۱۵ آبان، ۱۳۹۲

خطاب به مخالفان اعدام + اخبار/ عکس اعتراض مردم مریوان به اعدام های اخیر+ به قتل رسیدن دادستان زابل

رزا: فعلا عملا برای جلوگیری از اعدام انسانهایی که قرار است فردا، یا فردا های دیگر اجرا شوند کاری نمیتوان کرد.

این افراد را در خفا و فضا و مکانهایی ایزوله به دار میکشند.
 فعلا هم در مبارز ترین مناطق مانند کردستان، کماکان نیروی مردمی و جنبشهای مدنی نتوانسنتد درهای زندانها را باز کنند و فرزندان شان را بیرون بکشند.
به نظرم اما میشود با خلاقیت و توانی که هر کدام مان داریم به یاری خانواده های اعدام شتافت.
به نظرم هر کدام از ما میتوانیم  به سیاستی که درست میدانیم برای جلوگیری از اعدامها عمل کنیم، همزمان خانواده ها را هم تنها نگذاریم. همانطور که رفتار صحیح و انسانی ما در برخورد با پخش اعترافات تلویزیونی و ساختگی، سر رژیم را به سنگ کوبید و همچنین شکستن تابوی اعلام تجاوز در زندانهای رژیم توانست حقیقت شکنجه درزندان های ایران را در وسعت جهانی افشا کند، همانگونه نیز خانواده های اعدامیان باید بدانند که مورد حمایتند.


نگذاریم کودکان مان از اعدام پدران، مادران و افراد فامیلشان سرشکسته باشند. مجریان اعدام را اما سرافکنده کنیم. حتی آنانی که قرار است بعنوان پزشک در مراسم اعدام مرگ را شهادت دهند.
خانواده های اعدامی اکنون بیش از گذشته به حمایت ما نیاز دارند. آغوشمان را برای آنان باز کنیم.
از نظر من شخصا فرقی نمیکند که افراد به چه جرمی اعدام شدند.
اعدام خود جنایت و قتل است. و خانواده و بستگان و دوستان مقتول اینک به بیشترین حمایت ما نیازمند هستند.
قصاص کنندگان، دولت و رژیم اسلامی باید در سطح جهانی محکوم باشند و مشخصات آنان در سطح  افکار عمومی  پخش شود. قاضیان و مجریان اعدام را از زیر ماسکهایشان بیرون کشیده و به خانواده، همسایگان و مردم محل زندگی شان بشناسانیم.
فراموش نکنیم که هر جنبشی با عشق و همبستگی ماندنی میشود.
تنها نفرتمان به رژیم اعدام کافی نیست.
با عشق و همدلی با بجاماندگان میتوان عاقبت اعدام را به ننگ سیستم
 و حق حیات را در جامعه ی انسانی ماندگار کرد.
زنده باد زندگی
رزا

مرتبط:
 اعتراض به اعدام‌ زندانيان سياسی کُرد در مريوان

 عکس تظاهرات مردم مریوان
 این تظاهرات بعد از ظهر امروز از سەراه "شبرنگ" آغاز و تا چهار راه اصلی شهر به طول انجامید و تظاهر کنندگان شعار "کُردستان را عدام نکنید"، سر دادند.
هویت یکی از بازداشت شدگان، "وریا تاسه"، دانشجوی دانشگاه پیام نور مریوان می‌باشد. همچنین یک منبع مطلع از احضار "دانا لنج‌آبادی"، دیگر فعال دانشجویی کُرد بە ادارە اطلاعات، خبر داد.
 واکنش احزاب و فعالان کُرد
پس از اعدام حبيب‌الله گلپری‌پور و رضا اسماعيلی، حزب حيات آزاد کردستان (پژاک) در بيانيه‌ای اعلام کرد که اعدام اين دو زندانی سياسی را "بی‌پاسخ" نخواهد نگذاشت و اين اقدام آتش‌بس را با "دشواری" مواجه خواهد کرد.در تابستان سال ۱۳۹۰ درگيری سنگينی بين نيروهای سپاه و پژاک صورت گرفت. اين درگيری پس از تلفات زياد با اعلام آتش‌بس و مداخله مستقيم مقام‌های اقليم کردستان پايان يافت. آن زمان رسانه‌ها اعلام کردند، يکی از مفاد آتش‌بس توقف اعدام زندانيان سياسی کُرد از سوی جمهوری اسلامی بود.همزمان احزاب سياسی کردستان از جمله حزب دمکرات کردستان، حزب کومله کردستان ايران، حزب کومله زحمتکشان و حزب دمکرات کردستان ايران در بيانيه‌های جداگانه اعدام‌های اخير کردستان را محکوم کردند.
در پی موج جديد اعدام‌ها گردهمايی‌های اعتراضی در برخی از شهرهای اروپا و همچنين در کردستان عراق برگزار شده است.در فضای مجازی نيز کمپينی به نام "هزار کامنت عليه اعدام" از سوی شماری از فعالان مدنی ايجاد شده است.فعالان "کمپين هزار کامنت عليه اعدام" در بيانيه آغاز به کار خود، گفته‌اند، هدف از اين اقدام مخالفت با مجازات اعدام از طريق کامنت‌گذاری در صفحات فيس‌بوکی مسئولان بلندپایە جمهوری اسلامی، به‌ويژە صفحات رئيس‌جمهور ايران، حسن روحانی و وزير امورخارجە، محمدجواد ظريف است.

 هزاران شهروند کُرد در وان در محکومیت ایران راهپیمایی کردند

معترضان به اعدام زندانیان کرد در مریوان تجمع کردند
 
 جمعی از شهروندان کُرد امروز، سه‌شنبه ۱۴ آبان‌ماه در شهر مریوان در اعتراض به اعدام‌های اخیر تجمعی برگزار کردند.

يک شاهد عينی به زمانه گفت: "حدود ساعت پنج عصر در خيابان جمهوری حرکتی يکپارچه با مرکزيت ۷۰ تا ۸۰ نفر آغاز شد و رفته رفته مردم به گروه راهپيمايان می‌پيوستند تا اين‌که جمع کثيری شکل گرفت." اعتراض اين دسته از مردم مريوان به اعدام سه تن از زندانيان سياسی به نام‌های حبيب‌الله گلپری‌پور، رضا اسماعيلی و شيرکو معارفی صورت گرفته است. به گفته اين شاهد عينی، نيروهای امنيتی با باتوم برقی معترضان را پراکنده کردند. گفته می‌شود در اين اعتراض چند نفر بازداشت شده‌اند، اما تاکنون اطلاعات دقيقی در اين‌باره به‌دست نيامده است. برخی از تارنماهای خبری نام دو تن از بازداشت‌شدگان را وريا تاسه و دانا لنج آبادی اعلام کرده‌اند.


خبرگزاری تسنیم: رئیس‌کل دادگستری سیستان و بلوچستان از به قتل رسیدن دادستان شهر زابل و راننده وی به‌هنگام عزیمت به محل کار خود خبر داد و هرگونه ارتباط این حادثه را با اعدام‌های اخیر و حوادث چند روز گذشته در این استان رد کرد!

خبرگزاری فارس: رئیس کل دادگستری سیستان و بلوچستان گفت: حوالی ساعت 7:30 دقیقه صبح امروز، «موسی نوری»، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان زابل و راننده اداری وی در مسیر منزل تا محل کار، توسط مهاجمان ناشناس کشته شدند.
موسی نوری قلعه‌نو، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان زابل

سید باقر حسینی، نماینده مردم سیستان در مجلس با اعلام این خبر که هم اکنون جلسه شورای تامین زابل در فرمانداری این شهرستان در حال برگزاری است، گفت: هویت راننده شخصی دادستان زابل که به همراه وی مورد هدف گلوله قرار گرفته و به شهادت رسیده، مهدی مرعی گزارش شده است.
ابراهیم حمیدی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در زاهدان اظهار داشت: دادستان شهر زابل، صبح امروز در مسیر رفتن به محل کار مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد. وی افزود: حوالی ساعت 7:30 دقیقه صبح امروز، «موسی نوری»، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان زابل و راننده اداری وی صبح امروز در مسیر منزل تا محل کار، توسط مهاجمان ناشناس ترور شدند. وی ادامه داد: مهاجمان پس از متوقف کردن خودروی دادستان مقابل بیمارستان «امیرالمومنین(ع)» زابل، آنها را توسط اسلحه کلاشنیکف به رگبار گلوله بسته و به شهادت رساندند.




موج جديد اعدام‌ زندانيان سياسی
اعتراض مردم مريوان يک روز پس از اعدام شيرکو معارفی، زندانی سياسی کُرد در زندان سقز صورت گرفته است. حکم اين زندانی سياسی بدون اطلاع خانواده و وکيل وی اجرا شد. يک فعال حقوق بشر کُرد که نامش فاش نشده به کمپين ‌بين‌المللی حقوق بشر در ايران گفته است، شيرکو معارفی، زندانی سياسی کُرد تا لحظه اجرای حکم اعدام از آن بی‌خبر بود. اين زندانی سياسی، ۳۳ ساله در آبان سال ۱۳۸۷ دستگير و در دادگاه بدوی انقلاب سقز به اتهامات "عضويت در حزب کومله، اقدام عليه امنيت ملی و محاربه با خدا" محکوم به اعدام شد و دادگاه تجديد نظر نيز اين حکم را تأييد کرد. طبق برخی گزارش‌ها پيکر شيرکو معارفی روز گذشته در زادگاهش بانه به خاک سپرده شد. اعدام زندانيان سياسی در کردستان هفته پيش آغاز شد. روز شنبه، چهارم آبان‌ماه ۱۳۹۲ حبيب‌الله گلپری‌پور، زندانی کُرد، در زندان اروميه اعدام شد. پس از آن، رضا اسماعيلی (مامدی)، ديگر زندانی کُرد، در زندان شهرستان سلماس به دار آويخته شد. اين دو زندانی سياسی به اتهام محاربه و عضويت در حزب حيات آزاد کردستان (پژاک) به اعدام محکوم شده بودند.
سرنوشت نامعلوم چند زندانی سياسی
همزمان با اعدام اين سه زندانی سياسی کُرد، منصور آروند زندانی کرد محکوم به اعدام به قرنطينه زندان اروميه منتقل شده است و تاکنون هيچ اطلاعی از وضعيت وی در دست نيست.کمپين بين‌المللی حقوق بشر در ايران به نقل از سوران آروند برادر اين زندانی سياسی نوشته است، وی از روز هشتم آبان‌ماه به قرنطينه منتقل شده است.منصور آروند، ۳۸ ساله و متأهل در تاريخ ۲۴ خرداد سال ۱۳۸۹ توسط مأموران امنيتی شهر مهاباد دستگير و به بازداشتگاه اداره اطلاعات مهاباد منتقل شد.او در شعبه يک دادگاه انقلاب مهاباد به رياست قاضی جوادی‌کيا به اتهام "همکاری با حزب دمکرات کردستان ايران، تبليغ عليه نظام و محاربه" به اعدام محکوم شد.
حکم اعدام اين زندانی کُرد در تاريخ ۲۳ شهريور ماه ۱۳۹۱ در زندان به او ابلاغ شد و دادگاه تجديدنظر نيز اين حکم را تأييد کرد و در نهايت حکم به دايره اجرای احکام فرستاده شد.
از طرفی ديگر از سرنوشت چهار زندانی سياسی عرب به نام‌های انتقال غازی عباسی، عبدالرضا اميرخنافره، عبدالامير مجدمی و جاسم مقدم‌پناه چهار فعال عرب اهل شادگان (فلاحيه) که روز يکشنبه ۱۲ آبان‌ماه از زندان کارون به مکانی نامعلوم منتقل شده بودند، هيچ اطلاعی در دست نيست.
اين چهار زندانی عرب به اتهام "محاربه با خدا و فساد فی‌الارض" در روز ۱۴ شهريورماه ۱۳۹۱ در دادگاه انقلاب اهواز به اعدام محکوم شده‌اند.

؟«نرمش قهرمانانه» یا «اعدام‌های جنایتکارانه»

گفتگو با سیروان اروند برادر منصور اروند زندانی محکوم به اعدام

 بنابه گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی ، حکم اعدام منصور آروند زندانی سیاسی کرد که در بند ۱۲ زندان مرکزی ارومیه «زندان دریا» نگهداری می‌شود، از سوی دیوان عالی کشور به تایید رسید و در زندان به ایشان ابلاغ شد. و طبق منابع موثقی احتمال اعدام این زندانی سیاسی کرد طی ٤٨ ساعات آینده وجود دارد.

زندگي ما در دستهاي شماست. اين آخرين پيام زانيارمرادي از زندان است!

آرمان پرویزی دانشجوی معماری دانشگاه رشت و از فعالان کرد شهر مهاباد، در دادگاهی در رشت به اعدام محکوم شد.

۶ نظر:

بهرنگـــ گفت...

هیچگاه در دنیایی که ارتجاع بازوی تنومند قطب های سرمایه است نمیتوان با مبارزات مدنی و افشا و تظاهرات و اعتصاب، قوانین جنایتکارانه را حتی زیر سوال برد مگر اینکه با نیروی عظیم کمیتی یعنی سیل جمعیت بتوان با سلاح مرتجعان برابری کرد.
اما آیا افشاگری شما میتواند مردمی بشود تا بتوانید از کمیت استفاده کنید؟
مردمی که مذهب امام حسینی و صلح و مظلومیت و پاکی در آنها ریشه دوانده.

این نوع تزهای شما بدرد همان ممالک مترقی خودتان میخورد که اتفاقا پس از سالها مبارزات گسترده و مسلحانه به چنین پیشرفتی دست یافته اند که امروزه حتی برای گرانی گوجه هم میتوانید تظاهرات راه بیاندازید و عکس های زیبایتان با موهای فشن شده تان را در مصاف با پلیس های شیک و مدرن آهنی در وبسایت های صورتی تان بگذارید تا کمی احساس مبارز بودن و نجات یافته از شر این دنیای کثیف داشته باشید!!!

تنها ره رهایی، مبارزه مسلحانه و مستقیم و قهرآمیز است، روشنگری و افشا هم باید در خدمت ترویج خشم و خشونت باشد.


به امید تکرار وحشی گری های انقلابی و ترور انقلابی برای فراری دادن کسانی که قرار است اعدام شوند

http://www.youtube.com/watch?v=thwlDEEJZzk

وقتی مردم با سنگ در سیرجان و با نارنجک در ایلام موفق به فراری دادن اعدامیان میشوند چرا در مناطق مرزی شاهد خالی کردن گلوله در مغز مامورین اعدام نیستیم؟ و در نهایت هیچ نتیجه ای نمیبینیم و همچنان اعدامها بیشتر میشود؟
البته پیشرفت شما در راه افشا فقط تبدیل سنگسار به اعدام بود.
آیا این وضع بخاطر اصلاح خشم مردمی توسط روشنگری های صلح طلبانه و انسانی شما نیست؟

ناشناس گفت...

سلاح مرتجعان = سلاح ارتجاع

Rosa گفت...

رزا: پایان پاراگراف اول شما دقیقا کاری است که باید گسترده رویش کار کرد. یعنی به نیرویی عظیم و سیل جمعیت تبدیل شد. و آنوقت عملا سلاح و ارتش و گلوله کارساز نیست.
تنها راه رهایی پس فقط مبارزه ی مسلحانه نیست و راههای دیگری هم هست...
در عین حال، مبارزه ی مسلحانه برای رهایی اکثریتی که شستشوی مغزی شدند با مذهب، ایدئولوژی بازار و... چه نتیجه ای دارد؟
مسلما شما هم نمیخواهید توسط مردم فرودست کت بسته و پا بسته به شهربانی تحویلتان بدهند؟
من روی افکار عمومی کار میکنم.
در زمان شاه سابق حجاج مکه تعریف میکردند که عربستان خداست! اذان که سر میدهند نمازگذاران بدون بستن دکانشان به طرف مسجد میروند، دزدی در عربستان ریشه کن شده.. و قصاص و پا و دست بریدن باعث امنیت مردم شده.
خوب، همین را که در ایران اجرا کردند، فهمیدند که در کشور فقیر، دست و پا بریدن اصلا امنیت نمی آورد. مردم مجبور به دزدی هستند بدلیل شکم گرسنه و همینطور تن فروشی و...
افکار عمومی تغییر کرده و مردم اکنون قدم به قدم تجدید نظر میکنند.
رژیم های کنونی را اسلحه تنها حفظ نمیکند. رسانه ها، مذهب و ایدئولوژی است که این حکومت ها را سرپا نگهداشته. مهم حمایت مردمی از اکسیون سیرجان است. فعلا تنها خانواده ها هستند که اعتراض میکنند، حال چه بصورت آزادسازی و یا اعتراض جلوی دادستانی.
لغو اعدام در اروپا تحت تاثیر مبارزات صلح و علیه اعدام بود نه بدلیل مبارزه ی مسلحانه. انقلاب 1968. اصولا مبارزه ی مسلحانه ای که نظر شما است بطور گسترده در کشورهای تحت سلطه بود. و بعد از پایان جهان 2 قطبی تاریخ مصرفش هم تمام شد. نوشتید: تنها ره رهایی، مبارزه مسلحانه و مستقیم و قهرآمیز است، روشنگری و افشا هم باید در خدمت ترویج خشم و خشونت باشد.
رزا: تمامی آرزوی انسان پایان یافتن خشم و خشونت و زندگی در آزادی، صلح و امنیت است.
اتفاقا این نظامهای سلطه گر هستند که روزانه هم خشونت میکنند و هم هدف خشمشان مردم هستند.
حال مردم از کجا بدانند مبارزان قهر انقلابی، فردای پیروزی دقیقا مثل رژیم کنونی سر نمیبرند؟
اغلب شکنجه گران ساواما خود روزی شکنجه شدگان ساواک بودند.
مسئله اصلی به نظرم توانمند سازی مردم است که خود روزی قدرت را بدست خود بگیرند.
با تمام تفاهمی که از اجبار مبارزه ی ناگزیر امثال جند اله و اجبار آنها در بدست گرفتن اسلحه دارم، اما شک ندارم که اگر مثلا سیستان و بلوچستان را داشته باشند بهتر از رژیم با مردمشان رفتار نخواهند کرد.
مگر لنین و بلشویکها برای نگهداری قدرت و حزبشان در همان فردای کودتا سرکوب نکردند؟
فایل صوتی زیر در مورد کودتای بلشویکها
گفتگو با روزا، آنارشیست فیمینیست درباره نقش و یا ضرورت حزب در پیروزی انقلاب، نقش طبقه کارگران

http://www.radiopayam.ca/radio/RadioPayam_Parvaz26AUG12.mp3

مسئله اصلا این است که در پروسه مبارزه مردم مجبورند برای جلوگیری از ایجاد حکومتهای مخوف پس از انقلاب، ساختارهای کنترل مردمی را ایجاد کنند. و این با اعتقاد آمدن مهدی و بریدن سر دشمنان و... نشدنی است.
متاسفانه افکار شما بشدت مذهبی است.
چریک همان مهدی است که قرار است برای رهایی مردم جوی خون راه بیندازد.
مینویسید: روشنگری و افشا هم باید در خدمت ترویج خشم و خشونت باشد.

Rosa گفت...

رزا: مسلما انسانهایی بشدت مذهبی دستور خشونت می دهند.
تمام تلاش من توانمند سازی خود و خودسازمانیابی مردم است که مردم منطقه بتوانند در آزادی و صلح زندگی کنند. نه به آرزوی ظهور بنشینند.
آنان (مردم) روزی تمام جهان را خلع سلاح خواهند کرد، اگر روزی به این باور برسند. تمام افشا و روشنگری اتفاقا باید در مسیر حذف خشونت و سلاح و الغای ارتش و پلیس باشد.
اینکه در دهه ی 70 و حتی 80 پلیس به اسم چپ رادیکال در متروی ایتالیا و جشن اکتبر جنوب آلمان و... بمب گذاری کرد دقیقا به همین خاطر بود که حضور خودش را در افکار عمومی مشروعیت دهد. خوشبختانه الان بسیاری از این بمب گذاری ها و کشتن مردم لو رفته.
بسیاری وجود ساختارهای امنیتی را و ارتش را به زیر سوال میبرند. تولید تسلیحات نظامی و وجود زرادخانه ها و...
افکار عمومی مترقی اگرچه برای مردم فرودست و کشورهای دیکتاتور زده حق دفاع مسلحانه قائل است. اما جنگ مسلحانه را و ایجاد گروههای چریکی و... ایده آل نیست. اینها از بی آلترناتیوی جوانان است. و بی آلترناتیوی مردم فرودست و کشورهای تحت سلطه. و با ایجاد فضا های دمکراتیک وجودشان و مشروعیت وجودشان همواره زیر سوال میرود.

در ضمن موی فشن و ارزش گذاری های منفی شما در مواردی که نوشتید ترسناک است.
امیدوارم امثال شما چه به اسم چپ یا فدایی و چریک هرگز قدرتی نداشته باشید.
برخورد فناتیک و حذف گرایی تان با انسانهایی که با همان مدل فشن جلوی پلیس علیه افکار عمومی نژادپرستانه قد علم کردند، مایه خجالت است.
آنارشیسم برپایه گوناگونی زیستی، نژادی... و رنگارنگی است.
تنها استالین و هیتلر جوانان را به داشتن آرایش موی نظامی مجبور کردند.
البته رژیم خمینی و همه ی رژیم های توتالیتر نیز...
به نظرم شما زیادی در شخصیت رمان «چه باید کرد» چرنیشفسکی غرق شدید.
به نظرم هر روز گوشت سرخ بدندان میکشید، اگر هم گیرتان نیاید در آرزوی استیک خون آلودید.. و بجای دوشک هم مثل قهرمان داستان لابد هر شب روی دشک میخی میخوابید :)

ناشناس گفت...

رزا مرسی که فعالی.
این اقای ناسیونالیست-تروریست گفتند که شما فقط سنگ ایرانو به سینه بزنید و بقیه انسان ها در دنیا ادم نیستند و کشورای دیگه گل و بلبله چون قبلن ملتش مبارزه هاشونو کردن و گله کردن که چرا پیرو فرهنگ اصیل ایرانی نیستید و اینکه چرا به فرهنگ "خلق ایران" احترام نمیزارید.

ایشون نماینده ی یک طیف مرتجع چپی با بوی عطر ایرانی -شرقی هستند که هنوز نمیخاهند قبول کنند که تموم شدند.
گفتند چرا با موی فشن(که حالم به هم میخوره وقتی تیپ خاص بودنو با کلمه ی فشن اشتباه میگیرند) جلوی پلیس خوشکل تظاهرات می کنید.دوس دارم به ایشون بگم که شما با بوی عرق و چرک و کثیف برو جلوی پلیس لباس تخمی تظاهرات بکن و عکساتشو تو بلاگ سیاه و سفید(همرنگ افکارت)بزار. حتمن نوع لباس و مو ی شما در پیروزیتان اثر خاهد داشت.

HR

Rosa گفت...

ایشون نماینده ی یک طیف مرتجع چپی با بوی عطر ایرانی -شرقی هستند.....
رزا: آره، جدن جمله بالا درسته...
متاسفانه افرادی با همین نظرات بالا کم هم نیستند. البته بعد از همان هفته های اول در اروپا خواهند فهمید که اینجا هم مبارزه برای کوچکترین حق، یعنی حق مسافرت یا حتی چند کیلومتر دور شدن از خوابگاه پناهجویی نیست.
کلا انسان تو این سیستم بدون مبارزه زیر پا له میشه، زیاد فرقی هم نمیکنه کجا...