نسخه کامل فیلم «برای یک لحظه آزادی»* آرش ریاحی + نقد و بررسی فیلم
برای توضیح و نقد فیلم روی چشمان بیدار کلیک کنیم
آرش رياحی، تهيه کننده و فيلم ساز ايرانی سازنده «برای يک لحظه آزادی» در مورد فيلمش به پرسش های خبرنگار شبکه خبری فارسی صدای آمريکا، بهنود مکری، توضيحاتی داد.
صد فیلم برتر ایرانی چگونگی رفتن پناهجویان ایرانی
-در سی و دومين دوره جشنواره جهانی مونترال کانادا جايزه اول و طلايی بهترين کارگردانی
-جايزه اول جشنوارههای زوريخ و وين و جوايزی از جشنوارههای «سينه سون» پاريس و «سن ژان دو لوز» فرانسه را به دست بیاورد.
-در روستايی در ايران، آزی هفت ساله و برادر کوچکش، آرمان پنج ساله، خداحافظی رقتباری با پدر بزرگ و مادر بزرگ خود دارند. آنها مخفيانه از ايران میگريزند تا به پدر و مادرشان، که پيش از آنها به اتريش پناه بردهاند، بپيوندند. این دو کودک همراه با عمويشان، مهرداد، و دوستشان، علی، راهی کوهستان مرز ايران و ترکيه میشوند. خودرو آنها در کوهستان واژگون میشود اما آنها به راه خود ادامه میدهند و علی رغم کنترل پليس موفق به عبور از مرز و رسيدن به آنکارا میشوند. فیگارو ماجرای فیلم را این گونه ادامه میدهد: این دو کودک در هتلی در آنکارا اقامت میگزينند و با چند ايرانی دیگر آشنا میشوند؛ زن و شوهری با فرزندشان، يک آموزگار پير و يک جوان کُرد که با رؤياهای خوشباورانه خود عليه نااميدی میستيزد.
هر سه گروه مدام به دفتر سازمان ملل رجوع میکنند تا مدرک و اجازه ورود به کشور ديگری را به دست آورند و در آنجا پناهنده سياسی شوند.
آنها طی اين مدت بدون پول و تحت فشار پليس ترکيه و پليس مخفی ايران زندگی میکنند.
در فیلم «برای يک لحظه آزادی» پوچی و تراژدی، شادی و هراس، عشق و نفرت، لبخند کودک و تلخی درماندگی زنان و مردان جملگی در هم آميختهاند.
-در سی و دومين دوره جشنواره جهانی مونترال کانادا جايزه اول و طلايی بهترين کارگردانی
-جايزه اول جشنوارههای زوريخ و وين و جوايزی از جشنوارههای «سينه سون» پاريس و «سن ژان دو لوز» فرانسه را به دست بیاورد.
-در روستايی در ايران، آزی هفت ساله و برادر کوچکش، آرمان پنج ساله، خداحافظی رقتباری با پدر بزرگ و مادر بزرگ خود دارند. آنها مخفيانه از ايران میگريزند تا به پدر و مادرشان، که پيش از آنها به اتريش پناه بردهاند، بپيوندند. این دو کودک همراه با عمويشان، مهرداد، و دوستشان، علی، راهی کوهستان مرز ايران و ترکيه میشوند. خودرو آنها در کوهستان واژگون میشود اما آنها به راه خود ادامه میدهند و علی رغم کنترل پليس موفق به عبور از مرز و رسيدن به آنکارا میشوند. فیگارو ماجرای فیلم را این گونه ادامه میدهد: این دو کودک در هتلی در آنکارا اقامت میگزينند و با چند ايرانی دیگر آشنا میشوند؛ زن و شوهری با فرزندشان، يک آموزگار پير و يک جوان کُرد که با رؤياهای خوشباورانه خود عليه نااميدی میستيزد.
هر سه گروه مدام به دفتر سازمان ملل رجوع میکنند تا مدرک و اجازه ورود به کشور ديگری را به دست آورند و در آنجا پناهنده سياسی شوند.
آنها طی اين مدت بدون پول و تحت فشار پليس ترکيه و پليس مخفی ايران زندگی میکنند.
در فیلم «برای يک لحظه آزادی» پوچی و تراژدی، شادی و هراس، عشق و نفرت، لبخند کودک و تلخی درماندگی زنان و مردان جملگی در هم آميختهاند.
۳ نظر:
selam rozegar ejbi est chegedr zemani vehshetnake ke insan be onvan ensan be hesab nemiyad eger hem be onvan shervend be hesab beyad baz hem az hij hogoge ensani berxordar nist. ema der rabte ba kament penahendegi ,vagean gir gabel e tehemole be xososos pol nedashte bashi to in film moteveje mishim ke onhayi ke pol nedarand chegone zendegi mikonand pol xodaye xodayegan xodaye zemi negsh e eval o bazi MIKONER vagean berberiyete ema jalbterin sehne baraye men in bod xanom ezizi ke eziesho az dast dade ve ber migerde ke rahe shoheresho edame bede, vagean sehne jalebi bod omid varam in mesele beraye onhayi ke desti be atesh darean rahe xanome eziz edame bedand. sepas az heme mesoud
سلام مسعود جان
بله صحنه برگشت جالب بود.
فیلم چون زیرنویس داره میشه به رفقای غیر ایرانی هم فرستاد.
پایدار باشید
hemishe xelaf jeran moheme. omidvaram rozi rozegari donya be reng e ayende bedrexshed azadi begiyesh aran aram pish xahed amed. sepas roza jan be omid didar mesoud
ارسال یک نظر