۰۶ شهریور، ۱۳۹۱

آیا در هیچ کجای این تاریخ آدرسی نیست که زنی ایستاده مرده باشد؟


رضا گفت...
 من از روزی که یادم میاد هر وقت پوستری بود به یاد اعدامیها، یک مرد به تیرک اعدام بسته شده بود.آیا در هیچ کجای این تاریخ آدرسی نیست که زنی ایستاده مرده باشد؟ یا در سرزمینی که تولدش مهر مونث بر پیشانی کودک میزند همیشه باید یک تصویر تکراری از یک نگاتیو فاسد شده از عبور زمان چاپ شود که مذکرش "شیر آهن کوه مردا" باشد و مونثش " مادرانی که هنوز سر از سجده بر نگرفته اند". بله این همان تصویر تکراری است از بیست ویک قرن پیش از میلاد مسیح که ابراهیمش به اعتبار فرزند کشی مفتخر به لقب "پدر عشق" میشود و هاجرش که چهل بار بار سعی صفا و مروه میکند و دست آخر نا امیدانه گیسو میفروشد تا جرعه آبی برای اسماعیش پیدا کند، فاسق خوانده میشود. بله این همان تصویر بیست و یک قرن قبل از میلاد مسیح است که تا امروز ، یعنی بیست و یک قرن بعد از میلاد مسیح امتداد یافته.نه نقل آیه های منادیان آسمانی که "مردان از دامن زنان به عرش میرسند" و نه نقل فاکت های منادیان زمینی که " هیچ جامعه ای آزاد نخواهد شد مگر اینکه در وهله اول زنانش آزاد شوند" دردی از بشر درمان نمیکند. روشنفکر برابری طلب کسی است که درونی ترین لایه های ذهن ناخود آگاهش را جراحی کند برای کشف این حقیقت که انقلاب از همین جا همین امروز با تغییر در باور های ما شروع میشود. و این تغییر ما به ازای عینی دارد، خودش را رد رفتارهای به ظاهر پیش پا افتاده روزانه ما نشان میدهد، نه در قطعنامه های چندین و چند بندی از زیباترین کلمات؛ والا هر بی سر و پایی میتواند به عنوان عضو فلان حزب کمونیست برای ایجاد یک دنیای بهتر مبارزه کند و در همان حال همراه مونث زندگیش را به رسم جاهل مشدی های عهد لوطیهای زیر بازارچه با نیش یک کارد به خون بنشاند...

رزا: رضا جان نه! زنان را موقع مرگ در گونی میکنند! زنانی را که به جرم مواد یا قتل و... به دار کشیدند در ملا عام! برای عبرت و ارعاب و آنها هم قبلا در سیستم سرمایه داری مردسالار کمرشان شکسته بود...
اما زنان و مردانی که "مرد" نیستند، بخوبی مبارزه زنان را در حافظه حفظ میکنند (در زمانه کتابسوزان فارنهایتی).

عکس از

۵ نظر:

رضا گفت...

بله رزا جان حق با توست. هرجا هم زنی خواست قد بر افرازد، حتی در همین احزاب به اصطلاح کمونیست، کمرش زیر بار باورهای مردانه شکست. لنین هم میرفت و کلمات قصار مینوشت که" هیچ جامعه ای آزاد نخواهد شد مگر اینکه در وهله اول زنانش آزاد شوند" و بعد در همان زمان رزا لوکزامبورگ را به شیوه یک فئودال روس "زنیکه تنبان دریده" خطاب میکرد. بیخود نیست که این لنین دوران!!! منصور حکمت، وقتی توسط سارا محمود نقد میشود، به شیوه کلاه مخملیهای وطنی! منتقد را به " هنرپیشه زن فیلمهای وسترن" تعبیر میکند که "باکشیده زدن به گوش قهرمان مرد فیلم در گوشه طویله قصد دلفریبی دارد".این لمپنیسم متعفن ادامه همان تفکر متحجر آیت الله ها است. آدم یاد این شعر بابا طاهر می افتد: تو که درمان نیی، دردم چرایی

Rosa گفت...

این لمپنیسم متعفن ادامه همان تفکر متحجر آیت الله ها است.
آره عزیز جان
کاملا باهات موافقم
رزا را هم در رودخانه انداختند و غرق کردند.همین سوسیال دمکراتها...

Rosa گفت...

راستی رضا جان
تیکه هایی از منصور حکمت آوردی خاطره آذر درخشان را زنده کرد...
قرار بود دقیقا راجع به همین برخوردهای ضد زن حکمت بنویسیم و اوجش همین برخورد با سارا محمود بود و همینطور اینکه زنانی که سقط جنین میکنند قاتل هستند و...
متاسفانه درگیر علیه جنگ افغانستان بودیم و در حوزه عملی و در خیابان :-) حسابی نقدشان کردیم!
برای من اینها همیشه همان ادبیات پوف را داشتند. زنهاشون از خود حکمت ذوب شده تر در مردسالاری بودند. یادمه فمینیسم براشون فحش بود و مهرنوش موسوی چه تومارها نوشت که کمپین نان و گل سرخ اش فیمینیستی نیست (گویا یکی مقاله نوشته بود از مردهای حزب که بوی فمینیستی میده این کمپین و...)و ...البته خوشبختانه عملا از هم پاشیدند، اگرنه با یکی از مخوفترین کمونیسم ضد زن منسجم روبرو بودیم....

نوشین گفت...

کمونیزم ضد زن!!!
lol
چه مغرضانه و بی انصاف نقد مینویسید ای نقادان فمینیست!
هرچه بیشتر تاریخ دوران کوتاه شوروی زمان لنین را میخوانم بیشتر به دروغ های شما پی میبرم
-آزادی سقط جنین
-حقوق حاملگی
-ایجاد رستوران ها و مهدکودک های بسیار زیاد
-ایجاد تامین اجتماعی که بسیارش در خدمت رفاه زن بود
-تربیت زنها برای ارتش
و خیلی مسائل ریزو درشتی که از شدت ناراحتی از نوشته های شما خاطرم نمیاید

چقدر براتون متاسفم که لنین را آیت اله مینامید
چقدر حقیر و کوته فکر

Rosa گفت...

لول
گویا سفیر استالین
کولنتای هم از قبر برخواست!
برای شفاف سازی بد نیست مقالات تروتسکی راجع به وضعیت زنان را در کشور شوراها بخوانید. به فارسی هم خانم آزاده آزاد مطالبی نوشته. البته فارسی زبانان کماکان به افسانه رهایی زن در کمونیزم پادگانی ایمان دارند.
هاله لویا "لنین"!