عکسی از راهپیمایی زنان ایرانی در 32 سال پیش در روز جهانی زن سال 57.
فردا 17 اسفند ساعت 4 عصر در سراسر ایران , ما زنان ایرانی درسی به همه ولایتمداران بدهیم که تیتر اول تمام سایتهای خبری دنیا شود , اگه سید علی نصف و نیمه سکته کرده , فردا سنگ کوب میکند .
Hey Devils, get lost هی جلاد گم کون گو رتو فیلم
زنان، روز زن به خیابان خواهند آمد "روز اعتراض"
١٧ اسفند (هشت مارس) خیابانها مال ما است نمیخواهیم آیت الله ها برای ما تصمیم بگیرند. مشتی آخوند، قوانین عصر حجری را با زور شلاق و زندان بر مردم حاکم کرده اند. قوانینی که بر مبنای توضیح المسائل آیت الله ها، در مجلس اسلامی تصویب شده، به تائید فقیه و خبرگان و شورای نگهبان رسیده، مبنای قوانین قوه قضائیه شده و دولت به کمک برادران و خواهران شلاق بدست به مرحله اجرا میگذارد. یعنی سرتاپای حکومت مقابل ما است. شیخ پشم الدین های از گور برخاسته تصمیم میگیرند زنان چه بپوشند و چه نپوشند، چه رنگی برایشان آزاد و چه رنگی ممنوع است، کجا بروند و کجا نروند. خاطیان به شلاق بسته میشوند و تحقیر میشوند. فاحشه و هرزه نام میگیرند. اما همزمان حق دارند در ازای مقدار معینی پول صیغه شوند و ثواب ببرند. زنان را نصیحت میکنند که درخانه بمانید و بچه تربیت کنید و بهشت را به مادران وعده میدهند اما همزمان زمین را زیر پایشان جهنم میکنند. از در عقب اتوبوس سوار میشوند و بدون اجازه شوهر یا پدر حق سفر ندارند اما یک لحظه از تبلیغ مزایای دین اسلام برای آنها غفلت نمی ورزند. اگر شانس آوردند و جائی استخدام شدند نصف مرد حقوق میگیرند و اگر رنگ و روئی داشتند و به تمایل کارفرما و مدیر و سرپرست گردن نگذاشتند، به کمک حراست و شهادت دو خواهر زینب، علیه آنها پاپوش میدوزند و تا مرز سنگسار تهدید میکنند. همزمان بخشی از خودشان تبلیغ رافت دین اسلام میکنند و میگویند اولین سنگ باید توسط یک معصوم پرتاب شود و البته معلوم میشود که این معصوم از همه جانی تر است! احساسات زیبا و انسانی و آزاد با جنس مخالف را با بیرحمی سرکوب میکنند اما به عنوان مادر تنها که به کمیته امداد مراجعه میکنند چشم های هیز آخوند یا ریشوی دیگری متوجه آنها میشود تا اگر موفق شدند اخمشان را قایم کنند و لبخندی به اجبار تحویل دادند چندرغازی کف دستشان بگذارند. شاید چادر این خاصیت را دارد که همه این بی عفتی ها را میپوشاند! بی جهت نیست که تمام علمای دین اندر خواص آن صفحه ها سیاه کرده اند. این موقعیت دختران و زنان در این نظام است. اما مگر زیر بار رفته اند؟ چقدر طرح امنیتی به اجرا گذاشتند و زنان در خیابان شکستش دادند! چقدر دستورالعمل صادر فرمودند و زنان آنها را به زباله انداختند. چقدر جیغ کشیدند و موعظه کردند و آنها به تمسخر گرفتند. بی جهت نیست که هرروز اقرار به شکست میکنند و طرحهای نو و ارگانهای دیگر اختراع میکنند. آخ که چه نفرتی از مییلونها زن و دختر سرکش! دارند. زنان و دخترانی که هرروز شکستشان داده اند. ما بیشماریم. ما میلیونها نفریم. نه فقط زنان که اکثر مردان و پسران جوان همه با هم هستیم. آخر ما همه انسانیم. روز جهانی زن، ١٧ اسفند، ٨ مارس، به خیابان میائیم. پسر و دختر. زن و مرد. مادر و پدر. دست در دست هم. میائیم که بگوئیم ننگ بر حکومت اسلامی. مرگ بر جداسازی جنسی. حجاب اسلامی و ثواب و بهشت مال خودتان. جداسازی پیشکش تان. ما انسانیم و حقمان را میخواهیم. ما انسانیم و برای اثبات انسان بودنمان راهی جز سرنگونی شما نداریم. چیا /از اعضا صفحه چه تهران چه قاهره دیکتاتور باید بره چیا مسعودی ١٤ اسفند ٨٩
هشت مارس و مصادره هویت زنان/ چشمان بیدار
• فمینیسم دلاله گی نیست: همگرایی و دلاله گی به جای آزادی خواهی از سوی زنان، هرگز نام فمینیسم بر خود نگرفته است. در قرن بیست و یکم می شود با روش هایی مترقی تر از دلاله گی و ریش سفیدی و گیس سفیدی و پامنبری، خواستار حقوق هرگز به کف نیامده زنان شد و جنبش زنان را تا به این حد به ابتذال نکشانید. روش های گیس سفیدی و قبیله ای و بومی در جهان وسیع امروز منسوخ شده است و کارآمد ندارد، شیوه های فلکلوریک خانباجی های فئودال؛ دیگر دوران خود را سپری کرده است و باید اصولی تر به مسایل بنیادین پرداخت. دفاع از حقوق بی پناهان و فرودستان وظیفه هر عدالتخواهی است اما انگار وکالت در ایران به حرفه ای بی معنا تبدیل شده است که معنای هر کلمه و هر حرکت گاهی توسط وکلایی که می توانستند وکیل الرعایا باشند به زبان پوک و چوبین تبدیل شده است و می شود. "جامعه مدنی" را برای روانه کردن مردم به سوی بوروکراسی کاغذبازی و امضاجمع کنی به کار می برند در حالی که حکومت دیکتاتوری عملکردی فاشیستی و فاقد مدنیت دارد و هر کاری دلش بخواهد می کند، این وکلا که بیشترشان از لحاظ بیولوژیکی زن هستند، با همین زبان و عبارات پوک زنان را به ناکجاآباد می فرستند. مهرانگیزان مهرورز و کارآمد جمهوری مدنی ملایان ناگهان حاج خانم هایی را تابوشکن می بینند که هیچ تابویی و هیچ قفلی را برای رهایی از قفس زن بودن نشکسته اند بلکه چون ناخواسته توقیف شده اند ناگهان حاج خانوم تابوشکن هم شده اند؛ در این صورت ندا آقاسلطان که در خیابان تیر خورد چگونه قضاوت تابوشکنی خواهد شد و یا ترانه موسوی که او را بردند و مورد تجاوز جمعی قرار دادند تا جایی که رحمش پاره شد و بعد او را کشتند و سوزاندند، ترانه را چگونه خواهید دید حاج خانوم؟
• مصادره هشت مارس در داخل و خارج از کشور: هشت مارس که روزی علیه تبعیض جنسیتی است در جامعه ایرانیان خارج از کشور هم رعایت نمی شود، نفوذ خزنده سربازان امام زمان و دختران زینب و خواهران فاطمه زهرا باعث شده هشت مارس تبدیل بشود به روضه آخوند اشکوری. البته اپوزیسیون خارج از کشور هم مطابق معمول حقه های تاکتیکی خود را برای بهره برداری و جذب زنان به منزله قوای پیاده نظام برای خود داشت و گاه هشت مارس به اجرای رقص عربی برای حال دادن به شوهران حزبی و شعرخوانی "آخ و اوخ اروتیک" برای جلب مشتری و مجلس بزن و بکوب در روز آزادی زنان تبدیل می شد و می شود، و ننگ بر شما بانوان فمینیست که اینقدر کاسبکارانه هشت مارس را برنامه ریزی می کنید. آره با شما هستم خانم فرمانده نظامی حزب، شمایی که می آیی به نام زن لشگرکشی می کنی و بعد زنان را می فرستی آشپزخانه کتلت و سالاد الویه درست کنند و برنامه نایت کلاب می گذاری برای حال دادن به رفقای حزبی تا خستگی راه پیمایی از تنشان در برود. ننگ بر تو باد!
احتیاجی ندارم که تو در اتوبوس بایستی تا من بنشینم.احتیاجی ندارم که تو نان آور باشی.احتیاجی ندارم که توحامی باشی خودم آنقدر هستم که حامی خود و نان آورخود باشم.با تو شادم آری، اما بدون تو هم شادم. من اندک اندک می آموزم که برای خوشبخت بودن نیازمند مردی که مرا دوست بدارد نیستم من اندک اندک عزت نفس پایمال شده خود را باز پس می گیرم.به من بگو ترشیده، هرچه می خواهی بگو. اما افتخار همبستری و همگامی با مرا نخواهی یافت تا زمانی که به اندازه کافی فهمیده و باشعور نباشی گذشت آن زمان که عمه ها و خاله هایم منتظر مردی بودند که آنها را بپسندد و درغیر اینصورت ترشیده می شدند و درخانه پدر مایه سرافکندگی بودند. امروز تو برای هم گامی بامن(و نه تصاحب من - که من تصاحب شدنی نیستم) باید لیاقت و شرافت و فروتنی خود را به اثبات برسانی. حقوقم را از تو باز پس خواهم گرفت. فرزندم را به تو نخواهم داد. خودم را نه به قیمت هزار سکه و یک جلد کلام الله که به هیچ قیمتی به تو نخواهم فروخت. روزگاری می رسد که می فهمی برای همگامی با من باید لایق باشی - و نیز خواهی فهمید همگام شدن با من به معنای تصاحب من یا تضمین ماندن من نخواهد بود. هرگاه مثل پدرانت با من رفتار کردی بی درنگ مرا از دست خواهی داد.ممکن است دوست و همراه تو شوم اما ملک تو نخواهم شد. پیاده از کنارت گذشتم، گفتی:” قیمتت چنده خوشگله؟”سواره از کنارت گذشتم، گفتی:” برو پشت ماشین لباسشویی بنشین!“ در صف نان، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود زیرباران منتظر تاکسی بودم، مرا هل دادی و خودت سوار شدی در تاکسی خودت را به خواب زدی تا سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من در اتوبوس خودت را به خواب زدی تا مجبور نشوی جایت را به من تعارف کنی در سینما نیکی کریمی موقع زایمان فریاد کشید و تو پشت سر من بلند گفتی:”زهرمار!“ در خیابان دعوایت شد و تمام ناسزاهایت، فحش خواهر و مادر بود در پارک، به خاطرحضور تو نتوانستم پاهایم را دراز کنم نتوانستم به استادیوم بیایم، چون تو شعارهای آب نکشیده میدادی من باید پوشیده باشم تا تو دینت را حفظ کنی مرا ارشاد می کنند تا تو ارشاد شوی! تو ازدواج نکردی و به من گفتی زن گرفتن حماقت است من ازدواج نکردم و به من گفتی ترشیده ام عاشق که شدی مرا به زنجیر انحصارطلبی کشیدی عاشق که شدم گفتی مادرت باید مرا بپسندد من باید لباس هایت را بشویم و اطو بزنم تا به تو بگویند خوش تیپ من باید غذا بپزم و به بچه ها برسم تا به تو بگویند آقای دکتر وقتی گفتم پوشک بچه را عوض کن، گفتی بچه مال مادر است وقتی خواستی طلاقم بدهی، گفتی بچه مال پدر است.
مادرم میگه اگه فردا میری خرید زیر شلوار پیجامه بپوش، اون کاپشن کلفته رو هم بپوش اگه باتوم خوردی زیاد کبود نشه، یه جور میگه انگار میخوام برم جبهه، مملکته داریم؟
فیلم؛ اولین تظاهرات زنان آزادیخواه ایران پس از انقلاب علیه حجاب اجباری اسفد ماه 57
به امید سرنگونی جمهوری اسلامی و بازستاندن کمترین آزادی آدمی؛ آزادی پوشش... :)
فردا ما يك قدم به جلو هستيم و نظام پوسيده ولايت فقيه يكقدم نزديك به زوال.
هوا جون میده واسه خرید فردا ساعت 4 فردا چتر فراموش نشود، سه شنبه ها تهران بارانی است. لباس گرم بپوشید،کفش مناسب پا کنید آب،ماسک،شکلات،دستمال کاغذی همین الان بذارید کنار فردا دیره
من منم، خوده زنم تقدیم به همهٔ زنان ایران فیلم
مادران پارک لاله: ما ایستاده ایم فیلم
مادر پیر اسانلو: پسرم را در بیمارستان از پا به سقف زنجیر کرده اند-
میان شعله بسوزان هرآنچه نام حجاب است
No To Hejab, dedicated to Iranian women , happy women's day
با اجازه رفقا، خواهران و همرزمان فردا به استتار نیاز است. برای همین اگر ریش ج.ا گیرمان نیفتاد همان سینه بند ها را به سنت ج. زنان دهه 70 به آتش میندازیم!
شهادت دختر دانشجوي پزشكي ياسوجي در شيراز 10 اسفند . دوشنبه, 16 اسفند 1389 ساعت 06:55 .در پي اعتراضات مردمي 10اسفندماه شيراز دختر دانشجوي دانشگاه پزشكي دانشگاه علوم پزشكي شيراز بنام سحر حسيني فرزند آقاي غفار حسيني (كارمند بازنشسته ومعاون فرماندار بويراحمد در دوران اصلاحات ومسئول كميته صيانت از آرا ستاد مير حسين موسوي در استان كهگيلويه وبويراحمد)توسط نيروهاي لباس امنيتي توسط گلوله مضروب وپس از انتقال به بيمارستان ي در شيراز بدليل شدت جراحات وارده درگذشت.جنازه سحر در تاريخ پنج شنبه 12/12/89 در روستاي موردراز ياسوج واقع در 3.5كيلومتري ياسوج به خاك سپرده شد. از خانواده اين شهيد تعهد اخذ شده كه از هرگونه اطلاع رساني در اين خصوص خوداري شود. سازمان خود رها گران بنا به اخبار موثق فرزاد فريدوني در تظاهرات 10 اسفند به شهادت رسيد فـــــرزاد جان آزاديت مـبـارك
ثریا سپه پور:آرزوی پیروزی برای احمدی نژاد ثریا سپه پور در آمریکا و آرزوی پیروزی برای احمدی نژاد در ایران. مصاحبه ثریا سپه پور و حضور او در جمع میهمانان دعوت شده به ایران از سوی دولت ثریا سپه پورمن آقای ا.ن. رو خیلی دوست دارم
قذافي حاضر به كنارهگيري مشروط شد به گزارش ايلنا به تقل از روزنامه الشرقالاوسط ـچاپ لندنـ، اين منابع آگاه در بنغازي محل شوراي موقت ليبي كه اداره امور شهرها و مناطق آزاد شده را بهعهده دارد، گفتند:«سرهنگ معمر قذافي، فردي را براي مذاكره با شوراي ملي موقت به بنغازي فرستاده و اعلام كرده كه آماده كنارهگيري از قدرت و خروج از كشور است به شرط آنكه سلامت او و فرزندانش تامين شود.»
شرايط سيدعلي خامنهاي براي كنارهگيري از قدرت/ گامرون جرس: آيتالله سيدعلي خامنهاي، رهبر جمهوري اسلامي ايران در پيامي محرمانه كه توسط سردار وحيد فرستاده شده، خطاب به كروبي و موسوي اعلام كرده كه به صورت مشروط حاضر است از قدرت كناره گيري كرده و راه را براي ايجاد دموكراسي در كشور هموار كند.به گزارش جرس، آيت الله خامنه اي اعلام كرده چنانچه وي و فرزندانش به مراكز ترك اعتياد فرستاده نشوند و ترياك مصرفي آنها تا پايان عمرشان، تامين گردد، حاضر به كناره گيري از قدرت ميباشد. شنيده ها حاكي از آن است كه اين شرط آيت الله خامنه اي تاكنون از سوي موسوي و كروبي مورد موافقت قرار نگرفته است.
روز اول گفتیم بن علی، نوبت سید علی. چند روز بعد گفتیم: مبارک، بن علی، نوبت سید علی. فردا داد میزنیم : قذافی، مبارک، بن علی، نوبت سید علی. فقط یکجوری نباشه که اسم تمام دیکتاتورهای منطقه به این لیست اضافه بشه ولی آخرش همچنان سید علی در نوبت بمونه. اینجا یک صحبت کوتاهی هم با دیکتاتورهای محترم منطقه دارم، آقایونه دیکتاتور لطفا نوبت رو رعایت بفرمایید. بخدا ما از 2 سال قبل برای سید علی زنبیل گزاشتیم اینجا، همتون یکی یکی اومدین حق این بچه رو خوردید. حالا هرکی یک دست نداره باید اینجوری نوبتش رو خورد؟ فردا دیگه برای آخرین بار میگیم: قذافی، مبارک، بن علی، نوبتی هم باشه نوبت سید علی.
بخدا من شعار به این قشنگی ندیدم، انقدر وزن و قافیش جور هست که حتی میشه باهاش حرکات موزون هم انجام داد.
پدر مادران نا آگاهی که سال ۵۷ ما را به خاک سیاه نشاندند به جای همراهی , در ها را قفل میکنند ـدر خانههای که زمان شاه خرید اند لمیده اند، دلخوش آب باریکه آی هستند. نمیفهمند ما از نبود آزادی جوون مرگ شدیم، از بی آیندگی خواب به چشم نداریم...نمیفهمند..نمیفهمند... میگویند مثل ما زندگی با ذلّت را انتخاب کنید.
فردا 17 اسفند ساعت 4 عصر در سراسر ایران , ما زنان ایرانی درسی به همه ولایتمداران بدهیم که تیتر اول تمام سایتهای خبری دنیا شود , اگه سید علی نصف و نیمه سکته کرده , فردا سنگ کوب میکند .
Hey Devils, get lost هی جلاد گم کون گو رتو فیلم
زنان، روز زن به خیابان خواهند آمد "روز اعتراض"
١٧ اسفند (هشت مارس) خیابانها مال ما است نمیخواهیم آیت الله ها برای ما تصمیم بگیرند. مشتی آخوند، قوانین عصر حجری را با زور شلاق و زندان بر مردم حاکم کرده اند. قوانینی که بر مبنای توضیح المسائل آیت الله ها، در مجلس اسلامی تصویب شده، به تائید فقیه و خبرگان و شورای نگهبان رسیده، مبنای قوانین قوه قضائیه شده و دولت به کمک برادران و خواهران شلاق بدست به مرحله اجرا میگذارد. یعنی سرتاپای حکومت مقابل ما است. شیخ پشم الدین های از گور برخاسته تصمیم میگیرند زنان چه بپوشند و چه نپوشند، چه رنگی برایشان آزاد و چه رنگی ممنوع است، کجا بروند و کجا نروند. خاطیان به شلاق بسته میشوند و تحقیر میشوند. فاحشه و هرزه نام میگیرند. اما همزمان حق دارند در ازای مقدار معینی پول صیغه شوند و ثواب ببرند. زنان را نصیحت میکنند که درخانه بمانید و بچه تربیت کنید و بهشت را به مادران وعده میدهند اما همزمان زمین را زیر پایشان جهنم میکنند. از در عقب اتوبوس سوار میشوند و بدون اجازه شوهر یا پدر حق سفر ندارند اما یک لحظه از تبلیغ مزایای دین اسلام برای آنها غفلت نمی ورزند. اگر شانس آوردند و جائی استخدام شدند نصف مرد حقوق میگیرند و اگر رنگ و روئی داشتند و به تمایل کارفرما و مدیر و سرپرست گردن نگذاشتند، به کمک حراست و شهادت دو خواهر زینب، علیه آنها پاپوش میدوزند و تا مرز سنگسار تهدید میکنند. همزمان بخشی از خودشان تبلیغ رافت دین اسلام میکنند و میگویند اولین سنگ باید توسط یک معصوم پرتاب شود و البته معلوم میشود که این معصوم از همه جانی تر است! احساسات زیبا و انسانی و آزاد با جنس مخالف را با بیرحمی سرکوب میکنند اما به عنوان مادر تنها که به کمیته امداد مراجعه میکنند چشم های هیز آخوند یا ریشوی دیگری متوجه آنها میشود تا اگر موفق شدند اخمشان را قایم کنند و لبخندی به اجبار تحویل دادند چندرغازی کف دستشان بگذارند. شاید چادر این خاصیت را دارد که همه این بی عفتی ها را میپوشاند! بی جهت نیست که تمام علمای دین اندر خواص آن صفحه ها سیاه کرده اند. این موقعیت دختران و زنان در این نظام است. اما مگر زیر بار رفته اند؟ چقدر طرح امنیتی به اجرا گذاشتند و زنان در خیابان شکستش دادند! چقدر دستورالعمل صادر فرمودند و زنان آنها را به زباله انداختند. چقدر جیغ کشیدند و موعظه کردند و آنها به تمسخر گرفتند. بی جهت نیست که هرروز اقرار به شکست میکنند و طرحهای نو و ارگانهای دیگر اختراع میکنند. آخ که چه نفرتی از مییلونها زن و دختر سرکش! دارند. زنان و دخترانی که هرروز شکستشان داده اند. ما بیشماریم. ما میلیونها نفریم. نه فقط زنان که اکثر مردان و پسران جوان همه با هم هستیم. آخر ما همه انسانیم. روز جهانی زن، ١٧ اسفند، ٨ مارس، به خیابان میائیم. پسر و دختر. زن و مرد. مادر و پدر. دست در دست هم. میائیم که بگوئیم ننگ بر حکومت اسلامی. مرگ بر جداسازی جنسی. حجاب اسلامی و ثواب و بهشت مال خودتان. جداسازی پیشکش تان. ما انسانیم و حقمان را میخواهیم. ما انسانیم و برای اثبات انسان بودنمان راهی جز سرنگونی شما نداریم. چیا /از اعضا صفحه چه تهران چه قاهره دیکتاتور باید بره چیا مسعودی ١٤ اسفند ٨٩
هشت مارس و مصادره هویت زنان/ چشمان بیدار
• فمینیسم دلاله گی نیست: همگرایی و دلاله گی به جای آزادی خواهی از سوی زنان، هرگز نام فمینیسم بر خود نگرفته است. در قرن بیست و یکم می شود با روش هایی مترقی تر از دلاله گی و ریش سفیدی و گیس سفیدی و پامنبری، خواستار حقوق هرگز به کف نیامده زنان شد و جنبش زنان را تا به این حد به ابتذال نکشانید. روش های گیس سفیدی و قبیله ای و بومی در جهان وسیع امروز منسوخ شده است و کارآمد ندارد، شیوه های فلکلوریک خانباجی های فئودال؛ دیگر دوران خود را سپری کرده است و باید اصولی تر به مسایل بنیادین پرداخت. دفاع از حقوق بی پناهان و فرودستان وظیفه هر عدالتخواهی است اما انگار وکالت در ایران به حرفه ای بی معنا تبدیل شده است که معنای هر کلمه و هر حرکت گاهی توسط وکلایی که می توانستند وکیل الرعایا باشند به زبان پوک و چوبین تبدیل شده است و می شود. "جامعه مدنی" را برای روانه کردن مردم به سوی بوروکراسی کاغذبازی و امضاجمع کنی به کار می برند در حالی که حکومت دیکتاتوری عملکردی فاشیستی و فاقد مدنیت دارد و هر کاری دلش بخواهد می کند، این وکلا که بیشترشان از لحاظ بیولوژیکی زن هستند، با همین زبان و عبارات پوک زنان را به ناکجاآباد می فرستند. مهرانگیزان مهرورز و کارآمد جمهوری مدنی ملایان ناگهان حاج خانم هایی را تابوشکن می بینند که هیچ تابویی و هیچ قفلی را برای رهایی از قفس زن بودن نشکسته اند بلکه چون ناخواسته توقیف شده اند ناگهان حاج خانوم تابوشکن هم شده اند؛ در این صورت ندا آقاسلطان که در خیابان تیر خورد چگونه قضاوت تابوشکنی خواهد شد و یا ترانه موسوی که او را بردند و مورد تجاوز جمعی قرار دادند تا جایی که رحمش پاره شد و بعد او را کشتند و سوزاندند، ترانه را چگونه خواهید دید حاج خانوم؟
• مصادره هشت مارس در داخل و خارج از کشور: هشت مارس که روزی علیه تبعیض جنسیتی است در جامعه ایرانیان خارج از کشور هم رعایت نمی شود، نفوذ خزنده سربازان امام زمان و دختران زینب و خواهران فاطمه زهرا باعث شده هشت مارس تبدیل بشود به روضه آخوند اشکوری. البته اپوزیسیون خارج از کشور هم مطابق معمول حقه های تاکتیکی خود را برای بهره برداری و جذب زنان به منزله قوای پیاده نظام برای خود داشت و گاه هشت مارس به اجرای رقص عربی برای حال دادن به شوهران حزبی و شعرخوانی "آخ و اوخ اروتیک" برای جلب مشتری و مجلس بزن و بکوب در روز آزادی زنان تبدیل می شد و می شود، و ننگ بر شما بانوان فمینیست که اینقدر کاسبکارانه هشت مارس را برنامه ریزی می کنید. آره با شما هستم خانم فرمانده نظامی حزب، شمایی که می آیی به نام زن لشگرکشی می کنی و بعد زنان را می فرستی آشپزخانه کتلت و سالاد الویه درست کنند و برنامه نایت کلاب می گذاری برای حال دادن به رفقای حزبی تا خستگی راه پیمایی از تنشان در برود. ننگ بر تو باد!
احتیاجی ندارم که تو در اتوبوس بایستی تا من بنشینم.احتیاجی ندارم که تو نان آور باشی.احتیاجی ندارم که توحامی باشی خودم آنقدر هستم که حامی خود و نان آورخود باشم.با تو شادم آری، اما بدون تو هم شادم. من اندک اندک می آموزم که برای خوشبخت بودن نیازمند مردی که مرا دوست بدارد نیستم من اندک اندک عزت نفس پایمال شده خود را باز پس می گیرم.به من بگو ترشیده، هرچه می خواهی بگو. اما افتخار همبستری و همگامی با مرا نخواهی یافت تا زمانی که به اندازه کافی فهمیده و باشعور نباشی گذشت آن زمان که عمه ها و خاله هایم منتظر مردی بودند که آنها را بپسندد و درغیر اینصورت ترشیده می شدند و درخانه پدر مایه سرافکندگی بودند. امروز تو برای هم گامی بامن(و نه تصاحب من - که من تصاحب شدنی نیستم) باید لیاقت و شرافت و فروتنی خود را به اثبات برسانی. حقوقم را از تو باز پس خواهم گرفت. فرزندم را به تو نخواهم داد. خودم را نه به قیمت هزار سکه و یک جلد کلام الله که به هیچ قیمتی به تو نخواهم فروخت. روزگاری می رسد که می فهمی برای همگامی با من باید لایق باشی - و نیز خواهی فهمید همگام شدن با من به معنای تصاحب من یا تضمین ماندن من نخواهد بود. هرگاه مثل پدرانت با من رفتار کردی بی درنگ مرا از دست خواهی داد.ممکن است دوست و همراه تو شوم اما ملک تو نخواهم شد. پیاده از کنارت گذشتم، گفتی:” قیمتت چنده خوشگله؟”سواره از کنارت گذشتم، گفتی:” برو پشت ماشین لباسشویی بنشین!“ در صف نان، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود زیرباران منتظر تاکسی بودم، مرا هل دادی و خودت سوار شدی در تاکسی خودت را به خواب زدی تا سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من در اتوبوس خودت را به خواب زدی تا مجبور نشوی جایت را به من تعارف کنی در سینما نیکی کریمی موقع زایمان فریاد کشید و تو پشت سر من بلند گفتی:”زهرمار!“ در خیابان دعوایت شد و تمام ناسزاهایت، فحش خواهر و مادر بود در پارک، به خاطرحضور تو نتوانستم پاهایم را دراز کنم نتوانستم به استادیوم بیایم، چون تو شعارهای آب نکشیده میدادی من باید پوشیده باشم تا تو دینت را حفظ کنی مرا ارشاد می کنند تا تو ارشاد شوی! تو ازدواج نکردی و به من گفتی زن گرفتن حماقت است من ازدواج نکردم و به من گفتی ترشیده ام عاشق که شدی مرا به زنجیر انحصارطلبی کشیدی عاشق که شدم گفتی مادرت باید مرا بپسندد من باید لباس هایت را بشویم و اطو بزنم تا به تو بگویند خوش تیپ من باید غذا بپزم و به بچه ها برسم تا به تو بگویند آقای دکتر وقتی گفتم پوشک بچه را عوض کن، گفتی بچه مال مادر است وقتی خواستی طلاقم بدهی، گفتی بچه مال پدر است.
مادرم میگه اگه فردا میری خرید زیر شلوار پیجامه بپوش، اون کاپشن کلفته رو هم بپوش اگه باتوم خوردی زیاد کبود نشه، یه جور میگه انگار میخوام برم جبهه، مملکته داریم؟
فیلم؛ اولین تظاهرات زنان آزادیخواه ایران پس از انقلاب علیه حجاب اجباری اسفد ماه 57
به امید سرنگونی جمهوری اسلامی و بازستاندن کمترین آزادی آدمی؛ آزادی پوشش... :)
فردا ما يك قدم به جلو هستيم و نظام پوسيده ولايت فقيه يكقدم نزديك به زوال.
هوا جون میده واسه خرید فردا ساعت 4 فردا چتر فراموش نشود، سه شنبه ها تهران بارانی است. لباس گرم بپوشید،کفش مناسب پا کنید آب،ماسک،شکلات،دستمال کاغذی همین الان بذارید کنار فردا دیره
من منم، خوده زنم تقدیم به همهٔ زنان ایران فیلم
مادران پارک لاله: ما ایستاده ایم فیلم
مادر پیر اسانلو: پسرم را در بیمارستان از پا به سقف زنجیر کرده اند-
میان شعله بسوزان هرآنچه نام حجاب است
No To Hejab, dedicated to Iranian women , happy women's day
با اجازه رفقا، خواهران و همرزمان فردا به استتار نیاز است. برای همین اگر ریش ج.ا گیرمان نیفتاد همان سینه بند ها را به سنت ج. زنان دهه 70 به آتش میندازیم!
شهادت دختر دانشجوي پزشكي ياسوجي در شيراز 10 اسفند . دوشنبه, 16 اسفند 1389 ساعت 06:55 .در پي اعتراضات مردمي 10اسفندماه شيراز دختر دانشجوي دانشگاه پزشكي دانشگاه علوم پزشكي شيراز بنام سحر حسيني فرزند آقاي غفار حسيني (كارمند بازنشسته ومعاون فرماندار بويراحمد در دوران اصلاحات ومسئول كميته صيانت از آرا ستاد مير حسين موسوي در استان كهگيلويه وبويراحمد)توسط نيروهاي لباس امنيتي توسط گلوله مضروب وپس از انتقال به بيمارستان ي در شيراز بدليل شدت جراحات وارده درگذشت.جنازه سحر در تاريخ پنج شنبه 12/12/89 در روستاي موردراز ياسوج واقع در 3.5كيلومتري ياسوج به خاك سپرده شد. از خانواده اين شهيد تعهد اخذ شده كه از هرگونه اطلاع رساني در اين خصوص خوداري شود. سازمان خود رها گران بنا به اخبار موثق فرزاد فريدوني در تظاهرات 10 اسفند به شهادت رسيد فـــــرزاد جان آزاديت مـبـارك
ثریا سپه پور:آرزوی پیروزی برای احمدی نژاد ثریا سپه پور در آمریکا و آرزوی پیروزی برای احمدی نژاد در ایران. مصاحبه ثریا سپه پور و حضور او در جمع میهمانان دعوت شده به ایران از سوی دولت ثریا سپه پورمن آقای ا.ن. رو خیلی دوست دارم
قذافي حاضر به كنارهگيري مشروط شد به گزارش ايلنا به تقل از روزنامه الشرقالاوسط ـچاپ لندنـ، اين منابع آگاه در بنغازي محل شوراي موقت ليبي كه اداره امور شهرها و مناطق آزاد شده را بهعهده دارد، گفتند:«سرهنگ معمر قذافي، فردي را براي مذاكره با شوراي ملي موقت به بنغازي فرستاده و اعلام كرده كه آماده كنارهگيري از قدرت و خروج از كشور است به شرط آنكه سلامت او و فرزندانش تامين شود.»
شرايط سيدعلي خامنهاي براي كنارهگيري از قدرت/ گامرون جرس: آيتالله سيدعلي خامنهاي، رهبر جمهوري اسلامي ايران در پيامي محرمانه كه توسط سردار وحيد فرستاده شده، خطاب به كروبي و موسوي اعلام كرده كه به صورت مشروط حاضر است از قدرت كناره گيري كرده و راه را براي ايجاد دموكراسي در كشور هموار كند.به گزارش جرس، آيت الله خامنه اي اعلام كرده چنانچه وي و فرزندانش به مراكز ترك اعتياد فرستاده نشوند و ترياك مصرفي آنها تا پايان عمرشان، تامين گردد، حاضر به كناره گيري از قدرت ميباشد. شنيده ها حاكي از آن است كه اين شرط آيت الله خامنه اي تاكنون از سوي موسوي و كروبي مورد موافقت قرار نگرفته است.
روز اول گفتیم بن علی، نوبت سید علی. چند روز بعد گفتیم: مبارک، بن علی، نوبت سید علی. فردا داد میزنیم : قذافی، مبارک، بن علی، نوبت سید علی. فقط یکجوری نباشه که اسم تمام دیکتاتورهای منطقه به این لیست اضافه بشه ولی آخرش همچنان سید علی در نوبت بمونه. اینجا یک صحبت کوتاهی هم با دیکتاتورهای محترم منطقه دارم، آقایونه دیکتاتور لطفا نوبت رو رعایت بفرمایید. بخدا ما از 2 سال قبل برای سید علی زنبیل گزاشتیم اینجا، همتون یکی یکی اومدین حق این بچه رو خوردید. حالا هرکی یک دست نداره باید اینجوری نوبتش رو خورد؟ فردا دیگه برای آخرین بار میگیم: قذافی، مبارک، بن علی، نوبتی هم باشه نوبت سید علی.
بخدا من شعار به این قشنگی ندیدم، انقدر وزن و قافیش جور هست که حتی میشه باهاش حرکات موزون هم انجام داد.
پدر مادران نا آگاهی که سال ۵۷ ما را به خاک سیاه نشاندند به جای همراهی , در ها را قفل میکنند ـدر خانههای که زمان شاه خرید اند لمیده اند، دلخوش آب باریکه آی هستند. نمیفهمند ما از نبود آزادی جوون مرگ شدیم، از بی آیندگی خواب به چشم نداریم...نمیفهمند..نمیفهمند... میگویند مثل ما زندگی با ذلّت را انتخاب کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر