به یاد آذر درخشان- تلخ نامه/ مرادی

به یاد آذر درخشان

تلخ نامه

این همه نوشته های اغراق آمیز را که از افراد درمورد مرگ آذر درخشان می بینم مظلوم ومعصوم نمایی هایی مذهبی که از مرده پرستی تاریخی ما نشئت می گیرد را به خاطرم می آورد، اما همه ما روزی می میریم ! آری آذر زنی بود مبارز وسرشاراز زندگی وعشق به زیستن ، حیف شد که مرد ! با روحیه مقاوم علیه بیماری وحشتناک سرطان جنگید که ویرانگر بود.ودر زندگی سیاسی اش علیه نظام جمهوری اسلامی جنایتکار مبارزه کرد ! اوبا تمام جناح هایش به مخالفت برخاست ! نظرات خودش وحزبش را درجنبش زنان و چپ مطرح وتقویت کرد با حفظ سِمَتِ عضویتِ در حزب م.ل.م ! واما اشتباهات سیاسی بسیاری هم داشت ! ( مبارزه کردن علیه یک سیستم به معنی کامل وبی عیب بودن تمام نقطه نظرات ورفتارهای سیاسی شخص به طور حتم نیست !) قبل از اینکه راه رزا از آذر و آذرها جدا شود راه خیلی ها از آذر جدا شد ! (تنها مُریدها ماندند ! ) چون شیوه روابط سیاسی و اجتماعی تاریخ این سرزمین مرید و مرادی است هنوز ! حتی بیشتر از توده عام درچارت های سازمانی فعالین وگروه های سیاسی این نمود جلوه می کند. (مردم سرزمین مولوی وشمس ! ) سانترالیسم دمکراتیک ؟! وغیر از این شیوه به حذف شخص منجر می شود که این همه رفتارهای سیاسی عمودی غیر دمکراتیک مشخصه سازمان های سیاسی و احزاب بوده وهست . اما گسترش آن با این همه ادعا به جریانات دمکراتیکِ سیاسی زنان ، نشان از حقنه این اعمال اتوریته سیاسی افراد واعضاء بالا ( حتی همان اندک نفرات ) به سایر فعالین دارد ! این یعنی تمرین شیوه دمکراتیک در سازمان های دمکراتیک  زنان؟! تعداد زیادی از اولین تلاشگران وهمگامان آذر که اتفاقا اصلا از گروه سیاسی آذر نبودند ، بلکه فقط به خاطر این ادعای مظلوم نمایانه آذر وامثال او به همکاری وتلاش در حد امکانشان برای تبدیل شدن دسته زنان هشت مارس ایرانی - افغانی به سازمان زنان هشت مارس دست زدند که شاید در این آشفته بازار سیاسیون خارج از کشور ، حداقل در بخش زنانش بشود کاری خلاف جریان کرد و به ایجاد سازمانِ زنانی یاری رساند که مانند سایر تشکل های موجودِ زنان در بست دراختیار یک سازمان یا حزب سیاسی نباشد ونظرات طیف گسترده ای از زنان چپ ورادیکال را در خود منعکس کند ! و به این امید بود که امثال پروانه بکاه و من به همکاری گسترده ونزدیک با آذر درخشان پرداختیم . پروانه بکاه حتی به تنظیم اساس نامه سازمان هشت مارس و نگارش مقدمه اولین  نشریه هشت مارس پرداخت و پس ازمدتی او هم ادامه نداد با اینکه طی تماس های تلفنی به او جریان را گفتم که من فکر می کنم ما را هم به دنباله رو سازمان سربداران دارند تبدیل می کنند با خوش خیالی گفت نه خانم جان مگه ما میزاریم ما برای این جریان زحمت کشیده ایم که نظر یک سازمان سیاسی در آن چیره نشود چطور می شود نه امکان ندارد ! اما شد و آذر به تنهایی و یا با مشورت رفقای حزب سیاسی اش به اعلام نظرات سیاسی اش در جنبش زنان از طریق سازمان هشت مارس پرداخت و پرداخت . نمونه اش معرفی سازمان هشت مارس به عنوان سازمان زنانِ مائویست در نشستِ بین المللی مائویست ها درچند سال پیش!! یعنی پیش بردن خط اتحادیه سربداران ( سپس حزب م.ل.م )  وامثال من با وجود فعالیت با سازمان و کانون سیاسی دیگر (بااختلافات پرنسیبی واصولی با آنها ) علیه رفقایی که مخالف فعالیت مشترک با دسته هشت مارس وسپس سازمانِ هشتِ مارس بودن به تنهایی به جدل و مبارزه پرداختیم و تا جایی که در توان من بود امکانات در اختیار آنان قرار دادم ... اما بلافاصله پس از تبدیل دسته به سازمان و بیرون آمدن اعلامیه ها و اطلاعیه ها خط و خطوط سیاسی آذر به شکل تک محوری از درون تمام حرف وحروف مطالب بیشتراز قبل هم بیرون زد ! هیچ صدای مخالفی را هم بر نمی تابیدند ! از انتقادات بی آزار بگذریم ! رزا تو شاهدی که خواهر آذر از انتشار مقاله من در نقد نظرات آذر در باره مسئله حجاب فرانسه با کشتن زمان و امروز و فردا کردن در نشریه ای که قرار بود به تمام زنان رادیکال مخالف جمهوری اسلامی تعلق داشته باشد ومحل درج  آراء و نظرات شان شود خودداری کرد و به سانسور وحذف امثال من دست زدند ! یا در نشست سالیانه هشت مارس چند سال پیش در فرانکفورت زمانی که من به اعلامیه نوشته شده توسط آذر به نام هشت مارس در ابراز خوشحالی از اعطای جایزه به شیرین عبادی با دلایل زیاد اعتراض کردم وحتی گفتم این شیوه خودمحوری که نظرات هیجان زده خود را نظر زنان هشت مارس کردن شیوه درستی نیست ، گفت که فرصت کم بوده ونمی توانسته با تک تک افراد تماس تلفنی گرفته ونظر خواهی کند که گفتم آذر جان می شد که از طریق ایمیل به همه خبر می دادید ویک جلسه داخلی می گذاشتید و سپس اعلامیه بیرون می دادید وحالا هم می توانید با یک اعلامیه تکمیلی کاررا درست کنید که ایشان با دلایل قانع نکننده نپذیرفتند وگفتند این اعلامیه بیرون آمده شما نظراتتان را همین جا بگویید یا بنویسید که ما در نشریه بعدی با اسم خودتان چاپ کنیم ودر جمع رو به من گفت : نظرات تو را هم به عنوان گزارش نشست درج می کنم که تا روز حیاتش از خاطر برد ! نگاه وانتقاد من در گزارش نشست درج نشد ودراعتراض تلفنی من به آذر، او گفت زیاد سخت نگیر حالا فرصت زیاد است که نظراتت را بگویی بماند دفعه بعد! این شیوه یعنی حذف نظرات مخالف ! آذر شیوه خاص خودش را داشت بی جنگ وجدل با مزاحمین خودی با استفاده از پنیه (که بسیار دردناکتر طرف جان می دهد واز سرعت شمشیر کمترست ) سر می برید ! این شد که درواقع ما تعدادی که به اندیشه ورفتارهای ( غیر متعارف !!! ) فرای ظرف های تنگِ نظری های سازمانی رسیده بودیم به دلیل خشت اول کج نخواستیم با معماران تا ثریا کج برویم و بیرون آمدیم... اما کماکان به خاطر درخواست های مکرر آذر به فعالیت حمایتی که به هر حال نیرو کم داریم وادعا می کرد که بیایید حرف هاتان را بزنید و انتقادات تان را بکنید تا این سازمان بهتر از پیش عمل کند چند مدتی ما را با خود همراه کرد و کردند ! و حالا پس از مرگ آذردرخشان این گونه مظلوم و معصوم جلوه دادن وعلامه دهرساختن از یک شخص تشکیلاتی _سیاسی همان شیعه گری تاریخی موجود درجنبش ماست که به نظر من مقدس سازی کمونیستی می کنند وکیش شخصیت سازی پایان ندارد! بماند که به هر حال مائویست ها نسبت به سایر سازمان ها واحزاب سیاسی چپ .کمونیستِ ایرانی چهره کم دارند !! با تمام این نگاه های تلخ به رویدادها ، روحیه تلاشگر این زن در راه اعتقادات سیاسی اش بسیار ارزنده بود. آذر درخشان برای آنچه که می اندیشید درست است همه تلاش وزندگیش را مایه گذاشت یادش گرامی باد

 مرادی

هیجدهم  خرداد سال ۱۳۹۱

 کتاب اشعار گالیا مرادی/ 
تکه‌های حسم/  برای دانلود اینجا

 تمام کتاب را بصورت پی.دی.اف بخوانید

مطالب مرتبط/ رزا

یاد آذر درخشان در قبرستان پرلاشز پاریس؟ + ضد فراخوان! + پخش همزمان 

آذر درخشان از میان ما رفت

دوستان عزیز ی که برای آرشیو مطلب میفرستند لطفا با فرمات ورد توسط ای میل بالا مطالب را تهیه کنید. کماکان برنامه تبدیل پی دی اف به ورد فارسی در دسترس فارسی زبانان قرار ندارد و کتابهای دریافتی را نیز مجبوریم در سرور فورشرد قرار دهیم. این سرور نیز بتازگی برای دانلود اجبار به ثبت نام دارد. اگر دوستان سرور دیگری بدون رگیستر میشناسند لطفا در کامنت معرفی کنند. مرسی. رزا