عکس روزبه کوراغلی از کانال تلویزیونی چشم انداز!
رزا: روزبه کوراوغلی یکی از مبصران
(مسئولین) تیر خلاص زن اتاق چت و
گفتگوی "افق چپ انقلابی" در شبکه پالتاک است. او به گفته ی خودش، یکی دو سالی میشود
که با رهبری گروه فدایی های آذربایجانی (فداییان موسوم به کمونیست) یعنی رفیق کبیر یدی
شیشوانی ( اتحاد فدائیان کمونیست ) قهر
کرده، بتازگی تحلیلگر تلویزیون اتحاد چپ ایرانیان هم شده!
گویا کانال تلویزیونی چشم انداز برای پر
کردن زمان برنامه اش با کمبود مواجه و درهایش را چار طاق بروی ارازل پالتاکی باز
کرده...
با هم کامنت کوراغلی را در وبسایت (سابق) روشنگری
بخوانیم:
کوراغلی ای-میل: savalan67@hotmail.com
22:21 2 اسفند 1390
با درود و خسته نباشید به مسئولین سایت وزین روشنگری ضمن تشکر از انتشار
اطلاعیه اتاق افق چپ انقلابی، لازم دیدم به فردی که با نام "روزا" به انتقاد از مسئول اتاق افق چپ
انقلابی پرداخته است پاسخی هر چند کوتاه داده باشم تا ذهنیت نامیرده را بیش از پیش
به علل ممانعت از ورود وی به اتاق
را روشن نمایم. خانم " روزا" !
دلیل اصلی ممانعت از ورود شما به اتاق مذکور چیزی نیست جزء نوشته ها و برخورد شما
در دو مورد مشخص.. 1) قدردانی و تمجید شما از مامور وزارت
اطلاعات رژیم بنام "نادری" ! بظاهر
نویسنده دو جلد کتاب (چریک های فدائی خلق از نخستین کنش ها تا بهمن 57 و انقلاب
اسلامی و بحران در گفتمان). که گویا با این تحریفات تاریخی ذهن شما را نسبت
به چریک ها منور نموده اند. 2) برخورد غیر اخلاقی و غیر
انسانی شما به یکی از رفقای زن که زندانی سیاسی رژیم ددمنش اسلامی در دهه
خونین شصت بوده و توسط جانیان رژیم در سیاه چالهای
مخوف حکومت جهل اسلامی بمانند هزاران زندانی بی دفاع مورد
تجاوز وحشیانه قرار گرفته است، می باشد. بدون تردید در رابطه با هر دو مورد
مطلب زیاد است که در این پیام کوتاه نمی گنجد.
مسئول اتاق افق چپ انقلابی / کوراغلی
رزا: در مورد شماره ی (1) من در این نوشته توضیحاتم را نوشتم.
در مورد شماره (2) و آن "رفیق زن
زندانی سیاسی" تجاوز شده !!! صدای ایشان از دقیقه ی 6:25 در کلیپ زیر ضبط شد.
ایشان
"رفیق زن تجاوز شده" فردی ناشناس نمی باشند و با اسم حقیقی شان با خانم شادی صدر در کتاب
"جنایت بی عقوبت" مصاحبه داشته و جزو تیم ایشان "عدالت برای
ایران"، اصلن شهادت به تجاوز جنسی نداده اند... البته احتمالن برای داغ کردن
رفقایشان در میکروفون های پالتاکی شهادتشان را مانند خودشان کمی چرب کرده اند!
رزا: پس از پرس و جو از زنان فعال در اتاق گفتگوی اینترنتی روزبه کوراوغلی بنام "چپ انقلابی" در مورد شخصیت نهان او حرفهای عجیبی شنیدم. اغلب آنانی که اوج کوراوغلی را شنیدند، ادعا داشتند که او آنها را «مامان» صدا میزده!
حال سوال مشخصی از گروه اتحاد فدائیان
کمونیست به رهبری یدی شیشوانی دارم. آیا این گروه، روزبه کوراوغلی را پاکسازی کرده
است؟ اگر ایشان اخراجی این گروه است، لطفن
دلایل آن را به جامعه، بخصوص جامعه ی زنان اعلام کنید.
از نظر من (رزا): پروفایل ایشان (روزبه کوراوغلی) عمیقن با
ماموران سازمان امنیتی "چکا" میخواند و لباس تحلیلگر نیز بر اندامش زار
میزند...
پس
در آرزوی سلامتی روانی مخبران سیاسی
اپوزیسیون رژیم!
ناستاروویا!
ناستاروویا!
مطالب مرتبط:
کانال تلویزیونی چشم انداز - برنامه ای از تلویزیون اتحاد چپ ایرانیان در خارج از کشور
بحث و گفتگو پیرامون سیاستهای اخیر رژیم جمهوری اسلامی بعد از انتصاب روحانی و اثرات آن بر توده کار و زحمت .میمهانان برنامه : روزبه کوراوغلی فعال جنبش کمونیستی - رضا مقدم عضو اتحاد سوسیالیستی کارگری
تاریخ یکشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۲ برابر با ۱۷ نوامبر
بحث و گفتگو پیرامون سیاستهای اخیر رژیم جمهوری اسلامی بعد از انتصاب روحانی و اثرات آن بر توده کار و زحمت .میمهانان برنامه : روزبه کوراوغلی فعال جنبش کمونیستی - رضا مقدم عضو اتحاد سوسیالیستی کارگری
تاریخ یکشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۲ برابر با ۱۷ نوامبر
پاسخ کوتاه سرگشاده به یک ایمیل:
رزا: 25 نوامبر برای من مانند تمام روزهای
سال، یک روز خشونت (علیه زنان) است. من نیز مانند تمام زنان فمینیست در این روز
بخصوص هرگز قدمهایم را با زن ستیزان ماسک دار سازمانها و گروهها همگام نمی کنم.
باشد روزی قلم هایشان را که اغلب هم در مظلومیت زنان مینویسند، در همان ماتحتشان
فروکنیم... باشد روزی جنازه ی خواهرانمان را که در باغچه های خانه هایشان خاک کرده
اند، دوباره بیرون بکشیم ....باشد که روزی از رختخوابهای تجاوز و ستم شان بیرون
بیایید.... باشد روزی که دستان خونی شان (آغشته به خون صبیه ها) هرگز و هرگز دیگر
بدن فرزندانمان را به ارگاسمی نجورند...روزی میرسد که ماسک های قلابی کمونیست و چپ
شان را دریده و با همان پرچم های سرخ آغشته به خون ما، دهان گال و گه شان را، و
زبان دروغ "طرفدار حقوق زنان" را ببندیم.... فعلا آنها پتک وار میکوبند و داس ها را برای
بریدن پای رفته میچرخانند....صورتهای کریه شان در پشت دوربین ها از عشق و آزادی
دروغین باد کرده و از حنجره ها سوگند "نان، مسکن، آزادی" و حکومت
"کارگری" فردا را شعار میکنند....
فردا اما از آن ما است.
اگر صبیه ها را فراموش نکنیم.
اگر علی چگنی ها را بدست عدالت دهیم.