( تنظیم و ساز دهنی : نیما راوی – ملودی
و گیتار : کیارش واحدی )
فریاد زن- رپ افغانستان- با تشکر از برپا
143Band - Faryad-e Zan New Afghan Song August
2012 HD
و در این فاصله 500 کودک بر اثر فقر و فشار ناشی از کار خواهند مرد! می‌میرند و مرده‌اند!
هر ثانیه یک کودک
یک کودک در هر ثانیه
و ما رادیو می‌سازیم...
آدرس سایت برای گوش دادن به صورت آنلاین و یا دانلود شماره صفر:
http://radiojamiat.com/num0
آدرس شماره صفر در سایت soundcloud.com
https://soundcloud.com/radiojamiat/num0
ممنوعه- ممنوعه! (آلبوم تشکیلات موازی)
گروه کیوسک
ابراهیم منصفی – لبخند
ابراهیم منصفی – نهنگ
سارا نائینی / ترانه سکوت
از گروه: زیرسیگاری
"Zir-Cigari" - 06 - Roya Rafteh ,
Dirooz Khatereh
برگرفته از آلبوم: ناله در کنار ظهر
"Zir-Cigari" - 03 - Khire be Aseman
http://youtu.be/IzupKkF_Dug
برای خواندن و دیدن کلیپ روی اینجا کلیک کنیم.
ماجراهای شاهزاده احمد با موزیک متن برادران اردنی فلسطینی تبار
Die Abenteuer des
Prinzen Ahmed / Les Aventures du Prince Ahmed - SMALL WORLD PROJECT (promo
video)
Trio Khoury - Cine
Concert "Blue Lake"
Trio Khoury The NawaJazz Ensemble - Cine
Concert "Adventures in China
The Khoury Project new album - The
Adventures Of Prince Ahmed
Les Aventures du Prince Ahmed - Ciné-concert - Cie Intermezzo
برادران خوری که اردنی فلسطینی تبار هستند با موسیقیدانان فرانسوی همراه
شده اند تا برای فیلم پویانمایی صامت «ماجراهای شاهزاده احمد» که یک تولید آلمانی
سال ۱۹۲۶ میلادی است، موسیقی متن جدیدی بسازند. موسیقی متن اصلی، توسط ولفگانگ
زلر، موسیقیدان آلمانی ساخته شده بود.
ایلیا خوری نوازنده عود، اسامه خوری نوازنده کانون، و باسل خوری نوازنده
ویولن و سازهای ضربی شرقی است.
باسل خوری می گوید: «ما به موسیقی اصلی فیلم که موسیقی خوبی بود، گوش
کردیم. ولی فکر می کنیم موسیقی ما با تصاویر هم آهنگی بیشتری دارد چون از
خاورمیانه هستیم.»
ایلیا خوری می گوید: «ما با سازهای خاورمیانه ای خود موسیقی جاز می نوازیم
و آنچه به ساخت این موسیقی کمک کرد این بود که از محدودیت های فنی سازهایمان
گذشتیم.»
اسامه خوری می گوید: «در واقع موسیقی ما عناصر متعددی دارد، مانند جاز،
فلامنکو و موسیقی سلتیک. ما موسیقی فیلم می سازیم ولی در آخر نوای موسیقی عربی
معاصر به گوش می رسد.»
«موسسه جهان عرب» مستقر در پاریس، یک کنسرت سینمایی برگزار کرده بود که با
استقبال خوبی مواجه شد. اجراهای گروه برادران خوری در اقصی نقاط حهان مورد پسند و
تشویق علاقمندان موسیقی واقع می شود.
این سه برادر فلسطینی که در اردن بزرگ شده اند از سال ۲۰۰۷ میلادی در
پاریس زندگی می کنند.
اسامه خوری می گوید: «پس از اجرای کنسرت سینمایی به مدت سه سال، وقتی به
استودیوی ضبط آمدیم، موسیقی بخوبی جا افتاده بود.»
ایلیا خوری می گوید: «پس این درست زمانی بود که باید موسیقی را بر روی سی
دی یا دی وی دی ضبط کنیم.»
اسامه خوری می گوید: «از محدودیت های سازهایمان فراتر رفتیم و از دوستان
موسیقیدانمان نیز خواستیم نواهای جدید بیابند.»
دی وی دی فیلم پویانمایی «ماجراهای شاهزاده احمد» و سی دی موسیقی آن هم
اکنون به بازار عرضه شده است.
Khoury Trio - Promo – 2012
A Walk In Jerusalem
Trio Khoury and The NawaJazz - Jordan Festival
برای دیدن 5 کلیپ
ماجراهای شاهزاده احمد با موزیک قدیمی بروی 5 تیتر زیر کلیک کنیم.
Die Abenteuer des
Prinzen Achmed Akt1
die abenteuer des
prinzen achmed akt2 / score by k.liekenbroecker
die abenteuer des
prinzen achmed akt3 / score by k.liekenbroecker
die abenteuer des
prinzen achmed akt4 / score by k.liekenbroecker
die abenteuer des
prinzen achmed akt5 / score by k.liekenbroecker
http://youtu.be/xzFNreGiHh0
۸ نظر:
دوستان شما به همه گیر می دهید، حتا شاهین نجفی و نامجو و هیچ متحدی در مبارزه نمی شناسید .. خوب آزادید و رها و میل شماست ..
اما این اهنگی را كه از نیما راوی زیبا توصیف می كنید ، مركز رجوع و خواستگاه اش « خدا « ست .
شما انارشیست « مذهبی « هستید ..؟
سلام عزیز
سوال مشخص اینکه آیا
شما انارشیست « مذهبی « هستید ..؟
رزا: من نظرم را به خدا و مذهب سالها پیش نوشته و گفته ام:
مذهب و زنان
http://youtu.be/S8V6KlnrkGA
کلیپ جنوب شهری را هم خود من شخصا ساختم. کار گروهی نیست. دلیل ساختش هم به خاطر پیام اصلی آن است که دلیل بسیاری از اعمال ما انسانها به خاطر فقر است و نه تمایل ذاتی. در ایران اوباشان را به دار کشیده و با عنوان جهاد علیه حکم خدا! خدایی که نیست!که اگر هم ایمان به وجودش است، مانند فرشته عدالت کر و کور است.
...
برای چگونگی موقعیت "اوباشان" برنامه رادیویی از خزانه تا ونک در لینک زیر خوب است.
http://radiofang.org/?p=726
ترانه دقیقا به اجبار دزدی، تن فروشی و... بدلیل گرسنگی میپردازد.
چیزی که اغلب در لحظه به طناب دار کشیدن این انسانها از یاد میرود.
اگر شخصا هنرمند بودم، مسلما ترانه را جور دیگر مینوشتم ، شاید اینگونه:
شمیم با خدا صحبت می کند. او را کر و کور می خواند و می خواهد او را از عرش کثیفش پایین بکشد...
http://youtu.be/5CuiNWUdq7s
اما نه هنرمندم و نه مومن!
من نه میخواهم مسجدی را منفجر کنم و نه صلیبی را بشکنم. نهایت خواسته ام برای خود و دیگران رهایی از اقتدار است. اقتدار و سیستمی که انسان نیازمند را در نهایت بی پناهی به آسمان رجوع میدهد.
ایده آل وقتی است که بفهمیم که آن بالا کسی نیست. و رهایی ما تنها بدست خودمان میسر است. رهایی ابتدا از خدایان زمینی است، آنها که نیازمندمان کردند و گرسنه!
حال همدستان من همانها هستند که تن میفروشند و قانون مالکیت را (که خود دزدی است) زیر پا گذاشته و به همین دلیل سرشان بالای دار است!
باز هم هر انقلابی بشود، ما کماکان شهر نو آتش زده و سارق را به زندان میکشیم. به همین دلیل صدایی که در حال حاضر روی نیاز انسان فکوس کرده و از نیاز انسان گرسنه میخواند، اگرچه با توهم به وجود خدا، کماکان مترقی تر است تا بوقلمون صفتی مانند شاهین های نجفی، که در ایران علیه هم سکس طلبان میخواند و خارج از کشور قهرمان ملی بی خدایان شده!؟
جایی که سایه اسکای در ایران خود بعنوان زن لزبین به خدا شاکی است، و علیه سرکوب همجنسگرایان میخواند، چرا باید برای نوحه خوان بسیجی نجفی هورا کشید؟
متحد من انسانهای واقعی هستند، هنرپیشگان صادراتی رژیم میتوانند تمام بلندگوها را پر کرده و آلتشان را به خدایان حواله دهند!
اما وقتی این آلت را عادتا به فرودستان حواله میدادند، و اکنون در خارج از کشور به نفعشان است به آسمان، علاقه چندانی به شنیدنش ندارم. البته شاهین نجفی خوشبختانه اگر شکی هم داشتم در انتقادم به "پریود" اش با نامجو، با شکایت از من و کمک گرفتن از پلیس و اجبار به سانسور، نشان داد که چقدر در سیستم امنیتی ذوب شده است.
ترجیحا متحدم را در صفوف سانسورچیان و همکاران سیستم امنیتی و سرکوبگران آزادی بیان نمیجورم!
نوشتید: اما این اهنگی را كه از نیما راوی زیبا توصیف می كنید ، مركز رجوع و خواستگاه اش « خدا « ست .
درست نوشتید، اما چون خدایی وجود ندارد، این آهنگ برای انسانها معنا کرده و شاید بتوان گره طناب داری را باز کرد که بر گردن انسان در حال تنگتر شدن است و این زیباست!
با امید به روزهای بهتر
رزا
Critical mindes, شما مطمئنی ایشون هرچی که ادعا میکنه همونیه که هست؟ اگر برهان شما با ادعا ثابت میشه پس من هم آنارشیستم! مجذوب رنگ و لعاب وبلاگ ها چه دولتی چه مستقل چه حزبی چه ضد حزبی نشوید مجذوب شعارها نشوید، مطالعه کنید از نوشته هاش و از اعمالش میتونید بفهمید چه خطی داره! شما اگر بدونید آنارشیسم چیه به همین راحتی ها به هرکس نمیگید آنارشیست بعدشم تازه مذهبی هم اضافه کنید! کمی فکر کنید آنارشیست ها در دنیای کنونی دشمن کمونیست ها هستند یا هم جبهه هستند؟ مشکوک شوید! سوال کنید!
رزا: راستش من متوجه نشدم منظور کدام شخص است؟ نجفی یا خواننده کلیپ جنوب شهر؟
آنارشیسم مذهبی یا بقولی عرفانی وجود داره! لینک زیر
http://digitalresist.blogspot.de/2013/03/anarchismus-und-islam.html
اما شخصا کسی را که به اتوریته ای مثل "خدا" اعتقاد داره آنارشیست نمیدانم، حتی اتونوم نیز نمیدانم!
آهنگی که کلیپ شد تنها بدلیل متنش است که خواستم با تصویر بهش جواب بدهم...خواننده نه آنارشی است و نه ادعایش را دارد.
نوشتید:کمی فکر کنید آنارشیست ها در دنیای کنونی دشمن کمونیست ها هستند یا هم جبهه هستند؟
رزا: راستش من هم نمیتوانم سوال کلی شما را جواب کلی بدهم. چون مثلا کمونیستهای کارگری مواضع بدی علیه زنان دارند و در کنار پرولایفی ها هستند ولی زنان مائویست در اکسیون حمایت از زنان شرکت کردند...
http://www.azadi-b.com/J/2013/03/post_266.html
اکنون طیف کمونیستها خیلی گسترده تر از آنارشی است. چون خود آنارشی خواندن با مکافات امنیتی طرف است، مگر کسی اسم و رسمی داشته باشد مانند چامسکی که نتوان به راحتی سرش را زیر آب کرد!
برخی هم بدلیل شیوه هرج و مرج طلبانه به مزاح خود را هنرمند آنارشی میخوانند و چون حمایت امنیتی پلیس را دارند، ادعای آنارشی برایشان هزینه ندارد، مانند نجفی در بی بی سی فارسی که ادعای آنارشی داشت.
البته ادعا بود و با کار امنیتی علیه من و آویزان شدن به سانسور و پلیس مجازی مشخص است که این فرد در کجا قرار دارد. اگرچه که او میتوانست از خود برای خواندن ترانه ای علیه همجنسگرایان در ایران انتقاد کند، ولی ترجیح داد برای پخش نشدن آن از اتوریته پلیس استفاده کند چون این افراد اصولا ساخته همان ساختارهای حاکم سیستم میباشند.
به نظرم ما قدرت مشاهده تمام افراد را نداریم که در عمل چه میکنند ولی با انتقاد کوچکی، وقتی متوسل به سیستم سرکوب شدند، ادعای آنارشی بودنشان میترکد.
از یاد نبریم که مبارزه مسابقه فوتبال نیست که یارکشی کنیم. بخصوص که آنارشی برمیگردد به زندگی و مبارزه روزمره. و اینکه من تاکنون فقط در چپ ایران تجربه پلیس کشی برای یکدیگر را دارم. اتونومها و آنارشی همواره شدیدترین اختلافات را با دیالوگ و بدترین حالت با بایکوت حل کردند و هرگز متوسل به سیستم برای حذف رقیب نشدند.
از نظر رفقای ما رفتار نجفی در برابر انتقادی که ازش شد، با هیچ مرامی نمیخواند. در واقع نجفی قرار است از طرف سیستم باد شود و خود ش هم سناریو اش را خوب یاد گرفته. سوزنی که انتقاد بود و از طرف من قرار بود بادش را کم کند، اما بادکنکش بکل منفجر شد!
انتظار خود من هم این ( همدستی با پلیس مجازی) نبود، چون خود من هم او را کماکان در آغوش امنیت اینور آب نمیدانستم. اما عملش بخوبی جایگاهش را برای من نشان داد.
البته این تجربه من بود و هر کس تجربه خودش را دارد.
به هر حال من آنارشی پلاتفرمیست نیستم و فکر هم نمیکنم جهان وقتی درست میشود که همه با پرچم سیاه حرکت کنند. جهانی رنگارنگ و انسانهای گوناگون، یعنی راه حل های بیشمار برای مشکلات بینهایت.
البته اگر بتوان دیالوگ داشت و با کوچکترین اختلاف همدیگر را بدست پلیس نسپرد.
من با همه آنارشیستها یا کمونیستها در یک جبهه نیستم.
اگرچه عمیقا خود را کمونیست و آنارشیست و فمینیست و .... میدانم!
جهانی بدون سلطه!
اتوپی نیست!
تمرین میکنیمش!
selam dost gerami ceritical mege ma merizim ke be heme gir bedim ma zemani refleks ya eksol amal neshan midehim, ke kesi pa to kefshe ma kone an zeman tebie est ke ehteraz mikonim, meselan zemani ke nejefi mixahed xodesho anashist doleti neshon bede moseleman kesai hesteand migoyeand ma anashist doleti n darim axe ezizam ye anashist e engelabi ra be b b c rah nemidand soal dovom men nemidanam kesani ke ta be hal az rosa jan ve hemeye dost daran arshiverosa entegad dareand tevesol be fosh ve ketman hegiget mishevand der xateme tenha ra residan be hegiget vagei ye diyalog esasi moyeser mibashed moxles shoma ha mesoud
جناب "ناشناس" (1) لطف کن یک اسم مستعار هم که شده واسه خودت انتخاب ک و هی به در و تخته نزن (2)تو اگر پلیس نیستی و واقعا قصدت "مبارزه ایدئولوژیک" هست خوب مثل آدمیزاد بحثی منطقی و بدور از کینه و کنایه رو بزار وسط و هی متلک نپرون(3) آنارشیستها نه خدا دارند و نه پیرو سرمایه داری و فرهنگ کالائی اش هستند و نه از دولتهای رنگارنگی که از این سیستم کثیف و از خود بیگانه حفاظت میکنند دل خوشی دارند.تمامیت سیستم جهانی کنونی رو میبایست به فاضلاب سپرد.اونوقت میشه انسانیت یعنی برابری (در تمامی حیطه های اقتصادی سیاسی و فرهنگی )را در میون همه قسمت کرد و به همگان عشق ورزید .اونوقت میشه گفت آدم انسان شده.امیدواریم دو زاریت یکی از همین روزا بیفته و اینقدر گیر ندی!!
پیمان جان
ناشناس احتمالا برای هشدار به رفقا آمده!
و از کمونیستهای غیر انگلیسی زبان هم هست!
امیدوارم اونی نباشه که همش ای میل میده که من میدونم تو جاسوسی!
البته بعد از عکس از خونه و ماشینش در سوئد، خفه خون گرفت!
حکایتش را بعدا براتون میگم...
rosa jan dorste men ham kem kari kerdam hetman pigiri mikonam der rabte ba soed sepa ba pozesh mesoud
ارسال یک نظر