن و مسدود كردن ان بسته اند.
بيشترين فعاليت موسسه شما در چه زمينه هايي بوده است؟
اهدافي كه ما در اساسنامه مان تعريف كرده ايم تعميق جامعه مدني،گسترش مشاركت و دموكراسي در بين سازمانهاي جامعه مدني و توسعه پايدار است.
براي اين هدف، پروژه ظرفيت سازي سازمانهاي جامعه مدني را در حوزه هاي واقعي و مجازي دنبال مي كنيم. به اعتقاد ما دموكراسي پايدار بدون وجود جامعه مدني قدرتمند شكل نمي گيرد. بنابراين پايه كار را بر ساختن جامعه مدني قوي و قدرتمند قرار داده ايم.
بحث جامعه مدني، نه فقط در ايران بلكه در بسياري از نقاط ديگر دنيا نيز به مسائل سياسي گره خورده است. اما در ايران به نظر مي رسد مرزبندي بين فعاليتهاي اجتماعي و سياسي مخدوش تر است. به نظر شما جامعه مدني ايران چقدر سياسي است؟
به نظر من، در حال حاضر تنها حوزه فعال و پويا در جامعه ايران، جامعه مدني است.به همين دليل است كه بيشتر نگاه ها به آن،سياسي است.دولت از يك منظر به آن به ديده فعاليت سياسي نگاه مي كند. نگاه دولت به جامعه مدني بيشتر نگاه به اسب تراوا است (و اين تعبير را دارد كه جامعه مدني پايگاه دشمن است و حتما در دل اين اسب چوبي ،قدرتي خوابيده كه قصد استفاده از فرصتي دارد براي بيرون جستن از پوسته چوبي اش!)، از سوي ديگر گروه هاي سياسي هم به خاطر انسداد سياسي، به جامعه مدني به چشم ابزاري براي پيشبرد اهداف خود، نگاه مي كنند. اما به نظر من جامعه مدني ايران مستقل از اين هردو نگاه، راه خود را مي رود و اهداف خود را پيش خواهد برد.
كدام هدف؟
گسترش دموكراسي نه از طريق فعاليت سياسي، بلكه از طريق افزايش مشاركت مردم.
آقاي دكتر رزاقي همزمان با تعطيل كردن موسسه شما از سوي دادسراي انقلاب و عمومي تهران، دو مركز غيردولتي ديگر نيز تعطيل شد و هر سه موسسه نيز طرف قرارداد با هيووس كه يك موسسه هلندي است بوده ايد. آيا بسته شدن اين سازمانها ربطي به همكاري با اين موسسه دارد؟
من چنين دليلي نمي بينم. چون هيووس از سازمانهايي است كه در ايران خيلي شفاف و در چارچوب قانون عمل كرده است. بنابراين چنين بهانه اي مورد قبول نمي تواند باشد.حتا وزارت امور خارجه به صورت كتبي اعلام كرد كه منعي براي همكاري با اين سازمان وجود ندارد.مانيز زمان عقد قرارداد، مدارك را به وزارت خارجه اعلام كرديم و اگر منعي بود بايد اعلام مي شد، كه نشد. بنابراين نمي شود اين برخوردها را به حساب طرف قراداد ما گذاشت.
آيا به جز هيووس شما طرف قرارداد با نهاد خارجي ديگري هم هستيد؟
بله. در چارچوب بيانيه اجلاس
WSIS
با اينتر نيوز همكاري مي كنيم و پروژه تقويت جامعه مدني مجازي را پيش مي بريم
(ONLINE CIVIL SOCIETY)
و با موسسه آمازون بلژيك نيز پروژه " انتقال تجربه هاي زنان در سه كشور مراكش،تركيه و ايران" را داريم. همچنين با يونيسف در پروژه نقش سازمانهاي غير دولتي زنان و كودكان در پيشبرد اهداف توسعه هزاره
)MDG)
همكاري كرده و آن را در چهار استان هرمزگان، آذربايجان غربي، سيستان و بلوچستان و بم اجرا مي كنيم.
پس تحليل شما اين است كه برخورد با ان.جي.او. ها به خاطر تاثيرگذاري آنها بر جامعه است؟ به نظر شما آيا واقعا نهادهاي مدني تابدين حد تاثيرگذارند؟
بله، به هر حال شما نمي توانيد منكر اين شويد كه حركتهاي اجتماعي بر جامعه ما بي تاثير بوده است. همان طور كه نمي شود منكر شد كه مطبوعات در يك دوره اي تاثير بسزايي در بالا بردن اطلاعات و آگاهي مردم حتا درباره حقوقشان در مطالبات اجتماعي و سياسي داشته اند. حوزه جامعه مدني نيز همين طور است.
به عنوان آخرين سوال، آيا اميدي به بازگشايي اين مراكز هست؟
ما تلاشمان را خواهيم كرد. ضمن اينكه يادم رفت بگويم كه كنشگران، به عنوان مركز هماهنگ كننده سازمانهاي جامعه مدني غرب آسيا و خاورميانه و عضو دبيرخانه جامعه مدني اجلاس جامعه اطلاعاتي
)WSIS)
وظايفي به عهده دارد كه يكي از آنها بحث درباره گردش آزاد اطلاعات است. دولت ايران به عنوان يكي از امضاكنندگان بيانيه اجلاس وبرنامه عمل آن بايد به تعهدات خود براي كمك كردن به جريان آزاد اطلاعات، عمل كند.
--------------------------------------------------------------------------------
گزارش حسابرسی مستقل "موسسه "کنشگران داوطلب"
http://irancsos.org/index.htm
گزارش حسابرس مستقل بانضمام صورت های مالی و یادداشت های توضیحی برای دوره مالی 6 ماهه منتهی به 31 شهریور ماه 1384 و 29 اسفند 1384
ICTRC Board of Directors in 2004/05
Dr. Reza Yousefian (Chair,Board of Directors)
Dr. Sohrab Razzaghi(Board Member andExecutive Director)
Ms. Susan Tahmasebi(Board Member)
Dr. Hadi Semati (BoardMember)
Mr. Omid Memarian (BoardMember
گزارش "نشست زنان جنوب جنوب - پکن + 10" برگزار شده توسط موسسه کنشگران داوطلب - 27 تا 29 سپتامبر 2004 تهران - به همراه آلبوم عکس نشست
3- گزارش "اولین اجلاس منطقه ای جامعه اطلاعاتی و سازمانهای جامعه مدنی غرب آسیا و خاور میانه" برگزار شده توسط موسسه کنشگران داوطلب - 4 تا 6 شهریور ماه 1382 جزیره کیش - به همراه فایلهای صوتی تمامی سخنرانی ها و آلبوم عکس اجلاس
نشست سازمان های غیردولتی زنان کشورهای جنوب- جنوب (پکن+10) در تاریخ 8- 6مهرماه برای تبادل تجربیات وموفقیت های به دست آمده در زمینه محورهای نگران کننده اجلاس پکن توسط موسسه کنشگران داوطلب در تهران برگزار شد.
در این نشست که فعالان اجتماعی زنان از کشورهای افغانستان، پاکستان، ترکیه، یمن، فیلیپین، مالزی، عراق وهمچنین زنان سازمانهای غیردولتی ایرانی شرکت داشتند، چهارمحورزنان در قدرت وتصمیم گیری، خشونت علیه زنان، زن واقتصاد وهمچنین زن وصلح محورهای مورد بحث دراین نشست سه روزه را تشکیل می داد. شبکه سازمان های غیردولتی زنان، مرکز مطالعات وتحقیقات زنان دانشگاه تهران، ماهنامه زنان وگروه نوآوران پارس اعضای کمیته راهبردی برگزاری این نشست را به عهده داشتند ومنابع مالی این نشست توسط موسسه Hivos تامین گردید
گزارش نهايي دومين اجلاس منطقه اي سازمانهاي جامعه مدني غرب آسيا و خاور ميانه پيرامون جامعه اطلاعاتي
23 تا 25 آگوست 2005 - جزيره كيش – ايران
http://www.irancsos.org/farsi/programs/information_society/index.htm
كنشگران : 14/12/85
http://www.koneshgaran.net/spip.php?rubrique6
گروهي از فعالان جنبش زنان در اعتراض به دادگاه 5 نفر از فعالان اين جنبش، صبح روز شنبه 13 اسفندماه در مقابل دادگاه انقلاب اسلامي تجمع مسالمت آميز برپا كردند كه با دخالت نيروهاي امنيتي - انتظامي منجر به دستگيري 33 نفر از آنان گرديد و تا كنون عليرغم گذشت بيش از 24ساعت از زمان بازداشت ؛ وضعيت آنان مشخص نشده و درمقابل خبرهاي ضدو نقيضي بطور غير رسمي منتشر مي شود . روز يكشنبه جمعي از فعالان حقوق زنان در مقابل دادسراي انقلاب ، در دفاع ار حقوق زنان و اعتراض به برخورد و احضارتعدادي از زنان و مرداني كه در تجمع 22 خرداد در ميدان هفت تير حضور يافته و پس از آن با برخورد مقامات قضايي ونيروهاي امنيتي -انتظامي مواجه شده اند تجمع كرده بودند. اين دستگيري ها در حالي اتفاق افتاده كه تا فرا رسيدن 8 مارس ، روز جهاني زن چند روزي ديگر باقي نمانده است.
اين دستگيري ها در حالي اتفاق افتاده كه تا فرا رسيدن 8 مارس ، روز جهاني زن چند روزي ديگر باقي نمانده است. سوسن طهماسبي،يكي از اعضاي هيات مديره اين موسسه ، آسيه اميني،محبوبه حسين زاده و مريم ميرزا از همكاران فعال موسسه كنشگران داوطلب ، كه در مقابل دادگاه انقلاب حضور داشتند از جمله بازداشت شدگان هستند.
نظر به اينكه حق تشكيل اجتماعات از حقوق اوليه كليه شهروندان محسوب مي شود موسسه كنشگران داوطلب، اقدام مقامات قضايي و انتظامي در بازداشت غيرقانوني كليه اين افراد را محكوم كرده و خواستار آزادي بدون قيد و شرط بازداشت شدگان است
"راهي
http://www.raahi.org/
توانمندسازي فرايندي است كه طي آن زنان از نيازها و خواسته هاي دروني خود آگاه مي شوند، جرات دستيابي به هدف را در خود تقويت مي كنند و از توانايي لازم براي عملي ساختن خواسته هاي خود برخوردار مي شوند "، يك مركز مشاوره حقوقي براي زنان است كه با هدف توانمند سازي راه اندازي شده است
موسسه راهی
http://www.raahi.org/fdonate.asp
برای ادامه کار خود و بهبود کيفيت و افزايش کميت خدمات رسانی خود به کمک های مردمی شما نيازمند است. لطفا در صورت تمايل کمک های خود را به حساب زير واريز نمائيد:
شماره حساب: 0100023402003 بانك پارسيان شعبه كريمخان زند به نام موسسه راه توانمند زيستن
ممنون می شويم اگر از طريق ايميل يا تلفن يا فاكس ما را از کمک های خود با خبر سازيد:
ايميل:
raahi@raahi.org
تلفن:
88837202
فاكس:
88837202
http://www.raahi.org/fdonate.asp
Rosaمقاومت واقعی عواقب واقعی دارد، و از حقوق ماهانه هم خبری نیست!
یک موسسه هلندی هست به اسم هیفوس که چپ راست پول های مفت به یک مشت ان جی او ميده، بشتابيد!
...........
در جریان مهر و موم کردن موسسات "کنشگران داوطلب"، "راهی" و "مرکز کارورزی سازمان های غیردولتی" که هر سه در خدمت توانمندسازی سازمان های جامعه مدنی و کمک به حل مشکلات زنان جامعه ایران هستند، دکتر سهراب رزاقی برای مدتی دستگیر و علاوه بر دفاترش، منزل مسکونی او نیز تحت بازرسی ماموران قرارگرفته، اسناد و مدارک شغلی و لوازم شخصی وی به نقطه ای نامشخص انتقال یافت.
سوسن طهماسبي،يكي از اعضاي هيات مديره اين موسسه ، آسيه اميني،محبوبه حسين زاده و مريم ميرزا از همكاران فعال موسسه كنشگران داوطلب ، كه در مقابل دادگاه انقلاب حضور داشتند از جمله بازداشت شدگان هستند
موسسه "کنشگران داوطلب" که از سال 1381 فعالیت های خود را آغاز کرده و پس از به ثبت رسیدن رسمی، عمدتا در سه محور "ظرفیت سازی سازمان های جامعه مدنی"، "گسترش دسترسی آزادبه جامعه اطلاعاتی " و "حوزه های زنان و جوانان" در فعالیت های داخلی، منطقه ای و بین المللی حضور گسترده و مستمری داشته است.همچنین، موسسه یاد شده عضو دبیرخانه "جامعه مدنی اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی" (wsis) و "مرکز هماهنگ کننده سازمان های جامعه مدنی غرب آسیا و خاورمیانه" است.
باز هم دربارهی اولین انجمنهای زنان ایرانی
http://www.pouyashome.com/weblog/archives/2006_09.html
سایت کنشگران که موضوع اصلی آن سازمانهای غیر دولتی و اخبار نهادهای مدنی است بوسیلهی سه تن از وبلاگنویسان
آسیه امینی، جادی ومحبوبه حسینزاده اداره میشود. البته تا جایی که در سایت آنها خواندهام، این سازمان دارای دفتر و ساختمان در تهران است و فقط یک سایت اینترنتی نیست.
یکی از کارهای مفیدی که میکنند انعکاس اخبار گروهها و سازمانهای غیر دولتی است. گویا اخبار فعالیتهای سازمانهای مدنی را هم که در خارج از کشور فعالیت میکنند، انعکاس میدهند. تا جایی که میدانم در کشورهای مختلف انجمنهای مختلف مدنی مانند انجمنهای کمک به کودکان خیابانی یا حمایت از دانشجویانی که نیاز به کمک مالی دارند تشکیل شده است. انعکاس اخبار فعالیتهای این سازمانهای مدنی میتواند شروعی برای ارتباطهای بیشتر و دادوستد ایدهها و تجربهها باشد. البته این خود نهادهای مدنی خارج از کشور هستند که باید برای انعکاس اخبارشان پیشقدم باشند: این توضیح کوتاه را آسیه در ایمیلی فرستاد که در همین جا میگذارم
من در مورد اين سايت و مديريتي كه نوشتي يه توضيح بدهم. مديريت سايت با من و همكارانم نيست.بلكه توليد مطالب خبري و گزارشي تحريريه با ماست. اين سايت تحت مديريت موسسه كنشگران اداره مي شود كه يك سازمان غير دولتي هست كه حوزه كاريش ظرفيت سازي براي ان.جي.او. هاي ديگر هست. اين سايت هم در همين راستا راه افتاده كه در واقع انعكاس صداي سازمانهاي غير دولتي باشد كه معمولا هم تريبوني ندارند
----------
باید دنبال کار بگردم...هنوز هم نمی تونم فکرش رو بکنم که دیگه تا وقتی که معلوم نیست، کنشگران نداریم....باید یک روزنامه پیدا کنم برای نوشتن در حوزه جامعه مدنی ....و البته یک ان. جی. ا برای فعالیت های داوطلبانه....مسلما بسته شدن کنشگران نمی تونه دلیلی باشه برای خونه نشینی و یا کنار کشیدن از فعالیت در حوزه جامعه مدنی....در هر صورت یک کنشگرانی باقی می مونم( نمی دونم بکار بردن ی نسبت در این مورد هست یا نه)
نوشته شده در یکشنبه 12 فروردین1386ساعت 8:43 بعد از ظهر توسط محبوبه حسین زاده
همچنان به فعاليت هايي که در جنبش زنان داشتم ادامه مي دهم؛ گفتگو با محبوبه عباسقلي زاده
http://www.meydaan.org/showarticle.aspx?arid=216&cid=52
توي دور جديد بازجويي ها محور اصلي ادعاهاي آنها از من در مورد اين بود که مرکز کارورزي- ان جي اويي که من مسئوليتش را به عهده دارم- از طريق همکاري با موسسه هلندي هيواز ، دارد به جنبش زنان پول تزريق مي کند و تمام مدت من ضمن رد کامل اين ادعا داشتم به کارشناس پرونده اثبات مي کردم که نمايندگان زن مجلس و دولت آقاي احمدي نژاد بيشترين اهداء کننده کمک به جنبش زنان هستند،..............
"سند" هاي امنيتي
حسين باستاني - پنجشنبه 30 فروردین 1386 [2007.04.19]
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/-1d020ac6a4.html
نمونه اي ديگر از اين رفتار رسانه اي خبر ويژه مورخ 26 فروردين 86 کيهان است. خبري که در آن ادعا شده يک موسسه غير دولتي هلندي به نام هيفوس، 730 هزار يورو به روزنامه اي به نام روزآنلاين داده است و اين روزنامه از يک بودجه 15 ميليوني دولت هلند تأمين مالي مي شود. افشاگري کيهان، به "سندي" در ارتباط با پروژه هاي هيفوس متکي است که در اين آدرس وجود دارد (لطفا نگاه کنيد):
209.85.135.104/search:
www.hivos.nl/nederlands/layout/set/print/partners/moretest%3Fid%3DIR007+site:http://
www.hivos.nl+iran+gooya&hl;=en&ct;=clnk&cd;=1&client;=firefox-a
اجازه دهيد – همچون يک خواننده بي طرف روزآنلاين و کيهان- سند کيهان را با هم بخوانيم تا اطلاعات بيشتري به دست آوريم. نکته قالب توجه آن است که اين سند حکايت از تخصيص 400 هزار يورو به روزآنلاين از 1 آوريل 2005 تا 30 سپتامبر 2006، و "قرار تخصيص" 330 هزار يورو به اين نشريه از 1 اکتبر 2006 تا 31 ژوئيه 2008 دارد (که سر جمع مي شود 730 هزار يورو در طول مدت 3 سال و 3 ماه: از فروردين 1384 تا مرداد 1387). اين سند، به تنها دردي که مي خورد اثبات آن است که – بر خلاف ادعاي کيهان - تغذيه نشريه اي به نام روزآنلاين از طريق بودجه 15 ميليوني دولت هلند براي ترويج آزادي بيان نبوده است! دليل ساده اين ماجرا، آن است که مطابق سند کيهان، حمايت مالي اين نشريه از آوريل 2005 توسط هيفوس شروع شده ، در حالي که دولت هلند "بررسي" پروژه هاي رسانه اي مشمول بودجه 15 ميليوني را، از 7 ماه بعد (نوامبر 2005) آغاز کرده است:
www.minbuza.nl/en/developmentcooperation/Themes/HumanRights,human-rights/grant_
framework_on_media_diversity_in_iran.html
در نتيجه، حتي اگر اين سازمان هلندي، به ادعاي کيهان توانسته باشد (از سال 2006) بودجه اي از وزارت امور خارجه هلند بگيرد، اما آن پروژه قطعاً روزآنلاين (که از مدت ها پيش شروع به کار کرده بود) نبوده است، و هيفوس هم نمي توانسته بودجه اي که براي پروژه اي ديگر گرفته را، صرف پروژه اي ديگر (روزآنلاين) کند. اما همه اينها مهم نيست: براي "خبر ويژه" نويسان کيهان، کاملاً ممکن است که با استناد به سندي که اثبات مي کند روزنامه اي با بودجه سالانه متوسط 220 هزار يورو، از بودجه 15 ميليوني دولت هلند چيزي دريافت نکرده، ثابت کند آن روزنامه 730 هزار يورو از"دولت هلند" دريافت کرده است.*
......
www.fride.org/download/BO_survey_ENG_may06.pdf
رزا: لینک بالا چند صفحه ای به فرم پی دی اف میباشد
پولهایی که برایافغانستان و اندونزی پرداخت میشود با هدف تخصص پلیس و نیروی امنیتی خرج میشوند. در روآندا البته از طریق ان جی او پولها صرف ساختن زندان شد و در اوگاندا خرج دادستانی. همین کمک ها به ایران 15 میلیون یورو میباشد که خرج رسانه ها میشود و با هدف پلورالیسم بیشتر در رسانه های جمهوری اسلامی هزینه شد. این پول از طرف دولت هلند سرمایه گزاری شده است.
Aufbau von Kapazitäten der Polizei und der Sicherheitskräfte Sektor (z. B. in
Afghanistan und Indonesien), das Gefängnis-System (in Ruanda) und die
Justiz (in Uganda). Ein wesentlicher neues Projekt im Bereich der Medien
Reform beinhaltete eine 15.000.000 € Zuschuss für "Media Diversity in Iran",
darauf abzielt, mehr Pluralismus der Medien in der Islamischen Republik
35 Siehe http://www.minbuza.nl.
36 Erteilen Framework auf "Media Diversity in Iran", siehe: http://www.minbuza.nl.
Remarks by foreign minister Verhagen to Ms Sadr at 2009 Human Rights Defenders Tulip presentation
News article
November 9, 2009
Ms Sadr,
This morning we met in person for the first time. But of course I was already familiar with your work as a lawyer, journalist and women’s rights activist. We have all just seen the dedication with which you work to advance women’s rights in Iran.
I have great admiration for what you do. And like you, I am deeply concerned about the situation in Iran, where human rights are increasingly trampled underfoot. In the short film we just saw, you asked governments to continue pressuring the Iranian authorities to improve the human rights situation. I can assure you that the Dutch government is doing that.
We systematically raise the issue of human rights violations with Iran, on our own, through the EU and at the UN. The Netherlands has expressed concern in the Human Rights Council about the mass trials and widespread arbitrary arrests of opponents of the government, journalists, human rights defenders and others. We have also denounced human rights violations in prisons and the practice of capital punishment. I have personally called for an export ban on internet filters of the type used by the Iranian regime to restrict freedom of expression. We will be meeting with our European partners in the near future to explore further courses of action.
For years, the Netherlands has worked to stimulate media diversity in Iran, by strengthening media channels like the internet and promoting freedom of expression. Promoting the freedom of expression and media diversity is an integral part of the Human Rights Fund. We do the same in other countries where the media is extremely biased, and these activities are also funded from the Human Rights Fund. In 2008 we earmarked a total of four million euros for this purpose, and a large portion of that funding pays for projects in Iran. Some of these projects are run from the Netherlands due to the constraints in Iran. This year, parliament asked the government to step up its activities in this area. We earmarked an additional one million euros to this effect.
رزا: اینجا در حین جایزه دادن به خانم شادی صدر در سال2009 در هلند (این خانم هنوز نرسیده به هلند جایزه بارون شده) به او توضیح میدهند که 4 میلیون یورواز طرف هلند برای پروژه های مختلف حقوق بشری در ایران خرج کردند و امسال هم یک میلیون دیگه خرج میکنند. (این پول بعد از خرج کردن 15 میلیون یورو کذایی در راه رسانه های ایرانی مثل رادیو زمانه روز آنلاین و شهرزاد نیوز تصویب شده و اینجا به اطلاع خانم شادی صدر میرسانند.)
میگه که هلند سالهاست که برای گوناگونی رسانه های ایرانی خرج کرده، برای اینترنت که در جهت آزادی بیان است که بخشی از حقوق بشر میباشد. ما اینکارها را در کشور های دیگر هم انجام میدهیم، آنجاها که رسانه ها یکطرفه است. در سال 2008 ما 4 میلیون هزینه کردیم و بیشتر آن را در پروژه های مربوط به ایران خرج کردیم. امسال هم (2009) قرار است 1 میلیون در همین هدف خرج کنیم.
Ms Sadr,
I know you have not always been satisfied with the shape the Dutch support took in the past. We have listened carefully to your criticism. We want our support to assist human rights defenders in Iran, not to make their lives more complicated. I believe we have now found a good way to contribute to an improvement of the human rights climate in Iran.
Ms Sadr,
As you can see, the Dutch government supports your efforts not only in words but also by its deeds. I hope that the Human Rights Tulip you are about to receive will encourage you in your efforts to promote human rights in Iran.
I am delighted to present you with the Human Rights Tulip. Congratulations!
http://www.minbuza.nl/en/news/speeches-and-articles/2009/11/remarks-by-foreign-minister-verhagen-to-ms-sadr-at-2009-human-rights-defenders-tulip-presentation.html
VZCZCXRO7965
RR RUEHDE
DE RUEHTC #2634/01 3521649
ZNR UUUUU ZZH
R 181649Z DEC 06
FM AMEMBASSY THE HAGUE
TO RUEHC/SECSTATE WASHDC 7728
INFO RUCNIRA/IRAN COLLECTIVE
RUEHDI/AMCONSUL DUBAI 0080
RUEHCP/AMEMBASSY COPENHAGEN 6633
RUEHLO/AMEMBASSY LONDON 1616
RUEHBS/USEU BRUSSELS 0423
RUCNDT/USMISSION USUN NEW YORK 4217 UNCLAS SECTION 01 OF 02 THE HAGUE 002634
SIPDIS
SENSITIVE BUT UNCLASSIFIED
SIPDIS
E.O. 12958: N/A
TAGS:
SUBJECT: NETHERLANDS/IRAN: MEDIA PROJECTS TO PROMOTE DEMOCRACY
THE HAGUE 00002634 001.2 OF 002
3. (SBU) Summary: Eleven Dutch-funded Iranian media projects, worth
over 13 million Euros, have moved into the operational phase. The
projects, begun in early 2006 at the behest of the Dutch parliament,
represent the broadest Dutch media diversity efforts anywhere,
according to MFA officials. End summary.
Program background: Parliamentary initiative
--------------------------------------------
2. (SBU) MFA Human Rights Division Policy Officers Sonja van der
Meer and Reneko Elema met Poloff December 5, to discuss ongoing
Dutch-funded Iranian media projects. Van der Meer asked that the
information be held in trust, as it has not yet been fully shared
with the Dutch parliament. Several of the NGOs, including some of
the western organizations, have asked that their source of funding
not be publicly disclosed.
3. (SBU) Former Green Left MP Farah Karimi, according to van der
Meer and others, was the driving force behind the projects and was
largely responsible for securing Euro 15 million for the purpose.
Hans van Baalen, foreign policy spokesman for the conservative
Liberal Party (VVD), co-sponsored the measure. Karimi, v/d Meer
said, had asked the Foreign Ministry to help establish a satellite
television channel. The Foreign Ministry rejected the specific
project Karimi advocated, because some of the individuals involved
were connected with the Mujahideen al-Khalq (MKO) or affiliated
organizations.
Program scope: Training and some newscasts
------------------------------------------
اینجا هم از پولی که 2006 به رادیو زمانه،دخترک (شهرزادنیوز)، خانه آزادی و... میگه
12. (SBU) The MFA decided instead to finance a broad array of
programs, including radio and internet news channels, training
programs and one children’s rights documentary series. The MFA
solicited for proposals online. Fifty proposals were received, 11
were chosen, and 13 million Euros have been allotted. Work began in
early 2006 – in January, for most recipients. Partners include BBC
World Service, World Press Photo (Netherlands), Radio Zamineh, Press
Now (Netherlands), Internews Europe, Dokhtarak, Freedom House,
Communication for Development (CFD), Jadit Media (UK), Danish
Institute of Human Rights (DIHR), and UNICEF. The UNICEF project,
costing 600,000 Euros, is the only program involving direct
cooperation with the Iranian government. Van der Meer said that the
MFA is not averse to funding independent television, but no solid
proposals for such projects were received.
12. (SBU) According to van der Meer, all eleven projects are supposed
to be self-sustaining by the end of calendar 2007. Funding
end-dates are standard for Dutch development expenditures, but v/d
Meer said Foreign Minister Bot had already suggested to Parliament
that some of these projects might require assistance beyond 2007.
Difficulty with Iranian authorities
-----------------------------------
6. (SBU) Van der Meer and Elema reported that, as the programs have
moved into the operational phase during the second half of 2006,
participants have encountered some difficulty with the Iranian
government. For example, a Netherlands-based trainer participating
in Press Now’s training programs in Iran was expelled on December 4.
Some Iranians returning from programs outside Iran have run into
harassment back home. So far, according to v/d Meer, the MFA has
chosen to deal with problems on a case-by-case basis. She said that
the Dutch Embassy in Tehran has been tasked with raising problems
with the Iranians, as they arise. She added that, as this is the
first time the Netherlands has conducted extensive media programs
anywhere, they are learning on-the-go. Elema added, though, that
the problems were not a surprise. He noted that the Dutch Embassy
in Tehran already administers about one million Euros per year for
democracy programs and is therefore accustomed to dealing with
harassment of grantees and similar problems.
The learning curve: building capacity
-------------------------------------
7. (SBU) Van de Meer noted that the MFA has run into a few problems
trying to diversify the pool of grant recipients. She said that the
same individual who was expelled for participating in the Press Now
program also works for CFD, and she added that Radio Zamineh and
Press Now are affiliated. Overall, however, she was satisfied with
the talent and thought the program had made a good start. Many
inside Iran are reluctant to work with foreign government funding,
she said, and it will take time to build training capacity in the
Iranian journalistic community. She noted with optimism the large
numbers of journalists in Iran and their tradition of pushing the
envelope.
THE HAGUE 00002634 002.2 OF 002
Individual project details
--------------------------
8. (SBU) Some details of the projects follow. BBC World Service is
providing journalism training, mostly via the internet. It is not
one of the larger programs, and few participants are crossing
borders. Press Now also trains journalists but is doing so in Iran.
A Dutch national, working as a trainer, was expelled December 4
from Iran. Press Now indicated it intended to continue the project.
Internews Europe is working on online citizen journalism and is
exploring ways to defeat internet censorship. Internews have asked
that their funding not be disclosed. The Website Dokhtarak works
closely with Radio Netherlands (RNTC) and provides news “for women,
by women and about women.” Jadit Media, based in London and staffed
by some former employees of BBC and the Institute for War and Peace
Reporting (IWPR), is also providing training. IWPR have asked that
their funding not be disclosed. The Danish Institute of Human
Rights (DIHR) is setting up training programs inside Iran, including
at the University of Isfahan, and will focus on “legal aspects of
media diversity.” DIHR experienced some cartoon-related
difficulties, but, said v/d Meer, their Iranian partners remain
onboard. Communication for Development (CFD) is providing training
in the Netherlands and has received some negative press in Iran.
9. (SBU) The UNICEF project is a series of documentaries on
children’s rights. It will air on Iranian state television and is
the only project that will involve direct cooperation with the
Iranian government.
10. (SBU) World Press Photo will organize a photo exhibition in
Tehran and will train photojournalists during the event. Citing the
famous 1979 Pulitzer-winning, anonymous photographs of Revolutionary
Guards executing Kurds, v/d Meer said such training had potential.
She wondered, though, whether Iranian authorities would allow the
exhibition itself sufficient latitude to be successful.
11. (SBU) Radio Zamineh is broadcasting from the Netherlands by
internet, shortwave and satellite, and is establishing citizen
blogging within Iran. Van der Meer claimed that Iran has the
“highest number of bloggers in the world.” This, and the fact that
Radio Zamineh has chosen a strategy of attracting publicity, have
made it one of the more controversial projects for the Iranian
government. She added that Radio Zamineh has a relationship of
“mutual respect” with the Iranian Ambassador in The Hague, but added
that its staff have been subject to Iranian surveillance.
More EU efforts to follow?
--------------------------
12. (SBU) Van der Meer and Elema said that they expect to see more
such Iran media projects from EU member states. The British, they
said, are seeking assistance from the European Commission (EC) and
European Union (EU) member states for a satellite television
station. She said startup costs are expected to be eighteen million
British pounds, and annual expenses would run around twelve million
pounds. Van der Meer thought the British project worthwhile but
lamented the competition for EU money.
Blakeman
http://dazzlepod.com/cable/06THEHAGUE2634/?rss=1
لینک زیر هم تز لیسانس یک دانشجو است با تیتر: آیا انقلاب ایران دیجیتال انجام خواهد شد؟
رسانه هلندی/ ایرانی
در این رساله دانشگاهی بطور مشروح هدف و روند گرفتن پول (15 میلیون) از دولت هلند و رادیو زمانه را توضیح داده. مطلب به فرم پی دی اف است.
WILL THE REVOLUTION BE DIGITIZED? Dutch-Iranian Media
راديکاليسم يا کلروفرميسم!
نوشته شده در یکشنبه دوم اردیبهشت 1386 ساعت 3:59 شماره پست: 1
وبگردی های رزا، از آنجا که وبگردی های من مورد استقبال بسيار زياد واقع شدند ادامه آن را به اينجا منتقل کردم.
در زيرلیست برخی از کمک های مالی هیفوس به بعضي از سازمان های "غیردولتی" در ایران که بخشا شتابانه از وب سايت هيفوس حذف شد.
IR002G -راهي
زنان برای مشورت های حقوقی – راهی
IR002G01
موسسه غیرانتفاعی
مبلغ قرارداد: 116.500 یورو
تاریخ و مدت قرارداد: اول ژانویه 2004 تا 31 دسامبر 2006
موسسه راهی - دسترسی زنان به عدالت حقوقی
IR002G02
مبلغ قرارداد: 240000 یورو
مدت قرارداد: اول ژانویه 2007 تا 30سپتامبر 2009
مرکز فرهنگی زنان WCC
IR004G –
Establishment of Women's Resource Centre 2004-2005
IR004G01
مبلغ قرارداد: 4500 یورو
مدت قرارداد: اول آگوست 2004 تا 31 دسامبر 2005
موسسه مرکز تحقیقات زنان NGOTC
IR006G02 - Women's Outreach Waves
01-07-2006 untill 30-06-2009
مبلغ قرارداد 240000 یورو
مدت قرارداد: اول آگوست 2004 تا 31 دسامبر 2005
موسسه کنشگران ICTRC – CSOs
IR003H –
http://www.irancsos.net
IR003H01 - CSO capacity building programme
مبلغ قرارداد: 250000 یورو
مدت قرارداد: اول جولای 2004 تا 30 جون 2006
IR003H02 ?????
جنوب (مخارج کارگاههای آموزشی سه ماهه در تهران) CSOs
IR003H03 - South-South Exchange: Beijing +10 in Iran
مبلغ قرارداد: 32.116 یورو
مدت قرارداد: از اول آگوست 2004 تا 30 سپتامبر 2004
میتینگ منطقه ای در بندر کیش – ایران
IR003H04 - WSIS Regional Meeting West Asia (Iran
مخارج: 31.735 یورو
زمان: اول آگوست 2005 تا اول نوامبر 2005
IR003H05 ????
تقویت جامعه مدنی IR003H06 - CSO Capacity Building Programme
مبلغ قراداد: 450.000 یورو
مدت قراداد: اول جولای 2006 تا 30 جون 2009
طرح برنامه تلويزیونی
IR007I01 - Development Business Plan Satellite TV
مبلغ: 15.657 یورو
مدت قرارداد: اول ژانویه 2005 تا 30 سپتامبر 2005
وب سایت (حقوق بشر و تقویت جامعه مدنی)
IR007I02 - website 2005-06
مبلغ: 400000 یورو
مدت قرارداد: اول آوریل 2005 تا 30 سپتامبر 2006
وب سایت خبری "روز آن لاین"
IR007I03 - News website 2006-08 RoozOnline
مبلغ قرارداد: 337.760 یورو
مدت قرارداد: اول نوامبر 2006 تا 31 جون 2008
اصل کپی ها به زبان انگلیسی و شرح پروژه در زیر این لینک میباشد. رزا
http://archiverosa.blogspot.com/2011/12/blog-post_14.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر