۱۹ تیر، ۱۳۹۱

دعوای تریبونال لندن و گفتگوهای زندان الکی یه! مبارزه واقعی آناریه! + فیلم


رزا: مواجب بگیری سبز اله سرخ شده در ایران و دخترهای میلیونی یک میلیون امضا مشخص است! لینک زیر

گفتگو های زندان یا تمرین اعدام؟
اینکه خانم های سرخ سبز اله" شادی" ها چقدر از پروژه تجاوز ج.ا. به زنان زندانی دهه 60 گرفتند را خود این خانم ها باید جوابگو باشند!
ربط پیام اخوان و شادی صدر در این پروژه مبهم است!
تنها چیزی که مشخص است پول 160 هزار یورو است که مثل پروژه های هیفوسی برای 2 ساله.
پس درگیری طرفداران شادی ها و اخوانها، درگیری گفتگوهای زندان( سمینار یوته بوری) و تریبونال لندن (دادگاه نمادین لندن) مسخره است وقتی شادی صدر و پیام اخوان در هیئت مدیره"عدالت برای ایران" هیفوسی هستند، هوادارانشان در حال تیکه پاره کردن همدیگرند!
در این میان هم استخوانهای راسل در قبر میلرزد و هم استخوانهای مبارزان در خاوران!
ما در سیستم سرمایه داری میباشیم رفقا. داستان تجاوز در زندان نیز قیمتی داره!
پس
بشتابید!
دوربین های تریبونال و عدالت منتظرند، هر چه سوزناکتر، قیمتش بالاتر!
 
 علیه معافیت از مجازات/ مژده ارسی
...تنها زمانی که مجرم از آنچه که رخ داده، ابراز پشیمانی کند، و عمل فیزیکی شکنجه برای او نیز، تبدیل به یک واقعیت غیر اخلاقی بشود و از همه بهتر، زمانی که مجرم بخواهد زمان را به عقب برگرداند و آن همه را، ناشده آرزو کند، آن وقت او از ضدانسان، دوباره به هم نوع تبدیل می شود، و به این طریق می تواند قربانی خود را، از بند انزوایش رها کند. بنابراین نباید خط پایانی وجود داشته باشد. حتی پس از سقوط رژیم باید شکنجه گران و آنچه رخ داده، فراموش نشود. درباره این موضوعات باید بحث های عمومی، سیاسی و اخلاقی صورت گیرد “.و اینچنین نگاهی به تجربه کشورهای دیگر کمک می کند تا دریابیم در ورای ایده های کلی، پس از سرنگونی جمهوری اسلامی نیز ما راهی طولانی و سخت به همراه مقاومت سازمان یافته حکومتیان سرنگون شده و شکنجه گرانش را در پیش داریم. راهی که در آن پیروزی جان بدربردگان از سال ها کشتار و سرکوب از قبل تضمین نشده است و نیازمند هوشیاری ما در همه مراحل پیگرد و مجازات جنایتکاران می باشد.
 سخنرانی مژده ارسی در آمریکا ، سپتامبر ۲۰۱۰

پ.ن:
رزا: در زیر فیلمی بی نظیر از صندلی های خالی گردهمایی سراسری گفتگوهای زندان در سوئد گوتنبرگ.
دلیل بایکوت چهارمین گردهمایی سمینار گفتگوهای زندان، افتتاح آن توسط افراد شناخته شده ی طرفدار امام راحل، سوسیال دمکراسی سوئد (توده و اکثریت) یعنی  رضا طالبی و آراز فنی بود.  البته بعد تر حضور رضا برومند با دسته گل اهدایی اش* گردهم آیی را به جنجال کشید! . مطابق معمول در گزارشی که اینها بیرون دادند کلی غلو شده! یا گزارشگر خود را به کوری زده؟!
در این گردهمایی جهانی! (1)  گفتگوهای زندان به مستند سازی حرفه ای تجاوز به زنان زندانی دهه60 (پروژه 160 هزار یورویی شادی ها(صدر & امین) پوشش کامل داده شد. البته اکنون گفتگوهای زندان  در رقابت با تریبونال لندن (با دادستانی پیام اخوان ) درگیری مسلحانه به راه انداخته!  اگرچه که پیام اخوان جزو پروژه شادی ها و از هیئت مدیره آن است، صدایش را در نمی آورند. پس خانم هایی که شهادت دادن در تریبونال لندن با دادستانی پیام اخوان را کار "امپریالیستی" اعلام کردند،  ولی سال گذشته  با افتخار در "اونیفرم چپ" جلوی دوربین شادی ها نشستند، بهتر است بدانند که شادی ها و پروژه "عدالت برای ایران" نیز پروژه پیام اخوا نی بوده و فرق چندانی ندارد. پس زیاد گلوی هم را نجوید! وقتی آنها همدست در مستند سازی شکنجه به شما، در حال پول ساختن هستند.
در زیر:
فیلم تکان دهنده صندلی های خالی چهارمین گردهمایی سراسری درباره کشتار زندانیان سیاسی در ایران گوتنبرگ سوئد سپتامبر 2011
 فیلم دیگر
 توضیحات مفید:
اولین روز از چهارمین گردهمایی سراسری درباره زندانیان سیاسی در ایران، روز جمعه 9 سپتامبر در گوتنبرگ سوئد برگزار شد. به گزارش کمیته اطلاع رسانی گردهمایی مستقر در گوتنبرگ در روز اول این گردهمایی که تعداد کثیری از شاهدان و جان بدر بردگان کشتار زندانیان سیاسی در دهه 60 و همچنین فعالین سیاسی از سراسر جهان و سوئد در آن حضور داشتند پس از افتتاح و آغاز برنامه چند تن از شرکت کنندگان سخنانی ایراد کردند. بنا بر این گزارش عباس سماکار، میلا مسافر، رضا طالبی و آراز فنی سخنران بخش آغازین این گردهمایی بوده و در ادامه نیز نعمت آزرم شاعر و نویسنده اشعاری را با موضوعات مرتبط با سمینار به حاضرین و تمام جانباختگان را آزادی اهدا کرد.
*جریان گل چه بود؟
آورنده گل اول قرار بود گویا دسته گل را به شادی صدر تقدیم کنه، اون بالای صحنه احتمالا هول میشه میخواد به آقایون برگذار کننده گل را تقدیم کنه. یعنی به امیر جواهری. امیر میترسه و فرخ قهرمان را سوقولمه میزنه. فرخ شجاعانه مدل یاسر عرفات شروع میکنه به ماچ بازی با آورنده گل. ما تو پالتاک فکر کردیم مینو حتما رنجیده که کسی بهش گل تقدیم نکرده. حالا گندش اینجوری در اومده که طرف رضا برومند بوده از دوستان طالبی ( با رهبر کردها اشتباه نشه) که تو سوئد رضا ارجمندی را با اوهول و تولوب دعوت کرده بوده. ارجمندی هم گویا همه کاره موسوی است. موسوی که حدود9 ماهه در حصار خانگی است. او گویا در قتل عام دهه 60 زندانیان دست داشته یا میدونسته و بروز نداده.
برومند هم فعلا اعتراض پشت اعتراض برا گل های پر پرشده اش. دراخبارروز اعلامیه اعتراضی برومند را از طرف تشکیلاتش علیه این عمل ضد بشری و گیاهی خواندم.
رزا: دیشب هم به یاد رفیقی که شب دوم را در زندان سرد سرمایه داری مردسالار میگذرانه کابوس دیدم.
با عشق و همبستگی به رفقایی که خریدنی و یا فروشی نیستند و تا آنها وجود دارند، امید به خلاصی از سیستم وجود داره.
Die letzte Schlacht gewinnen wir - Ton Steine Scherben
The last battle we will win
We don’t need a landlord
For the houses are ours
We don’t need a factory owner
The factories are ours

Out of the way, capitalist
The last battle we will win
Throw away your gun police
The red front and black front are here

We do not need a strong man
For we ourselves are strong enough
We ourselves know what to do
Our head is large enough

Our fight means peace
And we are fighting your war
Each battle that we lose
Means our next victory

در زیر لینک های مربوط به پروژه شادی ها و همکاری اخوان ها به انگلیسی اینجا را کلیک کنیم.

 
The organisation “Justice for Iran” was established in July 2010 by Shadi Sadr. Sadr is a well known human rights lawyer and women’s rights activist.
.The aim of Justice for Iran is to protect and promote human rights through action to combat impunity. Shadi Sadr started addressing the impunity of representatives of the Iranian regime for using systematic sexual abuse of women as a method of torture and to extract confessions. For this purpose she organised a round table meeting with leading women and human rights defenders from Iran and international experts on transitional justice and accountability mechanisms. In 2010 she established Justice for Iran to continue her work on impunity and sexual abuse of women.
Justice for Iran promotes and defends women’s rights in the increasingly discriminatory and fundamentalist environment in Iran and addresses the issue of impunity for sexual violence against women by the Iranian regime. Justice for Iran raises public awareness and demands accountability for women’s rights violations committed by the Iranian government via political pressure and international accountability mechanisms.


Professor Payam Akhavan
Payam Akhavan is Professor of International Law at McGill University in Montreal, Canada. He received his Master of Law and Doctor of the Science of Jurisprudence from Harvard Law School and was previously Senior Fellow at Yale Law School, Leiden University, and Distinguished Visiting Professor at the University of Toronto.
Professor Akhavan was the first Legal Advisor to the Prosecutor’s Office of the International Criminal Tribunals for the former Yugoslavia and Rwanda at The Hague (1994-2000) and has served with the United Nations in Cambodia, East Timor, and Guatemala. He has appeared as counsel in leading cases before the International Court of Justice, the International Criminal Court, the European Court of Human Rights, and the Permanent Court of Arbitration. He has also served on the Board of Directors of several human rights organizations and his work has been featured in the New York Times. In 2005, he was selected by the World Economic Forum as a Young Global Leader.
Professor Akhavan has published extensively on international criminal law, and his article “Beyond Impunity: Can International Criminal Justice Prevent Future Atrocities?” in the American Journal of International Law (2001) was selected by the International Library of Law and Legal Theory as one of “the most significant published journal essays in contemporary legal studies.” He is also the author of the Report on the Work of the Office of the Special Advisor of the United Nations Secretary-General on the Prevention of Genocide (2005), served as Chairman of the Global Conference on the Prevention of Genocide (2007), and is Co-Producer of the documentary film “Genos.Cide: The Great Challenge” (2009).
Shadi Sadr
Shadi Sadr is an Iranian lawyer, human rights defender and journalist who has risked her life in her efforts to protect the human rights of women activists and journalists. She has been arrested, beaten and imprisoned in Iran. In July 2009 she was arrested once again and then released, which allowed her to escape to Europe. On May 17, 2010, Ms. Sadr was convicted in absentia in a Tehran court of “acting against national security and harming public order” and was sentenced to six years in prison with 74 lashes. Shadi Sadr is the founder and director of Raahi, a legal centre for women. Raahi was closed down by the Iranian authorities in 2007 in a wave of repression against civil society. Ms. Sadr has touched the lives of hundreds of individuals through her work and her support for campaigns such as the Stop Stoning Forever Campaign. She has received several award such as Ida B Wells award for bravery in journalism, Alexander Prize of Law School of Santa Clara University and Women of Courage Award of the State Department.
More about Justice For Iran:

Human Rights' Sanctions: Sexual Abuses of Women Political Prisoners in Iran

DAC-sectors:Legal and judicial development
Human rights
Location:United Kingdom
Beneficiary:refugees, victims of persecution
activityPublic awareness raising about sexual torture and making the profiles of human rights violators and trying to make them accountable through the various international mechanisms
Direct outreach250 - Policy level/ public opinion
Indirect outreach1500 - Policy level/ public opinion
activityDocumentation of sexual abuses
Direct outreach60 - Beneficiaries: victims of sever violence of human rights
Indirect outreach1500 - Policy level/ public opinion
Contract total:160.000
Contractperiod:01-10-2010 until 31-12-2012


http://www.hivos.nl/dut/community/partner/10011166

۲۴ نظر:

ناشناس گفت...

salam xaste nebashid megaleye tiybonal ve gofdegoha ra mixandam ke vegean ya zendan oftadam ve delam beder omed chera bayed rofega zendan dar viziyet kamelan naberaber jan baxtend anha xod ra nefruoxtend ve dar an sheraet be jomhori eslami na gofdand chetuor in jemat bi vejdan pol kelan gerfdan ve heta hazer nisten betur kamelan ruoshan ve shefaf in herekat zed insani ra ba merdom dar mian bogozared in jemat nemayende che kesani hestend?rosa jan ma az to hemayet heme janeb mikonim ve teshkor mikonim ve omidvarim ke dar rabete ba efshageri be hij vej egeb neshi nekon anhay ke dost darand ferib in jemat neshand bedon hij molahze kari ve forset telebi dar in mian be efshageri haba cheshme baz nega konend ve bar deger gol nexorend. piroz bashid mesoud

Rosa گفت...

سلام مسعود جان
راستش اغلب دست اندر کاران بالایی پیام اخوان، شادی ها و... اصلا زندان نبودند.
بقیه هم که زندان بودند احساس میکنند اینک در سیستم سرمایه داری عقب افتادند و دنبال پرستیژ، پول و قدرتند. راستش سیستم هم همزمان هم به سوسیال دمکراسی (امام راحلی ها، توده و اکثریت) میپردازه و هم بر اندازها چریکها و بخشی از مائویستها، حزب کمونیست کارگری، کردهای حزب کمونیست و کومله و...
اغلب این افراد را برای فردای سقوط رژیم در سرکه خوابانده.و متاسفانه با جریان وابسته ای از چپ طرف هستیم که بر سر پول و قدرت بیشتر جنجال به پا میکند، اگرچه منابع مالی مشترکی دارند.
نیروهای مستقل کم و پراکنده هستند و هنوز نمیتوانند آلترناتیوی برای خانواده های کشتار دهه 60 باشند.
هدف من نشان دادن همدستی هر دو جناح و حمایت مالی از منابع مشترک بود.
گویی بین خانواده ها این شبهه پیش آمده یکی امپریالیستی و دیگری اصلاح طلب فرق دارند.
مشخص کردن منابع مشترک مالی از ایجاد توهم جلوگیری میکند.
چون مردم وابستگی هر دو را مشاهده کرده و شاید با بایکوت آنها بعدش تریبونهای واقعا مستقل را بتوان بوجود آورد.
با تشکر از حمایتتان. مسعود عزیز.

ناشناس گفت...

مزدور اطلاعات
با اسم واقعی ات این چرندیات رو بنویس که مردم بفهمند دفعه قبل که قرارت با ماموران رو اجرا کردی یکی از خواسته هاشون از تو مخدوش کردن چهره فعالینی بود که در رابطه با شکنجه و زندان کار می کنند.
چه چیز را پنهان می کنی؟
پست فطرت اطلاعاتی. چرا بیشترین درصد این به اصطلاح افشاگری هایت در مورد اپوزیسیون است و سالی یک بار هم برای خالی نبودن عریضه فحشی به مزدوران ابرو رفته رژیم می دهی. مثل جریان برزیل که قابل کتمان نبود.

Rosa گفت...

اپوزیسیونیست گرامی!
با وجود شما مواجب بگیرهای متخصص شکنجه و زندان، رژیم خیالش راحت است!

ناشناس گفت...

salam heman tur ke geblan gofdam hij kes nemitevand az teref merdom be shexse hegigi ve hogogi.....ba in ke in mefahim dar hozeye jamee medeni ast ve dar hozeye va saxtar borjvaie ast heta shoma ha forset teleb ha az in veziyet estefade ve efrad ra motehem mikonid- soal avel eger shoma ha etela darid ke shexse morde eteham ba sazeman emniyeti molagat dashte shoma hem midanid. shoma chegone etele yaftid ke nevisende kament ba etelat rejim molagat dashte? az nezere ma intuor mishe gezavet kard shoma hem be noie ba etelat rejim se ruo seri darid.men nemixaham shoma ra moteham konem shoma xodetan eshare kerdid.. dar xateme dest az falaj bazi berdar ve her ched ba dialog sar o kari nedasri telash konid kemi sedaget dashte bashid, mesoud

ناشناس گفت...

خواننده هاي وبلاگ شما بايد بروند از شيرين بپرسند كه شما كه هستيد

Rosa گفت...

آورین، آورین به ناشناس
"َشیرین" یا شکلات، عسل یا زیروپ؟
درجه هوش حتی زیر صفر هم داریم!
شما بفرمایید بگویید(به خوانندگان وبلاگ) "شما" که هستید؟
لابد باید از "تلخ" بپرسیم؟!

Rosa گفت...

سلام مسعود جان
توجه رفقای "چکا" به من جلب شد!
پس از این هر گونه اعترافات زیر شکنجه کسب شده!
تغییر روند احتمالی اطلاعاتی وبلاگ تنها زیر فشار تهدید و شلاق رفقا میسر است!
کماکان و تا اطلاعات ثانوی ، پایدار باشید.

ناشناس گفت...

rosa jan selam melali nist. ma xodemon ra amade her veziyet nagovar kerdim. berat arzuye mofegoyet daram.gorband mesoud

Rosa گفت...

ای ول
بیشتر بنویسید لطفا
اگر جالب بود حتما میارم صفحه اول.
منظور کدام سفارت و پول و ...
این شیرین قراره مثلا من را جاسوس کنه؟
یا مثلا چه اشکالی داره؟ این شیرین یا آن شیرین دیگر؟ در چه رابطه شناختن شیرین مهم است؟ چرا اصولا شناختن شیرین ها مهم هستند؟
نوشتید:چقدر و از کجا پول می گیری.
لطفا رقم را دقیق بگید، که من چک کنم. تازگی ها 160 هزار یورو آمد تو حسابم، اسم هیفوس هلندی. البته من فکر کنم اشتباهی آمده و باید به حساب شما میبود. شماره حسابتان را دارم. فردا حتما واریز میکنم.
زحمت مسافرت به لندن و گرفتن تخصص مستند سازی تجاوز را شما کشیدید و البته این پول دستمزد رنج شما میباشد... من البته نفهمیدم چرا هنوز فیلم شما در نیامد و فقط نوشتاری؟
منتظر میمانم...
باور کنید خشمتان را میفهمم.
از آنجایی که برای جمع آوری مصاحبه هر چه بیشتر زندان زنان و تمدید قرارداد تان به زنان زندانی در مورد پول گرفتن دروغ گفتید که در راه مارکس و لنین بی مواجب کار میکنید، الان که بی آبرو شدید و کلا کسی دیگر تلفنهایتان را هم جواب نمیدهد، حال دروغ بافی راه انداختید راجع به من، اوکی هست.
اما دفعه دیگر یواشکی نخورید و تقسیم کنید تا به این وضع کنونی دچار نشوید!
اما
شما هم کمی وقت کردید، راجع به شیرین بیشتر بنویسید. علاقمند شدم...
D:

ناشناس گفت...

بیا عزیزم. بیا تقسیم کنیم. من از اولش می دونستم تو دنبال سهم هستی. ولی از دو طرف خوردن یه کم بی انصافیه. به برادرها بگو جیره ت رو قطع کنن، بعد می شه یه نونی هم جلو تو انداخت.
ولی می شه برا اینکه ایندفعه اشتباه نکنم شماره حسابت رو بنویسی... این نجابت تو منو کشته... کمی رخ بنما!

Rosa گفت...

خیلی جالبه
البته من داستان تجاوز ندارم بگم. آنهایی که با کلک ازشان مصاحبه گرفتید و از پول بهشان نگفتید، بلاخره خرتان را میگیرند :-)
شما هم که میگی میشناسید. پس این سواله چیه؟ نکنه دارید یواشکی اتهام الکی میزنید؟ شما که زندان کشیده و سر موضعی هستید؟ چرا؟
نکنه دارید روی دروغ زندگی میکنید؟ کیس الکی؟ برا پناهجویی؟
ای ول :-)

Rosa گفت...

آشغال
لینکهایی که گذاشتی الان باز کردم.
یا سفارتی هستی یا از همان دهه 60 ای نواله بگیر. در هر حالتش مطمئن باش همین روزها با رد پایی که ریدی با اسم و مشخصات میارمت روی صفحه اول.
به رفقای مواجب بگیرت هم بگو، همین روزها پاسهای پناهجویی قلابیشون را باید بگذارند لای پا و مثل سگ به همان لاجوردی معلمتان بپیوندند.

Rosa گفت...

دوستان با اجازه دو کامنت از اینجا حذف شد.
در لینک ها ناشناس سفارتی کامنت گذار، لینک افراد حقیقی حقوقی را قرار داد که مسلما کار امنیتی علیه انسانهای دیگر میباشد.
از کامنت گذار که احتمالا یا خود فروش دولت هلند است یا رژیم و یا هر دو توقعی نیست. اما کامنت دونی بلاگ جای تصفیه حساب با دیگران نیست.
آشغالهای این طیف اگر خود من را بخواهند افشا کنند. کامنت دونی باز است. اما آزار دیگران؟ پایمال کردن امنیت افرادی که هیچ نقشی ندارند، مردم و اکثریت بی حقوق و اقلیت شده، از طرف من و رفقایم حمایت میشوند.
حساب من پاک است و شجاعت و شهامتم نیز از همین است.
---------------
پس منتظرم اطلاعات خود، از من را پابلیش کنید. جلوی چشم مردم. مثل بزدلان نباشید. ردتان مشخص بود. قدم بعدی من پابلیش کردن خود شما است که در صفوف پناهجویان دارید کار امنیتی میکنید.
البته شغلتان است. دیروز در زندان همکاری کردید، امروز برای پول.

ناشناس گفت...

اولا آشغال تویی و روسای عقیدتیت.
کم کم داری می فهمی که با کی طرفی. بنویس کثیف. صفحه اولت بنویس. شروع کن. رخ بنما. رخ بنما. شجاعت داری؟ مثل آدم های دیگه با اسم و عکست بیا به میدون. چرا به سفارت عکس می دی برا تمدید پاس ایرانیت. حالا ما نامحرم شدیم؟ بده بابا. بیا دیگه تو سهم خواستی دیگه. بیا حال بدم بهت. ببخشید یعنی سهم بدم بهت.

Rosa گفت...

لطفا بیشتر حال بده!
هر چی از من میدونی بنویس.
آخرین فرصتته.
بزودی میارمت رو صفحه اول، پناهنده قلابی...

Rosa گفت...

راستی یادم رفت.
عکسهات همه مثل بشکه میمونه.
عکس خوب داری بفرست. پول که داری مواجبت هم خوبه. میدونم چفدر برات مهمه صفحه اول باشی، پس بجنب...

ناشناس گفت...

کثافت پناهندگی من یا زندانم یا هر چیز دیگه من یا هر کسی از مخالفین این رژیم به تو مواجب بگیر اطلاعاتی نیومده. اول برو از مرکز سایبری در مورد من اطلاعات بگیر بعد بیا. عجالتا خدمتت عرض کنم که خیلی پرتی.
داری تلو تلو می خوری
بپا نیفتی سرت بشکنه و خون کثیفت بریزه رو زمین.
بعد هم یادت نره زمان کار رو من تعیین می کنم. عکس بهتر هم ندارم از همون بشکه ها که داری استفاده کن. فقط بپا. ما تصمیم گرفتیم باند رژیم رو دیگه راحت نذاریم. به موقعش می فهمی راحت نداشتن یعنی چی.

Rosa گفت...

لول
میدونی که برای عکس صفحه اول وسواس دارم!
آخه کسی هم باور نمیکنه دشمن من اینقدر افتضاح باشه. میدونم شکنجه و شلاق اینجوریت کرده
D:
اقلا یک کلاه گیس. اگه نفرستی مجبورم با فتوشاپ قابل تحملت کنم:-)
راستی معدلت رو چی گفتی؟

میدونی که رفقام اسمهاتونو دارند.
میدونی که بچه های ما ناشناسها براشون فرق نمیکنه مامور کدوم دولت باشی.
امروز مواجب هلند تو جیبته فردا رژیمی...یا شاید هم همین تابستونی میخواهی بزنی بری فک و فامیل رو ببینی؟
هیچوقت اینهمه پول نداشتی....
از این "ما" نوشتنت جدا ترسیدم.
به بشکه هات بگو کمی از این پول را خرج قابل تحمل کردن قیافشون کنند.
قرار بود منو افشا کنی؟
چی شد؟ نترس نترس
فوقش خراب کردی آغوش احمقی نژاد بازه.
برمیگردی مثل لاجوردی میشی رییس.
بجنب. حرف زیاد میزنی. اهل عمل نیستی.
میدونی که میدونم موضوع فقط 160 هزار تا نیست. پس بجنب...

ناشناس گفت...

جریان 160 هزار تا چیه؟ کث اینکه باید برم نوشته های استفراقی تو رو بخونم. نه مهم نیست. همیشه یه چور حرف می زنی. ناراحتی تو از اینه که اون شب که با ب از فرانکفورت قرار داشتی و فکر می کردی میتونی من رو هم برا شب بعد رزرو کنی تحویلت نگرفتم. اگه هنوز نشناختی، ایراد از مخ توست. ولی بهت بگم عکس من تو صفحه اول تو و فحش خوردن از تو عین اثبات ضد رژیم بودنه. تا میتونی فحش بده . پتیاره. دهن کثیف تو گشادتر از این حرفهاست.

Rosa گفت...

خوب، حالا خودت را به دیوانگی حسابی زدی.
غلط املایی ات هم زیاد شد.
ببین هم پناهجوییت قلابیه،
هم داستان زندان.
قرار شد توی این کامنت دونی منو افشا کنی.
ولی همش داری یکجوری خودتو میچسبونی به من، که چی بشه؟
بهتره زودتر اطلاعات علیه من بدی و منو اینجا افشا کنی.
وگرنه داری گه زیادی میخوری.
پس بجنب

Rosa گفت...

خوب، آشغال
گویا رفقات باز باید ببرندت تیمارستان. بشکه ها را میگم!
یادت باشه دیگه دهان گشادتو اینقدر باز نکنی که پاره بشه. از اون روان پریش متخصص تجاوز به دهه 60 کمک بگیر. ورکشاپ بعدش حتما با منفردینه "گروه توطئه گر".
متن هاتو به رفیقی نشان دادم، گفت اینها با ویاگرا هم نمیتونند!
این پولهای باد آورده را هم احتمالا خرج مواد کردی. راستی چقدر گرفتی؟ میخوام بدونم قیمت خیانت به خاوران چنده؟ میدونی که نرخ دولتی با بازار کلی فرق داره.
خوشحالم دهنتو بلاخره بستی. احتمالا باز بشکه ها رو میندازی جلو. اما اوکی هست. لای در همیشه گیر کردند.
مواظب باش زیاد رسانه ای نشی، جاسوس سوخته قیمتش خیلی پایینه.
منتظر مستند سازی بعدی میمونم
D:

Behroz sarfraz گفت...

سلام روزا جان ، این ناشناس را حتما میشناسید از رفتارش مشخص است که کی است ، به نظر من به این ابلهان جواب ندید بهتر است، این حرف های که نوشته لایق خودش است و بس، وقتت را صرف این احمق ها نکن لطفآ. موافق و پیروز باشد .

Rosa گفت...

سلام بهروز جان
دارند یکی یکی وابستگی مالی و سیاسیشان لو میرود و بشدت خشمگین!
آره من مدتی آفلاین نشستم و میبینم دارند همدیگر را تیکه پاره میکنند...
پایدار باشی